جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجید عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مباحث معرفت شناسی در نیمه قرن بیستم به مباحث مربوط به معرفت گزاره‌ای اختصاص یافته است؛ معرفت شناسان این دوره ازمیان معانی لغوی یا کاربردهای متعدد واژه‌ معرفت صرفاً معرفت گزاره‌ای یا همان باور صادق موجه را لحاظ می‌کنند و رویکرد معرفت شناسی فضیلت‌گرا یکی از جدیدترین رویکردها در باب مفاهیم اساسی معرفت شناسی نظیر موجه سازی است؛ ویژگی اساسی و مشخصه بنیادین این نظریه‌ها این است که موجه‌سازی و معرفت بر اساس ویژگی‌های اشخاص و توانایی‌های آن‌ها و نه ویژگی‌ها ‌و ‌قابلیت‌های باورها تحلیل می‌گردد، تا آنجا که در دسته‌ای از این نظریه‌ها ساختار موجه‌سازی یا معرفت بر فضیلت عقلانی با همان معنایی که از فضیلت در اخلاق سراغ داریم مبتنی می‌باشد. و درست در همین حوزه از معرفت شناسی معاصراست که مسأله تأثیر گناه بر معرفت به عنوان یک پرسش جدی پیش روی معرفت شناسان قرار دارد؛ یعنی: آیا گناه در فرآیند کسب معرفت تأثیر دارد؟ آیا شناخت یک انسان گناهکار با یک انسان بی‌گناه یا یک انسان بیشتر گناهکار و یک انسان کمتر گناهکار از مسئله واحد متفاوت است؟ آیا ساحت‌های ارادی؛ کرداری و کلامی انسان بر ساحت معرفتی_ شناختی انسان تأثیر گذاراست؟و سوالاتی از این دست؛ البته ریشه‌های این توجه دوباره به تأثیر گناه یا خطای اخلاقی بر شناخت در آثار بسیاری از متفکران متجدد در غرب وجود دارد که به ترتیب تاریخی می‌توان از متفکرانی مثل: پولس قدیس، آگوستین قدیس، لوتر، کالون و کرکگور؛ هابز، کانت، فیخته، بیکن، هیوم، مارکس مانهایم، شوپنهاور، نیچه، فویرباخ، فروید، فوکو، دریدا، رالز، هابرماس، هر و مکینتایر نام برد، که به تأثیر گناه یا خطایی اخلاقی بر شناخت معتقد هستند؛ در میان متفکران مسلمان نیز، با توجه به آموزه‌‌های قرآنی و تعالیم عرفانی نظریه تاثیرگناه برمعرفت می‌تواند یک پیش فرض مسلم تلقی شود؛ اما آیا سیستم معرفتی متفکران مسلمان نیز مجالی برای این تأثیر و تأثر باقی می‌گذارد؟و آیا متفکران مسلمان برای دست یابی به معرفت تنها به کوشش و ریاضتی معرفتی، آن هم در چهارجوب نظریه معرفتی خود اکتفا می‌کنند؟
تلقی ملاصدرا از ماهیت انسان به عنوان نوع متوسط و نقش آن در حیات پس از مرگ
نویسنده:
باقر گرگین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از هویت و حقیقت انسان در حکمت متعالیه رنگ و بوی تازه‌ای به خود می‌گیرد. ملاصدرا با تکیه بر نظریه‌ها و مبانیِ ویژۀ خود از جمله اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس، که حکیمان پیش از وی را به آن‌ها راه نبوده، مباحثی را دربارۀ انسان به میان آورد که خواستگاه نوآوری‌هایی در نظام فلسفیِ او گشت. کرانه‌ناپذیر بودن ماهیت انسان و در حد منطقی گنجیده نشدن حقیقت انسان، از آن دست است که در مباحثی چون پیوستگی نفس و بدن، نحوۀ وجود نفس و بدن، تناسخ و معاد جسمانی و مسائل مرتبط با آن‌ها موجب به میان آمدن سخنان در خور درنگی شد.صدرالمتألهین بر پایۀ مبانیِ پیشین و اشاره به نحوۀ وجود خاص انسان سخن از دگرگونیِ نوعیِ انسان به‌میان آورد. بر این اساس حیوان ناطق نوع متوسط دانسته می‌شود و می‌تواند تحت اجناسِ بهیمی، سبوعی، شیطانی و ملکی واقع شود و از انواع گوناگون مندرج در این اجناس برخوردار شود. وی با تکیه بر دریافت خود از ماهیت انسان، به دگرگونیِ مسائل مهم حکمت پرداخت. از آن دست می‌توان به مسئلۀ ادامۀ زندگیِ انسان پس از مرگ، تناسخ و معاد نفس به بدن اشاره کرد. با مبنا قرار دادن نحوۀ وجود نفس انسانی و با نظر به برخورداریِ انسان از ساحت‌های وجودیِ سه‌گانه و اینکه نفس در همۀ مراتب از وجود یگآن‌های برخوردار است، زندگیِ پس از مرگ در حکمت متعالیه تبیین می‌شود. بر این اساس تناسخِ اصطلاحی (ملکی) به کلی از میان برچیده می‌شود و در برابر آن تناسخ ملکوتی مطرح می‌شود که تفاوتی جدی با تناسخ مشهور دارد و بر خلاف آن، رخ دادنش جایز شمرده شده است. از دیگر سو تفسیری نو از معاد جسمانی به میان می‌آید که در آن هم جسمانی بودن معاد توجیه می‌شود و هم عینیت بدن دنیوی و اخروی بر تبیینی فلسفی استوار می‌گردد.
بررسی تطبیقی وجود سیال (حرکت  جوهری) از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
علی‌اکبر فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله تغییر و حرکتدر عالم طبیعت ، از موضوعاتاساسی در فلسفه بوده است .ولی اهمیتآن با طرح نظریه حرکتجوهری که از سوی ملاصدرا ارائه شد، مضاعفگردید.مقایسه نظراتملاصدرا که مبتکر حرکتجوهری است ، با نظراتابن‌سینا که برجسته‌ترین چهره فلسفه ارسطویی است ، درباره حرکتو خصوصا حرکتجوهری، هدفاین تحقیق است .برای این منظور نظراتدو فیلسوفدر مهمترین آثار و تالیفاتفلسفی آنها، و هم چنین در تالیفاتشارحان و مفسران آثارشان، مورد بررسی قرار گرفته است .ابن‌سینا حرکترا از مقوله "آن ینفعل" می‌شناسد که از سنخ ماهیتو در زمره مقولاتعرضی است .او وقوع حرکترا نیز در چهار مقوله کم، کیف ، این و وضع میداند.از نظر ابن‌سینا وقوع حرکتدر جوهر محال استو برای این نظر دلایلی هم ارائه میکند.ملاصدرا ضمن قبول حرکتدر چهار مقوله ذکر شده، آن را تحتهیچ یکاز مقولاتندانسته و اصولا حرکترا از سنخ ماهیتنمی‌شناسد.او معتقد استکه حرکتنحوه‌ای از وجود است .علاوه بر این حرکتدر جوهر نیز واقع میشود.بلکه وجود جوهر طبیعی خود عین سیالیتاستاصولا حرکتیکپدیده "وجودی" استو "وجود جوهر طبیعی" استکه متغیر، متحرکو در سیلان دائمی است .اگر حرکتدر جوهر واقع نشود، در هیچیکاز اعراضکه هم معلول جوهر و هم تابع آن میباشند، حرکتی رخ نخواهد داد.ضمنا توجه به این که عوارض ، فقط علائم تشخصهستند، و نیز این که زمان بعد چهارم موجودی مادی است ، راههای دیگری برای اثباتسیال بودن وجود جوهر است .نتیجه این که بطور کلی تمام عالم طبیعت"وجودی سیال" و متحرکاستبلکه جهان طبیعی یکپارچه حرکت ، و عین حرکتاستکه به سوی هدفو غایتی متعالی در جریان و سیلان مدام میباشد.و با خروج از قوه و تبدیل استعداد به فعلیت ، مراحل تکامل را طی نموده و به هدفنهایی خود نزدیکمیشود.با تفسیر حرکتاز این دیدگاه معضلاتفلسفی و مسائل اساسی جهان‌بینی، نظیر خداشناسی، ربط متغیر به ثابت ، حدود عالم، حدوثجسمانی نفسو بقای روحانی آن، رابطه نفس و بدن، معاد جسمانی و بسیاری مسائل دیگر، تفسیر و پاسخی بسیار روشن، مستدل و دل‌انگیز می‌یابند.
زیبایی شناسی در حکمت صدرا
نویسنده:
علی بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
تحلیل تطبیقی مساله حمل در فلسفه اسلامی و معرفت شناسی کانت
نویسنده:
مرتضی میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله شناخت یا بحث معرفت در مقایسه با سایر مباحث فلسفی از اهمیت بسزائی برخوردار است . با عنایت به ضرورت تلاش عقلی و فلسفی برای حل مسائل مربوط به شناخت هستی و با توجه به جایگاه ویژه مساله حمل در شناخت عقلانی انسان نسبت به جهان خارج، حمل یکی از مسائل مهم انتولوژی در فلسفه به شمار می‌آید زیرا حمل به معنای این همانی در "استی" و "هستی" است و ما به وسیله حمل است که رابطه میان ذهن و عین و علم و معلوم و موضوع و محمول را تبیین می‌نماییم. این موضوع در حوزه فلسفه نظری کانت و در قسمت تحلیل استعلایی و در بخش تقسیم احکام و قضایا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . کانت در یک تقسیم‌بندی کلی، احکام و قضایا را به دو دسته تحلیلی و ترکیبی تقسیم می‌نماید، این تقسیم‌بندی همانند تفکیکی است که فلاسفه اسلامی کاملا با حکم تحلیلی نزد کانت منطبق است ، همچنین بر حسب تعریف حمل شایع صناعی مساوی با احکام ترکیبی است . وجه مشابهتی که بین احکام ترکیبی و حمل شایع وجود دارد این است که چون موضوع و محمول در آنها مغایرت ماهوی با یکدیگر دارند، برای اینکه با یکدیگر متحد شوند به یک امر ثالثی نیاز دارند. این امر ثالث گاهی به گونه‌ای است که رابطه محمول با موضوع را ضروری می‌گرداند و گاهی غیرضروری. در فلسفه کانت قضایای ضروری را تالیفی ماتقدم و در فلسفه اسلامی حمل شایع بالذات می‌نامند. هر دو فلسفه احکام و قضایای علمی را از اینگونه قضایا به شمار می‌آورند. کانت سر امکان این قضایا و یا به تعبیر دیگر امر ثالثی که باعث ایجاد رابطه ضروری بین محمول و موضوع می‌گردد را با توسل به ویژگیهای دستگاه فاهمه آدمی یعنی شهود حسی و مقولات فاهمه توجیه می‌نماید در حالی که فلاسفه اسلامی با تمایز بین مقومات موضوع و عوارض ذاتی موضوع و تفکیک بین ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان ثابت می‌کنند که عقل می‌تواند با مقایسه و سنجش بین مفاهیم موجود در ذهن - که می‌توانند حاکی از امور واقعی باشند - به نسبت ضرورت و قطعیت بین موضوع و محمول پی ببرد. گاهی این مقایسه‌ها مستقیم و ساده انجام می‌شود و گاه با تشکیل قیاسات و براهین عقلی تواءم می‌گردد. از دیگر موارد قابل بررسی در باب احکام و قضایای وجودی است : یعنی قضایایی که محمول آنها "موجود" می‌باشد. از شعارهای معروف فلسفه کانت انکار وجود محمولی و انحصار وجود، در "وجود رابط" است . فلاسفه اسلامی هر چند همانند کانت به وجود روابط قائل هستند اما برخلاف وی تماما به وجود محمولی اذعان داشته و آن را یکی از امهات مسائل فلسفی به شمار می‌آورند.
جایگاه علم و وجود ذهنی در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
عزیزالله مولوی وردنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم و قابل توجه در آثار فلاسفه اسلامی مباحث مربوط به معرفت و شناخت است که مسائل پیرامون آن بصورت متفرقه برخی در منطق : به هنگام تقسیم مفهوم به کلی و جزئی که متذکر می شوند کلی در ذهن است و در خارج نیست، و بخشی دیگر در قسمت وجود ذهنی و برخی در ذیل عنوان علم و عالم و معلوم یا عقل و عاقل و معقول و برخی دیگر در مبحث تجرد نفس(ادراک)می آیند. البته عمده مسائل باب معرفت و آگاهیهای انسانی در دو مبحث وجود ذهنی و مبحث علم آمده اند. دو مبحث وجود ذهنی و علم با آنکه هر دو حول محور آگاهی می چرخند. اما تفاوت های بسیار عمیق با یکدیگر دارند که اشاره به این تمایزات و رعایت حدود این دو مبحث که باعث اختصاص دو فصل و در جایگاه به هر کدام شده است از ابتکارات و ابداعات ملاصدرا می باشد که با نگاه تیز بین و نکته سنج خود این تفاوتها و تمایزات را آشکار ساخته است. ملاصدرا با اختصاص دو فصل تحت عنوان وجود ذهنی و فصل عقل و معقول این دو مبحث را از حیث وجود شناختیمورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر نیز سعی برآن بوده است که ضمن مرور مباحث مربوط به این دو فصل در نظام فکری صدرا، تمایزات این دو مبحث را بیرون آوریم و منقح کنیم.
تجلی عقاید شیعه در فلسفه فارابی
نویسنده:
فریده ابراهیم نتاج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا عقیده شیعه در فلسفه فارابی موثر بوده یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت این تاثیر چگونه بوده و در آثار وی عقاید خاص شیعه چگونه تجلی کرده و فارابی با تاثر از آنها چگونه آنها را در قالب و صورت های فلسفه نمودار کرده است؟ البته عام شیعه نیز در این رساله مذکور شده است. مباحث این رساله در چهار فصل گنجانده شده است: در فصل اول کلیات تحقیق شامل مسأله و فرضیه تحقیق و شرح حال و آثار فارابی و تأثیر فضای اجتماعی و فرهنگی بر افکار و اندیشه های وی است. فصل دوم شامل نظریات فارابی درباره اثبات خداوند و وحدانیت او و شرح اقسام توحید به خصوص نظر فارابی در توحید صفاتی و افعالی بیان شده است. در ادامه این بحث در مسائلی چون حسن و قبح، عدل،‌ رویت، قضاء و قدر و جبر و اختیار به مقایسه نظریات فارابی و فرق مختلف اسلامی پرداخته شده است. فصل سوم شامل وحی و نبوت و امامت است. در این قسمت نظریات فرق مختلف اسلامی و نیز نظر فارابی راجع به این مساله بیان شده است. در ادامه ویژگی های امام و مدینه فاضله و اقسام مدن غیرفاضله ذکر شده است. در فصل چهارم معاد و تناسخ طبق نظر فارابی شرح داده شده است. نتیجه هر فصل که در پاسخ به سوالات همان فصل به دست آمده بار دیگر طور خلاصه در بخش نتیجه گیری بیان شده است.