جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
نگرش وحدت‌انگارانه صدرایی؛ تفسیری دیگر از سازگاری میان فعل خداوند و طبیعت
نویسنده:
نفیسه نجبا ، مهدی غیاثوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با کمی چشم‌پوشی از جزئیات، می‌توان گفت که پیشنهادهای معاصر در زمینه‌ی تبیین فعل خاص الهی، با سه تعهد متافیزیکی، یعنی "ناسازگاری فعل الهی و فعل طبیعت"، "نامداخله‌گری خداوند" و نیز "تجویزی بودن قوانین طبیعت"، شکل گرفته‌اند. نوشته‌ی پیش رو، معطوف به نخستین مورد از میان این سه تعهد است. در این مقاله با فرض سازگاری فعل الهی و فعل طبیعت، دو هدف پیگیری شده است: ابتدا تلاش شده است تا نشان داده شود، چگونه رویکرد دو‌گانه‌انگارانه به وجود و ماهیت و به تبع آن طبیعت و فراطبیعت، مدافعان آن را در محذور برای تبیین فاعلیت خاص خداوند قرار می‌دهد. سپس به ارزیابی نگرش وحدت‌انگارانه صدرایی در حل این مساله و رفع این مانع، پرداخته‌ شده است. در نهایت ادعا شده است از دو تقریر مشهور از اصالت وجود در نظام وحدت تشکیکی، یکی بر از میان بردن تمایز هستی‌شناسانه میان طبیعت و فراطبیعت ناتوان است اما بر مبنای تقریر دوم و نیز تفسیر اصالت وجود بر مبنای نظام وحدت شخصی، می‌توان بر از میان بردن این دو‌گانه موفق شد که البته توفیق نهایی در ارائه تبیینی مطلوب از مساله فعل خاص الهی، مشروط بر هماهنگی آن با مبانی دیگر نظام صدرایی و نیز تامین مولفه‌های دیگر تفسیر مطلوب از فاعلیت خاص الهی است.
صفحات :
از صفحه 215 تا 240
تحلیل انتقادی تفسیر ماهوی از حرکت جوهری؛ در مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
نفیسه نجبا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا بر خلاف ابن سینا که حرکت را از لواحق جسم طبیعی می دانست و وجود آن را تنها در چهار مقوله عرضی می پذیرفت، حرکت را در ذات و جوهر اشیاء دانسته و بحث در مورد آن را از طبیعیات به الهیات منتقل کرده است. اما این نظریه در نظام اندیشه او در معرض دو تفسیر متفاوت قرار گرفته است. تفسیر ماهوی که در آن از مفاهیم حکمت مشاء همچون ماده و صورت بهره می گیرد و تفسیر وجودی که بر مبنای اصالت وجود و استفاده از مفاهیمی چون وجود سیال ارائه می شود. فارغ از انتقاداتی که به تفسیر دوم می تواند وارد باشد، در این نوشتار تمرکز بر تفسیر ماهوی است. تلاش شده است تا با تحلیل ادله ابن سینا مبنی بر عدم حرکت در جوهر، پیش فرض های او در این ادله، مورد بررسی قرار گیرند. سپس نشان داده شده است که ارائه هر دیدگاهی مقابل نگرش ابن سینا مستلزم تغییر بنیادین در پیش فرض های او در پذیرفتن عدم حرکت در جوهر است. بنابراین هر تبیینی که در صدد باشد بر پایه اصول پیشین ارائه شود، به نتیجه رضایت بخشی نخواهد رسید، چنانکه ملاصدرا در ارائه آن ناموفق عمل کرده است.
متافیزیک سینوی و معانی «تخصص» فعل الهی
نویسنده:
نفیسه نجبا ، مهدی غیاثوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله نوشته­ای است در باب فعل خاص الهی در عالم طبیعت. در فضای فلسفه دین معاصر، عموماً نگاه ایستای فیلسوفان ارسطویی مشرب یا مشائی به طبیعت، مانعی بر سر تبیین فعل خاص الهی قلمداد می‌شود. در این مقاله دو هدف پیگیری شده است؛ نخست تلاش شده است تا با تحلیل نگرش ابن­سینا نسبت به عالم طبیعت، نحوه فاعلیت خداوند و نیز امکان تبیین فعل خاص در آن مورد بررسی قرار گیرد. سپس از سازگاری حکمت سینوی با برخی تلقی‌ها از فعل خاص الهی بر مبنای تلقی‌های گوناگونی که می‌توان از معنای تعبیر «خاص» در اصطلاح «فعل خاص الهی» داشت، دفاع شده است. گام نخست بر اساس جدا ساختن سه معنای ذهنی، کارکردی و عینیِ تخصصِ فعل الهی طی شده است. در گام دوم به بررسی این نکته پرداخته‌ایم که آیا می­توان بر اساس مبانی این حکمت تبیینی از فعل خاص ارائه داد که دارای مؤلفه­های مطلوب باشد. نویسندگان مدعی شده­اند که مبانی حکمت سینوی در باب فعل الهی می­تواند از معنای ذهنی فراتر رفته، معنای کارکردی را تامین کند اما قادر نیست مؤلفه­های فعل خاص به معنای عینی آن را تحقق بخشد.
صفحات :
از صفحه 375 تا 400
رابطة علت و معلول در دیدگاه سهروردی و ملاصدرا؛ شباهت ها و تفاوت ها
نویسنده:
رضا اکبریان، نفیسه نجبا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه سهروردی با ارائة تفسیر و تبیین جدیدی از علیت مورد استقبال متفکران پس از وی قرار گرفت. اما طرح دیدگاه ملاصدرا پس از سهروردی نقطة عطف دیگری در تاریخ فلسفه به شمار می آید و زیربنای تأملات بعدی محسوب می شود. سهروردی اگرچه رابطة عمیق تری بین علت و معلول نسبت به دیگر فلاسفه در نظر می گرفت، اما به عقیدة او باز هم برای معلول می توان هویتی مستقل از علت در نظر گرفت. اما از نظر ملاصدرا چنین استقلالی هم مورد اشکال است. عقیدة ملاصدرا در خصوص رابطه بین علت و معلول متأثر از اندیشة سهروردی است، اما با مبانی خاص وی، تفسیر جدیدی می یابد و شکل متفاوتی به خود می گیرد. اصالت وجودی بودن ملاصدرا و یگانه دانستن حقیقت وجود در عین داشتن مراتب شدید و ضعیف از دلایل متفاوت بودن و در عین حال متکامل تر بودن اندیشة صدرا نسبت به سهروردی است.
نظریه سهروردی در باب علیت و تاثیر آن بر محقق دوانی و میرداماد
نویسنده:
رضا اکبریان، نفیسه نجبا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکمت اشراق سهروردی دارای اصول و مبانی بدیعی است که نه تنها در حکمت مشا یافت نمی شود، بلکه پایه و اساس تفکرات اندیشمندان بعدی قرار گرفته و نقطه عطفی در تاریخ فلسفه به شمار می آید. نظریه اضافه اشراقیه که در جهت تبیین رابطه علت و معلول از سوی سهروردی مطرح شده است، یکی از اصول بنیادین این فلسفه است. از آنجا که ارتباط میان علت و معلول در نهایت به ارتباط میان خالق و مخلوق می انجامد، فیلسوفان مسلمان پیش از سهروردی با بهره گیری از تعالیم دینی سعی کردند ارتباط عمیق تری میان آن دو اثبات کنند. به عنوان نمونه ابن سینا با درنظر گرفتن ترکیب شی از وجود و ماهیت و امکان ماهوی به عنوان ملاک نیاز شی به علت، معلول را از جنبه وجودی مرتبط به علت و عین الربط به آن درنظر می گرفت. پس از ابن سینا، سهروردی با انکار برخی مبانی مشائین از جمله ترکیب شی از ماده و صورت و نیز وجود و ماهیت و اعتباری دانستن وجود، قائل می شود به اینکه معلول نه از جنبه وجودی بلکه با تمام هویت خود وابسته به علت است. با چنین تفسیری بالطبع رابطه عمیق تری بین علت و معلول ثابت می شود. همین ویژگی و نیز برخی موارد دیگر باعث می شود دیدگاه سهروردی مورد توجه حکمای پس از وی قرار گیرد. دوانی و میرداماد از جمله پیروان این اندیشه به شمار می آیند. آنها به رغم اینکه سعی داشتند برای گریز از اشکالات وارد بر نظر سهروردی تبیین جدیدی از آن ارائه دهند، اما دیدگاه او را بر ابن سینا ترجیح داده و برگزیدند.
نظریه اضافه اشراقیه سهروردی و تأثیر آن بر محقق دوانی، میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
نفیسه نجبا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پس از بیان ویژگی های این تحقیق در فصل اول و تحت عنوان مقدمه، در هر یک از فصول به بیان و بررسی مسائلی پرداختیم که هر یک ما را در دستیابی به هدف این تحقیق در شناخت نظریه اضافه اشراقیه سهروردی و علت تأثیر پذیری حکمای پس از او از آن و نیز مقایسه دیدگاه ها با یکدیگر، یاری و راهنمایی نمود.در فصل دومنظام فلسفی و اصول و مبانی شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفت و بدست آمد:سهروردی نظام فلسفی خود را بر پایه ای بنیان می نهد که قبل از او بی سابقه بوده و از ابداعات وی به شمار می رود. او بر خلاف رسم معمول به جای وجود و ماهیت، نور را اساس فلسفه خویش قرار می دهد و با استدلالات گوناگون بر اعتباری بودن وجود تأکید می کند. از نظر او وجود از معقولات ثانیه و مفهوم عام و مطلق ذهنی و عقلی است که از ماهیات محقق در خارج انتزاع می شود. اما ماهیت در نگاه شیخ تمام حقیقت شیء بوده و منشأ آثار است. با توجه به اینکه نور اساس فلسفه سهروردی است و از طرفی ماهیت عین حقیقت شیء است، می توان نتیجه گرفت که ماهیات متحصل در خارج چیزی جز حقایق نوری نیستند. ممکن است این سوال پیش آید که اختلاف این حقایق که همه در نور بودن با یکدیگر شریکند، چیست؟ در این جاست که اصل تشکیک در فلسفه سهروردی باید مورد توجه قرار گیرد. سهروردی بر خلاف حکمای مشاء با پذیرفتن تشکیک در ماهیات، اختلاف انوار را به شدت و ضعف می داند. بنابراین واقعیت از دیدگاه سهروردی عبارت است از حقایق شدید و ضعیف نوری. بر اساس چنین ویژگی هایی در فلسفه سهروردی، او تفسیری متفاوت از علیت ارائه می دهد. از نظر او چون وجود امری اعتباری است، شیء با تمام ذات و هویت خود وابسته به علت و عین الربط به آن است. برخلاف حکمای مشاء و به ویژه ابن سینا که با در نظر گرفتن دو حیثیت در شیء یعنی وجود و ماهیت، شیء را تنها از جنبه وجودی متعلق به علت می دانستند. به چنین رابطه ای در اصطلاح اضافه اشراقیه گفته می شود. در اضافه اشراقی بر خلاف اضافه مقولی که در آن دو مستقل داریم و یک رابط، یک مستقل و یک رابط داریم. به عبارت دیگر می توان گفت علت نور قوی و معلول نور ضعیف است که اضافه اشراقیه نور قوی است. بر اساس تشکیک وجود و نیز چنین تبیینی از علیت ملاک نیاز شیء به علت در فلسفه سهروردی از امکان ماهوی به امکان فقری تغییر می یابد. پذیرش نظریه اضافه اشراقیه پیامدهایی را در خصوص بحث علیت در فلسفه سهروردی به دنبال می آورد که مهم ترین آنها عبارت اند از اثبات فاعلیت بالرضا برای خداوند و نیز فاعل مباشر مستقیم دانستن انوار برای آثار شیء. سهروردی با انکار ماده و صورت به عنوان دو جزء جوهر جسمانی، بر خلاف ابن سینا آثار را به صور نوعیه مستند نکرده، بلکه آنها را مستقیماً به انوار استناد می دهد. مسلم است که اتخاذ چنین دیدگاهی منجر به برقراری رابطه بسیار عمیق تری بین علت و معلول می گیرد و همین ویژگی دیدگاه شیخ اشراق را از دیگر فلاسفه متمایز می سازد.در فصل سوم دیدگاه محقق دوانی و میرداماد در خصوص بحث علیت به عنوان کسانی که در این بحث پیرو سهروردی هستند، مورد بررسی قرار گرفت و به دست آمد:دوانی و میرداماد اگر چه نور و ظلمت را اساس فلسفه خود قرار ندادند، اما با اعتباری دانستن وجود، ماهیت شیء را متعلق به علت دانستند. تأکید آن ها در آثارشان بر پذیرش جعل بسیط به جای جعل مرکب، موید این مطلب است. فضای حاکم بر حوزه فلسفی شیراز و اصفهان و نیز بهره گیری آنان از تعالیم شیعی و نیز انتقادات متکلمان بر فلاسفه از جمله اموری است که آنان را به پذیرش دیدگاه سهروردی سوق داده است.اما علی رغم پذیرش دیدگاه سهروردی، محقق دوانی و میرداماد علاوه بر تفاوت در اساس فلسفیمبنی بر پذیرش وجود و ماهیت به جای نور و ظلمت، تلاش کردند تا تفسیر متفاوتی از ربط بین علت و معلول نیز ارائه دهند. محقق دوانی که انتزاع مفهوم وجود را تنها از ماهیات مجعول کافینمی دانست، چرا که این امر موجب انقلاب ماهیت از امکان به وجوب می گردد، معتقد می شود که صادر از جاعل و اثر آن، تنها ماهیت نیست، بلکه ماهیت و حیثیت اکتسابی آن که جهت ربط به مبدأ است، هر دو اثر جاعل است و تا این حیثیت به ماهیت ضمیمه نشود، مفهوم وجود از نفس ماهیت انتزاع نشده و بر آن حمل نمی گردد. اما میرداماد این عقیده را نمی پذیرد. از نظر او لحوق امری و انضمام آن به ماهیت برای انتزاع مفهوم وجود، جعل بسیط را به جعل مرکب تبدیل خواهد کرد که اعتقاد حکمای مشاء و باطل است. میرداماد با در نظر گرفتن دو حیثیت وجود و ماهیت برای شیء، وجود را امری اعتباری و ماهیت را اصیل می داند و معتقد است، نفس ماهیت مصحح حمل وجود بر آن است و از همین راه استدلال می کند که اگر ماهیت مجعول نباشد، واجب می شود. اگر چه دیدگاه دوانی و میرداماد برتری هایی نسبت به دیدگاه سهروردی دارد، اما به دلیل اشکالاتی از جمله بحث سنخیت و ... مورد انتقاد صدر المتألهین قرار می گیرد و باعث می شود، ملاصدرا علی رغم تأثیر پذیری از آنها دیدگاه کاملاً متفاوتی ارائه دهد.نکته دیگری که به آن باید اشاره کرد این است که محقق دوانی با نظر نهایی خود مبنی بر طرح مسئله تشأن و اینکه معالیل شوون و حیثیات علت اند، از سهروردی فاصله می گیرد.در فصل چهارم با طرح اصول اساسی فلسفه ملاصدرا، به طرح دیدگاه وی در خصوص رابطه علیت پرداخته شد و بدست آمد که:ملاصدرا نیز با قرار دادن وجود و ماهیت به جای نور و ظلمت به عنوان اصل فلسفی خویش با دوانی و میرداماد همگام و از سهروردی فاصله می گیرد اما با طرح اصالت وجود به جای اصالت ماهیت و به تبع آن تقدم وجود بر ماهیت، دیدگاه متفاوتی از آن دو ارائه می دهد. از دیدگاه وی نه ماهیت مجعول علت است و نه نسبت میان وجود و ماهیت، بلکه تنها وجود معلول است که مجعول است. او نیز مانند سهروردی نظریه اضافه اشراقیه را در مورد رابطه علت و معلول می پذیرد و معتقد می شود که اضافه واجب به ممکنات اضافه اشراقی است و لذا نفس ذات واجب برای تحقق اضافه و نسبت و برای تحصل طرف دیگر که متفرع بر اضافه و نسبت است، کفایت می کند. آنچه دیدگاه ملاصدرا را از سهروردی متمایز می کند، این است که ملاصدرا با قائل شدن به اینکه وجود یک حقیقت واحد است که دارای مراتب شدید و ضعیف است، و معلول یک مرتبه از آن و علت مرتبه ای دیگر از آن است از سهروردی فاصله می گیرد. سهروردی اگر چه معلول را عین الربط به علت می دانست و به همین خاطر رابطه عمیق تری بین علت و معلول نسبت به دیگر فلاسفه در نظر می گرفت، اما به عقیده او باز هم برای معلول می توان هویتی مستقل از علت در نظر گرفت. اما از نظر ملاصدرا چنین استقلالی هم مورد اشکال است. تفاوت بحث تشکیک از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق موید این مطلب است. نظر نهایی ملاصدرا مبنی بر اینکه علت امری است حقیقی و معلول شأنی از شوون آن است و گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی دیدگاه او را کاملاً متمایز از نظر سهروردی می سازد. از آنچه بیان شد به طور کلی می توان نتیجه گرفت که سهروردی برای گریز از اشکالات وارد بر مبحث علیت و نیز همسان سازی آن با تعالیم دینی، با طرح مبانی جدید سعی می کند، تفسیر و تبیین جدیدی از علیت ارائه دهد. همین امر سبب می شود دیدگاه او مورد استقبال متفکران پس از وی قرار بگیرد و مسیر تازه ای در این جهت به وجود آید. اما آن ها نیز بر اساس مبانی خویش می کوشند آن را به شیوه ای دیگر ارائه دهند تا ایرادات وارد بر دیدگاه های گذشته را مرتفع سازند تا اینکه، ملاصدرا با طرح نظریه خویش به اوج این مسیر رسیده و دیدگاه وی بعد از سهروردی نقطه عطف دیگری در تاریخ فلسفه به شمار رفته و زیربنای تأملات بعدی محسوب می شود.
  • تعداد رکورد ها : 6