جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
معنای زندگی از نگاه مولانا و کی‌یرکگور
نویسنده:
آلاله اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعاتی که همواره ذهن بشر را به خود معطوف کرده است و در بحران معنوی انسان امروز مورد واکاوی و تحلیل روان-شناسانه، کلامی و فلسفی قرار دارد، موضوع «معنای زندگی» است. «ارزش زندگی» یکی از سه مفهوم مورد نظر از این اصطلاح است که همچون سایر مفاهیم آن در دو دیدگاه طبیعت‌گرا و فرا‌طبیعت‌گرا مورد تحلیل فلسفی قرار می‌گیرد. در این پژوهش کوشش شده به بررسی تطبیقی مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی و کارکردهای آن به عنوان عاملی موثر در معنای زندگی، در پنج فصل پرداخته شود.پس از مقدماتی درباره‌ی معنای‌ِ معنای زندگی و رویکردهای مطرح در آن، به بررسی مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی از دیدگاه کی‌یرکگور پرداخته می‌شود. در ادامه بحث از معنای زندگی از دیدگاه مولانا بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هر دو متفکر پرداخته شده است. پس از مقایسه، نکات اشتراک و اختلاف هر دو دیدگاه مورد واکاوی قرار گرفته است و به نظر می‌رسد که این دو متفکر بر خلاف اختلاف‌های چشم‌گیر مانند اختلاف در دین و اختلاف در زمان و مکان و ... نقاط اشتراک زیادی دارند. مانند اینکه هر دو به بازشناسی خود الهی در معنابخشی به زندگی انسان‌ها توجه داشته و مولفه‌هایی چون ایمان و عشق الهی را جهت ایجاد یک زندگی پویا توأم با ارزش و معنا و فاقد یأس و ملال و تکرار، حیاتی می‌دانند. با این تفاوت که کی‌یرکگور قائل به ایمان غائبانه (عقل ستیز) بوده در حالی که مولانا بر فراعقلی بودن ایمان تأکید ورزیده و بر این باور بوده که انسان در مقام عشق الهی از ایمان، خوف و رجا رهیده و به درجه‌ی حق الیقین نائل می‌شود.به طور کلی می‌توان گفت روح حاکم بر اندیشه‌های این دو متفکر عارف‌پیشه در باب مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی (در راستای بحث از معنای زندگی) ریشه در باورهای دینی و منشأ الهی داشته است اما مولانا از دیدگاه و بصیرت نافذ و جامع‌تری برخوردار بوده است چراکه مولانا قائل به نحوی خدای‌گونگی بی‌حد و مرز برای ساحت آدمی است که می‌تواند به مقام حق‌الیقین نیز نائل آید در حالی که چنین دیدگاهی در اندیشه‌ی کی‌یرکگور دیده نمی‌شود.
بررسی مقایسه‌ای ایمان دراندیشه مولوی و کی‌یرکگور
نویسنده:
مرضیه رضاییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامی‌که در تعریف منطقی انسان گفته می‌شود حیوان ناطق، منظور آنست که روح بشر گستره‌ی وسیعی دارد که اگر جهت پست و نازل آن را در نظر بگیریم، به طوری‌که مدام مشغول پرداختن به هواهای جسمانی و لذائذ نفسانی خود باشد، مقام و منزلتی جز مرتبه‌ی حیوانی نصیب او نخواهد شد. اما اگر دیگر قوا و توانایی‌های انسان شناخته نمی‌شد، اگر انسان‌هایی با شخصیت‌های برجسته و با کمالات در طول تاریخ ظهور نمی‌کردند، شاید به دنبال دیگر ابعاد وجودی‌اش که او را خلیفة‌الله می‌کند، نمی‌گشتیم و اگر طبع آدمی همیشه به‌دنبال بهترین چیزها در نوع خود میل نمی‌کرد از او انتظار نمی‌رفت که خود را با ممارست و ریاضت به مرتبه‌ی اعلی علیین برساند.ایمان، یکی از مراتب معرفتی بشر است که برای رسیدن به آن علاوه بر نیاز به تقویت پاره‌ای عوامل جهت تحقق‌ بخشیبه آن، مستلزم شناخت و جلوگیری از برخی موانع بر راه حصول آن است. برای این کار آدمی باید ابتدا به شناختی از خود دست یابد تا بداند چه قوا و استعدادهای پسندیده و یا مذمومی دارد. هر گامی که آدمی در جهت خودشناسی‌اش بردارد بی‌تأثیر در دیگر معارف او نمی‌باشد. مثلاً گفته می‌شود هر کس خود را بشناسد خدای خویش را خواهد شناخت. برای شناخت، انسان باید احساس نزدیکی با متعلق خویش داشته باشد. شناختی که غیر مستقیم و از طریق وسایط باشد آنطور که باید متعلق را به انسان نمی‌شناساند. ایمان از جمله معارفی است که فرد برای اظهار آن باید باوری قلبی به آن داشته باشد که این از طریق استدلال و براهین عقلی حاصل نمی‌شود. آن‌که دلش در برابرزرق و برق دنیوی سست شود، گامی فراتر از جایی که در آن قرار دارد بر نخواهد داشت. برای رهایی از آنچه در آن است تنها عشق و شور و سرسپردگی است که او را راه‌ گشاست. عشق رمز نجات آدمی است، هرچند او را اسیر می‌کند ولی این اسارت به مذاق او خوش می‌آید و آن عشقی است که در بطن ایمان نهفته است. عشق، او را تسلیم خواست و اراده‌ی الهی می‌کند که با این عشق زبانش بسته می‌شود و تن به هر قضای الهی می‌دهد و از آن چه برای او مقدر می‌شود راضی و خشنود است.
تحلیل مقایسه‌ای ایمان از نگاه ابوحامد محمد غزالی و سورن آبو کیرکگور
نویسنده:
شعبان اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خالی شدن انسان از ایمان، یعنی مرگِ او؛ بدین معنا که انسان تمام داراییِ خویش را از دست خواهد داد، جسمش را روحش را و وجودش را. خداوند هیچگاه حضور خود را از انسان دریغ نمی‌کند. ابوحامد محمد غزالی و سورن آبو کی‌یرکگوردو متفکر بزرگ جهان اسلام و مسیحیت، در جهت الهی کردن انسان و رسیدن به ‌ایمان واقعی در تلاش بوده‌اند و هر کدام از آنها راه حل هایی در این زمینه ارائه داده‌اند؛ غزالی در این راه به مقولاتی مانند عقل، نفس، انسان، اخلاق، تصوف و عشق می‌پردازد و در نهایت با تعاریف خاصی که از آنها ارائه می‌دهد سعی بر آن دارد که‌این موارد را هم جهت و همسو نماید تا به کشف شهود یا همان نور نبوی دست یابد. کی‌یرکگور نیز در همین جهت برای انسان سه سپهر استحسانی، اخلاقی و ایمانی قائل می‌شود. او با گذر از دو سپهر ابتدایی و رسیدن به سپهر ایمانی، همچون غزالی ایمان حقیقی را آمیخته با رنج و ریاضت می‌داند. ایمان او دارای خصوصیاتی همچون انفسیت، لحظه، شورمندی، تناقض و ... می‌باشد. نکته قابل توجه آنجاست، تعاریفی که‌این دو متفکر از ایمان دارند، دارای جهات مشترک بسیاری همچون تجربه درونی، ازدیاد و نقصان، متعلق نهایی ایمان و ... است. اما در این میان اختلافاتی نیز به چشم می‌خورد که ‌ایمان غزالی را از ایمان کی‌یرکگورجدا می‌سازد.
بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین از دیدگاه امین استرابادی کی‌یرکگور
نویسنده:
مصطفی موحد اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله «رابطه عقل و دین»، یکی از مباحث مهم جهان اسلام و مسیحیت به شمار می‌آید که همواره معرکه آراء متفکرین بوده و به شکل‌های گوناگون، در حوزه‌های متفاوت فکری با عنوان‌هایی همچون «رابطه عقل و وحی»، «رابطه عقل و ایمان» و «رابطه عقل و دین» مطرح گردیده است. در میان اندیشمندان مسیحی، «سورن کی‌یرکگور»، ایمان‌گرایی و مخالفت با عقل را به شیوه افراطی، پایه ریزی نمود، در میان اندیشمندان شیعی نیز «ملا محمد امین استرابادی»، نحله اخباری‌گری را تاسیس کرد. بنیان فکری هر دو مکتب، بر مخالفت با عقل و کوتاه نمودن دست آن از دخالت در دین، طرح‌ریزی گردیده است. به نظر کی‌یرکگور؛ اساس دین، شورمندی است و شورمندی دینی با عقل و تحقیقات آفاقی در تضاد است، اما استرابادی شان عقل را پایین‌تر از دین و دخالت در احکام آن می‌داند. کی‌یرکگور قائل به عقل ستیزی گزاره‌های دینی است، همچنین می‌گوید: تکیه بر عقل و عقلانی کردن آموزه‌های دینی، باعث زوال دین می‌گردد. استرابادی می‌گوید: دخالت دادن عقل، تکیه بر قیاس و به طور کلی، وارد شدن اصطلاحات اصولی، باعث تحریف دین گردید. استرابادی و کی‌یرکگور با دخالت دادن عقل در دین مخالفت کردند با این تفاوت که کی‌یرکگور در باب اثبات، تبیین و دفاع از گزاره‌های دینی، عقل‌ستیز است ولی استرابادی، داده‌های عقل در امور ضروری و بدیهی دین را می‌پذیرد و در سایر گزاره‌های دین، قائل به خردگریزی آن‌ها است.
ماهیت ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی و کی‌یرکگور
نویسنده:
مهناز اصولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط ایمان و تعقل، یکی از موضوعات مهم فلسفه دین است. بر این اساس، در این پژوهش، ماهیت ایمان دینی از نگاه کی‌یرکگور و علامه طباطبایی بررسی شده است. کی‌یرکگور، ساحت عقل و ایمان را جدا می‌ا‌نگارد. او ایمان را جست زدن و خطر کردن معرفی می‌کند و کمال آن را، نقطه اوج سیر باطن می‌داند. علامه طباطبایی، با پذیرش شهودی بودن ایمان، اعتقاد دارند که ایمان را باید با استدلال عقلی محکم و مبرهن ساخت. دیدگاه این دو متفکر، در انفسی بودن ایمان، ارادی بودن ایمان و معنابخشی ایمان به زندگی، مشابهت دارد و این دیدگاه، در مواردی چون ابتنای ایمان بر تعقل، ارتباط ایمان و عمل، ارتباط ایمان و اخلاق و ارتباط ایمان و گناه تفاوت می‌یابد.
بررسی سیر تاریخی ایمانگرایی از آگوستین تا ویتگنشتاین
نویسنده:
رخابه غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه ایمان وعقل همواره از اساسیترین مسائل در حوزه های فلسفه دین والهیات به شمار می رود ودرپاسخ به رابطه ایمان وعقل سه دیدگاه وجود دارد1-عقلانیت حداکثری که ارزیابی عقلانی ومنطقی آموزه های دینی را هم مطلوب میداندوهم ضروری2-عقلانیت انتقادی که ارزیابی آموزه های دینی با ملاکهای عقلی ومنطقی مطلوب می داند اما چنین امری در مورد همه گزاره های دینی ناممکن می داند 3-ایمانگرایی ،دیدگاهی که اصلا هیچ رابطه ای میان عقل وایمان نمی پذیرد .که دو نوع گرایش داردایمانگرایی افراطی و هم ایمانگرایی معتدل .مابه ایمانگرایی اگوستین ،آنسلم ،پاسکال ،کی یر کگور،بولتمان وویتگنشتاین با توجه به مبانی فکری وفلسفی آنهامی پردازیم . آنسلم واگوستین روششان ایمان در جستجوی فهم بود که ایمان را مقدم بر عقل می دانستند کی یر کگور وویتگنشتاین از ایمانگرایانافراطی هستند که معتقدند ایمان در ضدیت باعقل است .پاسکال ازایمانگرایان معتدل می باشد که معتقداست ایمان گرچه مقدم بر عقل است اما با قابل جمع می باشد .بولتمان از منتقدان عهد جدید است .نتیجه اینکه هیچ نظام فلسفی کامل وبدون نقص وجود ندارد .راه درست مطالعه هر جریان فکری جدید است که با اتکا به تجربیات وایمانخود به بررسی بپردازیم .هر چند ایمان جایگاه بس والایی دارد اما عقل هم جایگاه خاص خود را دارست .ممکن است عقل در ایمان آوردن نقشی نداشته باشد اما میتواند به یافته هایآن سامان دهد در ادیان مختلف به استفاده از عقل تأکید شده است.
بررسی دین از نگاه سورن کرکگور
نویسنده:
فهیمه نیک‌نظر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سورن کرکگور (1813-1855) یکی از پرآوازه ترین نویسندگان مسیحی عصر مدرن قلمداد می شود. او در آثارش از دشواری های مسیر مسیحی شدن، ریاکاری مسیحیت مرسوم و کلیسای رسمی بسیار سخن گفته است. کرکگور درصدد بود مسیحیت را از فرهنگ بورژوایی رهایی بخشد و تصریح داشت که ایمان یک عدم قطعیت عینی است، از این رو به کارگیری هرگونه دلیل و برهان عقلی و طبیعی در اثبات مسیحیت را ناکارآمد ارزیابی می کرد و وا کاویدن تاریخمندی مسیح را نمی پسندید. کرکگور زمانه خود را عاری از شور وصف کرده و باور داشت که غالب هم عصرانش معنای هستی مندی حقیقی را از خاطر برده اند. در زمان کرکگور، اندیشه های هگل بر فلسفه دانمارک حاکم بود؛ کرکگور هم برای ساقط کردن مظاهر عقلانی الهیات هگل و دیگر انواع الهیات عقلانی از درجه اعتبار قلم فرسایی می کرد. نظریه دیالکتیک وجودی کرکگور سه سپهر را دربردارد: سپهر زیبایی شناسی، اخلاقی و دینی. دو مفهوم پارادوکس و سوبژکتیویته بودن حقیقت، به ترتیب مهمترین درون مایه های افکار کرکگور را تشکیل می دهند. کرکگور ایمان آوردن را دل سپردن به امری متناقض می داند و اساس دین را قبول امر محال.
ایمان ازدیدگاه غزالی و کی یرکگور
نویسنده:
محمد جوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پایان نامه بررسی وتحلیلایماناز دیدگاه غزالی وکی یرکگور است ، وما ارا واندیشه این دو متفکر را در این پایانامهمورد ارز یابی قرار داد ه ایم .با این تفاسیر ما از این منظر تفاوت مختلف را از ایندو شاهد بوده ایم. که درذیل آن را به خلاصه ذکر می نمایم.به عقیده کی یرکگورایمان جهش و خطر کردن است و دلبستگی شورمندانه و بی حدّ حصر به سعادت ابدی است که فقط با انتخاب فرد مومن عملی می‌شود و نه تنها استدلال‌های عقلی نمی‌تواند آن را تایید کند، بلکه چنین استدلال عینی و شواهد کافی ارزش ایمان را می‌کاهد.ایمان باور به پارادوکس است، پارادوکس تجسّد. او ایمان را از سنخ امور انفسی و باطنی می‏داند و از این رو به نظر وی امور آفاقی از جمله استدلال‏های عقلی برای ایمان شایسته نیست و ایمان را والاترین فضیلتی است که انسان می تواند بدان نائل گردد. غزالی ایمان را صرف تصدیق‏ قلبی می‏داند و استدلال عقلی می تواند آن را تایید کند.اما ایمانباید، در قول و عمل تجلی پیدا کند، چون مکمل و متمم آن است. او میاننظر خود و سلف صالح (اهل حدیث) هماهنگی ایجاد کرده‏ و معتقد است که ایمان نوعی نور روشنگر ،فطری است که خدا از سر لطف در قلوب بندگانش می افکند. ایمان گاهی به صورت اعتقادی راسخ و سخت ازحاق ضمیر آدمی می جوشد و قابل توصیف نیست. حتّی ایمان ممکن است در نتیجه مشاهده اثری از انسانی پارسا و نظایر آن تحقّق یابد و ایمان را بر چهار رکن استوار می‏نماید .رکن اول؛معرفت ذات حق، رکن دوم؛صفات خداوند، رکن سوم‏؛افعال خداوند و رکن چهارم هم در سمعیات که شامل اثبات حشر و نشر و عذاب قبر می‏شود و...
رابطه ایمان و تعقل از دیدگاه غزالی و کیرکگور
نویسنده:
هدا پناهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور تبیین دیدگاه دو فیلسوف ایمان گرا، یعنی غزالی فیلسوف قرن پنجم هجری قمری و کیرکگور فیلسوف قرن نوزدهم میلادی و بررسی دیدگاه های آنان و تأثیر آن بر حوزه اعتقادات دینی انجام شده است.غزالی اساس یقین دینی را معرفت بی واسطه انسان به خدا می داند و در این راه بر تجربه عرفانی تأکید می کند. او معتقد است مباحث عقلی در حوزه دین راهی ندارند. غزالی مدعی است با نوری که خداوند در دلش تاباند از شک و تردید نجات یافت و این یقین درونی کلید اکثر معارف است و جای هیچ شکی باقی نمی گذارد. کیرکگور با بهادادن به ایمان بدون استدلال عقلانی، استدلال و تعقل را در حوزه ایمان بی مورد و حتی به ضرر باورهای دینی می داند. به اعتقاد او تلاش برای اثبات باورهای دینی، ناشی از ضعیف بودن ایمان است. او ایمان را جست زدن و خطر کردن معرفی می کند و مدعیات دینی را قابل ارزیابی عقلانی نمی داند. دیدگاه های این دو فیلسوف که بهادادن به ایمان و بی مورد دانستن ارزیابی عقلانی در حوزه اعتقادات دینی است؛ مشکلاتی نظیر سطحی نگری دینی یا دین گریزی را در پی خواهد داشت که به نظر می رسد اگر کارکرد و جایگاه عقل را در بیان نظرات خود مورد توجه قرار می دادند، از بسیاری انتقادها که بر نظراتشان وارد است نجات می یافتند.
رابطه اخلاق و دین از دیدگاه طباطبایی، مطهری،کی‌یر کگور
نویسنده:
روح‌الله هاشمی‌نژاد اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار تحقیقی است در مورد رابطه اخلاق و دین از دیدگاه سه متفکر بزرگ یعنی طباطبایی، مطهری و کی‌یرکگور. طباطبایی معتقد است حسن و قبح امری اعتباری است؛ حال آنکه بین اعتبار صحیح وناصحیح تمایز قائل می‌شود. از نظر او دین در تشخیص اعتبار صحیح نقش دارد. مطهری، اما، اخلاق را نوعی پرستش ناخودآگاه پروردگار می داند. بر این اساس اخلاقیات توسط فطرت انسان کامل و به صورت مستقل از دین بازشناحته می‌شود. دین در بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیات به او کمک می‌کند. و نیز از طریق ترمیم ناتوانی‌های او، به یاریش می‌شتابد. کی‌یرکگور امر اخلاقی را در حیطه عقلانیات می‌داند و دین را فراتر از این مرتبه می‌نشاند. او معتقد است هر که بخواهد زندگیِ دینی و مومنانه داشته باشد، لازم است به امکان وقوعِ هر پارادوکس و تناقضِ عقلی و اخلاقی از سوی پروردگار ایمان داشته باشد. بدین ترتیب در این دیدگاه دین و اخلاق در دو حیطه بدون اشتراک و کاملا متمایز قرار می‌گیرند.
  • تعداد رکورد ها : 13