جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4190
بررسی تطبیقی جلوه های حیات اخروی در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی و سید قطب در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن
نویسنده:
پدیدآور: سیده ماندانا صالحی استاد راهنما: قربان جمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حیات اخروی و مسئله معاد، به عنوان یکی از مهم‌ترین ارکانی ایمانی، جایگاه بسیار مهمی در قرآن کریم و آیات الهی دارد. در این میان، برخی ویژگی‌های این حیات از جمله بحث معاد جسمانی در آخرت، موضوع شفاعت و ... بعضاً مورد اختلاف برخی از مفسّران و قرآن‌پژوهان قرار گرفته است. تفسیر وزین المیزان اثر علامه طباطبایی و نیز تفسیر «فی ظلال القرآن»، اثر عالم مشهور اهل سنت، سید قطب، به عنوان دو تفسیر مهم اجتماعی در میان فریقین، در بررسی از آیات مربوط به آخرت، دارای مباحث و سخنان ارزشمندی هستند که می‌توان ضمن آشنایی با آراء و دیدگاه‌های این دو اندیشمندِ جهان معاصر در باب حیات اخروی، با اشتراکات و تشابهات فکریِ آن دو به مثابه دو شخصیّت و مفسّر بارز در میان شیعه و اهل سنّت، آگاهی یافت که این خود، سبب همگرایی و تقریبِ بیشتر میان دو مذهب در این حوزه خواهد گردید. رهیافت این تحقیق گویای آن است که هر دو تفسیر با قبول معاد جسمانی در آخرت، مسئله شفاعت و خلود در جهنّم و بهشت را به کمک آیات مربوطه، بررسی نموده و دارای نقطه‌‌نظرات مشترکی در این حوزه هستند. رویکردِ مشابه تفسیری دو مفسّر - تفسیر قرآن به قرآن- سبب شده است تا در بسیاری از مسائل مربوط به حیات اخروی، تلاقی فکری یکسانی داشته باشند. البته علامه و سید قطب از روایات و احادیث نیز در این زمینه غافل نبوده و با توجّه به نوع آیات، از این روایات نیز بهره می‌گیرند. این پایان‌نامه در صدد آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استناد به دو تفسیر و «فی ظلال القرآن»، مسئله حیات اخروی را از گذرِ آراء این دو مفسّر مورد بررسی قرار دهد.
تأملی انتقادی در مقاله: «خداوند کتاب را نازل کرده است» با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمد شکری ، مظاهر احمدیان چهاربرج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله «خداوند کتاب را نازل کرده است» به قلم آقای شبستری با سه پرسشِ اصلی «معانی کتاب در قرآن؟ معانی نزول کتاب در قرآن؟ و « کتاب » بر چه کسی نازل شده است؟»، به دنبال اثبات این مطلب است که قرآن بر شخص پیامبر نازل شده است نه بر عموم مردم؛ اما با استفاده آیات، روایات و ادله عقلی، نظریات ایشان مورد نقد و بررسی قرار می­گیرد. از جمله ادله­­ای که می­توان در نقد نظریه ایشان بیان کرد، عبارتند از: آیات نزول تدریجی قرآن، آیات هدایت عمومی قرآن، آیات تحدی، آیاتی که عموم مردم یا مؤمنین را مورد خطاب قرار داده و ... همچنین روایاتی که تشویق به حفظ و کتابت قرآن دارد، دلالت بر نزول قرآن بر عموم مردم – نه فقط شخص پیامبر (صلی­الله­علیه­و­آله) -دارد. این مقاله که به­صورت تحلیلی توصیفی کتابخانه­ای در یک مقدمه و سه بخش اصلی مطابق سه سؤال مطرح شده در مقاله آقای شبستری تدوین شده، در صدد بیان پاسخ شبهات وارده در مقاله فوق است و بیان می­دارد تمامی ادعاهای مقاله ازجمله نظریه «زیست جهان وحیانی» ادعایی بیش نیست و هیچ سند معتبر عقلی و نقلی بر حقانیت یا مطابقت آن ذکر نشده است. یکی از اهداف نزول تدریجی این بود که شرع مقدس، به مرور زمان و با تکمیل دین به مردم ارائه شود. همچنین در صدد آن است که نشان دهد قرآن کتاب شریعت­ساز و منبع اصلی دین مبین اسلام است که برای بیان شریعت و تکالیف عموم مردم در راستای سعادت ابدی نازل شده است.
نقش هستی شناختی اعمال شرعی و اخلاقی در زندگی پس از مرگ از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا کوهسار استاد راهنما: مهدی ساعتچی استاد مشاور: عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در میان موجودات تنها موجودی است که می‌تواند ارتقاء وجودی پیدا کند. او در طی قوس نزول به پایین‌ترین مرتبه هستی، یعنی دنیا آمده و باید بار دیگر این مسیر را به شکل صعودی طی کند؛ با این تفاوت که این بار او به کمک عقل و اختیار، خود می‌تواند رتبه وجودی و کیفیت حقیقت اخروی خود را رقم بزند. با توجه به این‌که ازجمله افعال اختیاری انسان در دنیا، عمل شرعی و فعل اخلاقی است، این پژوهش به دنبال بررسی نقش هستی شناختی این دو گونه فعل ارادی انسان، بر هویت اخروی او از دیدگاه علامه طباطبائی است. آنچه به آن رسیدیم این است که نقش فعل شرعی در سیر صعودی انسان متوجه کردن او نسبت به عوالم بعد از دنیا (ماوراء) است و در اثر تکرار عمل شرعی طبع انسان ملائم با عوالم پسا دنیا می‌گردد. همچنین نقش فعل اخلاقی، ایجاد ملکات فاضله برای نفس است. هنجارهای اخلاقی و ظواهر دینی هر دو درقالب اعتبارات ریخته شده‌اند که واسطه انسان و عمل او می‌شوند و عمل منطبق بر این امور اعتباری منجربه شکوفا شدن حقایقی در باطن انسان می‌شود که همان حیات انسان در عوالم پسادنیا است. هستی انسان مشکک و مشتمل بر عوالم متطابق است. عمل اخلاقی می‌تواند بعض از مراتب باطنی انسان را به فعلیت رساند، اما سعادت نهایی انسان که عبارت از استیفا همه عوالم باطنی است جز با باور توحیدی تحقق نمی‌یابد؛ بنابراین اخلاق مستقل از دین می‌تواند انسان را به مطلق سعادت ‌رساند اما سعادت مطلق در گرو مرتبه خاصی از بندگی است. اثر فعل شرعی بر هویت اخروی انسان، بسته به درجه فرد به لحاظ باور توحیدی متفاوت است. بهترین و سریع‌ترین راه رسیدن به معرفت الرب (توحید)، معرفت النفس است؛ زیرا زمانی که انسان فقر بالذات را بیابد به‌تبع‌اش غنی بالذات یعنی خداوند را می‌یابد.
تدوین مدل مفهومی ارتباط با خداوند بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: لیلا نوروزی استاد راهنما: علی صادقی سرشت استاد مشاور: سید مهدی خطیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قلمرو تحول اجتماعی و هیجانی، نظریه دلبستگی از چارچوب مفهومی محکمی برخورداراست. نظریه دلبستگی در روان شناسی ،اولین بار توسط بالبی در سال 1973 مطرح شد .وی اظهار داشت دلبستگی یک تحول همیشگی ودایمی است واگرچه در دوران کودکی بیشتر آشکار می باشد اما در چرخه زندگی به خصوص مواقع بحرانی همواره مشاهده می شود .وی معتقد است فرآیند دلبستگی از گهواره تا گور فعال است (علیا نسب 1387 ص5).بالبی بر مبنای دیدگاه از گهواره تا گور ، استدلال کرد که بین سلامت روان فرد و ارتباط وی با منابع دلبستگی فراهم کننـده حمایت هیجانی و حفاظت فیزیکی پیوند تنگاتنگی وجود دارد:«اکنون کاملا روشن است که نه فقط کودکان بلکه تمام افراد در همه سنین،وقتی از پشتوانه محکمی برخوردار باشند، و بدانند شخص یا اشخاص مـورداعتمادی هستند که آنها را در زمان بروز مشکلات یاری خواهند رساند، آنگاه می توانند با خیالی آسوده از استعدادهای خویش در راستای دستیابی به بهترین اهداف بهره ببرند. شخص مورد اعتماد خاستگاه ایمنی برای فعالیـت فـراهـم می آورد (1973، صفحه 359)».کردار شناسان معتقدند که نیاز دلبستگی یک نیاز نخستین است و بسیاری از جنبه های آن فطری است ،بنابراین دلبستگی فراتر از تامین نیازهای تغذیه ای نوزاد شکل می گیرد (فوگل ،1997:63). در حالی که «رفتار دلبستگی» به عنوان عامل همجواری با منبع دلبستگی، و «سیستم رفتاری دلبستگی» به شکل سازمان رفتارهای دلبسته تعریف شده است، «پیوند دلبستگی» اشاره به یک پیوند عاطفی دارد. اینزوورث (1989) پیوند دلبستگی را نه به صورت پیوندی دوتایی، بلکه بـه شـکل خصیصه های فردی یعنی یک «بازنمایی انحصاری در سازمان درونی فرد» توصیف کرده است . بنابراین، این یک رابطه ساده بین دو نفر نیست؛ بلکه در عوض پیوندی است که در آن یکی،دیگری را قوی تر و عاقل تر می داند (مثل پیوند بین نوزاد و مادر). پیوند دلبستگی، گونه ویژه ای از یک طبقه وسیع از پیوندهایی است که بالبی و اینزوورث آن را«پیوندهای عاطفی» نامیده اند. در سرتاسر زندگی،انسانها پیوندهای عاطفی مهمی برقرار می کننـدکه همه آنها دلبستگی محسوب نمی شوند برای تشخیص کامـل یک پیوند دلبستگی، شناخت پیوندهای دیگر ضروری است. اینزوورث (9891) ابتدا ملاک تشخیصی پیوندهای عاطفی و سپس ملاک مختص پیوندهای دلبستگی را ارائه می کند: نخست؛ یک پیوند عاطفی مانـدگار است. دوم؛یک پیوند عاطفی شخص خاصی را دربرمی گیرد- منبعی که قابل جابه جایی با دیگری نیست. ایـن پیوند «کشش فردی به فرد دیگر» را می رساند (بالبی، 1979). سوم؛ رابطه از نظر هیجانی حائز اهمیت است. چهارم؛ فـردبرای حفظ همجواری و تعامل با دیگری می کوشـد. ماهیت و میزان همجـواری/ تعامـل بـه عنـوان کارکرد عوامل متنوع، متغیر است (مثل سن، وضعیت فرد، شرایط محیط). پنجم؛ فردی به هنگام جدایی ناخواسته از شخص مـورد علاقه خـود دچار پریشانی می شود. حتی اگر ایـن جـدایی خودخواسته باشد، فرد به هنگام بازداری همجواری مطلوب خویش باز هم آشفته می گردد. علاوه براین پنج ملاک، یک ملاک اضافی برای پیوند دلبستگی وجود دارد: فرد در رابطه اش با منبع دلبستگی به دنبال امنیت و آسایش است (اینزوورث، 1989). (اگر فرد به امنیت برسد، دلبستگی،ایمن و اگر نرسد دلبستگی، ناایمن نامیده می شـود. در اینجا ویژگی اصلی امنیـت جـویی است.همچنین به هیند، 1982؛ واپس، 1982 نگاه کنید). برای کاربرد نظریه دلبستگی در دین یک نکته بسیار کلیدی وجود دارد وآن این است که در دین های یکتا پرست (موحد )افراد به یک رابطه شخصی و تعاملی با خداوند باور دارند.دلبستگی در رابطه بنده با خالق شکلی ارتقا یافته از دلبستگی در رابطه فرد با افراد مهم زندگی بویژه پدر ومادراست . مطالعات تحلیل عامل از تصاویر ذهنی خداوند عاملی را نشان می دهند که توصیفات مرتبط با دلبستگی را دربرمی گیرد. گروش (1968) عاملی تحت عنوان «خدای خیر خواه» را معرفی می کند که با صفاتی چون آرامش بخش، مهربان، حامی، غیربشری و دسترسی ناپذیر توصیف می شود .اسپیلکا، آرماتاس، و نوسبام (1966) عامـل عمـومی را یافتنـد کـه شـامل صـفـات آرامـش بـخـش ،حمایت کننده، محافظت کننده، قوی، و یاری رسان بود. و تامایو و دسجارد نیز (1976) به عامـل نخستی رسیدند («دسترسی پذیری») که مواردی چون «کسی که آرامش می بخشد»، «پناهگاه دلگرم کننـده»، «همیشه آماده با آغوش باز»، «کسی که با محبت از مـن مراقبـت مــی کنـد»، و «همیشه منتظـر مـن است» را دربرگرفت. در یک تحلیل عامل روی نگرشها و باورهای دینی مختلف، عامـل بـه دسـت آمـده نزدیکی به خداوند» بود؛ «اشخاصی با بارگذاری بالا روی این عامل احساس می کنند که خداوند بسیار واقعی، نزدیک و دسترسی پذیر است. این افراد خود را دارای ارتباط دوطرفه با خدا می دانند - با خداوند راه می روند و حرف می زنند» (بروئن، 1957). از آنجا که داشتن یک پایگاه ایمن می تواندجلوی ترس و اضطراب را بگیرد یا آنها را کاهش دهد ، باور به خدا به عنوان یک منبع دلبستگی باید سودمندی های روانی معینی داشته باشد . پیوندهای میان دین و سلامت ذهن بسیار پیچیده است : روشن است که با ورود تعهد دینی می تواند تأثیرات مثبت ، منفی یا خنثی بر سلامتی داشته باشد ( پالوتزیان و کرک پاتریک ، 1995 ) . یافته های بسیاری نشان می دهند خداوند به لحاظ روانی مانند یک منبع دلبستگی عمل می کند . تعدادی از مطالعات نشان می دهند که باور دینی با جنبه های سلامت روانشناختی و بهداشت روان- که از منظر دلبستگی قابل پیش بینی هستند- رابطه دارد ، برای مثال ، تعهد دینی به شکل معکوس با اضطراب همبسته است ( بیکر و گروش ، 1982 ؛ مـک کـلایـن ، 1978 ) ، و باور بـه خـدای مهربان با عزت نفس رابطه مثبت دارد ( بنسون و اسپیلکا ، 1973 ؛ اسپیلکا ، آدیسون ، و روزنــون 1975 ) . سایر مطالعات حکایت از آن دارند که وجوه خاص باور دینی مرتبط با سلامت روان شناختی وجوه همخوان با الگوی « دین به مثابه دلبستگی » است . برای مثال پولنر ( 1989 ، صفحه 95 ) در یک نمونه بزرگ ملی دریافت بعدی تحت عنوان « ر
ارزیابی انتقادی مکتب اثبات گرایی حقوقی مبتنی بر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: علی جلیل زاده استاد راهنما: هادی طحان نظیف استاد مشاور: مرتضی جوانعلی آذر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مکتب اثبات‌گرایی حقوقی، جزو مهم‌ترین مکاتب حقوقی در عالم حقوق به شمار رفته و عمده نظام‌های حقوقی دنیا کم و بیش از آن تاثیر گرفته‌اند. با این حال همواره چالشی بر سر شناخت دقیق و مبنایی این مکتب پیش روی محققان حقوقی وجود داشته و دارد و آن عبارت است از اینکه عمده نظریه پردازان این مکتب، از شرح و بسط مبانی فلسفی اثبات‌گرایی حقوقی خودداری کرده و حقوق را به سان یک علم کاملاً مستقل تحلیل نموده‌اند. عدم وضوح این مبانی و تکیه بر مطالعه حقوق از آن جهت که در واقعیت اجتماعی چیست -و نه اینکه چه باید باشد-، راه را برای تحلیل های دقیق و عمیق فلسفی و نقد این مکتب دشوار می‌سازد. از طرفی، نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، که دلالت‌های مهمی در هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی ادراکات اعتباری که قانون و مفاهیم حقوقی از آن جمله‌اند، داشته و براین اساس، ظرفیت گسترده-ای در نقد و بررسی مبانی و نتایج مکتب اثبات‌گرایی دارد. از این رو سوال پژوهش حاضر این است چه نقدهایی بر مبانی و نتایج مکتب اثبات‌گرایی حقوقی بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی وارد است؟ این پژوهش از منظر هدف، پژوهشی نظری ـ بنیادی و روش انجام‌ این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات آن، از روش کتابخانه‌ای استفاده شده است و نهایتاً به این نتایج می‌انجامد که مکتب اثبات گرایی حقوقی علی‌رغم تصریح و تبنّی عالمان آن به مبانی مشخص فلسفی، ارتباط وثیق با پیش‌فرض‌های فلسفی و میراث انباشته علمی عصر روشنگری داشته و نتیجه آن بنا نهادن علم حقوق به صورت یک نظام نظریه‌پردازی خودبسنده و منقطع از هر امر فراحقوقی و با آثار و ظواهر مشخصی است، در حالیکه مبتنی بر نظریه اعتباریات، قانون و مفاهیم حقوقی، از آن جهت که اعتباری‌اند، نمی‌توان آن‌هارا خودبسنده دانسته و ماهیت آن-ها در ربط و نسبت با امور فراحقوقی قابل تعریف می‌باشد که این مبنا به نوبه خود دارای مظاهر و آثار مشخصی در نظریه حقوقی مبتنی بر مبانی نظریه اعتباریات می‌باشد.
نظریه ولایت عمومی مومنان در اندیشه سیاسی علامه سید محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: امیرحسین طالبیان استاد راهنما: محمدصادق نصرت پناه استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت همواره در کتب فقه و کلام شیعی یکی از مهم‌ترین اصول اساسی دین اسلام شمرده شده است و برای آن معانی و سطوح گوناگونی ذکر کرده‌اند که یکی از آنها ولایت سیاسی است. آنچه که در میان علمای شیعه رایج است، تنها سطح محدودی از ولایت است که در زمان غیبت به افراد خاصی تفویض شده است. اما نظریه ولایت عمومی مؤمنان که ابتکار علامه طباطبایی و برآمده از نصوص و خطابات قرآنی و ادله عقلایی می‌باشد، با مبانی حکمی خاص ایشان، سطح دیگری از ولایت را نه صرفاً برای فقها بلکه برای عموم مؤمنان قائل می‌شود. این نظریه معتقد است که با اثبات ولایت عمومی مؤمنان بسیاری از گره‌های حکومتی و غیرحکومتی زندگی اجتماعی مؤمنین حل شده و از جمله الزامات تشکیل یک حکومت دینی، پایبندی به کارکردهای این نظریه است. از مهمترین مبانی استفاده شده در استخراج این نظریه، ابرنظریه استخدام و نظریه ادراکات اعتباری می باشند. این پژوهش در سه سطح مبانی، ادله و الزامات، به تبیین نظریه سیاسی اجتماعی علامه طباطبایی درباره ولایت عمومی مؤمنان پرداخته و از سنخ پژوهش‌های بنیادی است. روش انجام این پژوهش استخراج تفسیری متن محور است.
کرامت انسان در قرآن و عهدین با محوریت نظرات علامه طباطبایی و جیوانی پیکو دلا میراندولا
نویسنده:
پدیدآور: ذکرالله شیخ عبد القادر استاد راهنما: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله کرامت انسان یکی از مسائل اساسی مهم است که اهمیت آن در این است که یکی از مبانی واصول فکری وفلسفی است که مبانی مختلف وقوانین وسایر حقوقی که زندگی وجامعه انسان را تنظیم می کند، بر آن بنا شده است مراد از کرامت صفتی است که انسان به عنوان انسان از آن برخوردار است یا این که خداوند متعال به ذات انسان عنایت کرده و او را به آنچه منحصر به اوست و در سایر موجودات جهان یافت نمی شود، اختصاص داده است. بر این اساس، این رساله با رویکردی تحلیلی، توصیفی و روش تطبیقی، در صدد است تا به این موارد بپردازد: 1_ مبادی و مبانی کرامت انسانی در قرآن کریم و عهدین 2- وجود کرامت انسانی و حقیقت آن در قرآن و عهدین. 3 - عوامل و موانع کرامت انسان در قرآن و عهدین با تمرکز بر دیدگاه علامه طباطبایی و جیوانی پیکو دلا میراندولا در تبیین این موضوعات. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که قرآن کریم و عهدین در اصل مسئله کرامت انسان تفاوتی با هم ندارند، یعنی در این که انسان از بقیه مخلوقات در آفرینش، شکل و شمایل و مقام و منزلت متمایز می شود، تفاوتی ندارند. و اینکه خداوند متعال به او استعدادها و توانایی ها داده و سخت ترین کارها را به او محول کرده است که آن چیزی است که او را واجد مقام والا و منزلت واقعی می کند که در انتظارش است اما تفاوت در نحوه تبیین این موضوع است که باعث شده تا امروز در جهان شاهد از بین رفتن کرامت انسانی باشیم.
بررسی و تحلیل سنت هدایت ایصالی از منظر قرآن کریم وحدیث با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: مریم سلماسی استاد راهنما: محمد رنجبر حسینی استاد مشاور: هادی حجت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید انسان برای دستیابی به سعادت و کمال نیازمند هدایت الهی می باشد و هدایت الهی یکی از سنتهای الهی است. هدایت در لغت به معنای ارشاد و دلالت بر شیء و نیز ارشاد و راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، و همینطور تعیین کمال مناسب یک شی ء و راه رسیدن به آن می باشد. سنن الهی قوانین ثابت و روشهایی هستند که خداوند جهت تدبیر و اداره ی امور انسانها و جهان هستی به کار می گیرد. سنتهای الهی را می توان در دو گروه سنتهای مطلق و سنت های مقید تقسیم بندی نمود. در این میان سنت هدایت عبارت است از اینکه پروردگار متعال هر موجودی را که آفریده است، به سوی کمال وجودیش راهنمایی کرده است. هدایت الهی از نظر کیفیت و چگونگی به دو دسته تقسم می شود: هدایت تکوینی(قوانین ثابت و کلی حاکم برهستی که از طرف خداوند در نهاد تمام موجودات عالم به صورت غریزی و غیر اختیاری به ودیعه نهاده شده است: «رَبُّنَا الَّذِی اَعطی کُلَّ شَی ءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدَی» (سوره طه: آیه5) و هدایت تشریعی (قوانین الهی در قالب امر و نهی که از طریق ارسال رسل و انزال کتب به انسانها می رسد و انسان با استفاده از عقل و با اختیار خود وبه صورت آگاهانه اقدام به پذیرش یا عدم پذیرش آنها می کند: «هُوَ الَّذِی اَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدی...» سوره توبه: آیه 33، سوره فتح: آیه 28 ). سنت هدایت ایصالی(وصولی) یکی از سنتهای مقید است که خاص مومنان و جامعه ایمانی می باشد و مشروط به عملکردهای مؤمنان است. افراد مؤمن با بهره گیری از هدایت تکوینی از طریق استفاده ی صحیح از نور عقل و فطرت وبا اختیار خویش، هدایت تشریعی پیامبران الهی را لبیک می گویند و پروردگار متعال در پاسداشت ایمان و عمل صالح ایشان،آنها را مشمول دریافت هدایت ایصالی خویش می گرداند و می فرماید: «اِنَّ الذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ یَهدیهِم رَبُّهُم بِاِیمانِهِم...» (سوره یونس: آیه 9) بنابر این خداوند متعال طبق سنت هدایت ایصالی علاوه برنشان دادن مسیر حق و باطل، با سبب سازی و عنایت و مراقبت خاص از مؤمن، مسیر ایصال به مطلوب را برایش هموار می فرماید و او را به سرمنزل مقصود می رساند. باید به این نکته توجه داشت که مراد از واژه ی هدایت در مورد وصول کفار به آتش دوزخ درآیات قرآن کریم در معنای دلالت ایشان به دوزخ به کار رفته است و اصلا در مفهوم هدایت ایصالی نمی باشد: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ طَرِیقًا.إِلَّا طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرًا» (سوره نساء: آیات168-169) چرا که اضلال اولیه و ابتدایی در مورد هیچ یک از انسانها توسط خداوند صورت نمی گیرد اما در صورتی که بشر، هدایت ابتدایی را نپذیرد و با اختیار خود پای در مسیر اضلال گذارد خداوند متعال با سنتهایی چون امداد و استدراج روز به روز بر اضلال او می افزاید و او را دچار اضلال ثانویه و به عبارتی اضلال کیفری می گرداند که نقطه ی مقابل هدایت ایصالی (هدایت پاداشی) است. علامه طباطبایی (ره) از مفسران معاصر در آثار خود خصوصا تفسیر المیزان ذیل آیات مربوط به سنت هدایت الهی نکات ارزشمندی را بیان نموده اند که می طلبد به دیدگاه ایشان بر موضوع هدایت ایصالی به صورت منظومه وار نگریست؛ زیرا هدایت ایصالی دارای یک ماهیت، فرایند شکل گیری، مصادیق است و می تواند آثار فردی و اجتماعی داشته باشد. بدیهی است که موانع معرفتی و رفتاری می تواند راه این هدایت را ببندد. لذا در این پژوهش پس از بیان مفاهیم و معانی لغوی و اصطلاحی هدایت و انواع آن، ابتدا ماهیت و فرآیند هدایت ایصالی را از منظر قرآن و حدیث با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی بررسی خواهیم کرد و سپس به بیان مشمولان هدایت ایصالی و مصادیق آن می پردازیم. در ادامه به آثار و پیامدهای هدایت ایصالی از جنبه ی فردی و اجتماعی خواهیم پرداخت و موانع بهره مندی از هدایت ایصالی را بیان می کنیم.
نقش انسان در ایجاد شرور طبیعی از دیدگاه علامه طباطبایی، آقای جوادی آملی وامام فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: سمیه شاهکوچکی استاد راهنما: مجید صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رخدادهای جهان را می‌توان ازآن جهت که بشر از آن بهره‌مند یا متضرر می‌شود به دو دسته خیرات و شرور تقسیم کرد. مسئله شر یکی از موانع مهم برای توجیه اعتقاد به خدای قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه مطلق است که فیلسوفان درمورد آن نظرات متفاوتی ارائه داده‌اند. از نظر قرآن و روایات عقاید، اخلاق یا اعمال ناشایست انسان‌هاست که منجر به حوادث ناگوار طبیعی و اجتماعی می‌گردد. برای فلسفه این شرور می‌توان علل مختلفی همچون تأدیب، ارتقاءدرجه و ....بیان نمود. هدف از انتخاب این موضوع بررسی دیدگاه فخر رازی به عنوان یک اشعری مسلک با علامه طباطبایی و آقای جوادی آملی است؛ زیرا ایشان در باب نقش انسان در ایجاد شرور طبیعی، خداوند رافاعل شرور معرفی می‌کند و معتقد است که خداوند افعال را می‌آفریند و انسان آن را کسب می‌کند در حالی که علامه طباطبایی وآقای جوادی آملی بر این عقیده اند که انسان با اراده و اختیار خود مرتکب این معاصی و گناهان می‌شود و عاملی برای ایجاد شرور طبیعی در عالم می‌گردد. ما قصد داریم در این نوشتاردر حد بضاعت با چند دلیل فلسفی و با الهام از آیاتی همچون آیه 11 سوره رعد، 53 انفال، 41 روم و آیات دیگری از کتاب الهی، همچنین بیان روایاتی در این باب به تبیین و تحلیل درست این مسئله بپردازیم وراهکاری که قران و سنت برای رهایی از این شرور رابیان نموده معرفی کنیم. این پایان‌نامه به روش توصیفی، تحلیلی و مسئله محور و به روش کتابخوانی جمع‌آوری شده است.
تبیین آموزه لاجبر و لاتفویض بل امرُبین الامرین از دیدگاه چهارمتکلم معاصر شیعه علامه محمدحسین طباطبایی،شهید مرتضی مطهری،علامه محمدتقی جعفری،علامه محمدتقی مصباح یزدی
نویسنده:
پدیدآور: بهروز قربانی استاد راهنما: حسین اترک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث درباره محدوده قدرت انسان همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان ادیان الهی بوده است. در سنت اسلامی نیز بحث بر سر میزان قدرت انسان نظریات مختلفی را در بین عالمان مطرح ساخت. چنانکه برخی با استناد به نصوص دینی الهی به ویژه قرآن جانب اختیار، برخی جبر و عده ای نظریه دیگری با عنوان «کسب» را بیان نمودند. ائمه شیعه به عنوان مفسران متن قرآن و مرجع دیگر اندیشه های شیعیان پس از قرآن، آموزه «لاجبر و لا تفویض بل امرٌ بین الامرین» را به عنوان مرامنامه شیعه در تنازع بین جبر و اختیار معرفی نمودند که به ویژه در کلام امام ششم شیعیان امام جعفر صادق آمده است. آموزه «لاجبر و لاتفویض» می کوشد تا موضع میانه جبر و اختیاررا برگزیند. به گونه ای که آدمی در عین اینکه در اعمالش مختار است در عین حال و در هر آن و لحظه وابسته به خداوند است و خداوند هر زمان که بخواهد می توان قدرت و اختیار را از او بگیرد و به موجودی بدون هرگونه قدرت و اختیار بدل کند. این پایان نامه می کوشد تا دیدگاه ها ی چهار تن از عالمان معاصر و ایرانی شیعه را دراین آموزه بررسی نماید. این دانشمندان شامل علامه محمدحسین طباطبایی(1281- 1360ش)، شهید مرتضی مطهری(1298- 1358ش)، علامه محمدتقی جعفری(1302- 1377ش) و استاد محمدتقی مصباح یزدی(1313- 1399ش) می شود. آنها دارای تألیفات متعدد در علوم مختلف اسلامی از جمله، تفسیر قرآن، فلسفه، کلام و عرفان اسلامی هستند. از طرفی دیگر، شاید در سده اخیر بیشترین تلاش را در جهت تبیین و دفاع از اندیشه های شیعه داشته اند. به طور خلاصه می توان گفت این اندیشمندان بنا به رویکردهای معرفتی شان به جستجو و بحث در این باره پرداخته اند. چنانکه برای نمونه علامه مصباح و علامه طباطبایی رویکرد فلسفی به این مسأله داشته اند و شهید مطهری و علامه جعفری به ترتیب رویکرد کلامی و عرفانی در این باره اتخاذ کرده اند. این پایان نامه پنج فصل دارد. در فصل نخست مباحث واژگانی حوزه جبر و اختیار آمده است. افزون بر این، اندیشه های معارض هم معرفی و بررسی شده اند. در فصل های دوم تا چهارم به ترتیب و با توجه به تقدم و تأخر تاریخی این چهار دانشمند بزرگ شیعی، اندیشه های آنها درباره جبر و اختیار تبیین و بررسی شده است. در بخش نتیجه گیری نیز خلاصه ای از دیدگاه های این بزرگان و رویکرد آنها در جبرو اختیار آمده است.
  • تعداد رکورد ها : 4190