جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 45
شر و مسئولیت اجتماعی: بررسی لوازم ایدئالیسم افلاطونی والهیات ایدئالیستی جوسایا رویس
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار با رجوع به برخی از مهمترین آثار افالطون، دیدگاه او را درباره شر تبیین میکنیم. با توجه به اینکه او محسوسات را نمودی ضعیف از حقایق الیتغیر مُثُل میداند، زمینهساز این دیدگاه در سنت نوافالطونی میشود که شر جنبه عدمی دارد. این نگرش از رویکرد واقعگرایانه به حیات فاصله دارد زیرا زندگی موجودات زنده به نحو عام و زندگی انسان به نحو خاص با انواعی از شرور متافیزیکی مواجه است و انسان بهعنوان موجودی صاحباختیار، دستخوش یا منشأ شر اخالقی نیز هست. هرچند بر اساس خوانشی خاص میتوان طرح عالم مثل افالطون را در پرتو مواجهه او با مرگ سقراط و تالش برای فراروی از آن جستجو کرد ولی به خاطر نگرش حاکم بر دنیای باستان که مبتنی بر نظام طبقاتی است، افالطون نیز رویکرد نخبهگرایانه اتخاذ مینماید و بهجای تأکید بر مسئولیتهای فردی به تأسی عوام از فیلسوف بهعنوان الگوی تجرد عقلی و فضایل اخالقی در جامعه اشاره میکند. این در حالی است که در جامعه مدرن که ارزشهای فردی اهمیت مییابد، ارتباط مؤثقی بین مسئله شر و مسئولیت اجتماعی برقرار میشود. با رجوع به فلسفه جوسایا رویس که او نیز همچون افالطون متفکری ایدئالیست است، میتوان دریافت که ایدئالیسم معاصر در عین نگاه خوشبینانه و کلگرایانه به جهان نمیتواند واقعیت شر را نادیده بگیرد. رویسهم واقعبینانه به رنجهای بشری مینگرد و هم با توجه به مبانی نظری خود بر رویکرد مسئوالنه برای کاهش رنج و زدودن
صفحات :
از صفحه 143 تا 169
بازتاب عرفان دیونوسیوس مجعول در اندیشه ماریون: گذار از هستی شناسی آنالوژیک آکویناس به پدیدارشناسی عشق
نویسنده:
علی سنایی ، سمیه خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار رویکرد ماریون به هستی­شناسی آکویناس بررسی می­شود. ماریون با بررسی مبانی رویکرد تشابهی آکویناس در الهیاتِ عرفانی دیونوسیوس مجعول نشان می­دهد که آکویناس انتوتئولوژیست نیست. ماریون علاوه بر این رویکرد سلبی، از پدیدارشناسی عشق به عنوان بدیل ایجابی برای ارتباط با خداوند استفاده می­کند. به نظر او تجربۀ عاشقانه، آیکون یا تمثال ارتباط با خداوند است. او انکشاف الهی را محل تلاقی «پدیدۀ اشباع­شده» و آیکون می­داند. در تشابه (آنالوژی) به تفاوت مطلق وجود خداوند و مخلوقات و عدم اشتراک معنوی وجود پی می­بریم ولی عشق در مورد خداوند و انسان­ها از اشتراک معنوی برخوردار است. ماریون علاوه بر تحلیل پدیدارشناسانۀ عشق به عنوان زمینه­ای برای فهم ارتباط خدا با جهان و انسان، از وجه نفس­الامری و آفرینندگی عشق نیز غافل نیست. او معتقد است که برخلاف نگرش هایدگر، ندا یا دعوتِ «رویداد از آنِ خود کننده» ناظر به وجه سوبژکتیو آن است. درواقع ماریون به جای اینکه هستی را امری غیر­شخصی بداند، حقیقت هستی را سوژه­ای متعالی می­انگارد که آدمی را به سوی خود فرامی­خواند. الهیات ماریون می­تواند برای فلاسفه دین تحلیلی که به دنبال آرمان ضرورت، کلیت و عینیت هستند و از تجربۀ شهودی و اخلاقی دین غفلت می­کنند، منشاء بینشی نوین باشد.
صفحات :
از صفحه 559 تا 586
A Study on Philosophical Intuition and Thought Experiment: Kripke's Critical encounter with Reductive Physicalism
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 115 تا 131
بررسی چهار الگوی روش‎شناختی در علوم انسانی میان‎فرهنگی با تأکید بر آرای ویمر، کیمرله، مال و ولش
نویسنده:
علی سنایی، رضا دهقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دغدغه اصلی فلسفه میان‎فرهنگی مفاهمه یا تحقق فهم مشترک میان انسان‎هاست. در ادامه این سؤال مطرح می‎شود که این مفاهمه باید با چه روش و اسلوبی تحقق یابد. تکنولوژی ارتباطات جمعی، مهاجرت و وابستگی‎های اجتماعی و اقتصادی و ارتباطات گسترده علمی موجب شده است که انسان امروز به جای برخورداری از هویت واحد و یکپارچه، ماهیت چهل‎تکه و متکثر داشته باشد. بنابراین انتظار می‎رود که رشته‎های علوم انسانی خود را با تعاریف میان‎فرهنگی از هویت انسانی و ارتباطات بشری سازگار کنند. در این راستا سه الگوی روش‎شناختیِ پولی لوگ، دیالوگ و هرمنوتیک آنالوژیک به ترتیب با رجوع به آثار دست اول ویمر، کیمرله و ادهر مال −که برای تحقق علوم انسانی میان‎فرهنگی ارائه شده است− تبیین می‎شود. هر سه الگو شرط تحقق مفاهمه تمام‎عیار را گفتگو می‎دانند. در ادامه با بیان ایده فرافرهنگی از ولفگانگ ولش به موانع موجود در رویکرد میان‎فرهنگی برای رسیدن به مفاهمه کامل پرداخته می‌شود. به نظر می‎رسد که این الگوها به نوعی مکمل یکدیگر هستند و با اینکه در نفی مطلق‎انگاری[1] و انحصارگرایی فرهنگی و لوازم آن اتفاق نظر دارند، ولی هرکدام از زاویه‎ای خاص به موضوع می‎نگرند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 62
بررسی تحلیلی تجربۀ عرفانی در روان‌شناسی فرافردیِ استانسیلاو گراف
نویسنده:
یاسمن سلمانی ، علی سنایی ، قربان علمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار جایگاه تجارب عرفانی در روان‌شناسی فرافردی استانیسلاو گراف از منظر فلسفه ذهن بررسی و تحلیل می‎‌شود. گراف برخلاف دیدگاه رایج در روان‌شناسی آکادمیک، تجارب عرفانی را زمینه‌ای برای دسترسی به سطوح عمیق‌تر روان و آگاهی می‌داند. او از الگوی هولوگرافیک در فیزیک بوهم برای تبیین ظهور آگاهی در تمام مراتب هستی استفاده می‌کند و معتقد است که فیزیک نوین در تقابل با جهان‌بینی نیوتنی-دکارتی، امکان دفاع از واقع‌نمایی تجربه عرفانی و دسترسی به نظم مستتر جهان را فراهم می‌سازد. گراف با توجه به نابسندگی‌های تفکر فیزیکالیستی، یک الگوی هولوگرافیک از آگاهی ارائه می‌دهد. به نظر گراف وحدت ارگانیک با عالم یکی از ویژگی‌های تجربه عرفانی است. گراف شرایطی مثل بیماری و کم‌خوابی را نیز زمینه‌ساز تجربه عرفانی می‌داند که این امر در قالب تقلیل تبیینی قرار می‌گیرد که لزوماً مورد قبول صاحبان تجربه عرفانی نیست. گراف توصیفات عرفا از تجربه عرفانی را صرفاً با رجوع به مقولات و چارچوب فرهنگی آن‌ها تبیین می‌کند. لازمۀ چنین دیدگاهی ایجاد تمایز بین تجربۀ محض و تفسیر آن است که با آزمون فکری شفافیت در فلسفه ذهن قابل نقد می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 93
فرشته‌شناسی از منظر فارابی و ابن‌سینا
نویسنده:
پدیدآور: نازنین یعقوبی آهنگرکلایی ؛ استاد راهنما: عظیم حمزئیان ؛ استاد مشاور: علی سنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه حاضرباهدف تحلیل فرشته شناسی ازمنظرفارابی و ابن سینا ،مقایسه شباهت ها وتفاوت ها ی فرشته شناسی این دو فیلسوف،تبیین علم فرشته از منظر فارابی و بوعلی و هستی شناسی فرشته از منظر فارابی و بوعلی نوشته شده است.فرشته شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که به دلیل غیر حسی بودن آن، از مباحث دشوارمحسوب می شود.متألهین همواره درصدد ارائه ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده و ضرورت وجودشان راتوجیه کرده اند.پایان نامه حاضراز نوع کتابخانه ای و به شیوه ی مقایسه ای صورت گرفته و برای انجام آن از کتاب ها ،مقاله ها و پایان نامه ها استفاده شده است.سوالاتی که نویسنده درصدد پاسخ به آنها بوده عبارتند از:محدوده علم فرشته چه اندازه است؟ تفاوت فارابی و بوعلی در فرشته شناسی چیست؟جایگاه فرشته دراندیشه فارابی و بوعلی چگونه است؟هستی شناسی فرشته در اندیشه فارابی و بوعلی چگونه ترسیم شده است؟نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مبدأ اندیشه هردوفیلسوف فلسفه نوافلاطونی است و نظر هردو تااندازه ای مشابه یکدیگراست .فارابی و بوعلی افلاک را ملائکه خوانده اند،خدا فرشتگان را آفریده است تا جهانش را خلق کند و مخلوقات را سامان بخشدو مردم را نظام دهد، احکام این کواکب در کائنات تحت فلک قمر یعنی«عقل فعال» جاری است. همچنین بوعلی بابیان دو داستان رمزی حی ابن یقظان و سلامان و ابسال به بیان وجود فرشتگان در عالم و نقش و تاثیرات آنها می پردازد.
ابعاد روش شناختی اندیشۀ جوسایا رویس از منظر رویکردهای الهیاتی معاصر
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مجال نگرش دینی جوسایا رویس[1] (1855-1916) بر اساس برخی جریانات عمدۀ الهیاتی معاصر مثل فلسفۀ دین تحلیلی، الهیات تحلیلی، الهیات سیتسماتیک و الهیات پسامدرن بررسی و تحلیل می‌شود. به نظر می­رسد که پراگماتیسمِ ماخوذِ از فلسفۀ کانت، سرچشمۀ تاریخی مشترک بین اندیشۀ رویس با فلاسفۀ دین و الهیات معاصر است. او از عقاید مسیحی به‌عنوانِ مقدمه­ای برای استدلال­های خود بهره می‌برد و از این‌جهت، رویکرد او با الهیدان­های تحلیلی قابلِ‌مقایسه است. با توجه به منظومه‌ای از باورهای الهیاتی که با الهام از ایدئالیسم شخص­گرایانه شکل گرفته است، اندیشۀ او نوعی الهیات سیستماتیک محسوب می‌شود. از سوی دیگر، او همگام با فلاسفۀ پسامدرن سوژه را برساخته عوامل اجتماعی و فرهنگی می‌داند و همچنین، در پاسخ به نیازهای زمانه تفسیری نوین از الهیات مسیحی ارائه می‌دهد. با وجود تمام این جنبه‌های مشترک، اندیشۀ رویس به‌خاطرِ استفاده از شهود متافیزیکی - به‌عنوانِ یک منبع معرفتی مؤثق و واقع­نما - از سنت تحلیلی و پسامدرنیسم متمایز می‌شود.
صفحات :
از صفحه 317 تا 338
بررسی «اعیان ثابته» با «کهن‌الگوها» در اندیشۀ ابن‌عربی و یونگ از منظر کارکردها
نویسنده:
روشنک جهانی ، علی سنایی ، عظیم حمزئیان ، حبیب الله نادری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«اعیان ثابته» و «کهن­الگوها» دو اصطلاح بنیادی در دو نظام فکری متفاوت می­باشند. ابن­عربی با اصطلاح «اعیان ثابته» از منظر عرفان و یونگ نیز با اصطلاح «کهن­الگوها» از منظر روان­شناسی تحلیلی خصوصیات و کارکردهایی را برای آن‌ها بیان کرده­اند. هدف این مقاله، یافتن پاسخ پرسشی درباره­ی تفاوت­ها و شباهت­های خصوصیات و کارکردهای «اعیان ثابته» و «کهن­الگوها» در دیدگاه ابن­عربی و یونگ است. این پژوهش نظری که به روش کتابخانه­­ای انجام شده، نشان می­دهد که هر دو متفکر قائل به وجود تصورات اوّلیه در قوۀ شناخت هستند و نفس/روان را هم‌چون لوحی سپید نمی­دانند. ابن­عربی منشأ این تصورات را اعیان ثابته، معقولاتی در علم الهی، و دارای قابلیت وجودبخشی می‌داند که با تخیّل خلّاق تجلّی می­یابند؛ ولی یونگ منشأ کهن­الگوها از جمله کهن الگوی خود یا خدا را غریزه می­داند و بازتاب این کهن الگوها را در نمادهای اساطیری و دینی جستجو می‌کند. بر این­اساس، ابن­عربی در نظام فکری­اش به «خدا» و یونگ به «انگارۀ خدا» می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 71
بررسی روش ناتورالیستی یونگ در تبیین روان و رؤیا
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یونگ نسبت به روان، رویکرد طبیعت­گرایانه اتخاذ می­کند و برای تبیین رؤیای صادقه نیز راه‌حل طبیعت‌گرایانه ارائه می­دهد. در نظر یونگ عمدتاً رؤیاها محتوی کهن ­الگوها هستند که به عنوان موضوعات ناهشیار جمعی، هم بسته با غرایز هستند؛ بنابراین رؤیا منشأ طبیعی دارد. او بر اساس نظریۀ یگانه‌انگاری‌خنثی، رؤیای صادقه را با مفهوم مقارنت همزمان بین ذهن و عین توضیح می­‏‏دهد. ما با توجه به آثار اصلی یونگ و با استفاده از روش تحلیلی− توصیفی رویکرد ناتورالیستی یونگ به روان و رؤیا را بررسی می­کنیم. نواقص کلی ناتورالیسم و ضعف تبیین ناتورالیستی یونگ از رؤیای صادقه، بیانگر ضرورت فراروی از روان­شناسی او خواهد بود. در نهایت مشخص می­شود که صرفاً دفاع پراگماتسیتی از ناتورالیسم ممکن است. پس چه بسا تبیین‌های متافیزیکی از روان و رؤیای صادقه در زمینه و پارادایم خود هم مورد دفاع پراگماتیستی قرار بگیرد و هم از معقولیت و توجیه­ پذیری برخوردار باشد. از سوی دیگر یونگ با التزام به اصالت روان‌شناسی، اتقان معرفت بشری را متزلزل می­کند و بی­ جهت روان­شناسی را در رأس سایر دانش­های بشری قرار می­دهد.
صفحات :
از صفحه 93 تا 118
بررسی رویکرد پدیدارشناختی هانری کربن و رویکرد ناتورالیستی یونگ در باب دین
نویسنده:
پدیدآور: زهرا سیستانی بدوئی ؛ استاد راهنما: علی سنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این پژوهش به مقایسه اصول و لوازم دو رویکرد ناتورالیستی(یونگ) و پدیدارشناختی(هانری کربن) می‌پردازیم. هدف پژهش حاضر، بررسی رویکرد پدیدارشناسی هانری کربن و رویکرد ناتورالیستی کارل گوستاو یونگ به دین با شیوه تحلیلی-توصیفی می‌باشد. یونگ برای تبیین دین راه‌حل طبیعت‌گرایانه ارائه می‌کند. از نظر یونگ جایگاه امر دینی در ناخودآگاه جمعی افراد قرار دارد. کهن‌الگوها محتویات ناخودآگاه جمعی هستند که به صورت بالقوه در روان آدمی قرار دارند. از نظر یونگ امر مقدس یا خدا مطابق با کهن‌الگوی(خود)در ناخودآگاه جمعی است و همان طور که کهن‌الگوی(خود) موجب تمامیت یافتن روان و یکپارچگی آن می‌شود، اعتقاد به خدا نیز موجب وحدت روان و رفع کشمکش‌های درونی می‌گردد. نمود این کهن‌الگو در واقعیت در آداب و مناسک دینی است تا افراد بدین وسیله خود را به کهن‌الگو خود(خدا) نزدیک نمایند. یونگ وجود امر دینی را از منظر روان‌شناسی و تأثیر آن بر روان فرد بررسی می‌کند و کربن از روش پدیدارشناسی برای بررسی دین بهره می‌برد. کربن در جستجوی احیای بعد معنوی از دست رفته بشر قرن بیستم است و در همین راستا با استفاده از پدیدارشناسی در صدد کشف ذات و ماهیت دین می‌باشد. او در ابتدا از هوسرل و هایدگر متأثر بود و در ادامه تحت تأثیر حکیمانی چون ملاصدرا و سهروردی و... که با تکیه بر دیدگاه‌های آنان به بررسی عوالم سه‌گانه طبیعت، مثال و عقول می‌پردازد. کربن به شیوه حکمای اشراقی معتقد است که متناظر با قوای مفارق(حس، خیال، عقل) سه مرتبه از عالم یعنی طبیعت، ملکوت و جبروت وجود دارد. به نظر او پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) به عنوان راهنما و هادی مسیر به فرد کمک می‌کنند تا به رشد و استکمال فردی و حقیقی خود دست یابد. دست یابی به این حقیقت برای کربن یعنی نزدیکی به امر قدسی و وجود خداوند است؛ که هرچه تهذیب نفس افراد بیشتر باشد تقرب بیشتری به خداوند پیدا می‌کنند. یونگ و کربن به نوعی هر دو به دنبال معنا بخشی به زندگی انسان هستند و با کنار زدن ظاهر در پی کشف حقیقت باطنی هستند. ولی با این تفاوت یونگ از روش ناتورالیستی استفاده می‌کند و واقعیت نهایی را مندرج در ناخودآگاه جمعی می‌داند ولی کربن با روش پدیدارشناسی و التزام هستی‌شناسانه به جهان‌شناسی حکمای مسلمان، تأویل عرفانی را راهگشای فهم حقیقت می‌انگارد.
  • تعداد رکورد ها : 45