جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

ترجمه ماشینی: این کتاب به روابط شباهت تعریف شده در مجموعه ای با توابع می پردازد. توابع برای نگاشت عناصر مشابه به موارد مشابه مورد نیاز هستند. این کتاب ویژگی‌های اساسی ریاضی سازه‌ها را ارائه می‌کند که شامل توابع حفظ تشابه و منطق برای استدلال درباره شباهت‌ها می‌شود. متن ارائه شده خودکفا است. مفاهیم و نتایج از طریق مثال هایی که به صورت گرافیکی نشان داده شده اند نشان داده می شوند. این کتاب برای محققین مفید است، اما می توان از آن به عنوان متن فارغ التحصیل نیز استفاده کرد.

ترجمه ماشینی: این کتاب تلاش می‌کند تا برخی از پیشرفت‌ها و نتایج تحقیقات کنونی را در مورد تعامل منطق فازی و نظریه آشوب ارائه دهد. به طور خاص، این کتاب شامل مجموعه‌ای از بررسی‌ها، آموزش‌ها و مثال‌های کاربردی است که توسط برخی از کارشناسانی که در زمینه‌های بین‌رشته‌ای کار می‌کنند با تداخل منطق فازی و نظریه آشوب نوشته شده‌اند. محتوای کتاب شامل تعریف فازی آشوب، مدل‌سازی فازی و کنترل سیستم‌های آشوب با استفاده از هر دو مدل ممدانی و تاکاگی سوگنو، شناسایی مدل فازی با استفاده از الگوریتم‌های ژنتیک و طرح‌های شبکه‌های عصبی، پدیده‌های انشعاب و خودارجاعی در سیستم‌های فازی، فازی پیچیده است. سیستم‌ها و رفتارهای جمعی آن‌ها، و همچنین برخی کاربردهای ترکیب منطق فازی و دینامیک آشوب، مانند کنترل‌کننده‌های ترکیبی آشوب فازی برای سیستم‌های دینامیکی غیرخطی، و سیستم‌های رمزنگاری آشفته مبتنی بر مدل‌های فازی. این کتاب می‌تواند به عنوان یک مرجع مفید برای محققانی که در بین رشته‌های مرتبط، از جمله، به منطق فازی و نظریه آشوب، کار می‌کنند، باشد.

ترجمه ماشینی: هدف این کتاب ارائه یک رویکرد مدلسازی عدم قطعیت با استفاده از نوع جدیدی از مدل سیستم فازی از طریق "توابع فازی" است. از آنجایی که اکثر محققان سیستم های فازی با مبانی قوانین فازی استاندارد و ساختارهای سیستم استنتاج آنها بیشتر آشنا هستند، بسیاری از ابزارهای استاندارد رویکردهای مدل سازی سیستم فازی برای نشان دادن تازگی توابع فازی ساختاری متفاوت، قبل از معرفی روش های جدید، بررسی می شوند. برای دسترسی بیشتر به بحث ها، هیچ منطق فازی و دانش مدل سازی سیستم خاصی در نظر گرفته نشده است. بنابراین، خود کتاب ممکن است مرجعی برای برخی روش‌شناسی‌های مرتبط برای اکثر محققان در زمینه تحلیل‌های سیستم‌های فازی باشد. برای آن دسته از خوانندگانی که از نظریه های فازی اساسی آگاهی دارند، فصل 1، 2 باید به عنوان یک مطلب مروری در نظر گرفته شود. خوانندگان پیشرفته باید بتوانند فصل های 3، 4 و 5 را مستقیماً بخوانند، جایی که روش های پیشنهادی ارائه شده است. فصل 6 آزمایش های انجام شده بر روی مجموعه داده های مختلف را نشان می دهد.

ترجمه ماشینی: این جلد مقدمه ای در دسترس برای موضوع منطق فازی و چند ارزشی است که برای استفاده در دوره های کارشناسی ارشد و کارشناسی ارشد مرتبط مناسب است. متن با بحث در مورد مسائل فلسفی که منجر به منطق فازی می شود - مشکلات ناشی از زبان مبهم - آغاز می شود و با ارائه سیستم های منطقی به آن موضوعات باز می گردد. به دلایل تاریخی و آموزشی، سیستم های منطقی سه ارزشی به عنوان سیستم های میانی مفید برای مطالعه اصول و نظریه های منطق فازی ارائه می شوند.

منطق پیوسته تعمیمی از منطق کلاسیک به یک منطق با مجموعه مقادیر درستی بی‌نهایت مقداری است. بسیاری از نتایج منطق کلاسیک و نظریه مدلِ آن به منطق پیوسته تعمیم داده شده‌اند. منطق پیوسته نه تنها در بررسی و تحلیل خواص ساختارهای مباحث آنالیز ریاضی کاربردهای فراوانی دارد، بلکه باعث بوجود آمدن نگرش‌های جدیدی در نظریه مدل منطق کلاسیک نیز شده است.در مقاله حاضر مروری خواهیم داشت بر سیر تکاملی منطق پیوسته از روی منطق‌ِ چندمقداریِ لوکاسیویچ. سپس بعضی از مهمترین خواص اولیه منطق پیوسته را بیان می‌کنیم. در انتها با توجه به تحلیلی که از مفهوم پیوستگی در منطق پیوسته با توجه به مجموعه مقادیر درستی داریم، نوعی از منطق پیوسته که مبتنی بر نرم‌های مثلثی پیوسته است را معرفی خواهیم کرد. این موضوع به معرفی منطق‌های پیوسته‌ مبتنی بر منطق‌هایی مثل منطق گودل و حاصل‌ضربی می‌انجامد. در انتها به بررسی بعضی از خواص این منطق‌ها از جمله خاصیت فشردگی خواهیم پرداخت

عمدة مفاهیم اخلاقی کمالات وجودی هستند و کمالات وجودی مانند خود وجود مشکک و ذات مراتب (فازی) هستند. ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی، مهم‌ترین ویژگی دانش اخلاق است که باید در تفسیر گزارة اخلاقی لحاظ شود؛ به این صورت که نباید انتظار داشت متن اخلاقی تنها بر یک سطح ثابت از معنا دلالت کند. موضوع و محمول در گزاره‌های اخلاقی هر کدام سطوح متعددی دارند. نسبت میان این‌چنین موضوع و این‌چنین محمولی نیز تنها یک سطح ندارد، بلکه نوعی تناسب و تناظر یک به یک میان آن سطوح را ارائه می‌دهد؛ یعنی نسبت‌های متعددی میان سطوح متوالی موضوع و محمول بیان می‌کند. این استظهار بر اساس فهم ظاهریِ عرفی و ارتکازِ مقامِ تخاطب شکل می‌گیرد و از باب رعایت «مناسبات عرفی میان حکم و موضوع» است. بدون این نگاه فازی در تفسیر بسیاری از آیات و روایات دچار تکلف می‌گردیم و دفاع از بسیاری متون اخلاقی دشوار است. این مقاله در صدد ارائة یک روش تفسیری برای گزاره اخلاقی است و ذیل مقولة فقه‌الاخلاق می‌گنجد. دستاورد این مقاله گرچه کاملاً عرفی و ارتکازی است، از دید نوع مفسران و شارحان حدیث مخفی مانده است. البته اشاره‌ها و مؤیداتی برای آن در کلمات برخی از آنان دیده می‌شود.

نظریه مجموعه‌های فازی در سال 1965 توسط پروفسور عسکرزاده دانشمند ایرانی تبار استاد دانشگاه برکلی آمریکا عرضه شد. این نظریه از زمان ارائه آن تاکنون، گسترش و تعمیق زیادی یافته و کاربردهای گوناگونی در زمینه‌های مختلف پیدا کرده است . مجموعه‌های فازی نظریه‌ای است برای اقدام در شرایط عدم اطمینان. این نظریه قادر است بسیاری از مفاهیم و متغیرها و سیستمهایی را که نادقیق هستند، چنانچه در عالم واقع اکثرا چنین است ، صورتبندی ریاضی ببخشد و زمینه را برای استدلال، استنتاج، کنترل و تصمیم‌گیری در شرایط عدم اطمینان فراهم آورد. در این رساله که بر پایه مقاله تدوین شده است ما به نحوه استفاده از استدلال تقریبی معکوس می‌پردازیم بدین منظور که نتیجه (طرف دوم یک قاعده فازی) داده شده، مسئله مطرح شده انتخاب بهترین ورودی (طرف اول یک قاعده فازی) است که نتیجه مورد نظر را باعث شود که در اینجا ما از قاعده رفع تالی تعمیم یافته کمک خواهیم گرفت . در فصل اول به تعاریف اولیه مورد استفاده در رساله از جمله -t نرمها و -t هم‌نرمها و عملگرهای مربوط به مجموعه‌های فازی می‌پردازیم و همچنین در این فصل مروری بر منطق فازی و کلاسیک خواهیم داشت و روابط بین آنها را در منطق دوارزشی و فازی و ارتباط آنها با یکدیگر را مطالعه می‌نماییم. در فصل دوم استدلال تقریبی و استدلال تقریبی معکوس بررسی شده است . در آنجا این سوال مطرح می‌شود که اگر قاعده R:A--->B با تابع استلزام I مدلسازی شود آیا قاعده R*:not(B)-->not(A) هم با همان تابع مدلسازی می‌شود؟ بدین معنی که آیا رابطه I(a,b) I(1-b,1-a) (خاصیت تقارن عکس نقیض) برقرار است ؟ بنابراین چون استلزامهایی که دارای تقارن عکس نقیض هستند در استدلال تقریبی معکوس نقش مهمی را بازی می‌کنند در فصل سوم مفصلا به آنها می‌پردازیم. در این فصل -S استلزامها، -R استلزامها، -QLاستلزامها و ... معرفی می‌شوند و استلزامهایی که خاصیت تقارن عکس نقیض را دارا بوده و یا با داشتن شرایطی این خاصیت را بدست می‌آورند بررسی شده‌اند.

موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف) بررسی امکان تحقق پژوهش های جامعه شناختی در حوزه منطق؛ تصور می شود، منطق، به مثابه معرفت یقین آور، فعالیتی صرفاً انتزاعی که در اذهان عالمان رخ می دهد. بنابر این غیر قابل مشاهده توسط جامعه شناس هاست. هدف این پروژه: نشان دادن ماهیت ذاتاً اجتماعیِ فرایندی است که در آن گزاره ها به عنوان صادق ها در منطق تولید، پذیرفته و انتشار می یابند. اهمیت این پژوهش روشن کردن بُعد دیگری از فرایند ایجاد معرفت خصوصاً در حوزه منطق است روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه‌گیری، ابزار اندازه گیری ، نحوه‌ی اجرای آن، شیوه‌ی گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها: یافته‌های تحقیق: ابداع قضیه ای منطقی و تائید آن در جامعه علمی به هیچ وجه محصول فعالیتی انفرادی و انزوایی نیست بلکه، فرایندی اجتماعی است که مشاهده پذیر و قابل مشاهده است.

این رساله به بررسی نظام‌مند ساختارها و جنبه‌های استنتاجی منطق فازی، آن‌گونه که پتر هایک در کتاب ‎«‎فراریاضیات منطق فازی‎»‎ ارائه داده است، می‌پردازد. برخی نظام‌های‌ حساب گزاره‌ای که مقادیر صدق آن‌ها روی بازه‌ی اعداد حقیقی است به عنوان اعضایی از خانواده‌ی منطق‌های چندارزشی معرفی و مطالعه می‌شود. هدف، نشان دادن این مطلب است که منطق فازی، به عنوان منطق گزاره‌های نادقیق و مبهم نیز مانند سایر منطق‌های صوری، دارای بنیادهای صوری و دقیق است که اصول ریاضی و منطقی پشتوانه‌ی آن‌هاست. در واقع در این رساله تلاش می‌شود پیوندی میان مفاهیم بنیادی منطق کلاسیک و اصول منطق فازی برقرار شود لذا در ارائه‌ی نظام‌های منطق فازی همچنان مفاهیمی چون تابع صدق، قضیه‌ی استنتاج، بهنجاری و تمامیت وجود دارند که همگی گرچه با اندکی تفاوت ولی بر اساس همان مفاهیم آشنا و کلاسیک خود تعریف شده‌اند.

در این پایان‌نامه تمامیت قوی از نوع □ و◊ را در منطق وجهی گودل که روی مدل‌های کریپکی پایه‌گذاری شده است اثبات می‌کنیم که ‎در آن گزاره‌ها در هر جهان و رابطه‌ی دسترس‌پذیری بین جهان‌ها به طور نامتناهی در جبر گودل استاندارد [۱‚۰] ارزش دهی شده اند و به بررسی بعضی از عدم تقارن‌هایی که بین منطق‌های □ و◊ وجود دارد می‌پردازیم: در منطق نخست (□) مفهوم درستی به قاب‌هایی که رابطه‌ی دسترس‌پذیری آن‌ها دو مقداری است‏، فرو می‌کاهد و این منطق ویژگی مدل متناهی را ندارد. مفهوم درستی در منطق دومی (◊) نیازمند قاب‌هایی است که رابطه‌ی دسترس‌پذیری‌ آن‌ها حقیقتاً فازی باشد و این منطق ویژگی مدل متناهی را دارد. متناظرهای سیستم‌های وجهی کلاسیک D، T، S۴ وS۵ را نیز در نظر می‌گیریم. همچنین قضیه‌های تمامیت به زبان‌هایی که به یک مجموعه‌ی خوش‌ترتیب گسسته از ارزش‌های درستی نیز مجهز باشد گسترش داده خواهند‎ شد. ‏بازبرد اصلی این ‎‎‏پایان‌نامه [۶] می‌باشد.