جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 38
درسگفتار قبسات میرداماد
مدرس:
محمد موسوی بایگی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار قبسات میرداماد
مدرس:
سیدمحمد موسوی بایگی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
تحلیل حشر تبعی از منظر صدرالمتألهین و مواجهه با اشکالات رجوع الی اللّٰه
نویسنده:
محمد موسوی بایگی ، محمدتقی رجائی ، مصطفی اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا براساس مبانی خود، معاد و حشر را تبیین کرده است. یکی از نکات مهم و مفید که در تبیین او وجود دارد، ولی به آن کمتر توجه شده، حشر تبعی و استقلالی است. صدرالمتألهین خود اصطلاح تبعی و استقلالی را مطرح نکرده، ولی محقق سبزواری در تعلیقه خود بر اسفار به آن اشاره کرده است. صدرالمتألهین بر این باور است که حشر یعنی ارتقاء درجه وجودی و رهیافتی به عالم فوقانی که با حرکت اشتدادی جوهری امکان دارد. همه موجودات عالم طبیعت به حرکت جوهری اشتداد پیدا کرده و مرتبه وجودیِ‌شان ارتقاء می‌یابد. حشر آنان همین مرتبه‌ای است که به آن نائل آمده‌اند. علاوه بر این نوع حشر که استقلالی است، می‌توان حشر تبعی نیز برای موجودات پذیرفت. معلول عین ربط به علت بوده و به صورت اجمال در مرتبه علت موجود است. علت او نیز عین ربط به علت خویش بوده و نزد او حاضر است. حضور معلول نزد علتِ علت را حشر تبعی گویند. در این مقاله تلاش کردیم بحث حشر تبعی و استقلالی را به گونه‌ای تبیین کنیم تا راه حلّی برای مشکلات و معضلاتی پیش رویِ تبیین فلسفی حشر و رجوع الی اللّٰه باشد. بر این اساس، همه مراتب هستی از اخس مراتب گرفته تا اشرف مراتب، به سوی حق تعالی رجوع دارند.
صفحات :
از صفحه 243 تا 268
درسگفتار حکمت اشراق
مدرس:
سید محمد موسوی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سهروردی در ضمن تحصیل چنین استنباط کرد که موجودات دنیا از نور به وجود آمده و انوار به یکدیگر می‌تابد و آن تابش متقابل را اشراق خواند و به همین جهت لقب شیخ الاشراق را یافت. نظریه فلسفی سهروردی این بود که هستی غیر از نور چیزی نیست و هرچه در جهان است و بعد از این به وجود می‌آید نور است، لذا جهان جز اشراق نمی‌باشد. منتها بعضی از نورها رقیق است و برخی غلیظ و برخی از انوار ذرات پراکنده دارد و پاره‌ای دیگر دارای ذرات متراکم است و همانگونه که نورهای قوی بر ضعیف می‌تابد نورهای ضعیف هم بسوی انوار قوی تابش دارد. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و به دیگران می‌تابد، همانگونه که نورهای دیگران به او می‌تابد. بمناسبت اینکه از انسان به دیگران نور تابیده می‌شود انسان فیاض است و می‌تواند به دیگران نور برساند و از نور سایرین روشن شود. سهروردی می‌گفت که حکمت بر دو نوع است: حکمت لدنی و حکمت عتیق. حکمت عتیق یعنی حکمت قدیم همواره بوده و در قدیم هندی‌ها و ایرانی‌ها و بابلی‌ها و مصری‌ها و بعد از آن یونانی‌ها برخوردار بوده‌اند. اما حکمت لدنی خاصان از آن برخوردار می‌شوند. اما در آغاز این دو حکمت از یک مبدأ سرچشمه می‌گرفته و آن ادریس بوده که نام دیگر آن هرمس است. بعد از اینکه مردم حکمت از ادریس آموختند به عقیده او به دو شاخه شد که یکی به سمت ایران ودیگری به‌طرف مصر و بعد این دو شاخه وارد اسلام گردید.
مبانی فلسفی زیارت [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
سید محمد موسوی بایگی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حجت الاسلام و المسملین دکتر موسوی در موضوع مبانی فلسفی زیارت بیان کردند که، یکی از مقدمات و مبانی زیارت ترتیب آفرینش است. مطابق بحث‌های عرفانی، خداوند در یک نظام مترتب عالم هستی را آفریده است. طبیعتا موجوداتی که در صدر این سلسله قرار دارند اشرف و اکمل هستند که به آنها ملائکه مقرب، ارواح یا عقول گفته می‌شود. از مجرای این موجودات مراتب نازل‌تر ایجاد می‌شود تا بالاخره مرتبه عالم طبیعت به وجود می‌آید. دکتر موسوی در ادامه بیان کردند که علیت، اثرگذاری و اثرپذیری منوط به یک اصل بسیار مهم است و بدون ملاحظه‌ی این امر علیت، اثرگذاری و اثرپذیری بی‌معناست که آن امر عبارت است از «سنخیت بین طرفین». همچنین ایشان افزودند که خداوند در آفرینش و اثرگذاری از جهت ذات خود، بخشنده‌ی مطلق است بدین معنا که هیچ محدودیت و بخلی در کمالات ذاتی حق تعالی نیست و هیچ شرطی برای افاضه به مخلوق ندارد. خداوند متعال کسی را محروم یا ممنوع از کمال نمی کند و دسترسی به کمال تنها به خود فرد بستگی دارد. در انواع معنوی نیز همینطور است که شرط افاضه، قابلیت افراد است ولاغیر. در واقع وقتی از ایجاد و افاضه کمال سخن می‌گوییم دو نحوه ایجاد و افاضه ممکن است مد نظر باشد؛ اول، اصل ایجاد، یعنی اصل به وجود آوردن مخلوقات از کتم عدم و نحوه دیگر، ایجاد تکمیلی است یعنی شی موجودی که استعداد دریافت کمالات را دارد صرفا کمالات ثانیه را از حق تعالی و مجاری فیض دریافت می‌کند. نفوس انسانی به حسب استعدادها متفاوت هستند. بعضی از نفوس برای کسب کمالات معنوی به قدری مستعدند که بدون نیاز به معلم بشری، این کمالات از جانب حق و به صرف وجود آن قابلیت تام به آنها افاضه می‌شود. برخی نفوس هم ممکن است در افاضه کمال محتاج به کسب و تلاش باشند یعنی نیازمند تعلیم می‌باشند. اصل تفاوت نفوس انسانی در جنبه‌های مختلف، یک امر بدیهی است که قابل انکار نیست. سپس دکتر موسوی عنوان کردند که غرض از زیارت، کسب کمال برای نفس ذائر است. یعنی ذائر در اعتقاد خود با این عمل یا آداب و عبادت‌هایی که به عنوان زیارت انجام می‌دهد می‌خواهد کمالاتی را کسب کند. هر امری که موجب مزید استعداد و اشتداد این استعداد شود قابلیت او را برای کسب کمال و نهایتا کامل شدن، افزایش می‌دهد، ازاین رو استعداد بیشتر، نشان دهنده این است که قابلیت شخص از جهت ابزاری برای کسب کمال بیشتر است. اگر یک مکان ارتباط خاصی با بدن ولی الهی داشته باشد -مثلا مدفن او یا محل سکونت و رفت و آمد او بوده یا صرفا یک تماس موقت محدود با بدن او داشته است یا حتی به هر نحو دیگر این مکان ارتباطی با ولی الهی داشته- موجب می‌شود که اگر زائر به این مکان مشرف شد، اثر آن مکان به زائر سرایت کند. در این نوع کسب فیض مکان موضوعیت دارد. همچنین اجتماع ابدان ظاهری نیز موضوعیت دارد. هر چه تعداد افرادی که برای زیارت یا دعا دور هم جمع می‌شوند بیشتر باشد نشان دهنده این است که اهتمام و توجه نفوس نسبت به آن حقیقت واحد برای کسب کمال و توجه به او بیشتر شده است. هرچه این ابدان بیشتر باشند عمل زیارت موثرتر خواهد بود. دکتر موسوی در انتها جلسه بیان کردند که در سخنرانی سعی شد تا به تاثیر ابدان و مکان زیارت در کسب فیض و اثرگذاری بر ابدان اشاره شود. مطابق آنچه ذکر شد می‌توان گفت که اثرگذاری ولی الهی نسبت به انسان بیشتر از اثرگذاری ملائکه بر انسان است، زیرا سخنیت بیشتری میان نفوس انسانی و ولی وجود دارد. با وجود اینکه ملائکه واسطه‌ی فیض هستند اما سنخیت آنها با انسان مانند سنخیت ولی‌ الهی با انسان نیست، زیرا انسان به حسب جوهر ذات با اولیای الهی اشتراک دارد و از طرف دیگر کمال ولی الهی نیز یا مانند ملائکه یا بیشتر از آنان است، از این رو اثر پذیری انسان از ولی الهی بیشتر خواهد بود. (تهیه کننده: محمد پاینده)
واکاوی کیفیت انتزاع مفاهیم فلسفی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
مجتبی رحمانیان کوشککی ، محسن حیدری ، سيدمحمدموسوي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش این‌دو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ‌ـ‌ازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوۀ‌ وجود نفس و کیفیت ادراک آن‌ـ درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتألهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 104
ريشه‌هاي افلاطوني و ارسطويي مفهوم زمان در فلسفة اسلامي
نویسنده:
سیدمحمدموسوی بایگی ، محمد امین افضل زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«زمان» از مهمترین ویژگیهای عالم ماده است که شناخت حقیقت آن همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. سادگی ظاهری فهم زمان و مشکل بودن تبیین آن، موجب اختلاف بين فلاسفه در تعریف آن شده است. فلاسفۀ اسلامی نیز در اینباره اختلاف‌نظر دارند که ریشۀ این اختلاف، به تعاریف متفاوت افلاطون و ارسطو از زمان برمیگردد. افلاطون زمان را جوهری قائم به نفس و ذاتاً مستقل تعریف کرده که صورت تفصیلی عالم مُثل است. از نظر ارسطو نيز زمان، عدد حرکت از جنبه تقدّم و تأخری است که با هم جمع نمیشوند. فلاسفة اسلامی با حکم به تباین این دو تعریف، معمولاً متمایل به یکی از این‌دو تعریف بوده و سعی کرده‎اند به تشکیکهای دیدگاه مختار خود پاسخ دهند و اتقان تعریف مقابل را نفی نمایند. فیلسوفانی مانند ابن‎رشد، ابن‌سینا و سهروردی به تعریف ارسطو و در مقابل، زکریای رازی و فخر رازی به تعریف افلاطون از زمان گرایش داشته‎اند. اما تلاش برای متقابل نشان دادن تعاریف افلاطونی و ارسطویی از زمان موجّه نیست، زیرا از نظر هر دو فیلسوف، اگرچه زمان متفاوت از حرکت است، اما وجود آنها از هم جدايي‌ناپذير است، بطوریکه فهم هر یک وابسته به فهم دیگری است. بر همين اساس، هدف نوشتار حاضر اينست که اولاً، با تبیین نظر افلاطون روشن سازد که نظر وی با نظر ارسطو در تقابل نیست و ثانیاً، تأثیر دیدگاه آنها میان فلاسفۀ مسلمان را نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
بازخوانی و ارزیابی ایمان فرعون در اندیشۀ ابن‌عربی
نویسنده:
سیده زهرا موسوی بایگی ، سید محمد موسوی ، سید عباس حکیم زاده خرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ ایمان و سعادت حاصل از آن، که یکی از پراهمیت‌ترین مسائل الهیاتی است، فروعات متعددی را به‌دنبال دارد. یکی از مباحثی که ذیل مسئلۀ ایمان می‌توان مطرح کرد، بررسی گسترۀ نجات بر اساس وسعت دایرۀ رحمت الهی و یکی از بهترین مصادیق قابل تأمل در این باب، مسئلۀ «ایمان و سعادت فرعون» است. ابن‌عربی، عارف بزرگ مسلمان بر این باور است که فرعون در آخرین لحظات عمرش، ایمان خود را آشکار کرد و سرانجام رستگار شد. دیدگاه او دراین‌باره که مستلزم نوعی کثرت‌گرایی در نجات است، واکنش‌های مختلفی را به‌دنبال داشته است. برخی شارحان وی، از باور ابن‌عربی دفاع کرده، برخی او را نقد کرده و برخی دیگر تلاش کرده‌اند با استمداد و استناد به عبارات کوتاهی از فتوحات اثبات کنند شیخ، فرعون را مستحق بهشت نمی‌داند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی‌تحلیلی و با رویکرد انتقادی نگاشته شده، می‌کوشد بدین پرسش پاسخ دهد که آیا ادله و نیز مبنای نظری ابن‌عربی، ایمان فرعون را ثابت می‌کند؟ نتیجۀ تحقیق نشان می‌دهد که اگرچه بیشتر انتقاداتی که بر ادلۀ ابن‌عربی وارد شده ناتمام است، بر اساس مبانی ابن‌عربی نمی‌توان فرعون را از اهل سعادت دانست، زیرا او به‌رغم شناخت حق، در مقابل پروردگار استکبار ورزید.
صفحات :
از صفحه 299 تا 322
نوآوری‌های صدرالمتألهین در تبیین فلسفی حشر
نویسنده:
محمدتقی رجائی ، محمد موسوی بایگی ، مصطفی فقیه اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حشر از مسائل مهم و اساسی در باب معاد است که مغفول حکماء و عرفاء اسلامی نمانده است و هریک به فراخور مبانی خود نکاتی هرچند مختصر بیان کرده‌اند. در این میان صدرالمتألهین با دقت و بررسی و جرح‌وتعدیل در مبانی و آراء گذشتگان و بر اساس اصول خویش، نقائص بسیاری از آراء گذشته را بر طرف کرده و تبیین نکویی از حشر ارائه داده است. در این مقاله تلاش شده تا در آغاز به دیدگاه صدرالمتألهین پرداخته و نگاه فلسفی او به مسئلۀ حشر تبیین شود؛ سپس، مآخذ آراءش در آثار پیشینیان جست‌وجو و خاستگاه دیدگاه او معین شود. از آنجا که فیلسوفان مشائی تنها به مراتب حشر اشاره کرده و گاهی به شرع ارجاع داده‌اند، نمی‌توان تأثیر زیادی برای آنان در اندیشۀ صدرا یافت. شیخ اشراق با قبول تجرد قوۀ خیال نگاه تازه‌ای به حشر داشته و راه را برای ملاصدرا گشوده است. اکثر عرفاء نیز حشر را مادی دانسته و مکان تحقق آن را زمین پنداشته‌اند؛ ولی برخی از آنان، مانند ابن‌عربی، از سویی تلاش داشته‌اند تا جزئیات بیشتری از حشر بیان کنند و از سوی دیگر، بین عقل و شرع در تبیین حشر جمع کرده و ازاین‌رو، نقش مؤثرتری در اندیشۀ ملاصدرا داشته‌اند. ملاصدرا حشر را وصول به غایت دانسته و بر این اساس، مسئلۀ حشر را فلسفی دانسته است و تبیینی مبتنی بر اصول حکمت متعالیه ارائه می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 225 تا 245
ارزیابی نگاه حداقلی به زن در عبارات ملاصدرا
نویسنده:
سیده زهرا موسوی بایگی ، سید محمد موسوی ، هادی ایزانلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه مسئلة زن و جایگاه هستی شناختی او، یکی از مباحث مطرح در حوزة اندیشه و علوم اجتماعی است. این مسئلة نوظهور اگرچه در اندیشة متفکران چند سدة گذشته از جمله ملاصدرا، مسبوق به سابقه نیست، اما عبارات اندک و موجزی از برخی اندیشمندان وجود دارد که با تکیه بر آن‌ها می‌توان به «ارزش انسانی زن» نزد ایشان پِی برد. در فلسفة صدرالمتالهین افزون بر برخی از عبارات (چهارده عبارت) دربارة زنان، مبانی فلسفی وی نیز می‌تواند در خصوص دیدگاه ملاصدرا کمک کننده باشد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی نگاشته شده، می‌کوشد بدین پرسش که «آیا ملاصدرا نسبت به جایگاه انسانی زن، نگاهی حداقلی داشته است؟» پاسخ دهد. حاصل تلاش‌های صورت گرفته بر اساس دو نحوة بررسی عبارت محور و مبنا محور، آن است که عباراتی که از صدرالمتالهین در انتساب نقصان عقل به زن وجود دارد، نه معنایی که عُرف از قصور عقل می‌فهمد را دارد و نه به جنس زن اختصاص دارد بلکه عبارات مزبور بیان‌گر مرتبه‌ای از مراتب انسان، خواه زن و خواه مرد است؛ مبانی فلسفی او نیز به‌طور مطلق جنسیت‌پذیری نفس را نفی و به این ترتیب برابری هویت انسانی زن و مرد را اثبات می‌کند، همچنین در اثنای این پژوهش به چند اشکال احتمالی و پاسخ آن‌ها، پیرامون عدم جنسیت پذیری نفس اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 174
  • تعداد رکورد ها : 38