جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4210
داستان های قرآنی بین رئالیسم و نمادگرایی بررسی تطبیقی آرای محقق محمد حسین الطباطبایی و محمد احمد خلف الله
نویسنده:
پدیدآور: رونق فائق حمید البدراوی استاد راهنما: محمد طاهری استاد راهنما: مواهب صالح مهدی الخطیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان تحقیق ما قصص قرآنی بین واقع گرایی و نمادگرایی است، بررسی تطبیقی بین آرای محقق محمد حسین الطباطبایی و محمد احمد خلف الله، سه فصل، فصل اول شامل مقدمه دو محور است که دانشکده ها هستند. و مفاهیم فصل دوم آرای دکتر احمد خلف و آرای علامه طباطبایی در واقع گرایی داستان قرآنی را نشان می دهد. واقع گرایی داستان از دیدگاه احمد خلف این است که قرآن کتاب تاریخ نیست، تاریخ از اهداف آن نیست و اگر به متن قرآنی بپردازیم و آن را یک متن ادبی بدانیم. نه تاریخی، از آنچه ما شبهه می دانیم و آنچه با شبهه است از ما دوری می کند و اگر آن را نوعی هنر و ادبیات بدانیم فارغ از واقعی بودن یا تخیلی بودن داستان ها، اما در استخراج می توان به آن تکیه کرد. ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی و روان‌شناختی، آن‌گاه مانند ضرب‌المثلی است که تنظیم شده باشد و مخالف نباشد و به صدق ضرب المثل توجه نشود، اما اهمیت ضرب المثل در خطبه‌ها دیده می‌شود و بر این اساس داستان دینی یکی است. از رنگ‌های داستان‌های ادبی و آنچه برای داستان‌های ادبی اتفاق می‌افتد به دنبال آن است، حتی اگر این رویکرد را دنبال می‌کردیم، در را به روی کسانی که قرآن می‌خواهند و کسانی که آن را به دروغگویی متهم می‌کنند، می‌بستیم. داستان های وارد شده در آن را نباید حقایق و تاریخ پیامبران دانست.احمد خلف داستان ها را به دو دسته تاریخی، نمایشی و اسطوره ای تقسیم کرد.در مورد محقق معتقد است که قرآن کتاب تاریخی یا خیالی نیست. روزنامه عزیز و اینکه داستان قرآنی به دلیل اینکه جزء قرآن کریم است و آیینه واقعیت است درست و واقعی است و طبق موازین و قواعد تفسیری داستان ها را به بازنمودی و تاریخی تقسیم کرد. در مورد فصل سوم، نظر احمد خلف الله و علامه طباطبایی را در مورد نمادگرایی داستان قرآنی نشان دادم که از نظر احمد خلف الله، گفتمان روایی قرآنی با الگوهای هنری مبتنی بر ادبیات ادبی همراه بود. تصویری برای جلب توجه و تخیل گیرنده، اعمال و تجربیات روح انسان را به صورت صحنه های زنده و پر جنب و جوش به تصویر می کشد. هدف اساطیری این است که اهداف را به ذهن ها نزدیک کند که قرآن حاوی اسطوره ها و آنچه در آنها از دروغ است. حوادث خیالی، زیرا محتوای آن را در پرتو ذهنیت خرافی و ذهن بدوی آنها متوجه اعراب می کرد. این داستان ممکن است برای به تصویر کشیدن یک واقعیت روانی ارائه شود و برای مشرکان جنگ اعصاب بود - اینکه متن قرآن حاوی آزادی هنری است که به صداقت ذهنی یا به تصویر کشیدن واقعیات به شیوه ای صادقانه محدود نمی شود. اما متوجه می‌شویم که گاهی قرآن می‌گوید چه اتفاقی نیفتاده است و منابعی که داستان‌های قرآنی بر آن تکیه کرده‌اند، داستان‌هایی است. در مورد حقایق تکوینی مانند داستان آدم علیه السلام چون افسانه ای نیستند یکی از نتایج آن این است که داستان های قرآن را نمی توان در ژانر داستان های ادبی دسته بندی کرد، حتی اگر داستان های آن شامل داستان های ادبی باشد. فرمول های ادبی، چون متنی مقدس است که به دروغ نمی رسد، دارای ویژگی زبانی است که از محدودیت های زمانی و مکانی فراتر می رود.
مقایسه تحلیلی درباره اندیشه های اقتصادی و اجتماعی محمد حسین طباطبایی و فردریک هایک پیرامون عدالت
نویسنده:
پدیدآور: مهدی براتی؛ استاد راهنما: وحید مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت به ساده‌ترین مفهوم یا تعریفی که می‌شود بیان کرد اصلی است که مردم آنچه شایستگی آن را دارند دریافت کنند. عدالت موضوعی است که از مدت‌ها قبل ذهن و تفکر بسیاری از‌اندیشمندان را به خود مشغول کرده است موضوع عدالت در دهه‌ها و سال‌های اخیر به عنوان یک موضوع مهم برای بسیاری از‌اندیشمندان در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به حساب آمده است به طوری که در سال‌های اخیر‌اندیشه و دیدگاه‌های جدیدی در زمینه عدالت مطرح شده است (داداش پور، 1394). از زمان شکل‌گیری تمدن‌ها، شهر‌ها دارای چالش‌های فراوانی بوده‌اند که از مهمترین آن‌ها می‌توان به ناامنی، استثمار و دادن وعده‌های فرصت آزادی به ساکنان اشاره کرد. در تقابل با این چالش‌ها، بحث عدالت در مفاهیم اجتماعی وارد شد. اساس نظریه‌های عدالت اجتماعی بر این است که نابرابری اقتصادی و اجتماعی جامعه بر همه ارکان‌های جامعه تأثیر زیادی دارد و می‌تواند جامعه را به مرز فروپاشی برساند (هاروی ، 1998). در حال حاضر اصلی‌ترین بحران‌های که در جوامع بشری وجود دارد ریشه در نابرابری اجتماعی و نبود عدالت دارد چنانچه پیامبر اکرم (ص) هم در این مورد می‌فرماید که «ملک و سلطنت با کفر باقی می‌ماند ولی با ظلم پایدار نخواهد بود». اگر تفاوت میان فقیر و غنی زیاد شود در حدی که مردم احساس محرومیت نسبی و یا بی‌عدالت توزیعی نمایند در آن صورت نظام اجتماعی و اقتصادی و حکومتی دیر یا زود دچار انحطاط خواهد شد (رفیع پور، 1377). در دین اسلام هم بحث عدالت از نظر دور نمانده و تعداد 29 آیه از قرآن مستقیماً درباره عدالت نازل شده و حدود 290 آیه دیگر هم در مورد ظلم که ضد عدالت می‌باشد نازل شده است پس حدود یک بیستم از قرآن یا به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم به این بحث اشاره شده است (صیاد نژاد، 1385). قرآن در آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »(حدید/25) هدف رسالت پیامبران را برپایی عدل و قسط دانسته و همه را به عدل و دادگری فرمان داده است و در آیه « وَلِکُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ »(یونس/ 47) صراحتاً قضاوت عادلانه پیابران میان انسان‌ها را گوشزد می‌کند (فخر زارع، 1398). قرآن عدالت در حوزه اقتصاد و معشیت، را اصلی مهم می‌داند، یکی از بارزترین صورت‌هایش در حوزه مالی و اقتصادی تأکید کرده و با تعابیر مختلفی مانند آیه 85 سوره اعراف بدان امر کرده است. از اموری که از آن روایات فراوان می‌شود پیدا کرد اهمیت عمل به عدالت است و همه امامان به آن امر کرده‌اند. مفهوم واژه عدالت در سخنان و سیره امامان با واژه حق و آبادانی گره خورده است و هر زمان درباره عدالت صحبت کرده‌اند آنرا وسیله رسیدن به سعادت دنیا و آخرت شمرده‌اند. امام علی (ع) نه تنها در گفتار درباره عدالت سخن گفتند بلکه در سیره آن امام هم به وضوح دیده می‌شد که خود گویای اهمیت فراوان عدالت و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی است‌ایشان در روایتی عدل را سبب حیات و مایه رفاه و نشاط جوامع می‌داند یا در روایتی دیگر می‌فرماید هیچ چیز همانند عدالت سبب آبادانی شهر‌ها نشد. امام صادق هم در روایتی عدالت را از آبی که انسان تشنه به آن دست می‌یابد شیرین‌تر می‌داند یا در حدیثی دیگر عدالت را از عسل شیرین‌تر، از مسک نرم‌تر، از مشک خوشبو‌تر می‌داند. (یوسفی، 1395). مهم و اساسی بودن عدالت باعث شده که‌اندیشمندان زیادی به این مسأله بپردازند. در دیدگاه شهید صدرعدالت شرط اولیه رشد ارزش‌های دیگر است نظریه عدالت اسلامی، با توسعه منظر ورود به مقوله توزیع، آن را در گستره وسیع توزیع ثروت، از توزیع منابع مادی تولید تا توزیع ثروت‌های تولید شده شامل می‌شود تا بدین جهت با نگرش فرایندی و فعال به دستگاه توزیع، ریشه نابرابری را به شکل بنیادین بزداید. شهید مطهری عدالت را به معنی ایجاد امکانات مساوی، موزون بودن، رعایت حقوق افراد و دادن حق ذی حق به او و رعایت استحقاق‌ها در افاضه وجود می‌داند با بررسی آثار شهید مطهری می‌بینیم که‌ایشان برای عدالت منشآ اخلاقی و فطری قائل هستند. در میان متفکران و اندیشمندان اسلامی بی گمان علامه طباطبایی نقش وجایگاه برجسته ای و مهمی داشته است. اثر ارزشمند و گران بهای ایشان به نام المیزان فی تفسیر القرآن طیف وسیع تلاش های فکری او در موضوعات و علوم مختلفی هم چون فلسفه، تفسیر، منطق و عرفان، ما را با فردی روبرو می کند که به ادعای بسیاری جامع علوم زمان خویش بوده است علامه طباطبایی عدالت را به عنوان یک فیلسوف مسلمان حد واسط زیاده کاری و کم کاری می داند (طباطبایی، 1371). و این امر بدان معناست که به هر موردی از امور همان چیزی داده شود که سزاوار آن است، نه کمتر و نه بیشتر (حسنی فر، 1396). ایشان چنین عدالتی را از جمله مبانی اخلاق برتر می داند همچنین می توان گفت که علامه عدالت اجتماعی را در یکسان بودن انسان ها از جهت استفاده از یکدیگر، برابری انسان ها در مقابل قوانین اجتماعی و رعایت مصلحت اجتماعی و وجود محدویت های متقابل تعریف میکند (طباطبایی، 1371). نقش عدالت از نگاه علامه آن است که به طور مداوم هر توانی را به همان عملی وا میدارد که شایسته آن است . از دیدگاه علامه طباطبایی عدالت اجتماعی نجات دهنده انسان از اسارت استخدام و استثمار است و مهم ترین چیزی است که اجتماع انسانی را استوار و برقرار می کند چون سعادت شخص انسان بر صلاح ظرف اجتماعی که در آن زندگی می کند مبتنی است، بسیار سخت و دشوار است که فردی در جامعه فاسد، سعادتمند و رستگار شود بدین معنی که عدالت اجتماعی به برقراری و استواری جامعه می انجامد و استواری و اصلاح جامعه شرایط لازم را برای سعادت انسان فراهم می کند (طباطبایی، 1371).
مطالعه تطبیقی عصمت انبیاء و گستره آن در تفسیر المیزان طباطبایی و تفسیر فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: الهام رومیانی استاد راهنما: فاطمه قلاوند استاد مشاور: زهرا قلاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه تفکر کلامی مسئله عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه خود، به این امر مهم پرداخته‌اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیین آیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه بشری معرفی نموده‌اند. این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخآن‌های در چهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه عصمت پرداخته است. علّامه طباطبائی معتقد است که «عصمت» ریشه در علم دارد و علم صورت حاصل در نفس است، حال آن که در مذهب شیعه و بر اساس آموزه‌های دینی، «عصمت» گستره وسیعی دارد و حجت الهی از بدو ولادت معصوم است و علاوه بر گناه و خطا، از سهو و نسیان نیز مصون است. در نتیجه به نظر می‌رسد سخن علّامه طباطبائی رحمه‌الله، با عقیده شیعه امامییه درباره عصمت قابل جمع نیست و سخن ایشان سهو و نسیان را در بر نمی‌گیرد. از نظر فخر رازی، ضروری است که پیامبران بعد از بعثت معصوم باشند. در عین حال، او عصمت قبل از بعثت را برای پیامبران لازم نمی‌داند. او معتقد است که پیامبران به صورت عمد گناه کبیره انجام نمی‌دهند، اما صدور گناه کبیره از آنان به صورت سهوی امکان دارد. او گستره عصمت انبیا را در چهار مسئله اعتقاد، تبلیغ و رسالت، احکام و فتاوی و افعال و سیرت می‌داند. او با تکیه بر برخی مبانی، مثل جبرانگاری عصمت؛ دلایل عقلی، مثل بداهت عقل؛ و دلایل نقلی، مثل آیه 23 سوره جن، عصمت انبیا را اثبات کرده است. همچنین او به شبهاتی که در این خصوص با توجه به برخی از آیات قرآن مثل آیه 87 سوره انبیا جلوه کرده پاسخ داده است.
الامامه بین ولایه التکوینیه و التشریعیه من منظور علامه طباطبایی فی تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نور حسین علی البستنجی استاد راهنما: قاسم شهری استاد مشاور: قاسم شهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعتبر قضیه الإمامه والولایه من أهم القضایا فی النقاشات الإسلامیه والقرآنیه ، وأهم قضیه فی مدرسه أهل البیت "الشیعه".نعتزم فی هذا البحث دراسه الإمامه بین الولایه التکوینیه والتشریعیه من وجهه نظر العلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان.معنی الإمام شخص اختاره بأمر الله ودخول الرسول لمواصله بعثات النبوه. وبغض النظر عن الوحی ، جمیع الواجبات النبویه الواجبه علی النبی من العصمه والعلم والقوامه والسلطه العلمیه والدینیه والسیاسیه واجبه علی الإمام.إلمام التام بکافه جوانب القرآن الکریم والسنه النبویه ومعرفته ، ومعرفه الأحکام والشرائع الدینیه فی سیاق الزمن ، والاستعداد للرد علی الشکوک ، واکتساب ثقه الناس بتجنب الأخطاء والمعاصی و ولایت التکوینیه و التشریعیه بإذن الله،کلهم فی دائره شؤون الإمامه وکل هذه الأمور لن تکون ممکنه ما لم یکن الإمام علمًاکن واسعًا ولدیک معرفه غامضه. العلامه (ره) یعتقد إن بالإضافه إلی النبوه ، یثیر القرآن قضیه أخری تسمی الإمامه ویعتبرها نتیجه إراده الله وأمره أو حتی أنه یعتبرها مکانه أعلی من النبوه التی بعد أن مرت بمراحل مختلفه واختبارات صعبه تثبت صحتها لبعض الناس (الأنبیاء والأئمه)،الإمامه هی الوظیفه التی یوجه صاحبها الناس بأمر إلهی ویقودهم إلی هدفهم المنشود. إن توجیه الإمام لیس فقط لإظهار الطریق ، ولکن أیضًا لأخذ ید الخلق والقیاده إلی الصراط المستقیم. یعتقد العلامه الطباطبائی أن موقع الإمامه فی الآیه 124 من سوره البقره یختلف عن موضع النبوه‌ و یقول ایضا یقول إذا وردت الإمامه فی القرآن فبعدها ذکرت مسأله الهدایه . یعتقد العلامه طباطبایی ان الائمه الاطهار من خلال تطویر القدرات واکتساب المعرفه والمعرفه وتحقیق الإیمان والیقین الفائقین ، دخلوا مجال الولایه الإلهیه اما الولایه تعنی الملکیه والسیطره والسلطه ، والإمام یعنی خلیفه الرسول التی یعینه الله.وفقًا لآیات القرآن الکریم ، یتمتع الأئمه بولایه تشریعیه و ولایه التکوینیه. وهذا یعنی أن أقوالهم وسلوکهم دلیل لنا فی المسائل الفقهیه وغیر الفقهیه ، ویمکنهم بإذن الله التدخل فی شؤون الوجود. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله‌‌ لفرد کمسؤل ( امام علیهم السلام) یعتبر العلامه رضی الله عنه أن الإمامه المشار إلیها فی القرآن مساویه للولایه المعنویه و التکوینیه المسؤوله عن إرشاد الناس إلی الأمر الإلهی. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله لفرد کمسؤول رسمی.
بحث تطبیقی حقیقت نفس و روح از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن قیم جوزی و پیامد های اعتقادی آن
نویسنده:
پدیدآور: محمد علی کامران استاد راهنما: مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت نفس بر دانش و تلاش عملی انسان مقدم است. در روایات معصومین(ع) معرفت نفس انسان را به شناخت خداوند متعال می رساند. ما در این تحقیق متواضع نشان می دهیم که تعریف نفس چیست و روح چگونه است و فلاسفه در این باره چه گفته اند و جایگاه و نظر علامه طباطبایی و ابن قیم جوزیه را می شناسیم. و اینکه ابن قیم جوزیه به عنوان یکی از پیشگامان سلفیه او نفس را تعریف می کند که روح انسان جسمی لطیف است که اعضای آن در تمام اجزای بدن وجود دارد. ابن قیم از نظر روش شناسی بر روش شناسی نقل و نیز بر فهم سلف صالح تکیه دارد. او به نقد استدلال های فلاسفه درباره تجرد نفس می پردازد و دلایلی برای تجسم روح ارائه می کند. و اینکه علامه طباطبایی از پیشگامان حکمت متعالیه است و دیدگاه ایشان دیدگاه مکتب جعفری را ارائه می کند. و خداوند انسان را چون آفرید مرکب از دو جزء و مرکب از دو جوهر یک جوهر جسمانی و یک جوهر مجرّد که نفس و روح است آفرید و تا زمانی که دنیوی است غیر قابل تفکیک و همراه هستند. زندگی ادامه دارد، سپس بدن می میرد و روح زنده از آن جدا می شود.
نقش سیاق در تفسیر قرآن از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی (بررسی موردی سوره‌های طواسیم)
نویسنده:
پدیدآور: حسین علی هلیل هلیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهشگر در این پژوهش از سیاق به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول علم تفسیر سخن گفته است. این امر از طریق بررسی تحلیلی تفسیر سوره‌های طواسیم نزد علامه طباطبایی و فخر رازی صورت گرفته و پژوهشگر کوشیده است معنای سیاق را در لغت و اصطلاح نزد مفسرین و علمای اصول و نیز اهمیت آن را نزد مفسرین تبیین کرده و انواع سیاق را معرفی نماید. بنابر یافته‌های پژوهش سیاق‌های نحوی، دلالی و شأن نزول نسبت به دیگر سیاق‌ها از حضور پررنگ‌تری برخوردارند. پژوهشگر در این پژوهش به نتایج متعددی دست یافت که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: هر دو عالم در به کارگیری این سه سیاق اشتراک دارند، اما میزان به کارگیری آن‌ها به ویژه در دو سیاق نحوی و دلالی متفاوت بوده است. اما سیاق شأن نزول توسط علامه طباطبایی برای فهم غرض اصلی سور مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در سوره شعراء برای تسلی‌بخشی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در سوره نمل برای بشارت و انذار و در سوره قصص برای ارائه وعده‌های زیبا به مؤمنان به کار رفته است در حالی که فخر رازی از سیاق شأن نزول برای بیان اهدافی دیگر در این سور همانند، حسن توکل به خدا و عدم بدبینی و بازداشتن از پیروی از هوای نفس استفاده کرده است.
الآثار التربویه للقول بالمعاد من منظور العلامه الطباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محسن داودآبادی فراهانی استاد مشاور: محسن داودابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«باور به معاد» یکی از مهمترین باورهای دینی پس از اعتقاد به توحید می باشد. باور به زندگی در جهانی پس از این دنیا و حیات دوباره فطری بوده و در تعالیم انبیاء و ائمه معصمومین(ع) قرار داشته است. باور به معاد و معادباوری تاثیراتی بر تربیت فردی و اجتماعی هر انسانی دارد. باور به این امر دینی تاثیرات سازنده و مثبت در زندگی فردی و اجتماعی ایجاد می کند و باعث فراهم سازی تربیتی سازنده می شود. علامه طباطبایی بیانات بسیاری پیرامون معاد و معادباوری نگارش نموده اند و از ایشان در این زمینه کتاب های زیادی چاپ شده است. هدف از این تحقیق بررسی آثار تربیتی معادباوری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) با تاکید بر تفسیر المیزان می باشد که تاثیرات تربیتی معاد در ساحتهای مختلف عبادی، اقتصادی و سیاسی- اجتماعی تشریح شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار اعتقاد به معاد در ساحت تربیت عبادی شامل مواردی مثل افزایش تقوا، جلوگیری از غفلت و ... و در ساحت تربیت اقتصادی شامل کمک به فقرا و عدم حرص و ... و نیز در ساحت تربیت اجتماعی- سیاسی شامل عدالت اجتماعی و مسئولیت پذیری و ... می شود.
بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و متولی الشعراوی
نویسنده:
پدیدآور: کوثر المحنه استاد راهنما: روح الله محمدی استاد مشاور: روح الله محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشریح ابعاد مسأله، بیان ضرورت، کاربرد و هدف آن) علوم قرآنی، علومی است برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق‌تر قرآن، از این جهت می توان ضرورت وفایده بحث در علوم قرانی را مطرح کرد که تا این مسئله به طور کامل شناخته نشود وکلام الهی بودن قران اثبات نگردد پیگیری محتوای این معجزه الهی خالی از اشکال نیست. به همین خاطر شناخت دقیق این علوم برای هر مفسر ومحقق قرانی لازم است. باید به این نکته اشاره کرد که از همان ابتدای نزول قران بحث درباره قرآن کریم و شناخت مسایل مختلف پیرامون آن در طول تاریخ توسط بزرگان و دانش پژوهان مطرح بوده که ثمره ی انها اثار گران بهایی است که به یادگار مانده است. این موضوع توجه ویژه قران پژوهان فریقین -اعم از دانشمندان علوم قرانی ومفسران -را به خود معطوف داشته واز جهات مختلف دارای اهمیت واعتبار است. به طوری که از قرون اولیه اسلامی ،مفسران ودانشمندان مسلمان به تحقیق در وجه اعجاز قران همت گمارده و وجوه مختلفی را با مصادیق وشواهد قرانی ذکر کرده اند .بعضی از این وجوه بر جنبه های لفظی وبلاغی تاکید دارد همانند: فصاحت وبلاغت ،اسلوب ونظم وبرخی دیگر به جنبه های معنوی همچون : اشتمال بر معارف وحقایق عالی وهدایت وراهبری بشر. از انجا که در مساله وجوه اعجاز قران آراء ونظرات گوناگونی وجود دارد تا آنجا که برخی تنها یک وجه را پذیرفتند وبرخی دیگر تا هشتاد ویک وجه ذکر کرده اند در این میان می توان به دو اندیشمند بزرگ ومعاصر شیعه علامه طباطبایی که تفسیر المیزان ایشان از جمله مهمترین منابع پژوهشگران عرصه دین و به گفته ی برخی دایره المعارف بزرگ شیعه وحتی اسلام است. و دیگری سنی اشعری مذهب متولی الشعراوی که در پرتو ارائه بحث های توضیحی قران، به مباحث ادبی ولغوی مانند بقیه تفاسیر نمی پردازد، اشاره کرد. هر یک از این دو بزرگوار مفصل در این بحث دامنه دار وکهن قرآنی قلم زده و ارائه نظر داشتند. علامه مفصل ذیل آیات مربوط به اعجاز در تفسیر المیزان و شعراوی علاوه ذیل آیات در تفسیرش، کتابی مستقل در باب اعجاز با عنوان معجزه القرآن در 10 جلد بحث کرده اند. البته بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با تکیه بر نظرات علامه در تفسیر المیزان کتابی با عنوان اعجاز قرآن به رشته تحریر درآورده است. از این رو می توان گفت که هر یک کتابی مستقل در بحث اعجاز قرآن نگاشته اند که حاوی نظرات ایشان درباره ابعاد مختلف اعجاز قرآن است. علامه طباطبایی به عنوان دانشمند و مفسر نوگرا که بنای استوار تقسیر قرآن به قرآن را احیا و بازسازی کرد و دیگری متولی الشعراوی در اهل سنت که در تفسیر ساده و روان قرآن سرآمد است. این گزینش شاید بتواند از دید دو مفسر با گرایش های متفاوت اعجاز را تشریح نماید. با توجه به این که هنگام بررسی اراء اندیشمندان تطبیق و مقایسه، کاری بس ارزشمند و سود بخش است واز انجا که در برخی نقاط افتراق ودر برخی نقاط اشتراک سبب شناسایی گزاره های جدید می گردد. از این رو، این پژوهش در پی آن است که با رویکرد مقایسه ای به بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قران از دیدگاه این دو مفسر بپردازد.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
تفسیر قرآن با قرآن در اولین جزء از قرآن کریم کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر الفرقان دکتر صادقی طهرانی و تفسیر أضواء البیان شیخ شنقیطی و تفسیر السعدی شیخ سعدی
نویسنده:
پدیدآور: علی رحیم رهیف السلامی استاد راهنما: صاحب علی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی روش "تفسیر قرآن با قرآن" است که اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، و دکتر صادقی طهرانی صاحب تفسیر الفرقان، و مفسر اصولی شیخ شنقیطی صاحب تفسیر أضواءالبیان و نیز شیخ سعدی از مفسران اهل تسنّن از آن بهره جسته‌اند، که از میان جمع بسیاری از آیات قرآن کریم پیرامون موضوع تفسیر پس از جست‌وجوی این آیات در تفسیر قرآن کریم به شکلی تلاش گردیده تا در عین اداء حق تفسیر اندیشمندان این دانش آن هم به صورت تمام و کمال، موجب تفهیم حقیقت آن و هرآنچه که به آن مرتبط می‌شود نیز باشد. و از همینجا آیاتی از قرآن کریم که ظاهر برخی از آن‌ها متشابه با یکدیگر و ظاهر بعضی دیگر متعارض با هم است را مورد بیان و بررسی قرار می‌دهیم، به جهت اثبات اینکه با استفاده از روش تفسیر قرآن با قرآن می‌توان گره از فهم این آیات گشود و در عین حال با دورنماندن از راه و روش صحیح اسلامی در گمراهی نیز نیافتاد. و در همین راستا تبیین روش تحلیلی/وصفی نیز استوار می‌شود، همچنین بحث به نتایج و دستاوردهای گوناگونی می‌رسد که از مهم‌ترین آن می‌توان به این مطلب اشاره نمود که روش تفسیر قرآن با قرآن در میان اهل تسنّن و شیعیان از مفهوم عامّی برخوردار است که با توجه به تفسیر آیات توسط این دو گروه و استناد آنان به فنون علم بلاغت و علم نحوی که از آن برای تفسیر بهره می‌برند، و نیز باتوجه به تکیه آنان بر راه‌نمایی‌های ذهنی عقل برای درک کلام عرب، درمی‌یابیم که روش آنان به طور کلی مشابه یکدیگر می‌باشد. به علاوه هر دو گروه برای تخصیص زدن عامّ و بیان مجملات آیات و تقیید مطلقات آن از همین روش تفسیر آیات با آیات بهره می‌برند و در این راستا از دو روش پیروی می‌کنند که یکی عرضه‌ی آیه به آیه‌ی دیگری است که نظیر یکدیگر شمرده می‌شوند و دیگری تکیه بر روش تفسیر الفاظ قرآن کریم با الفاظ دیگر آن و کلمات آن با سایر کلمات آن است، بنابرین آبشخور موارد تفسیری برای هر دو روش یکی بوده و آن هم قرآن کریم است.
  • تعداد رکورد ها : 4210