برخی عرفان پژوهان معاصر با رویکردی پسینی و با توجه به گزارشهای عرفا، از اقالیم و سنتهای دینی مختلف؛ به دیدگاهی موسوم به ذاتگرایی قائل شدهاند که طبق آن، تجا
... ارب عرفانی با وجود اختلافات متعدد، دارای هستهای مشترکاند. از میان فیلسوفان قدیم، ظاهرا میتوان ابن سینا را از زمره ذاتگرایان محسوب کرد، اگر چه دست کم در دو مورد از آنها افتراق مییابد: 1) به لحاظ روش شناسی: ابن سینا با رویکردی پیشینی و مبتنی بر نفس شناسی و جهاننگری فلسفیاش طرح بحث کرده است؛ 2)شیخ به ویژگی مهم تناقضآمیزی تجربه عرفانی اعتقادی ندارد، زیرا در اندیشههای فلسفی-اشراقی او تناقض جایگاهی ندارد. تجربه و مکاشفه عرفانی نزد شیخ، آگاهی بی واسطهای است که نفس و عقل سالک -که در سیر استکمالی خود به درجه عقل مستفاد رسیده است– با اتصال به عقل فعال، حقایق کلی هستی را ادراک میکند و از درک این حقایق ملتذ و مبتهج میگردد. شیخ به ویژگی کانونی مکاشفات، یعنی مواجهه با حقیقت واحد تصریح کرده، ترجیح هر چیزی، حتی خود عرفان را بر آن، انحراف از توحید میداند. وی با فراستی تمام، زودگذر بودن و بیانناپذیری تجارب عرفانی را یادآوری میکند. عارف در عالیترین تجارب خود در همه چیز، خدا را میبیند و این بدان معنا میتواند باشد که تجارب عرفانی نزد شیخ الرییس حداکثر از سنخ تجارب عرفان آفاقی است. دیدگاه ابن سینا را در نهایت در چارچوب معرفت شناسی عقلی-اشراقی وی میتوان جای داد و لذا به نظر وی، عارف در مکاشفه خود حداکثر به مرتبه وحدت شهود و نه وحدت وجود، نائل میشود.
بیشتر