جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
بررسی تطبیقی رابطه دنیا با برزخ و قیامت از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
سمیرا رازیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پژوهش حاضر، به منظور بررسی رابطه دنیا با برزخ و قیامت، انجام گرفته است. براساس دیدگاه دو تن از اندیشمندان بزرگ علامه‏طباطبایی و شهیدمطهری، پذیرش این رابطه، منوط به باقی ماندن روح انسان بعد از مرگ است. چون انسانی که در دنیا زندگی می‏کند و می‏میرد روحش باقی می‏ماند و وارد برزخ و بعد وارد قیامت می‏شود تا به نتیجه هر آن‏چه که در دنیا انجام داده است برسد. با توجه به اهمیت این مساله و بی‏اطلاعی مردم نسبت به آن، پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی رابطه جدایی‏ناپذیر دنیا با برزخ و قیامت بپردازد. روشی که در این رساله به کار گرفته شده کتابخانه‏ای است و اطلاعات از طریق فیش برداری گردآوری شده و سپس به تبیین و تحلیل مطالب آن‏ها پرداخته شده است. با تطبیق و بررسی نظرات این دو اندیشمند بزرگ درباره رابطه دنیا با برزخ و قیامت می‏توان به این نتیجه رسید که بین دنیا با برزخ و قیامت رابطه‏ای حقیقی وجود دارد به این صورت که رابطه بین آن‏ها از قبیل رابطه بین پدیده‏ها نیست که اگر پدیده‏ای در دنیا زیبا باشد در برزخ و قیامت هم زیبا باشد، بلکه آن‏چه موجب نعمت یا عذاب انسان در برزخ و قیامت می‏شود اعمالی است که انسان با اختیار خودش در دنیا انجام داده است چون هر عملی که انسان در دنیا انجام می‏دهد چیزی را برای خودش به عالم دیگر می‏فرستد البته به هر صورتی که در دنیا بوده است، یعنی اگر انسان در دنیا به طرف زینت‏های دنیوی رفته باشد و به امور مادی دلبسته باشد به دلیل رابطه حقیقی که دنیا با برزخ و قیامت دارد، در برزخ و قیامت هم در عذاب زندگی می‏کند چون اعمالی ندارد که به آن تکیه کند، اما اگر در دنیا به خداوند ایمان داشته باشد در برزخ و قیامت هم از سعادت برخوردار است و در شادمانی زندگی می‏کند. پس انسان در دنیا به هر صورتی که باشد در برزخ و قیامت هم به همان صورت است.
تأثیر تهذیب نفس بر معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن مسکویه
نویسنده:
زهرا حاجیوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه که در این نوشتار مورد ارزیابی قرار می گیرد، بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی و ابن مسکویه پیرامون امکان، میزان و کیفیت تأثیر تهذیب نفس بر معرفت می باشد که این معرفت شامل انواع معارف حسی، عقلی، شهودی و وحیانی است. هدف این پژوهش شرح و بسط نظرات این دو شخصیت در باب رابطه بین تزکیه و معرفت و چگونگی تاثیر تهذیب نفس بر کسب آگاهی‌های متعالی می باشد. علامه طباطبایی و ابن مسکویه هر دو اهمیت بسیار زیادی برای تهذیب نفس قائل اند و هدف از تهذیب نفس را رسیدن به سعادت فردی و اجتماعی می دانند و معتقدند که کسب کمالات و اتصاف انسان به فضائل و تصفیه نمودن جوهر نفس از رذائل اخلاقی از پایه‌های مهم کسب معرفت به شمار می رود. نفس انسان در ذات خود، قابلیّت و شأنیّت رسیدن به مقام قرب و معرفت الهی را داشته و تنها در اثر موانعی چون رذایل، لذائذ، تعلقّات و شهوات که همه ریشه در مادیات دارند، از این معرفت و تعالی بازمی‌ماند. علامه طباطبایی و ابن مسکویه تأثیر گناه بر معرفت را در بعضی انواع معارف بررسی کرده و معتقدندکه طریق دستیابی به معرفت ، تصفیه و تزکیه دل از آلودگیهای گناهان و رذائل اخلاقی می باشد.. علامه بر این باور است که منظور از معرفت نفس، معرفت شهودی آن است که شرع کیفیت رسیدن به آن را بیان کرده است و آن با دل کندن از مادیات و توجه کامل به سوی خداوند حاصل می شود. هم? افراد در حد سع? وجودی خود می‌توانند به این معرفت دست یابند و هر قدر که در تصفیه و تهذیب نفس بکوشند به همان میزان از این معرفت بهره می برند.
بررسی تطبیقی ارسال رسل از منظر چند متفکر معاصر (بازرگان، حائری یزدی، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره))
نویسنده:
صدیقه کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مورد اهداف انبیا، نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی رسالت انبیا را در پرداختن به امور معنوی محدود کرده‌اند و عده‌‌ای دیگر معتقدند که انبیا برای پرداختن به امور معنوی، ابتدا باید زمینه را آماده می‌کردند و تا زمینه آماده نمی‌شد، پرداختن به امور معنوی نه تنها امکان‌پذیر نبود، بلکه بی‌اثر و بی‌نتیجه هم بود. آنها بر این باورند، در جامعه‌ای که ظلم و ستم و بی‌عدالتی حاکم باشد، مردم انگیزه‌ای برای پرداختن به امور معنوی، همچون پرستش خدا و اعتقاد به آخرت و انجام عمل صالح و عبادات را ندارند. بر همین اساس، یکی از وظایف انبیا را پاکسازی جامعه از شرک و ظلم و ستم و بی‌عدالتی می‌دانند و معتقدند در چنین جامعه‌ای می‌توان از امور معنوی سخن گفت. رساله حاضر بر آن است تا ابعاد و جوانب این مسأله را از منظر مهندس بازرگان، دکترحائری یزدی، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) بررسی ونظرات آنها را با یکدیگر تطبیق نماید. مهندس بازرگان و دکتر حائری یزدی از جمله کسانی هستند که امر حکومت راخارج از حوزه وظیفه انبیا قلمداد می‌کنند و اعتقاد دارند که امر حکومت به انتخاب مردم صورت می‌گیرد و در واقع، امری خلقی است، نه الهی. در مقابل دیدگاه مذکور، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره)،‌ نظری کاملاً متفاوت دارند و پرداختن به امور سیاسی را یکی از وظایف مهم انبیا می‌دانند که خداوند متعال آنها را برای این امر منتصب کرده است.
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبائی (ره) درباره کثرت‌گرایی دینی
نویسنده:
مکائیل نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعدد اديان در جهان و حتي تعدد مذاهب در يك دين موجب شده سوالات زيادي درباره اينكه كدام يك از اديان و مذاهب حق مي باشد و يا اينكه كدام در آخرت موجب سعادت هستندمطرح شود يكي از پاسخ هاي ارائه شده پلوراليسم يا كثرت گرايي است. در اين عقيده همه اديان موجود حق بوده و عمل كنندگان به هر ديني عاقبت بخير خواهند شد ، انحصار گرايي ، شمول گرايي ، طبيعت گرايي و ... پاسخ هاي ديگري هستند كه به اين پرسش بنيادين داده شده است. در اين پژوهش پلورالیسم دینی را با تكيه بر ديدگاه علامه طباطبايي به عنوان فيلسوف و مفسر بزرگ شيعه مورد بررسي قرار مي دهيم. از آنجايي كه امروزه يكي از مباحث مهم در كلام جديد بحث پلوراليسم ديني است و آراي زيادي درباره آن گفته شده و با توجه به اينكه نوع نگرش نسبت به آن در زندگي تاثير بسزايي دارد و در تعاملات اجتماعي روزمره ما در برخورد با طرفداران اديان و مذاهب ديگر كاربرد دارد و همچنين برداشتهاي متفاوت از آن مي تواند در اقتصاد ، سياست ، فرهنگ و ... تاثير گذار باشد ، بر آن شديم تا تحقيق خود را در اين موضوع انجام دهيم. هدف ما از اجراي اين پژوهش ، يافتن نظر يكي از بزرگان شيعه است كه مي تواند چراغ راه براي علاقمندان بحث تکثر اديان باشد و در برخورد با تعدد و تكثر اديان راه اعتدال را به ما نشان داده و از افراط و تفريط جلوگيري نمايد ، البته در ضمن آن به نظريات متفاوتي كه به علامه نسبت داده شده مي پردازيم. آثار علامه عموما و تفسير گرانقدر الميزان خصوصا منابعي بود كه براي يافتن نظر علامه مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا به تعريف دين، پلوراليسم، پيشينه تاريخي و ادله پلوراليسم پرداخته شده و در فصل دومديدگاه هاي مطرح شده درباره علامه بيان ، و يك نظر مورد تاييد و ديدگاه هاي ديگر تخطئه و مورد نقد قرار مي گيرد. نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه علامه در بحث تعدد اديان نه تنها پلوراليست نيست بلكه در اديان موجود فقط اسلام را حق مي داند و به نظر ايشان تنها ديني است كه انسان را به سر منزل مقصود مي رساند، البته اديان ديگر در زمان خودشان حق و منجي بوده اند ولي با آمدن اسلام در طول آنها ديگر قابل توصيه و اختيار نمي باشند لذا در اين زمان انسانها فقط بايد دين اسلام را برگزينند تا سعادت اخروي را كسب نمايند.
تبیین مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی پست مدرنیسم و دلالتهای آن در تربیت اجتماعی و نقد آن بر اساس نظام تربیت اجتماعی مبتنی بر اسلام (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
رقیه حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه نظام های تربیتی جوامع اسلامی با چالش های فراوانی مواجهند که از میان این چالش ها می توان به رواج آموزه های پست مدرنیستی نظیر نفی منابع مقتدر معرفتی، نفی الگوگرایی، در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایی، هنجار شکنی، عدم احساس مسئولیت اجتماعی، دین گریزی و ... اشاره نمود، که هر یک چالش هایی را پیش روی نظام های تربیت جوامعبه وجود می آورند. به خصوص دلالت هایی که پست مدرنیسم در حوزه تربیت اجتماعی با خود به همراه دارد.این تحقیق به تبیین مبانی انسان شناسی و جامعه شناسی و تربیت اجتماعی پست مدرنیسم پرداخته .همچنین به تبیین و نقد چالش های پست مدرنیستی در جامعه و دلالت های خاص آن در تربیت اجتماعی می پردازد،و در نهایت به نقد دیدگاه های پست مدرن در تربیت اجتماعی با استناد به آراء علامه طباطبایی می پردازد.روش تحقیق،تحلیلی-توصیفی میباشد.از جمله دستاوردهای این پژوهش میتوان به تبیین مضامین تربیت اجتماعی پست مدرن اشاره نمود که عبارتند از:فقدان بنیان های ثابت و جهانی،مبتنی بودن بر گفتمان،کثرت گرایی،ضد اقتدارگرایی،اهمیت تفاوتها،توجه به غیریت واهمیت انتقاد در تربیت اجتماعی پست مدرن.همچنین از نتایج این تحقیق میتوان به نقد و بررسی تربیت اجتماعی پست مدرن با تأکید بر آراء علامه اشاره کرد،که از جمله آنها می توان گفت که تعقل و فطرت و امور معنوی که در تربیت اجتماعی علامه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است،در پست مدرنیسم انکار شده است.در پست مدرنیسم ضد اقتدار گرایی و الگو گرایی مشاهده می شود در صورتیکه در آراء علامه الگوهای دینی و مذهبی و منابع مقتدر قرآن و سنت جایگاه خاصی دارد.دیگر اینکه ارزشها و اخلاق در پست مدرن نسبی هستندو از نظر علامه مطلق و نسبی همچنین پست مدرن تأکید بر هویت فردی دارد،ولی در آراء علامه ما شاهد تقدم جمع بر فرد هستیم.
رابطه‌ی علم و دین با تکیه بر آراء دکتر نصر و علامه طباطبایی
نویسنده:
سحر سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین رابطه علم و دین، تعیین وجوه اتفاق و اختلاف نظر بین دو فیلسوف معاصر علامه محمد حسین طباطبایی (ره) و دکتر حسین نصر است. شیوه‌ی پژوهش توصیفی-تحلیلی است و چهار نظریه‌ی: تعارض، استقلال، گفت‌وگو و یکپارچگی را مبنا قرار داده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که علامه (ره) برای دین تعریفی ماهوی قائل نیست و تعارض واقعی بین علم و دین را نمی‌پذیرد بلکه معتقد است، تعارض ظاهری بین علم و دین وجود دارد و به تعامل علم و دین اعتقاد دارد. ایشان ضمن شناسایی قلمرو علم و دین و تبیین رسالت هر یک از آن‌ها بر این باور است که در دین، شناخت علمی، نقش مهمی در فهم و تفسیر دقیق‌تر آیات قرآن دارد. و بر آن است که هر دو از یکدیگر اثر می‌پذیرند. در حالی که دکتر نصر به تعارض واقعی دین با علم جدید معتقد است و از نظر ایشان برای رفع تعارض فعلی، بایستی علم جدید در جایگاه حقیقی خود که همان ابتنای بر مابعدالطبیعه، معرفت قدسی و عرفان اسلامی است قرار گیرد و در این صورت تعارض علم و دین به تعامل علم و دین تبدیل می‌شود. در نهایت، پیشنهاد ایشان برای ایجاد وحدت علم و دین و رفع تعارضات بین آن‌ها تأسیس علم دینی است. بدین ترتیب می‌توانبا ارزیابی نهایی نتیجه گرفت که با وجود تفاوت‌های اولیه، هم علامه (ره) هم دکتر نصربه تعامل واقعی علم و دین اعتقاد دارند و همراهی این دو را برای سعادت زندگی انسانی ضروری می‌دانند.
حقیقت دعا و آثار اخلاقی آن از نظر علامه طباطبائی و علامه جعفری
نویسنده:
عنایت امامقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی بعثت انبیاء و ارسال رسل توجه دادن انسان به توحید است و اما یکی از بهترین راههای صحیح توجه کردن و توجه دادن به توحید، دعا است. و هدف از دعا کردن نیز توجه به این امر مهم است و دعا کننده ای که به توحید بی توجه باشد دعایش دعا نیست و مورد قبول واقع نخواهد شد. پس شرط دعای حقیقی معرفت به مدعواست که دارای همه صفات کمالیه است و هرچه هست از اوست «لاموثر فی الوجود الا الله». خدا دعای کسی را پاسخ میدهد که داعی از همه بجز خدا مأیوس شده باشد و رجاء و امیدش فقط به پروردگارش باشد، یعنی فرد دعا کننده باید از همه آنچه که من دون الله است قطع امید کند و خدای یکتا را خالصانه بخواند.درباره اهمیت شناخت و معرفت حق تعالی همان بس که در جنگ جمل وقتی مرد عربی از میان لشگریان برخاسته و درباره توحید از حضرت امیر علیه السلام سوال کرد گروهی از همرزمان آن شخص به وی اعتراض کردند که مگر نمی بینی امام در این ایام با چه گرفتاریهایی مواجه است؟ در چنین ایامی که امام گرفتار جنگ است چه جای اینگونه سوالات است؟ اما آن حضرت فرمود: بگذارید جواب خود را بگیرد و نسبت به خدای خود معرفتی حاصل کند. او همان را می خواهد که ما آن را از دشمن خود می خواهیم، یعنی رنجهای ما برای این است که دشمنان ما به خدا آشنا شوند.از این حدیث فهمیده می شود که اگر شناخت و معرفت مردم جهان نسبت به توحید کامل شود قطعاً زندگی بشر تغییر خواهد کرد دیگر خبری از این همه جنگها و دشمنی ها و کینه ها و مخالفت ها خبری نخواهد بود زیرا به دنبال شناخت خداوند، عبودیت و بندگی و دعا اثرات روحی و روانی و تربیتی خود را در جامعه و زندگی فرد خواهد گذاشت و به دنبال آن انسان دارای زندگی سعادتمندانه ای خواهد داشت.
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
بررسی دیدگاه‌های کلامی، فلسفی و عرفانی علامه طباطبایی در باب توحید افعالی با تکیه بر المیزان
نویسنده:
آسیه طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث جهان بینی توحیدی از پیچیده ترین و محوری ترین مباحث فکری و عقیدتی می باشد زیرا وحدت و هماهنگی میان اجزای عالم از یکتایی خالق و مدبر آن حکایت می کند که تمام موجودات و از جمله انسان به خضوع در مقابل آن سرشته شده اند و با زبان وجود و خلقت شان به آن اذعان دارند. یکی از شاخه های بحث نظری توحید بعد از توحید ذاتی و صفاتی، توحید افعالی می باشد که به دلیل حساسیت و چالش های موجود در این بخش از توحید، درک و تفهیم صحیح آن از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد که از گذشته های دور تا حال بحث های فراوانی پیرامون آن شده و اندیشمندان، آن را از جوانب گوناگون مورد بررسی قرار داده اند. معرفت قرآنی در این زمینه مهمترین و اصلی ترین شناخت در این رابطه می باشد که ما را به صراط مستقیم رهنمون می نماید. بنابراین ما با مطالعه کتابخانه ای و رویکردی توصیفی و تحلیلی به مبانی و بیاناتی که مفسر و فیلسوف بزرگ قرن معاصر، علامه طباطبایی در تفسیر20 جلدی المیزان به عنوان نماینده مشترک قرآن و فلسفه مطرح کرده اند به بحث پیرامون موضوع توحید افعالی پرداخته ایم و آن را از زاویه رب العالمین بودن خالق یکتا و هستی بخش و ویژگی های فعل او مورد بررسی قرار داده ایم و همچنین نتایج حاصل از این موضوع را، از جمله 1-چگونگی استناد افعال و اثار انسان و سایر موجودات به خدا، و 2-توحید در عبادت و زیر شاخه های آن که شامل توکل و استعانت و عبادت و تسلیم تکوینی تمامی موجودات برای خدا و عبادت اختیاری و متشرع بودن انسان به دین اسلام است مورد بررسی و تتبع قرار داده ایم.
بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و سورن کرکگور
نویسنده:
مسلم نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معناداری زندگی و جستجوی این معنا یک ضرورت اخلاقی، روحی، روانی و دینی است.علامه به حق بارها هشدار داده که معنای زندگی باید هماهنگ با ساختار غریزی و فطری انسان تعیین شود. خوردن و آشامیدن، شهوت جنسی و خواب و استراحت از نیازهای غریزی انسان است که افراط و تفریط یا تعطیل آنها مخالف ساختار غریزی است و باعث لطمه به انسان یا حتی به نابودی انسان منتهی می‌شود. در باره فطریات نیز چنین است، چرا که اینان نیز جزیی از ساختار و ذات انسان است که انکار و بی‌توجهی به آنها خسارت‌بار و بلکه ویرانگر است.هر دو فیلسوف معتقداند که زندگی لذت‌پرستانه و بلهوسانه یا غریزی زیستن به ناکامی، پوچی، و افسردگی منجر می‌شود. لذا علامه به فطری زیستن توصیه اکید دارد. کرکگور با این که گاهی غریزی و بلهوسانه زیستن را نیز یکی از گزینه‌های اصیل زیستن دانسته است، اما عملاً و شخصاً به ناکامی این راه اعترافات بسیار روشنی دارد. این نکته نشانه آن است که او به مقتضای زمان و مکان خاصی که در آن قرار داشته، مخاطبان را به تدریج و غیرمستقیم به فطری زیستن فراخوانده است.هر دو فیلسوف مومنانه‌ زیستن را مطابق با فطرت انسانی دانسته‌اند، هر چند علامه عقل و فطرت را بیش از همه موید دین اسلام و تشیع دانسته، چرا که آموزه‌های این دین و مذهب بیش از هر دین و مذهبی مطابق با ساختار فطری و غریزی انسان است.از نظر هر دو فیلسوف وجود خدا بدیهی و غیر قابل تردید است. مهم‌ترین منفعت اعتقاد به وجود خدا، معنا یافتن زندگی انسان است. زیرا خدای خالق و ربِّ جهان و انسان، حکیم و عالم هم هست و لذا برای آفرینش انسان هدف و معنایی در نظر داشته است.هر دو فیلسوف آزمایش و ابتلای با خیرات و شرور را فعلِ خدا و نخستین معنای زندگی می‌دانند. پایداری در آزمایش‌ها پله‌ای برای صعود به سوی فلاح و رستگاری نهایی است.در آموزه‌های اسلامی بندگی و عبودیت انسان در برابر خداوند نیز معنای زندگی انسان تلقی شده است. بندگی به معنای پذیرش و پیروی فروتنانه از کلیه آموزه‌های دینی (اعتقادی، اخلاقی و فقهی) است. جان مومنان در اثر بندگی خدا، به صفا و پاکی رسیده و از ناهنجاری‌های فکری، اخلاقی و عملی رهایی می‌یابد و سعادت دنیوی و اخروی را باعث می‌گردد. کرکگور نیز بندگی هوا و هوس‌ها را ویژه سپهر زیباپرستی یا بلهوسانه و التزام به اخلاق را در سپهر اخلاقی، منجر به ناامیدی، دلزدگی و ناکامی دانسته و تنها بندگی و تعظیم در برابر خدا و دین را باعث امید و آرامش و نجات و رستگاری می‌داند.. عبادت یا پرستش خداوند نیز دیگر معنای زندگی است. پرستش که در قالب اعمالی همچون نماز، ذکر، مناجات، دعا و... صورت می‌گیرد، نشانه بندگی و حقارت فرد در برابر پروردگار غنی و بی‌نیاز است و موجب نیل به رحمت، مغفرت و معرفت می‌گردد. تقرب به خداوند نیز معنای زندگی و در واقع مرحله نهایی آن در حیات دنیا است. آزمایش، بندگی و پرستش گام‌های لازم برای نزدیک شدن به خداوند است. از نظر علامه قرب به خداوند از دو راه آفاقی (حصولی) و انفسی (حضوری) ممکن است؛ اما سیر انفسی به مراتب سودمندتر، عمیق‌تر و واقعی‌تر است. کرکگور سیر آفاقی را در حوزه دینداری و عرفان، نه تنها غیرمفید بلکه مضر و مخرب می‌داند.اگر مرگ به معنای فنا و انعدام انسان باشد، ارزش آفرینش، آزمایش، بندگی، پرستش، تهذیب و معرفت نفس در نهایت معرفت رب و قرب الهی، معنا و مفهوم صحیحی نخواهد داشت و زندگی به زیستنش نمی‌ارزد و به تعبیر قرآن کریم جهان و زندگی انسان عبث، بیهوده و مهمل خواهد بود.. از نگاه علامه خداوند به خاطر حکمت، رحمت و عنایت یا عدالتش، جهان و انسان را بی‌عاقبت و بی‌معنا و بی‌هدف نیافریده است. لذا بعید است مرگ را پایان هستی انسان قرار دهد. انسان مخلوقی است سه لایه یا سه بُعدی که با مرگ طبیعی و بدن، با لایه ملکوتی و جبروتی‌اش حیات جدیدی را پیش‌روی دارد. انکار حیات واپسین به دلیل غفلت از لایه‌های روحانی وجود انسان و انس و الفت با ماده و دلبستگی‌های دنیوی است. کرکگور نیز از راه انفسی و دل و تمسّک به کتاب مقدس، لایه روحانی وجود انسان و جهان و حیات واپسین را باور دارد.زندگی پس از مرگ تجسم زندگی دنیای انسان است. استمرار افکار و رفتار خوب، ملکات فاضله را ایجاد کرده و این ملکات پس از مرگ به شکل بهشت جلوه خواهد کرد. افکار و رفتار بد و ناپسند، ملکات رذیله را باعث می‌شودکه پس از مرگ به هیئت دوزخ و عذاب در خواهد آمد. بنابراین معنای نهایی زندگیِ انسان تلاش برای برخورداری از زندگی سعادتمندانه اخروی و به عبارتی ورود به جوار قرب الهی و بهشت برین است. این سعادت بزرگ از رهگذر ایمان به خدا و آخرت و تبعیت از رهنمودهای دینی فراهم می‌آید.علامه طباطبایی و سورن کرکگور، یکی از شرق و دنیای اسلام و دیگری از غرب و دنیای مدرن و مسیحیت و هر دو در ژرفای ظلمت ناشی از بت‌پرستی‌های مدرن و پسامدرن به پا خاسته، پرچم دین‌داری را برافراشته و هر یک با تلاش مستمر و خستگی‌ناپذیر خود بار دیگر انسان ستم‌زده و خسته از دین‌گریزی را به سوی خدا، رستگاری ابدی و تعالیم پیامبران راستین فراخواندند؛ چرا که یافتن معنای صحیح زندگی، جز از این راه نه ممکن است و نه مطلوب.
  • تعداد رکورد ها : 27