جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 20
واکاوی دیدگاه آیت الله مطهری در مورد تمدن مدرن غرب و چگونگی تعامل با آن
نویسنده:
علی اصغر طالب نژاد، سید محمد علی تقوی، محمد جواد رنجکش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چیستی تمدن مدرن غرب و چگونگی مواجهه با آن در شمار مهم‌ترین پرسش‌های نخبگان مسلمان طی دو قرن گذشته بوده‌اند. این پژوهش دیدگاه آیت‌الله مطهری در مورد مدرنیته و چگونگی تعامل با تمدن مدرن غرب را مورد بررسی قرار می‌دهد. پرسش‌های اصلی این پژوهش عبارت از آنند که آیا از دیدگاه مطهری دو تمدن اسلامی و غربِ مدرن امکان وام‌گیری از یکدیگر را دارند؟ و این وام‌گیری باید با چه شرایطی صورت گیرد؟ روش پژوهش در این تحقیق تفسیری مولف‌محور بوده و بر مبنای یک مدل نظری بسط یافته از مدل «دو رویه تمدن بورژوازی غرب» ارائه شده توسط عبدالهادی حائری انجام می‌شود. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مطهری در مجموع نگاهی بدبینانه به تمدن مدرن غرب دارد، اما پیشرفت آن در برخی از زمینه‌ها مانند دانش و فناوری و حتی استقرار عدالت در درون جوامع خود را می‌پذیرد. ایشان این تمدن را دارای نقاط ضعف بسیاری می‌داند که عمدتاً به مبانی فکری آن مربوطند و در رویه سیاسی آن نیز قابل مشاهده‌اند. به اعتقاد مطهری، استعمار در اشکال گذشته و جدید آن تاریک‌ترین نقطه در روند تعاملات غرب و شرق را تشکیل می‌دهد. او اقتباس مسلمانان از غرب مدرن را نامطلوب نمی‌شمارد، اما هضم شدن در این تمدن و الگوگیری از نقاط منفی آن را ناپسند می‌داند. مطهری تمدن غرب را یک کلیت غیرقابل‌تفکیک که آن را یا باید به‌تمامی پذیرفت یا به‌طور کلی مردود شمرد نمی‌داند.
صفحات :
از صفحه 109 تا 130
بررسی تجربه‌های عرفانی در عبهر العاشقین بر اساس فعل: رویکرد نقشگرا
نویسنده:
غلامرضا صمدیانی، محمد تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دﺳﺘﻮر ﻧﻘﺸﮕﺮا، ﻓﺮض ﺑﺮ این است ﻛﻪ اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺗﺠﺮﺑﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻓﺮاﻳﻨـﺪﻫﺎ و از ﻃﺮﻳـﻖ ﻓـﺮاﻧﻘﺶ اﻧﺪﻳﺸﮕﺎﻧﻲ در زﺑﺎن ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ می­شود. ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺎس می­توان ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﻲ اﻧﻮاع ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در اﻓﻌﺎل و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺑﺴﺎﻣﺪ آن ها در متن ادبی از ﺗﺠﺎرب، ﺗﻔﻜﺮات و دﻧﻴﺎی درون ﻧﻮﻳـﺴﻨﺪه آﮔﺎه ﺷﺪ. اﻣﻜﺎن و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ دﺳﺘﻮری ﺑﺮای ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ ﺗﺠﺮﺑﻪ در زﺑﺎن، از ﻃﺮﻳـﻖ ﻧﻈﺎم ﮔﺬراﻳﻲ اﻧﺠﺎم می شود. ﻧﻈﺎم ﮔﺬراﻳﻲ، ﻣﻜﺎﻧﻴﺴﻢ ﺑﻴﺎن ﻓﺮاﻧﻘﺶ اﻧﺪﻳﺸﮕﺎﻧﻲ و ﺗﺠﺮﺑـﻲ در زﺑـﺎن است. در این مقاله ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ تجارب عرفانی روزبهان در کتاب عبهر العاشقین بر اساس فعل: رویکرد نقشگرا ﭘﺮداﺧﺘﻪ شده­است. تجربه­ها ﺑﺮ پایه ﻧﻈﺎم ﮔﺬراﻳﻲ در چهارچوب دﺳﺘﻮر نقشگرای هلیدی، ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺷﺪه­اﻧﺪ. با توجه به نتایج به دست­آمده، در بیشتر موارد، تجربه­گر فعال و کنش­گراست، اکثر فعل های غیر رابطه­ای، متعدی هستند و بر زمان گذشته دلالت می­کنند، بیش از 70% فرایندهای فعلی رابطه­ای در زمان حال اتفاق می­افتند و بیش از 90% این تجربه ها که با وجه اخباری بیان شده اند، قطعیت دارند؛ به این ترتیب، تجربه عشقی که عبهر العاشقین با ما در میان می­گذارد، با توجه به شیوه روایتگری در چند قدمی نگاشتن به وقوع پیوسته­است. هنگام خواندن روایت، ذهن از زمان و مکان طبیعی خود جدا می­شود و با راوی به لحظه دیدار و مشاهده می پیوندد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 76
پدیدارشناسی راهبردهای امام علی (ع) برای تحقق عدالت در جامعه (مطالعه موردی نهج البلاغه)
نویسنده:
وحید بهرامی عین القاضی، محمد علی تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عدالت مفهومی آرمانی است که یکی از غایات‌ علم سیاست به‌شمار می‌رود. خارج ساختن این مفهوم از حالت ذهنی و تحقق آن در واقعیت عینی، اجتماعی و سیاسی، نیازمند روش است. امام علی(ع) در نامه‌هایش به یاران و کارگزاران خود، شیوه‌های اجرایی و عملی رسیدن به عدالت را ترسیم می‌کند. در این پژوهش با مطالعه موردی نهج البلاغه، با استفاده از تحلیل محتوای آثار با روش پدیدارشناسی به نقد و ارزیابی اندیشه آن بزرگوار در مورد عدالت می‌پردازیم. چارچوب نظری به‌کار گرفته‌ شده در این پژوهش، تکنیک­های قدرت برگرفته از آثار مارتین هایدگر، میشل فوکو و جورجو آگامبن می‌باشد، که در مورد اخلاق جایگاهی اندرزنامه‌نویسی اسلامی به‌کار گرفته شده است. بر این اساس، چهار اصل راهبردی مستخرج از متن نهج ‌البلاغه بررسی می‌شوند که عبارتند از: 1- اصل شایسته‌سالاری؛ 2- اصل انصاف؛ 3- اصل استحقاق‌ و نفی تبعیض؛ 4- اصل اعتدال و میانه­روی.
صفحات :
از صفحه 65 تا 82
بررسی تطبیقی ابعاد شخصیت ذوالنون در سه تذکره(طبقات‌الصوفیه، تذکرة‌الاولیا و نفحات‌الانس)
نویسنده:
حکیمه دانشور، محمد تقوی، مریم صالحی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده طبقات‌الصوفیه انصاری و تذکرةالاولیا عطار و نفحات‌الانس جامی، از آثار مهم و مدون تاریخ تصوف هستند که در شرح­حال و رفتار مشایخ این آثار، هدف، محتوا و طرز بیان مشترکی دارند. علاوه­براین، در هرسه آن­ها تحت تأثیر افکار و عقاید و اوضاع روزگار مؤلفانشان، به بخش‌هایی خاص از احوال و رفتار و اوصاف مشایخ توجه شده که از منظرهای مختلف قابل‌بررسی است. ذوالنون مصری یکی از برجسته‌ترین مشایخ صوفیه است که در این پژوهش، با بررسی تطبیقی گزارش تاریخی، وصفی و روایی شخصیت او در این سه اثر درمی‌یابیم که وجه اشتراک هر سه اثر، شناساندن استعلایی شخصیت ذوالنون درجهت تعلیم مبانی تصوف است، اما انصاری در عصر تعصب و مواجهه با درگیری‌های مذهبی و فرقه‌ای آن زمان و در مسیر تکوین مبانی تصوف، ذوالنون را عارفی متشرع و مذهبی می‌داند. عطار با استفادۀ فراوان از کرامات و بهره‌گیری ماهرانه از عناصر داستان، با نگاه انتقادی به روزگار پر از فسادش او را عارفی مبارز و مردمی می‌شناسد. درنتیجه تصویر ذوالنون در اثر عطار، با تصویر او در طبقات متفاوت است. جامی نیز سعی می‌کند بدون توجه به اوضاع اجتماعی خود، ذوالنون را صوفی معتدلی معرفی کند که رسالت تعالیمش، هدایت فرد به‌سوی مبانی اخلاقی است، عارفی معتدل و اخلاق­مدار.
صفحات :
از صفحه 93 تا 124
بررسی مقایسه‌ای کارکرد مذهب در فرآیند نوسازی ایران: پهلوی دوّم (1341-57) و دوره‌ی سازندگی (1368-76)
نویسنده:
سیدمرتضی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوسازی بهفرایند تغییرات اجتماعی اشاره دارد که در ایستارها و ساختارها به طور یکپارچه، چند بعدی و تدریجی صورت می گیرد و جامعه را به طور کلی دگرگون می سازد. این مفهوم در ادبیات توسعه بیشتر ناظربراقدامات اصلاحی برخی دولت ها در نیمه دوم قرن بیستم است که نظریه پردازی‌های مرتبط با آن در قالب «مکتب نوسازی» مطرح می باشد. در تاریخ معاصر ایران چند مقطع تاریخی از لحاظ اقدامات نوسازانه دولت و پیامدهای آن دارای اهمیت است. یکی از این مقاطع سال های 57-1341 شمسی است که در آن «محمّدرضا پهلوی» دست به اقداماتی زد که خرده نظام‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نظام اجتماعی ایران را دچار تحول نمود. دوره‌ی دیگری که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است هشت سال ریاست جمهوری «هاشمی رفسنجانی» (76-1368)در نظام جمهوری اسلامی ایران استتحولات صورت گرفته در این دو مقطع باعث شد که مذهب نیز به عنوان یکی از خرده نظام های موثر در نظام اجتماعی ایران که طبق نظریه الزامات کارکردی «تالکوت پارسونز»،کارویژه حفظ الگوی نظام را دارد ایفای نقش نماید.در این پژوهش نگارنده با نگاهی مقایسه‌ای و پس از تببین چرایی و چگونگی نوسازی در این دو برش تاریخی، در پی پاسخ به این پرسش است که چرا مذهب در نظامسیاسی در فرایند نوسازی پهلوی دوّم کارکرد منفی و در دوره سازندگی کارکرد مثبت داشت؟در پاسخ به این سوال این دو فرضیه مرتبط با هم به محک آزمون گذاشته شد:1-در دوره پهلوی دوّم به دلیل عدم هماهنگی نظام سیاسی با نظام مذهبی، مذهب در جریان نوسازی کارکرد منفی داشت. 2-در دوره سازندگی به دلیل هماهنگی دو نظام مذهبی و سیاسی، مذهب در جریان نوسازی کارکرد مثبت داشت.
بررسی ارتباط مفهومی نگرش دینی و نظریه «حکومت دموکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش
نویسنده:
قاسم حبیب‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در پی آن است که نشان دهد عبدالکریم سروش چگونه حکومت دموکراتیک را نه تنها موافق ارزش‌های اسلامی نشان می‌دهد بلکه آن را ملازم با دین و دینداری مومنان معرفی می‌نماید. لذا سعی بر آن است با بهره‌گری از برخی نظریات عبدالکریم سروش که زمینه ساز نظریه حکومت دموکراتیک می‌باشند، مشخص شود وی چگونه بین آرای دینی خود و نظریه مذکور آشتی و ارتباط برقرار می‌نماید. سروش تلاش دارد با نظریه حکومت دموکراتیک دینی رضایت خلق و خالق همزمان به دست آید. او ابتدا حکومت دموکراتیک را بر اساس آموزه‌های دینی تبیین می‌کند اما در نهایت ماهیت این نوع حکومت گرایش به سمت حکومت‌های صرفاً دموکراتیک پیدا می‌نماید. به نظر می‌رسد برداشت‌هایی که سروش از دین در قالب نظریه‌های متعدد خود ارائه می‌دهد و تاکیداتی که در خصوص فرا دینی بودن نظراتی چون پلورالیسم دینی و معرفتی و حکومت دموکراتیک دینی خود دارد، همگی موید این امر می‌باشند که میان نگرش دینی و نظریه «حکومت دمکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش ارتباط مفهومی برقرار است؛ اما این نگرش دینی کاملاً به قرائت عرفی و تاریخمند و به عقلانیت خودبنیاد بشری متکی می‌باشد.ترتیبپژوهش این‌گونه خواهد بود که بعد از بیان مقدمه و کلیات طرح که فصل مستقلی را به خود اختصاص داده‌اند، در فصل دوم و نظرات سروش در باب معرفت دینی، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم متکفل توضیح حوزه عمل دین از نظر سروش می‌باشد و در فصل چهارم که به تبیین حکومت دموکراتیک دینی پرداخته، چگونگی ارتباط نظریه حکومت دموکراتیک دینی که نظریه‌ای سیاسی محسوب می‌شود با نظریات دین پژوهانه سروش به بحث گذاشته شده است. در پایان نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری پرداخته شده است.
مقایسه اندیشه امام خمینی (ره) و دکتر یوسف قرضاوی درباره حکومت
نویسنده:
حسین بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین پایان‌نامه به مقایسه اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، مرجع شیعه و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، و دکتر یوسف قرضاوی از فقهای برجسته اهل سنت پرداخته می‌شود. سوال اصلی این تحقیق آن است که چه تفاوت‌ها و شباهت‌هائی میان اندیشه این دو اندیشمند در مورد حکومت وجود دارد؟ فرضیه تحقیق آن است که «امام خمینی (ره) و قرضاوی هر دو معتقدند با توجه به جامعیت اسلام، کشورهای اسلامی می‌باید امر حکومت در جوامع خود را بر اساس شریعت سامان دهند، اما در خصوص حکومت اسلامی در عصر غیبت، امام خمینی (ره) قائل به ولایت فقیه است، در حالی که از نظر قرضاوی، حکومت اسلامی حکومتی مدنی است که بر اساس انتخاب و شوری اداره می‌شود». این پژوهش با استفاده از روش‌های مقایسه‌ای، توصیفی و تبیینی انجام شده و داده‌ها به روش کتابخانه‌ای گردآوری شده‌اند. پس از بیان کلیات پژوهش در مقدمه، چهارچوب نظری تحقیق در فصل نخست ارائه می‌شود. فصل دوم و سوم به ترتیب به بررسی اندیشه امام خمینی (ره) و قرضاوی در باره حکومت اختصاص دارد و فصل پنجم به مقایسه اندیشه این دو فقیه در باره حکومت می‌پردازد. به لحاظ مبانی فقهی و اصولی، هر دو اندیشمند دارای دیدگاه‌های مشترکی در باب اجتهاد و نوگرایی بر طبق شرایط زمان و مکان می‌باشند. این نگاه نوگرایانه به فقه سبب می‌شود که هر دو برخی ساز و کارهای دمکراسی از قبیل قانون اساسی، پارلمان و انتخابات را بپذیرند و در قالب مفاهیمی مانند «شوری» به آن‌ها مشروعیت بخشند. هر دو دارای دیدگاه حداکثری در مورد دین بوده و تئوری جدائی دین از سیاست و سکولاریسم را نفی می‌کنند. امام خمینی (ره) نظریه ولایت فقیهِ را بر پایه مشروعیت الهی مطرح ساخته و البته تشکیل حکومت را در عمل به انتخاب مردم متکی می‌داند. اما قرضاوی ضمن نفی تئوری حق الهی حکومت، بر آن است که حکومت اسلامی حکومتی مدنی است که مشروعیتش را از بیعت، انتخاب و شوری کسب می‌کند. از نظر او، حکومت اسلامی روش و مدلی خاصی ندارد و تنها مشخصه آن اجرای قانون الهی یا شریعت است. هر دو اندیشمند شرایط نسبتاً یکسانی را برای حاکم قائلند. امام خمینی (ره) اختیارات فقیهِ حاکم را در حد اختیارات حکومتی رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) می‌داند و معتقد است، مشروط به ضرورت مصالح کلی جامعه، ولىّ فقیه در برخی امور خصوصی نیز می‌تواند اِعمال وِلایت کند. از نظر قرضاوی، اختیارات حاکم در چهار چوب شریعت اسلام و سنت است، لکن خارج از حاکمیت تشریعی و نص، حکومت دارای اختیارات وسیعی است.
نگرشی تطبیقی بر وجه هنجاری اندیشة آیت الله مصباح و السدیر مک اینتایر
نویسنده:
زهره علوی راد,سید محمدعلی تقوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لیبرالیسم در دهه های اخیر با انتقادات بسیاری مواجه بوده است. در این مقاله، وجه هنجاری انتقادات یاد شده، که در تقابل با وضعیت اخلاقی جوامع لیبرال قرار دارد، بررسی و مقایسه می شود. بدین منظور، السدیر مک اینتایر به عنوان نمایندة جامعه گرایی و آیت الله مصباح به عنوان نمایندة سنت اندیشة اسلامی انتخاب شده اند. حاصل این مقایسه این است که هر دو در وجه سلبی اندیشة خود، منتقد فردگرایی افراطی و خودمحوری لیبرالی در اخلاقیات می باشند. اما وجه ایجابی آنها برای این سامانة اخلاقی، متفاوت از یکدیگر است. مک اینتایر از جامعه محوری در اخلاق حمایت نموده و زندگی اجتماعی را دارای ارزش فی نفسه و سازندة اخلاق توصیف می نماید. اما آیت الله مصباح وحی و در مواردی عقل را کاشف از قوانین اخلاقی معرفی نموده، جامعه را نه دارای ارزش فی نفسه، بلکه ابزاری برای تأمین نیازهای مادی و معنوی می داند. دیدگاه های این دو اندیشمند در مورد درج سعادت به عنوان غایت اخلاق و نیز حمایت از دخالت دولت در عرصة اخلاقی به یکدیگر نزدیک است.
نقد کتاب معرفی و نقد کتاب شیعیان عرب؛ مسلمانان فراموش شده نوشته گراهام فولر و رند رحیم فرانکه
نویسنده:
سید محمدعلی تقوی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
بررسی تطبیقی تاثیر دین و مدرنیته بر نظام سیاسی در دیدگاه های سیاسی سید محمد خاتمی و حسن روحانی
نویسنده:
راضیه آزادوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسلمانان در برخورد با غرب و مدرنیته سه رویکرد از خود نشان داده‌اند: غرب‌گرایی، اصلاح‌گرایی و سنت‌گرایی. سنت‌گرایان خود به دو دسته افراطی و اعتدالی قابل تقسیم‌اند که دسته اول خواستار نفی کلیت مدرنیته در قالبی یکپارچه است و دسته دوم برخی از جنبه‌های تمدن غرب به ویژه در زمینه تکنولوژی و سخت افزاری را می‌پذیرد. گروه سوم اصلاح‌گرایان نامیده می‌شوند که بر سازگاری ایده‌ها و نگرش‌های دینی با هویت مدرن باور دارند.در این پایان‌نامه، نگرش سیاسی سید محمد خاتمی و حسن روحانی که دارای سابقه اجرایی و همچنین آثار مکتوبی در عرصه سیاست هستند، مورد ارزیابی قرار می‌گیردو به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت که برداشت خاتمی و روحانی از مدرنیته و دین چه تاثیری بر دیدگاه‌ ایشان در باب نظام سیاسی و به طور مشخص مواردی مانند مبنای مشروعیت حکومت، کارکردهای دولت، نهادهای حکومتی و نیز حقوق شهروندی نهاده است. در اندیشه سید محمد خاتمی اصلی‌ترین مسئله، بحران تفکر، آزادی بیان و اندیشه است.او به عنوان سیاستمداری با گرایش فکری اصلاح‌گرایانه به بازسازی اندیشه سیاسی اسلامی بر مبنای یافته‌های عقل و دستاوردهای تمدن مدرن باور دارد. در مقابل،روحانی معضل فرهنگی را در صدر بحران‌ها می‌داند و همانند سنت‌گرایان بر این نظر است که اسلام ناب قادر به پاسخگویی به تمامی مشکلات بوده و همه حوزه‌های زندگی بشری را دربرمی‌گیرد. ویاسلام را بی‌نیاز از سایر مکاتب دانسته و بهره‌گیری از دستاورد سایر تمدن‌ها را عمدتاً به حوزه‌های تکنیکی و نهادی به منظور افزایش کارآمدی محدود می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 20