جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
مفهوم انسان شناختی هگل از منطق [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joseph Carew: جوزف کارو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: "خوانش سنتی از منطق هگل این است که شرحی از عقلانیت کیهان است. برخلاف این خوانش، من نشان می دهم که هگل یک مفهوم "انسان شناختی" اصیل از منطق را توسعه می دهد که در تاریخ فلسفه نادیده گرفته شده است. بر اساس آن تصور، منطق است. مبنایی برای متافیزیک عقلگرایانه بدیع نیست، بلکه شرحی از هنجارهای عقلانیتی است که به طور غریزی در تجربه انسانی به عنوان شرط امکان آن عمل می کند. توضیح دهید که چگونه هگل منطق را به عنوان یک رشته بازاندیشی می کند.در فصل 1، من می پرسم که چگونه پدیدارشناسی هگل، کتابی که به آگاهی ما از اشیاء، خودآگاهی که اعمال ما را برمی انگیزد، دلیلی که علم مدرن را تحریک می کند، و روح غرب می پردازد. جوامع، ممکن است به عنوان مقدمه ای برای یک مفهوم جدید از منطق عمل کنند. من معتقدم که این تلاشی است برای اثبات، از طریق کاوش درونی از اصول اساسی. در ابعاد تجربه انسانی، عقلانیت در سرچشمه آن است زیرا شکل غریزی یا بیولوژیکی زندگی انسان است. در فصل 2، من نشان می‌دهم که چگونه پدیدارشناسی هگل از این طریق رسالت منطق را تغییر می‌دهد. اول، از آنجایی که ما نیاز غریزی داریم که تجربه خود را قابل درک کنیم، تجربه ما بر اساس ادعاهایی که به طور غریزی در سطح بدن خود مطرح می کنیم، در مورد اینکه آیا ادراکات ما درست هستند یا باید به خواسته های ما عمل شود، ساختار یافته است. (2) به وسیله جهان معنائی که به طور غریزی ایجاد می کنیم تا دنیای اطراف خود و خود را توضیح دهیم. ثانیاً، از آنجایی که ادعاها فقط در عمل اجتماعی دادن و درخواست دلیل قابل قضاوت هستند، ما همچنین نیاز غریزی به اجماع در مورد چگونگی درک جهان و عمل در آن داریم، که منجر به ظهور تجربی جوامعی می شود که جهان بینی های اشتراکی آنها از نظر تاریخی در طول زمان تکامل می یابد. در نتیجه، عقلانیت توصیف شده توسط منطق، ماتریس وجودی تجربه ادراکی، عملی، علمی و اجتماعی-تاریخی ما است. در فصل 3، «منطق عینی» هگل را بازسازی می کنم. به تبعیت از کانت، هگل در اینجا یک نظریه استعلایی از مقولات ارائه می دهد. این دسته‌بندی‌ها، که از «کیفیت» تا «واقعیت» را در بر می‌گیرد، هنجارهای پیشینی را تعیین می‌کنند که باید برای ما ارضا شود تا چیزی را به‌عنوان ابژه‌ای از نوع خاصی، مثلاً به‌عنوان نمونه‌ای از یک کیفیت (مثلاً قرمز) در نظر بگیریم. یک فرآیند خودشکوفایی (به عنوان مثال، جهان طبیعی یا اجتماعی به عنوان یک سیستم آشکار). به این معنا، مقوله‌ها نقشه‌هایی را برای جهان معنا ترسیم می‌کنند که تجربه انسان را زنده می‌کند. در فصل 4، من "منطق ذهنی" هگل را بازسازی می کنم، که منطق سنتی را به طور بنیادی به یک نظریه استعلایی از فضای متمایز انسانی دلایل تبدیل می کند: علایق ذهنی، اما عقلانی که ما را وادار می کنند و الگوهای ذاتی رفتار (تصور، قضاوت، و... استنتاج) که از طریق آنها آنها را دنبال می کنیم، هنجارهای پیشینی این فضا همان چیزی است که از جهان معنایی پشتیبانی می کند که تجربه ما در آن تحقق می یابد. به طور دقیق‌تر، منطق ذهنی فرآیند مفهوم‌سازی را توصیف می‌کند که ما را انسان می‌سازد، یعنی انسان‌های خردمند: موجودات زنده‌ای که نه فقط به طور ذهنی به بقا و تولید مثل، مانند سایر حیوانات علاقه‌مندند، بلکه بنا به ماهیت خود، به این موضوع می‌پردازند. جستجوی حکمت یا حقیقت"--
منطق الثاني
نویسنده:
نزار يوسف
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل
نویسنده:
محمد مشکات ,مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یک منظر مهم که از آن می توان رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل را مطالعه کرد، آن است که در آغاز به طور دقیق مساله پدیدارشناسی و هدف آن مشخص گردد و آن گاه رابطه پدیدارشناسی و منطق بر مبنای آن بررسی گردد. به یک لحاظ می توان گفت مساله پدیدارشناسی حقیقت معرفت یا شناسایی و هدف آن شناسایی مطلق است. پدیدارشناسی نشان می دهد که چگونه معرفت پدیداری چونان مسیر آگاهی طبیعی به شناسایی واقعی، که همانا قلمرو منطق است، منتهی می شود و چگونه معرفت طبیعی با این سفر دور و دراز خود دم به دم مراحل تکوین منطقه را پدید می آورد. برخی از موضوعات که در اینجا در راستای بحث مورد تامل قرار گرفته اند، عبارت اند از: پدیدارشناسی، منطق، آگاهی، معرفت، حقیقت، معرفت پدیداری، آگاهی طبیعی و علم.
صفحات :
از صفحه 129 تا 155
  • تعداد رکورد ها : 3