جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 66
عقلانیت در فلسفه دکارت
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار، تلاش شده است تا با تکیه بر آثار دکارت، عقلانیت در فلسفه او بررسی گردد. برای این منظور، نخست معانی عقلانیت بیان شده و پس از تعیین معنای مورد نظر، گزارشی از فلسفه دکارت به صورت تحلیلی ارایه گردیده و در ادامه، با متمایز ساختن «هستی شناسی» از «معرفت شناسی»، به بررسی عقلانیت، هم در نظام هستی شناسی و هم در نظام معرفت شناسی وی پرداخته شده است. دکارت در نظام معرفت شناسی خود، پس از طرح شک روشمند، به سوی شکاکیت، که مرحله ای از عدم عقلانیت است، سیر می کند، سپس بر اساس «کوجیتو» تلاش می کند تا از نظر معرفت شناسی، به قلمرو عقلانیت بازگردد. اما در نظام هستی شناسی، او نخست بر پایه «کوجیتو» به اوج عقلانیت، که همان اعتقاد به جوهر حقیقی واحد باشد، نزدیک می شود، ولی در ادامه و با گرایش به کثرت و اصالت ماهیت، از عقلانیت در نظام هستی شناسی فاصله می گیرد.
بررسی و تبیین برهان گودل
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی اصل علیت و احکام آن در روایات امام علی علیه‌السلام
نویسنده:
محسن رضایی استخروئیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل علیت که قدیمی‎ترین مسأله فلسفه است، از مهمّ‎ترین ارکان این علم به شمار می‎رود به گونه‎ای که بسیاری از مسائل مهمّ فلسفی مانند مباحث مربوط به علم، تبیین خلقت عالم، اثبات عوالم مجرّد، اثبات علّه العلل، بحث از صفات و افعال الهی، اثبات معاد و ... یا بر این اصل مبتنی‎اند و یا علّیت در اثبات آنها نقش دارد. با این‎که این اصل و احکام آن مسائلی عقلی و فرا ‎‎‏‎‎دینی‎اند امّا در روایات امام علی علیه السّلام نیز به طور فراوان و با نیکو‎ترین بیان‎ها و دقیق‎ترین معانی مطرح شده‎اند که روش دست‎یابی به آنها استنباطی و استظهاری است و در مرحله تجزیه و تحلیل، تحلیلی- عقلی است. بداهت اصل علّیت، تقسیم موجودات به علّت و معلول، احاطه وجودی علّت بر معلول و بطلان تسلسل در علل فاعلی و غایی برخی از موارد مطرح شده در سخنان امام علی علیه‎السّلام هستند. علاوه بر آن، سنخیت بین علّت و معلول که از مهمّ‎ترین اصول موجود در فلسفه است و آثار و نتایج مهمّی دارد، در روایات حضرت نیز هم به شکل کلّی آمده، و هم به صورت مصداقی بر وجود انسان تطبیق داده شده که نشان می‎دهد بین طبیعت انسان و افعال او سنخیت و مناسبت برقرار است و طبیعت هر انسانی فعل خاص خود را دارد. این نتیجه مهمّ فلسفی، می‎تواند مبنای برخی از علوم مربوط به انسان مانند علم اخلاق، روان‎شناسی، علوم‎ تربیتی، و ... قرار گیرد و آنها را متحوّل سازد. در سخنان دیگر حضرت، تعریف معلول به « موجود فی غیره »، شاهدی است بر این‎که معلول وجود رابط است و شأنی جز ربط به علّت ندارد. به تعبیر دیگر حقیقت علّیت، تجلّی است و معلول، جلوه و ظهور علّت می‎باشد. امّا آن‎چه که بیشتر از همه احکام علیت در روایات امام علی علیه السّلام مطرح شده، علّت فاعلی و غایی است که در علّت فاعلی نیز بیشترین مسأله مورد اشاره، فاعلیت واجب تعالی است. روایات حضرت در این زمینه با غایه الغایات خواندن واجب و نفی علم حصولی از او و تصریح به عدم واسطه بین واجب تعالی و معلومات او، هم دیدگاه فاعل بالقصد را درباره واجب نفی می‎نمایند و هم نظریه فاعل بالعنایه را. از سوی دیگر با تثبیت علم تفصیلی ذاتی برای واجب، و تأکید بر عدم افزایش علم او با آفرینش، دیدگاه فاعل بالرّضا را نیز مخدوش دانسته و در مقابل، با تعابیر گوناگون و تصریح به ظهور و تجلّی واجب بر عوالم خارج و شوون نفس، اندیشه فاعل بالتّجلی را تأیید نموده و آثار فراوانی را برای آن ذکر می‎نمایند. در علّت غایی نیز روایات حضرت با اشاره به این‎که « هر موجودی غایتی دارد » و تأیید سلسله طولی علل غایی و این‎که « غایت حقیقی، ذات فاعل است »، واجب تعالی را غایه‎ الغایات دانسته و فاعل کلّ را همان غایت کلّ می‎دانند. همچنین با تأکید بر این‎که واجب تعالی غایت عبادت و سیر موجودات است، محرّک این حرکت و سیر را نیز واجب الوجود می‎دانند، بنابراین واجب تعالی هم مبدأ حرکت، هم غایت حرکت و هم فاعل حرکت است.
بررسی انتقادی نوپراگماتیسم باتاکید بر آراء ریچارد رورتی از منظر فلسفه اسلامی
نویسنده:
محمد ابدالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مکاتبی که به دلیل تأکید بر ابعاد عملی و کاربرد اندیشه‌ها از رواج نسبتاً گسترده‌ای برخوردار گشته است و در علوم انسانی تأثیر زیادی داشته است، مکتب پراگماتیسم می‌باشد‌ که این مکتب در نوپراگماتیسم که در این تحقیق در صدد نقد آن بر آمده‌ایم؛ توسعه پیدا کرد، با اشتراکات و افتراقات در مبانی. مدافعان این مکتب با تأکید بر فواید و منافع حاصل از یک اندیشه، نظریه مطابقت به منزله معیار صدق را نامعتبر می‌دانند و ملاک و معیار درستی اندیشه‌ها را بر اساس سود و منفعتی که یک اندیشه می‌تواند برای زندگی فرد در پی داشته باشد، ترسیم می‌کنند. در دوره جدید آقای ریچارد رورتی فیلسوف آمریکایی که از پراگماتیسم‌‌های جدید می‌باشد با نگارش کتاب‌ها و مقالاتی به دفاع از این مکتب پرداخته است و تلاش کرده است نقاط قوّت این مکتب در مقابل سایر مکاتب فکری را بازنمایی کند. با توجّه به این که در فلسفه اسلامی نظریه مطابقت با واقع، به‌عنوان معیار صدق معرفت تصدیقی در نظر گرفته شده در این تحقیق به نقد این مکتب از این منظر پرداخته شده است.
بررسی اختلافات ابن رشد و ابن سینا در حوزه فلسفه اولی
نویسنده:
علی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در امور عامه، ابن سینا معتقد به امکان وجود بالفعل نامتناهی در موجودات فاقد وضع است. ابن رشد معتقد است ابن سینا علاوه بر خروج از شیوه فلاسفه ی متقدم دچار تناقض گویی هم شده است،در حالی که ابن سینا خود متعرض اشکالات ابن رشد شده و آنها را دفع کرده است. ابن سینا معتقد به عروض تحلیلی وجود برماهیت است. ابن رشد هم اصل عروض وجود بر ماهیت را نقد کرده و هم آنرا مستلزم تسلسل دانسته است، در حالی که چون عروض خارجی مراد نیست اشکالات ابن رشد هم وارد نیست. از نظر ابن رشد دو نوع ممکن داریم: حقیقی و ضروری، لذا او تقسیم موجودات به ممکن و واجب توسط ابن سینا را دچار مغالطه اشتراک لفظ در مورد واژه ممکن می داند در حالی که مراد ابن سینا امکان ذاتی است و شامل هر دو نوع امکان مورد نظر ابن رشد می شود. ابن رشد وجوب غیری ممکن بالذات را مستلزم انقلاب ماهیت می داند در حالی که وجوب غیری مربوط به وجود ممکن است نه ماهیت آن. ابن رشد در بحث حدوث اولا تعلق فعل را به وجود بالقوه می داند نه بالفعل و ثانیا معتقد است جهان از سنخ اضافه نیست بلکه جوهر است پس سخن ابن سینادر مورد احتیاج جهان به فاعل، پس از احداث تام نیست . در حالی که مراد ابن سینا تعلق فعل به وجود بالفعل نیست ضمن اینکه ابن سینا معتقد است چون جهان از امکان ذاتی خود منفک نمی شود لذا همواره محتاج علت است.ابن رشد در قاعده الواحد ضمن پذیرش اصل قاعده، معتقد است ابن سینا فاعل محسوس را قیاس به فاعل غیر محسوس کرده است و همچنین تبیین نحوه صدور کثرت از واحد قابل نقد است. در حالی که ابن سینا سخن خود را معلق بر فهم درست معنای وحدت کرده و دچار قیاس فاعل نامحسوس با محسوس نشده است. در الهیات بالمعنی الاخص ابن رشد در مسأله فیض یا صدور معتقد است نظریه فیضی که ابن سینا روایت می کند اصلا معنی ندارد زیرا علت ایجادی اگر موجود را موجود کند تحصیل حاصل است و اگر معدوم را موجود کند اجتماع نقیضین است، در حالی که ابن سینا هیچکدام از این اقوال را نمی گوید او معتقد است فاعلیت در عرصه وجود است و مبدأ فیاض وجود را ایجاد می کند. در برهان صدیقین ابن رشد معتقد است که محور برهان صدیقین بر استحاله تسلسل است و طبق تعریف ابن سینا از ممکن امکان اثبات تسلسل وجود ندارد در حالی که ابن سینا به هیچ وجه برهان خود را مبتنی بر تسلسل نکرده و حتی تصریح می کند اگر قائل به تسلسل هم شدیم از پذیرش موجودٌ ما می توان وجود واجب را اثبات کرد و همین برهان صدیقین است. در مورد علم خداوند به جزئیات ابن سینا معتقد است خداوند به جزئیات علم دارد اما به نحو کلی نه به نحو جزئی. برداشت ابن رشد این است که ابن سینا منکر علم خداوند به جزئیات است در حالی که اینگونه نیست. در مسأله عدم جسمانیت خداوند خلاصه سخن ابن سینا آن است که اجزای امور جسمانی بر آنها تقدم دارند و این با مبدئیت خداوند برای ماسوی الله سازگار نیست. ابن رشد تذکر می دهد که در صورتی که ما معتقد به بساطت جسم شدیم برهان ابن سینا درباره عدم جسمانیت خداوند هم از کار می افتد، اما این سخن با مبانی ارسطویی ابن رشد سازگاری ندارد. در تحلیل معجزه انبیاء ابن سینا تحقق معجزه را ناشی از قدرت نفس نبی می داند و ابن رشد بدون تعرض به محتوای سخن ابن سینااصل ورود به حوزه مباحث اختصاصی شرع توسط یک فیلسوف را تخطئه می کند..
بررسی تطبیقی رابطه علم تجربی و دین در تفاسیر المیزان و المنار
نویسنده:
محسن آزادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ترسیم الگوی مناسبات میان علم تجربی و دین از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین است. دستاوردهای چشمگیر غرب در علوم تجربی که در چند قرن اخیر رخ داد با تفاسیر ارسطویی از کتاب مقدس در تعارض قرار گرفت و آن را سخت به چالش کشید. از آن پس الگوهای گوناگونی در دنیای غرب برای حل این مسئله مطرح شد. از آن‌جا که اسلام و کتاب مقدسِ آن قرآن نیز دربردارنده فرازهایی تجربی در کیهان‌شناسی، زمین‌شناسی و انسان‌شناسی بودند از رویارویی با این مسئله در امان نماندند. ازاین‌رو مفسرین قرآن کریم و دانشمندان اسلامی با این پرسش مواجه شدند که چه نسبتی میان علم تجربی و آموزه‌های دینی وجود دارد و چه الگویی می‌توان برای ترسیم مناسبات میان این دو ارائه داد؟ المنار و المیزان، به عنوان دو تفسیر تأثیرگذار در دوره معاصر، با وجود اتفاق نظر نسبی در روشِ مواجه با این مسئله، رویکردهای متفاوتی در پاسخ به این پرسش در پیش می‌گیرند. در این میان محمد رشید رضا به دلیل اعتماد بیشتری که به یافته‌های علوم تجربی دارد نرمش بیشتری نیز از خود نشان داده و از رویارویی جدی با این علوم می‌پرهیزد. این امر تلاش بسیار ایشان برای سازگار جلوه دادن علم و دین و تفسیر آیات قرآن کریم بر این اساس را در پی دارد. در مقابل علامه طباطبایی1 اگرچه در بسیاری موارد درصدد همراهی با علوم تجربی و سازگار جلوه دادن یافته‌های علوم و آموزه‌های دین برآمده است، اما گاهی علوم تجربی را به چالش کشیده و با استناد به معارف دینی فرضیات این علوم را انکار می‌کند. با این همه از آن‌جا که هیچ‌یک از ایشان به صورت جامع به تبیین مبانی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی در دو طرف مسئله نپرداخته و صرفا به تطبیقاتی جزئی بسنده کرده‌اند، دست‌یابی به الگوی جامع مناسبات میان علم و دین از منظر المنار و المیزان بسیار مشکل است.
نگاهی به مبانی نظری روش تحقیق در گفت‌وگو با دکتر احد فرامرزقراملکی
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده اگر تحقیق فرایند پردازش اطلاعات است که در یک انتظام، متعلق به یک گستره با یک هویت جمعی است که به نوآوری می‌انجامد، روشمند بودن، مقوم هویت تحقیق است. اما آیا روش تحقیق جزو علم است یا مقدم بر آن؟ پاسخ این است که بین روش تحقیق یک علم، با همان علم همبستگی متقابل وجود دارد. این سخن را نباید به این معنا دانست که روش تحقیق عامی وجود ندارد، بلکه اگر در روش تحقیق رویکرد عام داشته باشیم که اصول عام تحقیق را شامل گردد، با روش تحقیق عام روبرو خواهیم بود. روش تحقیق چارچوب نظری وابسته به خود علم است. که دو دیدگاه متفاوت درباره آن وجود دارد. بر اساس نگاه منطقی، آنچه چار چوب نظری علم را تشکیل می‌دهد، قوانین منطقی حاکم بر آن علم است و بر اساس نگاه جامعه‌شناختی، چارچوب نظری علم، حاصل گفتمانی است که میان دانشمندان آن علم برقرار است.
درآمدی به روش‌شناسی ارسطو در حل مسائل فلسفی
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده این مقاله به بررسی ویژگی‌های «روش ارسطو برای حل مسائل فلسفی در مقایسه با روش سقراط و افلاطون می‌پردازد. برای پاسخ به این پرسش، نخست توصیفی از روش سقراط و روش افلاطون در حل مسائل فلسفی ارائه شده است و در ادامه، نقدهای ارسطو بر این روش‌ها بیان و سپس با تمرکز بر روش ارسطو, به ویژگی‌های روش فلسفی او اشاره شده است. در ادامة مقاله، با تمرکز بر یکی از دشواری‌های ناشی از روش دیالکتیک، روش ارسطو در حل دشواری به تفصیل تبیین شده است. پرسشی که او مطرح می‌سازند این است که بحث از مبادی برهان به یک علم یا به چند علم تعلق دارد؟ در مورد این مبادی دو گزینه در مقابل هم قرار گرفته‌اند: الف) «بحث از مبادی برهان به یک علم تعلق دارد؛ ب) «بحث از مبادی برهان به چند علم تعلق دارد. ارسطو تلاش می‌کند تا راه‌حلی برای دشواری بیابد. به نظر او، بررسی مبادی علوم و به ویژه اصل عدم تناقض ـ به منزلة بنیادی‌ترین اصل در پژوهش ـ وظیفة یک علم است و آن علم نیست مگر فلسفة اولی؛ زیرا مبادی برای همة موجودات معتبرند، و افزون بر این، اصول پژوهش در هر علمی نیز به شمار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 55 تا 74
بررسی اندیشه‌های کلامی ملامهدی نراقی
نویسنده:
روح اله ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله اصلی این تحقیق این است که «از بررسی آثار و اندیشه‌های ملامحمدمهدی نراقی (ره) چه دیدگاه‌هایی درباره موضوعات کلامی به دست می‌آید؟» در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی – عقلی به بررسی این مسئله پرداخته شده است. بر اساس یافته‌های تحقیق، علاوه بر نظریات و شیوههای مشترک ایشان با متکلمین دیگر در اثبات مسائل اعتقادی، با دیدگاهها و روشهایی از این اندیشمند اسلامی در مباحث کلامی مواجه میشویم که برای اهل علم قابل توجه و تأمل میباشد؛ ازجمله: اثبات صانع بی نیاز از دلیل، استفاده از برهان معجزه و برهان اجماع و اتفاق عقلاء برای اثبات صانع، روش بکارگیری مثال و داستان برای تفهیم ادله و براهین و . . . . از سوی دیگر با توجه به بیان سادهی مسائل اعتقادی از طرف این متکلم اسلامی و استفاده از امثله و حکایات، نظریات ایشان میتواند مورد استفاده عامه مردم باشد و پایه های اعتقادی خود را استحکام بخشند. این رساله در پنج فصل تدوین شده است که در فصل اول به کلیات و مفاهیم پرداخته شده است. فصل دوم و سوم، مبحث خداشناسی و صفات الهی را مورد بررسی قرار میدهد. فصل چهارم، راهنما شناسی است؛ که از دو گفتار تشکیل یافته و به بحث درباره نبوت و امامتمیپردازد. قصل پنجم عهده دار مسئله معاد میباشد که محقق نراقی در این قسمت به شیوه خاصی معاد را اثبات میکند.
بررسی گوهر و صدف دین از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره)
نویسنده:
حسین رضوی‌مظاهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
اصول دین , فروع دین , توحید ذاتی(کلام) , فلسفه اسلامی , توحید ذاتی , توحید ذاتی (اخلاق) , آموزه دینی , دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته) , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , مکتب‌های فلسفی غرب , درباره علامه طباطبایی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله گوهر و صدف دین یکی از مسائل مهم و مطرح فلسفه دین، در زمان معاصر است. سوال اصلی در این مقاله این است که آیا علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو فیلسوف برجسته و معاصر اسلامی مطالبی درباره این مسئله مطرح کرده‌اند و آیا می‌توان از دیدگاه آنان تفسیری برای گوهر و صدف دین ارائه نمود؟ بسیاری از فیلسوفان دین غربی معتقدند دین دارای گوهر و صدف می‌باشد. از نظر برخی گوهر دین، تجربه دینی است و از نظر برخی دیگر اخلاق گوهر دین است و سایر آموزه‌ها صدف دین به شمار می‌رود. بر این اساس، دین چیزی جز همان تجربه دینی – که امری شخصی است – نمی‌باشد. در حالی که علامه طباطبایی و امام خمینی حقیقت دین را تجربه دینی نمی‌دانند، لذا چنین دیدگاهی را در مورد گوهر و صدف دین قابل پذیرش نمی‌دانند.برخی از نویسندگان برای تبیین گوهر و صدف دین تلاش کرده‌اند گوهر و صدف دین را بر پایه ذاتی و عرضی دین تفسیر نمایند. در میان عارفان نیز برخی کوشیده‌اند گوهر و صدف دین را بر اساس تمایز میان شریعت، طریقت و حقیقت توجیه نمایند. در این میان عدّه‌ای نیز گوهر و صدف دین را قابل تطبیق بر اصول و فروع دین دانسته‌اند. عده‌ای نیز معتقدند می‌توان از اهداف عالی و میانی دین، تعبیر به گوهر و صدف نمود. مراد از صدف در این اصطلاح عبارت است از یک امر بی‌ارزش و وسیله‌ای برای دست‌رسی به گوهر که پس از دست‌رسی به گوهر، ارزش خود را از دست خواهد داد.با بررسی آثار علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)، می‌توان گفت که از نظر آنان تعبیر از آموزه‌های دینی به گوهر و صدف قابل قبول نیست، زیرا سراسر دین اسلام، گوهر است و در آموزه‌های دینی چیزی به نام صدف وجود ندارد. بنابراین از آن چه به عرضی دین، شریعت و طریقت دین، فروع دین و اهداف میانی دین تعبیر شده، نمی‌توان به منزله صدف دین یاد کرد. زیرا این موارد دارای ارزش ذاتی هستند، نه آن که صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت دین باشند. اما آن چه از دیدگاه این دو بزرگوار قابل قبول می‌باشد این است که همه آموزه‌های دینی دارای ارزش ذاتی بوده و تنها از نظر اهمیت در مراتب مختلفی قرار دارند، که در رأس همه آموزه‌های دینی مربوط به توحید قرار دارد.
  • تعداد رکورد ها : 66