صدرالمتألّهین که در اِبصار، به نظریّۀ خلق و انشای صور محسوس توسط نَفْس عقیده دارد، نظریّۀ علمِ حضوریِ اشراقی اِبصار اثر شیخ اشراق، را نپذیرفته و اشکالاتی بر آن
... ن وارد کرده است. سبزواری در دفاع از نظریّۀ شیخ اشراق، علاوه بر پاسخگویی به نقدهای صدرالمتألّهین، در توجیه این نظریّه و سازوار ساختن آن با مبانی حکمت متعالیه کوشیده است. این مقاله به گزارش و نقد و بررسی این کوشش سبزواری که در واقع نوعی نوآوری در سازوارسازی دو آن دیدگاه است، اختصاص دارد. حاصل آنکه دو گونه توجیه از سخنان وی میتوان داشت که البتّه با اشکالاتی از جمله ناسازگاری با نظام حکمت اشراقی، روبهروست، امّا نظریّهای را که در تبیین کیفیّت ابصار در مورد نفوس کامل از توجیه دوم وی به دست میآید می توان نظریهای جدید در سیر تطور نظریۀ ابصار دانست که مبتنی بر مبانی حکمت متعالیه نیز هست.
بیشتر