جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
چیستی شخصیت در نظام فلسفی ملاصدرا
نویسنده:
مریم احمدی ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد بررسی دیدگاه ملاصدرای متأله، پیرامون چیستی شخصیت است؛ این مهم، با نگرشی نو بر مباحث علم النفس صدرایی و با ابتناء بر مبانی عام فلسفی ایشان، نظیر«اصالت وجود»، «تشکیک در مراتب وجود» و... امکان­پذیر می­گردد. پرسش اساسی این مقاله عبارت است از اینکه: ملاصدرا بر اساس نظام فلسفی خود، چیستی شخصیت را چگونه تبیین می­کند؟ در این راستا، با بهره­گیری از روش توصیفی – تحلیلی، پس از إحصاء و استخراجِ مؤلفه­های شخصیت از آثار ملاصدرا، مدل شخصیت فلسفی – اخلاقیِ ملاصدرا، به عنوان اولین مدل شخصیت فلسفی در حوزۀ فلسفه­ی اسلامی، تبیین و ارائه می­گردد. دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: ارائۀ مدل شخصیت وجودی انسان، در نموداری طولی در سه مرتبه: فطرت­­عام (به عنوان عامل زمینه­ساز شخصیت)؛ شخصیت غیرارادیِ­ پایه؛ و شخصیت ارادیِ خاص. دو مرتبۀ نخست، عمدتاً زمینه­سازِ مرتبۀ اصلیِ شخصیت محسوب می­شوند؛ آنچه شاکلۀ شخصیت ارادی انسان را می­سازد، ملکاتِ غالب و مکتسبۀ آدمی است؛ این مرتبه از شخصیت، مبنای ادراکات، اعمال، افکار و نیات انسان در این دنیا و معیار تعلق ثواب و عقاب و نیز خلودِ در جنت و نار در نشأه بعدی بوده و حقیقت شخصیت انسان صدرایی مبتنی بر آن است.
صفحات :
از صفحه 293 تا 320
نظریه شخصیت در نظام فلسفی ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: مریم احمدی ؛ استاد راهنما: سحر کاوندی ؛ استاد راهنما: محسن جاهد ؛ استاد مشاور: جواد صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده انسان‌شناسی از دیرباز، موضوع اساسی علوم انسانی است که در شاخه‌ی نوپای روانشناسی، ذیل عنوان « نظریه‌های شخصیت» توانسته است با ابتناء برشباهت‌ها و تفاوت‌های آدمی در عرصه‌ی مطالعات رفتاری و ارتباط متقابل افراد - در پیشگیری یا اقدامات احتمالی در بروز اختلالات و نابسامانی‌های شخصیتی - کارآمد باشد. این کارآمدی موجب شده است امروزه، پژوهش در حوزه‌ی « نظریه‌های شخصیت» از مهم‌ترین مباحث روانشناختی به حساب آید، به طوری‌که به تصریح مؤلفان کتب شخصیت روانشناختی یافته-ای در این علم نیست که در شناسایی و شناساندن شخصیت سهمی بر عهده نداشته باشد و در حقیقت، شخصیت هدف نهایی تمام بررسی‌های روانشناسانه محسوب می‌شود. کارآمدی نظریه‌های شخصیت روانشناختی در رفع نابسامانی‌های شخصیتی از سویی و ضعف این نظریه‌ها در حوزه‌ی شناسایی ماهیت انسان و پرداختن به حوزه‌ی نمود، رفتارهای صادر شده از فرد و یا تفاوت‌های فردی به جای بررسی و تحلیل بنیان خلقت همه‌ی انسان‌ها در حوزه‌ی بود و مقام ثبوت از سویی دیگر و نیز ارتباط ریشه‌ای نظریات شخصیت روانشناختی با مباحث علم النفس فلسفی و ابتناء پیش‌فرض‌های این نظریات بر این نوع مباحث، موجب شد رساله‌ای فلسفی، تحت عنوان « نظریه‌ی شخصیت در نظام فلسفی ملاصدرا» با نگرشی توصیفی- تحلیلی نگاشته شود، موضوعی که برای اولین بار تحت این عنوان در گفتمان‌های فلسفی مطرح می‌شود. لازم به ذکر است، نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفه‌ی صدرایی و در پاسخ به سوالاتی، نظیر چیستی شخصیت در این نظام فلسفی، تبیین مبانی فلسفی این نظریه و مؤلفه‌های اساسی آن و لوازم و تبعات آن بر دیگر حوزه‌های معرفتی صورت‌بندی شده و مراد از آن نگرشی جدید به مباحث علم-النفس فلسفی ملاصدرا و وارد نمودن فلسفه در جریان زندگی بشر امروزی است. براین اساس، مطلع نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا - بر مبنای نگرش وحدت تشکیکی او - فطرت عام انسانی به عنوان عامل زمینه‌ساز شخصیت است که در آغاز حدوث انسان صدرایی به‌واسطه‌ی «جسمانیه الحدوث بودن نفس»، «اتحاد حقیقی نفس و بدن»، «حرکت جوهری غیرارادی» از عواملی، نظیر مزاج، وراثت و ... متأثر و به دلیل اختلاف در مبادی، در سه نوع نفوس اکمل، اسفل و بالقوه‌ی متوسط میان نفوسِ مذکور، قدم به نشئه‌ی دنیوی می‌گذارد. در این مقطع پیش‌زمینه‌ی اختلاف در ادراکات و ... به انضمام عوامل دیگری، همچون صلاح والدین و ... شخصیت غیرارادی نفوس اکمل، اسفل و بالقوه‌ی متوسطه را به حقایقی متفاضل، ذیل نوع حقیقت اولیه تبدیل می‌کند. پس از آن به‌واسطه‌ی حرکت جوهری اشتدادی ارادی، انسان صدرایی شخصیت ارادی خویش را با ابتناء بر شخصیت غیرارادی و ملکات مکتسبه‌ی نفسانی بنا می‌کند، بنابراین در این نظام متألهه، انسان صدرایی نه تنها بعد از تکون جسمانی - روحانی و به فعلیت رساندن قوای وجودی خویش، بلکه در آغاز حدوث جسمانی در نشئه‌ی حسی نیز حقایقی اولاً، «متباین» و ثانیاً، «متفاضل» است، ازاین‌رو نمی‌توان به کلیتی واحد از آن دست یافته و آن را بر همه‌ی انسا‌ن‌ها تعمیم داد. به عبارت دیگر، از سویی، کثرت نوعی و تشکیکی شخصیت غیرارادی پایه‌، بر کثرت پیشینی نوعی و تشکیکیِ ناشی از اختلاف در مبادی اولیه و ... مبتنی است و از سویی دیگر، این شخصیت غیرارادی، خود زمینه‌ای است جهت استکمال شخصیت ارادی، بنابراین علیت اقتضایی شخصیت غیرارادی و اکتساب فطرت ثانویه و ملکات حاصل از آن، موجب کثرت نوعی پسینی انسان صدرایی است. لذا به-واسطه کثرت پیشینی انسان صدرایی و کثرت پسینی آن، انسان صدرایی در هیچ‌یک از مراتب هستیِ خویش حقیقتی واحد نخواهدبود. این‌جاست که شاید بتوان به جای کاربرد اصطلاح نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا از نظریه‌های شخصیت صدرایی استفاده نمود، زیرا هر انسانی به واسطه‌ی شخصیت خاص خویش و تطور آن در نشئات مختلف وجودی نسخه‌ی خاص شخصیت خود را داراست. نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا با ابتناء بر این اختلاف تباینی و تفاضلی نفوس و کثرت پیشینی و پسینیِ مبتنی بر آن، از سویی، توانایی پاسخ به علت نابهنجاری‌های شخصیتی، علت تغییر برخی نفوس و عدم تغییر برخی دیگر، علت تنوع در ثواب و عقاب، سعادت و شقاوت و کیفیت خلود و حشر درحوزه‌ی دین‌پژوهی را داراست و از سویی دیگر در حوزه‌ی اخلاق از اخلاق فضیلت تقویت‌شده‌ و یکپارچگی اخلاقی نظام صدرایی حمایت می‌کند.
انگیزش اخلاقی از دیدگاه فخرالدین رازی
نویسنده:
سجاد رحمتی ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انگیزش اخلاقی، بحثی مهم در فرااخلاق است. سه مسئله­ ی اساسی آن عبارتند از: ماهیت انگیزش اخلاقی، ماهیت ارتباط بین داوری اخلاقی و انگیزش اخلاقی و ارتباط انگیزش اخلاقی و ماهیت اوصاف اخلاقی. آراء فخر کلامی و الهیّاتی­ است و با نگاه فلسفه اخلاق معاصر، خوانشی امروزی از آنها ارائه می­شود. فخر به ماهیت انگیزش اخلاقی، رویکرد شناخت­ گرایانه دارد و بر این باور است که باور برای ایجاد میل و تحریک به عمل لازم و کافی­ست. طبق دیدگاه فخر، رویکرد شخصیت­گرا مکمّلِ رویکردِ شناختی است. ماهیتِ ارتباطِ داوری اخلاقی و انگیزش، درون­گرایی الغاءپذیر است یعنی رابطه ­ای ضروری اما لغوشدنی میان داوری و انگیزش اخلاقی برقرار است. تعالی­ گرایی او فارغ از نقدهای احتمالی بر آن، با نظریه­ ی انگیزشِ او سازگار است. از نظر او داوری ­های اخلاقی، باور­هایی در مورد وجودِ متعالی ارزش­ها در ذات خداوند هستند که با کمک عواملِ پرورش ­دهنده ­ی شخصیت، ایجادِ میل نموده، به انگیزش اخلاقی می­انجامند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
نسبت معارف قرآنی و برهانی از نظر استاد حسن حسن زاده آملی
نویسنده:
پدیدآور: گلی احمدی ؛ استاد راهنما: محسن جاهد ؛ استاد مشاور: سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رابطه عقل و دین و به تعبیر دیگر نسبت معارف قرآنی و برهانی، از مهم‌ترین مسائل در حوزه فلسفه و کلام است. دانشمندان و متفکران بزرگ، هم در جهان غرب و هم در جهان اسلام دیدگاه‌هایی را در این باره مطرح کرده‌اند. پرداختن به این مسئله از اهمیت بالایی برخوردار است؛ تا جایی که می‌توان گفت دیدگاه‌های مطرح شده در این باب منشأ تحولاتی سیاسی، اجتمایی و ...گردیده است. به طور کلی سه رویکرد در این زمینه مطرح است: نسبت تعارض، نسبت تمایز و نسبت تساوی؛ دیدگاه غالب در بین متفکران اسلامی فلسفی مشرب نسبت تساوی بین این دو مقوله است. در این پژوهش به بررسی دیدگاه حسن زاده آملی در مورد نسبت معارف قرآنی و برهانی پرداخته خواهد شد. دستاورد این امر، دریافت پاسخ صریح درباره نسبت معارف قرآنی و برهانی و مبانی و پیش فرض‌های او در به وجود آمدن این نسبت، که پرسش غایی این پژوهش است می‌باشد. حسن زاده دین را برنامه‌ای کامل برای سعادت بشر از سوی پروردگار و عقل را همچون چراغی برای هدایت بشر و قرارگرفتن در صراط مستقیم که همان دین است عنوان می‌کند. او با بهره گیری از آیات و روایات و با تکیه برآراء متفکران بزرگ، دلایلی را برای هماهنگی و اتحاد این دو مقوله بیان می‌کند. در این میان نقدهایی به این رویکرد شده است که در این پژوهش با دسته بندی منتقدان به دو گروه: منتقدان کلی و منتقدان معاصر به بررسی آراء آن‌ها پرداخته شده است و در انتها پاره‌ای از پاسخ‌های حامیان این رویکرد به منتقدان بیان شده است.
تبیین کارکرد تجرّد قوه خیال در معاد جسمانی از نگاه ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی حسین زاده ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مباحث نفس شناسی فلسفه اسلامی، قوه خیال به عنوان یکی از قوای باطنی انسان، حافظ و مدرِک صورت های خیالی بوده و کارکردهای معرفت شناختی، انسان شناختی و معاد شناختی دارد. ملاصدرا، برخلاف فلاسفه پیشین، با اثبات تجرد قوه خیال، آن را یکی از اصول بنیادین اثبات معاد جسمانی قرار می دهد. در این پژوهش با استخراج مبانی فلسفی اثبات تجرد قوه خیال، به بیان ادله آن و فروعاتی که نتیجه تجرد این قوه است، پرداخته شده است. در آثار ملاصدرا نتایج تجرد قوه خیال و فروعات به صورت صریح نیامده و نقش هر کدام در تبیین معاد جسمانی بیان نشده است. نتایج به دست آمده از تجرد قوه خیال و فروعات آن، نظریه ملاصدرا را نسبت به سایر تبیین ها از معاد جسمانی، منسجم تر نشان می دهد. برخی از نتایجِ برآمده از اثبات تجرد خیال در خصوص عالم آخرت عبارتند از : توجیه فلسفی ورود نفوس ناقص به عالم آخرت؛ حصول ثواب و عقاب در عالم قبر، و لذات و آلام عالم آخرت؛ صورت ادراکی بودن بهشت و جهنم و وجود آنها در عالم نفس؛ دائمی بودن نعمت ها در آخرت، و خلود در بهشت و جهنم؛ عدم تزاحم صورت های ایجاد شده و عوارض مادی نداشتن نعمت های اخروی.
صفحات :
از صفحه 47 تا 62
معراج پیامبر(ص) از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: اباذر مرشدی ؛ استاد راهنما: حسین اترک ؛ استاد مشاور: سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معراج پیشوای گرانقدر اسلام (ص)، بدون تردید یکی از وقایع بسیار مهم دوران رسالت آن بزرگوار است. این پژوهش به بررسی این بحث به صورت فلسفی از دیدگاه ملاصدرا پرداخته است. با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا دو مبنای اصالت وجود و حرکت جوهری در بحث معراج دخالت دارند؛ همچنین اصول مربوط به مراتب عالم هستی، مراتب نفس، اصول یازده گانه معاد، و به ویژه قوه خیال نیز ارتباط مستقیمی با معراج پیامبر و توجیه واقعی بودن آن دارند. در سفر معراج، پیامبر آنچه در مراتب سه‌گانه عوالم در نفس الامر موجود است را مشاهده کرد؛ و به تعبیر دیگر پیامبر در این سلوک به حاق واقع آنچنان که هست، دست یافت. در این پژوهش بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا، درصدد پاسخ گویی به سه سؤال برآمدیم؛ سؤالات به ترتیب عبارتند از: آیا از نظر ملاصدرا معراج در خواب بوده است یا در بیداری؟ جسمانی بوده یا روحانی؟ با بدن دنیوی رخ داده یا با بدن مثالی و عقلی؟ نتیجه‌ای که برای نگارنده حاصل شد، این بود که از نظر ملاصدرا معراج در بیداری رخ داده، و نیز علاوه بر بُعد روحانی، دارای بُعد جسمانی نیز بوده است. در خصوص کیفیت بُعد جسمانی، نتایج این بررسی نشان می‌دهد که از نظر ملاصدرا، معراج نبوی در عوالم ملکوت و جبروت، هم با روح بوده و هم با جسم؛ ولی جسم آن حضرت در آن عوالم، همانند جسم دنیایی، جسم مادّی نبوده؛ و بدن آن حضرت در هر عالمی متناسب با آن عالم بوده است. سیر آن حضرت از مکّه تا بیت المقدّس با بدن مادّی، در عالم مثال با بدن مثالی و در عالم عقول با بدن عقلی بوده است؛ و در فراتر از عالم عقول (عرش و مافوق آن) با روح بوده است که موجودی فراعقلی و از سنخ ظهورات اسمائی است.
به دنبال سعادت قصوی
نویسنده:
سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تأثير اصول فلسفي معادشناختي صدرايي در ترميم نظريه‌هاي معاد جسماني
نویسنده:
مرتضی حسین زاده ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسماني از ديرباز در ميان متكلمان و فيلسوفان اسلامي جزو مسائل بحث‌برانگيز بوده است. متكلمان بر اساس مباني و نوع نگاه خود به حقيقت انسان، معادي متفاوت با معاد فيلسوفان را به اثبات رسانده‌اند. در بين فيلسوفان، حكماي مشاء، مباني هستي‌شناختي و انسان‌شناختي خاصي را در جهت تبيين معاد روحاني بكار برده و حكماي اشراق با توجه به آن مباني، معاد مثالي را نتيجه گرفته‌اند. ملاصدرا با استفاده از اصول معاد‌شناختي خاصي در نظام فلسفي خود، معاد جسماني ـ روحاني را تبيين ميكند. اين پژوهش نقش اصول معاد‌شناختي را در بازسازي نظريۀ معاد جسماني بررسي كرده و به اين نتيجه ميرسد كه عدم توفيق متكلمان و حكماي مشاء و اشراق در اثبات معاد جسماني ـ روحاني، ناشي از عدم دستيابي آنها به برخي از اصول معاد‌شناختي بوده و بهمين دليل بود كه معادِ اثبات شدة آنها، از سوي ملاصدرا پذيرفته نشد. متكلمان با عدم دستيابي به اصولي مانند «تشكيك وجود»، «نفس، عامل شيئيت انسان و بدن» و «تجرد نفس و قوة خيال»، معاد انسان و لذات و آلام او را در معاد، مادي دانسته‌اند. ابن‌سينا و شيخ اشراق نيز با عدم دستيابي به اصولي مانند «تجرد قوة خيال»، «آثار خارجي داشتن تصورات، خُلقيات و ملكات» و «ماهيتِ ابصار، اختراع صورتهاي مجردِ مشابه با صورتهاي خارجي توسط نفس» در اثبات معاد جسماني با مشكل مواجه شده‌اند.
تبیین معنای خلافت الهی از منظر جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی
نویسنده:
محسن جاهد,سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سعادت گرایی متفکران یونان ، با ترجمة آثار یونانی به جهان اسلام راه یافت . ارسطو در مباحث اخلاقی خود «ائودایمونیا» را محور مباحثش قرار داد . این واژه در ترجمه های مسلمانان به «سعادت» ترجمه شد و به لحاظ مفهومی تورات مهمی را سپری کرد . متفکران مسلمان بعدها این واژه را با مفهوم «خلافت الهی» پیوند دادند . از آنجایی که فهم درست و تعیین دقیق معنای «خلافت» در مباحث انسان شناسی و اخلاق اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، همواره بین مفسران، فلاسفه و عرفا در فهم و تفسیر خلافت انسان در آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفة» اختلاف نظر بوده و بحث های فراوانی درگرفته است.دوانی، استحقاق آدمی برای دریافت مقام خلافت را در توانایی انسان برای دریافت صفات متقابل دانسته و تحقق آن را منوط به کمال علمی و عملی کرده است. منصور دشتکی دیدگاه وی را نپذیرفته و به تفصیل اندیشة دوانی و استدلال های او را رد کرده است. وی بر این باور است که خلافت بدین معناست که آدمی ظلّ خداوند در میان ممکنات گردد. همان طور که آفریدگان مطیع و منقاد حق تعالی هستند، مطیع و منقاد انسان گردند.این مقاله در بحث خلافت الهی، به نقد و بررسی آراء این دو متفکر پرداخته است.
انسجام اصول فلسفی معاد شناختی ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی حسین زاده، سحر کاوندی، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات معاد جسماني بعنوان يكي از مسائل فلسفي، همواره در بين فيلسوفان اسلامي مورد توجه بوده است. ملاصدرا در نظام فلسفي خود با بكار گرفتن اصول معادشناختي، به اثبات جسمانيت معاد و نيز تبيين حالات بعد از معاد پرداخته است. كشف انسجام بين اصول معادشناختي و همچنين انسجام بين نتايج آنها، به تبيين بهتر نظرية معاد جسماني ملاصدرا مي‌انجامد. اين پژوهش، با تمركز بر اصول معادشناختي و استخراج مباني آنها، به بررسي انسجام دروني و بيروني اين اصول و نتايج آنها پرداخته و اثبات ميكند كه اصول معادشناختي با يكديگر و نيز برخي از نتايج نسبت به هم، انسجامي قوي (رابطة ايجادي) دارند، گرچه برخي ديگر از نتايج نسبت به يكديگر داراي انسجامي ضعيفند. همچنين برخي از مباني كه در مسير اثبات معاد جسماني نقشي بنيادين دارند مانند اتحاد عاقل و معقول، جسمانيةالحدوث و روحانية البقا بودن نفس و بساطت وجود بصراحت جزو اصول اثباتي معاد ذكر نشده‌اند. عدم تفكيك اصول هستي‌شناختي و انسان‌شناختي و عدم رعايت تقدم و تأخر در چينش اصول نيز ميتواند از كاستيهاي مسير اثباتي اين نظرية مهم فلسفي، از سوي ملاصدرا بشمار آيد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 30
  • تعداد رکورد ها : 72