جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
تبیین دیدگاه صدرا در مسئله ابدان دنیوی و اخروی و همسویی آن با نصوص دینی
نویسنده:
محمد رضا کریمی والا ، روح الله نصیری اطهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل اساسی نفس‏شناسی فلسفی در راستای تبیین چگونگی تعلق نفس به بدن، حشر نفس و حقیقت ابدان دنیوی و اخروی است. ملاصدرا بر مبنای حرکت جوهری استکمالی نفس، نفس را وجودی متّسع در مراتب ادراکی معرفی می‏کند و نفسیت نفس را در تعلق به بدنی می‏داند که از سنخ ادراک بوده و حائز حیات ذاتی و متغایر با بدن عنصری است که ذاتا میّت بوده و با مشارکت ماده تحقق می‏یابد و با علم حصولی و وساطت موجود مجرد حاضر نزد نفس قابل درک می‏باشد. از منظر ملاصدرا نفس تا زمانی که برای انجام افعال در حیات دنیوی به بدن مادی اشتغال دارد، آثار مرتبه خیالی نفس، توان ظهور و بروز ندارد؛ اما وقتی این اشتغال تضعیف یا مرتفع شود، بدن اخروی که حاصل تظاهرات قوه خیال و متناسب با ملکات نفسانی است، به صورت متغیر و متبدل، تحقق عینی می‏یابد. نوشتار پیش رو با شیوه اسنادی-تحلیلی در صدد وانمایی ابدان عنصری و ادراکی بر اساس آرای ملاصدرا و بر مبنای تعابیر آیات و روایات در حالات اخروی نفس انسانی است تا هم‏راستایی این دو منظر به‏روشنی نمایان شود و درنتیجه معلوم شود آنچه در شرع راجع به ابدان بیان شده، درواقع مراتب مختلف از یک حقیقت است که از بدن عنصری شروع شده و به مراتب اخروی می‏رسد و مراتب فرامادی آن بر اساس وجود ادراکی نفس تبیین می‏گردد.
صفحات :
از صفحه 93 تا 112
نقد و بررسی تبیین حیات بعد از مرگ براساس نظریه حدوث و قوای ادراکی نفس در ابن سینا و صدرا با استناد بر آیات
نویسنده:
پدیدآور: روح‌الله نصیری اطهر ؛ استاد راهنما: محمدرضا کریمی والا ؛ استاد مشاور: محمدعلی اخویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطابق آموزه های دینی، معرفت نفس هم در شناخت مبدأ و هم در فهم معاد راهگشاست و لذا نافع ترین معارف است. در این میان؛ اما نقش کلیدی در تبیین حیات بعد از مرگ را معرفت حدوث و قوای نفس عهده دار است و شاهد آن نقض و ابرام های نظری و مباحث عمیقی است که میان ابن سینا و ملاصدرا پیرامون آن صورت گرفته است. شیخ الرئیس بوعلی سینا و ملاصدرا؛ هر چند نفس را روحانیه البقاء دانسته اند؛ اما ابن سینا، نفس را روحانیه الحدوث معرفی کرده است که در حیات دنیوی، تعلق عارضی به بدن می یابد و لذا معاد روحانی یا وجود عقلی نفس بعد از مرگ را برهانی دانسته، ولی اثبات معاد جسمانی را بر عهده آموزه های دینی واگذارده است. همانگونه که تأکید شیخ الرئیس بوعلی، بر مادی بودن قوای باطنیِ مدرک جزئیات، اثبات فلسفی ادراک جزئیات پس از مرگ را نیز دشوار کرده است. ملاصدرا؛ اما نفس را جسمانیه الحدوث و حاصل تطور جوهری جسم می داند. این قول بدان روست که اساسا وی نفسیت نفس یا تعلق نفس به بدن را نحوه وجود نفس دانسته و در پرتو آن اثبات فلسفیِ ابدان برزخی و اخروی را ممکن ساخته است و با اثبات تجرد قوای باطنی، ادراکات جزئی بعد از مرگ را نیز از منظر فلسفی تبیین کرده است. این نوشتار که با شیوه اسنادی ـ تحلیلی به سامان رسیده است، علاوه بر نتایج پیش گفته، به طور عمده، انطباق و همسویی نظریه ملاصدرا در باب حدوث و قوای نفس و در پی آن تبیین حیات بعد از مرگ با تأکید بر حضور ادراکات جزئی و نیز جسمانی بودن معاد را با آیات کریمه نمایان ساخته است. از دیگر یافته های این پژوهش، احراز اتقان استنباط های ملاصدرا در تبیین موت و اَنحای آن بر مبنای حرکت جوهری نفس است که در اَسناد نقلی به اجل مسمی و معلّق تعبیر شده و در لسان صدرا با واژه موت طبیعی و اخترامی بیان گردیده است. چه اینکه بر اساس آیات کریمه، نفس، وجودی ادراکی است که در بدو پیدایش، بالقوه بوده و در حال سیرِ به سوی فعلیت و استقلال یابی با کسب علوم می باشد. این مطلب؛ اما وقتی به درستی دریافت می شود که سخن ملاصدرا در نحوه تبدیل وجود بالقوه به بالفعل با استکمال ذاتی نفس که ریشه در اتحاد عاقل و معقول دارد، مورد توجه قرار گیرد تا با فعلیت یافتن نفس در دنیا، رهایی نفس از بدن و موت طبیعی و به تعبیر قرآن کریم اجل مسمی رقم خورد و بعد از مرگ نیز حرکت جوهریِ نفس جهت تکامل برزخی، به انجام رسد. چه اینکه آیات قرآن کریم غایتِ حرکت نفس در دنیا را وقوع اجل مسمی و غایت نهایی آن را برپایی قیامت می داند. بر همین اساس ملاصدرا قوی ترین دلیل بر تحقق قیامت را حرکت جوهری نفس می داند و این مطلب در استنتاج های این نوشتار، به خوبی از آیات قرآن کریم مستفاد گردیده است.
همسویی دیدگاه ملاصدرا در تبیین موت طبیعی و اخترامی‌ بر پایة حرکت جوهری با‌ آیات و روایات
نویسنده:
محمدرضا کریمی والا, روح الله نصیری اطهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حرکت جوهری از اساسی‌ترین اصول فلسفة ملاصدرا، همان‌گونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همان‌گونه که موت اخترامی‌نیز جز ذُبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود در حال صیر و تحول به سوی اجل مسمی‌و استقرار بر آن است و لذا اجل مسمی‌در حقیقت، غایتی هم سنخ اعمال نفس است که نفس با تحولات خود بدان سوی رهسپار است و اجل معلق، تحقق موانع بر مسیر‌این صیر و ناقص ماندن آن می‌باشد. نوشتار پیش رو با شیوة اسنادی ـ تحلیلی، جستاری بر نظریة تحول و حرکت جوهری نفس صدرالمتألهین در تبیین موت طبیعی و اخترامی ‌و کاوش در حقیقت‌ این امر بر مبنای‌ آیات و روایات است تا همراستایی‌این دو منظر را به روشنی نمایان سازد.
صفحات :
از صفحه 129 تا 148
بدن مثالی در تطورات خلقت انسان براساس فراز آیة شریفة «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ»
نویسنده:
محمدرضا كريمي والا ، روح‌الله نصيري اطهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله اصلی این نوشتار، فهم مراد آیات دوازدهم تا شانزدهم سورة مبارکه «مؤمنون» به‌ویژه دلالت فراز «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ» برای دریافت چگونگی ارتباط نفس و بدن و تحقق بدن مثالی و تحقیق در انطباق نظریه صدرالمتألهين با دلالت آیه شریفه است. این پژوهش با شیوه اسنادی ـ ‌تحلیلی، اثبات کرده است که تعبیر «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ» ناظر به مرحله ترفیع وجود جسمانی و تحقق مجرد مثالیِ مستعد انتقال به عالم برزخ است و نفخ روح که در روایات ناظر به همین مرحله است بر ارتقای بدن مادی به بدن مثالی دلالت می‎نماید که خود از مراتب نفس و متحد با آن است. این حقیقت به‌خوبی با توجه به آیات مربوط به تعین جنسیت قابل استظهار است. یافته‎های پیش‎گفته با نظریه صدرالمتألهين مبنی بر تحقق نفس در سیر تکامل جوهری جسم و تجرد قوای مدرک جزئیات و نیز اتحاد قوه خیال با بدن مثالی و در نهایت جسمانیة‌الحدوث و روحانیة‌البقاء بودن نفس سازگار است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 18
تبیین و تحلیل رابطه ملک و ملکوت در تفسیر المیزان و تفسیر التحریر و التنویر
نویسنده:
روح‌الله نصیری اطهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع پایان نامه تحلیل و تبیین رابطه ملک و ملکوت المیزان و تفسیر التحریر والتنویرجناب ابن‌عاشور می‌باشد جناب علامه هم رویکرد عقلی و هم رویکرد نقلی به این موضوع دارد در حالی که جناب ابن‌عاشور بیشتر با رویکرد نقلی به موضوع پرداخته است این موضوع را در سه بخش معرفت‌شناسی هستی‌شناسی و انسان‌شناسی بررسی کردند و به تناسب هر بخش ملک و ملکوت را تحلیل و تبیین کرده‌ایم در بخش معرفت‌شناسی صحبت از علم و ارتباط آن با انسان و ارتباط ادراکات انسان با عوالم هستی به میان آمده است و ادراکات ظاهری و باطنی پلی شده برای معرفت عوالم ظاهری و باطنی.در این بخش جناب علامه علم حصولی را مسبوق به علم حضوری می‌داند و تجرد علم در کلام علامه جایگاه خاصی دارد در حالی که جناب ابن‌عاشور اگر چه قائل به تجرد علم و ارتباط انسان با علم است ولی سخنان او بسیار مجمل می‌باشد.در بخش هستی‌شناسی جناب علامه عالم هستی را فیض واحد حق تعالی می‌داند که این فیض واحد دارای مراتب مختلف می‌باشد و این مراتب به شدت و ضعف و سهمی که از وجود دارند با هم اختلاف دارند علامه عوالم مختلف وجود را همان عوالم مختلف هستی می‌داند که عبارتند از عالم عقل و عالم مثال و عالم ماده و عالم هستی را مرکب می‌داند از حقایق شهودی و غیبی و دنیا و برزخ و قیامت را به عنوان ظاهر و باطن عالم معرفی می‌کند و جناب ابن‌عاشور عوالم را به عوالم بالا و پایین تقسیم می‌کند و قائل به عالم ملکوت و مجردات می‌باشد نظرات هر دو مفسردر این بخش به هم نزدیک استولی جناب علامه علاوه بر رویکرد نقلی با مبانی عقلی به این مباحث پرداخته است در بخش سوم ملک و ملکوت از منظر انسان‌شناسی بررسی شده است جناب علامه نفس انسان را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا می‌داند و آن را از عالم امر می‌داند و جنبه ملکوتی و امری انسان را مقدم بر وجود خلقی او معرفی می‌کند و قائل به تطابق عوالم انسانی و عوالم هستی می‌باشد و جناب ابن‌عاشور نیز انسان را دارای بعد امری و خلقی معرفی می‌کند و بعد امری او را مقدم بر بعد خلقی می‌داند و او نیز قائل به تطابق عوالم هستی و عوالم انسانی می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 5