کنش و واکنش روان آدمی در ادراک و تعقل که بیشک یکی از اساسیترین و کهنترین مسائل فلسفه است در فلسفه ارسطو عنوان عقل فعال را به خود اختصاص میدهد.این عنوان در
... ر جریان فلسفه بعد از ارسطو در دو دیدگاه طبیعی و اشراقی تفسیر میشود؛دیدگاه اول هر دو بعد فعال منفعل تعقل را در نفس انسان منطبع می داند و همانند تمامی موجودات جهان طبیعت،جریان تکامل روان آدمی را عبارت از خروج از حیثیت انفعال و وصول به بعد فعالیت میداند.در مقابل،دیدگاه دوم وجه انفعالی تعقل را به انسان اختصاص داده و وجه فعالیت را به مقام الوهیت ارجاع میدهد و فعلیت عقل را عبارت از افاضه و اشراق الهی میداند.علیرغم فاصله این دو دیدگاه در مورد مرجع فعالیت عقل،هر دو دیدگاه به ناچار بر این امر اتفاق نظر دارند که جریان تعقل خارج از اراده و قصد انسان بوده و در نتیجه،تکامل نظری نفس انسان امری غیر ارادی و جبری است.برخلاف این دو تفسیر مرسوم،فلسفه مشائی اسلامی-فارابی و ابن سینا-با ارجاع وجه فعالیت عقل به دو اصل استعداد پدید آمده توسط جوهر مفارقی به نام عقل فعال و همچنین قصد و اراده انسان موفق میشوند دیدگاه سومی را در نظریه عقل فعال ارائه کنند که علی رغم قول به تأثیر عامل مفارق در روند تعقل،ارادی بودن تعقل و قصدی بودن تکامل نظری نفس انسان را تبیین نماید.
بیشتر