ترجمه ماشینی:
هدف این کتاب این است که فلسفه مدرن قارهای، بهویژه حوزههای فرعی پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، ساختارشکنی، نظریه انتقادی و تبارشناسی ر
... را با حوزه الهیات معاصر وارد گفتگو کند. کولبی دیکنسون روشی را نشان می دهد که در آن دیالکتیک منفی یا نفی نفی ممکن است به ما کمک کند تا مرزهای نازک (یا وجود ندارد) بین فلسفه و الهیات قاره ای را درک کنیم، زیرا متفکران برجسته هر دو حوزه با ورود خود به عصر جدید دست و پنجه نرم می کنند. با رو به زوال جایگاه «مقدس» در حوزه عمومی، ما باید بیش از هر زمان دیگری به چگونگی بازگشت فلسفه قارهای به ریشههای کلامی مشخص توجه کنیم.
دیکنسون از طریق نقشهبرداری تبارشناسی فیلسوفان قارهای قرن بیستم، ریشههای همیشه حاضر یهودی-مسیحی تفکر فلسفی مدرن غرب را برجسته میکند. مقوله های متضاد مانند ماندگاری/استعلایی، تناهی/بی نهایت، جهانی/جزئی، موضوع/ابژه در مرکز آثار متفکرانی چون آگامبن، ماریون، واتیمو، لویناس، لاتور، کاپوتو و آدورنو قرار دارند. این کتاب استدلال میکند که استفاده از یک دیالکتیک منفی به ما امکان میدهد از تثبیت ظاهری با دوگانگیهای موجود در آن حوزهها فراتر برویم و شروع به اجرای مجدد فلسفه و الهیات کنیم.
بیشتر