جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4321
ارتباط بین عقل و دین از دیدگاه آلوین پلانتینجا و علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین مرادیانی عزیزآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:در این پژوهش سعی گردیده است که با توجه به دیدگاه‌های دو متفکر بزرگ علامه محمدحسین طباطبایی به عنوان نماینده مکتب اسلام و آلوین پلانتینجا فیلسوف معاصر آمریکایی به عنوان نماینده الهیات مسیحی به بررسی و تبیین رابطه عقل و دین در ارتباط با اعتقادات شخص پرداخته شده است.
رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد بشیر فهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی، که معتقدند که هم دین حرف دارد و هم عقل و میان حرف دین و عقل هیچگونه ناسازگاری وجود ندارد. و مایه الامتیاز از ناحیه شرع یعنی این که برخی از قلمروها قلمروهای اختصاصی شرع است که اصلا عقل توان دسترسی و درک آن قلمروها را ندارد و چون توان درک و فهم آن را ندارد هیچگاه آن را نفی نمیکند و با آن مخالفت نمیکند و همینطور برخی از قلمروها قلمروی اختصاصی عقل است که یقینا شرع هم آن را با پیروی از عقل میپذیرد. بنابراین آن چه در این رساله از بیانات و عبارات این دو محقق و دانشمند بزرگ عالم اسلام بدست می آید هماهنگی میان عقل و دین است البته به صورت جزئی اختلافات هم در میان دو دیدگاه وجود دارد که در متن رساله به آن پرداخته شده است ولی عمدتا دو دیدگاه به صورت کلی هماهنگی عقل و دین را اثبات میکند.
ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نو صدرایی (علامه طباطبایی، استاد مطهری، استاد جوادی آملی)
نویسنده:
صباح توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان «ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نوصدرایی» می باشد، این مسئله مطرح است که انسان چه نیازی به دین دارد و نقش دین در زندگی انسان چگونه است؟آیا حضور دین در زندگی انسان ضروری است یا خیر؟هر چند در این مسئله، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد، ولی در این پژوهش، این بحث را از دیدگاه نظریه پردازان معاصر در حوزه ی دین شناسی، خصوصاً علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل نموده ایم.در ابتدا به تبیین موضوع و اهمیت پژوهش در این مسئله پرداخته ایم؛ سپس، معناشناسی دین، دلایل ضرورت دین، پاسخهای ارائه گردیده به شبهات ناظر بر ضرورت دین و در نهایت اهداف و فواید دین از دیدگاه هر یک از فلاسفه نوصدرایی را بیان نموده ایم.علامه طباطبایی انسان را خواستار سعادت، کمال و خیر می داند، زندگی اجتماعی را یک ضرورت و وجود قانون آن را گزیرناپذیر می خواند. وی معتقد است قانونی می تواند تأمین کننده ی عدالت و سعادت باشد که با نظام تکوین هماهنگی حاصل کند، این امر زندگی اخروی را نیز شامل می شود. ایشان موفقیت دین با چنین جامعیتی را از طریق بحث عقلی و نیز آزمون تاریخی قابل ارزیابی می دانند.استاد مطهری بر این باورند که دستگاه های شناسایی بشر توانایی شناسایی و پاسخ کامل به مهم ترین و سرنوشت سازترین پرسش های بشر را ندارند و تنها دین چنین توانایی را دارد و در این کار خود رقیب ندارد. بنابراین انسان برای حل حیاتی ترین مشکلات خود، باید متواضعانه خود را در اختیار دین قرار دهد.آیت الله جوادی آملی هدایت انسان را در تحصیل سعادت، ضروری می دانند و معتقدند که هدایت نوع انسان بدون وحی و بدون رهبر وحی شناس و عامل به آن میسّر نیست و می فرمایند: عقل انسان برای تأمین ضرورت هدایت وی مستقل نبوده و در بسیاری از مسایل نارسا است. در هدایت انسان عقل چون چراغ و وحی مانند راه راست است که با نور عقل ضرورت وحی و راه آن شناخته می شود.
رابطه عقل و دین در قرآن و روایات با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
مجید ترابی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله " رابطه عقل و دین " از کهن ترین موضوعاتی است که از دیرباز فیلسوفان و متکلمانهر عصری را به خود مشغول داشته است و همواره در پی پیدا کردن جواب مناسبی برای این سوال بوده اند که چه رابطه و نسبتی میان عقل و دین وجود دارد؟در قرآن و روایات به عنوان دو منبع دینی بسیار به عقل و تفکر سفارش شده است، و از صاحبان عقل ستایش شده است و در مقابل کسانی که عقل خود را به کار نمی گیرند مورد سرزنش قرار گرفته اند. از نظر استاد مطهری به خودی خود هیچ تضادی میان عقل و دین وجود ندارد، ایشان دین و عقل را به شدت موید و حامی یکدیگر می داند و پای عقل را در عرصه دین باز می گذارد، ایشان می گوید: اسلام عقل را محترم می شمارد و عقل نیز روح اسلام را درک و بر اساس آن عمل می کند.علامه طباطبایی نیز به عنوان یک فیلسوف و مفسر قرآن معتقد به تلازم عقل و دین است و شرط جاودانه بودن دین اسلام را پیوند با عقل می داند. ایشان می گوید: عقل و دین هر دو برای اداره زندگی بهینه انسان ها در هر مرتبه و درجه ای که باشد، در هر عصری از اعصار، لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
بررسی تطبیقی عصمت انبیاء (ع) از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر مهدوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیاء - علیهم السّلام- از جمله مسائل مهمّ و مطرح در ادیان الهی است، و در دین اسلام، وام‌دار قرآن کریم و سخنان پیامبر اسلام (ص) و ائمّه‌ی اطهار (ع) می‌باشد. عصمت، یک نیروی درونی یا به عبارت دیگر ملکه‌ی نفسانی است که انسان را از اشتباه و گناه حفظ می‌کند، با وجود این‌که بر آن قدرت دارد.شیخ مفید و علّامه طباطبایی از جمله کسانی هستند، که در مسئله‌ی عصمت پیامبران صاحب‌نظرند، و در تألیفات متعدّد خود از جنبه‌های مختلف این موضوع بحث نموده‌اند، از جمله این‌که عصمت چگونه ماهیتی دارد؟ انبیاء (ع) در چه مواردی معصوم‌اند؟ دلیل ضرورت عصمت برای ایشان چیست؟ و با وجود عصمت، تکلیف اختیار شخص معصوم چه می‌شود؟ که با بررسی و تحلیل سخنان شیخ مفید و علّامه طباطبایی در بحث عصمت انبیاء، به این نتیجه رسیدیم که ایشان وجوب عصمت را برای پیامبر یک ضرورت عقلی می‌دانند و البته دلایل عقلی و نقلی هم بر اثبات این ضرورت می‌آورند. عصمت از نظر مرحوم شیخ مفید، لطف و موهبتی الهی است، که شامل حال مکلَّف مى‌شود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مى‌دارد، با این که آن شخص قادر به انجام آن‌ دو است. و علّامه طباطبایی (ره) عصمت را نوعی علم خاصّ عنوان می‌کند که اثرش قطعی و تخلّف ناپذیر است و صاحب آن را به طور دائم از خطا و اشتباه حفظ می‌کند. هر دوی ایشان، اختیار را از ویژگی‌های عصمت برمی‌شمارند و قائلند که عصمت مستلزم تکلیف است و اختیار لازمه‌ی تکلیف. و این چنین، سازگاری میان عصمت و اختیار را تبیین می‌کنند.آن‌ها هم‌چنین قلمرویی برای عصمت انبیاء ذکر کرده و عصمت آن حضرات را در این مراحل به اثبات رسانده‌اند. که به طور کلّی مرحوم شیخ مفید (ره) پیامبر اسلام، حضرت محمّد (ص) را مطلقاً معصوم دانسته، امّا سایر انبیاء ممکن است قبل از نبوّتشان، صغیره‌‌ی سهوی که مایه‌ی بی‌اعتباری مرتکب آن نشود، انجام داده باشند. و علّامه طباطبایی (ره) تمامی انبیاء را مطلقاً معصوم می‌داند.
بررسی مسأله خلود با تکیه برآراء علامه طباطبایی، ابن عربی، فخررازی، زمخشری
نویسنده:
ساره معراجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به خلود مسأله‌ای است که از طرف فیلسوفان، متکلمان، اندیشمندان و نیز در شرع مقدس طرح گردیده است. خلود به معنای زیستن جاودانه و همیشگی انسان‌ها در عوالم پس از مرگ است. بدان معنا که برخی از آنان برای همیشه در بهشت بوده و از نعمت‌های خداوند بهره‌مند خواهند شد و گروهی نیز اهل دوزخ و عذاب‌اند که پیوسته در رنج و عذاب به سر خواهند برد. در مورد گروه اول و نعمت جاودانه بهشت، اعتراضی صورت نگرفته و آن را ناممکن یا مشکل آفرین ندانسته‌اند، اما درباره خلود و دوام در عذاب ایراداتی مطرح شده که از جمله آن‌ها، مخالف خلود در عذاب با رحمت واسعه الهی، عدالت او و فطرت الهی می‌باشد. این پژوهش با روش توصیفی- کتابخانه‌ای و بر اساس استدلال استنتاجی به بررسی مسئله خلود از دیدگاه اندیشمندان اسلامی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بر خلاف نظر ابن عربی، ابدیت دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب همراه با الم می‌باشد و دلایل عقلی و نقلی مورد استناد وی در مورد انقطاع عذاب، با استناد به آیات و روایات و نظرات مفسران نقد پذیر است و آن چه موجب می‌شود که در برابر انسان صور قبیحه‌ایبه اذن خداوند ظاهر شوند و او را معذّب سازند، اخلاق و ملکات زشت و ناپسندیده است. این‌ها اگر در نفس انسان رسوخ پیداکرده‌ باشند، هرگز زوال نمی‌پذیرند و معنای خلود همین است. ازدیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مخلّدین در دوزخ کسانی می باشندکه از روی عناد و با علم و آگاهی به انکار خدا و رسولان او روی آورده‌اند و دیگران که اهل گناه و نافرمانی بوده‌اند در هر مرتبه‌ای باشند، اگر معصیتشان به کفر و انکار بازگشت ننماید، اگر چه مدتی در عذاب دوزخ باشند ولی این عذاب همیشگی نیست و درهای توبه، استغفار، شفاعت و تکفیر سیئات با حسنات به روی مومنان گنهکار باز است.
پیامدهای کلامی نظریه ی  تکامل  داروین (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی و شهید مطهری)
نویسنده:
زینب علی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از تئوری‌هایی که در قرن نوزدهم میلادی ظهور نمود و به عنوان یکی از مصادیق بارز تعارض میان علم و دین شناخته شد، نظریه‌ی تکامل تدریجی انواع بود که توسط چارلز رابرت داروین زیست شناس انگلیسی مطرح شد. این نظریه به واسطه‌ی عناصری از جمله انتخاب طبیعی، تغییرات تصادفی، تنازع بقاء و بقای اصلح در ابعاد مختلفی با اعتقادات دینی متعارض جلوه نمود. ابعاد این تعارض عبارتند از: تعارض با برهان نظم، تعارض با آموزه‌ها و ظواهر متون مقدس و تعارض با کرامت نوعی و اشرفیت انسان. پس از طرح این نظریه واکنش-های متعدد و متفاوتی از سوی متکلمین و اندیشمندان صورت گرفت. این پژوهش ضمن ارائه‌ی گزارشی از پیامدهای کلامی این نظریه در غرب و بررسی راه حل‌های پیشنهاد شده برای رفع ابعاد مختلف این تعارض، روش علامه طباطبایی و استاد مطهری را نیز به عنوان دو اندیشمند مسلمان مورد بررسی قرار داده و در نهایت این نتیجه به دست می آید که تعارض های ادعا شده واقعی نیستند.
وسائط و موانع شناخت از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سوده یاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پیش رو، وسائط شناخت و موانع شناخت و عوامل ایجاد خطا را از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) مورد بررسی قرار می دهد.علامه طباطبایی، میراث دار حکمت متعالیه ملاصدرا و هم چنین احیاگر و گسترش دهنده آن محسوب می شود و همچون حکمای دیگر تربیت یافته در این مکتب، واجد فکر فلسفی و ذوق عرفانی به طور توأمان است. درواقع اندیشمندان منسوب به حکمت متعالیه کوشیده اند تا به تبعیت از سنت نبوی و سیره ائمه هدی، درهم تنیدگی عرفان و فلسفه و قرآن را، در فهم حقیقت لحاظ کنند و هر سه ابزار معرفت یعنی شرع و عقل و دل را هم زمان و هم راستا مورد استفاده قرار دهند.از نظر علامه واسطه های شناخت عبارت است از حس، عقل، شهود و فطرت.ایشان اگرچه حس را به عنوان واسطه شناخت معرفی می کند، ولی تاکید می کندکه حس، بدون یاری قوه عاقله نمی تواند یک راه مستقل شناخت محسوب شود.وی همچنین معتقد است حس، به خودی خود خطا نمی کند و خطایی که به حواس نسبت داده می شود، در مرحله فعالیت ذهن است و البته به کمک تعقل و تجربه، قابل پیشگیری و برطرف ساختن می باشد.در این رساله می خوانیم که از نظر علامه، عقل، علاوه بر اینکه واسطه مهمی برای شناخت محسوب می شود و در صورترعایت شرایط صحت تفکر، در درک بسیاری از کلیات قابل اعتماد است، عامل تشخیص و رفع خطا در همه انواع ادراکات نیز به شمار می رود؛ اما در عقل نیز، خطا در ماده و صورت تفکر ممکن و محتمل است که به وسیله تطابق با شرع و قواعد عقلی، قابل تشخیص و رفع یا پیش گیری است. شهود که انتقال از آیت و نشانه، به صاحب آیت است، بالاترین مرتبه ادراک انسان محسوب می شود. در این واسطه شناخت، چون علم حضوری و بی واسطه حواس ظاهری و باطنی است، خطا راه ندارد ولی ممکن است مشاهده کننده در تفسیر آن دچار خطا شود و یا شهود شیطانی را، رحمانی بپندارد و از همین جهت، نیاز به عوامل تشخیص و رفع خطا در علم شهودی دارد که همان شرع، عقل و تحت تربیت استاد یا اولیی الهی بودن است.
نقش نوع شناخت خدا در معنایابی زندگی از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
طیبه بردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از معنای زندگی از مهم ترین دغدغه های هر انسان اندیشمندی است. معنا در واژه معنای زندگی دو مفهوم را افاده می کند: هدف زندگی، ارزش. مراد از زندگی همان حیات آدمی است، آن جا که مختص به انسان و متعالی از حیوان است. در اندیشه فیلسوفان مسلمان از جمله علامه طباطبایی(ره) معنای زندگی با رویکرد خدا محور تبیین می شود. در این دیدگاه، با این که خداوند بنیاد و اساس و شرط ضروری معناداری زندگی است، اما نوع شناخت خداوند نیز در معنابخشی زندگی موثر می باشد. در این راستا ضمن ارائه توضیحی از انواع شناخت خداوند، به این نتیجه دست یافته‌ایم که عوامل بی معنایی و معناداری زندگی انسان از منظر علامه طباطبلیی(ره) متفاوت است و با صرف رفع عوامل بی معنایی، زندگی انسان معنادار نمی شود. چه بسا کسانی که با هیچ یک از عوامل بی معنایی روبرو نیستند و زندگی خود را با معنا می دانند، اما از منظر علامه(ره) زندگی آن ها تهی از معنا و معنویت است؛ چرا که ایشان معنادار شدن زندگی هر انسان را که همان عبودیت است، برابر با قرار گرفتن زندگی او در مسیر غرض خداوند از آفرینش می داند. علامه (ره)شناخت حسی نسبت به ذات خداوند را غیر ممکن می-داند. هم چنین از منظر ایشان شناخت فطری و شناخت عقلی خداوند به تنهایی نمی‌توانند بی معنایی زندگی را رفع کرده و معنابخش زندگی انسان گردند بنابراین هر یک از این شناخت‌ها بدون استمداد از دیگری، به طور مستقل معنابخش زندگی نخواهد بود و حتی ممکن است در برخی موارد موجب انحراف از مسیر غرض خداوند از آفرینش شود. این در حالی است که این دو نوع شناخت پایه و اساس شناخت شهودی بوده، از این منظر در معنایابی زندگی موثرند. علامه طباطبایی (ره) براین باور است از میان انواع شناخت خداوند، شناخت شهودی آن گاه که بر پایه شناخت فطری و عقلانی استوار گردد بیشترین میزان معنابخشی به زندگی را به همراه دارد. کلید واژه: معنای زندگی، حیات، علامه طباطبایی(ره)، شناخت خدا، شناخت شهودی.
بررسی رابطه فطرت و فرهنگ از منظر قرآن با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
علی‌رضا محدث
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع فطرت در میان اندیشمندان و ادیان الهی بویژه اسلام همواره در کانون توجه بوده است. فرهنگ نیز به عنوان معرفت مشترک مکتسَب، قریب یک‌ونیم قرن است که در حوزه علوم انسانی بویژه علوم اجتماعی مورد نظر است. با وجود این دیدگاه‌ها درباره مناسبات فطرت و فرهنگ بر یکدیگر متفاوت است؛ برخی فطرت آدمی را هنگام آفرینش انسان فعلیت‌یافته دانسته؛ هرگونه اثرگذاری سازنده فرهنگ بر فطرت را نادیده انگاشته‌اند. دسته‌ای نیزبرای نفوذفرهنگ در طلوع و افول قوای فطری در مسیر حرکت جوهری نفس از حدوث جسمانی تا بقای روحانی فی الجملهبهره‌ای قائل شده‌اند. اما گروه سوم در نقطه مقابل با گروه اول با بی‌توجهی به فطرتمندی آدمی یا شرانگاری یا انکار آن، منکر تاثیر فطرت در هویت انسانی شده، آن را یکسره تاریخی انگاشته، و با رد هرگونه اشتراک فرهنگ‌ها در خصلت‌های فطری معتقد به تمایز بالذات فرهنگ‌ها و جوامع‌اند. به هر تقدیر اینکه نقش فطرت در تکون، تکامل‌پذیری، اشتراک‌مندی، گفتگوپذیری و میل از کثرت به وحدت فرهنگ‌ها در لایه‌های بنیادین و متقابلا نقش فرهنگ در باروری یا بدباروری خصلت‌های فطری و قلمرو نفوذش بر فطرت کدام است؛ مساله‌ای است که آن را به روش توصیفی– تحلیلی (استناد به آیات قرآن و توصیف و تحلیل فطرت و فرهنگ) مورد بررسی قرار می‌دهیم. فطرت قرآنی با داشتن ویژگی‌های فراتاریخی، ظرفیت ایجاد یک نظام معنایی و هویتی غیرتاریخی را دارد که تصور تحقق فرهنگ واحد جهانی و برخوردار از خصلت فراتاریخی را ممکن می‌سازد. ویژگی‌هایی مانند گرایش به مبدا کمالات، ثبات، فراگیری، غیراکتسابی، فراجنسیتی، توان ابراز واکنش سلبی در صورت بدباروری، قدرت بازدارندگی در برابر انکار بُعد شناختاریِ مطلق علم در گستره ادراکات‌ حقیقی، ظرفیت کنترل و هدایت اعتباریات به سمت گرایش‌های عالی انسانی در گستره ادراکات‌ اعتباری و قدرت بالای درگیرکردن بنیان فرهنگ‌ها با پرسش‌های گریزناپذیر جهانی، مانند حقیقت زندگی انسان در دنیا، آغاز و انجامش.
  • تعداد رکورد ها : 4321