جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
«تأمّلی در ساختار معنایی غزل حافظ»
نویسنده:
عسگر صلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله(اهمیت موضوع و هدف): دیوان حافظ به نظر بسیاری زنده‌ترین دیوان شعر در عصر ماست. در این که راز این ماندگاری در چیست بسیار گفته‌اند و «گویند به دوران‌ها». به گمان ما ساختار معنایی ویژ? غزل حافظ یکی از رموز زیبایی، تأویل‌پذیری و در نهایت ماندگاری آن است. بحث روشمند در ساختار معنایی غزل حافظ، بحثی است تازه که به صورت بسیار جزئی در یکی دو ده? اخیر مورد توجه منتقدان ادبی قرار گرفته است و هنوز در آغاز راه است و در همین آغاز راه نیز اختلاف نظرها چشم‌گیر است؛ تا جایی که برخی پژوهش‌گران به ساخت‌شکنی در شعر او توجه دارند و برخی دیگر به ساختگرایی.بیان مسأله یکی از ویژگی‌های سبکی غزل حافظ پوشیده بودن پیوند معنایی ابیات - به عنوان واحدهای معنایی سازنده ساختار معنایی غزل- با یکدیگر است که موجب می‌شود ساختار معنایی در یک غزل او در ظاهر و در نگاه‌های نخستین گسسته احساس شود تا جایی که بعضی پژوهندگان این گسستگی و شکاف میان مضامین ابیات در یک غزل را، ویژگی خاص غزل حافظ می‌دانند و چنین می‌پندارند که هر بیت یا هر چند بیت در یک غزل از حافظ استقلال معنایی دارد و مستقل از ابیات دیگر یا بی‌ارتباط با آنهاست. اما به باور این پژوهش چنین نیست چرا که ساختار معنایی در غزل‌های حافظ اگرچه اغلب در ظاهر گسسته نماست ولی در میان ابیات یک غزل او با هسته مرکزی همان غزل پیوند معنایی وجود دارد؛ این پیوند معنایی اغلب در میان خود ابیات یک غزل نیز وجود دارد؛ یعنی پیوندها و تداعی‌های معنایی باریک و گاه باریک‌تر از مو در میان بیت‌ها وجود دارد که اغلب در نگاه‌های نخستین ناپیداست و کشف این پیوندها میان ابیات با یکدیگر و میان ابیات با هسته مرکزی غزل و نیز کشف خود هسته مرکزی غزل، نیازمند تأمل بسیار و اغلب نیازمند تأویل است چرا که یکی از اهداف تأویل متن - چه سنتی و چه مدرن - کشف انسجام در ساختار معنایی متن - در اینجا غزل - است. البته ساختار غزل حافظ اجاز? هر تأویل را به خواننده نمی‌دهد و این نکته‌ای است باریک که برخی تأویل کنندگان غزل حافظ از آن غافل بوده‌اند.ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها:واحد تحلیل واحد تحلیل ما در این رساله بیت است. اما نه به صورت مجزّا و مستقل، بلکه در ساختار کلی غزل و در پیوند با بیت‌های پیش و پس آن و نیز در پیوند با هست? مرکزی غزل.سوال‌های تحقیق الف) آیا در یک غزل از حافظ، هر یک از ابیات «ساز و سرودی دیگر» سر می‌دهد و ابیات یک غزل هر کدام استقلال معنایی دارند؟ و یا این که معمولاً به ظاهر چنین می‌نماید و حال آن که به واقع و یا به باطن چنین نیست؟ ب) آیا می‌توان در هر غزل حافظ از دید معنایی، هسته‌ای مرکزی کشف کرد و پیوند ابیات با این هست? مرکزی را نشان داد؟ ج) و اگر بر آن شدیم که اغلب غزل‌های حافظ از یک ساختار معنایی منسجم برخوردار است، پس چه عواملی در ایجاد چنین ساختاری نقش دارد؟سوابق تحقیق از اشارات بسیار جزئی که بگذریم – البته در متن رساله و در جای خود، به این اشارات پرداخته‌ایم - به قول دکتر علی محمد حق‌شناس، مقال? «قرآن و اسلوب هنری حافظ» از بهاء الدین خرمشاهی را می‌توان آغازگر جدی بحث‌های روشمند در این زمینه دانست. مقال? «حافظ شناسی: خود شناسی» از دکتر حق‌شناس، مقال? «بحثی در ساختار غزل فارسی» از دکتر سعید حمیدیان، کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ» از داریوش آشوری، و به ویژه کتاب «گمشد? لب دریا» از دکتر تقی پورنامداریان، از جمله تحقیقات راهگشایی است که در این باب صورت گرفته است. پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد آوری و تجزیه و تحلیل داده ها: روش انتخاب غزل‌ها در این رساله نخست چند غزل از حافظ (14 غزل) در قیاس با و به همراه با غزل‌هایی از سلمان ساوجی (7 غزل)، عماد فقیه (4 غزل) و خواجوی کرمانی (5 غزل) که از منظر وزن، قافیه، ردیف، و نیز معنا یا محتوا و یا فضای کلی به هم شبیه‌اند، مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است؛ به این صورت که از میان غزل‌های مشابه این چهار شاعر غزل‌هایی انتخاب شده است که هم بیشترین شباهت را از منظر وزن، قافیه، ردیف، و نیز معنا یا محتوا و یا فضای کلی غزل – همه یا برخی از این موارد – دارا باشند و هم این که از منظر ساختار معنایی، گسستگی و یا گسسته نمایی بیشتری میان ابیات هر یک از این غزل‌ها احساس شود. و سپس چند غزل از حافظ (19 غزل) به صورت مستقل، تحلیل ساختاری شده است. در انتخاب این غزل‌ها موارد زیر لحاظ شده است: الف) اغلب در هر یک از این غزل‌های گزیده، بیشترین گسست معنایی در میان ابیات هر غزل احساس شده است. ب) سعی شده است که به نحوی از گونه‌های معنایی مختلف غزل حافظ نمونه و یا نمونه‌هایی مطرح شود. گونه‌هایی چون: عرفانی، عاشقانه، سیاسی – مدحی، ملامتی و یا «شعر رندانه»، غزل – مرثیه، انتقادی (چون غزل «نقد صوفی نه همه ...»)، خیّامی، حسب حال نامه، و ... . ج) تا حد امکان سعی شده است غزل‌هایی انتخاب شود که از منظر ساختار معنایی – البته تا جایی که نگارنده اطّلاع دارد – مورد بحث و بررسی جدی و روشمند، قرار نگرفته باشند. و اگر به ندرت مورد چنین تحلیلی قرار گرفته باشند، حتماً و البته به گمان نگارنده، نکته و یا نکته‌های دیگر در آن قابل طرح بوده است که تحلیل مجدد آن را اقتضا کرده است. روش تحلیل ساختار معنایی غزل‌ها یکی از اصول اساسی در نگرش ساختاری «تأکید بر روابط میان اجزاء» در یک نوع یا گون? ادبی است تا جایی که این رویکرد، پیام یا محتوای اثر ادبی را چیزی جز انسجام درونی اثر و روابط اجزای آن نمی‌داند و بر آن است که معنا یا محتوای اثر همان ساختار اثر است. رویکرد هرمنوتیکی نیز، خواه هرمنوتیک سنتی – که در پی رسیدن به معنای ثابت و نیت مولف است – و خواه هرمنوتیک گادامری، تلاش می‌کند که ساختار منسجم متن را نشان دهد و پراکندگی ظاهری آن را توجیه کند. هرمنوتیک ادبی «در پی آن است که هر یک از اجزای یک متن را در فرایندی که عموماً «دور تفسیر شناختی» نامیده می‌شود بر کلی کامل منطبق سازد: ویژگی‌های فردی در مقابل کل متن قابل فهم است و کل متن در پرتو ویژگی‌های فردی قابل فهم می‌شود». تأکید این دو نوع رویکرد برای نشان دادن کلیت یک متن یا نوع ادبی، از طریق کشف و نشان دادن روابط و پیوند‌ها میان اجزای آن متن یا نوع ادبی، نکت? مشترک مهمی است که این دو نوع رویکرد را در کنار یکدیگر و در پیوند با هم قرار می‌دهد. راهنما و راهگشای ما در تحلیل ساختار معنایی غزل‌های مورد بحث در این رساله، همین نکت? مشترک و مهم بوده است؛ به این صورت که تلاش ما برای نشان دادن روابط معنایی میان بیت‌ها در هر غزل، داخل در مقول? ساختارگرایی است و اغلب برای نشان دادن این پیوند‌ها از رویکرد هرمنوتیکی یعنی تأویل مدد جسته‌ایم و هدف از این تأویل نیز چیزی جز رسیدن به ساختار منسجم آن غزل و توضیح گسسته‌نمایی ظاهری میان اجزای آن یعنی ابیات آن، نبوده است. نکت? دیگر این که ما کوشیده‌ایم تا در هر یک از غزل‌های مورد بحث در این رساله، یک هست? مرکزی کشف کنیم و پیوند آن را با ابیات غزل نشان دهیم. این هست? مرکزی را می‌توان ژرف‌ساخت غزل شمرد که با روساخت غزل یعنی هر یک از ابیات به عنوان واحد‌های روساختی، پیوند معنایی دارد. و این نیز داخل در مقول? ساختارگرایی است یعنی در راستای یکی دیگر از اصول اساسی رویکرد ساختارگرایی است ؛اصلی که بیان می‌دارد «ساختار‌ها در زیر سطح روساخت قرار دارند».ت. یافته های تحقیق و نتیجه گیری: در ساختار معنایی غزل حافظ، هسته یا موضوعی مرکزی وجود دارد و ابیات هر غزل به عنوان واحدهای معنایی سازنده و یا شکل دهنده به ساختار معنایی آن غزل، همواره با این هست? مرکزی و غالباً با یکدیگر روابط معنایی دارند. اما کشف هست? مرکزی غزل‌ها و نشان دادن پیوند معنایی ابیات با این هسته و نیز نشان دادن پیوند معنایی ابیات با یکدیگر – که تلاشی است برای کشف انسجام ساختاری غزل- نیازمند تأمل بسیار و اغلب نیازمند تأویل است چرا که یکی از اهداف تأویل - چه سنتی و چه مدرن – کشف یا نشان دادن انسجام در ساختار معنایی متن – در این جا غزل – است. و چنین تأویلی بر این فرض مهم استوار است که متن – در اینجا غزل حافظ- از انسجام معنایی برخوردار است و از این رو تلاش می‌کند تا این انسجام معنایی را کشف کند؛ یا آن را بازسازی کند و یا انسجام معنایی نوینی برای آن بیافریند. در غزل حافظ یکی از عوامل مهمی که هم کشف هست? مرکزی غزل را دشوار می‌کند و هم پیوند معنایی ابیات در یک غزل و در نتیجه انسجام ساختار معنایی آن را گسسته می‌نمایاند و توجه به آن در کشف انسجام ساختار معنایی غزل، نقش موثری دارد، تغییر مخاطب ابیات (صناعت التفات) در یک غزل و گاه حتا در یک بیت است که هم بسامد بالایی دارد و هم اغلب به گونه‌ای پوشیده صورت می‌گیرد. و اما عواملی که در ایجاد انسجام ساختار معنایی غزل – غزل‌های مورد بحث در این پژوهش – نقش دارد، عبارتند از:الف) وجود هسته‌ای مرکزی در غزل. ب) تناسب و یا پیوند معنایی میان ابیات.ج) تناسب معنایی ردیف با هسته و یا موضوع غزل.د) تناسب معنایی مطلع و مقطع غزل.ه) استعاره‌گرایی.
مکتب رمانتیک در فرانسه
نویسنده:
نسرین خطاط
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
مکتب رمانتیک از مکاتب ادبی دیگر گسترده تر و پیچیده تر به نظر می رسد و از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگیهای این مکتب بر دو اصل عمده آزادی هنر و تجلی احساسات نوین استوار است اما رمانتیسم تنها محدود به تغزل و بیان احساسات شخصی و توصیف طبیعت نبوده و فراتر از آن در زمینه های دیگر مانند سیاست، مذهب و نقد ادبی گسترش می یابد و جلوه های آن حتی در نهضت های مختلف ادبی قرن بیستم ماندگار است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 67
طرز عنصری
عنوان :
نویسنده:
محمد غلامرضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دنشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
عنصری، ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، یکی از بزرگترین مدیحه سرایان و قصیده پردازان شعر فارسی است. از وی 70 قصیده و 77 رباعی و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهای شان، موضع گیری های متفاوتی در قبال او داشته اند: عده ای مدیحه سرایی وی را مورد انتقاد قرار داده اند، برخی از تجملات او – که در نتیجه ثنا گستری به دست آورده بود – یاد کرده اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی تاثیرهایی پذیرفته اند. زبان عنصری از نظر کهنگی های زبانی،‌ به زبان شاعران عصر سامانی شباهت بسیاری دارد، اما عناصر عربی در سخن وی فراوان تر است. وی بیشتر به سرودن قصیده های مقتضب، یا قصیده هایی با تغزل کوتاه، تمایل دارد. قصاید او مجموعا در 9 وزن متداول و پرکاربرد فارسی سروده شده و پرکاربرد ترین آن «بحر مجتث مثمن مجنون محذوف» (37%) است. بیشتر قصاید او (87%) ردیف ندارند، اما نیمی از رباعیات او ردیف دارد. وی به واج آراییی، ترصیع، جناس مضارع و زاید، سجع، اشتقاق، جمع و تقسیم، لف و نشر، تناسب و تضاد، سوال و جواب و حسن تعلیل، توجه خاصی دارد. با اینکه شاعری مداح است به معانی عام و کلی نیز توجه دارد، به گونه ای که در امثال و حکم دهخدا 76 بار از اشعار او مثال آورده شده است. مهم ترین عنصر بیانی در شعر عنصری تشبیه است. از انواع تشبیه، تشبیه بلیغ، تشبیه های حسی، عقلی و خیالی و تشبیه مضمر مورد توجه او می باشد. عنصری اولین شاعری است که تشبیهات عقلی و وهمی و خیالی را فراوان به کاربرده و شاعران دیگر، در این شیوه از او پیروی کرده اند. عنصری شاعری است بلند نظر، واقع بین، در مدیحه گوی معتدل، صاحب دانشهای عقلی، اهل استدلال و دارای بینشی اشرافی، و این ویژگی ها در شعر او نیز انعکاس دارد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 50
  • تعداد رکورد ها : 3