جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
ریکور در دین اخلاقی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
James Carter (جیمز کارتر)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press ,
چکیده :
ترجمه ماشینی: جیمز کارتر در کتاب ریکور در باب دین اخلاقی استدلال می‌کند که نوشته‌های فلسفی بعدی پل ریکور کلید تفسیری بسیار آموزنده‌ای را برای ارزیابی پروژه فلسفی او در کل ارائه می‌کند. این اولین مطالعه سیستماتیک درباره «ریکور متأخر» بازسازی انتقادی و در عین حال دلسوزانه هرمنوتیک زندگی اخلاقی ریکور را ارائه می‌کند که سهم قابل توجه او را در فلسفه دین و فلسفه اخلاق معاصر نشان می‌دهد. آنچه پدیدار می شود یک دین اخلاقی روشن و متمایز است که انسان ها را به طور جهانی بر اساس زندگی مشترک آنها به عنوان موجوداتی توانا به هم پیوند می دهد. کارتر همچنین رشته‌ای پیش‌بینی‌نشده را در نوشته‌های ریکور در مورد زندگی اخلاقی کشف می‌کند که از طریق خوانش‌های خودش از اسپینوزا، ارسطو و کانت کشیده شده است. هرمنوتیک ریکور توسط معماری کانتی ساخته شده است که در سطوح مختلف توسط این سه فیلسوف اطلاع رسانی شده است، که شرحی غنی، کل نگر و در نهایت عقل گرایانه از زندگی اخلاقی و دین را پایه گذاری می کنند که در برابر تله های پوزیتیویسم و ​​پست مدرنیسم مقاومت می کند.
فلسفه و دین: هرمنوتیک پل ریکور [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
D'Angeli, Michael
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: در طول دهه 1970، فیلسوف فرانسوی پل ریکور دو پروژه جداگانه را انجام داد که به هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک کتاب مقدس معروف شد. تا به حال، این دو مجموعه کاری به طور گسترده مستقل از یکدیگر تلقی می شدند. پژوهش حاضر بر آن است تا ارزیابی مجددی از دیدگاه هرمنوتیکی ریکور از این دوره ارائه دهد و نقش بازتاب دینی را در آن تعیین کند. با تمرکز بر انتشارات ریکور از 1968 تا 1979، در ابتدا مشاهده می شود که هرمنوتیک او شباهت های قابل توجهی با به اصطلاح مدل رمانتیک قرن نوزدهم دارد. بنابراین، بخش اول پایان نامه به نقد ریکور از سنت هرمنوتیکی می پردازد و اینکه چگونه او از ابتدا تحقیقات خود را با اصول «جهانی» فردریش شلایرماخر همسو می کند. مشخصاً نشان داده شده است که ریکور از شلایرماخر این باور را به خود اختصاص داده است که تنها از طریق یک حرکت رفت و برگشتی بین نظریه کلی فلسفی و تفسیر منطقه ای، هرمنوتیک می تواند به ابزاری مفید برای علوم انسانی تبدیل شود. همچنین ادعا می‌شود که پیرو این دیدگاه «کلی-منطقه‌ای»، هرمنوتیک ریکور از طریق «تضاد برساخته» بین هرمنوتیک فلسفی و کتاب مقدس شکل گرفت. بخش 2 پایان نامه بررسی مفصلی از تحقیقات فردی را ارائه می دهد که ریکور در طول دهه 1970 انجام داد، به ویژه نشان می دهد که چگونه کاوش های چندمعنی، استعاره و زبان شاعرانه او مطالعه "زبان به عنوان گفتمان" و تفسیر کتاب مقدس را گرد هم می آورد. امید است که با افشای رابطه بین این دو جنبه رقیب هرمنوتیک ریکور، این تحقیق امکان ارزیابی مجدد گسترده‌تری از سازگاری بین فلسفه زبان معاصر و متن کتاب مقدس را فراهم کند.
تحول هرمنوتیکی پدیدارشناسی: هایدگر و ریکور
نویسنده:
میثم دادخواه، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­شناسی و هرمنوتیک در قرن بیستم تعاملاتی جدی با هم داشته­ اند؛ تعاملی که البته از طریق پدیدارشناسی ممکن شد و اوج این ارتباط را در آثار سه فیلسوف مطرح این قرن یعنی هایدگر، گادامر و ریکور می‏توان مشاهده کرد. در این مقاله مروری بر ویژگی های برجسته خط سیر فلسفی ریکور ارائه می­شود؛ مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی در تلفیقی منطقی از دو شق عمده هرمنوتیک، یعنی هرمنوتیک رمانتیک و پدیدارشناختی دارد؛ تلفیقی که به دنبال آن است تا حق هر دو نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده، در عین حال نقاط ضعف آنان را نیز تا حدودی پوشش ­دهد. درحقیقت ریکور در روند فلسفی خویش به جای اینکه همانند هایدگر مستقیماً به مسئله هستی ­شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه تأملی درنهایت هستی ­شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی­دهد؛ ازاین­رو برای ریکور نیز هستی ­شناسی مسئله بنیادین بود؛ اما او مسیری طولانی­تر را برای رسیدن به این هدف برگزید؛ مسیری که در آن لازم بود پدیدار­شناسی نیز در ساختاری جدید و به شکلی متفاوت از هوسرل و هایدگر مطرح شود. تلاش این نوشتار بررسی این مسیر طولانی­تر در مقایسه با نگاه مستقیم هایدگر به مسئله هستی­ شناسی و بیان این ادعاست که برگزیدن این راه با وفادارماندن به هستی­ شناسی هم ممکن و هم لازم بوده است؛ از سوی دیگر بررسی و ایضاح نقش هایدگر و ریکور در تحول پدیدارشناسی هوسرل از طریق تزریق هرمنوتیک به آن، بخش دیگری از این نوشتار را تشکیل می­دهد؛ همچنین این موضوع را نقد و ارزیابی خواهیم کرد که ریکور تا چه میزان توانسته است تاریخی‏بودن فهم انسان را در کنار جنبه عینی ­گرایانه معرفت­ شناسی حفظ کند و رویکرد او در تلفیق میان تبیین و فهم با چه چالش­هایی روبروست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 138
  • تعداد رکورد ها : 3