جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
مؤلّفه های تقریب گرایی درونی امّت اسلامی در پرتو تفسیر آیه 94 نساء
نویسنده:
محمود اکبری ، رضا شکرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درون مایه آیه 94 سوره نساء، تمرکز بر مؤلّفه های تقریب گرایی امّت اسلامی است که همزیستی مومنان را از طریق تقویت دوستی و محبّت قلبی آنان در پی دارد. موضوع محوری آیه نهی از عوامل پدیدآورنده کشتار درونی و اهمیت تبیین رویدادها جهت جلوگیری از تکرار و پیامدهای پشیمان گر آن است. مقاله حاضر درصدد آن است تا به بیان مؤلّفه های تقریب امّت اسلامی بر پایه تفسیر آیه فوق بپردازد. یافته های مقاله بیانگر آن است که توجّه به مقتضیات ایمان ازجمله موضوع ولاء مثبت مؤمنان و ولاء منفی آنان، نسبت به دشمنان، مدنیّت یا همان فهم حدود روابط درونی و کاربست آن بر پایه آموزه های دینی، پرهیز از چالش های تقریب گرایی درصورتی که با دید راهبردی مورد توجّه قرار گیرد، بسیاری از اختلاف ها و تبعیدها را به تقریب درونی امّت اسلامی سوق خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 164
امکان سنجی دلائل اثبات نظریه ابوالبشر بودن حضرت آدم علیه السلام با تأکید بر آیه 1 نساء
نویسنده:
محمدشریعتی کمال آبادی ، سید مجتبی جلالی ، بهزاد ایزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیرباز پیرامون منشأ انسان های پس از آفرینش حضرت آدم× میان پژوهشگران قرآنی، دیدگاه های مختلفی مطرح بوده است. هدف پژوهش، امکان سنجی و اثبات قابلیت دلایل انتساب انسان ها به حضرت آدم× با تکیه بر آیات قرآن است. سؤال تحقیق درباره منشأ اولیه نسل بشر و ضرورت آن، تفسیر آیات آفرینش انسان با خطاب بنی آدم و پاسخ ابهام های آن است. پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی و دلایل عمدتاً درون دینی، مسئله را مورد کاوش قرار داده است. بر پایه شواهد قرآنی، قواعد اصولی، لغوی، کلامی و دلایلی نظیر: حمل الفاظ آیه اول نساء بر معنای حقیقی، عدم امکان حمل الفاظ آیه بر معنای مجاز بدون قرینه، دلالت آیه بر کثرت نفسی، شمول خطابات شفاهیه در علوم، دلالت نفس واحده بر آدم×، معنا و مصداق «الناس» و خطاب بنی آدم به همه انسان ها، می توان نظریه انتساب آحاد بشر به حضرت آدم× را تقویت و استحکام بخشید.
صفحات :
از صفحه 163 تا 180
بررسی تفسیری استناد به آیه 165 نساء در نفی حجیت اهل بیت علیهم السلام
نویسنده:
حامد دژآباد ، محسن موسی وند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دگراندیشان دینی مسلمان در دو قرن اخیر، به نقد و پالایش میراث اسلامی پرداخته و مدعی مبارزه با خرافات شدند. نقدها و ادله گروه موسوم به قرآنیون، کمتر مورد توجه پژوهش های دینی قرار گرفته است. ازآنجاکه این گروه، ادعای مبارزه با خرافات را دارند، بسیاری از باورهای شیعی را به دلیل تعارض با قرآن، باطل و مردود دانسته اند که ازجمله آنها نقد مسئله امامت اهل بیت است. این جریان با تمسک به آیات متعددی از قرآن کوشید ه اند تئوری امامت شیعی را به چالش کشند و آن را عقیده ای مخالف قرآن معرفی نماید؛ چنان که برخی از آنان با استناد به آیه 165 نساء مدعی اند حجت الهی بودن ائمه در تضاد با مدلول این آیه است؛ زیرا در این آیه خداوند تنها پیامبران را به عنوان حجت های خویش معرفی کرده است. در نتیجه حجیت اهل بیت مخدوش است. این مقاله در تلاش است تا قوت یا ضعف استناد به این آیه را در نقد امامت، بررسی نماید. این تحقیق بیانگر آن است که این آیه هیچ دلالتی؛ حتی به صورت ضعیف، بر نفی حجیت اهل بیت ندارد و بدفهمی قرآنیون منشأ چنین خطای بزرگی است.
صفحات :
از صفحه 181 تا 190
تأمّلی در مصادیق علم پیامبر(ص) بر اساس آیۀ 113 سورۀ نساء
نویسنده:
علی احمد ناصح ، خدیجه امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفسّران در برداشت حقیقی از گزاره «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ‏» در آیۀ 113 سوره نساء اختلاف نظر دارند. توجه به علم پیامبر (ص) به مثابه موضوعی مهم، قدمتی همزاد با نزول وحی دارد و همواره مورد توجه اندیشمندان قرآنی بوده است. رابطه"علم" پیامبر (ص) با مسأله وحی و اجتهاد آن حضرت محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. جستار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی مراد خداوند از" علم " در گزاره مورد نظر است. با بررسی تفاسیر فریقین با گرایش­ها و روش­های گوناگون درباره مقصود خداوند از "علم" با دیدگاه­های متعددی مواجه می‏شویم که ‏می‏توان آنها را تحت 7 عنوان دسته­بندی کرد که عبارت است از: علم اولین و آخرین، علم به امور پنهان، احکام الهی، قوانین شرع و مکنونات ضمائر، تعلیم ویژه، دریافت صحیح تطبیق قواعد کلی بر موارد جزئی، عدم اطلاع از نزول وحی، علم لدنی. با توجه به سیاق آیه 113 سورۀ نساء دستاورد پژوهش بیانگر آن است خداوند به پیامبر(ص) قدرت استنباط قضایای کلی و تطبیق آن بر جزیئات امور از جمله قضاوت برای حل و فصل مسائل میان امت و بیان احکام کلی شریعت که نوعی تعلیم ویژه به آن جناب از راه وحی بود عنایت نموده است و این غیر از کتاب قرآن و حکمت است که در آیه به آن اشاره شده است. یکی از مصادیق بارز این علم، بینش ویژۀ پیامبر(ص) و عصمت آن حضرت می‏باشد که رابطه­ای تنگاتنگی میان این دو برقرار است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 66
واکاوی مفهوم «معاشرت به معروف» در آیه 19 سوره نساء و نقش آن در تکالیف حقوقی زوجین
نویسنده:
سعید سیدحسینی ، رسول محمدجعفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
منبع اصلی قاعده معروف «معاشرت به معروف»، امر قرآنیِ «و عاشروهنّ بالمعروف» است. با تحلیل واژگانی «معروف» پی می‌بریم که مراد از امر مذکور، معاشرت به نحو متعارف است، نه حسن معاشرت به‌معنای معاشرت با صفا و صمیمیت. آنچه این برداشت را تأیید می‌کند، تقابلی است که در قرآن میان رفتار به معروف و رفتار ضراری برقرار شده است. نویسندگان قواعد فقه برای ضرار دو تعریف عمده بیان کرده‌اند. برخی آن را به همان معنای ضرر، و برخی دیگر ضرار را به‌معنای ضیق و حرج ترجمه نموده‌اند. نتیجه این استنباط آن است که در زندگی زناشویی، ایجاد ضمانت اجرایی و مسؤولیت حقوقی ترک معاشرت به معروف، مشروط به معاشرت غیرمتعارف یا همان معاشرت ضراری است. در نتیجه، بر خلاف تعریفی که حقوقدانان از حسن معاشرت ارائه نموده‌ و آن را به‌معنای مهربانی و صمیمیت در خانواده دانسته‌اند، به اطلاق خود دارای ضمانت نمی‌باشد؛ مگر اینکه ترک حسن معاشرت به نشوز زوجین یا رفتار ضرری منتهی شود. این پژوهش، با هدف ارائه تعریفی جدید از قاعده معروف، پس از گردآوری منابع به شیوه کتابخانه‌ای، با روش توصیفی، به تحلیل مفهومی داده‌ها پرداخته است.
تحلیل تطبیقی آرای تفسیری فریقین دربارۀ محرمیت رضاعی بر اساس آیۀ 23 سوره نساء
نویسنده:
علی فارسی مدان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با توجه به آیه 23 سوره نساء یکی از اسباب محرمیت، رضاع (شیر دادن) است. پژوهش حاضر در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا آیه شریفه دلالتی بر مقدار شیر دادن در اثبات محرمیت رضاعی در تفاسیر فریقین دارد؟ نگارنده تلاش نموده این موضوع را از دو منظر؛ تفاسیر امامیه و تفاسیر اهل تسنن مورد مطالعه تحلیل تطبیقی قرار دهد. تفاسیر و فقه امامیه محرمیت رضاعی را از سه جهت، اثر؛ عدد و زمان بحث کرده‍اند اما تفاسیر و فقه اهل سنت از دو جهت اثر و عدد آورده‍اند. وجه مشترک فریقین، اثر است که در ایجاد محرمیت رضاعی مؤثر است. از اطلاق آیه نمی‍توان حکم به کمیت شیر در ایجاد محرمیت رضاعی داد و برای فهم حکم باید به اقوال و ادله فقها مراجعه نمود. مفسرین امامیه اقوال مختلفی همچون 1 بار، 10 مرتبه، 15 مرتبه و 15 شبانه روز ذکر کرده‍اند که در این میان عدد 15 مرتبه را تقویت نموده‍اند زیرا به "اثر" نزدیک است و اقوال دیگر دارای اشکالاتی است. مفسرین اهل تسنن به عدد و مقدار خاص معینی اشاره نکرده‍اند بلکه مفسرین و فقهای اهل سنت اقوالی همچون: مطلق شیر خوردن، 3 مرتبه، 4 مرتبه، 5 مرتبه و 10 مرتبه بیان کرده‍اند که در اینجا قول محکم و شاخصی وجود ندارد. نکته حائز اهمیت آن است، جستارها در تفاسیر شیعی و اهل سنت حاکی از آن است ادله ایشان در اطلاق‍گیری از آیه شریفه و مشخص نمودن کمیت شیر در محرمیت رضاعی ناتمام است و برای اثبات محرمیت رضاعی باید به روایات و کتب فقهی فریقین مراجعه نمود.
صفحات :
از صفحه 201 تا 235
يهوداي اسخريوطي، خائن يا فدايي عيسي (ع) تفسير «وَلكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ» از آية 157 سورة «نساء»
نویسنده:
حسين نقوي ، مرتضي صانعي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسيحيان بر اين باورند که عيسي(ع) به‌صليب رفته و کشته شده است. مسلمانان در مقابل، بر اين باورند که او به‌صليب نرفته و کشته نشده است. اناجيل، يهوداي اسخريوطي را که يکي از حواريون است، خائن معرفي کرده است و برخي مسلمانان نيز متأثر از اناجيل، يهوداي خائن را کسي دانسته‌اند که به‌شکل عيسي(ع) درآمده و به‌جاي او کشته شده است. ازاين‌رو اين نوشتار درصدد بررسي اين مطلب است که آيا يهودای اسخريوطي خائن به عيسي(ع) يا فدايي ايشان بوده است؟ اين پژوهش با استفاده از روش نقلي و تحليلي، ضمن اثبات بالا بودن ايمان حواريون و خائن نبودن ايشان، ثابت کرده است که يکي از حواريون، داوطلبانه فدايي عيسي شده و براساس منابع اسلامي و ارائة شواهدي از منابع مسيحي، به اين جمع‌بندي رسيده است که آن حواري، يهوداي اسخريوطي است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
بررسی عملکرد تفسیرالمیزان وتفسیرروح المعانی در انتقال مفاهیم الفاظ و عبارتهای چند معنایی در سوره های بقره، آل عمران، نساء و مائده قرآن کریم
نویسنده:
پدیدآور: ابوالفضل تاجیک استاد راهنما: حامد صدقی استاد راهنما: صغری فلاحتی استاد مشاور: سیدعدنان اشکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرآن معجزه بزرگ پیامبر اسلام و متنی فرابشری است، که پژوهشگران از جنبه‌های مختلفی آن را مورد بررسی قرار داده اند؛ تعدّد معانی برخی واژگان در قرآن و سطوح معنایی متعددی که برخی واژگان قرآنی دارند، در تمام مذاهب اسلامی پذیرفته شده است، گاهی یک لفظ در سوره ای از قرآن می تواند معانی متعددی را به خواننده منتقل کند، سطوح گوناگون معنایی در قرآن سبب شده گاهی مفسران برداشت های متعددی از یک آیه داشته باشند، اعتقاد به ساختار چندمعنایی بودن واژگان در شمار مهم‌ترین مبانی تفسیر قرآن است. بر این اساس، برای هر آیه، پس از گذر از معنایی ظاهری، می‌باید به معنایی درونی و لایه‌های بعدی معانی آیات توجه کرد. در این نوشتار پژوهشگرتلاش کرده است بستری فراهم سازد تا ضمن بررسی آیاتی که حاوی واژگان متعدد المعانی هستند، عملکرد علامه طباطبایی و علامه آلوسی را در دو تفسیر «المیزان» و «روح المعانی» در حیطه این نوع از واژگان، نشان دهد. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مواضع وجایگاههای چند معنایی های مهم دربرخی سوره های قرآن کریم و بررسی وتطبیق دو تفسیرمذکور ضمن بیان نقاط قوت و ضعف هردوتفسیرو بیان اصول درستِ قواعد وقرائن فهم معنا، به یک درک دقیق ویکسان برسد؛ بنابر این با روش توصیفی - تحلیلی با تکیه برمنابع کتابخانه ای تلاش نموده اهمیت کشف معانی ثانویه و تأثیرآن در فهم عمیق قرآن و نقش دوتفسیر"المیزان " و"روح المعانی" در انتقال معانی الفاظ وعبارتهای چندمعنایی را بررسی کند، و بیان نموده که این دو مفسراز چه روش و مبنایی برای فهم معانی الفاظ وعبارتهای چند معنایی درقرآن بهره جسته اند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که کشف معنای ثانویه، فهم و درک مطالب را برای مخاطبان قرآن آسان‌تر کرده، و در برخی موارد موجب گردیده احکام نادرست از متن قرآن برداشت نشود. به فراخور موضوع مورد مطالعه، تفسیر المیزان که دیدگاه های یک عالم شیعه اثنا عشری علامه طباطبایی به روش کلامی، و روح المعانی دربردارنده دیدگاه های یک عالم سنی علامه آلوسی به روش اشعری مورد واکاوی قرار گرفته، و مشخص شد علامه طباطبایی و علامه آلوسی فقط به معنای فرهنگ واژگانی کلمات اکتفاء نکرده اند بلکه معنای دوم و بیشتر را نیز برای برخی واژگان در نظر گرفته اند تا ترجمه ای درست و دقیق ارائه دهند و مخاطب را با مفهوم صحیح عبارت آشنا کنند. علامه طباطبایی و علامه آلوسی برای یافتن معنای مراد از علم لغت و تفسیر استفاده کرده اند.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 10 (النساء: 135 - المائدة: 5)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد دهم به تفسیر آیات 135 تا آخر سوره نساء و آیات 1 تا 5 سوره مائده پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 8 (النساء: 22 - النساء: 68)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد هشتم به تفسیر آیات 22 تا 68 سوره نساء پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 15