جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
مقام معنوی حضرت مریم (س) از منظر قرآن
نویسنده:
فاطمه سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برابری زن و مرد در دستیابی به ارزشهای اخلاقی و کمالات انسانی از اصول نگرشی اسلاماست .بنابراین اسلام ضمن حمایت از جایگاه و شخصیت انسانی زنمیان زن و مرد در دستیابی به درجات والای انسانی تفاوتی قائل نشده است . در همین راستا خداوند در قرآن کریم بالاترین ستایش ها را از حضرت مریم(س) به عمل آوردهو با ذکر اوصافی همچون : محدثه ، صدیقه ،مطهره ،قانته به ابعاد والای انسانی و برگزیدگی او اشاراتی داشته است.صاحب نظراندر مورد مقام اصطفای حضرت مریم(س) نظرات مختلفی ارائه داده اند . برخی ، چگونگی بار دار شدن مریم و ارتباط این رویداد را با نفخ روح الهی ، دلیل اصلی برتری آن حضرت می دانند . برخیدیگر معتقدند که اصطفای ایشان به جهت مقام نبوت بوده است .با ارائه چنین دیدگاه هایی می توان گفت موضوع نبوت زنان با سه رویکرد روبرو بوده است :1- زنان در دستیابی به مقام نبوت قابلیت ندارندو نبوت مختص مردان است .2-زنان می توانند به مقام نبوت دست یابند و مریم چنین بود .3- برخی دیگر هیچ گونه نظری ارائه نداده اند .در این پژوهش با بررسی ادله ی این صاحب نظران چنین برداشت می شود که زنان می توانند نبی باشند ؛ اما از آن جا که رسالت امری است اجرایی و مردمباید رهبر را تلقی به قبول کنند ؛ بنابراین حکمت باری تعالی اقتضا ء می کند که رسالت در اختیار مردان باشد ؛ اما این دلیل بر نقص معنوی زن نیستو خدشه ای به مقامایشان وارد نمی کند . در بخش پایانی با بررسی ابعاد نقش مادرانه ی مریم در پرورش عیسی (ع) چنین به نظرمی رسد که مقام و منزلت آن حضرت ، صرفاً به دلیل " مادر عیسیبودن" او نیست ، بلکه وی از آن جهت که بر گزیده ی خداوند و دارای صفت اصطفاء بوده ، مادر عیسی روح الله شده است . بنابراین مقام اصطفاء و بر گزیدگی آن حضرت ، بر مقام مادر عیسی بودن او ، برتری دارد .
مقایسه شخصیت حضرت عیسی مسیح (ع) در کتب عهد جدید و قرآن کریم
نویسنده:
علی بالنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با مقایسه شخصیت عیسی مسیح(ع) در عهد جدید و قرآن کریم نکات و اختلافات فراوانی بدست می‌آید که از جمله آنها: 1- مریم (س) در عهد جدید جایگاه برجسته ای جزاینکه فرزندی موعود را به دنیا آورده است، ندارد و در عقد شخصی به نام یوسف بوده است.امّا در قرآن کریم، مریم جایگاه ویژه ای دارد و از جمله اینکه، خداوند مریم را برگزید، پاک ساخته و برتمام زنان عالم برتری داده است. 2- عهد جدید؛ مسیح را با نامهایی چون پسر خدا و خداوند ذکر می کند که قرآن کریم به شدت آن را رد می نماید. 3 – بعضی از معجزاتی که در عهد جدید به عیسی مسیح (ع) نسبت داده شده است؛ مانند تبدیل آب به شراب و خشک کردن درخت سبز با سیمای ملکوتی و قرآنی عیسی (ع) در تضاد است. 4 -تناقضات آشکاری در عهد جدید وجود دارد ؛ تناقض در نسب نامه عیسی (ع) تا..... که اگر کتابی که منسوب به وحی است، دارای تناقض باشد فاقد اعتبار خواهد بود. 5-رفتارهای غیر اخلاقی؛ ظالمانه و خلاف عقل در عهد جدید به عیسی (ع) نسبت داده شده است؛ مانند رفتار نادرست با مادرش و شاگردانش و....... که مورد تایید قرآن نیست. 6 – از نظر عهد جدید عیسی (ع) دستگیر و مصلوب شد و بعد از سه روز زنده شد و به آسمان صعود کرد. اما از نظر قرآن کریم ؛ عیسی (ع) دستگیر و مصلوب نشد؛ بلکه به قدرت الهی امر بردشمنان عیسی (ع) مشتبه شد و خداوند عیسی (ع) را به سوی آسمان بالا برد.
نقدو بررسی حیات حضرت مریم و عیسی (ع) در بحارالانوار
نویسنده:
فائزه السادات خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان "نقد وبررسی حیات حضرت مریم و عیسیLدر بحارالانوار" با هدف استخراج ملاک و معیارهای علامه مجلسی در نقل قصص مربوط به آنان نگارش یافته است. هدف عمده این بوده است که با بررسی متن بحار در این بخش ها، و نیز با تأمل بر سایر آثار علامه مجلسی معیارهای ایشان در نقل داستان آن دو بزرگوار استخراج شود. گروه بسیاری از محققان معتقدند علامه در انتخاب روایات معتبر و بازشناسی آنها از احادیث ضعیف تلاشی نداشته و هر غث و سمینی را در بحارالانوار کنار هم گردآورده و به صحت و سقم محتوایی و درستی یا نادرستی نسبت آنها به معصومین توجهی نداشته است؛ حال آن که بر اساس تامل صورت گرفته در "بیان"ها و توضیحات علامه ذیل روایات این بخش های بحار، می توان به تطابق نداشتن پندار عمومی با واقعیت درباره چگونگی مواجهه مولف بحارالانوار با روایات پی برد. باید گفت علامه مجلسی، هم در مقام انتخاب و گزینش اخبار و هم در مقام تبیین محتوای آنها، بر طبق مبانی و اصول کلی و روش های خاص خود عمل کرده است؛ درواقع انتخاب روایات کاملا گزینشی بوده و علامه معیار ها و ملاک های خود را در جای جای بحارالانوار ارائه داده اند. از جمله این ملاک ها (که از بررسی بخش های مربوط به قصص این حضرات به دست آمده) این است که ایشان روایتی را مورد پذیرش قرار می دهند که موافق با ظاهر آیات قرآن کریم باشد، علامه همچنین برای رفع تناقض روایت با ظاهر آیه به ارائه توضیح و تفسیر ذیل خبر می پردازند. ملاک دیگر ایشان در تأیید روایت، کثرت بیان قول مورد نظر و انطباق آن با روایات متعدد و اخبار زیادی است که راجع به آن نقل شده است؛ در برخی موارد اگر چنین موضوعی، در ظاهر با مقبولات عقلی متعارض باشد، با شرح و توضیح به رفع تعارض می پردازد. علامه همواره سعی در جمع میان اقوال مختلف ذیل حدیث داشته و با جمع بندی به یک قول واحد اشاره می کنند. توجه به تقیه و ارائه دلایل مختلف برای حمل حدیث بر تقیه، پذیرش روایت به شرط موافقت با منقولات دیگر روایات معتبر و صحیح، بهره گیری از نظرات لغویان در مباحث لغوی متناسب با سیاق روایت، و توجه به اسرائیلیات و راویان آن ها و اظهار نظر صریح و قاطع در بطلان ایشان از دیگر معیارهای علامه مجلسی می باشد.
بررسی عناصر عرفانی در حکایات قرآنی (حضرت مریم، حضرت یونس، اصحاب کهف)
نویسنده:
سارا نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان، به عنوان راهی که از کشف و شهود به شناخت حق می‌رسد، در همه ادیان، پیروان، رهروان و موافقان خاص خود و نیز مخالفانی داشته است. در میان مسلمانان نیز این مکتب پیروان و موافقانی داشته است. هرچه از زمان طرح مباحث عرفانی در قرون اولیه دورتر می‌شویم، عارفان به ضرورت وضع اصطلاحاتی خاص، که مانع خلط مقصود ایشان با واژگان عرفی مردم و نیز اصطلاحات متکلمان و فلاسفه گردد، اقدام نمودند و به تدریج در عرفان عملی و نظری، اصطلاحاتی پدید آمد و سپس رساله‌هایی در این باب نگاشته شد. عرفای مسلمان در آثار و سخنان خود، ریشه آموزه‌های خود را در تعالیم اسلامی دانسته و برای اثبات سخن خود از آیات و روایات، شواهدی را بیان می‌نمودند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی این ادعای عرفا بود که آیا عناصر عرفانی، ریشه در متن مقدس قرآن دارد یا خیر؟ و نتیجه این تحقیق آن شد که بخش وسیعی از قرآن را حکایات و قصص قرآنی تشکیل می-دهند که برخی از آنها، حکایت‌های عرفانی است؛ از این رو بعضی از عارفان مسلمان به تفسیر و تأویل این حکایت‌ها پرداخته و در آن از عناصر عرفانی برای توضیح منظور خویش، که عمدتاً جنبه تأویلی دارد، بهره جسته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 4