جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 191
مطالعة نسبت هنر با پروبلماتیزه‌کردن در اندیشه‌های میشل فوکو
نویسنده:
محمدعلی عبدالمحمدی ، نادر شایگان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پروبلماتیزه‌کردن مفهومی مهم در اندیشه‌های فوکو است که در سرتاسر تحلیل‌های تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزه‌کردن را تفسیر خاصی از نشانه‌ها می‌داند. از سوی دیگر، او در تحلیل‌های خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار می‌دهد. مسئلة اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزه‌کردن در اندیشه‌های او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخش‌هایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطة هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجة حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزه‌کردن را استفاده می‌کند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیلة دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیلة آن تاریخ اکنون تحلیل می‌شود. بررسی ها نشان داد که در تحلیل‌های تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه می‌کند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابة فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزه‌کردن رابطة مستقیم و درونی دارد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 149
المرجعيات الابستمولوجية للمشاريع الفكرية
نویسنده:
حميدة عبدالقادر .
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: هدف این مقاله جداسازی منابعی است که از منظر معرفتی به پروژه های فکری میراث اسلامی تغذیه می کردند. که با پروژه های متعددی روبرو شد که از جمله آنها می توان به پروژه های حسین مروه، محمد عابد الجابری، الطیب تیزینی، محمد ارکون و ... اشاره کرد. پروژه مرحوم نصر حمید ابوزید (1943-2010) یکی از این پروژه‌ها محسوب می‌شود که این مقاله الگوبرداری می‌کند.در پاسخ به این سوال که با توجه به رویکرد میشل فوکو فیلسوف و متفکر فرانسوی (1926-1984) سعی در استفاده از روش فسیلی برای یافتن دارد. مهم ترین آن مراجع. بنابراین، این مقاله تلاشی در جهت شناخت مبانی یکی از این پروژه هاست. که بدون درک و ایستادن بر برخی از آنها; ما نمی توانیم این پروژه ها را ارزیابی کنیم، آنها را قضاوت نکنیم، و میزان خدماتی که آنها به اندیشه اسلامی عرب و اندیشه بشری ارائه کردند را بدانیم.
الجسد و السلطة في فلسفة ميشال فوكو
نویسنده:
مرزوقي قورارية حليمة، مشرف:عبد اللاوي عبد الله
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
آیا هرمنوتیکِ خود امری مرَضی ست؟ (یک سمپتوم شناسی در کار فوکو)
نویسنده:
سجاد ممبینی ، مسعود گلچین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم هرمنوتیک سوژه در نزد فوکو، فضا را برای شکل تازه­ای از مطالعاتِ خود، واکاوی نسبت حقیقت و سوژه، و توسعۀ معرفت به مکانیسم­های مراقبتِ نفس فراهم آورد. از نظر فوکو، هرمنوتیک سوژه برخلاف تکنولوژی­های سنتّیِ خود، شکل ساده­ای از یک کردار مراقبتِ نفس برای دست­یابی به قسمی تعالی اخلاقی نیست؛ بلکه سراسر سامانۀ علوم انسانی، ادبیات مدرن و دانش­های همبستۀ آنها را صورت­بندی و فرّآوری می­نماید. در اینجا دیگر نه اجباری بیرونی برای افشا و در معرض تأویل قرار دادنِ خود، بلکه قسمی میل مرَضی به تخلیۀ مکنونات درونی به مثابه یک متن، و در پیشگاه امر نمادین قابل تشخیص است. این اشتیاق مفرط و انحرافی به امر نمادین که مفصل­بندی منفعلانه­ای از میل سوژه را هدف­گذاری می­کند، می­تواند به مثابه امری مرضی، سمپتوم­شناسی گردد. در پژوهش حاضر، پنج سمپتوم بالینی شامل درون­نگری، وجه نارسیسیستی، مازوخیستی، وسواسی و زنانگی زبان در هرمنوتیک خودِ مورد نظر فوکو و در چارچوب مبانی روانکاوی فرویدی، شناسایی گردید. سمپتوم­هایی که همگی سویه­ای نوروتیک داشته و حاکی از آنند که می­توان هرمنوتیک خود را در کلاسه­بندیِ اختلالات میل، در دستۀ نِوروزها قرار داد. اختلالی که ویژگی بنیادی آن مغلوب شدنِ اید (ناخودآگاهی) به مثابه مکان هندسیِ اصل لذت، در برابر اصل واقعیت و نمودهای خارجی آن (فرهنگ، اخلاق، قانون و..) است.
ميشيل فوكو: ما التنوير؟
نویسنده:
كريم الجاف
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
درسگفتار آشنایی با میشل فوکو
مدرس:
سید جمال سامع
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میشل فوکو با نوشتن کتاب تاریخ جنون در سال ۱۹۶۱ خود را به عنوان یک فیلسوف تراز اول در فضای اندیشه اروپا مطرح می‌کند. او را فیلسوف نظام‌های اندیشه می‌نامند و بیش از همه تحت تأثیر فروید، مارکس و نیچه است. در دوره اول فکری که روش دیرینه‌شناسی را پیش می‌گیرد معتقد است باید مسائل را در سطح بررسی کرد و از هرگونه رفتن به عمق پرهیز کرد. فوکو فیلسوف گسست هم هست چرا که معتقد است باید بر پراکندگی‌ها و گسست‌های تاریخ متمرکز شویم. روش دیرینه شناسی تلاشی است برای کشف قواعد ساختاری حاکم بر گفتمان که سعی دارد از هرگونه تأویل یا ساختارگرایی اجتناب کند. نهایتاً به دلیل کشف تعارضات روش‌شناسی و برآورده نشدن اهداف دیرینه‌شناسی، فوکو به تبارشناسی گشتِ اندیشه می‌کند و بر مفهوم قدرت متمرکز می‌شود. در این دوره رابطه گفتمان و عوامل غیرگفتمانی با هم بررسی می‌شوند. مهم‌ترین عامل غیر گفتمانی قدرت است که ارتباط قدرت و معرفت معنا را می‌سازد. از نظر فوکو به‌وجود آمدن علوم نه صرفاً بر پایه نیت خالص دانشمندان بلکه وابسته به روابط قدرت است. حوزه دانش مدرن با قدرت ارتباط منطقی دارد. در آثار دهه ۷۰ او دو مفهوم برجسته وجود دارد: ۱٫ «فرضیه سرکوب» که اشاره به این مطلب دارد که حقیقت ذاتاً ضد قدرت و رهایی‌بخش است؛ و ۲٫ «قدرت مشرف به حیات» که تمرکز آن بر بدن انسان به عنوان محل دخل و تصرف است.
نقد فوكو للنظرية الليبرالية في السلطة
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
نمایه مقاله
السلطة على الطبيعة والحقيقة: تحليل فوكو لعناصر الحوكمة في عصر الدولة الليبرالية الجديدة
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
امکان و مکانیسم سوژگی و انقلاب در فلسفه سیاسی متأخر: وارسی مقایسه ای هربرت مارکوزه (مکتب فرانکفورت)، میشل فوکو (پست مدرن) و اسلاوی ژیژک (چپ متأخر)
نویسنده:
پدیدآور: حسین آرمند؛ استاد راهنما: مهدی براتعلی‌پور ؛ استاد مشاور: قدیر نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دو مفهوم سوژه و انقلاب از کلیدی ترین مفاهیم موجود در فلسف? سیاسی معاصر می باشند که بخش اعظمی از مجادلات مابین مکاتب فکری قرن بیستم حول محوریت این مفاهیم شکل گرفته اند. تفاوت در تلقی از رابط? سوژه با ابژه و ارتباط آن با عمل سیاسی رادیکال )انقلاب( از جمل? مهمترین این اختلافات است. از سوی دیگر، سه جریان بارز و پراهمیت گفتمان انتقادی فلسف? سیاسی معاصر عبارتند از مکتب فرانکفورت، پست مدرنیسم و چپ متأخر، که به واکاوی و مقایس? دیدگاه این جریانات با تکیه بر آراء سه اندیشمند برجسته آنها یعنی هربرت مارکوزه، میشل فوکو و اسلاوی ژیژک پرداخته ایم. بنابراین، مفاهیم سوژه و انقلاب در فلسفه سیاسی هربرت « سوالی که در این رساله درصدد پاسخ گویی به آن هستیم این است که مارکوزه، میشل فوکو و اسلاوی ژیژک چگونه مورد تحلیل قرار می گیرد و چه اشتراکات و تمایزاتی میان برداشت آن ها از در این راستا، پس از بررسی سیر تحول مفاهیم سوژه و انقلاب در تاریخ فلسف? سیاسی از آغاز »؟ این دو مفهوم وجود دارد مطرح شدن آنها تاکنون و سپس شرح دیدگاه سه فیلسوف از این دو مفهوم، در پاسخ به سوال مطرح شده بر آنیم که: هربرت مارکوزه با حفظ اصالت سوژه، نقش رادیکالی را برای سوژه در جهت ستیز با ارزش های غالب جامعه سرمایه داری « متأخر از طریق ایجاد یک دگرگونی بنیادین به منظور نیل به رهایی ترسیم می کند. اما فوکو با اعتبارزدایی از حقیقت مستقل از متن، جایگاه انسان را در مقام سوژه مدرن مورد انکار قرار داده و انسان ها را به انقلابی دائمی فرا می خواند که در بطن خود هیچ روایت کلانی را ارائه ننماید. نهایتاً اسلاوی ژیژک معتقد است که سوژه صرفاً در لحظ? انکار واقعیات عرص? نمادین که در نتیج? توجه به ساحت واقعی میل )ژوئیسانس( خواهد بود، ظهور می یابد. بنابراین وی با تعریف از رهایی در لحظ? عمل، انسان ها را به انقلاب علیه جهان نمادین سرمایه داری فرا می خواند و به عنوان نتیجه گیری می توان اذعان کرد که مابین سه »اندیشمند در دو مولف? 1. امکان سوژگی و 2. نیل به رهایی، اختلافات بنیادین وجود دارد و در دو مولف? 1. تحول طلبی رادیکال و2. سلبی نگری و استعفاء از تجویز، اشتراک مساعی دیده می شود.
بازاندیشی؛ کشاکش آراء در آنتونی گیدنز و میشل فوکو (تبارشناسی بازاندیشی در عصر مدرن)
نویسنده:
ساجده علامه ، رضا نواح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بازاندیشی نه تنها به عنوان مهمترین ویژگی زندگی در جهان مدرن معرفی می‌گردد بلکه از مهمترین دغدغه‌ها و چالش‌های اندیشه متفکران علوم‌اجتماعی معاصر نیز است. در آراء متفکرانی مانند آنتونی گیدنز بازاندیشی به عنوان ویژگی اصلی دوران مدرن و بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی سیاسی و اخلاقی معاصر مطرح می‌گردد. در حالی که میشل فوکو این پرسش را در برابر ما می‌نهد که چگونه بازاندیشی به عنوان ویژگی اصلی در دنیای مدرن می‌تواند همچنان در کنار روابط قدرت و بازتولید اشکال اجتماعی سلطه قرار داشته باشد؟ این مقاله با بهره‌گیری از نگاه تبارشناسانه فوکویی تلاشی است در جهت توضیح این سوال که چگونه بازاندیشی به مهمترین ویژگی عصر مدرن تبدیل شده است؟ بنابراین، با تکیه بر متون اصلی، در بخش اول به طرح بازاندیشی در آراء گیدنز به عنوان ویژگی اصلی دنیای مدرن پرداخته و در بخش دوم، با نگاه تبارشناسانه فوکو به توضیح چگونگی تبدیل بازاندیشی به ویژگی اصلی دنیای مدرن می‌پردازیم. این مقاله به ما نشان خواهد داد که تا چه اندازه باید اعتماد خود به بازاندیشی در دنیای مدرن را مورد ارزیابی مجدد قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 141 تا 160
  • تعداد رکورد ها : 191