جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 26
جایگاه  ((دیگری)) در اندیشه هوسرل و خدایگان و بنده هگل
نویسنده:
مهدی فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله جایگاه «دیگری» در مبحث خدایگان و بنده هگل و فلسفه ی هوسرلمورد بررسی قرار گرفته است و سعی شده است اهمیت مفهوم «دیگری» برای این دو فیلسوف آشکار شود. در فصل مربوط به هگل، سیر تکامل آگاهی و پیشرفت آن به سوی خودآگاهی و رابطه میان خودآگاهی ها محورهای اصلی پژوهش می باشند که در نهایت هگل تنها راهی که برای تکامل روح می یابد پذیرش «دیگری» است به عنوان موجودی همانند خود نه بیشتر و نه کمتر و نزاع میان خودآگاهی ها که در قالب خدایگان و بنده شکل میگیرد سرانجام به به تعامل میان این دو ختم میشود.در فصل مربوط به هوسرلابتدا سعی شده است شناختی کلی از سیر تکامل فلسفه وی ارائه شود و سپس به بررسی تفکرات این فیلسوف در باب مبحث «دیگری»که در کتب آخر این فیلسوف بویژه در تاملات دکارتی آورده شده پرداخته شده است. هوسرل نیز همانند هگلبرای «دیگری» جایگاهی اثر گذار در فلسفه اش قائل است.برای هوسرل پذیرش «دیگری» به عنوان ضامن اطمینانی است برای صدق معرفت و شناختما و راهی است برای جلوگیری از سقوط در ورطه یخودتنها انگاری و ایده آلیسم صرف که فلسفه هوسرل را همواره تهدید میکند. در فصلی دیگر به اشتراکات این دو فیلسوف در باب مبحث «دیگری» پرداخته شده است و در انتها اثر گذاری این دو فیلسوف بر متفکران بعد از خودشانپیرامون مبحث «دیگری» بررسی شده است.
نسبت بین اندیشه های مارتین هایدگر و تامس کوهن در خصوص علم تجربی و روش آن
نویسنده:
حسین نوروزی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هسته‌ی پایان نامه‌ی حاضر بررسی دیدگاه هایدگر و کوهن در خصوص علم تجربی و سپس بیان وجوه قرابت و غرابت آنهاست. هایدگر و کوهن دو متفکر هستند که دیدگاه‌های ویژه‌ای در مورد علم ابراز می‌کنند. هایدگر از نقطه نظری هرمنوتیکی به نقد تز بی پیش فرض بودن تجربه پرداخت. او الگوی رایج در مورد فهم و تعریف علم را نشأت گرفته از دیدگاهی مدرن که مبتنی بر تفکیک ابژه از سابژه و تحلیل مته‌متیکال از جهان است، می دانست. در هایدگر متقدم هستی شناسی بنیادین بر هر علمی مقدم است و علم فهم فرادستی موجودات است، که با گشت از فهم عملی به نظری (تماتیزه کردن) حاصل می‌گردد.اما در هایدگر متأخر بر فهم تاریخی تأکید می‌شود و علم به جای پژوهش، پدیداری مدرن شناخته می‌شود که به دنبال "تصویر کردن جهان"است. علم مته‌متیکال درگیری عملی با موجودات را شدت می‌بخشد و علم با تکنولوژی خویشاوندی پیدا می‌کند.کوهن با دیدگاهی تاریخی طرح خویش را دنبال می‌کند. او پارادایم را ملاک علمیت می‌داند. پارادایم یک کل مشتمل بر مفروضات نظری، روشها و رهنمونهاست که علم عادی را شکل می‌دهد. اعوجاج شکل گرفته در هر علم عادی، اگر با اکتشاف پایان نیافت به بحران می‌انجامد. در دوران بحران پارادایم در کانون اتهامات قرار می‌گیرد و در صورت ادامه،‌ با انقلاب علمی جای خود را به پارادایم جدید می‌دهد. قیاس ناپذیری پارادایم ها و تکّون اجتماعی علم رهاورد این رهیافت است. در بخش آخر به تطبیق دیدگاه‌های این دو متفکر می‌پردازیم. در تحقیق، بین فهم تاریخی و انسانی از علم که در هر دو موجود است، و همچنین بین طرح افکنش و پارادایم، و علم عادی و هنجارمندسازی قرابتی قابل توجه یافتیم. اما در مورد نقش فلسفه در علم و نقد علم و دیدگاه‌های کل گرایانه، واقع گرایانه و نسبی گرایانه تفاوت‌های زیادی دیده شد.در نهایت پرسش‌هایی در مورد ابهامات و اشکالات موجود در مورد مفاهیمی مثل انقلاب، ابزارگرایی، مته‌متیکال و... مطرح و مختصری در مورد ارتباط بین علوم انسانی و علوم تجربی یا فیزیک و متافیزیک با نگاهی سنجشی به این دو فیلسوف خواهیم داشت.کلیدواژه‌ها: هستی‌شناسی بنیادین، طرح‌افکنش، هرمنوتیک، پارادایم، قیاس‌ناپذیری، جامعه علمی?
بررسی تطبیقی گشتل در اندیشه هایدگر و پارادایم در اندیشه کوهن
نویسنده:
نجمه رمضانی، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی عقل و وحی از نظر ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
احمدرضا مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که همواره مورد بحث و تضارب آراء و اندیشه ها بوده، مساله عقل و وحی و رابطه بین آن دو بوده است. ما در این تحقیق رابطه بین عقل و وحی از نظر ملاصدرا و آگوستین را بررسی کرده ایم. ملاصدرا معتقد است بین عقل و وحی رابطه و هماهنگی عجیبی وجود دارد و این دو مکمل یکدیگر هستند و هیچ گونه تعارضی میان آموزه های قطعی وحی و گزاره های قطعی عقل وجود ندارد و نفرین بر فلسفه ای می فرستد که قوانین آن مطابق کتاب و سنت نباشد. صدرا می گوید عقل اساس علوم است در هر دو قسم تصوری و تصدیقی، و حجت باطنی است در اعتقادات، همان طوری که انبیاء و ائمه حجت ظاهری در دین خدا هستند.صدرا می گوید عقل حجیت مطلق و نامحدود ندارد بلکه دارای حجیت محدود است و در برخی موارد اساساً حجیتی ندارد. وی می گوید اصل توحید و ایمان نمی تواند مستند به شرع گردد چون دور پیش می آید و اینجا قلمرو عقل است ولی در بعضی از موارد عقل هرگز راه به جایی نمی برد مثل معاد جسمانی یا معراج روحانی و جسمانی پیامبر که باید از طریق عصای وحی پیش برود.از نظر آگوستین نور عقل بشر، انعکاسی از نور وحی و کاملاً فرع بر آن است. حکم حقیقی و حقیقت راستین، هر دو از آن خداست و به قلمرو وحی تعلق دارد و حکمی که از سوی عقل بشر صادر می شود و حقیقتی که در می یابد، هر دو عاریتی است. بنابراین اشراق و افاضه الهی مقدم بر فعالیت عقل بشراست و عقل تازمانی که به نور ایمان منّور نشود چندان روشنایی از خود ندارد و به عبارتی فهم پاداش ایمان است. جمله معروف وی این است «ایمان بیاور تا بفهمی».آگوستین معتقد است بشر هر گز نمی تواند به مدد ابزار ها و امکانات خود، به فهم اسرار الهی نائل گردد، بنابر این به مرجعی همچون کتاب مقدّس نیاز دارد و عقل بعد از ایمان آوردن می تواند ما را در فهم متون مقدس یاری کند.البته در تفسیر عقلی از متون مقدس هر کجا که کمترین تعارضی میان آموزه های دینی و عقل می نماید اعلام می کند که این جا خارج از محدوده عقل است و فقط باید ایمان آورد.
آغاز فلسفه از دیدگاه ویتگنشتاین متأخر و هگل
نویسنده:
محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این مقاله، یک بحثی تطبیقی میانه دو فیلسوف، یکی متعلق به حوزة تحلیلی و دیگری به حوزة ایده­آلیسم آلمانی، در مسألة بنیاد و آغاز فلسفه، انجام می­گیرد. تعهد و تمرکز مقاله بر "ویتگنشتاین" بیش از "هگل" خواهد بود. دشواری و در عین حال جذابیت بحث از آن­روست که دو فیلسوفِ مورد مطالعه، ماهیت فلسفه، روش و وظایف آن را متفاوت می­نگرند و دارای موضوع، غایت و مسألة کاملاً متغایرند. دو فیلسوف درمعقولاتی مانند ماهیت اجتماعی زبان، زبان خصوصی، دیگری، میل، شکل زندگی، ذات­گرایی، افلاطون­گرایی، دکارت­گرایی، کل­گرایی، شک و یقین، باورِ نامدلل، جهان­بینی، عامل بودن سوژه، توصیف و تبیین، خردباوری و سوژه محوری مدرن، فهم و. . . مورد مقایسه و تطبیق قرار می­گیرند. اما همة این موضوعات، همواره معطوف به نگاه دو فیلسوف به مسألة بنیاد و آغاز فلسفه انجام می­شود. ازجمله محورهای اصلی تشابه، آگاهی عرفی یا گفتمان اجتماعی، نفی هرگونه معیار خارج از آگاهی یا گفتمان اجتماعی و لزوم وجود «دیگری» در هر دو فیلسوف است. دیگری در بنیاد فلسفه، هر دو فیلسوف چونان مقومی اصلی و غیرقابل فقدان حضور دارد. فعل و عمل نیز در پایه و اساس هر دو فلسفه همان اهمیت و محوریت را دارد. بدون آگاهی و گفتمان عرفی و اجتماعی و در غیاب دیگری و با فقدان فعل و عمل اساس و بنیاد هر دو فلسفه محلی از اعراب ندارد. ازجمله محورهای تفاوت نیز ذات­گرایی، کلیت­گرایی، رویکرد توصیفی و تبیینی است. در پایان به اشاره، چند محور برای نقد و ارزیابی پیشنهاد می­شود.
صفحات :
از صفحه 21 تا 62
صلح و سعادت در فلسفه سياسی صدرالمتألهين
نویسنده:
محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين مقاله داراي دو هدف يا مسئلة اصلي است: نخست، رابطة دوسوية صلح و سعادت؛ دوم، تعامل و تصاعد متقابل و متعاكس آندو بدون هيچ نقطة ايستا و پاياني. چنانكه پيداست رويكرد مقاله توصيفي نيست بلكه در بخش اصلي خود، تحليلي يا توصيفي ـ تحليلي است. نوآوري مقاله در تبيين و كشف رابطه» دوسويه صلح و سعادت و كشف رابطة متصاعد دوسويه آن از متون ملاصدراست. اين رابطه بر مبناهاي مختلفي در انديشة صدرالمتألهين مورد تحليل قرار ميگيرد. بر مبناي انسان‌شناسي ملاصدرا، از زواياي گوناگون بدست مي‌آيد كه صلح شرط سعادت دنيوي و اخروي است و سعادت نيز عامل تحكيم صلح است. وجودشناسي و جهانشناسي صدرايي نيز مبناي تحليلهاي نگارنده در باب رابطة دوسويه صلح و سعادت است؛ بر اين مبنا تحليل ميكنيم كه چگونه جامعة صدرايي در عين برخورداري از تكثرها ميتواند عميقاً وحدتگرا باشد. تحليل رابطة صلح و سعادت بر مبناي انديشه‌هاي ديني صدرايي نشان ميدهد كه چگونه صلح در دنياي مدرن به مخاطره افتاده است. ساختار حكومت و كاركردهاي آن نيز بتفصيل ديگري پرده از رابطة دوسوية صلح و سعادت برميدارد، چنانكه انديشه‌هاي اخلاقي ملاصدرا نيز رابطة دقيق صلح و امنيت و سعادت اخلاقي را برملا ميسازد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 72
بررسی مسئله عینیت در پدیدار‌شناسی هگلی
نویسنده:
اسماعیل نوشاد ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پدیدار‌شناسی جان، از منظر هگل سیر تطور آگاهی از امر جزئی تا صورت معقول است. سعی هگل بر آن است تا از معضل شناخت‌شناسی سنتی - جدا افتادگی اساسی آگاهی و جهان واقع - گذر کرده و به صورت‌بندی جدیدی برسد. راه درک نحوه این گذار، چگونگی رفع (Aufheben) امر جزئی در دل مفهوم (Begriff) است. امر واقع به صورتی منفی در دل مفهوم جای می‌گیرد و همین منفیت بنیاد واقع بودگی در دل آگاهی است. سعی ما در این مقاله بیان منظور هگل از منفیت واقعیت در دل مفهوم با توجه به تفسیر خاصی است که جورجو آگامبن از ماهیت زبان دارد. آگاهی هیچ‌گاه نمی‌تواند به صورتی مستقل از امر واقع باشد، چرا که این منفیت و مقاومت آن، همواره، آگاهی را یک آگاهی شکافیده و بنابراین «ناخشنود» می‌سازد. این رخداد دلیل اصلی تنش مفهوم و بنابراین حرکت دیالکتیکی آن است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 160
ضرورت گذارهای روح در پدیدارشناسی هگل
نویسنده:
امین شاه‌وردی ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، ادعای هگل مبنی بر ضرورت گذارهای روح در مواقف پدیدارشناسی مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است تا معنای مورد نظر وی از ضرورت این گذارها مورد پژوهش قرار گیرد. برای این منظور نخست به اجمال معانی مختلف ضرورت بیان شده و سپس به بررسی این مطلب پرداخته شده که ضرورت مورد التفات هگل کدامیک از انواع این ضرورت‌ها بوده است. به همین جهت نظر مک تاگارت، هولگیت، فیندلی، لاور و کوفمان در این زمینه ذکر گردیده است و سپس بر اساس دریافت‌های بدست آمده از این آثار و توجه به ریشه‌ی انتقادهای هگل به کارهای فلسفی فیلسوفان پیشین، رهیافتی پیشنهاد شده است که به نحوی دربرگیرنده‌ی تفاسیر مورد بررسی در این مقاله است. بر اساس این رهیافت ضرورت گذارهای روح در پدیدارشناسی، ناشی از شیوه‌ی نوینی است که هگل قصد دارد برای پژوهش فلسفی در افکند؛ بر این اساس وی سعی می‌کند میان دو شیوه‌ی روشن‌اندیشانه و رومانتیسم‌مآبانه گام بر دارد و در عین حال به جانب هیچ یک نلغزد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل
نویسنده:
محمد مشکات ,مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یک منظر مهم که از آن می توان رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل را مطالعه کرد، آن است که در آغاز به طور دقیق مساله پدیدارشناسی و هدف آن مشخص گردد و آن گاه رابطه پدیدارشناسی و منطق بر مبنای آن بررسی گردد. به یک لحاظ می توان گفت مساله پدیدارشناسی حقیقت معرفت یا شناسایی و هدف آن شناسایی مطلق است. پدیدارشناسی نشان می دهد که چگونه معرفت پدیداری چونان مسیر آگاهی طبیعی به شناسایی واقعی، که همانا قلمرو منطق است، منتهی می شود و چگونه معرفت طبیعی با این سفر دور و دراز خود دم به دم مراحل تکوین منطقه را پدید می آورد. برخی از موضوعات که در اینجا در راستای بحث مورد تامل قرار گرفته اند، عبارت اند از: پدیدارشناسی، منطق، آگاهی، معرفت، حقیقت، معرفت پدیداری، آگاهی طبیعی و علم.
صفحات :
از صفحه 129 تا 155
نسبت عقل و دین از دیدگاه علامه طباطبایی، جوادی آملی و مکتب تفکیک
نویسنده:
صفرعلی قانونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی این مسئله مشخص شد که علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی به هماهنگی عقل و دین معتقد هستند آنها عقل رابه عنوان معیاری برای محک زدن دین مطرح می کنند و معتقدند آنچه عقل بر آن استدلال می کند به هیچ وجه با شرع تعارض نداشته و عقل و دین همدیگر را تائید می کنند در مقابل این دیدگاه، مکتب تفکیک قرار داردکه به طور کلی معتقد است باید بین عقلو دین تفکیک قائل شد البته پیروان این مکتب در مورد عقل و دستاورد های آن به دو دسته تقسیم می شوند. افراطییون معتقدند که براهین عقلی به هیچ وجه اعتبار ندارند و از این جهت آنها علومی مثل منطق و فلسفه که از دستاوردهای عقل محسوب می شوند علوم معتبری نمی دانند.اعتدلالییون صرفاً بر تفیک حوزه عقل و دین تاکید کرده و معتقدند علوم عقلی در جای خود معتبرند، اما نباید در تفسیر دین بکار گرفته شود البته هر دو گروه دستاورد های عقلی مثل علیت بین ممکنات و سنخیت بین علت و معلول که با ظواهر شرع مغایرت داشته باشد رارد می کنندو بنابر این می توان گفت که در مکتب تفکیک ظواهر شرع بر برهان و استدلال عقلی مقدم است.
  • تعداد رکورد ها : 26