جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
تفسیر دین و تأثیر آن بر آراء و اندیشه های سیاسی محمد تقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری
نویسنده:
محسن شفیعی سیف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از نکاتی که توجه پژوهشگران تاریخ اندیشه‌های سیاسی، اجتماعی و دینی را به خود جلب می‌کند، اختلاف آراء اندیشمندان سیاسی و اجتماعی، به ویژه اختلاف آرای سیاسی روشنفکران و علمای دینی به عنوان دو قشر تأثیرگذار در یک دوره تاریخی مشخص است. بدیهی است که تاریخ ما به خوبی این اختلافات و تفاوت‌های آراء و اندیشه‌ها را در خود بایگانی و نگهداری کرده است، اما علّت اصلی این تفاوت‌ آراء سیاسی، به خوبی مورد بحث و تحلیلی روشمند قرار نگرفته است. اینجا است که ذهن پژوهشگر در صدد بر می‌آید تا بفهمد چرا اختلاف اندیشه‌های متفکران مذهبی، به ویژه روشنفکران دینی با علمای سنتی تا بدانجا است که گاهی یکدیگر را طرد، نقد و حتی تکفیر می‌کنند. تقابل اندیشه سیاسی شیخ فضل الله و میرزا محمد حسین نائینی در دوران مشروطه یک نمونه از آن است. در آن دوران، طرفداران و طراحان مشروطه، مخالفان خود را محاربان امام زمان می‌نامیدند و از طرف دیگر مخالفان مشروطه، موافقان و ایدئولوگ‌های مشروطه را ملحد و بی‌دین اعلام می‌نمودند (حسینی زاده، 1386: 85-70).در عصر حاضر نیز در ایران، این اختلاف آراء میان صاحب نظران دینی دیده می‌شود که مصداق آن محمد تقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری است. این دو اندیشمند سیاسی-مذهبی نگاهشان به دین با یکدیگر متفاوت است. این نگاه متفاوت، عامل اصلی اختلاف در آراء سیاسی این دو متفکر است. شبستری با اتخاذ روش‌های جدید به تفسیر دین می‌پردازد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که از دین تفسیرهای متفاوت و متعددی می‌شود و به صراحت بیان می‌دارد که دین یک امر معنوی است و برای تعیین نوع حکومت و سیاست گذاری نازل نشده است.در مقابل، مصباح یزدی با روش فقهی خود به گونه‌ای دیگر به این امر می‌پردازد و تأکید دارد که اساساً یک تفسیر بیشتر وجود ندارد و آن هم تفسیر فقهی با روش سنتی علمای اسلامی است. در نتیجه، او جدایی دین از سیاست را محال می‌داند. بنابر این، در این رساله، تفسیر متفاوت این دو از دین و تأثیر آن بر دیدگاه و اندیشه‌های سیاسی آنها، به خصوص مقوله‌هایی چون دموکراسی، آزادی، حقوق زنان و حقوق بشر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با این ملاحظات، سوال اصلی این تحقیق عبارت است از: «اختلاف آراء و اندیشه سیاسی محمد تقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری از چه عاملی نشأت می‌گیرد؟ و چرا آنها در تفسیر دین به نتایج متفاوتی می‌رسند؟»
مقایسه اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش: بر اساس الگوی توماس اسپریگنز
نویسنده:
مجتبی حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهشریعتی و سروش دو تن از متفکران بسیار تاثیرگذار بر روند تحولات اندیشه در جامعه ایرانی در نیم قرن اخیر هستند که شناخت اندیشه سیاسی این دو، نیازمند آشنایی با فضای سیاسی و جریان تطور و شکل گیری اندیشه ی سیاسی آنان می باشد. این پژوهش با هدف مقایسه اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش بر اساس الگوی چهاروجهی(مشاهده بحران، تشخیص علل بحران، راه حل شناسی و بازسازی ذهنی جامعه مطلوب) توماس اسپریگنز انجام شده است. نویسنده با استعانت از روش شناسی توماس اسپریگنزو با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درپی پاسخ به این سوال اصلی می باشد که «اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارد؟» هم چنین به این نکات نیز می پردازیم: علی شریعتی و عبدالکریم سروش بحران زمانه را چگونه مشاهده می کردند؟ ریشه های بحران را در چه می بینند و نظر آن ها چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ راه حل این دو متفکر برای حل بحران پیش آمده چیست؟ جامعه ی مطلوب مورد نظر آنان چه ویژگی هایی دارد؟در پاسخ به سوالات فوق، شریعتی و سروش جامعه ایران عصر خویش را دچار بحران عقب ماندگی مادی و معنوی می دانند که از این جهت نظرشان به هم شباهت دارند و با توجه به متفاوت بودن زمان زیست و نیز زمینه ها و سرچشمه های فکری و روش شناختی مختلف، در تشخیص علل، راه حل ها و ترسیم جامعه مطلوب به نتایج متمایزی رسیده اند. پس از مشاهده بحران عقب ماندگی جامعه عصر خویش، به متن تاریخ رفته تا علل به وجود آمدن چنین بحرانی را بررسی کنند که در این راستا شریعتی، الیناسیون فرهنگی و سرمایه داری را علت عقب ماندگی و سروش ایدئولوژیک بودن دین و حکومت را منشا عقب ماندن جامعه می دانند. واکاوی علل مشکلات در آرای آن ها منجر به اتخاذ راه حل های بازگشت به خویشتن اسلامی، پروتستانیسم اسلامی و ایدئولوژیک کردن دین از سوی شریعتی و ایجاد معرفت دینی بجای دین، تکثرگرایی و عقلانیت انتقادی دینی از سوی سروش گردید. آن ها در مرحله ى بعد جامعه ی آرمانی خود را ارائه می دهند که در این میان، شریعتی به جامعه ی توحیدی مبتنی بر اصل امت- امامت و سروش به یک مردم سالاری دینی مبتنی بر عقلانیت اشاره می کند..
بررسی سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر سازه‌انگاری
نویسنده:
اطهره ترک تبریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرصه تحلیل سیاست خارجی کشورها از مهم‌ترین حوزه‌های پژوهشی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل است و پژوهشگران با اتکا به روش شناسی‌های گوناگون و با استفاده از نظریات مختلف به تحلیل رفتار دولت‌ها در عرصه سیاست خارجی می‌پردازند. با این حال بیشتر تحلیل‌های ارائه شده از سیاست خارجی کشورها با استفاده از رویکرد واقع‌گرایانه صورت پذیرفته است. در این رویکرد که با گزاره‌های دولت‌محوری، آنارشیک بودن نظام بین-الملل، خودیاری، بقا، توجه به قدرت و منافع ملی همراه است؛ به عناصر و مولفه‌های غیر مادی همچون ارزش‌ها، هنجارها و هویت توجه چندانی نمی‌شود. برای رفع کاستی‌های نظری جریان خردگرایانه حاکم خصوصاً واقع‌گرایی از ابتدای دهه 1990، رویکرد سازه‌انگاری مطرح گردید. سازه‌انگاری به عنوان یک روش بحث در حیطه سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی الگویی جوان محسوب می‌شود که به دنبال ناکامی نظریه‌های خردگرایانه حاکم بر روابط بین‌الملل که تنها بر منافع مادی و قدرت تاکید داشتند، با تاکید بر اهمیت گزاره‌هایی مانند، اهمیت ساختارهای هنجاری و فکری علاوه بر ساختارهای مادی، توجه به نقش هویت و هنجارها در شکل‌گیری منافع و کنش‌ها و.. . برای تحلیل سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی مطرح شد. در این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی صورت خواهد گرفت سوال اصلی این است که، آیا رویکرد سازه‌انگاری می‌تواند ابزار مناسبی برای تحلیلتمامی دوره‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلقی شود؟فرضیه مطرح شده در پاسخ بدین سوال عبارت است از این‌که، با توجه به گزاره‌های نظری سازه‌انگاری، این رویکرد می‌تواند نظریه مناسبی برای تحلیل تمامی دوره‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشد. این پایان نامه از دو بخش تشکیل شده است. در بخش نخست به بررسی کلیات تحقیق و مبانی نظری و فرانظری رویکرد سازه‌انگاری پرداخته خواهد شد و در بخش دوم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در فاصله سال‌های 1388-1357 بر اساس رویکرد سازه‌انگاری مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
  • تعداد رکورد ها : 3