جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
بررسی تطبیقی تآثیر مسئله شناخت بر تعلیم و تربیت از منظر علامه و ژان پیاژه
نویسنده:
پدیدآور: سیده معصومه وطن پور سوادکوهی استاد راهنما: محمود دیانی استاد مشاور: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
تربیت انسان، همواره به عنوان یکی از اهداف و غایات، در رشد و تعالی انسان مورد نظر بوده است و توجه به آن، کاری زیربنایی و مهم است. توجه به ساحت روحانی انسان در تعلیم و تربیت(که در پیوند با ساحت ربوبی است) باب مناسبی برای گفت و گو در عصر جهانی شدن فرهنگ هاست و می تواند پیروان ادیان توحیدی را به وحدت نظر در حوزه تربیت انسان رهنمون سازد. مسئله ی این تحقیق آن است که تاثیر معرفت و شناخت را بر فرآیند تعلیم و تربیت، از منظر علامه طباطبایی به عنوان فیلسوف و دانشمند مسلمان و ژان پیاژه به عنوان یک فیلسوف تربیتی، از مغرب زمین بدست دهد. هدف از این پژوهش، بررسی آراء این دو اندیشمند بزرگ در این موضوع است. این تحقیق به روش مطالعات اسنادی، با مراجعه به آثار علامه و پیاژه و بررسی آرا و عقاید این دو متفکر، ضمن یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی، با روش تطبیقی انجام شده است. یافته های این تحقیق عبارتند از اینکه، از نگاه علامه مفهوم شناخت بی نیاز از تعریف و بدیهی است و مباحث تعریف گونه ی آن، برای شناخت خصوصیات و تشخیص مصادیق است. همچنین تعلیم وتربیت در صدد جهت دهی به فرآیند تجرد نفس، متناسب با فطرت ربوبی اوست که در پی تقویت میل، تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است. از نظر طباطبایی، اهداف تربیتی از سه جنبه شناختی،گرایشی و عملی برخوردار است. پیاژه بر این باور است که شناخت، فرایندی پویا حاصل رابطه متقابل استعدادهای فرد و تاثیرات محیط است. یکی از دستاوردهای پیاژه در قلمرو رشد و تعلیم و تربیت، مراحل رشد شناختی است. او تعلیم وتربیت را بخش متمایزی از تربیت دینی و شامل تجربه و درک و طرح سئوالات بزرگ می‌داند. اهداف تعلیم وتربیت از نظر پیاژه متفاوت از آموزش حقایق و پرورش فضایل معنوی است. که در یک گرایش معنوی و یا تربیت در یک فعالیت معنوی صورت می پذیرد. این تحقیق به روش مطالعات اسنادی، با مراجعه و مطالعه ی آثار علامه طباطبایی و ژان پیاژه، و همچنین با بررسی آرا و عقاید این دو متفکر، در یک مطالعه کیفی، با روش تطبیقی انجام شده است.
بررسی دلایل روانشناختی خاستگاه دین از منظر اریک فروم و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه زهرا میردلیر استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی استاد مشاور: محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین یکی از گسترده ترین مقوله هایست که در حوزه نظریه پردازی و تفکر نظری قابل تأمل است. با وجود آن که بعد از دوره نوزایی یعنی رنسانس و سیطره وتسلط حس گرایی تجربه و عقلانیت به عنوان ابزاری مهم در دنیای غرب پیش بینی می شد که ضرورت و اهمیت دین در قلمرو زندگی اجتماعی کم کم افول می نماید ولی با بررسی وتفحص در وضعیت دین داری در میانه قرن بیستم و استمرار آن در دنیای پس از صنعتی شدن در قرن بیست و یک نشان می دهد که دین هم در عرصه های متعددی از جمله دین ورزی همانند التزام عقیدتی، رفتاری و نهاد اجتماعی و همچنین در عرصه های تفکرات و تحقیقات نظری به عنوان یکی از شاخص ترین و اساسی ترین قلمرو تفکر نه فقط از دست دادن مقام،جایگاه و اهمیت خویش را تجربه ننموده بلکه همواره در حال تجربه ی نیرو و حضوری قدرتمند و نیرومند در همه‌ی قلمروهای وعرصه ها در ارتباط با دین هست. (فروید زیگموند، 1396، ص114). درباره منشأ و خاستگاه دین ودینداری،رویکردهای متعددی وجود دارد ازجمله رویکرد کلی جامعه شناختی، رویکرد روانشناختی و رویکرد فلسفه و الهیات که تبیینهایی از جهل ونادانی بشر، طبیعت پرستی، ازخودبیگانگی، علاقه های اجتماعی، بیماری وسواسی تا صورت ازلی خدا در ضمیر ناهشیار، تجربیات دینی یا امر قدسی و فطرت وسرشت دینی بیان شده که صبغه ورنگ غالب آنان به تبیین روانشناختی باز میگردد. در این بین، دیدگاه و نظرات اریک فروم که به طور معمول وی را جزو نو فرویدیهایی به شمار می‌آورند نوعی روانکاوی همراه با نگرش‌های روانشناسی اجتماعی قرن بیستم درآمیخته است که در روانشناسی دین، ارزش بیشتری مییابد. در دیدگاه اریک فروم علاوه بر اینکه نگرشهای مثبتی نسبت به دین و دفاع ازآن وجود داشته وی نظریه پردازی می باشد که جایگاه جدیدی و مستقلی را درعلم روانکاوی اجتماعی، ومبحث فرهنگ و شخصیت، در حوزه دانش انسانشناسی روانشناختی، و علم فلسفه و جامعه شناسی با رویکرد انتقادی و ریشهای به خصوص در زمینه تغییرات اجتماعی و ساختار جامعه های انسانگرای آینده، بنیان نموده است(فروم، 1368، ص55). در نظرات وی دیدگاه انسانگرایانه شاخص مهمی است از وجوه خاص انسانگرایی فروم می توان به شناخت اهمیت و نقش انسان در فرآیند تشکیل تاریخ وجامعه اشاره نمود. (فروم، 1388، ص59). بخش مهمی از محتوای فکری فروم را می توان درعدم باوری دانست بدین معنا که شخصیت بشر بوسیله نیروهای زیست شناختی که ماهیت غریزی نیز دارند شکل داده شده است، و به صورتی انعطافپذیری از سمت این نیروها راهنمایی میشوند. فروم در مخالفت با نظرات فرویدکه عامل جنسی را به عنوان یک نیروی که شکل دهنده دررفتار با هنجار یا روانرنجوراست را نمیداند، وی شخصیت بشر را تحت نفوذ عواملی چون نیروهای اجتماعی و فرهنگی دانسته که همه این عوامل در چارچوبی از فرهنگ و نیروهای جهانی در زمانی که تاریخ بشریت را تحت نفوذ داشته بر شخص اثر میگذارند(فروم، 1388، ص147). همچنین فروم اعتقاد دارد که مسائل فلسفی را نمیتوان از مسائل اخلاقی جدا نمود. وی، در راستای نظرات کانت، این عقیده را دارد که پند و اندرزهای رایگان اگر بر پایههای محکم اخلاقی و فلسفی بنا نشده باشد بیهوده و بی تأثیر خواهد بود. مارکس نیز اعتقاد دارد که هدف فلسفه تنها نمی توان در شناخت جهان دانست، بلکه تغییر آن را نیز باید در نظر داشت. (فروم، 1385، ص 120.( طباطبایی در تعریفی که ازدین داشته آن را در ارتباط با ماورای طبیعت دانسته و آن را باوری بر داشتته ها و دستورات علمی و اخلاقی دانسته که پیامبران ازسوی خدا برای هدایت وراهنمایی انسان آورده اند.(طباطبایی، 1391، ص49) طباطبایی علاوه بر اینکه ریشه ومبدأ پیدایش دین و توجه انسان به خدا در عقل و فطرت انسان میداند نقش جوامع را در پیدایش دین نادیده نگرفته است (طباطبایی، 1393، ص50). همچنین طباطبایی بیان میدارد گرچه جامعه در پیدایش دین تأثیر داشته ولی به طور قطع نمی توان آنرا علت پیدایش دین دانست.(طباطبایی، 1391، ص63). بنابراین در روانشناسی دین پنج گونه از مباحث مورد بررسی قرار میگیرند: ابتدا عوامل روانی که در پیدایش دین تاریخی تأثیر داشته، دوم شامل عوامل روانی روآوردن به دین، سوم عوامل روانی که در کیفیت دینداری مؤثر است، چهارم پیامدهای و نتایج روانی دینداری و پنجم عواطف و احساسات را در نظرداشتن، به عنوان شاخصی برای میزان و کیفیت دینداری در خاستگاههای درونی و روانی محسوب می شود در عصر حاضر تفکر اسلامی با هجمه های که از اندیشه های غربی نشأت گرفته مورد حمله قرار گرفته، از اینرو بحث های جدید در حیطه معرفت وشناخت دینی به ویژه خاستگاه دین ضروری به نظر می رسد. به سب اینکه اکنون بیشتر دیدگاه ها ونظرات بیشتر ریشه ها و پایه های اعتقادی را مورد توجه قرار داده است.
هستی‌شناسی «کلمه» در قرآن و نقد تفسیرهای غیر اسلامی آن
نویسنده:
محمود دیانی ، رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در انجیل یوحنا و قرآن و نیز برخی متون دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از عیسی(ع) به «کلمه» تعبیر شد. اگر «کلمه» را تعبیر دیگری از «لوگوس» بدانیم، آن‌گاه می‌توان حکم داد که در سپهر ادبیات دینی-فلسفی یهودی و مسیحی، دستِ‌کم با سه تلقی از این تعبیر مواجه هستیم: کلمه نه به‌مثابه مخلوق و نه به‌مثابه نامخلوق(ابزار خدا)، کلمه به معنای مخلوق(پسر خدا)، کلمه به معنای خدا(خدای پسر). تلقی اول را می‌توان در آراء فیلون یهودی، تلقی دوم را در اناجیل هم‌نوا و تلقی سوم را در اولین فرازهای انجیل یوحنا پی‌جویی نمود. این‌که از حیث هستی‌شناختی، این تلقی‌ها تا چه میزان متأثر از مفهوم لوگوس در ادبیات فلسفی ـ دینی یونانی است و یا فیلون چه تاثیراتی بر یوحنا و آباء کلیسا داشته از عهده این پژوهش بیرون است؛ اما قرآن کریم در سپهر مفهوم‌شناختی و وجودشناختی خود، مراد مشخصی از کاربُرد «کلمه» دارد. آیه‌های 39 و 42 آل عمران، 171 نساء و نیز 34 مریم و 12 تحریم در قرآن درباره اطلاق «کلمه» بر عیسی (ع) سخن به‌میان آورده‌اند. اکنون سه پرسش مطرح است: مقصود قرآن از «کلمه» چیست؟ چرا قرآن در میان پیامبران، «کلمه» فقط بر عیسی(ع) اطلاق شد؟ منظور قرآن تا چه میزان منطبق با برخی تفسیرهای یهودی و مسیحی است؟ تتبع در اقوال کلامی مفسران قرآن و نیز توجه به هستی‌شناسیِ قرآنیِ «کلمه»، اشعار به جنبه مخلوقیت عیسی(ع) و تعریض به عقایدی دارد که در آن، عیسی (ع) پسر خدا(فیلون و اناجیل هم‌نوا)، خدای پسر(انجیل یوحنا) غیرِمخلوق‌ و غیرِجسمانی و مواردی از این‌دست، معرفی شد.
صفحات :
از صفحه 485 تا 512
خاستگاه عرفان در ادیان عصر نزول
نویسنده:
رمضان مهدوی آزادبنی ، مصطفی رضازاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند ادیان و جوامع مختلف در طول حیات خود و تأثیر پذیری از هم، استقلال خود را حفظ کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد کاوش در منشأ هسته‌ی اولیه‌ی بعضی از گرایش‌ها و تفکرات به سرانجامی قطعی و دقیق نرسد. نوشتار حاضر با استفاده از روش کتابخانه‌ای، منشأ و خاستگاه عرفان را در ادیان بزرگ مورد بررسی قرارداده و به یافته‌های مشترکی در بین ادیان دست پیدا کرده‌است. بدون شک هرجا در سرزمینی دین و آیینی باشد که وحیانی و توحیدی است، رگه‌هایی از عرفان را می‌توان در آن یافت، حتی ادیانی که به نظر ریشه‌ی وحیانی ندارند نیز از این موضوع مستثنا نیستند. عرفان به عنوان مسلکی خاص با بینشی عمیق و فلسفی، به اشیاء و پیرامون خود نظر دارد و به جهت نگرش خاصی که به پیرامون خود دارد، همه چیز را دارای معنا و مفهوم می‌داند و بزرگ ترین دغدغه اش پیداکردن انسان است به دست خود او. بنابراین می توان گفت عرفان به مثابه‌ ی قالبی است که هر دین و آیینی در آن ریخته شود رنگی عرفانی و هم شکل با آن می-گیرد. نگرش عرفانی به آموزه های دینی دارای استقلالی فرا زمانی است و در فطرت هر دینی وجود داشته و حیات آن با حیات بشر برابری می‌کند و به طور کلی نمی‌توان آبشخور آن را دین اسلام و یا اختصاصاً دین خاصی دانست.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
تأملی بر هویت فلسفه به مثابه حکمت در رساله الجمع بین رأیی الحکیمین فارابی
نویسنده:
سیدمحسن حسینی ، عین الله خادمی ، رمضان مهدوی آزاد بنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگرچه فارابی در رساله الجمع همان موضوع مشهور موجود به ما هو موجود را برای فلسفه ذکر می‏کند و توضیح می‏دهد که دایرة شمول موضوع فلسفه همة موجودات‏اند و در واقع ماهیت یونانی- ارسطوئی برای فلسفه قائل می‏شود لکن با توجه به اوصاف و ویژگی‏هایی که وی در این رساله برای فلسفه بیان می‏‌کند، می‏توان چنین دریافت که او در این رساله برای معرفی فلسفه، مفهوم قرآنی حکمت را در نظر داشته است. به زعم ما فارابی ماهیت فلسفه را علم به موجود به ماهو موجود دانسته لکن هویتی که برای این دانش در این رساله ترسیم کرده است، چیزی شبیه به مفهوم دینی حکمت موجود در کتاب مقدس مسلمانان است و در معنایی گسترده‏تر الگویی که فارابی در این رساله برای هویت فلسفه در جهان اسلام ارائه می‏دهد ماهیتی یونانی- ارسطوئی با هویتی دینی است با اوصاف مذکور در قرآن، اوصافی همانند اتقان، عدم اختلاف، نبود خلل و سستی در احکام آن و مطابقت با متن واقع که از لسان مردان الهی بیان می‏شود و هدایت بخش و درخور پیروی است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
تحلیل شهودی هستی و استنباط وجود واجب نزد ابن سینا
نویسنده:
رمضان مهدوی آزادبنی ، محمود دیانی ، آیناز بخشی آجقان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیوه های کسب معرفت خدا همواره از دغدغه­های­­­­ فیلسوفان بوده است. در فلسفه اسلامی ابن سینا در آثار خود معرفت خداوند را مورد بررسی قرار می­دهد و بخصوص در کتاب اشارات شیوه متفاوتی را در باره معرفت خداوند ارائه می­نماید به نحوی که خود در نمط چهارم فصل بیست و نهم بدان عنوان صدیقین می­دهد. هدف پژوهش حاضر دفاع از شیوه صدیقین سینوی است که به اشتباه به برهان صدیقین معروف گشته است. پرسشی که در این پژوهش بدان پاسخ داده می­شود این است آیا روش جدیدی را که ابن سینا درباره معرفت واجب در کتاب الاشارات و التنبیهات معرفی نموده است از خطای استنباط مصداق از مفهوم رنج می­برد؟ در این رابطه نویسنده با تکیه بر آثار ابن سینا ضمن ارائه تقریری شهودگرایانه نشان­خواهد داد که ابن سینا در تحلیل شهودی هستی ، وجود واجب را به عنوان نتیجه تحلیل خود نشان می­دهد و در این طریق او دچار خطای استنباط مصداق شئ از مفهوم ، نمی گردد. همچنین آشکار می­گردد که ابن سینا در تحلیل شهودی خود بی واسطه و بدون نیاز به مقدمات معرفت هستی واجب را نشان می­­­­دهد. نتیجه و دستاورد پژوهش حاضر، این است که ارزش فلسفی شیوه ای – شیوه صدیقین -که ابن سینا در کتاب اشارات در رابطه با معرفت واجب ارائه نموده­است درقالب تفکر فلسفی که با تکیه بر مفاهیم نظری مدعیات ، مورد تحلیل قرار داده می­­­­­شود شیوه ای معتبر است. و در چهارچوب مفاهیم نظری گامی موفق و رو به جلو بوده است.
صفحات :
از صفحه 729 تا 755
بررسی انتقادی مفاهیم دیالکتیکی در اندیشه مولانا و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: پروانه دلاور استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کلمه‌ی «دیالکتیک» در تاریخ فلسفه، سیر دگرگونی ویژه‌ای دارا بوده و برداشت‌های گوناگونی از آن شده‌است. در این پژوهش منظور از مفاهیم دیالکتیکی، مفاهیمی است که عموماً در دیالکتیک «هگل»، برجسته است. منظور هگل از روش دیالکتیکی، روشی مبتنی بر مفهوم گذار می‌باشد که دارای ارکان اصلی برنهاده، برابرنهاده و هم‌نهاده است. هدف از این پژوهش، مطالعه‌ی انتقادی اندیشه‌ی دیالکتیک و مفاهیم دیالکتیکی نزد مولانا و ملاصدرا با تکیه بر متن«مثنوی معنوی» و «اسفار اربعه» بوده‌است که به روش اسنادی و به وسیله‌ی فیش‌برداری صورت گرفته و در تحلیلِ نهایی، رویکردِ تطبیق میان آرای این دو اندیشمند، مدنظر بوده‌است. مهم‌ترین مفاهیم دیالکتیکی که درنظام عرفانیِ مولانا با توجه به سیرِ تحولیِ شخص و شعرش دیده‌می‌شود، حرکت تکاملی، تجدد امثال، جنبش آفرینش، تضاد و وحدت اضداد هستند. حتی هم‌گونی‌هایی در بیان دیالکتیک ‌هگل و مولانا مشاهده شد. در حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا، رهیافت‌هایی دیالکتیکی هم‌چون حرکت جوهری و نتایج آن، تضاد، سیالیت وجودِ اصیل، استعاره‌ی سفر و سیر روح دیده شد و نسبت آنها با دیالکتیکِ هگل سنجیده شد. در بررسی و تطبیق مفاهیم دیالکتیکی مولانا و ملاصدرا، اشتراکات و افتراق‌ها مورد تحلیل قرارگرفت که مهم ترین آنها تطبیق حرکت جوهری و خلق جدید است. رویکردهای نوین در خوانش متون کهن، وجوه تازه‌ای از معنا بر ما می‌گشاید. بر اساسِ این پژوهش می‌توان از زاویه‌ی دیدِ دیالکتیکی، برخی از بخش‌های نظام اندیشگی مولانا و ملاصدرا را فهم کرد. عمده‌ی وجوه افتراق مفاهیم دیالکتیکی و فرایندهای دیالکتیکی در جهان اندیشگی مولانا و ملاصدرا به دو رویکرد اصلی آن دو یعنی عرفان و فلسفه مربوط است.
بررسی مبانی کلامی روش های تربیتی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا کرم بین ؛ استاد راهنما: محمود دیانی ؛ استاد مشاور: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تربیت، فرایندی است که در بستر وجود انسان شکل می گیرد و به این اعتبار، انسان، موضوع تربیت، قلمداد می شود. از دیدگاه پژوهشگران عرصه تعلیم و تربیت، حصول تحول تکاملی،از نتایج تربیت به شمار آمده و شایسته آن که، این تحول تکاملی، مبتنی بر اتخاذ بهترین مبانی باشد. از آن جا که مبانی کلامی برگرفته از دو ابزار عقل و نقل است، به نوبه خود می تواند نیکو ترین مبانی را در شناخت و به گزینی روش تربیت، معرفی نماید. بدون تردید در میان مبانی کلامی، آن دسته از مبانی که رویکردی انسان شناسانه دارند، از حیث معرفت شناختی،از جایگاه ویژه ای برخوردار خواهند بود.پرسش اصلی این جاست که چه رابطه معنا داری میان مؤلفه های کلامی(با رویکرد انسان شناختی)و روش تربیتی، بر مبنای متون دین اسلامی وجود دارد؟ پژوهش حاضر می کوشد تا با اتکاء به منابع دست اول کلامی متکلمان و فیلسوف- متکلمان مسلمان، به روش توصیفی- تحلیلی به گونه کتابخانه ای بر مبنای جمع آوری داده ها، به پرسش پیش گفته، پاسخ دهد. نتیجه آن که بر مبنای دیدگاه کلامی-انسان شناختی اسلامی، وجود عناصر: فطرت، عقل و کرامت، نقش به سزایی در شناخت و به گزینی روش تربیتی دارند.
بررسی مسأله انسجام ذاتی قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان و امام فخر رازی در تفسیر کبیر
نویسنده:
پدیدآور: عصمت ‌ملک لوزاده بزنجانی ؛ استاد راهنما: محمود دیانی ؛ استاد مشاور: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تحلیل فلسفی مکاشفه و پیامد معرفتی آن
نویسنده:
پدیدآور: کبری قربانی ؛ استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی ؛ استاد مشاور: مهدی خبازی کناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معرفت شهودی یا شناخت عرفانی معرفتی است متفاوت با معرفت های متعارف حسی و عقلی.این نوع معرفت نه از راه تفکر نظری بلکه از راه یاد خدا، مراقبه، تهذیب نفس و زندگی عارفانه به دست می آید. در این نوع معرفت بین فاعل شناسایی و متعلق شناسایی فاصله و واسطه نیست و عارف و معروف یا شاهد و مشهود در آن نوعی وحدت یا اتحاد و اتصال دارند. از این رو، این نوع معرفت را مستقیم، بی واسطه و حضوری می دانند. متعلق این معرفت خدا، عوالم هستی و به طور کلی وجه باطنی و پنهان عالم است که از نگاه عارف چیزی جز تجلیات الهی نیست. همان گونه که شناخت های عادی ما دارای تنوع و مراتب است، شهود عرفانی نیز تنوع و مراتب دارد. چنان که ادراکات عادی ما به حسی و عقلی تقسیم می شوند، کشف عرفانی نیز به کشف صوری و کشف معنوی تقسیم می شود. از دیدگاه عرفای اسلامی راه برتر در شناخت خدا و ایمان به او معرفت شهودی است. دو معیار مهم در ارزیابی شهود عرفانی به ویژه برای ناعارفان عقل و وحی است. این مفهوم، در فلسفه جایگاهی رفیع داشته و در تقسیمات اولیه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناخت شناسی و هستی شناسی توسط فلاسفه به مورد بحث گذاشته شده است. همچنین در عرفان و تصوف، مباحث ارزشمندی در خصوص «شهود» و «حضور» مطرح شده است. هدف این پژوهش، حاضر بررسی مساله معرفت شهودی و مکاشفه است. نویسنده تلاش می کند تا روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد انتقادی مساله مکاشفه و دلالت معرفت شناختی آن را بیان نماید.
  • تعداد رکورد ها : 41