جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی آثار و احکام طلاق رجعی با در نظر گرفتن وضعیت حقوقی مطلقۀ رجعیه
نویسنده:
محمد صالحی مازندرانی,حسینعلی عبدالمجیدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پس از وقوع طلاق رجعی تا زمانی که شوهر حق رجوع به زن را دارد، زن و شوهر از لحاظ حقوقی در وضعیت حقوقی خاصی قرار دارند. از سویی طلاق واقع شده است، لیکن به نظر می رسد که این طلاق تأثیری در روابط زوجین ندارد و زن و شوهر همچنان نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیفی دارند. از سوی دیگر، اگر مرد از حق رجوع خود استفاده نکند و مدت آن تمام شود، طلاق تأثیر خود را گذاشته و موجب جدایی آن ها از یکدیگر می شود. در شرع مقدس اسلام و به تبع آن در حقوق موضوعۀ ایران، در مدتی که مرد حق رجوع دارد، برای وی و مطلقۀ رجعیه حقوق و تکالیفی تعیین گردیده است. وجود این حقوق و تکالیف تا حدی است که برخی نظر بر این داده اند که مطلقۀ رجعیه زوجه محسوب می شود و هیچ تفاوتی با زوجه ندارد و لذا تمام آثار و احکام زوجه بر وی نیز بار می شود. برخی نیز وی را در حکم زوجه می دانند و تنها برخی از حقوق و تکالیف زوجه را بر وی نیز جاری و ساری می دانند. هر یک از این نظرات دارای آثار خاص خود بر مطلقۀ رجعیه می باشد. مآلاً پس از مطالعه و تحقیق و تأمل در نظرات و ادله و مستندات هر دو گروه و با توجه به ایرادهایی که بر هر نظر وارد است به نظر می رسد به رغم اینکه در قانون ایران، با عنایت به مادۀ 1120 قانون مدنی، بند 2 مادۀ 8 قانون امور حسبی و مادۀ 38 قانون حمایت از خانواده مصوب 1392، مقنن دیدگاه زوجیت حکمی مطلقۀ رجعیه را پذیرفته است، لیکن زوجۀ حقیقی بودن مطلقۀ رجعیه هم از لحاظ آثار و هم از لحاظ فلسفۀ چنین حکمی از نظر شارع مقدس که همانا منسجم ماندن و عدم انحلال نظام خانواده است هم به واقعیت و هم به مصلحت نزدیک تر می باشد.
عقلانیت از منظر نهج‌البلاغه
نویسنده:
زهرا امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناختِ عقلانیت از منظر نهج‏البلاغه، معرفتی در راستای شناسایی عقل از دیدگاه قرآن کریم و زمینه‏ساز بهره‏مندی صحیح، از این عطیۀ ارزشمند الهی است.چنین بهره‏وری از عقل، روشنگر راه رستگاری از گمراهی و یاریگرِ انسان در طی مسیر الی‏الله خواهد بود. مطالعه و تحلیلِ معانی، مراتب، آثار، آفات، جایگاه و نقشِ عقل لازمه بهره‏مندی صحیح از این حجتِ الهی است. کسب چنین معرفتی با دامنۀ بیان شده، ضرورتِ بهره‏گیری از قرآن کریم و دیگر منابع معتبر دینی را مطرح می‏کند. منابعی که حاوی سخنان رسول گرامی اسلام، وصی ایشان و دیگر ائمه معصوم باشد. در این راستا، کتاب گرانسنگ نهج‏البلاغه یکی از غنی‏ترین منابع، جهتِ دستیابی به کلام امیر سخن، علی7 است. سخنان امیر مومنان در این کتاب، همراه با سخنان شارحین نهج‏البلاغه، مهمترین منابع این پژوهش هستند.ساماندهی این رساله بر اساس فرضیاتِ زیر طراحی شده است:  در نهج‏البلاغه، تقسیمات و مراتبی برای عقل و عقلانیت مانندِ مطبوع و مسموع، معاش و معاد، وعایه و رعایه، پنهان و غائب، کامل و ناقص،... مشاهده یا برداشت می‏شود که می‏توان همه این تقسیمات و مراتب را در دو قسمِ عقل نظری و عقل عملی گنجاند.  از منظر نهج‏البلاغه، گرانبهاترین گوهر و ثروت آدمی عقل است و عقلانیت سبب دستیابی به شناخت حقیقی و عامل نجات انسان از اسارتِ هوای نفس و دنیاپرستی است. در نتیجه، عقلانیت از منظر نهج‏البلاغه، دارای جایگاه ارزشمندی در هدایت انسان و شناخت پروردگار بوده و نقش موثری در کسب مواعظ انبیا و اجرای احکام الهی دارد. از منظر نهج‏البلاغه عقلانیت سبب بروز آثاری مانند هوشیاری، ژرف‏اندیشی، پند‏پذیری، نگهداری و بهره‏مندی از تجربه‏ها، نظم در امور، مسئولیت‏پذیری، ... در زندگی فردی و اجتماعیِ انسان می‏شود. در نهج‏البلاغه، لغزشگاههایی مانند هوی نفس، آرزوهای دراز، ترک جهاد، غرور و خودپسندی، طمع، شوخی و مزاح گناه‏آلود، ...آفات عقل و عقلانیت معرفی شده‏اند. معنای لغوی عقل مانند حفظ و نگهداری و معنای اصطلاحی آن مانند قوه تشخیص و تعاریفی برگرفته از خواص عقل، در نهج‏البلاغه مشاهده می‏شود. فصل اول این رساله، به این معانی همراه با تعاریف متکلمین و فلاسفه از عقل اختصاص یافته است. در فصل دوّم، مراتب و اقسام عقلانیت با بررسی اقسام و مراتبِ عقل مانند وعایه(و رعایه) و روایه، مطبوع و مسموع، معاش و معاد، کامل و ناقص، حاضر و پنهان، عدل‏گرا، .... مورد بحث قرار گرفته است. در فصل سوم، جایگاه عقل در هدایت انسان و نحوه راه‏یابی به عقلانیت مورد کاوش قرار می‏گیرد. فصل چهارم به آثار عقلانیت در زندگی فردی و اجتماعی انسان از منظر نهج‏البلاغه تخصیص یافته است. برای بررسی این امر در حیطه زندگی فردیِ بشر، آثار عقل در بعد عبادی، تربیت اخلاقی، تأمین معاش و آسایش وی و برای کاوشِ این امر در زندگی اجتماعی انسان، این آثار در آدابِ معاشرت و برخوردهای اجتماعی و مبحثِ موضع‏گیریهای سیاسی بررسی شده‏ است. در فصل پنجم آفات عقلانیت یعنی هوی نفس، دنیا‏پرستی، آرزوهای دراز، ترک جهاد، غرور و خودپسندی،.. و همچنین نحوۀ حفظ و زنده نگاه‏داشتن عقل بررسی شده است.مهمترین نتایج و نظریه‏های حاصل از این پژوهش عبارتست از:هر یک از معانی عقل مانند عاقبت اندیشی، عدل،...، رفتار و عملکرد صحیحی را برای انسان تبیین می‏کند. هر یک از اقسام و مراتب عقل مانند عقول حاضر و پنهان، حامل دو پیام است. پیام اول، حکمتی است که در معنای آنها نهفته است و پیام دوم، دیدگاه و بینشِ مسببِ تقسیمات است که به مخاطب منتقل می‏شود.عقل از منظر نهج البلاغه دارای جایگاه ارزشمندی در هدایت انسان و شناخت پروردگار است. این حجت درون، همچنین نقش مؤثری در درک مواعظ پیامبران و اجرای احکام الهی دارد.پوشاندن عیوب اخلاقی، از بین بردن هوی نفس، پندپذیری از موعظه‏ها، تأمین معاش از نتایج و آثارِ مهم عقل در زندگی فردی آدمی است. مشورت با دیگران، حفظ اسرار، حلم و بردباری، عدالت، اعتدال در عمل، دوراندیشی از مهمترین آثار و نتایج عقل در زندگی اجتماعی بشر است.حفظ اسلام، دفع فتنه و شبهه و تردید و خرافات، تغییر نظام فاسد از مهمترین آثار و نتایجِ عقل در موضع‏گیریهای سیاسی، اجتماعی افراد یک جامعه است.
بازتاب اندیشه های عرفانی فخرالدّین ابراهیم عراقی در آثار وی
نویسنده:
مریم اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّین ابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتبابنعـربی میبـاشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک میشـود، به گونهای که او را میتـوان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست.عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را میبـیند و جز او را نمیبـیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجابهـا کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنا می?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی میداند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهى او فقط عاشقان شایستهى رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهى خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهى وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند ومیگـوید عالم مجموعهى اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- میبـاشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا میداند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهى صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد.او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل میداند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهى آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم.عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم میشـود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همهى عشقهـا، عشق به خداست.عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل میشـوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم میشـود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد:کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی
  • تعداد رکورد ها : 3