جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
نسبت تاثیر نظر و عمل در سعادت انسان از نگاه ابن سینا
نویسنده:
عباسعلی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسالۀ سعادت برای ابن سینا و سایر فیلسوفان مسلمان از مسائل اصلی فلسفه محسوب می­شود که هم به صورت مستقیم آن را بررسی نموده و هم اساسا غایت فلسفه را رسیدن به کمال و رستگاری می­دانند.یکی از پرسش­های مهم در بحث سعادت این است که مولفه­ها و عوامل دخیل در نیل به سعادت کدامند و نسبت این عوامل از حیث میزان تاثیرگزاری چگونه است؟ از آنجایی که معمولا عوامل دخیل در سعادت را ذیل دو عامل کلی­تر به نام نظر و عمل تقسیم بندی می­کنند. پرسش محوری این مقاله این است که دیدگاه شیخ در مورد میزان تاثیر و اهمیت این دو عامل چیست. مباحث شیخ در مسالۀ سعادت حکایت از این دارد که وی نقش نظر را مهمتر از عمل می­داند. این نوشتار قصد دارد اولا با ذکر شواهد کافی نشان دهد که این نکته صرفا برداشت نویسنده مقاله نیست بلکه متون برجای مانده از شیخ آن را تایید می­کنند و ثانیا علت و چرایی برتر بودن نظر بر عمل را تحلیل و بررسی کند. اما از آنجایی که پاسخ به این مساله مستلزم فهم ماهیت سعادت از نگاه ابن سینا است، ابتدا چیستی سعادت از نگاه ابن سینا را بررسی نموده ایم.اما در پاسخ به هدف اول -یعنی اثبات این مدعا که ابن سینا نظر را مهمتر از عمل می­داند- در متن مقاله نه شاهد که دلالت بر برتری نظر بر عمل در نیل به سعادت دارند، احصا گردیده است. و پاسخ به این پرسش که چرا ابن سینا نظر را در نیل به سعادت مهمتر از عمل می­داند، به فهم دو نکته مبنایی در فلسفه شیخ بر می­گردد:۱- مبانی انسان شناسی ابن سینا ۲- تعریف ابن سینا از چیستی و ماهیت سعادت. توضیح و تفصیل این دو مبنا در بخش پایانی مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 523 تا 548
ایمان گرایی از دیدگاه سید حسین نصر
نویسنده:
پدیدآور: مهدیه آقابابایی ؛ استاد راهنما: سیمین اسفندیاری ؛ استاد مشاور: عباسعلی منصوری سرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تنوع و تکثر ادیان و مذاهب در جهان ما به گونه‌ای است که نمی‌توان یک دین را مرکز توجه قرار داد و سایر ادیان را نادیده گرفت. امروزه ارتباطات به گونه‌ای است که پیروان ادیان را وا داشته است تا به یکدیگر توجه کنند.با ظهور تجددگرایی در الهیات پژوهشی و پیشرفت فناوری و مسئله جهانی‌شدن، تکثرگرایی دینی به صورت یکی از عرصه‌های مهم فلسفه دین درآمده است.مسئله‌ای که ابتدا از جانب فیلسوفان غرب و در نهایت نماینده‌ی برجسته آن‌ها جان هیک مطرح شد.این دیدگاه‌ها در چهارچوب تعریف‌های گوناگونی در میان نواندیشان مسلمان مطرح شده است. از جمله‌ی آن‌ها دکتر سروش به عنوان نظریه پرداز ومتفکری نوگرا، بر این باور است که کثرتی که در عالم با آن مواجهیم حادثه‌ای طبیعی و نا زدودنی است و با هدایت‌گری خداوند و سعادت جویی آدمیان ملائمت دارد.از جانب دیگر دکتر نصر به عنوان نظریه‌پرداز سنت‌گرا در موضعی مقابل اما در عین حال شبیه، بر این باور است که سر چشمه‌ی ادیان، یک مبدأ الهی است و همه تجلّی یک حقیقت‌اند و تنها در ظاهر با هم تفاوت هایی دارند و در نتیجه ادیان دارای وحدت متعالی هستند.سنت‌گرایی یکی از جریان‌های فکری قرن بیستم است، رهیافتی انتقادآمیز نسبت به مدرنیسم که بر بنیادهای سنت‌ ازلی و فلسفه جاوید بنا نهاده شده است. سنت مدعای این تفکر،ازلی و به قدمت خود هستی است. سنت نوعی درون‌مایه‌ی مستمر در سراسر تاریخ بشری است.فلسفه اسلامی یکی از مهم‌ترین منابع و خاستگاه‌های نصر در طرح دیدگاه‌های خود است.دلیل کلی این مساله ویژگی‌هایی است که در این فلسفه وجود دارد و آن را در نسبتی عمیق با اندیشه‌های سنت‌گرایانه نصر قرار می‌دهد.فلسفه‌ی اسلامی به طور کلی و حکمت متعالیه به طور خاص، از عرصه‌هایی است که در آن اسلام سنتی با مدرنیسم تعارض و برخورد دارد و می‌توان این نحوه‌ی تعارض را بررسی کرد. از نظر نصر، فلسفه‌ی اسلامی یکی از انواع فلسفه‌ی سنتی برجسته‌ای است که تقابل ویژه‌ای با فلسفه‌های جدید اروپایی دارد. سرشت تفکر عقلی این است که بر مبدأ یا سرچشمه‌ای غیر از خودش مبتنی است. در فلسفه‌ی جدید اروپایی این سرچشمه در بیشتر موارد تجربه‌ی حسی زندگی روزمره یا احساسات و عواطف مرتبط با حیات و حواس بوده است، اما وضعیت فلسفه‌ی اسلامی کاملاً متفاوت است و در این فلسفه مبدأ یا سرچشمه، چیزی بیرون از خود عقل، مانند وحی در نظر گرفته می‌شود که عقل بر آن تکیه می‌زند. فلسفه‌ی اسلامی ویژگی‌هایی دارد که برای سنت‌گرایان دارای اهمیت فراوانی است. اهمیت این فلسفه در درجه‌ی اول به ارتباط آن با وحی مربوط می‌شود. فلسفه‌ی اسلامی فلسفه‌ی مبتنی بر وحی است؛ چراکه اسلام دینی مبتنی بر وحی و توجه به عالم اعلی و مبدأ فوقانی است و وحی در جامعه‌ی اسلامی همواره مرکزیت داشته است. چهارچوب فکری دکتر نصر در ابتدا با الهام از ای.کی. کواماراسوامی، بورکهارت و خصوصاً فریتهوف شوان بر مبنای فلسفه جاویدان شکل می‌گیرد و سپس تحت تاثیر عرفان نظری و تصوف اسلامی به ویژه عرفان ابن‌عربی و مولوی قرار گرفته، با بهره‌گیری از فیلسوفان اسلامی چون شیخ اشراق و ملاصدرا مبانی نظریه‌ی خود را پایه‌ریزی می‌کند.با توجه به توضیحاتی که ارائه شد در این پژوهش به بررسی ایمان گرایی از دیدگاه سید حسین نصر،مبانی و مباحث پیرامون نظریات وی خواهیم پرداخت.
«دیدگاه ملاصدرا درباره رکن اول مبناگروی: تعداد گزاره های پایه»
نویسنده:
عباسعلی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین نظریات معرفت شناسی در باب توجیه نظریه ی مبنا گروی است. هرچند این نظریه در سنت فلسفی اسلامی به نحو مستقل مورد بحث واقع نشده است اما در آثار فیلسوفان مسلمان از جمله ملاصدرا با زبان فلسفی خاص آن عصر که متفاوت با زبان معرفت شناسی معاصر است به آن پرداخته شده است.. در این مقاله بعد از طرح نظریه های مختلف در باب توجیه و بیان آراء فیلسوفان و متکلمان مسلمان در باب تعداد گزاره های پایه،دیدگاه ملاصدرا در باب گزاره های پایه بررسی شده است. ملاصدرا تعداد بدیهیات را انحصاری و بر اساس تقسیم ثنائی نمی داند و معتقد است که بدیهیات اموری نیستند که کاملا و به صورت مطلق ثابت باشند. ملاصدرا آنگاه که به صراحت به تعداد گزاره های بدیهی اشاره می کند، اقسام بدیهیات را همان شش قسم مشهور می داند؛ولی در حین بحث در مسائل مختلف از این اعتقاد خود عدول می کند .عدول او گاه به صورت افزایش تعداد بدیهیات است و گاه چنین است که تقسیم بندی جدیدی ارائه می کند که در آن برخی از این اقسام شش گانه تحت اقسام دیگر قرار می گیرند.
صفحات :
از صفحه 149 تا 170
نسبت مفهوم واجب‌الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص و غیرمتشخص
نویسنده:
عباسعلی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود اصولی همچون «تقسیم موجودات به واجب و ممکن در عین پذیرش اشتراک معنوی وجود»، «نیازمندی واجب‌الوجود به اثبات»، «اشتراک معنوی صفات واجب‌الوجود با صفات ممکن‌الوجودها»، «کاربرد محمول‌های مربوط به موجودات متشخص برای واجب‌الوجود»، «تلقی گفتاری از وحی»، و «تلقی شخص داشتن از خداوند در هنگام عبادت» از جمله شواهدی هستند که در آثار فلاسفه مسلمان بر متشخص بودن واجب‌الوجود دلالت می‌کنند. در کنار این شواهد، می‌توان مواردی را یافت که بر غیرمتشخص بودن واجب‌الوجود دلالت دارند. از جمله می‌توان به «نظریه فیض»، «بساطت محض واجب‌الوجود»، «غیرمتناهی بودن واجب‌الوجود»، «تنزیهی بودن سخن گفتن از خداوند» و «نفی وجود مستقل از معلول» اشاره کرد. کارکرد حداقلی شواهد دسته دوم در کنار شواهد متشخص بودن واجب‌الوجود آن است که نشان می‌دهند مفهوم واجب‌الوجود در فلسفه اسلامی از حیث دلالت بر خدای متشخص یا غیرمتشخص گرفتار ابهام است و نمی‌توان قاطعانه از تطابق واجب‌الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص دفاع کرد. شواهد دسته دوم در کارکرد حداکثری خود می‌توانند نشان دهند که واجب‌الوجود در فلسفه اسلامی با خدای غیرمتشخص تطابق دارد. در این مقاله کارکرد حداقلی شواهد غیرمتشخص بودن خداوند مد نظر است، هرچند که در خصوص کارکرد حداکثری این شواهد نیز توضیحاتی ارائه می‌شود.
صفحات :
از صفحه 189 تا 210
ضرورت تعلیم فلسفه برای نیل به سعادت از دیدگاه محمّدبن‌زکریای رازی
نویسنده:
ثریا سلیمانی، عباسعلی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگرچه از بین رفتن اکثر آثار محمد بن زکریای رازی بررسی اندیشه‌های وی را دشوار نموده، اما مطالعه آثار به جای مانده از وی نشان می‌دهد که مسأله سعادت برای او یک مسأله مهم بوده است. در اندیشه رازی سعادت همان رهایی از درد و و رنج و رسیدن به بی‌رنجی است و چون عالم ماده مقرون و مشحون با رنج است و قوای جسمانی سبب پیوند ما با این عالم هستند، لذا سعادت انسان در رهایی از این عالم و قوای جسمانی است. زکریا معتقد است که انسان می‌تواند بدون کمک گرفتن از دین و تنها به کمک عقل و فلسفه این راه رهایی را بپیماید. وی فلسفه و داشتن سیرت فلسفی را تنها راه سعادتمندی و نائل شدن شخص به سعادت حقیقی می‌داند. و در نظام فکری او فلسفه و داشتن زیست فلسفی نقش ضروری و بدیل ناپذیر در بحث سعادتمندی نوع انسانی ایفا می‌کند. در این مقاله اثبات مدعاهای فوق و اینکه فلسفه چگونه می‌تواند سبب رسیدن به سعادت شود، به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 62
جامعه ایران به کدام گروه نیازمندتر است: روشنفکران/نواندیشان دینی یا دینداران معنویت اندیش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دین و دینداری در جامعه کنونی ایران در وضعیت عجیب و متناقض نمایی است. از یک طرف آمارها و مشاهدات نشان از کم رنگ شدن التزام مردم به مناسک و آداب دینی دارد و دینداری در ظاهر و رفتار و کلام انسان ایرانی به تدریج نقش کم رنگ تری پیدا می کند و میزان نفوذ نهادهای دینی رو به کاهش است. از طرف دیگر فکر دینی و دینداری همچنان جایگاه مهمی در سپهر اندیشه انسان ایرانی دارد و فرهنگ عمومی و اخلاق فردی و اجتماعی مردم تاثیرات خودآگاه و ناخودآگاه فراوانی از دین می گیرد. به بیان بهتر می توان مدعی شدکه لباس زیرین جامعه ایران همچنان دین است و به راحتی نمی توان این ادعا که ایران همچنان یک جامعه دینی است را نفی نمود. زیرا حداقل در بخش اعتقادات و باورها، اکثریت جمیعت ایران معتقد به معنادار بودن زندگی، خدا، غیب، ماوراء، معاد و… هستند. این امر در میان جوانان و لایه های به ظاهر سکولار هم صادق است. لذا از یک طرف دین و دینداری جامعه ایران در وضعیتی است که بخاطر نفوذ و گستره آن نمی توان نسبت به آن بی تفات بود یا آن را عنصری کم اهمیت جلوه داد.و از طرف دیگر مشکلات دینداری ( چه در مقام نظر و چه در مقام عمل )در جامعه ایران نشان از این دارد که پروژه اصلاح فکر دینی در جامعه ایران یک پروژه تاریخ گذشته یا کم اهمیت نیست. اما با توجه به تغییر اوضاع و احوال جامعه ایران و تاریخ اصلاح فکر دینی در صده اخیر و نقدهایی که بر جریان روشنفکری دینی می شود پرسش مهمی که باید در مورد آن بیشتر اندیشید و نوشت این است که در وضعیت کنونی ایران کدام گروه و اندیشه توفیق و امکان بیشتری برای اصلاح فکر دینی دارد.سخن این یاداشت این نیست که جامعه ایران به یک گروه یا جریان نیازمند است و تلاش و دست آوردهای گروه دیگر بی ثمر است. بلکه سخن در اولویت و میزان تاثیر آنهاست. مدعای این نوشتار این است که در جامعه کنونی ایران دینداران معنویت اندیش تاثیر بیشتری در اصلاح فکر دینی در ایران دارند زیرا نیاز کنونی جامعه ایران در دینداری و دین فهمی بیشتر در انبان ایشان یافت می شود و جامعه کنونی ایران همچون چند دهه قبل آمادگی شنیدن صدای روشنفکران و نواندیشان دینی را ندارد. یعنی گمشده و نیاز او دیگر آن چیزی نیست که جریان ورشنفکری دینی تلاشش را معطوف به آن کرده است.
لوازم و آثار بحث طبقه‌بندی نفوس انسان‌ها در آخرت از نگاه ابن‌سینا فرعیات و اصول معادپژوهی ابن سینا بنابر آرای او در بحث طبقه بندی نفوس انسان‌ها در آخرت
نویسنده:
عباسعلی منصوری
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فیلسوفان مسلمان ابن‌سینا توجه خاصی به مسئله معاد دارد به‌گونه‌ای که می‌توان ادعا نمود او بیش از همه حکمای مسلمان به تقسیم نفوس انسانی در آخرت و مراتب سعادت و شقاوت ایشان پرداخته است. ابن‌سینا در پنج اثر از آثار خویش شش تقسیم‌بندی ارائه نموده است که در متن مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است. علاوه بر اهمیت خود این تقسیم‌بندی‌ها، در دل این تقسیم‌بندی‌ها نکات و مطالب تازه‌ای در مسائل معاد برای ما روشن می‌شود که شیخ هنگام بحث از معاد به تصریح به آنها نپرداخته است. از جمله اینکه: ابن‌سینا منکر معدوم شدن نفوس ناقصه پس از مرگ است، او مهم‌ترین عامل در نیل به سعادت یا شقاوت را نظر می‌داند نه عمل، ابن‌سینا در در مسئله نجات یک فیلسوف بسیار خوش‌بین است اما در عین حال خلود برخی نفوس در عذاب را نفی نمی‌کند، افلاک در معادشناسی ابن‌سینا نقش مهمی دارند و ... نوشتار حاضر با شیوه تحلیلی ـ توصیفی شش تقسیم مذکور و نکات قابل استنباط از آنها را در دو بخش و ذیل عناوین مشخص مورر بررسی قرار داده است.
صفحات :
از صفحه 10 تا 10
مقايسه دو سنخ خردورزی خودبنياد و وحی بنياد در مناظره ابوحاتم رازی و محمد بن زکريای رازی
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی، عباسعلی منصوری
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در بررسي سير جريان عقلگرايي در جهان اسلام معمولاً به بررسي چالشهاي جريان عقلگرايي با گروههاي ظاهرگرا، متکلمان اشعري و صوفيه پرداخته ميشود و کمتر به بررسي و مقايسه جريانهاي مدافع عقل با يکديگر اقبال ميگردد. در ميان جريانهاي مدافع عقل، دو سنخ خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي‌باور جايگاه مؤثرتري دارند. زيرا در گفتگوي اين دو سنخ از خردورزي است که نيازهاي متقابل عقل و دين به هم آشکار ميشود و گفتگوها از جدلهاي صنفي فاصله گرفته و به گفتگوي واقعي نزديکتر ميگردند. هدف اين نوشتار بررسي مواضع خلاف و وفاق خردورزي ابوحاتم رازي، احمدبن‌حمدان (ف.322 ﻫ .ق) و محمد بن زکرياي رازي (ف.313 ﻫ .ق) بعنوان نمايندگان خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي بنياد در قرن سوم و چهارم هجري است. اين دوره اهميت زيادي در تاريخ تفکر اسلامي دارد، زيرا در اين دوره است که گفتمانها و مکاتب فکري شکل ميگيرد و نظريه‌ها و مرزبنديها ظهور و نمود مييابد. فروکاستن اختلاف عقلگرايي ابوحاتم و محمدبن زکرياي رازي به اعتقاد يا عدم اعتقاد ايشان به ضرورت نبوت، يک مقايسه بسيار سطحي است که مؤلفه‌ها و ماهيت عقلگرايي ايشان را بيان نميكند. نوشتار حاضر در پي اين است كه ريشه‌هاي دورتر و اصلي اين اختلاف را واکاوي نمايد و تصويري از روش عقلگرايي و نظام معرفتي هريک ارائه دهد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 110
تحلیل دیدگاه ناصرخسرو درباره چیستی سعادت انسان
نویسنده:
عباسعلی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ناصرخسرو مفهوم سعادت را ذیل تعابیر و مفاهیم متعدد دینی و فلسفی طرح و پیگیری می‌کند؛ مفاهیمی همچون ثواب و عقاب، بهشت و جهنم، تشبه به صانع، فرشته شدن و رسیدن به لذات عقلانی. اما مفهومی که وی بیشتر بر آن تأکید و تصریح دارد و مفاهیم دیگر را به آن تأویل می‌کند و می‌توان آن را وجه جمع تمام تعابیر ناظر به سعادت دانست، مفهوم علم است. در زبان ناصرخسرو شواهد صریح و فراوانی دال بر یکسانی سعادت و علم، و در مقابل یکسانی شقاوت و رنج با جهل وجود دارد. در این مقاله به‌تفصیل چگونگی ارجاع و تأویل مفاهیم ثواب و عقاب، بهشت و دوزخ، لذت و رنج، کمال، تشبه به باری و فرشتگی و فرشته شدن، به علم و جهل نشان داده شده است. با این حال به‌نظر می‌رسد مناسب‌ترین مفهومی که می‌تواند بیانگر دیدگاه ناصرخسرو در باب ماهیت سعادت باشد، مفهوم «بازگشت» است؛ زیرا هم چرایی یکسان‌انگاری علم و سعادت در نظام فکری ناصرخسرو را روشن می‌کند و هم مهم‌تر از آن اینکه، مفهوم «بازگشت» با سایر مفاهیم کلیدی فلسفی ـ دینی در اندیشه ناصرخسرو همچون امام، شریعت، نسبت عالم ماده با عالم شریعت و تعلیم سازگاری و همخوانی بیشتری دارد. ازاین‌رو در نظام فکری ناصرخسرو و در ادبیات فلسفی ـ کلامی او سعادت را باید در مفهوم و تعبیر بازگشت به موطن اصلی خویش، و شقاوت را در غربت ماندن از وطن خویش پیگیری نمود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
تحلیل نسبت تاثیر نظر و عمل در سعادت انسان در نظام اخلاقی - فلسفی اسماعیلیه متقدم (ابو حاتم رازی ،ابو یعقوب سجستانی ، ناصر خسرو)
نویسنده:
عباسعلی منصوری سرابی؛ اساتید راهنما: احد فرامرز قراملکی, امیر عباس علیزمانی؛ استاد مشاور: ﻗﺎﺳﻤﻌﻠﻲ ﻛﻮﭼﻨﺎﻧﻲ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اگر چه متفکران مورد نظر در این رساله در فهم و بیان چیستی سعادت با هم اختلاف هایی دارند، ولی همه ایشان سعادت را در نسبتی که با مفهوم علم و معرفت دارد جستجو می کنند و این همان طرح و فهمی است که جریان عمومی فلسفه در جهان اسلام از مفهوم سعادت دارد. اما در این میان اختلاف هایی نیز بین این دو جریان وجود دارد.چیستی علم و معرفت و راه رسیدن به آن، دو نقطه کانونی است که نظریه سعادت شناختی آنها را از هم جدا می کند که آن را باید در ادبیات اسماعیلیه ذیل دو بحث «امام و امامت» و « تطابق عالم عین و عالم دین» جستجو نمود. تلقی خاص متفکران اسماعیلی از معرفت باعث می شود که نظر و عمل برای آنها در قالب دو مفهوم دوگانه طرح نشود و عمل به نوعی به نظر ارجاع داده شود. و این برخلاف نگاه فلاسفه است که به عمل به عنوان عامل دوم و فرعی دخیل در سعادت می نگرند. حاصل نگاه خاص متفکران اسماعیلی به مفهوم سعادت و تلقی خاص آنها از معنای معرفت، در حوزه اخلاق این است که متفکران ما در حوزه اخلاق و عمل نیز همچنان معرفت را پیگیری می کنند. یعنی پاسخ ایشان به چرایی لزوم کمال در اخلاق و کسب فضائل اخلاقی و اجتناب از رذائل اخلاقی، نقش مثبتی است که فضائل اخلاقی در حصول معرفت و رذائل در حصول جهل دارند. پیوند وثیقی که متفکران مورد نظر در این رساله بین مفهوم امام با دو مفهوم سعادت و اخلاق می بینند،سبب می شود که پایگاه ایشان در اخلاق پایگاه دینی باشد و نمی توان رویکرد ایشان به اخلاق را در زمره رویکردهای فلسفی-عقلی به اخلاق به شمار آورد.
  • تعداد رکورد ها : 24