آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1083
بررسی مفهوم عدم در فلسفۀ هایدگر و نیشیدا
نویسنده:
حسین قسامی، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این مقاله بررسی مفهوم عدم در تفکر هایدگر و نیشیدا است. هایدگر، که میراث دار فلسفۀ غرب است، در کتاب متافیزیک چیست به نحو بنیادین به مسئلۀ عدم می پردازد. به عقیدۀ او مفهوم عدم نه تنها از مفهوم نفی شدگی ناشی نمی شود؛ بلکه آغازین تر از آن است. عدم در تفکر هایدگر ربطی وثیق به خصلت های وجودی، یا آنچه هایدگر آن را اگزیستانسیال های دازاین می نامد، دارد. عدم هایدگری از طریق ترس-آگاهی آشکار می گردد و طی آن در جریان فروغلتیدن همه موجودات در یک کلیت، دازاین خود را تنها در مهی هولناک می یابد. بر این اساس پرسش از عدم به اندازه پرسش از هستی اهمیت دارد. نیشیدا نیز، که میراث دار سنت بودیسم است، مسئلۀ عدم را در کانون توجه قرار می دهد. عدمِ نیشیدایی تا حد زیادی رنگ و بوی عرفانی-بودیستی دارد. به عقیدۀ او عدم بنیاد همه چیز است. عدم نیشیدایی وجهی انضمامی و این جهانی دارد، اما در عین حال ورای موجودات است. عدم از این لحاظ تعین بخش هستی است. در این نوشتار با تحلیل مواردی چون ترس-آگاهی و در-جهان-هستن در فلسفه هایدگر و تجربه محض، سونیاتا و مکان عدم در تفکر نیشیدا، به مقایسه مفهوم عدم در این دو فیلسوف پرداخته ایم.
حیات علمی هایدگر: برگرفته از دائره المعارف پل ادواردز
نویسنده:
چارلز ئی اسکات؛ مترجم: مصطفی امیری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بودن و زمان از منظر مارتین هایدگر
نویسنده:
پل ادوار دز؛ مترجم: عبدالعلی دست غیب
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ملاقاتهایی با هایدگر
نویسنده:
مهتا جاروالعل ؛ مترجم: محمدرضا جوزی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
از فلسفة علم تا فلسفة علوم انسانی (درآمدی بر فلسفۀ علوم‌انسانی از نظرگاه هیدگر)
نویسنده:
علی فتحی قرخلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرداختن به فلسفة علوم انسانی بدون طرح بحث از فلسفة علم امکان‌پذیر نیست. هیدگر هرچند به‏صراحت به فلسفة علوم انسانی ورود نکرده است، با توجه به ایده‌هایی که در باب فلسفة علم طرح کرده و نیز از طریق تتبع در مطاوی برخی آثار و درس‌گفتارهای وی، امکان طرح پرسش از فلسفة‌ علوم انسانی وجود دارد. با عنایت به مناقشاتی که پدیدارشناسی هرمنوتیکی هیدگر درحوزة علم ایجاد کرده است و نیز تحلیلی که او از انسان به مثابه دازین و حیث تاریخی دازین ارائه می‌کند، زمینه برای طرح جدی فلسفة علوم انسانی نیز فراهم می‌گردد. این جستار می‌کوشد حلقة وصلی میان دعاوی هیدگر در باب علم به‌نحو عام و نسبت این دعاوی وی با علوم انسانی برقرار سازد و نشان دهد رویکرد فلسفی هیدگر در قبال علم نه تنها قابلیت تعمیم به ساحت علوم انسانی دارد، بلکه علوم انسانی را نیز با پرسش‌های بنیادینی مواجه می‌سازد. در پایان با توجه به تأملات ظریفی که هیدگر در باب هرمنوتیک و فهم و تفسیر دارد و قواعدی را که او و پیروان او برای آن بر می‌شمارند، نشان دادیم که چگونه این قواعد می‌تواند اعتبار بیناذهنی برای علوم انسانی ایجاد کند یا عینیتی برای مضامین و محتویاتی که در این سنخ از معرفت وجود دارد، بیافریند.
صفحات :
از صفحه 85 تا 123
تأمل در باب امر ممکن با نگاهی به پیوند میان فلسفه و ادبیات در نزد ارنست بلوخ
نویسنده:
رائد فریدزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارنست بلوخ فیلسوف و ادیب آلمانی (1885-1977) در مجموعه تفصیلی و جامع خود با عنوان اصل امید (Das Prinzip Hoffnung) در پی آن است تا امید را به مثابه مولفه‌ای انسان شناختی مطرح کند که در نهاد هر فرد مستتر است وانکشاف و دستیابی آن سلامت و سعادت فردی و اجتماعی را در برخواهد داشت. تفکر اتوپیایی و پیوند آن با تامل در باب امر ممکن نقش اصلی در درافکندن طرح جامع بلوخ ایفا میکند. وی در پی این است تانه تنها به تبیین وجه تاریخی این مولفه بپردازد، بلکه از منظر هستی شناختی، جامعه شناختی و زیباشناختی نیز طرح مزبور را تعمیم بخشد. این جستار تلاش دارد تا ردپای امید را در تفکر بلوخ دنبال کند و به ارتباط میان ادبیات و فلسفه از دیدگاه بلوخ بپردازد. با مدد از رمان مرد بی هیچ ویژگی روبرت موزیل تبیین وجه ادبی و زیباشناختی تامل در باب امر ممکن، که محور اصلی فلسفه بلوخ را تشکیل می دهد، پی گرفته خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 189 تا 200
دیرند و زمانمندی اصیل
نویسنده:
نیره سادات میرموسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر در کتاب وجود و زمان برگسن را به دلیل طرح مفهوم دیرند و تلاش برای غلبه بر مفهوم سنتی زمان می­ستاید. اما او ادّعا می­کند که تلاش او به شکست منجر شده است. زیرا معنای دیرند به­عنوان "توالی کیفی حالات آگاهی" همچنان با مولفه­های زمان سنتی همچون توالی درگیر است. هایدگر در کتاب مسائل بنیادین پدیدارشناسی نیز برگسن را به بدفهمی اندیشه ارسطو درباره زمان متهم می­کند. به نظر او این بدفهمی سبب شده است که برگسن زمان سنتی (ارسطویی) را مکان بداند. در این مقاله پس از بررسی معنای زمانمندی اصیل نتیجه می­گیریم که نقدهای هایدگر به دیرند بجا و درست بوده است. به عقیده هایدگر دیرند زمانمندی اصیل نیست. زیرا زمانِ اصیل در پیوند با وجود فهمیده می­شود، که در تعریف دیرند این عامل نادیده گرفته شده است. زمان به معنای زمانمندیِ وجودِ دازاین است. با تحلیل وجود دازاین به مثابه پروا نمی­توان زمان را موجودی پیش­دستی دانست. بلکه زمانمندی دازاین چیزی جز فرایند زمانمندسازی نیست. زمانمند سازی شرط امکانِ هر دو معنای زمان -دیرند و زمان سنتی- است.
صفحات :
از صفحه 139 تا 164
بررسی معنای هستی- خداشناسی در اندیشه هایدگر متاخر
نویسنده:
هانی اشرفی، امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر در آثار متأخر خود تشریح می‌کند که متافیزیک به مثابه هستی‌ـ‌خداشناسی چگونه با توجه صرف به هستندگان آنها را از یک سو به جهت چیستی یا ذات مورد بررسی قرار می‌دهد و از سوی دیگر به جهت بودگی و قرار گرفتن در زنجیرۀ علّی ذیل برترین هستنده یا همان خداوند. وی با نگاه نقادانه به ساختار هستی‌ـ‌خداشناسی متافیزیک، بر آن است تا تبیین کند که رویکرد هستی‌ـ‌خداشناسانه هم سبب از دست رفتن فهم هستی شده و هم در نتیجۀ آن الوهیت را از جایگاه اصلی خود خارج کرده است. در این مقاله بر آنیم تا معنای هستی‌ـ‌خداشناسی را در تفکر هایدگر متأخر بررسی کنیم و بدین منظور در پی آن هستیم که چگونه متافیزیک نزد هایدگر از نگاه همدلانۀ هستی‌شناسی بنیادین به رویکرد انتقادی هستی‌ـ‌خداشناسی تغییر جایگاه پیدا کرد و آثار دورۀ گذار و دورۀ متأخر وی را بدین منظور مورد تأمل قرار می‏دهیم. در این مقاله با تبیین ساختار هستی‌ـ‌خداشناسانۀ متافیزیک از منظر هایدگر نشان خواهیم داد که چگونه هستی مغفول واقع شده سبب تولد الهیات متافیزیکی شده است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
روزنه‌ای به اندیشه مارتین هیدگر
نویسنده:
زینب انصاری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
روزنه‌ای به اندیشه مارتین هیدگر اثر مایکل اینوود[i] استاد فلسفه ترینیتی کالج آکسفورد[ii]، در سال 1997 با عنوان Heidegger به زبان انگلیسی منتشر شد. پس از آن داوید برنفلد[iii] کتاب را با همین عنوان به زبان آلمانی ترجمه کرد و بدین‌ترتیب، این کتاب وارد حوزۀ ادبیات مربوط به هیدگر در زبان آلمانی شد. سرانجام این اثر را در سال 1395 دکتر احمدعلی حیدری، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به فارسی برگرداند و با همکاری مؤسسۀ نوارغنون و انتشارات علمی به چاپ رسید. چنان‌که از عنوان کتاب روشن است، نویسنده می‌کوشد روزنه‏ای به اندیشۀ غنی و دیریاب هیدگر بگشاید و خواننده را یاری کند تا اندک‌اندک دالان دشوار فهم سخن و اندیشۀ هیدگر را بپیماید. برای این کار بیشتر به اثر مهم هیدگر در دوران متقدم اندیشۀ او، یعنی کتاب وجود و زمان می‌پردازد. سپس درنگی کوتاه بر موضوع «هنر» نزد هیدگر دارد که غالباً به دوران پس از وجود و زمان، یعنی سال‌های گذار به نظرگاه متأخر بازمی‌گردد. کنار هم قرار‌گرفتن این دو نظرگاه در این‌جا خود مجال می‌دهد تا با تغییر نگرش هیدگر در این سال‌ها، یعنی آن‌چه به‌اصطلاح «گشت» ‏خوانده می‌شود، مواجه شویم.
صفحات :
از صفحه 189 تا 197
هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون
نویسنده:
مسعود حسینی توشمانلویی , محمد رضا بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حقیقت در فلسفة هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشة خویش کوشید مفهوم بنیادی‌تری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویه‌های گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. به‌علاوه، هایدگر معتقد است در فلسفة افلاطون، تحولی در ذات حقیقت پدید آمده، به‌طوری که حقیقت به «درستی» مبدل شده است. از دیدگاه هایدگر، این تحول منشأ «فراموشی وجود» است. گادامر در مقابل بر آن است که افلاطون به‌واقع قائل به حقیقت بنیادی ἀλήθεια بوده است و رأی هایدگر دایر بر این‌که اندیشة افلاطون لاجرم منجر به فراموشی وجود و سوبژکتیویسم مدرن می‌شود، رأی صوابی نیست. گادامر در اثبات دیدگاه خود راهبردهای گوناگونی در پیش می‌گیرد. در این مقاله به جایگاه ایدة خیر در نظریة مُثُل و مفهوم دیالکتیک در نامة هفتم افلاطون اشاره خواهیم کرد و خواهیم کوشید همراه با گادامر نشان دهیم که در اندیشة افلاطون امکاناتی نهفته است که می‌توانند وی را از انتقادات هایدگر مبرا سازن.
صفحات :
از صفحه 33 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 1083