جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8979
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و نزول حق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن عربی و مسیحیت
نویسنده:
صغری کوهساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین نظریه های تبیین نظام هستی در عرفان اسلامی بویژه در عرفان ابن عربی، نظریه ی تجلی است. وی برای تحلیل کثرات در عرفان خود، نظام تجلی را پیش می کشد، کثرات در این نظام، تجلیات و مظاهر حق اند و تجلی، خروج مطلق از مقام اطلاق خود و تلبس به تقید و تعین. پس در نظام تجلی، عالم و کثرات عبارت اند از جلوه ی همان ذات مقید شده. وی برای تبیین کثرات از وجودی واحد، بحث اسماء الهی را پیش می کشد و اسماء را با توجه به کثرت آن ها بیان گر صدور کثرت از وحدت و ظهور واحد به صورت کثیر می داند و بر این باور است که کثرت چیزی جز اسماء الهی نیست. مشابه همین نظریه در دین مسیحیت با عنوان نزول و تجسد حق در شخص عیسی(ع) و جسم مادی وی مطرح می شود، یعنی عیسی(ع) به عنوان تجلی تام حق مطلق، به صورت بشر در این عالم نمود پیدا کرده و ظهور حق در عالم محسوسات به شمار می رود، به عبارتی عیسی(ع) تجسم و تجسد خدای نادیده می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا علاوه برپرداختن به مفهوم تجلی در دو دیدگاه متفاوت(ابن عربی و مسیحیت) به بررسی شباهت ها وتفاوت های این دو دیدگاه از نظر خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی بپردازیم. لذا اشاره به چگونگی تجلی و نزول و حضور حق در عالم و بیان مفاهیمی چون، انسان کامل به عنوان نقطه ی کمال این تجلی و حقیقت محمدیه و حقیقت عیسوی و مراتب مختلف هستی در دو نظام عرفانی ابن عربی و مسیحیت را ضروری دانسته و به بیان شباهت ها و تفاوت های هر دو پرداخته ایم.
بررسی تحلیلی آرای کلامی پل تیلیش و تطبیق آن با ملاصدرا
نویسنده:
اعلاء تورانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی نسبت میان عقل و وحی در معرفت خداونداز منظر روایات اهل بیت علیهم السلام
نویسنده:
فرهاد رحمان پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:نسبت بین عقل و وحی و یا به تعبیر دیگر کارکردهای متقابل عقل و وحی به ویژه در حوزه معرفت خداوند از مشخصه‌ها و نتایج بحث «عقل و وحی» می‌باشد. بحثی که از قرون نخستین اسلامی مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده است. در این پژوهش، نسبت بین عقل و وحی در حوزه معرفت خداوند بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام جستجو گردیده و بیان شده است که عقل حقیقی نورانی و موهبتی الهی است که حجت خدا بر بندگان و وسیله شناخت صدق و کذب ادعاهای منسوب به خداوند است. بنابراین نظریه‌هایی که بر تعطیل عقل و نفی عقل ورزی استوار است، باطل دانسته می‌شود. از سوی دیگر بر اساس روایات عقل محدود و نیازمند است و نمی‌تواند و نباید مستقل و مستغنی از وحی در وادی معرفت خداوند قدم بردارد و لذا وحی در این راه به کمک عقل آمده و با تذکر به وجود خالقی بی‌شبیه و بی نظیر معرفتی توحیدی و عقلی در اختیار بشر قرار می‌دهد. معرفتی که در کلام امیرالمومنین (ع) از آن به «دفائن عقول» تعبیر شده است. بر اساس آیات و روایات، هرگونه توصیفی از خداوند که بشر مستقل از وحی و به کمک ادراکات خود انجام می‌دهد، مبتنی و منتهی به تشبیه است. همچنین وحی در حوزه معرفت خداوند متذکر به معرفتی است که در نهاد و فطرت آدمی به ودیعه نهاده شده، معرفتی که از آن به معرفت فطری یا قلبی تعبیر شده است. در مقابل این کارکردهای وحی، عقل وظیفه فهمیدن، سنجیدن، تصدیق و داوری و پردازش آموزه‌های وحیانی را در حوزه معرفت خداوند بر عهده دارد. عقل، حجت باطنی خداوند در نهاد بشر است که وحی آن را اثاره می‌نماید. وحی با کنار زدن پرده های توهم و تشبیه، معرفتی صحیح در اختیار انسان می‌گذارد. از اینرو کسانی که در شناخت خداوند از معارف وحیانی چشم پوشی نمایند ویا دچار کم توجهی به آن شوند، در واقع عقل خویش را از معرفت صحیح خداوند محروم نموده و گرفتار توهم و تشبیه شده اند. در انتها ادعا شده از روایات استفاده می‌شود که معرفت فطری یا معرفت قلبی مذکور خود معرفتی عقلی است، لیکن معرفتی که بر شهود یا ادراک عقل در عالم ذر استوار است، نه بر توهم و تشبیه بین خالق و مخلوق. بنابراین یادآوری و یادآوردن این معرفت عقلیِ شهودی از کارکردهای متقابل وحی و عقل دانسته شده است.
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
دین و اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
فاطمه السادات هاشمی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداشناسی ملاصدرا بسیار همه جانبه و عمیق است و از محوری ترین مباحث در تمام آثار او ارتباطی است که او با خالق برقرار کرده است در این خصوص به یک برهان معروف او " برهان صدیقین" است ،که در اثبات خدا و عالم هستی از این برهان استفاده می کنند آگوستین و صدرالمتالهین هر دو اعتقاد شدید به وجود خدا دارند و خدا محورند اما یکی ، بسیار دقیق هم از راه فلسفی هم از راه منطق عقلانی و عرفانی به کنجکاوی بشر در مورد خدا پاسخ می دهد (.صدرالمتالهین) دیگری خدا را هم بسیار نا محدود و غیر قابل تعریف عنوان می کندو هم او را آنقدر نزدیک می بیند که چون روحی تجلی یافته در صورت انسان می داند (آگوستین) اما این مهم است که با این تفاوت چشمگیر در خداشناسی صدر او آگوستین هر دو به خدای یگانه که حد و حصر ندارد و باید خود را همه وقت و همه جاوقف او کرد. ، معتقدند و مبنای سعادت بشری را در تقرب و حرکت به سمت او می دانند.. همچنین هر دو فراوان از کتاب مقدس به عنوان منبع اصلی تفکر و کسب حقیقت و در نهایت وصال به سعادت سود برده اند . آگوستین در زمینه وحی مانند صدر المتألهین فکر نمی کند، او مثل ملاصدرا اعتقادی به پیامبری که از جانب فرشتگان سخن خدا را دریافت می کند و یا انسانی که به درجه ای از تزکیه قوی نفس رسیده باشد که پرده های عوالم ظاهر کنار رود و باطن قدسی و حقیقی را دریابد، ندارد او از وحی به چیزی شبیهالهام شدن همان طورکه در بسیاری از انسان ها رخ می دهد، یاد می کند و آن را پدیده ای خاص برای افرادی خاص نمی داند. او در ماجرای خود برای گرایش به آیین مسیحی به این نکته اشاره می کند که وقتی تمام وجودش پر از تلاطم شک و تردید بوده است صدایی شنیده که می گفت «بردار و بخوان» این کلام بر جان دلش می نشیندواین الهامدر اعماق وجودش نفوذ می کند و تصمیم قاطع بر گرایش مسیحیت می گیرد .او کتاب مقدسی را که کلام عیسی مسیح است، حقیقتی می داند که از مسیح (به عنوان خدا) در کالبدی به نام عیسی، جوشش شده است و مسیح همان خداست که خود را در کالبد انسانی به جسم رسانیده که هم مانع غرور انسان شود و هم انسان ها او را بهتر درک کنند و کلام خدا را دریابند. آگوستین مانند ملاصدرا دیدگاهی وسیع درمورد وحی ندارد و او را محدود به الهامی می کند که بر جان هر انسان طالب حقیقت است، می نشیند ملاصدرا اذعان می کند ابتدا نور الهی در جان پیامبر بزرگ اسلام حلول می کند و بعد به ترتیب ، عالمان و صالحان و یاکان. را در برمی گیرد.در حالی که آگوستین فقط از مومن و کافر در تقسیم بندی خود استفاده می کند و الهامات را در مورد خودش به عنوان یک انسان مردد، در پذیرش مسیحیت با دیگری یکی می داند و معتقد به الهام بخشی از جانب خدا برای هر انسان عاشقی است . عقیده صدرالمتالهینبه زندگی بعد از مرگ بسیار محکم است و هر انسان خارج از این اعتقاد را انسانی بسیار رذل در رأی و عقیده می داند او در توصیف چگونگی مرگ و زندگی جاودانه دو مطلب را با استناد به آیات قرآنی مورد برسی قرار می دهد ،نفس و روح را. آگوستین چنین تعاریفی دقیق و استثنایی از روح و نفس ندارد اما معتقد است حیات انسان با زندگی روحادامه می یابد.او روح را چیزی می داند که با تمامی وسعتش به همه امور واقف نیست و تنها خداست که همه چیز را در مورد انسان می داند ، این نقطه مقابل تفکر صدرائی است که روح را خاص انسان هایی می داند که نفوس بسیارپاک و رقیق دارند و از روح به عقل کامله یاد می کند که هر کس نمی تواند به این درجه از کمال برسد. آگوستین معتقد است خداوند روح انسان را به طور فردی و معجزه آسا خلق نمی کند، بلکه روح همراه با جسم و از طریق والدین منتقل می شودچیزی که ملاصدرا به استناد آیه قرآنی آن را رد می کند و معتقد است روح و نه نفسقبل از آفرینش انسان موجود بوده است. بنا براین از دیدگاه صدر المتالهیناعتقاد به آفرینش روح به عنوان امری از جانب پروردگار که از ازل و قبل از آفرینش انسان وجود داشته وباید تا ابد جاودانه باشد به زندگی انسان معنا می بخشد .و از دیدگاه آگوستین اعتقاد به روح، به عنوان موجودی که همراه آفرینش جسم انسان خلق شده وپس از مرگ جسم باقی می ماند هم، دلیلی براعتقاد او به جاودانگی است. آگوستین و صدرالمتألهین اخلاق طبیعی را هرگز از اخلاق فوق طبیعی جدا نمی بیند و هر دو قانون اخلاقی را مسیری در جهت رضایت و قرب خدا می دانند که نهایت آن به سعادت ختم می شود.آنچه از بیان این مقاله مشخص شد ،اخلاق با توجه به خدامحور بودن اندیشه صدر المتالهین وآگوستینامری جدا از اراده الهی نیست ،اما این به آن معنا نیست که اطاعتی کور کورانهو توام با تعطیل شدن عقل باشد .هر دو خیر را در حقیقت وجود الهی و قدم نهادن در مسیر اعتدال می دانند و شر را امری عدمی می دانند با این تفاوت که ملاصدرا، شر را در قیاس با کمال نفس ناطقه و تسلط سایر قوا بر قوه عقلیه می پندارد که،در نهایت به رویگردانی از خدا منجر می شود، و آگوستین هم شر را امری عدمی می داند که بلافاصله با رویگردانی از حقیقت الهی به وجود می آید. هر دو شر را مانع سعادت بشری می دانند که انسان را از حقیقت خود دور می کند. صدرالمتألهین فضیلت اخلاقی را صفتی می داند که با اتصاف آن به نفس باعث ارزش و شرافت آن می شود و رذیلت را هر صفتی می داند که از ارزش و اعتبار نفس می کاهد.هر چه انسان را بهتقرب الهی نزدیک تر کند و نفس انسانی را بیشتر پالایش نمایدارزشمندتر و با فضیلت تر است. رذیلت اخلاقی هر عملی است کهانسان را از اعتدالخارج کند و انسان را از مسیر تقرب الهی دور کند. چنین عملی اعتبار نفس را به شدت کاهش می دهد و از سعادت حقیقی اش بازمی دارد .همچنین آگوستین همسرچشمه فضیلت رافقط و فقط در خواستخدا می داند چون تنها خدا خیر محض و مطلق است . .هرچه که در دایره امر الهی وجود داشته باشد و خواست خدا باشد فضیلت است وگرنه هیچ چیز ارزش خوب یا بد بودن را ندارد و خوبی و بدی فی نفسه نیستند وما با اراده و اختیار خودمان وبدون هیچ اجباری میتوانیم از امر الهی پیروی کنیم یا نه. اگر مطابق با خواست او، اراده خود را بکار بستیم فضیلت مند وگر نه دچار رذیله اخلاقی می شویم این دو فیلسوف هر دو سعادت گرا هستند لذا عمل اخلاق را برای هدف نهایی رسیدن به سعادت تعریف می کنند. صدر المتالهینمعتقد است،اگر همه قوای نفس مغلوب قوه عاقله شوند انسان تزکیه و تصفیه شده و پرده های جهالت و نادانی از پیش چشمان باطن او کنار رفته و به درک عمیق حقیقت الهی می رسد. همچنینوقتی نفس ناطقه باعقل کلی متحدشود ، به جایی می رسد که همه حقیقتها رادرک می کند اگر همه قوای نفس مغلوب قوه عاقله شوند انسان تزکیه و تصفیه شده و پرده های جهالت و نادانی از پیش چشمان باطن او کنار رفته و به درک عمیق حقیقت الهی می رسد.این جاهمان نقطه سعادت آدمی است.یعنی سعادت حقیقی بدست آوردن معارف عالیه وقدسیه است به وسیله کمال قوه عقلانی.چون کمال این قوهباعث غلبه بر سایر قوای نفسانی انسان می شودو این همان چیزی است که ، آگوستین از آن به سعادت یاد میکند یعنی شناخت حقیقت وجود الهی ، که در پرتو ی عشق الهی محقق می شوددر واقع ملاصدرا بر عقل به عنوان کمال نفس و تسلط برسایر قوای نفسانی جهت رسیدن به سعادتاصرار می ورزد وآگوستین با دو فاکتور جستجوی حقیقت الهی و پرورش عشق در درون خود، سعادت را تعریف می کند . هر دو به رعایت اعتدال به عنوان فاکتور مهم اخلاقی در رسیدن به سعادت اشاره دارند .
بررسی مقایسه‌ای مفهوم عرفانی تزکیه نفس در نهج‌البلاغه و آثار عطّار
نویسنده:
زهره مازار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاز آنجایی که اسلام دین انسان ساز است، برای هدایت و گم نکردن راه سعادت منبع مکتوبی چون قرآن و راهنمایانی چون پیامبر (صلی الله و علیه و آله) و پس از ایشان ائمه (علیهم السلام) را در دسترس همگان قرار داده است. با مطالعه قرآن و نهج‌البلاغ? شریف به عنوان مترجمان قرآن کریم می‌توان به هدایت دست یافت. عارفان مسلمان تلاش می‌کنند که سیر و سلوک خود را بر اساس دستورات دین و راهنمایی این بزرگان قرار دهند تا مسیر را به خطا نروند از جمله عطّار نیشابوری که گرچه اهل سنت است اما با مطالعه آثارش می‌توان به تأثیرپذیری او از امیر المومنین علی (علیه‌السلام) در طی طریق معترف شد.تزکیه عرفانی نفس در نهج‌البلاغه بر انسان شناسی که به خداشناسی و در نهایت به کمال رساندن انسان منجر می‌شود استوار است. امیر المومنین علی (علیه‌السلام) به عنوان انسان کامل، شناخت صحیح خداوند و اخلاص در عقیده و عمل، تقوی و صبر را از عوامل دست‌یابی به تزکیه نفس در نهج‌البلاغه می‌دانند و برتری طلبی، پیروی از خواهش‌های نفسانی، طغیان، حبّ دنیا و موانع عملی و اخلاقی ازجمله عجب و ریا و ارتکاب رذائل اخلاقی را موانع شناختی در راه تهذیب نفس می‌شمرند.عطّار عوامل دست‌یابی را به کمال شناخت خداوند و عوامل فردی منحصر می‌داند و در آثارش از طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت، فقر و فنا به عنوان وادی‌ها و یا مراحل سیر و سلوک عرفانی نام می‌برد. موانع شهودی در نزد شیخ عبارتند از: غفلت از خداوند و غفلت از مرگ. عطّار موانع عملی و اخلاقی را پیروی از هوای نفس، خودپرستی، آرزوهای دور و دراز و سراب‌های فریبنده می‌داند.کلیدواژه: تزکیه نفس، عرفانی، نهج‌البلاغه، عطّار.
شباهتهای هستی‌شناسی از دیدگاه قرآن و انجیل و پیامدهای آن برای تربیت شهروند جهانی
نویسنده:
منصوره ماهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هستی شناسی شاخه ای از فلسفه ی متافیزیک است که پایه ی همه ی مکاتب الهی و غیر الهی بر آن بنا شده است. هدف این پژوهش مطالعه ی اشتراکات بین هستی شناسی در قرآن و انجیل و همچنین پیامدهای تربیتی این اشتراکات در تربیت شهروند جهانی می باشد. پژوهشگر این اشتراکات را با مراجعه به منابع اصلی(قرآن و انجیل ) و منابع کتابخانه ای ،از طریقتفسیرِ عنصر متن و زمینه و با تحلیل کیفی و عقلیاستنتاج نموده است. نتایج این مطالعه نشان داد که شباهتهای اساسی بین هستی شناسی قرآن و انجیل در حوزه هایی همچون جهان نظام دار ، ایمان (اعتقاد به وجود خدای واحد) و منزلت انسانی است. یافته ها همچنین حکایت از آن دارد که پیامد این اشتراکات تربیت شهروند جهانی و ایجاد "امت واحده " است . این شهروندانِ جهانیِ تربیت شده (امت واحده ) با پیروی از اصولی که حاصل از مبانی دینی مشترکی همچون توحید در جنبه ی خداشناختی ،حفظ نظم در طبیعت از لحاظ جهان شناختی و برابری انسانها در حوزه ی انسان شناختی و با پرورش انسانهای معنوی(موحد) سبب استفاده ی بهینه از طبیعت و گسترش عدالت اجتماعیمی شوند .
تفسیر تطبیقی آیه تطهیر از دیدگاه فریقین (با تأکید بر پاسخگوئی به شبهات جدید)
نویسنده:
ایلقار اسماعیل‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پایان نامه در یک مقدمه چهار بخش و یک خاتمه تنظیم شده است و عنوان آن تفسیر تطبیقی آیه تطهیر از دیدگاه فریقین می باشد در مقدمه کتاب در مورد موضوع اهداف کتاب پیش فرضها روش و پیشینه تحقیق سخت گفته و پس خلاصه ای از بخشهای کتاب را ارائه نموده‌ایم. بخش اول: تفسیر و تبیین اجمالی آیه تطهیر در این بخش پس از مقدمه مختصر در چهار فصل جداگانه از مهمترین الفاظ آیه تطهیر سیاق آن و دیدگاههای مختلف در مورد آن و نیز شأن نزول آیه تطهیر بحث شده است. بخش دوم: آیه تطهیر از دیدگاه روایات: در این بخش پس از ذکر مطالب مقدماتی در پنج فصل جداگانه از روایات شأن نزول احتیاج کنندگان به آیه تطهیر روایات تسلیم و سائر روایات مربوط به آیه تطهیر از دیدگاه مذهب اهل بیت (ع) و اهل سنت بحث شده است. بخش سوم: آیه تطهیر از دیدگاه مفسران: در این بخش نیز پس از ذکر مقدمه آیه تطهیر را از دیدگاه چند تن از برجسته ترین مفسران مذهب اهل بیت (ع) و اهل سنت مورد بررسی قرار داده و به نقد اجمالی و مختصر برخی از آنها پرداخته ایم. بخش چهارم: نقد و بررسی شبهات ابهامات و سوالات مربوط به آیه تطهیر: در این بخش سیزده شبه ابهام و سوال جدید و قدیم که مربوط به آیه تطهیر می باشد ذکر شده و سپس به نقد و بررسی آنها پرداخته ایم. سخن پایانی: و بالاخره در این قسمت در مورد نتایج کلی به دست آمده از مباحث گذشته مثل منظور از اهل بیت (ع) عصمت آنها تداوم و استمرار عصمت اهل بیت و برتری آنها در مورد رهبری همه جانبه امت اسلامی بحث شده است.
همانستی نفس و الوهیت از دیدگاه مولانا و اکهارت
نویسنده:
قاسم کاکایی, اشکان بحرانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
«همانستی خدا و نفس» مضمونی كليدی دربعـد وجودشـناختی الهيـات سـلبی _ بـه منزلـه رويكـردی پر رونق درالهيات عرفانی و در الهيات جديد _ است. درمقاله پيش رو ابتدا مقصود از تعبير «همانـستی خدا و نفس» مطرح و پس از طرح وتـشريح جنبـه غيـرمخلـوق نفـس، سـه رويكـرد عمـده مولانـا و اكهارت در خصوص امكان همانستی _ يعنی «امكان همانستی ذات نفس و ذات خدا»، «تبـاين خـدا و نفس» و«همانستی درعين اختلاف» _ بررسی می شوند. درپايان مقاله نيز در خصوص امكـان رسـيدن به نظر نهايی مولانا و اكهارت درباره امكان همانستی خدا و نفس مطالبی ارائه می شود.
صفحات :
از صفحه 129 تا 158
بررسی مقایسه ‌ای اندیشه‌ های فلسفی افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدحسن میرزامحمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقایسه اندیشه‌های فلاسفة بزرگ و استخراج وجوه اشتراک و افتراق آن اندیشه‌ها، یکی از زمینه‌های مهم ترویج افکار آنان و نیز بسترسازی مناسب به منظور بهره‌برداری از آرای آنان در زمان حاضر می‌باشد. افلاطون به عنوان بزرگترین فیلسوف دوران باستان از یک سو، و فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی از سوی دیگر دو فیلسوف شناخته شده‌اند. با توجه به این مراتب در مقاله حاضر ابتدا اندیشه فلسفی این دو فیلسوف در سه بخش هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی مورد بررسی قرار گرفته و سپس دیدگاه‌های آنان در هر یک از سه بخش فوق مقایسه و وجوه اشتراک و افتراق آنها معرفی شده است.
  • تعداد رکورد ها : 8979