جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 66
بررسی مفهوم جوهر در تفکر سه فیلسوف: ارسطو، ابن سینا، اسپینوزا
نویسنده:
مهدی اسعدی، مرتضی طباطبایی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو و اسپینوزا، دو فیلسوف جریان ساز در تاریخ فلسفه اند و موضوع فلسفه هردویشان جوهر است، با مقایسه ویژگی های جوهر از دیدگاه ایشان، ریشه بسیاری اختلافات در بخش سترگی از فلسفه غرب به چنگ می آید. درخور توجه آنکه این دو فیلسوف در تعریف جوهر، همانندی هایی با هم دارند، اما درباره ویژگی ها و مصادیق آن بسیار از یکدیگر دور می شوند. بررسی آرای ارسطو در دو کتاب ارگانون و متافیزیک، و تبیین نگرش اسپینوزا در کتاب اخلاق، گام نخست این مقاله است. البته نگاهی به جوهر در عرف و اصطلاح ابن سینا و نوآوری های او می تواند کمکی برای درک بهتر جوهر از منظر مشائیان باشد. سنجه پژوهشگر برای ارزیابی، میزان سازگاری تعریف جوهر با دیگر بخش های نظام فلسفی است. با بررسی های پیش رو، نتیجه آن است که تعریف اسپینوزا استواری منطقی بیشتری دارد و نظام منسجم تری را فراهم آورده است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 162
فروپاشی نظریه ارسطوئی انتزاع صورت از ماده در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
جمالی غلامعباس
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در نقد افلاطون مثل را از آسمان به زمین فرود آورد و در «تک چیزها» جای داد و آنها را با جوهر در معنی نخستین یکی گرفت. از نظر او جوهر در معنای نخستین، موجود نخستین است و بنابراین موجودیت و چیستی یا ماهیت یکی و همانند هستند. سپس وی جوهر را در تعاریفی منطقی تبیین می کند تا ساخت منطقی جهان را بازنمایی کند. اما نقد ارسطو علیه افلاطون او را مجبور کرد که نظریه صورت و ماده را چون دو جوهر بنیادی که نیازمند یکدیگرند عرضه کند. به همین دلیل او مجبور شد درباره انتزاع جوهر معقول از تک چیزها سخن به میان آورد. ارسطو برای حل این مساله از عقل فعال و منفعل استفاده کرد. اما در این مقاله روشن می شود که طرح ارسطو در باب شناخت قرین موفقیت نمی باشد. در سنجش با نظریه همراهی صورت و ماده و انتزاع صورت (شناخت)، هوسرل از تضایف سیلان سوبژکتیویته با نظام منظم اعیان سخن می گوید. این مقاله پس این توضیح منظر هوسرل از نوئما و نوئسیس روشن و تحلیل می کند که صورت و ماده دو جوهر متمایز نمی باشند بلکه هر دو چون عینی انضمامی از طریق قصدیت آگاهی تامل می شوند. و سپس در عبارات زبانی چون موضوعات جوهری به زبان آورده می شوند. در بخش های پایانی روشن می شود که بر اساس یک تحلیل و توصیف پدیدار شناسانه است که می توان از انتزاع سخن گفت که به معنی بنیان گذاری همه نظام های عقلی و علمی بر زیست جهان داده شده شهودی محیطی است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 69
وجود (esse) در قرون وسطای متقدم
نویسنده:
ایلخانی محمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه یونان، موجود با «آنچه واقعا هست» همراه صورت بود. در واقع موجود، صورت و جوهر غالبا به یک معنا بکار می رفت و می توان نزد یونانیان از مابعدالطبیعه صورت نام برد. متفکران قرون وسطای متقدم- قرون پنجم تا دوازدهم میلادی- با این که درباره وجود بحث کردند، ولی طریق یونانیان را در پیش گرفتند و وجود را با صورت و جوهر همراه کردند. اینان نیز همانند یونانیان وجود را موضوع فلسفه قرار ندادند و در واقع متکلمانی بودند که دغدغه اصلی شان خداشناسی و تبیین مبانی و آموزه های ایمانی و تطبیق آن ها با مبانی فلسفه یونان بود. برای بحث جامع درباره «وجود» و تمایز آن از «ماهیت» و دور شدن از طریق یونانی هستی شناسی در غرب باید منتظر ترجمه آثار ابن سینا به زبان لاتینی در قرن دوازدهم میلادی شد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 25
جهانشناسی فلسفی تا دوره یونانی مابی و تفسیر تیمائوس
نویسنده:
رجبی مزدک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 59 تا 76
بررسی تطبیقی مفهوم مکان نزد ارسطو، دکارت و هیدگر
نویسنده:
محمد جواد صافیان، ناصر مومنی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهومی که امروزه از مکان شیوع عام دارد بر اساس تلقی متعارف از وجود حاصل شده است. امروزه ما مکان را فضایی صرفا ریاضی و قابل اندازه گیری که حاوی اشیاء است می دانیم و این معنا را مسلم و بدیهی می انگاریم. در حالی که اگر نیک بنگریم چنین مفهومی از مکان، محصول تلقی دوره جدید از هستی است. از آنجا که در دوره جدید، وجود امر عینی (ابژکتیو) تلقی می گردد مکان چیزی جز فضای ممتد قابل اندازه گیری نیست که در تحلیل نهایی نیز از خود اشیاء مجزا و مستقل نخواهد بود. اما در تفکر سنتی پیش ازمدرن فی المثل در نظر ارسطو از آنجا که وجود به معنای فعلیت و کمال اول (یا جوهر) است مکان نیز متناسب با همین مفهوم، عبارت است از آخرین سطح حاوی ارسطو مکان را امری طبیعی می داند که حاوی اشیاء طبیعی است اما آن را امری صرفا کمی (همانند دکارت) به حساب نمی آورد. ارسطو برای هر شیئ به حسب طبیعت خاص آن به مکانی طبیعی قائل است. خاک و آب و هوا و آتش هر یک مکان خاص خویش را داراست، هیدگر که تفکر متافیزیکی قدیم و جدید را مبتنی بر غفلت از حقیقت وجود می داند، تلقی از مکان در این سنت را نیز نمی پذیرد و تلاش می کند درباره آن برحسب حقیقت وجود به مثابه نامستوری تامل نماید. به همین جهت مکان را بر حسب قرب و بعد آدمی به وجود و موجودات توضیح می دهد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 76
تمایز نفس و بدن و تبعات آن در مکاتبات میان دکارت و الیزابت
نویسنده:
سیدمصطفی شهرآیینی , پرستو مصباحی جمشید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در قرن هفدهم در کنار ظهور متفکران دوران سازی که تاثیر مهمی در جهت دهی به جریان تفکر در عصر خود و اعصار بعدی داشتند، امکان رشد فکری زنان بزرگی نیز فراهم شد که به لحاظ استعداد و توانایی عقلانی، از زنان هم دوره جامعه خود به مراتب برتر بودند. این امکان در شرایطی به وجود آمد که زن در آن روزگار به هیچ وجه جایگاه قابل توجهی نداشت اما کسانی مثل شاهزاده الیزابت، ملکه بوهمیا، توانستند با استفاده از اعتبار خانوادگی و استعداد فردی به مباحثه با بزرگترین و نامی ترین متفکر و فیلسوف زمان خود، رنه دکارت بپردازند. الیزابت در مواجهه با یکی از مهمترین مسایل فلسفی مطرح برای دکارت یعنی مساله تمایز میان نفس و بدن، به کندوکاو فلسفی پرداخت و ماحصل تلاش فکری خویش را در این باره در قالب نامه هایی برای دکارت فرستاد و پرسش هایی از او پرسید. در مکاتبات میان الیزابت و دکارت آنچه بیش از هر چیزی توجه خواننده را به خود جلب می کند، تقابل سنت ارسطویی/ دکارتی است این تقابل را در خصوص تعریف حرکت، جوهر، نفس و حیات می توان به خوبی مشاهده کرد. ما وقتی به اهمیت مکاتبات الیزابت و دکارت به درستی پی می بریم که بدانیم جوهره پرسش های الیزابت از دکارت، یعنی نحوه تعامل نفس و بدن، همان چیزی است که توجه فیلسوفان مطرح و بزرگ بعد از دکارت را مانند لایب نیتس، مالبرانش، اسپینوزا، بارکلی و هیوم به خود جلب کرد و سبب شد هر کدام از آنان به نوعی برای یافتن راه حل این معضل بزرگ در نظام دکارتی، نظام های فلسفی تازه ای را پی بیفکنند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
تحلیل هستی شناختی ابن سینا از اوسیای ارسطو
نویسنده:
اسحاق طاهری سرتشنیزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمان است که به طور دقیق به پیوند عمیق مفهوم ارسطویی اوسیا با وجود و ناهمگونی های معنا شناختی آن، توجه نموده است و کوشیده تا از طریق تحلیل هستی شناسانه معنای ارسطوئی اوسیا، نقصان اندیشه ارسطو را ترمیم نماید. ابن سینا از مفهوم ماهوی اوسیای ارسطو به «ما کونه فی الواقع لا فی موضوع» تعبیر می کند و مفهوم غیر ماهوی آن را در خود وجود منحصر می سازد. به این طریق، ابهام در موضوع و مسائل متافیزیک مرتفع می گردد و ظرفیت فلسفه ارسطو در تاسیس یک نظام فلسفی وجودشناختی نمایان می گردد. از نظر این قلم، ژرف نگری و دقت نظر ابن سینا در فهم درست این مفهوم محوری ارسطو حاکی از قوت و اعتبار نظرات او در ارسطو شناسی است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 44
بررسی و نقد الهیات لایب نیتس
نویسنده:
صالح حسن زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
فلسفه لایب نیتس و تصور وی درباره خدا از حوزه های فلسفی و الهیات مسیحی، فلسفه اسپینوزا و فلسفه دکارت متاثر است. همچنین لایب نیتس از بعضی مکالمات افلاطون هم تاثیر پذیرفته است. در عین حال، شان کلامی آثار لایب نیتس از آثار دکارت و اسپینوزا بیش تر است و فلسفه او مانند فلسفه مالبرانش خدامحور است. به نظر لایب نیتس، علت فاعلی و علت غایی در جهان طبیعت توسعه و تداوم علیت خداوند است. لایب نیتس با این تفکر به قاعده «لا موثر فی الوجود الا الله» نزدیک می شود. لایب نیتس در نظریه هماهنگی پیشین بنیاد علیت ماشینی را تحت علیت غایی قرار می دهد. لایب نیتس برداشت دکارت از خدا را مورد حمله شدید قرار می دهد و آن را به خدای اسپینوزا تشبیه می کند که اصل چیزهاست و نوعی قادر مطلق است که با طبیعت اولیه نامیده می شود و فاقد اراده و فاهمه است. موجود کامل دکارت آن خدایی نیست که ما تصور می کنیم و به او امیدواریم، یعنی خدای عادل و عاقل که هر ممکنی را برای خیر مخلوقاتش انجام می دهد. خدایی ساختگی مثل خدای دکارت برای ما هیچ تسلای دیگری جز تسلای صبر از روی جبر باقی نمی گذارد. اسپینوزا هر تصور یا تعریفی از خدا را به عنوان موجودی عاقل و صاحب اراده رد می کند. به باور وی، خدا از طریق اراده آزاد عمل نمی کند. اراده و عقل با طبیعت خدا همان نسبت را دارند که حرکت و سکون. از این رو، جهان یک نظم و نظام مکانیکی و ریاضی است و به هیچ معنا انسانی، هدفمند و اخلاقی نیست. هر چیز مطابق با قانون عینی و انعطاف ناپذیر علت و معلول رخ می دهد. لایب نیتس با انتقاد شدید از نگرش اسپینوزا به خدا می گوید: خدا یک ذهن، یک شخص و یک جوهر معین است، اما در عین حال کامل ترین جوهرهاست، خدا، مناد منادهاست که با نظم ریاضی دقیق خود، اعمال و تاثیرات ظاهری منادها را هماهنگ می سازد. لایب نیتس بعد از فراز و فرودها، سرانجام یک طبیعت، یعنی جوهر منفرد یا «مناد منادها» را به عنوان موجود کاملا متعالی یا خدا معرفی می کند که به حکم ضرورت اخلاقی مجبور است بهترین جهان ممکن را بیافریند. آیا لایب نیتس در نهایت به فلسفه اسپینوزا – که آن را به شدت رد می کرد- نزدیک نشده است؟ جبر و ضرورت اخلاقی لایب نیتس با ضرورت و جبر طبیعی اسپینوزا چه تفاوتی دارد؟ در این مقاله تلاش کرده ایم: 1- الهیات لایب نیتس را تبیین کنیم. در الهیات لایب نیتس نکات بدیعی وجود دارد که توجه بیش تر به دکارت در مراکز فلسفی ایران مانع دریافت آنها شده است.2- برخی از آراء لایب نیتس را در الهیات با نظران افلاطون، ارسطو، دکارت، مالبرانش و اسپینوزا تطبیق و مقایسه کنیم.3- الهیات لایب نیتس را از برخی جهات و در حد گنجایش مقاله مورد نقد و داوری قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 91 تا 119
شرح و نقد آرای لایب نیتس پیرامون رابطه نفس و بدن
نویسنده:
ارشدریاحی علی
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله این مساله مورد بحث قرار گرفته است که نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس از یک جنسند یا نه و آیا در یکدیگر تاثیر و تاثر دارند و انطباق آنها چگونه تبیین می شوند به عبارت دیگر، آرا لایب پیرامون ارتباط نفس و بدن بررسی و نقد شده است. به این منظور برخی مقالات لایب نیتس، خصوصا منادولوژی و گفتار درباره مابعدالطبیعه و بعضی از نامه های او نظیر نامه های او به کلارک و آرنو و همچنین آثار شارحین او از قبیل شرح لاتا، راسل و ایشیگورا به دقت مطالعه شده و مطالب مربوط به رابطه نفس و بدن استخراج و سپس تجزیه و تحلیل و نقد شده و این نتایج به دست آمده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 80
بررسی جاودانگی انسان از منظر ملاصدرا
نویسنده:
صابری ملیحه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمامی حکما مباحث مربوط به نفس را - اعم از تعریف، اثبات و اوصاف (به ویژه جوهریت و تجرد) – مقدمه ای برای اثبات بقای آن آورده اند. افلاطون نفس را منبعث از عالم مثال و آن را به دلیل تجرد و بساطت، جاودانه میداند. از نظر ارسطو نفس صورت منطبع در بدن است و بدین لحاظ بدون بدن باقی نخواهد ماند،مگرقوه ای از آن به نام عقل که با پیوند به عقل فعال جاودانه می شود. ارسطو در زمینه عقل فعال  به گونه ای مبهم سخن رانده است . فلوطین نفس را امری مجرد و الهی می داند که از مبدا خویش جدا شده و به عالم مادی سفر کرده و پس از مرگ به صورت روحانی و عقلانی باقی می ماند. ابن سینا نفس را در حدوث و بقا روحانی دانسته و برای آن دو مقام قائل شده است: مقام ذات و مقام فعل. او نفس را مبدا عناصر بدن و موجب تالیف و ترکیب آن می داند که با اضمحلال بدن نابود نمی شود و از همین رهگذر معاد روحانی را اثبات میکند. شیخ اشراق نیز قائل به بقای نفس ( نور اسفهبد) است. او با اثبات عالم مثال گام بلندی برای اثبات معاد جسمانی برداشت، اما به علت مادی دانستن قوه متخیله و قایل شدن به خیال منفصل درقوس صعود از عهده مناقشات برنیامد. ملاصدرا به حدوث جسمانی نفس و ذات پویای آن معتقد است. او با بهره برداری از مبانی مکتب خود، معاد جسمانی و روحانی راثابت کرد و نفس از طریق حرکت جوهری به مرتبه نفسانی - خیالی میرسد و دارای اعضای مثالی است. واسطه ورود انسان به عالم مثال قوه خیال است. افراد معدودی از وجود نفسانی مثالی گذشته به مرتبه وجود عقلانی راه می یابند و انسان عقلی می شوند وسعادت حقیقی به همین معناست. واسطه ورد انسان به عالم عقل قوه عاقله است. قوای نفس نزد ارسطو و ابن سینا دربدن است، اما نزد صدرا نفس عین قواست. تعقل و تخیل ذاتی نفس اند و قوای دیگر از طریق جسم نابود می شوند.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
  • تعداد رکورد ها : 66