جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 186
بررسی رویکرد هاریچ به انتقادهای کریپکی بر نظریة کاربردی معنا‌داری
نویسنده:
مرتضی مزگی‌نژاد؛ سید محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل استدلال‌های هاریچ در مقالة «معنا، کاربرد، و صدق» است که در سال 1995 در مجلة Mind منتشر شده است. وی در این مقاله از ایدة ویتگنشتاین، یعنی نظریة کاربردی معنا (use theory)، در‌مقابل استدلال‌هایی که علیه این رویکرد ارائه ‌شده‌اند دفاع می‌کند. تمرکز هاریچ به‌ویژه بر انتقادهای کریپکی است. کریپکی در کتاب مشهور خود با عنوان دیدگاه ویتگنشتاین دربارة قواعد و زبان خصوصی سعی دارد نشان دهد کاربرد نمی‌تواند ارائه‌دهندة معنا باشد. مفهومی که کریپکی آن را نقد می‌کند تمایل‌گرایی (dispositionalism) است. او معتقد است معنای یک واژه نمی‌تواند معادل با تمایلات یا قابلیت‌های انسان برای کاربرد آن واژه باشد. هاریچ استدلال کریپکی را نادرست می‌داند. برای این منظور، ابتدا دو تفسیر قوی و ضعیف از مقدمات استدلال کریپکی ارائه می‌دهد و سپس هر دو را نقد می‌کند. ازنظر او، لازمة استدلال کریپکی در تفسیر قوی پذیرش رویکرد انبساطی به صدق است و چنین رویکردی باطل است. در تفسیر ضعیف نیز مثال کریپکی نادرست است. پس از بررسی انتقادهای هاریچ بر کریپکی انتقادهای او را ارزیابی می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
معرفی منطق های آزاد
نویسنده:
نصیبا تبریزیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان,
چکیده :
منطق آزاد به منطق غیر کلاسیکی اطلاق می شود که از برخی فرض های وجودی منطق کلاسیک صرف نظر می کند. منطق ‏آزاد به سه دسته ی مثبت‏، منفی و خنثی تقسیم می شود. در فصل اول این پایان نامه‏، منطق کلاسیک مرتبه اول و ویژگی های آن را بررسی می کنیم. در فصل دوم منطق آزاد ‏را معرفی نموده و کاربردی از آن ار‏ائه می دهیم. در فصل آخر برخی لم ها و قضایای مهم درمنطق مانند لم موضعی ‏، لم نمایش و قضایای صحت و تامیت را در منطق آزاد اثبات نموده و منطق آزاد و کلاسیک را مقایسه می نماییم.
منطق گزاره‌های حاکی از عمل
نویسنده:
محسن متقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
منطق عمل پاره‌ای از مفاهیم نظیر«قصد » را به عنوان مبدأ خود قرار می‌دهد، در حالیکه این مفاهیم تعریف روشنی ندارند و تنها به صورت کیفی تعریف شده‌اند. تقسیم‌بندی‌هایی که بر روی اعمال انجام می‌شود، می‌تواند با توجه به نیاز هر علم و با تکیه بر یکی از خصوصیات عمل، انجام شود. در این تحقیق نمونه‌ای از این تقسیم‌بندی‌ها بر اساس تعداد عامل‌های موثر در انجام یک عمل انجام شد ولی در هر علمی می‌توان از منظر‌های مختلف به عمل نگریست و آن را طبقه‌بندی نمود. یکی از قسمت‌های چالشی در منطق عمل وجود یا عدم وجود اعمال پایه‌ای است که هنوز اتفاق‌نظری بر روی آن ایجاد نشده است. پس از اتخاذ موضع در موارد بالا و ارائه‌ی تقسیم‌بندی‌های دلخواه در مورد عمل، نوبت به ارائه‌ی معیار، برای اینهمانی اعمال می‌رسد؛ ناگفته پیداست تا وقتی که در موارد قبلی اتفاق‌نظر پدید نیاید معیار متقنی برای اینهمانی اعمال حاصل نمی‌شود. با اینکه هنوز توافق کلی بر سر مفاهیم عملی ایجاد نشده است اما نظام‌های منطقی برای صورتبندی اعمال بر اساس بعضی از تعاریف و تقسیم‌بندی‌های عمل پدید آمده است. منطق عمل توسط فون رایت پایه‌گذاری شد اما دلالت‌شناسی آن توسط چلاس در سال 1963 ارائه شد. این دلالت‌شناسی مبتنی بر تاریخچه و زمان بود؛ اما کاستی‌‌های موجود در آن مثل کیفی بودن، باعث شد تا بلنپ و هم‌فکران وی دلالت‌شناسی جدیدی برای منطق عمل به نام STIT ارائه دهند. این دلالت‌شناسی که مبتنی بر انتخاب‌های عامل و زمان بود تا حدودی مشکلات دلالت‌شناسی چلاس را برطرف نمود. یکی از موارد جالب توجه این است که خود چلاس در سال 1992 در مقاله‌ای، قاعده‌های استنتاج را برای دلالت‌شناسی STIT ارائه نمود و روند تکاملی منطق عمل را همراهی کرد. با اینکه هنوز دلالت‌شناسی کامل و جامعی برای منطق عمل ارائه نشده است، اما رشد روز افزون علوم دیگر و نیاز آنها به منطقی که بتواند اعمال را توضیح دهد باعث شده است تا همین منطق عمل، به عنوان ابزاری برای آنها قرار گیرد. برای مثال در علم کامپیوتر و به خصوص در شاخه‌ی هوش‌مصنوعی برای تحلیل اعمالی که عامل‌های مصنوعی نظیر ربات‌ها انجام می‌دهند، منطق عمل مورد استفاده قرار می‌گیرد. هیچ بعید نیست که در آینده نیز با توجه به نیازهای جدید در علوم دیگر منطق عمل مورد استفاده قرار گیرد. البته ممکن است دلالت-شناسی‌های جدیدی برای منطق عمل ارائه شود تا منطبق با علوم دیگر این منطق کاربردی شود.
صدق گزاره‌های تحلیلی از نظر فرگه
نویسنده:
سارا عیدی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
یکی از اساسی‌ترین پرسش‌های فیلسوف- ریاضی‌دانان «چیستی عدد» است، و شاید با اهمیت-ترین پرسش فیلسوف تحلیلی زبان پرسش «صدق» و «صادق بودن گزاره ها». فرگه هم به عنوان فیلسوف-ریاضی‌دان، و هم در مقام فیلسوف تحلیلی زبان هر دو پرسش را مهم و اساسی می‌داند و در کتاب خود مبانی علم حساب به تفصیل به آنها می‌پردازد. به پرسش اول، یعنی چیستی عدد گاهی در حوزه معرفت شناسی، گاهی در حوزه زبانی، منطقی و فلسفه تحلیلی زبان می ‌پردازند، و گاهی هم این پرسش را به حوزۀ ریاضیات صرف می‌برند و آنجا بدان پاسخ می‌دهند. فرگه فهم چگونگی صدق گزاره‌هایی که عدد در آنها بکار رفته را در گرو فهم ماهیت عدد و چیستی آن می‌داند. به نظر او عدد و تعریف آن مربوط به حوزه تحلیل زبانی و منطقی است، و پرسش راهبر ما به ماهیت عدد عبارت است از اینکه «عدد به چه چیزی نسبت داده می شود؟». به ادعای فرگه عدد به یک «مفهوم» نسبت داده می-شود، اما نه مفهوم به مثابه واژه‌ای انتزاعی. در خصوص صدق نیز، نظر فرگه این است که صدق امری است مربوط به قلمرو «عینیت»، یعنی آنجا که صدق نه فیزیکی است و نه روانشناختی و ذهنی، عینیت قلمرو سومی است که جایگاه صدق در آن قلمرو است.
نقش عوامل اجتماعی در معرفت ریاضی و منطقی، بر‌مبنای دیدگاه‌های مکتب ادینبرا
نویسنده:
شهرام شهریاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
برنامة قوی در جامعه‌شناسی معرفت علمی با نام مکتب ادینبرا و دیدگاه‌های نسبی‌انگارانة این مکتب شناخته شده است. براساس این رویکرد، همة آن‌چه «معرفت» به‌شمار می‌رود، صرف‌نظر از صدق یا کذب آن، عللی دارد که به پذیرش آن در جامعه انجامیده است و جامعه‌شناس موظف است که این علل را بیابد. این برنامه، برخلاف برنامه‌های ضعیف‌تری که معرفت علمی را استثنا می‌کردند، بر این ایده مبتنی است که عوامل اجتماعی در شکل‌گیری معرفت علمی تجربی و حتی ریاضیات و منطق، یعنی معرفت‌هایی که از سنخ ضروری به‌شمار می‌روند، نیز نقش دارند. در این مقاله درصددیم دیدگاه‌های مکتب ادینبرا را در زمینة منطق و ریاضی معرفی و تبیین کنیم. به‎این‌منظور، نخست مبانی فکری این رویکرد را به‌اجمال معرفی و سپس دیدگاه‌های اصلی آنان را دربارۀ نقش ابعاد جامعه‌شناسانه در منطق و ریاضیات به‌اختصار ذکر می‌کنیم. در بخش‌های بعدی مقاله مهم‌ترین یا بدیع‌ترین مطالعات موردی‌ عرضه‌شده را بررسی و آن‌ها را درباب برهان خلف، تصمیم‌گیری و چانه‌زنی در ریاضیات، اثبات گزاره‌های ریاضی، و اعتبار استدلال‌های منطقی نقد و ارزیابی می‌کنیم و در‌انتها نیز نکاتی دربارة رویکرد نظری آنان و نتایجی که به‌نظر می‌رسد می‌توان از این بحث گرفت مطرح خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 96
تقریرهای مختلف سیستم استنتاج طبیعی بر اساس دیدگاه یاکوفسکی و گنتزن در منطق محمولات درجه اول
نویسنده:
محمد مرتضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت مدرس,
چکیده :
سیستم استنتاج طبیعی روشی است که با استفاده از تعدادی قاعده و فرض، و بدون استفاده از هیچ اصل موضوعی، استدلال‌ها و قضایای منطق را ثابت می‌کند. و از آنجا که این روش به زبان طبیعی و طبیعت ذهن انسان نزدیک است آن را روش استنتاج طبیعی می‌نامند. این سیستم‌ که تقریرهای مختلف و متعددی دارد به خاطر مشکلاتی که سیستم‌های اصل موضوعی(که در اوخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توسط فرگه و راسل وایتهد ابداع شده بود) در امر آموزش و یادگیری داشتند، توسط یاکوفسکی و گنتزن طراحی شد. یاکوفسکی و گنتزن در سال 1934 به طور همزمان و مستقل از یکدیگر مقالاتی را منتشر کردند که در آن به تبیین این روش پرداخته بودند. یاکوفسکی دو روش، یکی گرافیکی و دیگری دفترداری را ابداع کرد، و گنتزن نیز یک روش را ارایه داد که استدلال‌ها و قضایای منطق را در یک ساختار درختی اثبات می‌کرد. این روش‌ بعدها مخصوصاً در دهه‌های پنجاه و شصت میلادی توسط منطقدانانی نظیر کواین، کپی، فیچ، مونتاگیو، سوپیس، میتس، لمون و دیگران که از این روش برای متن‌های آموزشی استفاده کرده بودند توسعه و تکمیل گردید و هر کدام تقریری از این سیستم ارایه دادند. در این تحقیق علاوه بر ارایه تقریرهای مزبور به مقایسه و بررسی آنها پرداخته می‌شود، و همچنین تقریرها از نظر نماد گذاری‌ها و تعداد قواعد استنتاجی و همچنین مزایا و معایب هر کدام بررسی می‌شود. در اینجا همچنین ضمن بیان اشتراکات و تفاوت‌های تقریرها با یکدیگر از لحاظ معنایی نیز قواعد معرفی و حذف سور در آنها بررسی می‌شود. از طرفی نتیجه می‌گیرد، روش گرافیکی یاکوفسکی که توسط کپی تکمیل و ادامه پیدا کرد، در بین منطقدانان مورد اقبال بیشتری واقع شده است.
ذات باوری در منطق موجهات و نقد کواین بر آن
نویسنده:
سمیرا محمدی نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
اص‍ف‍ه‍ان‌: دانشگاه صعنتی اصفهان,
چکیده :
طرح نقدهای کواین در طول شصت سال اخیر باعث شده که در ضمن تلاش افراد برای پاسخگویی به آنها، بسیاری از مطالب مربوط به این حوزه به صورتی دقیق تر مورد بررسی قرار گیرد و زوایای تاریک بحث روشن شود. در طول تاریخ تفکر بسیار شاهد بوده ایم که مطالب خام زیر فشار نقدهای قوی بسیارپخته تر و روشن تر شده اند. نقد کواین هم از جمله این موارد است. کواین متن های موجه را از متن های معنایی قلمداد می کند و مدعی است متن های معنایی شفافیت ارجاعی ندارند، به علاوه او از یک سو سنگ بنای مطق محمولات را مصداقی بودن می داند، و از سوی دیگر، مدعی است که زبان منطق موجهات معنایی است. در مقابل کواین افرادی با رویکردی مصداقی به دفاع از منطق موجهات و انتقاد از نظرات کواین و پاسخ به مسائل او در منطق موجهات پرداخته اند. در بین این افراد، کریپکی تقریری مقبول ازدلالت شناسی منطق موجهات براساس مفهوم محوری «جهان های ممکن» و « رابطه ی دسترس پذیری» ارائه داد و با این کار،اساسی ترین اشکال کواین به منطق موجهات یعنی مصداقی بودن زبان منطق موجهات را رفع کرد. کواین با اصلاحاتی که کریپکی در دلالت شناسی منطق موجهات انجام داد، در نهایت پذیرفت که شرط مصداقی بودن زبان منطق موجهات گزاره ای، تأمین شده است؛ اما پذیرش دلالت شناسی کریپکی در منطق موجهات محمولی مستلزم «پذیرش ذات باوری» است. در دفاع از منطق موجهات محمولی، دو گروه مقابل کواین قرار گرفته اند: گروه اول با دلایلی اقامه می کنند که منطق موجهات به ذات باوری نمی انجامد، و یا با تغییراتی که در دلالت شناسی و نظام اصل موضوعی منطق موجهات می دهند، اساساً مسئله ی ذات باوری را منحل می کنند تا منطق موجهات به ذات باوری نینجامد. پارسونز از جمله افرادی است که با ارائه ی دلایل مدعی است منطق موجهات به ذات باوری نمی انجامد.کریپکی در دلالت شناسی دوم خود، با تغییراتی که در دلالت شناسی اول خود داد، مسئله ی ذات باوری را منحل کرد. گروه دوم افرادی مانند فولسدال و پلانتینگا هستند که با دفاع از ذات باوری، از منطق موجهاتی که به ذات باوری می انجامد، دفاع می کنند. به عبارت دیگر، در حوزه ی منطق های مصداقی، مخالفان کواین دو گروه هستند؛ مدافعان منطق موجهات غیر ذات باور و مدافعان منطق موجهات ذات باور. این پزوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع و مقالات موجود به بررسی ذات باوری در منطق موجهات پرداخته و نقد منطقدانی به نام کواین را به این نوع ذات باوری مورد بررسی قرار می دهد.
منطق جهت‌مند و معرفت‌شناسی گزاره‌های آن
نویسنده:
مجتبی امیرخانلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت مدرس,
چکیده :
برای آنکه نگره‌ای تازه درباب گزاره یا وضعیت ارایه کنیم یا حتی یک نگره‌ی موجود را ارزیابی نماییم نخست باید انتظار خود را از یک چنین نگره‌ای مشخص کنیم. ما در این رساله، پس از تعیین حداقل انتظارهای خود از یک نگره‌ی گزاره و یک نگره‌ی وضعیت، به سراغ چند نگره‌ی موجود درباب گزاره و وضعیت رفته، براساس انتظار تعریف شده حداقلی خود، آنها را ارزیابی کردیم. سپس براساس آرای جان پالک به بازسازی یک نگره‌ی گزاره و یک نگره‌ی وضعیت پرداخته، نگره‌ی مختار خود را ارایه کردیم. در ‌این نگره‌ی بازسازی‌شده، گزاره‌ها و وضعیت‌ها، هویتهای ضروری مستقل از ذهنی هستند که معنای عملگرهای‌منطقی، معنای مفهومها و معنای دلالتگرها می‌توانند اجزای آنها باشند. میان گزاره و وضعیت تفاوت هست‌شناختی‌ای وجود ندارد و تنها تفاوت آنها در‌شکل منطقی آنهاست. سپس، توانایی نگره‌ی خود را در ‌برآوردن حداقلهای لازم برای یک نگره‌ی گزاره یا وضعیت سنجیدیم. در ادامه دو مفهوم فراساختنی‌بودگی و انگارپذیربودگی را واکاوی کردیم. پس از ارایه گزارشی از چهار تعریف از تعریفهای عمده فراسازی، یعنی تعریفهای شامل فهمیدن، تعریفهای شامل باور، تعریفهای شامل انگارش یک موقعیت و تعریفهای شامل احراز در جهانهای ممکن سازگار و منسجم، آنها را به نقد نشستیم. آنگاه نگره‌ی خودمان از مفهومهای فراساختنی‌بودگی و انگارپذیربودگی را مطرح کردیم و معیاری برای فراساختنی بودن یا انگارپذیر ‌بودن یک وضعیت مفروض ارایه نمودیم. تبیین امکان‌معرفتی و امکان‌متافیزیکی ذیل دو رویکرد اصلی عام‌گرایی جهت‌مند و خاص‌گرایی جهت‌مند بخش دیگری از رساله را تشکیل می‌دهد. ما از طریق نقد قرایت عام‌گرایی و برخی از قرایتهای خاص‌گرایی، قرایت جدیدی از خاص‌گرایی ارایه کردیم و با استفاده از مفهوم فراسازی، نحوه تبیین این دو نوع امکان را در این رویکرد جدید از خاص‌گرایی، بیان نمودیم. در انتهای رساله، سعی کردیم منبعهای اصلی معرفت جهت‌مند یعنی فراسازی، واقعی‌بودگی و شهود را شناسایی کنیم و نشان دهیم که فراسازی و واقعی‌بودگی، در مقایسه با شهود، می‌تواند به‌عنوان یک منبع مطمئن برای تامین سند و شاهد برای معرفت جهت‌مند به‌کار روند.
بسط‌هایی از ساختارهای ت-کمینه ضعیف غیرارزیابی
نویسنده:
اکرم رضائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه تبریز,
چکیده :
در این پایان‌نامه که براساس دو مقاله از رومن ونسل (Roman Wencel )نوشته می‌شود، ابتدا نشان داده می‌شود که اگر M,<,+,...)‎ ) = Mیک بسط ت-کمینه ضعیف غیرارزیابی از یک گروه مرتب ‎(M,<,+)‎ باشد، آنگاه بسط آن با گردایه‌ای از محمولات تک‌موضعی غیرارزیابی همچنان غیرارزیابی باقی می‌ماند. سپس با به‌کار بردن نتیجه‌ای از دایاز درباره استقلال جبری دنباله‌های معینی از اعداد، نشان داده می‌شود که اگرK⊆R یک میدان از درجه تعالی متناهی روی میدان اعداد گویا باشد، آنگاه هر بسط ت-کمینه ضعیف ازK,<,‎+,.)‎ )به‌طور چندجمله‌ای کراندار است.
  • تعداد رکورد ها : 186