جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 189
بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ابن سینا و امام محمد غزالی
نویسنده:
بهمن غلامی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و غزالی تأثیرات بسزایی در شکل گیری تفکّر و اندیشه‌ی اسلامی در مسئله رابطه‌ی عقل و دین داشته‌اند. ابن سینا به طور مستقیم وارد مبحث ارتباط بین عقل و دین نشده و لذا لازم است برای یافتن اندیشه‌ی وی در این زمینه توجیه‌های عقلانی را که وی برای اصول دین ارائه نموده بررسی کنیم. همچنین گرچه غزالی در برخی از آثار خود از رابطه‌ی بین عقل ودین سخن گفته اما برای انجام مقایسه‌ی بهتر، در این پایان‌نامه ابتدا نظرات وی در مورد اصول دین آورده شده و سپس برخی از نظرات وی در مورد معقولیت گزاره‌های دینی بیان شده است. ابن سینا با این که سعی در عقلانی کردن گزاره‌های اساسی دین داشته امّا به ناتوانی عقل در تبیین برخی از اصول دین اعتراف می‌کند. وی این ناتوانی را به علت وجود نقص در قوه‌ی عاقله‌ی انسان نمی‌داند بلکه آن را به واسطه‌ی اشتغال انسان به اموری می‌داند که مانع رسیدن انسان به مراتب عالیه‌ی کمال هستند. غزالی نیز با وجود این که معتقد است عقل توانایی فهم برخی از مسائل دین را ندارد اما نقش عقل را در دریافت حقایق دینی می‌پذیرد و از عقل به عنوان حاکمی که هرگز معزول نمی‌شود یاد می-کند. بنابرین می‌توان تشابه دیدگاه آن‌ها رادر اعتراف به ناتوانی عقل در فهم برخی از مسائل دینی دانست. اختلاف دیدگاه این دو در نوع نگاهی‌ست که به این ناتوانی داشته‌اند. ابن سینا معتقد است اگر عقل از موانع مادی عبور کند و به مراتب عالیه برسد می‌تواند با وحی که جلوه ای‌ازمراتب اصلی هستی است رابطه عینی داشته باشد اما غزالی بر عکس ابن سینا معتقد است حتی اگر عقل بتواند به مراتب عالیه تعقل برسد باز هم از فهم حقیقت همه‌ی مسائل دین عاجز است.کلید واژه:عقل، دین، عقل عملی، عقل نظری، ابن سینا، غزالی
استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
اکبر سیاوشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت مسئله استکمال نفس برای انسان ضروری بوده وارتباط وثیقی با میل جاودانگی او و دیگر مسائل اساسی در زندگی دنیوی دارد و می تواند نگرش ما را به آن تغییر دهد. نویسنده این رسالهنیزدر حد بضاعت خودبه بررسی مختصری از این مسئله مهم پرداخته است. کندوکاو در این مسئلهبا سوالی تحت عنوان«استکمال نفس چگونه محقق می شود» شروع شده است. لذا نویسنده پاسخ به این سوال را با ارجاع به رساله که مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل،می باشد پاسخ داده است: فصل اول تحت عنوان«کلیات استکمال نفس» استکهبه کلیات تحقیق و معناشناسی کمال و استکمال و تفاوت کمال با تمام و به اهداف و ضرورت و کاربرد تحقیق پرداخته است. فصل دوم :تحت عنوان«استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا» است. نگارنده استکمال نفس را همبه شیوه فلسفی وهم به شیوه عرفانیدر قالب عناوینی همچون، مرحله آغازین استکمال نفس با سازگاری تجرد آن، استکمال نفس در عرصه علم و عمل و استکمال عرفانی ترسیم نموده و سعی بر این داشته که بامبانی فلسفی خاص سینوی و کتاب ها، رسائل،تماثیل و اشعار عرفانی مختلف این مکتب، بیان نماید که نفس جوهری یگانه است که توسط نیروهای خود اعمال و استکمالات عرضی مختلف را انجام می دهد و منشأ آثار و احکام گوناگونی می شود که در نگرش ما به زندگی نقش اساسی دارد.فصل سوم: تحت عنوان «استکمالی نفس از دیدگاه ملاصدرا» است. نویسند علاوه بر عناوین فوق گفته شده،برای روشن شدن این مبحث به سراغ مبانی هستی شناختی و انسان شناختی مکتب نو و بدیع صدرایی رفته وبیان می دارد که او براساس حرکت جوهری در باب استکمال علمی و عملیو نحوه پیدایش آن، نظراتی می دهد که متفاوت از دیگر نظرات است وی قائل به رشد وتعالی علم انسانی درگرو استکمال وجودی ورشد درونیذاتنفسانی است که منجر به تحولات شگرف و رفع ابهامات حکمای پیشین در جهان اسلام شده است. و در بررسی وجوه تشابه و تمایز مسئله به روشنی بیان می شود که انگار ملاصدراهمان دیدگاه ابن سینا را داشته است و اختلاف آن ها ازمبانی و تفکرات فلسفی آنها نشأت می گیرد. وبا ارائه نتیجه پایانی، نگارش این رساله را به امید اینکه توانسته باشد تا حدودی دیدگاه این دو فیلسوف بزرگ جهان اسلام را بیان کرده باشد به اتمام می رساند.
رابطه و تمایز وجود ذهنی با علم از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا ثابتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«علم» یکی از موضوعات دیرینه فلسفی است که ابن سینا و ملاصدرا نیز در آثار مختلف خود بدان پرداخته اند. لکن نظرات ایشان درباره چیستی ادراک، کیفیت حصول و مراتب آن در مواردی با یکدیگر متفاوت است. همچنین «وجود ذهنی» اگرچه در زمان شیخ الرئیس به عنوان بحث مستقل فلسفی مطرح نبوده، مورد توجه وی قرار داشته و در ضمن طرح مسئله علم بدان اشاراتی دارد. صدرالمتالهین نیز بابی از کتب مختلف فلسفی خود را بدان اختصاص داده است.به این ترتیب می توان بررسی رابطه و تمایز این دو مسئله را در آثار این دو حکیم که پرچمداران دو مکتب مهم فلسفه اسلامی هستند به عنوان موضوع تحقیقی مستقل مورد توجه قرار دارد. ابن سینا علم را کیف نفسانی می داند و آن را به حصول صورت مدرَک نزد مدرِک تعریف می کند. وی متعلق ادراک را نفس می داند که محلی است برای حلول صورت های علمیه.لذا توجه و التفات نشفس در حصول ادراک را ضروری می داند. در علم حضوری، خود معلوم نزد عالم حاضر می شود ولی در علم حصولی، صورت معلوم که بیانگر حقیقت مدرک خارجی است برای عالم حاصل می گردد. صورت ذهنیی که شیخ در موارد متعدد بدان اشاره نموده همان مدرک بالذات است که نفس آن را به نحو مستقیم و بدون واسطه ی صورت دیگر درک می کند.صدرالمتالهین علم را بدیهی و بی نیاز از تعریف می داند. با این حال عباراتی در تعریف آن می آورد که در تمام آن ها علم را وجود مجرد می داند.همچنین معتقد است در ادراک حسّی و خیالی، نفس تنها منفعل نبوده و فعال است؛ لذا قیام این صور نسبت به نفس، صدوری است، نه حلولی.وی نفس را مثال خداوند و خلاق می داند ولذا نفس می تواند صورت علمیه ی معلوم را در خود ایجاد نماید. لکن با توجه به اختلاف مرتبه ی وجودی معلوم ذهنی و خارجی، ماهیت معلوم ذهنی و خارجی نیز به تبع وجودشان با یکدیگر متفاوت است. این صورت با نطر فی نفسه، خودش موجودی خارجی بوده؛ و با نظر آلی بدان، حکایتگر معلوم بالعرض می باشد. وی صورت ذهنی را ظلّ علم و وجود تبعی آن می داند. آنچه اصیل است وجود خارجی علم است که معلوم بالذات نفس و ممتحد با عالم می باشد و وجود ذهنی، اثر ماهیت علم را دارا بوده و معلوم بالعرض نفس است.
عقل فعال از دیدگاه ابن سینا ، فارابی و سهروردی
نویسنده:
احمد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده :عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد و برجسته ترین نظریه ی مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ی فارابی و ابن سینا به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.عقل فعال کار کردی عالی و گستردهدر وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه، مرکبات و نفوس ( غیر فلکی ) وابسته به افاضه ی صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد.عقل فعال در حیطه معرفت شناسی مشایی نیز جایگاهی برجسته دارد. معرفت انسانی ( ادراک حصولی ) در تمام مراتب خود وابسته به افاضه ی صور کلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است.سهروردی در تبیین صدور کثرات مادی، نظریه عقول عرضیه را مطرح کرد. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد قاهره می داند، که هریک رب النوع یک نوع مادی هستند. این عقول کلی اند؛ به این معنا که اصل افراد خویش بوده و همه کمالات مادون را واجد بوده و فیض آنها به مادون علی السویه است. آنها در عرض هم واقع شده اند، به این معنا که فاقد رابطه ی علی و معلولی اند.عقول عرضیه از جهت وجود شناسی و معرفت شناسی نقش بسزایی در فلسفه ی سهروردی دارند؛ بدین صورت که عالم محسوسات، معلول انوار عرضیه ی حاصل از اشراقات است.اجسام عنصری از جهت فقر هر نور عرضی صادر شده اند. مّثّل معلقه، موجوداتی بالاتر از عالم محسوسات و پایین تر از عالم معقول هستند که توسط انوار عرضیه حاصل از مشاهدات، ایجاد شده اند.کلید واژه : عقل فعال، عقول طولیه،وجودشناسی،معرفت شناسی.
ماهیت وحی از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (با تأکید بر فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا)
نویسنده:
فاطمه ابوطالبی پیرنعیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
عقل و عشق از دیدگاه ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
نیره‌ توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درباره ی ماهیت عقل و عشق و تفاوت این دو امر بنیادی سخن بسیار گفته شده ولی هرگز نمی توان ادعا کرد که سخن گفتن در این باب بهپایان رسیده است. چنانچه هیچ عارفی نمی تواند نسبت به عقل بی اعتنا باشد و هیچ فیلسوف خالی از عشق و احساس نیز وجود ندارد. ابن سینا با ذهن نقاد خویش کوشیده است نظام فلسفی استدلالی را ارائه نماید. نظام فلسفی او کاملاً مبتنی بر تفسیری عقلانی از شریعت اسلام است . فلسفه ی اشراق سهروردی نیز تلفیقی است از فلسفه ، عرفان ، عقل و عشق. ابن سینا چهره ی برجسته ی مکتب مشایی است واز تفکر برهانی واستدلال عقلانی بهره می جوید- که از آن به «حکمت بحثی» نیز تعبیر می کنند- نگاه ویژه ای به عقل دارد. وی معتقد است که نفس ناطقه دارای دو قوه است؛ یکی مدرکه ی عالمه ودیگری قوه ی محرّکه یعامله، که در کلمات این فیلسوف عقل نظری و عقل عملی تعابیردیگری از قو ه ی عالمه و قو ی عامله است. به نظر وی کمال واقعی نفس انسان در این است که خودیک عالم عقلانی شود که در آن تمام نظم جهانی ومراتب وجود منعکس است. سهروردی نیز علی رغم روش اشراقی خود- که از آن به «حکمت بحثی ، ذوقی» تعبیر می کنند- عقل را به عنوان مقدمه ای برای ورود به حکمت اشراقی می داند . شیخ اشراق اگر چه عالم را به عالم عقول و نفوس و اجسام تقسیم کرده است و نفوس ناطقه ی انسانی را نتیجه ی تابش نفوس مدبّره ی فلکی و فیض عقل فعال می داند، از اصطلاحات فلسفه ی مشاء استفاده کرده و انسان کامل را کسی می داند که نفس او مراحل اولیه ی هیولانی، بالملکه و بالفعل را گذرانده، به مرحله ی «مستفادی» که بالاترینمرحله ی تکامل نفس است رسیده باشد .در باب عشق نیزبوعلی سینا رساله ای کوتاه وگویا به نام «رساله العشق» بنا به درخواست شاگردش عبدالله فقیه معصومی ، تألیف کرده است که در شش فصل ویک خاتمه به بیان سریان نیروی عشق در همه ی موجودات به ترتیب درجات گوناگون وجودی آن ها وکیفیت این سریان مطابق اصول ومبانی فلسفی پرداخته است.وهمچنین درکتاب اشارات وتنبیهات ، در نمط هشتم ونهم، از عشق انسانی(مجازی وحقیقی) وکیفیت وشرایط آن و نیز ترتیب موجوداتِ صاحب ادراک در عشق حقیقی ، سخن گفته است. پس از او شیخ شهاب الدین سهروردی رساله ای به نام فی حقیقه العشق تألیف کرد که عمده ی نظرات وی درباره ی عشق در این رساله آمده است. سهروردی داستانی رابرگرفته از سوره ی یوسف بیان می کند ومی گوید اول چیزی که حق تعالی آفرید، گوهر تابناک «عقل» بود، خداوند این گوهر را سه صفتبخشید. وی بر این باور است که عشق و حزن ، همواره هم وزن و قرین یکدیگرند، هر جا عشق وجود دارد ، حزن هم وجود دارد، که راه عشق راهی بس هولناک است. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری دانسته ومعتقد است که عشق در هریک از این مراتب از درجات گوناگونی برخوردار است. به نظر وی راز بقا وتکامل در عشق است.اهداف این پژوهش ازاین قرارند: تبیین جوهرعقل و عشق نزدابن سینا ومشخص نمودن جایگاه عقل و عشق در فلسفه ی وی، تبیین جوهرعقل و عشق نزد سهروردی وباز نمودن دیدگاه وی درباره ی عقل وعشق؛ بیان وجوه همانندی وتمایز میان دو دیدگاه. روشی که در این تحقیق به کار برده شده روش کتابخانه ای است، که به بررسی دیدگاه دو فیلسوف درباره ی عقل و عشق می پردازد.
وضعیت طبقه بندی نفوس پس از مرگ (مقایسه دیدگاه ابن سینا و سهروردی)
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن­ سینا و سهروردی هر کدام در آثار مختلف خویش، درباره وضعیت نفوس انسانی پس از مرگ از حیث سعادت و شقاوت به بحث پرداخته­ اند. در مجموع نحوه مواجهه این دو با این مسئله را از جهت صوری می­توان در دو مدل عرضه کرد. آن ها در برخی آثارشان بدون ارائه طبقه بندی منظمی درباره این مسئله بحث کرده اند و در برخی دیگر از آثارشان طبقه­ بندی منظمی ارائه داده اند. ابن سینا در المبدأ و المعاد طبقه ­بندی سه­ گانه و در رساله فی السعاده طبقه ­بندی چهارگانه و در الاشارات و التنبیهات طبقه ­بندی پنج­گانه ­ای از وضعیت این نفوس ارائه داده است. سهروردی نیز در برخی از آثارش بدون ارائه طبقه­ بندی منظم، به بحث درباره این مسئله پرداخته و در برخی دیگر از آثارش طبقه ­بندی دوگانه، برخی طبقه ­بندی سه­ گانه و بعضی تقسیم چهارگانه و پاره ­ای دیگر طبقه ­بندی پنج­گانه و در نهایت طبقه ­بندی شش گانه ­ای ارائه داده است. از این رو مقاله در صدد بررسی وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه ابن سینا و سهروردی در مورد این طبقه بندی است. با تحلیل دیدگاه این دو حکیم درمی­ یابیم که از برخی جهات همچون اصول و مبانی، ارائه نظریه با مدل صوری واحد و توجه به سعادت عقلی، میان این دو حکیم تشابه وجود دارد. بر عکس از جهات ذیل میان دو حکیم تمایز وجود دارد: 1ـ تأکید پررنگ­تر ابن­ سینا بر سعادت عقلی؛ 2ـ به رسمیت شناختن سعادت حسی از سوی ابن­ سینا؛ 3ـ طرح مسئله تعلق نفوس به اجرام فلکی به صورت صریح از سوی شیخ اشراق؛ 4ـ تمایز روش شناختی دو حکیم در حل مسئله.
صفحات :
از صفحه 97 تا 115
تأثیر اعتقادات فلسفی ابن سینا بر غزالی در تجرد نفس
نویسنده:
عین الله خادمی، اکبر اقوام کرباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غزالی در دوره ای از تاریخ فکر و اندیشۀ اسلامی زندگی می کند که بسیاری از متفکران در رویکرد کلامی خود، داد و ستد های گونه گونی با فلسفه به نمایش می گذارند. در این ایام بیشتر متکلمان با بهره گیری از واژگان، مفاهیم و برخی روش های فلسفی تلاش می کنند پندار و باور های کلامی خویش را به کرسی اثبات نشانند؛ اما از آن سو هم توجه دارند در اخذ مبانی تا سرحد امکان، فاصلۀ خود را با فلسفه حفظ کنند. غزالی نیز همچون معاصران خویش همین رفتار را از خود نشان می دهد. او بر خلاف اشعریان پیش از خود که اعتقادی به تجرد روح ندارند، به تجرد نفس باورمند است. در گام نخست این پژوهش نشان داده شده است که فلاسفه و متکلمان اشعری پیش از غزالی، چه باوری نسبت به تجرد روح و نفس داشتند و برای این پندار خویش چه ادبیات و استدلال هایی را اقامه می نمودند و در ادامه از این همانی مفاهیم و روش شناسی به کار گرفته شده از سوی غزالی با فلاسفه ای چون ابن سینا و فارابی، سخن گفته شده است تا نشان داده شود غزالی تا چه اندازه در اعتقاد ورزی به تجرد نفس، مرهون فلاسفۀ پیش از خود است.
راه های کسب سعادت از منظر ابن سینا
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله سعادت یکی از مسایل قدیمی و بنیادین علم اخلاق و فلسفه اخلاق است. ابن سینا سعادت را به مطلوب بالذات و غایت لذاته تعریف می کند و روش های متعددی از قبیل آشنایی با فضایل و رذایل، تکمیل قوه نظری و عملی نفس، رعایت نظریه حد وسط، ترک تعلقات دنیوی، نیت خالص داشتن، اعراض از ماسوی الله، ذکر الاهی، سبک نشمردن نماز، موافقت فعل انسان با فعل ملک، غلبه قوای روحانی انسان بر سایر قوایش و مطابقت اعتقادات و افعال با امر الاهی پیشنهاد می دهد. او در زمینه های استناد به آیات قرآنی، تامل در استعمال واژه لذت، پذیرش معاد جسمانی از طریق شرع و عدم امکان دستیابی به سعادت برتر در دنیا، از شریعت اسلام متاثر است. دیدگاه او از جهت عدم توجه شایسته به کتاب و سنت و بحث ایمان در مساله سعادت مورد نقد است
علم و معرفت به خداوند از منظر ابومعین نسفی در ترازوی نقد
نویسنده:
عین الله خادمی,محمد الله نیا سماکوش,سید علی سادات فخر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
همزمان با بنيان گذاری اشاعره، ابومنصور ماتريدی سمرقندی ( متوفای 333 ق) مذهب كلامی ماتريديه را تأسيس كرد. او نظريه های متفاوت، ولی نزديك به مذهب كلامی اشعری ارائه داد. يكی از اين نظريه ها، مسئله معرفت به خداست. يكی از شارحان برجسته انديشه های ابومنصور ماتريدی، ابومعين نسفی است. نقد تعريف های متكلمان از علم و معرفت، يكی از فعاليت های اوست. مسئله اصلی او شناخت تمايز مفهومی ميان دو اصطلاح علم و معرفت و راه های دستيابی به آنهاست. نسفی می كوشد ديدگاه متفاوتی ارائه دهد و ميان ايمان و معرفت نيز رابط های استوار و عقلانی ترسيم كند. برخی از نظريه های ابومعين درخور توجه است؛ ولی درنهايت نتوانسته دستگاه استوار و نظريه بديلی برای علم و معرفت به خدا ارائه دهد كه متمايز از ديدگاه های نظريه پردازان بزرگ اشعری و معتزلی باشد؛ ازاينرو تعاريف آنها را با اندكی تغيير می پذيرد. به رغم وجود ديدگاه هایی قابل دفاع، مهمترين نقدهای جدی در بررسی آرای ابومعين، استفاده هماهنگ و منطقی نكردن از تعريف واژگانی علم و معرفت،تعريف دوری علم و معرفت، تكيه خلل پذير بر« علم محدث استدلالی » و « علم محدث ضروری»، مخالفت جدی با الهام و شهود به عنوان راه رسيدن به معرفت، نداشتن دلايل موجه برای نفی شهود، اضطراب در تعريف ايمان و عدول از تعريف معرفت در قول به وجود معارف فراعقلی است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 122
  • تعداد رکورد ها : 189