گرچه بررسي حواس باطني از منظر معرفتشناسي كمتر مورد توجه قرار گرفته است و تفكيك ميان ساحت معرفتشناختي و وجودشناختي آنها مشكل به نظر ميرسد، اما در ميان انبوه
... مباحث، ميتوان مطالبي يافت كه صبغه معرفتشناختي دارند. اين نوشتار پس از تعريف «حس باطني» و طبقهبندي آن، نگاهي گذرا به «حس مشترك» و خزانه آن، و «خيال» و قلمرو و كاركردهاي آنها دارد و ادراك خيالي (تخيّل) را از ابعاد و ساحتهاي گوناگون، به ويژه از بعد خطاپذيري و خطاناپذيري، بررسي كرده است. در ادامه، به حافظه، قلمرو، كاركردها و ويژگيهاي آن ميپردازد و اعتبار آن را ارزيابي ميكند. به نظر ميرسد حافظه مولّد معرفت يقيني نيست، بلكه راه يا ابزاري ثانوي است كه معرفتها را حفظ و نگهداري ميكند و با يادآوري، آنها را در عرصه ذهن حاضر ميسازد. هرگاه كوچكترين ترديدي نسبت به نتايجي كه در ذهن داريم حاصل شود، ميتوان استدلالهاي آنها را مرور و ارزيابي كرد و در نتيجه، معرفت يقيني خود را تثبيت نمود. اگر صرفاً به حافظه استناد گردد و تنها بدان اكتفا شود، نميتوان از خطا ايمن بود.
بیشتر