جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
تحلیل نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا محمودکلایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مشخص ساختن کارکردهای عقل و ایمان در ارتباط با معارف و باور های بشر، از چالش برانگیز ترین مسائل پیش روی اندیشمندان در طول تاریخ بوده و همچنان از مسائل اساسی در حوزه فلسفه دین و کلام جدید است. یکی از مهمترین حوزه های مواجهه و رویارویی این دو عنصر با یکدیگر مربوط به مسئله سنجش عقلانی متعلقات ایمان است. برخی از اساسی ترین پرسش های مربوط به این حوزه عبارت است از این که عقلانیت بشری یا معرفت عقلانی به چه معنا است و محدوده عملکرد آن کدام است؟نسبت هر یک از عناصر عقل و ایمان، با معارف بشری چیست؟آیا اعتقاد ما به گزاره های دینی که متعلق ایمانند، داخل در حوزه فعالیت عقل خواهد بود و آیا می توان برای عقل نقشی در موجه ساختن و سنجشِ صدقِ ایمان دینی قائل شد؟قدیس آگوستین(354-430م) که در زمره آباء کلیسا در غرب به حساب می آید و ملاصدرا(1571-1641م) که از بزرگان جریان فلسفه اسلامی در شرق است، هر دو از جمله افرادی هستند که عمیقاً به این مسئله توجه داشته و برای یافتن پاسخ مناسب در تبیین رابطه عقل و ایمان کوشیده اند.در پژوهش حاضر این مسائل را در اندیشه این دو متفکر پیگیری خواهیم کرد.
تفسیر موضوعی "علم" در قرآن کریم با رویکرد انسان شناسی فرهنگی
نویسنده:
علی دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استفاده از هدایت قرآن کریم در عصر کنونی نیازمند ترجمه آن به ادبیات کنونی ماست. در این راستا یکی از عرصه‌های تفسیری استفاده از رویکرد و ادبیات علوم انسانی در فهم معانی واژگان و آیات قرآنی است.در این پایان‌نامه معنای علم به عنوان یکی از معانی محوری قرآن کریم با رویکرد انسانشناختی بررسی می‌شود. اینکه علم فارغ از معانی پسینی در خود قرآن کریم به چه معناست و انسان در چه فرایندی به علم دست یافته و عنوان عالم می‌گیرد، مسأله‌ای است که با کمک رویکرد و نظریاتی از رشته انسان‌شناسی می‌توان بدان اندیشید.در یک تحلیل انسان‌شناختی می‌توان نظام علمی جوامع مختلف بشری را با تقابل بین انسان‌محوری و کلام‌محوری بررسی و دسته‌بندی کرد. نظام علمی جامعه عرب عصر نزول نظامی انسان‌محور بوده و به تبع دانشی که قرآن کریم از آن سخن می‌گوید در همین فضا قابل مطالعه است. در این فضا به انباشت و توسعه کلام به عنوان محصولات معرفتی اهمیت داده نمی‌شود، بلکه هدف علم در شکل‌گیری شخصیت انسانی دیده می‌شود، چنانکه منشأ علم نیز نه از تلفیق کلامی با کلامی دیگر و استنتاج کلامی جدید بلکه از تجربه زیسته بشری حاصل می‌شود.در تحلیل دیگر با کمک مبحث رسانه‌های سرد و گرم از نشانه شناسی، فرهنگ جوامع بشری را از حیث میزان سهم سخن و عمل در فرایند تعلیم دسته بندی می‌کنیم. کم‌گویی و آموزش عملی در فرهنگ عرب عصر نزول غلبه داشته و قرآن کریم نیز بر تطابق و موازنه بین سخن و عمل تاکیدی ویژه دارد.در ضمن ما برای درک بهتری از معنای تاریخی ماده علم و رسوبات معنایی آن در ذهن زبانی ناخوداگاه جامعه عرب، فصلی را به ریشه شناسی ماده علم در زبان های سامی اختصاص دادیم. در این فصل شکل گیری معنای علم را حاصل تطور معناهایی چون دیدن، تصویر، نشانه و... دانسته ایم.
مراتب خلود در قرآن و روایات و مقایسه نظرات کلام جدید باآن
نویسنده:
محسن علی نجیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از صفاتی که قرآن کریم برای اهل بهشت و دوزخ مطرح کرده است خلود و جاودانگی است. خلود در بهشت با فضل الهی قابل توجیه است اما خلود در دوزخ موجب طرح شبهاتی گردیده است از آن جمله جاودانگی عذاب مقید به وجود آسمانها و زمین شده؛ و نیز تناسب کیفر با گناهِ عاصی با توجه به عمر محدود انسان.در این تحقیق چهار مرتبه برای خلود قایل شده و بررسی شده است.
امامت در عینیت جامعه از دیدگاه نهج البلاغه
نویسنده:
محبوبه بنی اسد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژ? امامت در اصل به معنای مطلق «پیشوایی» است و در فرهنگ اسلامی ـ سیاسی شیعه، بیشتر بر مصداق خاصی از آن اطلاق می‌گردد و آن رهبری عالمانه، دردمندانه و دلسوزان? امّت، در تمام شوون اجتماعی، چه فکری، چه سیاسی و ... است. و مفهوم حرکت و پیش‌روی، پیش‌گامی و پیشاهنگی در خطّی که مردم حرکت می‌کنند، در کلم? امام وجود دارد. امام گوهر یکتاى روزگار خویش است، و امـامـت ، عهد و پیمانى است بین خداوند عزّوجلّ و مردانى که از پیش، براى این امر عظیم مشخّص شده‌اند.این عقید? بنیادین در میان مباحث اساسی کتاب جامع، واقعگرا و روشنگر نهج البلاغه که خود از زبان یکی از حلقه های زنجیر? الهی امامت صادر شده، دارای مقامی درخور است و حضرت در تبیین این شاهرگ حیاتی جامع? اسلامی بسیار کوشیده‌اند. تتبّع زوایای مختلف امامت در نگر? قرآنی امام علی (علیه السلام) گویای رابط? عمیق نهج البلاغه با قرآن است و پژوهشی است در مسأل? امامت، با رویکردی جدید که کارکرد امامت، به عنوان عنصر حرکت دهند? امّت در متن اجتماع را بازگو می‌نماید.امامت از دیدگاه نهج‌البلاغه بصورت یک مفهوم یک بُعدى مطرح نمی‌شود، بلکه مجموعه‌ای پیچیده، چند‌بُعدى و تشکیل‌یافته از عناصر مختلفى است که تا هم? آن ابعاد و عناصر در جامعه عینیت نیابد، امامت به معنى واقعیش در امّت پیاده نخواهد شد امامت، ازسویی در ساختاری پیچیده و حسّاس، با امّت مرتبط می‌شود و از دیگر سو در ابعادی پیچیده‌تر، با خداى جهان‌آفرین ارتباط پیدا می‌کند.منشأ امامت مطابق نصوص قرآن و روایات به ویژه نهج البلاغه، الهی است و علم اراد? بشری را راهی در آن نیست. این ویژگی مکتب تشیع را نشان می‌دهد که رابطه امت با آسمان را از طریق امام، وحیانی دانسته است. برهمین اساس تمسّک به دو ثقل جدائی ناپذیر قرآن و عترت ـ که ثقل اکبر برنام? سعادت است و ثقل اصغر پیاده کنند? دستورات وحیانی ـ و حفظ این دو گوهر گرانسنگ، ضامن نجات بشریت از وادی اوهام و ضلالت است، بویژه اینکه در نهج البلاغه خصائصی برای امامان معصوم که از سلال? پاکان عالمند، برشمرده شده ـ از حجّت و نعمت و رحمت ربّ العالمین بودن ایشان گرفته تا هدایت و علم و کمالات و فضایل خاصّه ای که این ترجمان های والای وحی ربّانی در خود دارند ـ است. با کنکاش در جایگاه امام در عینیت جامعه از نگاه نهج البلاغه، این حقیقت را درمی‌یابیم که جامعه بدون امام به جائی نمی‌رسد و چنانچه امام وارسته ـ ای که عملکردش تداوم حرکت بیدارگرایان? انبیاست ـ نباشد وحدت، عدالت، امنیت، معنویت، قداست و بسیاری دیگر از مفاهیم بلند از جامعه رخت برمی بندد.اگر حضور و عملکرد حکیمانه و عالمان? امام به عنوان قطب و کانون استوار اجتماع و عنصر محرّک آن در صحنه های مختلفی که در اجتماع بروز می نماید از سویی و ذکاوت، بصیرت، واقع نگری و آینده نگری های ایشان و هم چنین سیاست های صحیح اتخاذ شده از جانب ایشان با چاشنی اقدام جسورانه و مقتدرانه در رویارویی با انحرافات و فتنه های بزرگ در عرص? اجتماعاز دیگر سوی نباشد، امّتیان سرگشته و گم کرده راه، بی هیچ پناهگاه مستحکمی که بدو روی آرند و هیچ معیار و میزان تمام عیاری که اقوال، رفتار و کردار وی را سرلوح? خویش ساخته و بعنوان سمبلی کمال و تمام به وی تأسّی جویند، می‌مانند. امّت و امامت نظامی اجتماعی را تشکیل می دهند؛ نظامی الهی، خدامحور، متحد، هماهنگ و هم‏ مسلک. ستون فقرات چنین نظام والا و ارزشمندی را دیانت و عدالت تنظیم می‏نماید، امام و رهبر قطب الهی حرکت چنین اجتماعی است، هم? حرکت‏ها، ایده‏ها، آرمان‏ها در سمت و سوی اراد? انسانی والا و الهی به نام امام و رهبر است. در این نظام امام و مردم در برابر هم ملزم به رعایت حقوقی هستند که ضامن بقای آن‌هاست. از جمله حقوق امام بر امت، حق شناخت حجت زمانه، مودت و ولایت نسبت به او و اطاعت بی چون و چرا از اوست. تمامی مواردی که در سطور پیشین برشمردیم با تتبّع و تفحّص در کتاب ارزشمند نهج البلاغه و با بهره گیری از بارقه های کلام قرآنی مولا به دست می آید. در پایان بیان این نکته ضروری به نظر می رسد کهبا بررسی نقش اهل بیت (علیهم السّلام) در عینیّت جامعه،به مدل و سبک رفتار آنان می توان در جامع? کنونی تأسّی کرد و تبیین آن را به مهمترین آبشخور مفاهیم بلند قرآنی یعنی نهج البلاغه، این کتاب جاودان? روشنگری که در واقع تفسیر آیات روح بخش کلام الله است، سپرد
التناوب فی الفعل و دوره الدلالی فی القران و انعکاسه فی ترجمه فولادوند
نویسنده:
زینب محمدطاهرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تناوب اصطلاحی جدید است که توسط زبان شناسان در عصر جدید ظهور کرده است، بحثی سبک شناسی است و از مهم ترین مباحث در علم سیاق به شمار می آید، بحثهایی از آن در کتابهای قدیم نزد نحویان و بلاغیان وجود دارد نمونه هایی از آن در قرآن و شعر عرب وارد شده است و شامل تناوب بین افعال، اسماء و حروف می شود. معنایش در کلام روشن نمی شود مگر از خلال علم سیاق و دلالت. تا زمانی که خارج از سیاق باشد از ارزش بلاغی برخوردار نیست، در علم صرف، نحو و بلاغت وارد شده است، بین دو مدرسه کوفه و بصره در آن اختلاف نظر وجود دارد. ناعوم چامسکی، زبان شناس معاصر در آثارش در زمینه ی نحو تولیدی تحویلی به آن پرداخته است. این مبحث به دایره گسترده و اهمیتی که دارد از ارزش بلاغی برخوردار است.
بررسی اخلاق خبر رسانی ازمنظر آیات وروایات
نویسنده:
حمیده سادات خاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:خبررسانی یکی از رگهای مهم و حیاتی جامعه و تأمین کننده نیاز انسان به اطلاعات است. در عصری زندگی می‌کنیم که حجم برق آسای اطلاعات و اخبار در کنار توزیع ناعادلانه آن با نام نظم نوین جهانی اطلاعات و اخبار، جریانی هدفمند و کنترل شده‌ای را برای کل جهان رقم میزند. در این میان فقر شدید ارزش مدارانه و اخلاقی در جریان خبر رسانی عصر جدید کاملاً محسوس است تا جایی که اصول و قوانین مدون ارتباطی که خواستگاه و ریشهای غربی دارد با همان بسته‌بندیِ برخواسته از ایدئولوژی غربی و نسبی گرایی اخلاقی، به همه کشورها صادرمیشود؛ اما وظیفه جامعه دینی جذب علم و دفع معایب آن است؛ با بازنمایی علم ارتباطات بر طبق فرهنگ دینی و بومی، می‌توان علوم جدید را بر مبنایی صحیح و جهانی پیرایش و کاربردی نمود. مبنای جهانی را میبایست از یک دیدگاه فراگیر گرفت و آن مبنای مطابق با فطرت اسلام است. منشور اعتقادات و اصول ارزشی دین اسلام را در کلام وحی و مفسران حقیقی‌اش می‌توان یافت. دیدگاه قرآن کریم و روایات ائمه معصومین:: درباره اخلاق خبر رسانی و ارائه اصول و معیارهای اساسی برای بالنده شدن این عرصه است. محقق با شیوه تحلیلی و با طرح این سئوال که از منظر قرآن و معصومین: اخلاق خبر رسانی چگونه است و چه ویژگی‌هایی دارد؟ با بررسی تفاسیر و کتب حدیثی به بررسی دیدگاه قرآن و روایات در رابطه با اخلاق خبر رسانی پرداخته است. در این رساله ابتدا به کلیات پرداخته شده وسپس «واژگان کلیدی» چون اخلاق و خبر و اهمیت و ارزش‌ها و نظریه‌ها و مکاتب پیرامون هر یک به طور مبسوط شرح داده شده. در این قسمت بیان گردید که مقصود از اخلاق در این رساله، همان سجایا و صورت باطنی انسان است که در فعل اختیاری انسان ظهور می‌کند و دارای مراحل و مراتبی است، اخلاق اعم از اخلاق حسنه و رذیله است اما آنچه مد نظراین رساله است «اخلاق حسنه» می‌باشد. مفهوم خبر رسانی نیز شامل کوشش‌هایی برای کسب، جمع آوری و تدوین و انتشار به موقع اطلاعات می‌شود، بنابراین خبر رسانی بیشتر ناظر به «نحوه ارائه خبر» است. در ادامه جایگاه اخلاق در خبر رسانی گفته شد، رابطه این دو مفهوم در بُعد علمی و رفتاری به دو صورت «اخلاق خبری» و «خبر اخلاقی» در خبر رسانی می‌انجامد. سپس اصول و ارزش‌های اخلاق خبر رسانی از دیدگاه آیات و روایات در سه محور بررسی شده: 1) اخلاق مربوط به مخبر، 2) اخلاق شیوه خبررسانی، 3) اخلاق محتوای خبر، پژوهشگر در ادامه ملاک‌های قرآن و روایی را برای خبر رسانی در ذیل هر محور بیان می‌دارد. مهم‌ترین نتایج حاصل از این پژوهش آن شد که چنانچه رسانه در خبررسانی به اصول و قواعد اخلاقی به دست آمده از قرآن و روایات پایبند باشد، اولاً: خبر آن از پایایی و پویایی فرا زمانی و فرا مکانی برخوردار می‌شود به گونه‌ای که خبر به تنهایی می‌تواند رسانه خودش باشد و ثانیاً: اعتماد مخاطب که بزرگ‌ترین سرمایه رسانه است به این ترتیب به حداکثر می‌رسد. تأمین شدن این غایات در گرو آن است که مجموعه اصول اخلاقی در خبررسانی قرآنی و روایی به طور هماهنگ وسیستماتیک در ارائه خبر مورد توجه و کاربرد قرار گیرد تا بتواند خبررسانی را به خبررسانی برخواسته از دین تبدیل کند.
بررسی و مقایسه ی تطبیقی مفهوم خلقت در عرفان ابن عربی و دین زرتشت
نویسنده:
سحر میرقاسمی مهرنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فصل سوم:فصل سوم هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی ابن عربی برای درک مفهوم خلقت در عرفان ابن عربی باید به فهم عقاید او در باب هستی شناسی و جهان شناسی بپردازیم ومهم ترین مسئله در باب آفرینش مبحث تجلی و اسماء و صفات است که در این فصل به توضیح این مباحث خواهیم پرداخت.3 – 1 - شرح حال ابن عربی (ولادت، وفات، خانواده، القاب و کنیه‌ها)نام کامل شخصیت مشهور و نامی (ابن عربی) آن گونه که از برخی آثار مهم و معتبر برمی‌آید ابوبکر محمد بن علی بن احمد بن عبد الله بن حاتم طائی است. وی در شبی خاص یعنی دوشنبه هفدهم ماه رمضان المبارک که فرقه ی اسماعیلیه آن زمان را «عید قیامت» می خواندند متولد شد به سال 560 ق تولد او در شهر مرسیه یکی از شهرهای اندلس (اسپانیای کنونی) اتفاق افتاده خانواده ‌ی او نیز همگی از نامداران روزگار به حساب می آمدند و از مکنت و جاه ظاهری و باطنی به حد کفاف برخوردار بودند. آن هنگام که ابن عربی پا به عرصه‌ی وجود گزارد صاحب خلافت المستنجدبالله بود (محمدی، 1381: 28) وی در خانواده‌ای به دنیا آمد که همه در علم و تقوا و زهد نامی و معروف بوده‌اند. پدر او از علمای حدیث و فقه و اهل زهد و سلوک عارفانه بوده و با ابن رشد فیلسوف بزرگ اندلس دوستی داشته و همین دوستی و رفاقت سبب شده که بنا به درخواست ابن رشد میان او و ابن عربی که نوجوان بود، ملاقاتی صورت گیرد. در هشت سالگی همراه خانواده‌ی خود به شهر اشبلیه، پایتخت اندلس می‌رود و تا سال 598 ق در آن جا می ماند. در همان شهر به آموختن قرآن، حدیث و علوم دیگر می پردازد و در علم و دانش به شهرت می رسد. مطابق گفته‌ی خودش از کودکی مورد عنایات الهی بوده و تجارب خاصی در عرصه‌ِ کشف و شهود عارفانه به دست آورده است. از دوران جوانی یعنی سال 580 رسماً وارد راه و رسم تصوف می‌شود و سخت به سعی و کوشش می‌پردازد (ماهیار، 1390: 13). مادرش نیز بانوی متدینی بود که زنان عارفه به مقامات معنوی او غبطه می‌خوردند (اولوداغ، 1384: 89).چنان چه که ابن عربی در «الفتوحات المکیه» بیان می کند نسبت مادری او نیز به یکی از انصار رسول خدا می‌رسیده است. جد اعلای ابن عربی حاتم طایی مرد بزرگوار و بخشنده‌ی سرشناس عرب بود و او از نوادگان عبدالله بن حاتم، برادر صحابی جلیل‌القدر «عدی بن حاتم» بوده است و پدر ابن عربی نیز از بزرگان فقه و حدیث و از اعلام زهد و تصوف بوده است. که ابن عربی ایشان را از متحققان در منزل انفاس می داند. ابن عربی ادعاهای عجیبی داشت از جمله دعوی معراج روحانی اوست (مکارم شیرازی، 1377: 22). هم چنین ابن عربی دو دایی نیز داشت که هر دو طریق زهد را پیمودند. یکی یحیی بن یغان که تخت فرمانروایی خود در تلسمان را رها کرد و دومین دایی او «ابومسلم خولانی» بود که از بزرگان اهل زهد و عبادت به شمار می‌رفت. اما نخستین همسر محی الدین، مریم بنت محمدبن عبدون نام داشت که این بانو در تحول معنوی ابن عربی تاثیری عظیم داشته و او را به زهد و دین و معرفت کشانیده است و ابن عربی در نوشته‌های خود از او به احترام نام می‌برد و اما همسر دیگر ابن عربی فاطمه بنت یوسف بن یوسف نام داشته است و در برخی منابع هم آمده است که ابن عربی در اواخر عمرش با بیوه ی دوست خود «مجدالدین اسحاق» پدر صدرالدین قونوی» نیز ازدواج کرده است. هم چنین ابن عربی دو پسر به نام‌های «سعدالدین» و «عمادالدین» داشته و نیز دختری به نام زینب داشته که از اوان طفولیت به مقام کشف و شهود نایل آمده و به مسائل شرعی عارف بوده است. ابن عربی گویا دو دختر دیگر هم به نام‌های «دنیا» و «سفری» داشته است که به دست خود بر آنان خرقه‌ی ادب و تصوف پوشانده است (مظاهری، 1378: 83).او در سن سی سالگی اسپانیا را ترک گفت و به تونس و مکه و بغداد و حلب و موصل و آسیای صغیر سفر کرد تا این که در دمشق رحل اقامت افکند و سرانجام در همان شهر زندگی را بدرود گفت (حقیقت، 1370: 128). وی در سن 78 سالگی در شب جمعه بیست و هشتم ماه ربیع‌الآخر سال 638 ق برابر با 16 نوامبر سال 1240 میلادی در شهر دمشق در خانه‌ی قاضی محی‌الدین محمد، ملقب به زکی الدین در میان خویشان و پیروانش از دنیا رفت جسد او در قریه‌ی صالحیه در دامنه کوه قاسیون در مقبره‌ی خصوصی قاضی محی الدین دفن شد(بدیعی، 1384: 45). بعدهادر کنار مدفن او مسجدی بنا شده و امروزه مزار او در سرداب همان مسجد با ضریح کوچکی که روی آن نهاده شده زیارتگاه اهل دل است (ماهیار، 1390: 62). ابن عربی هم در زمینه‌ی علم و دانش و هم در ساحت کشف و شهود عارفانه، از بسیاری از علماء و مشایخ روزگار خود بهره‌مند می‌شود او مطالعات و تأملات بسیار وسیعی داشته و با همه‌ی مذاهب، عقاید و نحله‌ها و فرقه‌های دوران خود آشنا بوده و هر چه از آن‌ها نقل می کند مستقیم از قائلان به آن‌ها شنیده است (ماهیار، 1390: 63). ابن عربی از لحاظ نظرهای فقهی خود، به ظاهریان تعلق داشته و منکر «رأی و قیاس» و تقلید بوده ولی «اجماع» را قبول داشته او عقاید ظاهریون را در مسائل فقهی به وضع عجیبی با تعبیر باطنی و تأویل ایهامی قرآنی که در این زمینه کار را به حد افراط می‌رساند تلفیق می‌کند. او در الهیات از مکتب ظهیری متابعت می کرد و عارف وحدت وجودی بوده است. ک. بروکلمان می‌گوید: در عرفان هیچ کس لگام تونس تخیل را ماننده او رها نکرده است (حقیقت، 1370: 128 - 129). مهم‌ترین مشخصه‌ی محی الدین در فرهنگ اسلامی دو چیز است: یکی اصل وحدت وجود و دیگری ایجاد زبان خاص که نمایش‌گر نوعی جهان‌بینی معین و بی سابقه است. دیگر ویژگی های کار او در متن این دو خصوصیت انحلال‌پذیر است. ابن عربی جزء معدود اشخاصی است که القاب بسیار دارد برخی که از باورمندان او بوده‌اند القابی خوش و عالی به او نسبت داده‌اند و برخی که با وی دشمنی داشته‌اند بدترین القاب ممکنه را نصیب وی کرده‌اند و لذا برخی و بیش‌ترین افراد او را محی‌الدین دانسته‌اند و برخی نیز که بسیار نادرند وی را «ماحی‌الدین» و «ممیت‌الدین» که به معنای از بین برنده و نابود کننده دین است نامیده‌اند (محمدی، 1381: 136 ). از جمله محی‌الدین، مربی العارفین، امام التحقیق، العارف الکبیر، محدد العلقه الحنیفیه، الشیخ الکامل المکمل، سلطان العارفین، الولی و العارف الحقانی، اکابر العارفین، شیخ الشیوخ و غیره می‌نامند (بدیعی، 1384: 144).3 – 2 - ابن عربی عالی ترین شارح عرفان اسلامی و مبتکر عرفان نظریابن عربی مبتکر عرفان نظری است به همان معنا که ارسطو مخترع منطق می‌باشد. بدین صورت گرچه اصول و مبانی و مسائل عرفانی پیش از ابن عربی به وسیله‌ی عرفای دیگر کم و بیش مطرح شده بود اما ابن عربی بود که آن مطالب پراکنده را در یک نظام کاملاً متحد و منسجم تدوین کرد و به گونه‌ای که پس از وی همه بزرگان این فن از نظام تعالیم وی پیروی کرده و به شرح و بسط آن پرداخته‌اند (یثربی، 1387: 182). اولین بار با ظهور ابن عربی در عرصه‌ی عرفان اسلامی بود که عرفان به صورت یک علم، جایگاه ویژه‌ی خود را در میان علوم پیدا کرد و به شکلی کاملاً منسجم و مدون و قابل تعلیم و تعلم که شایسته ‌ی تأملات تحقیق نظری بود جلوه‌گر شد. محی الدین عقاید متصوفه را که تا زمان وی به صورت ضمنی در گفته‌های شیوخ طریقت مندرج بود، به صورت صریح و آشکارا تنظیم کرده است. وی به این ترتیب عالی ترین شارح عرفان اسلامی به شمار می‌رود چرا که به وسیله‌ ی ابن عربی است که جنبه‌ی باطنی اسلام صریحاً بیان شده و مرزهای جهان معنوی آن به شکلی در روشنی قرار گرفته است که لااقل از لحاظ نظری برای هر کس که عقل و هوش کافی داشت راه باز شد که در طریق سلوک قدم گذارد و نظریات عرفانی را عملاً بیازماید و به حقیقت آن‌ها دست یابد (نصر، 1371: 108 - 107). دستیابی به تفسیر صریح از تفکرات ابن عربی کار مشکلی است شاید صحیح‌تر این باشد که بگوییم وی بیش از آن چه که یک عارف مجذوب باشد یک نابغه در نظم دادن به نظرات و تفکرات عرفانی بود. تا نظام تفکر عرفانی منسجمی را در اختیار آیندگان قرار دهد (شیمل، 1384: 432). بدین ترتیب ابن عربی افکار و عقاید گوناگون و پراکنده‌ی صوفیه را که نتیجه‌ی سیر و سلوک معنوی و تفسیر باطنی بود، نظم و سامان بخشیده و به صورت علمی و موّجه و سازگار با تعالیم شرعی تدوین و تبیین کرد تا طالبان حقیقت را متوجه حقیقت باطنی تصوف که همان حقیقت شریعت اسلام است بنماید و آنان را از افتادن به مهالک خطرناکی که در گرو روی آوردن به ظواهر فریبنده‌ی سست و بی بنیاد است برهاند (عفیفی، 1362: 590 - 589).3-3-آثار ابن عربی (فهرست کتب و رسالات ابن-عربی) ابن عربی را پرکارترین نویسنده‌ی جهان اسلام با آمار 511 عنوان کتاب و رساله معرفی کرده‌اند. (تحریر-چی، 1380: 11) در این جا به سبب عدم گنجایش از ذکر نام آن‌ها خودداری می شود و برای نمونه فقط به نام چند رساله معروف از وی اشاره می کنیم: -
بررسی حیات در فلسفه، کلام، قرآن و روایات
نویسنده:
مریم عباس آباد عربی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان و فلاسفه بر این عقیده‌اند که حیات صفتی است که به خاطر آن صفت، موجود می‌تواند ادراک و فعل داشته باشد. اما آنان تذکر می‌دهند که علم و قدرت از نظر مفهومی غیر از مفهوم حیات می‌باشد. قرآن هم این تشخیص را تأیید کرده و هم‌چنین در آیات و روایات، فلسفه و کلام، این صفت به خداوند نسبت داده شده است. فلاسفه و متکلمان شیعه صفت حیات را عین ذات خدا می‌دانند ولی اشاعره آن‌را زائد بر ذات خدا می‌دانند و معتزله قائل به نفی صفات‌اند.در مقایسه میان این آرا نقاط ضعف دیدگاه اشاعره و معترله واستواری دیدگاه متکلمین شیعه و فلاسفه روشن می‌شود.اکثر متکلمان و فلاسفه، نفس را به سه دسته نباتی و حیوانی و ناطقه تقسیم کرده و آن را مبدأ حیات می‌دانند ولی در حکمت متعالیه هر موجودی به اندازه‌ای که از وجود بهره دارد، از حیات نیز برخوردار است. آیات و روایات وجود حیات در جمادات را تأیید می‌کنند. با پذیرش مبانی حکمت متعالیه ضرورتا باید وجود مرتبه ای از شعور در جمادات را پذیرفت.در علوم جدید نیز به جای تعریف حیات نشانه‌های حیات در موجودات مانند رشد، تغذیه، تولید مثل و ...بررسی گردیده است.
تحلیل و واکاوی فلسفه فقه اسلامی
نویسنده:
عباس آدینه وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهفلسفه ی فقه که یک دانش نوپا است، به مبانی نظری فقه، به معنای مجموعه گزاره هایی که موضوعش، فعل انسان مکلف و محمول آن، احکام تکلیفی و وضعی است، میپردازد. به عبارت دیگر، دانشی استناظر در فقه برای شناخت کلیت آن به صورت یکدانش موجود درجهان، بدون این که این شناخت، در فقه مداخله داشته باشد. اینعلم که یک علم درجه دوم محسوب می‌شود، یکی از مسائلی است که بنا به تغییرات زیاد در جامعه، باید تحلیل و بازنگری شود؛ هرچند در تعداد محدودی مقاله و کتاب برخی از جنبه‌های آن بررسی شده است. با توجه به اهمیت مساله‌ی مطرح شده، هدف از این پژوهش آن بوده است که، ضمن دست یابی به پاسخی برای این پرسش که فلسفه ی فقه چیست، به بررسی مواردیاز قبیل؛ ویژگی های فلسفه ی فقه، تبیین برخی از مسائل اصلی آن، میزان ارتباط آن با علوم دیگر، بررسی جایگاه علم فقه در میان علوم دیگر، اهمیت پویایی فقه و عوامل موثر در آن و آشنایی با مبانی و منابع فقه نیز پرداخته شود. بنابراین، در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع اصلی و با بهره گیری از تحقیقات جدید صورت گرفته، به دست آمده که فلسفه ی فقه، با سایر دانش ها چون؛ اصول فقه، کلام، فلسفه و سایر علوم در برخی مسائل، ارتباط و اشتراک دارد و بررسی ارتباط فقه با علوم موثر در سازندگی درونی انسان و اصلاح تهذیب نفس از جمله علم اخلاق و رابطه ی ناگسستنی آن با فقه، از مهم ترین وظایف فلسفه ی فقه می باشد.
بررسی جایگاه سیاق و نقش آن در نقد وپالایش روایات سبب نزول در تفسیر المیزان
نویسنده:
مریم کرمی فارمد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نقش موثر ]سیاق[ در کشف مراد واقعی سخن، مورد تأیید عقل و عرف می باشد. برای رسیدن به مفاهیم بلند قرآن نیز که کلام الهی است، تأمّل در قبل و بعد آیه و توجّه به روند کلی کلام یعنی سیاق امری اجتناب ناپذیر است، به طوری که فهم معنای آیه بدون توجّه به ]سیاق[، سبب دورشدن از معنای واقعی آن می گردد. همچنین مفسران و قرآن پژوهان به ]اسباب نزول[ و جایگاه آن در فهم قرآن توجه داشته اند، گرچه در اعتباردهی و کاربرد این مبحث در تفاسیر خود یک سخن نیستند. اصل روشنگری سبب نزول در فهم آیات به عنوان قراین حالیه را نمی توان منکر شد، به شرطی که با مضمون آیه و لحن و سیاق و تمامملاک های بررسی روایات مطابقت نماید. در تفسیر المیزان بهره گیری از سیاق جهت فهم مراد آیات قرآن آشکار است. همچنین شناخت اسباب نزول از دیدگاه صاحب المیزان در فهم آیات ثمر بخش و راهگشاست، اما نه به این معنا که مطلق روایات سبب نزول موجود این ویژگی را داراست، بلکه ایشان اغلب روایات سبب نزول را برداشت و استنباط شخصی راویان و تطبیق حوادث تاریخی با آیات می داند. رویکرد علامه در قبول یا ردّ روایات سبب نزول بر مبنای اصالت سیاق و هماهنگی با آن است. برخلاف این تصور که به نظر می رسد علامه در مواردی از سیاق آیات چشم می پوشد و به روایات سبب نزول به دلیل کثرت اعتماد می کند، با دقت نظر در اقوال تفسیری علامه در المیزان، درمی یابیم که در این موارد نیز علامه در ترجیح و اختیار روایت سبب نزول، به سیاق نظر دارد. علامه با در نظر گرفتن اصالت سیاق در مواردی روایات سبب نزول مشهور را به چالش کشیده و در مواردی با عرضه روایات مختلف و متعدد سبب نزول بر سیاق آیه، روایت سبب نزول معتبر را مشخص کرده است. لازم به ذکر است که در اکثر قریب به اتفاق پژوهش هایی که تا کنون پیرامون موضوع سیاق در المیزان صورت گرفته است، تفاوت معنای «سیاق» در کاربردهای مختلف صاحب المیزان از این واژه مورد غفلت واقع شده در حالی که باید توجه داشت مراد از «سیاق» در سراسر المیزان به یک معنی نیست، بلکه گاهی به الفاظ، گاه به موضوع و در مواردی به نزول آیات ناظر است و هر یک از این اقسام نیز در محدوده آیه، آیات هم جوار و یا مجموع آیات یک سوره به کار رفته است که در این پژوهش در محل خود هر یک از این اقسام را اثبات نموده ایم. به طور طبیعی تعدد سیاق، تعدد کارکردهای سیاق در المیزان را نیز به دنبال دارد، از این رو در نوشتار حاضر به انواع این کارکردها نیز پرداخته و به فراخور موضوع، میزان تأثیر انواع «سیاق» در تعیین روایات سبب نزول به عنوان یکی از این کارکردها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در فرآیند این پژوهش مراحلی چند طی شد، در نخستین گام سرفصلهای کلی بحث به ترتیب زیر معین گشتند:فصل اول: کلیات ( مبانی اصالت سیاق)فصل دوم: سیاق در قرآنفصل سوم: جایگاه سیاق و انواع آن در تفسیر المیزانفصل چهارم: شیوه های بهره گیری علامه طباطبایی از انواع سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول با توجه به این که نظریه اصالت سیاق مسبوق به پذیرش چند مبنا به عنوان اصول موضوعه آن است، در فصل آغازین به معرفی مهم ترین این مبانی یعنی توقیفیت چینش آیات قرآن کریم، تناسب آیات و حجیت ظواهر قرآن کریم پرداخته شد. سپس به منظور دستیابی به اطلاعات مربوط به فصل دوم با مطالعه منابع قدیم و جدید درباره سیاق اقدام به فیش برداری و جمع آوری نظریات علمای متقدم و متأخر گردید و گزیده این اقوال متناسب با نیاز ذیل این فصل قرارگرفت. به دنبال آن به تناسب موضوع پژوهش کنونی، به بررسی جایگاه سیاق در تفسیر المیزان و نیز انواع سیاق نیاز بود تا میزان اهتمام علامه طباطبایی به مبحث سیاق و نیز مراد ایشان از سیاق دقیقاً مشخص گردد، از این رو این دو مطلب به تفکیک در قالب فصل سوم سامان یافت، که در نتیجه این نکته به دست آمد که مراد علامه از سیاق در سرتاسر المیزان یکسان نیست، بلکه گاهی از فضای نزول آیات و گاهی از موضوع آیات مسامحتاً به سیاق تعبیر نموده است، از این رو انواع سیاق در المیزان با تعابیر سیاق لفظ، سیاق نزول و سیاق موضوع در محدوده آیه، آیات هم جوار، و سوره لحاظ گشت. سپس فصل چهارم را بر اساس سیر منطقی، به موضوع میزان تأثیر سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول در المیزان اختصاص داده و با تتبع در این روایات و بررسی ملاک قبول یا ردّ این روایات توسط علامه این نتیجه حاصل شد که اولاً صاحب المیزان در بسیاری از موارد از سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول بهره برده است و ثانیاً در این بهره گیری از سیاق نیز به انواع سیاق (سیاق لفظ، سیاق نزول و سیاق موضوع) نظر داشته است، از این رو به منظور تبیین این یافته ها نمونه هایی از قبول و نیز ردّ روایات سبب نزول به استناد هر یک از این انواع، در این فصل ارائه گردید. همچنین طی بررسی این نمونه ها موارد خاصی نظیر استفاده مشترک علامه از انواع سیاق در رد یا قبول روایات سبب نزول و نیزاستفاده علامه از سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول بدون تصریح به آن به دست آمد که ترجیح داده شد این موارد نیز با ذکر نمونه ذیل این فصل قرار گیرد. تا این مرحله از تحقیق اصالت سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول نزد صاحب المیزان ثابت گردیده بود، اما از آنجا که برخی قرآن پژوهان ادعای عدول علامه از سیاق و اعتماد بر روایات سبب نزول را داشتند، به منظور تکمیل بحث به بررسی این موارد و نیز مواردی که این ادعا درباره آنها محتمل می نمود نیز پرداخته شد و در نتیجه آن معلوم شد که علامه طباطبایی در این موارد نیز به سیاق پای بند بوده و هرگز از آن عدول ننموده است. اگرچه در ابتدا به نظر می رسید این قسمت از بحثفصل مستقلی را می طلبد اما طی فرآیند پژوهش قرار دادن آن ذیل همین فصل مناسب تر به نظر آمد، چرا که در راستای عنوان این فصل(شیوه های بهره گیری علامه از انواع سیاق در ارزیابی روایات سبب نزول) و هم جهت با آن بود. همچنین از آنجا که ضمن بررسی جامع و کامل روایات سبب نزول در المیزان و نحوه ارزیابی آنها با سیاق تنها به یک مورد در سوره عادیات دست یافتیم که علامه بدون توجه به سیاق بر روایات سبب نزول تکیه نموده و متأثر از این روایات به تفسیر آیات پرداخته است، به نظر رسید که ذکر این مورد به عنوان تنها مورد نقضی در پای بندی علامه بر اصالت سیاق در ارائه پژوهشی دقیق و علمی یاریگر باشد، البته بررسی علل عدول علامه از اصالت سیاق در این یک مورد استثنائی خارج از حوصله این نوشتار و پژوهشی مستقل را می طلبید، از این رو تنها به ذکر این مورد در انتهای فصل و تبیین نحوه عدول علامه از سیاق در ترجیح روایت سبب نزول اکتفا شد و سرانجام در مرحله نهایی مجموع نتایجی که طی پژوهش کنونی و از فصول مختلف آن به دست آمد، در بخش نتیجه گیری ارائه گردید.
  • تعداد رکورد ها : 5307