ترجمه ماشینی :
لاو تریس با در نظر گرفتن خوانش دریدا از هگل به عنوان نقطه عزیمت، اهمیت سیاسی ساختارشکنی را استدلال می کند. در حالی که به خوبی ثابت شده است که م
... مقولات و بازنماییهای حقوقی و سیاسی به ظاهر بیطرف و فراگیر همیشه، در واقع، جزئی و انحصاری هستند، یکی از قویترین استدلالهای دریدا این بود که حذفهای موجود در هر نمایندگی تصادفی نیستند، بلکه سازنده هستند. در واقع، یکی از مهمترین راههایی که به نظر میرسد فلسفه مدرن وظیفهاش را برای حسابرسی همه چیز تکمیل کرده است، این است که ادعا میکند مفاهیم بنیادی آن - نمایندگی، دموکراسی، عدالت و غیره - همان چیزی است که همیشه بوده است. آنها چیزی را به نمایش میگذارند که دریدا آن را «عملی به گذشته شگفتانگیز» نامیده است. این بدان معناست که اشکالی از زندگی سیاسی مانند لیبرال دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی، سرمایه داری، حاکمیت قانون، یا حتی خانواده هسته ای خصوصی، پیامد اجتناب ناپذیر توسعه انسانی به نظر می رسد. اندیشه هگل در بحث این کتاب به این دلیل محوری است: منطق این عطف به ماسبق افسانهای در دوران مدرن با ایده قدرتمند Aufhebung - ساختار زمانی همیشه از قبل - با قاطعیتترین شکل بیان شد. ساختارشکنی طردهای موجود در مفاهیم بنیادین سیاسی مدرنیته را با «تعیین مجدد» مسیر خلقت آنها آشکار می کند، و «همیشه از قبل» را در آن مسیر آشکار می کند. هر بازنمایی، دانش یا قانونی بیش از آن چیزی که به نظر می رسد نامطمئن است، و استدلال اصلی ردیابی قانون این است که آنها، بنابراین، همیشه مکان های بالقوه ای برای مبارزه سیاسی هستند.
بیشتر