جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
فلسفه اخلاق [مقاله: حسن معلمی]
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درباره اخلاق، علوم گوناگونی پدید آمده است که هر کدام به جنبه خاصی در باره آن می‌پردازد؛ مثل علم اخلاق، اخلاق وصفی، فلسفه اخلاق و ... فلسفه اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می‌پردازد و می‌توان مباحث آن را به شکل ذیل تنظیم کرد: 1. مبادی تصویری همچون مفاد باید و نباید، حسن و قبح، مسؤولیت، ارزش، الزام. 2. مبادی تصدیقی همچون ماهیت قضایای اخلاقی، مدرک قضایای اخلاقی، معیارهای قضایای اخلاقی، کلیت قضایای اخلاقی، رابطه باید و هست. 3. نظام اخلاق اسلام و مبانی آن بایسته‌های فلسفه اسلامی عبارتند از: ارائه نظام اخلاقی با همه تفاصیل، استخراج یک فلسفه اخلاق از آیات و روایات، بیان نتایج دور و نزدیک نظام اخلاقی اسلام.
منازل وجودی انسان در حرکت استکمالی عقل از منظر ملاصدرا
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان، معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان دارای حقیقتی استکمالی و مقام لایقفی است، اما این موضوع که از نظر ملاصدرا، منازل انسان در سیر استکمالی چیست؟ و انسان برای وصول به مراتب کمال، چه منازلی را از سر می­گذراند، مسألۀ مورد تحقیق در این نوشتار است. هستی دارای مراتب طبیعی، مثالی و عقلی بوده و انسان به تبع آن دارای مراتب وجودی حسی، خیالی و عقلی است. انسان از مقام جسمانی با استمداد از عقل نظری و عملی و بهره­گیری از جذبۀ ربانی عبور می­کند و به سمت تجرد خیالی می­رود و پس از استکمال در این درجه به درجۀ عقلی می­رسد، شخص انسانی دارای اکوان متعددی است و در هر انسان جسمانی، انسانی نفسانی و عقلی موجود است. ایشان در تقریر سیر استکمال نفس بر اساس حرکت جوهری، از مرتبۀ حس به خیال و از خیال به عقل، انسان را متوقف نمی­داند و مرتبۀ فوق عقلی نیز برای او قائل است و راه­یابی به کمال باید در عقل نظری و عملی اشتداد یابد و این استکمال در عقل نظری در مرتبه­ای متوقف نمی­ماند و عبور از عقل مستفاد و رسیدن به مقام فنای فی الله راه را برای سلوک در مراتب فنا می­گشاید و در مرتبۀ عقل عملی نیز میان قوای علم و غضب و شهوت اعتدال ایجاد می­نماید، به مراتب کمالی نائل می­آید و در نهایت عقل عملی و نظری در مرتبۀ وصول به فنای فی الله با یکدیگر متحد می­شوند. بر اساس راهبرد حکمت متعالیه که جامعی از برهان، قرآن و عرفان است، معلوم می­گردد که در حرکت جبلّی و ارادی انسان در قوس صعود می­تواند همۀ مراتب امکانی را تا فراسوی بی­نهایت و مقام لایقفی بپیماید.
صفحات :
از صفحه 35 تا 49
Kritik der praktischen vernunft
نویسنده:
کانت
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Leipzig F. Meiner,
چکیده :
نقد عقل عملی (به آلمانی: Kritik der praktischen Vernunft) یا نقد دوم از مهم‌ترین آثار ایمانوئل کانت است که در آن به مبانی فلسفه اخلاق می‌پردازد. پروژه نقادی کانت شامل ایجاد محدودیت‌هایی برای حوزه‌هایی بود که ذهن می‌توانست در آن‌ها تأمل کند. کانت با تمایزگذاری بین پدیدارها (فنومن‌ها) و اشیا در خود (نومن‌ها)، ذهن را تنها دارای قابلیت شناخت پدیدارها دانست و نومن‌ها را از حوزه شناخت عقل انسان خارج کرد. کانت اما در نقد دوم کوشید به پرسش ((چه باید کرد؟)) پاسخ بدهد و با استنتاج عقلانی قاعده طلایی، حوزه عقل عملی را مشخص کند. نقد عقل عملی یا نقد دوم فلسفه اخلاق عصر روشنگری است، بدون توجه به منفعتی که عمل اخلاقی برای انسان دارد.
مبانی عقلی ولایت در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
ندا درخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت، حقیقتی است که هم بر خدا و هم بر انسان اطلاق می شود . ملاصدرا ولایت انسان را به ولایت عام و خاص تقسیم می کند که ولایت عام قرب اهل ایمان به خداوند است. قرب خاص، فنای ذاتی و صفاتی و افعالی انسان در حضرت حق است. از نظر ملاصدرا، مقام ولایت، مقام انسان کامل است که در قوس نزول با تنزل ولی یا انسان کامل، مراتب هستی ایجاد می شود. ملاصدرا این مقام را بر اساس مبانی وجود شناختی خود تبیین می کند که بر طبق مبانی چون اصالت وجود و تشکیک وجود و قاعده الواحد و وجود رابط و مستقل ، "ولی" به عنوان فیض منبسط، صادر اول بلاثانی است که مراتب هستی تنزلات وجودی او هستند .در قوس صعود نیز مبانی انسان شناختی ملاصدرا، ترسیم کننده حقیقت و جایگاه " ولایت" است . ولایت امری اکتسابی است و هر انسانی به میزان شناخت حقیقت وجودی اش و تلاش در جهت کمال عقل نظری و عملیخود در مرتبه ای از "ولایت" قرار می گیرد و متناسب با مرتبه وجودی اش، قرب به حضرت حق می یابد و انسان کامل که علت وجودی در قوس صعود و علت غایی در قوس نزول است در بالاترین مرتبه ولایت قرار گرفته است." ولی" به طور کلی،به عنوان خلیفه خداوند، واسطه فیض وجودی و کمالی موجودات است.
نسبت اخلاق لویناس با اخلاق کانت
نویسنده:
محمدرضا عبداله نژاد
نوع منبع :
مقاله
چکیده :
در این مقاله سعی شده که نسبت بین اخلاق لویناس و اخلاق کانت در قالب تفاوت ها و تشابه های موجود بین اخلاق این دو متفکر مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله دو بخش دارد. در بخش اول به وجوه اشتراک اندیشه اخلاقی لویناس و کانت تحت عنوان «تقدم عقل عملی» و «احترام به شان انسانی» مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که فلسفه لویناس و کانت حامل روح اخلاقی مشترکی اند. این روح در نظام فلسفی هردو حضور دارد. در بخش دوم به وجوه افتراق اشاره شده که از جمله آنها می توان به خودآیینی اخلاق کانت در مقابل دیگرآیینی اخلاق لویناس اشاره نمود. علاوه بر این در اخلاق لویناس احساس و عاطفه جایگزین عقل کانتی می شود. همچنین سوژه اخلاقی کانت ماهیتا غیر از سوژه اخلاقی لویناس است. سوژه کانتی سوژه خودآیین و مختار و عقلانی است و سوژه لویناس در وهله اول در برابر دیگری و چهره او مسوول است. بنابراین می توان گفت که هم لویناس و هم کانت در نظام فلسفی خود یک رسالت بزرگ را برعهده دارند و آن رسالت اخلاقی است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 155
رابطه دین و اخلاق ازدیدگاه آیت‌الله مصباح وکانت
نویسنده:
رسول صدوقی فرید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق و نسبت آن با یکدیگر، یکی از مباحثی است که در چند سده اخیر مورد توجه بیشتر پژوهشگران حوزه دین قرار گرفته است. درون دینی یا برون دینی بودن مفاهیم اخلاقی و کارکرد و اهداف آن و نیز هم‌پوشانی آن با برخی اهداف دین، از جمله مسائلی است که در این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین سوال اساسی در این رابطه ‌این است که چه نسبتی بین دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین و اخلاق مستقل از یکدیگرند به این معنا که هیچ گونه پیوندی میان آنها نیست؟ یا این که غیر مستقل و وابسته به یکدیگرند. در صورت دوم آیا دین به اخلاق وابسته و نیازمند است یا اینکه اخلاق نیازمند دین است؟ خدمات دین و اخلاق به یکدیگر چگونه است؟ بدین منظور در این پایان نامه، دیدگاه دو اندیشمند و فیلسوف اسلامی و غربی (آیت الله مصباح و کانت) را به طور خاص و تفصیل مطرح کردیم و از بین دو دیدگاه نظریه آیت الله مصباح را به عنوان نظریه جامع و کامل‌تر بر گزیدیم. از دیدگاه آیت الله مصباح اخلاق، جزیی از دین به ‌شمار می‌آید؛ یعنی رابطه دین و اخلاق، رابطه‌ای ارگانیکی مانند رابطه تنه درخت با کل درخت است. ولی کانت اخلاق را هم در مقام شناخت و هم در مقام عمل، مستقل از دین می‌داند با اینکه ارتباط آن دو حقیقت را نیز ضروری می‌شمرد.
نظریه آراء محموده و مبانی و پیامدهای آن در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
فرزانه ذوالحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا نظریه آراء محموده خویش را بر پایه تقسیم مبادی اقیسه و دقت در تداخل بین آنها، شناخت قوای انسان با تأکید بر عقل عملی و ارتباط‌های سه گانه آن با عقل نظری، بدن و نفوس اجرام سماوی و بررسی نقش آن در تولید مشهورات، و نیز روش شناسی در صناعت جدل به ویژه در مقایسه با برهان و توجه به جایگاه شهرت در فن جدل استوار ساخته است. آراء محموده از نظر ابن‌سینا مشهورات مطلقه‌ای هستند مانند «عدل خوب است» که عامه مردم با تکیه بر اذعان همگانی و متأثر از اسباب شهرت، آنها را بدیهی می‌انگارند و بدان‌ها جزمی در حد یقین دارند. این جایگاه، کارکرد مهمی درجهت مصالح اجتماعی به این قسم قضایا بخشیده است. از نظر ابن سینا تنها با آزمون فطرت عقل می‌توان خود را از اسباب شهرت فارغ انگاشت و آنگاه شک در آراء محموده و اولیات باب برهان را به عقل نظری عرضه داشت. در این شرایط عقل می‌یابد که قادر به تشکیک در آراء محموده هست ولی نمی‌تواند در اولیات عقلی شک کند و اینچنین جزم به آراء محموده از جزم به اولیات متمایز می‌گردد. البته ابن سینا صدق پذیری این قضایا را پذیرفته و بررسی آنها در باب برهان و حصول یقین نظری بدانها را میسر می‌داند. حاصل این دو نگاه شکل‌گیری دو سطح در اخلاق است. اخلاقی در سطح عامه مردم که از کلیات عقلی ناتوان هستند ولی به آراء محموده مانند اولیات یقین دارند. و اخلاقی شامل قضایای کلی یقینی معطوف به عمل در قلمرو عقل نظری که حکمت عملی ثابت و جاودانه را در سطح حکما رقم می‌زند.
شرح و تفسیر حدیث دوازدهم کتاب العقل و الجهل اصول کافی
نویسنده:
زینب پیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل نیرویی در نهاد انسان و از بهترین هدیه‌های الهی به انسان است و نخستین پایگاه اسلام و اساسی‌ترین پایه‌های زندگی اوست .عقل ،اصل انسان، معیار ارزش، درجات کمال ، ملاک ارزیابی اعمال و میزان جزا و حجّت باطنی خداوند است و تعطیل و منزوی کردن عقل، نداشتن برترین نعمت‌هاست،عقل در واقع جداکننده‌ی انسان از سایر حیوانات نیز شمرده شده است که اگر انسان بر دیگر حیوانات برتری دارد به خاطر همین عقل است که به وسیله‌ی آن خوب و بد، حق و باطل، خیر و شّر، و درست از نادرست مشخص می‌شود وحقیقت عقل همان عطیّه‌ای الهی است که سبب فهم و شعور در انسان می‌شود به تعبیر دیگر کار عقل کاشفیّت است. بنابراین، عقل را به لحاظ متعلّقاتش یعنی آنچه به سبب نور عقل بر ما مکشوف می‌شود به دو دسته عقل نظری وعقل عملی تقسیم کرده اند. که بررسی اهمیّت و جایگاه عقل و بیان موارد عقل نظری وعقل عملی از موضوعات این پژوهش می‌باشد. در ابتدا جایگاه و ماهیّت ویژه عقل و اهمیّت و کاربرد آن را به صورت مشروح و مستدل بیان می‌کنیم و به این نتیجه می‌رسیم که در اسلام عقل از جایگاه ویژه و اهمیّت خاصی برخوردار است؛ چرا که قرآن نشان دادن آیات الهی از سوی خداوند را برای تعقّل انسان دانسته‌‌اند. در مرحله‌ی بعد به بررسی مواردی از عقل نظری یعنی آن دسته از معقولاتی که انسان به واسطه‌ی آن امور را ادراک نموده و آن هم اموری که از نوع شناختن و دانستن است یعنی به آیاتی که مربوط به توحید و خداشناسی است پرداخته شده و معنای آن این است که فهم توحید به عقلانیت بشر تکیه دارد، اگر عقل نباشد توحید اثبات شدنی نیست و بدون استمداد از عقل اثبات معاد هم ممکن نیست. در نهایت به بررسی عقل عملی یعنی ادراک اموری که در ارتباط با به کار بستن وعمل نمودن بوده مانند تواضع، صبر، تفکرو تقوا و...، می‌پردازیم. وحدیث دوازدهم کتاب العقل و الجهل اصول کافی به خلقت موجودی به نام عقل دلالت دارد که اولین مخلوق از موجودات مجرد است عقل در واقع جداکننده‌ی او از سایر حیوانات نیز شمرده شده است که اگر انسان بر دیگر حیوانات برتری دارد به خاطر همین عقل است و عقل، انسان را از همه‌ی موجودات فراتر برده و برتر ساخته لذا تعطیل و منزوی کردن عقل، نداشتن برترین نعمت‌هاست.
حرکت جوهری نفس از دیدگاه حضرت استاد جوادی آملی (زید عزه)
نویسنده:
اکرم عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر که موضوع حرکت جوهری نفس را از منظر حضرت استاد جوادی آملی مورد تدقیق و بررسی قرار می‌دهد، بر مبنای اصل اصیل حرکت جوهری بنا شده که مطابق آن، ذره ذره عالم هستی در سیلان بوده و جهان دم به دم نو می‌شود. نفس انسان به عنوان برترین موجود این جهان از این حرکت جوهری بی بهره نبوده و از بدو پیدایش، دائماً با خود و در خود گام می‌زند، از پوسته‌ی خویش بیرون آمده، پس از سپری نمودن مراحل آغازین وجود، به درگاه نفس ناطقه وارد شده و صاحب شریف ترین موجود این جهانی می‌گردد و آنگاه به سوی غایت و کمال خویش با سیلان جوهری اش روان می‌شود. نفس پس از ورود به نشئه‌ی پر تزاحم دنیا، با سرمایه های درونی اش که همانا دو بال نظری و عملی عقل او می‌باشد، در دورترین عوالم هستی سکنی گزیده و باید با تکاپو و حرکت اختیاری اش، به سوی مأوای دل آرامش گام بردارد. اگر چه نفس به عنوان موجودی مجرد می‌باشد، اما از آنجا که تجرد آن تام نبوده، با ماده در ارتباط است و غالباً افعال خویش را در عالم ماده و با ماده انجام می‌دهد، حرکت جوهری نفس مورد پذیرش بیشتری قرار می‌گیرد؛ اگر چه در رابطه با تکامل مجردات گروهی مخالفت می‌ورزند. برای تبیین این تکامل و حرکت، ابتدا مبانی بحث پیرامون حقیقت حرکت جوهری، نفس انسان و ویژگی‌های آن بسیار ضروری است. چرا که تنها با استمداد از این اصول و پایه‌ها می‌توان به اثبات حرکت در جوهر نفس انسان پرداخت. آنگاه باید اذعان داشت کهدو بال رسش انسان که همانا شریعت الهی و دو قوه علمی و عملی نفس ناطقه است، در کمال و به غایت متعال رسیدن نفس ناطقه بسیار ضروری است و وصول به غایت و نهایت حرکت نفس که همان سعادت این حرکت شریف است و معرفت به این حرکت الهی و وصول به سعادت، بر شرافت بحث می‌افزاید. آنچه این رساله در پی آن است، تبیین حرکت تکاملی و صعودی انسان در نشئه دنیاست؛ هرچند نفس در نشآت دیگر نیز حضور و ظهور دارد و این نکته فی الجمله مورد قبول دیگران نیز می‌باشد. البته اینکه آیا نفس به نفسانیت خود در نشآت دیگر حضور دارد یا به انحاء دیگر وجودی، بحث جدی و مفصلی دارد که این نوشتار در پی آن نیست.