جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2099
خوانش هگلی-لاکانیِ ژیژک از سوژه
نویسنده:
بیان کریمی ، مسعود بیننده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژیژک در نظرگرفتن فلسفة هگل را همچون اوج سیستم­سازی و ایده­آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می­کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه‌ او می­داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می­توان زنگارهای برداشت مطلق‌گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژة هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می­دهد. در این راستا سوژة هگلی چیزی ازپیش- داده‌شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام‌عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت‌خواهانة نظم جوهری را به چالش می‌کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می­کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفة روح هگل شناسایی می­کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می‌یابد و سوژه به صورت سوژة یک دال در نظم نمادین هضم می­شود به سطح منطق امر واقعی لکان‌ برمی‌کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی­گنجد و این درست همان نقطه­ای است که سوژه در آن شکل می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 248 تا 267
نقد مفهوم عقل در فلسفۀ هگل بر اساس مفاهیم میل و منفیت
نویسنده:
سهیلا منصوریان ، علی اکبر احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بازتفسیر فلسفۀ هگل بر اساس میل و منفیت کار جدیدی است که سعی می­کند فلسفۀ ایده­آلیستی را با رویکردی روانکاوانه و بر اساس سوژۀ فردی بازخوانی کند. از لابه­لای اندیشۀ هگل، ایدۀ جذاب میل و ضرورتِ منفیت به عنوان ارکان اصلی خودآگاهی شکل می­گیرد ولی به خاطر اصالتی که وی برای مقولات کل و جمع قائل است آن را نسبت به فرد جزئی چندان وفادارانه روایت نمی­کند و این فضای خالی را برای تفسیرهای دیگر نزد مفسران باقی می­گذارد. همین مقوله است که به نقطۀ عطفی برای رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت تبدیل می­شود تا ارتباط ناموفق سوژۀ هگلی با جهان را دوباره برقرار کند و سعی کند به کاستی­های آن بپردازد. در این مقوله مشخص می­شود که ارتباط فاعل با جهان اطرافش بر اساس میل و عواطف شکل می­گیرد و ادامۀ مسیر خودآگاهی تا رسیدن به یک سوژۀ موثر و انقلابی نیازمند نگاهی مبتنی بر این دو مفهوم است. چالش پیش رو موضوع این مقاله را شکل و نشان می­دهد که چطور حفرۀ موجود در اندیشۀ هگل راه را برای حضور ضروری هنر باز می­کند تا جایی که به جای پایان هنر بار دیگر آغاز آن اعلان شود. با این نگاه است که ما نیاز به بازخوانی ناخودآگاه، تخیل و رویاهای خود داریم تا بتوانیم مجدداً از روی سر به روی پاها بازگرداننده شویم.
صفحات :
از صفحه 207 تا 226
درسگفتار فلسفه حق هگل
مدرس:
سیدجواد طباطبایی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار فلسفه حق هگل
مدرس:
محمود خاتمی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار فلسفه هگل (پدیدارشناسی روح)
مدرس:
محمود خاتمی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار متافیزیک غایت (ارسطو، کانت و هگل)
مدرس:
مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این درس‌گفتارها ناظر به غایت‌شناسی (teleology) است. این مسأله در آثار سه فیلسوف مهم تاریخ فلسفه، ارسطو، کانت و هگل دنبال می‌شود. از دل واکاوی متون این فیلسوفان به دنبال پاسخ به پرسش‌هایی از این دست هستیم: چگونه مفهوم غایت، به مفهومی کلیدی و غیرقابل حذف در تبیین پدیده‌های عالم تبدیل می‌شود؟ آیا این مفهوم مستلزم قصدمندی است؟ جایگاه انسان در تبیین غایت‌شناختی کجاست؟ پیوند میان غایت‌شناسی طبیعی با الهیات (امر نامشروط) چیست؟
درسگفتار هگل و مسئله شکاکیت
مدرس:
مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع «درس‌گفتارهای هگل و مسئله شکاکیت» بازخوانی و ارائه‌ی تصویری است جامع از کلیت سنت ایدئالیسم آلمانی با محوریت فلسفه‌ی هگل. گفته می‌شود مفهوم محوری فلسفه‌ی هگل که در جای‌جای آثار او نیز به چشم می‌خورد، امر مطلق است. ولی به رغم پیشینه خاص کانتی فلسفه‌ی هگل و شکل‌گیری مسائل آن در بستر سنت ایدالیسم آلمانی، بسیاری، مفهوم مطلق را بر مبنای دلالتی الهیاتی تفسیر کرده‌اند. بنابراین این پرسش محوری به میان می‌آید که چگونه پس از نقادی‌های کانت به مابعدالطبیعه و دیالکتیک استعلایی در نقد اول که به امتناع موضوع قرار گرفتن امور نامشروط در متافیزیک می‌انجامد، بازگشت به امر مطلق ممکن شده است، به ویژه با نوعی دلالت الهیاتی یا به شکل اعم، دلالتی متافیزیکی. به همین دلیل برای تبیین دقیق دلالت امر مطلق در فلسفه‌ی هگل، لازم است نسبت او با فلسفه‌ی کانت روشن شود. از آن جا که کل سنت ایدئالیسم آلمانی را می‌توان پاسخی به مسأله شکاکیت (ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه و نفی امکان شناخت امر نامشروط) قلمداد کرد، در این درس کوشش می‌شود کل پروژه‌ی فلسفه‌ی نظری هگل نیز به عنوان پاسخی به شکاکیت در نظر گرفته شود. بنابراین برای بیان پیوستگیِ نظام فلسفی هگل و سنت ایدئالیسم آلمانی، این درس بر مبنای پاسخ به یک پرسش فلسفی پیش خواهد رفت:‌ دریافت هگل از مسأله‌ی شکاکیت چیست و نیز چه پاسخی برای این پرسش دارد؟ هگل خود تصریح می‌کند که ناشناختنی‌ماندن شیء فی‌نفسه نزد کانت، مستلزم انکار امکان معرفت و در نتیجه شکاکیت است. اما درباره‌ی پاسخ هگل به پروژه‌ی نقادی کانت و نحوه‌ی بازبینی او در پروژه‌ی کانت اختلاف نظر جدی وجود دارد: اول، دریافتی متافیزیکی که بر آن است که هگل از امر مطلق به عنوان یک بنیاد نامشروط برای تمامیت تعینات انسانی و طبیعی سخن می‌گوید. دوم، تفسیر غیرمتافیزیکی که مسأله‌ی هگل را در نفی ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه، بدون طرح امر نامشروط می‌دانند. در این بیان مقصود از امر مطلق، اطلاق خودآگاهی استعلایی و کفایت مفاهیم برای صورت‌بندی متعلقات تجربه است. تفاسیر غیرمتافیزیکی در بدو امر، نسبت روشنی با مسأله‌ی شکاکیت کانتی ندارند و حتی به نظر می‌رسد که از مسأله‌ی اساسی (نسبت میان کانت و هگل) غفلت کرده، بر نسبت میان اسپینوزا و هگل تأکید می‌کنند. با این حال هم‌چنان می‌توان از پروژه‌ی متافیزیکی هگل ذیل مسأله‌ی شکاکیت کانتی سخن گفت؛ بر این اساس مسأله‌ی هگل در نفی شکاکیت، نه نفیِ شیءِ فی‌نفسه ناشناختنی و بیرون نماندنِ فعلیتِ اشیاء از مفاهیمِ آگاهی، که اثبات تمامیت تبیین‌پذیری از طریق بازگشت مجدد به بنیان نامشروط است. برای ارزیابی نحوه‌ی خوانش هگل از فلسفه‌ی کانت و طرح امکان شناخت، نخست دریافت خاص هگل از پروژه‌ی نقادی کانت بر مبنای مقدمه‌ی کتاب پدیدارشناسی بازخوانی شده، تمایز رویکرد استعلایی از رویکرد دیالکتیکی هگل بیان می‌شود. بر مبنای این خوانش روشن می‌شود که چگونه نزد هگل، پروژه‌ی نقادی مستلزم از پیش مفروض گرفتن نوعی سوبژکتیویسم محکوم به شکاکیت بوده و رویکرد دیالکتیکی، پاسخی به این معضل است. از این رو، و به منظور دستیابی به دریافتی جامع از کلیت پروژه‌ی هگل فقراتی منتخب از کتاب پدیدارشناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه بحث دریافت کانت از سرشت امر نامشروط و پیوند آن با غایت‌شناسی بر مبنای فقراتی منتخب از بخش دیالکتیک استعلایی کتاب نقد عقل محض و کتاب نقد قوه حکم مورد بحث قرار می‌گیرد. در انتها پاسخ هگل به مسائل مورد نظر و تعین امر مطلق نزد او، بر اساس بخش سوم علم منطق بازسازی می‌شود.
درسگفتار عناصر فلسفه حق
مدرس:
حسام سلامت
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل «عناصر فلسفه حق» را در سال ۱۸۲۱ منتشر کرد. رئوس آن اما پیشتر، در سال ۱۸۱۷، در بخش دوم (ذیل عنوانِ «روح عینی») از فصل سومِ (با عنوان «علم روح») ویراستِ نخستِ «دایره‌المعارف علوم فلسفی» منتشر شده بود. هگل در «عناصر» شرح مبسوطی از فلسفه‌ی سیاسی خود، در مقام دقیقه‌ای از یک نظام فلسفی عام‌تر، به دست می‌دهد و در آن می‌کوشد به راه‌ورسمی مشخصاً دیالکتیکی میان دو سنت لیبرالیسم و محافظه‌کاری وساطت کند. همین موضع در-میانه‌ی (in-between) هگلی همواره سبب شده است که «عناصر» آماج داوری‌های متناقض قرار بگیرد، به این دلیل ساده که ردپای مؤلفه‌های تعیین‌کننده‌ای از هر دوی این سنت‌ها را می‌توان جابه‌جا در متن آن سراغ گرفت. سودای هگل این بود که در «عناصر» میان آزادی و ضرورت، حق و وظیفه، و خودآیینی و اطاعت آشتی برقرار کند. از همین روست که مواجهه با «عناصر» عملاً مواجهه با دعاوی سنت‌های لیبرالیستی و محافظه‌کار هم هست. خودِ هگل در فاصله‌ی ۱۸۱۷ تا ۱۸۳۱، «عناصر» را هفت بار درس داد. وقتی مرگ آمد هگل سرگرم کارکردن بر هفتمین درسگفتارش از «عناصر» بود.
درسگفتار نسبت روانکاوی لاکان و فلسفه
مدرس:
رضا احمدی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژاک لاکان بى‌تردید مهم‌ترین روانکاو پس از زیگموند فروید است. کار لاکان به طرزى عمیقاً بحث‌انگیز ،روانکاوى را هم در مقام نظریه ذهن ناخودآگاه و هم در مقام فعالیتى بالینى دگرگون کرده است. اکنون بیش از پنجاه درصد روانکاوان دنیا از روش‌هاى لاکانى استفاده مى‌کنند. در عین حال تأثیر لاکان در فراسوى دیوارهاى اتاق معاینه بین اندیشمندان روانکاوى مدرن بى‌نظیر است. تفکر لاکانى امروزه در رشته‌هاى مطالعات ادبى و سینمایى، مطالعات زنان و نظریه اجتماعى نفوذ کرده است و در حوزه‌هاى گوناگونى مانند آموزش و پرورش، مطالعات حقوقى و روابط بین‌الملل به کار مى‌رود. از چشم‌انداز مطالعات ادبى، منتقدان ادبى فمینیست و مارکسیست با کشف لاکان در اواسط دهه هفتاد میلادى جان تازه‌اى در تجربه نقد روانکاوانه کمابیش در حال احتضار دمیدند و روانکاوى را به جبهه مقدم نظریه انتقادى برگرداندند. ژاک لاکان تلاش می‌کند تا با استفاده از روش دیالکتیکی هگل و زبان‌شناسی سوسور آرای فروید را به نحوی بازسازی کند که روانکاوی، در تحلیل تمام عرصه‌های حضور انسان مشارکت و همکاری داشته باشد. لاکان به نحوی شگرف مرزهای روانکاوی را پشت سر گذاشته و روانکاوی را با سیاست، فلسفه، علم و دیگر رشته‌های آموزشی در می‌آمیزد. در این سلسله درسگفتارها به بررسی رابطه فلسفه و روانکاوی میپردازیم.
  • تعداد رکورد ها : 2099