جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 88
رابطۀ عقل و وحی ازدیدگاه مکتب تفکیک و نقد آن بر مبنای آرای علامۀ طباطبایی«ره»
نویسنده:
رسول کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش، دیدگاه مکتب تفکیک و علامه طباطبایی را در ارتباط با عقل و وحی مورد بررسی قرار می‌دهد. موسّسان وپیروان مکتب تفکیک نظریاتی را مطرح می‌کنند که حاصل این نظریات، دستاوردهای فلسفی و عرفانی را به چالش می‌کشد. در این مکتب، بر جدایی سه راه و روش معرفت، یعنی جریان «وحی، عقل و کشف» تأکید می‌شود. عقل، نوری مجرد، بسیط، ظاهر بالذات و مظهر للغیر و موجود مستقل خارجی تلقی می‌شود که با عقل فلسفی مغایرت دارد؛ زیرا عقل فلسفی با نفس انسان سر و کار دارد که از نظر آنان موجودی مادی و ظلمانی است. علم نیز همانند عقل، نور مجرد و خارج از حقیقت انسان محسوب می‌شود. معارف بر دو قسم بشری و الهی تقسیم می‌شوند. این دو معرفت، جدای از یکدیگر قرار دارند و دارای اوصاف مختص به خود می‌باشند. معرفت بشری متشکل از عقل فلسفی است که با روش قیاسی و با تألیف مقدمات به یقین نائل می‌شود لیکن مطابقت آن با واقع قابل اعتماد نیست. در حالی که معارف الهی بر «تذکر« استوار است که یقینی و قابل اعتماد است. بر اساس نگرش مکتب تفکیک، اعتقاد به حجیت محکمات و ظواهرآیات و روایاتی که تواتر لفظی یا معنوی دارند فطری است؛ لذا احتیاج به اقامه ی برهان عقلی ندارد. بنابراین اصالت براهین عقلی نمی تواند مقّدم بر ظواهر و محکمات باشد. همچنین با یادآوری دو نوع عقل نوری(فطری) و اصطلاحی(فلسفی)، عقل فطری با وحی معارضه نمی‌کند. تعارض ممکن است بین دلیل نقلی و عقل اصطلاحی فرض شودکه یا درباب معارف الهی است و یا در باب غیوبی است که خداوند متعال علم آنها را از دیگران مخفی داشته است. در هردو صورت تقدم با دلیل نقلی است. علامه طباطبایی«ره» که مدافع هماهنگی «قرآن، برهان و عرفان»، است تفکر و بصیرت عقلی و فلسفی را جزء متن دیانت اسلامی محسوب می‌کند. وی فلسفه را مقابل وحی قرار نمی‌دهد بلکه آن را علمی می‌داند که انسان را در درک عمیق وحی یاری می‌کند و معتقد است بین روش انبیا در دعوت مردم به حق و آنچه که انسان از طریق استدلال درست و منطقی به آن دست می‌یابد فرقی وجود ندارد. تفاوت تنها در این است که پیامبران از مبدأ غیبی استمداد می‌جستند. علّامه، همواره بر لزوم هم سویی عقل با وحی تأکید می کند و معتقد است اگر تعارض بین استنتاج ظنی وحی و استنتاج قطعی عقل به وجود بیاید باید وحی را طوری تفسیر کرد که مطابق با عقل باشد.
بررسی رابطه‌ی عقل و دین از منظر مکتب تفکیک و نقد آن از منظر مرحوم علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی
نویسنده:
میثم ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نقش بارزی در تقویت دین داشته و دین نیز در ترویج تعقل گام های مؤثری برداشته است، بین این دو رابطه‌ی تنگاتنگی بر قرار است. اما به علت مطرح شدن برخی از موضوعات از جانب دین که یا از دسترس عقل خارج است و یا هر کسی ظرفیت فهم آنها را ندارد، به ظاهر نوعی ناسازگاری بین این دو منبع معرفت زا حاصل می شود. حل ناسازگاری ظاهری میان این دو، سبب پیدایش جریان های فکری هم‌چون «مکتب تفکیک» شده است. تفکیکیان بیان می کنند که اساساً میان معارف بشری – از هر قبیل که باشد- و معارف وحیانی تفاوت ماهوی وجود دارد از این رو هماهنگی میان عقل (فلسفی) با دین امری ناشدنی و غیر ممکن است. در مقابل، گروهی قائل به هماهنگی عقل ووحی در طریق کسب معرفت دینی هستند و معتقدند، بدون استفاده‌ی همگرا از این دو موهبت الهی، امکان رسیدن به شناخت متعالی دین وجود ندارد. دو حکیم متأله یعنی علامه محمد حسین طباطبایی و شاگردانشان و هم‌چنین استاد جوادی آملی به عنوان دو نماینده‌یِ تمام عیار گروه اخیر هستند. ضمن بیان دیدگاه مکتب تفکیک در خصوص رابطه‌ی عقل و دین، به نقد این دیدگاه با تکیه بر آراء این دو حکیم متأله می‌پردازیم. با توجه به اعتبار عقل از نظر دین و استحکام معرفتی بدیهیات عقلی می توان نحوه‌ای از استقلال برای عقل در حوزه دین قائل شد.
موانع معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
زهرا ایزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با محوریت موضوع موانع معرفت از دیدگاه فیلسوف مسلمان علامه طباطبایی(ره) به بررسی و تبیین نظر ایشان درباره معرفت و عوامل بازدارنده آن می پردازد. در نظر علامه، معرفت نسبت به اسماء و صفات الهی، معرفت حقیقی و مایه سعادت و کمال آدمی است. در نظام معرفت شناختی علامه، حقیقت علم، امری وجودی و افاضه ای از عالم بالا بر قلب (نفس) انسان است و انسان به میزان استعداد و آمادگی اش می تواند با عقل فعال متحد گردد و صورت های عقلی را از آن کسب کند. جستجو در آثار علامه نشان می دهد موانعی چون انحراف از حکم عقل، طبیعت گرایی صرف، جهل به سیر انفسی، عدم اعتدال قوای نفسانی، تصرفات شیطان و دنیاطلبی از جمله موانع شناختی و غیر شناختی معرفت است که باعث عدم دریافت قابلیت لازم جهت کسب معرفت حقیقی می شود. به کارگیری منطق، معرفت نفس، طهارت قلب و تقوی از جمله سفارش های علامه برای تحصیل یقین است.
بررسی کارکرد‌های اجتماعی دین در اندیشه عالمان شیعی معاصر (امام خمینی (ره) – علامه طباطبایی – استاد مرتضی مطهری – دکتر علی شریعتی)
نویسنده:
مرتضی چنگیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کارکردهای اجتماعی دین از جمله مباحثی است در حوزه جامعه شناسی دین که به بررسی نقش و کارکرد دین در جوامع انسانی می پردازد و دیدگاه های مختلف را در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار می دهد. تعلق خاطر اصلی پژوهشگران جامعه شناسی در مورد دین، کارکرد آن است و اصطلاح کارکرد به سهم دین در ابقایجوامع انسانی و ثبات آن راجع است.تحقیق حاضر آراء و اندیشه عالمان شیعی معاصر را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد. امام خمینی، علامه طباطبایی ، استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، عالمانی هستند که به کارکردهای اجتماعی دین توجه کرده اند و این موضوع را می توان در خلال نوشته ها و سخنان ایشان بررسی نمود.محقق دراین رساله با استفاده از اطلاعات به دست آمده از آثار عالمان شیعی معاصر ، ضمن تحلیل متن با روش مقایسه ای به بیان نکات اشتراک و افتراق آنان در مورد کارکردهایاجتماعی دین می پردازد.در این تحقیق علاوه بر اشاره به اندیشه اجتماعی و مفهوم دین در اندیشه آنان، عنوان شده است که عالمان شیعی معاصر ،کارکردهای اجتماعی مثبتی برای دین قائلند و در مورد آن اشتراک نظر دارند. از نگاه این عالمان می توان کارکردهایی چون ، تقویت انسجام اجتماعی، کنترل اجتماعی، معنابخشی به زندگی، تقویت روحیه ایثار و فداکاری، تعیین قانون و ضمانت اجرایی آن، ایجاد هویت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی را برای دین در جامعه قائل شد.
ارزش عقل و ادراکات آن از نظر ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر پران‌سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می‌ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می‌نامد؛ تفاوت می‌نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می‌تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می‌نامد و محصول دریافت موهبت‌های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار».از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف‌ترین نیروهای انسان است که می‌تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی‌داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می‌داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی‌کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می‌توان برای شناخت گزاره‌های وحیانی از آن بهره جست.
بررسی جایگاه منفعت در مکتب سودگرایی و آموزه‌های اخلاقی اسلام‌ (با تأکید برآرای جان استوارت میل و علامه طباطبایی)
نویسنده:
زهره مهشاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سودگرايي اخلاقي يكي از نظريه‌هاي نام‌آشناي حوزه‌ي اخلاق هنجاري به شمار مي‌آيد كه دير زماني است در فهرست مكاتب فلسفي، به عنوان يك نظام اخلاقي تأثيرگذار و كارآمد، خودنمايي مي‌كند و ذائقه‌ي فلسفي بسياري را به خود مجذوب ساخته است. از مفاهيم بنيادين اين نظريه، «مفهوم سود و منفعت» مي‌باشد كه اين تحقيق درصدد برآمده تا با بررسي جايگاه اين اصطلاح در آراي اخلاقي دو فيلسوف برجسته- جان استوارت ميل و علامه محمدحسين طباطبايي- به تبيين وجوه اشتراك و افتراق آن در قالب سئوالات اساسي بپردازد. بر اين اساس، استوارت ميل با تحليلي لذت‌گرايانه از مفهوم منفعت، آن را شالوده‌ي ارزش‌هاي اخلاقي معرفي مي‌كند و معيار فعل اخلاقي را سود و زيان عمومي مي‌داند. در مقابل، علامه طباطبايي با تحليلِ روان‌شناختي- فلسفي، انسان را موجودي «استخدام‌گر» توصيف مي‌دارد و بر اين باور است كه دين و آموزه‌‌هاي آن مي‌تواند رابطه‌ي ميان منفعت شخصي و منفعت اجتماعي را تبيين كند و تعارض آن رااعتدال ‌بخشد.
بررسی آراء تفسیری آلوسی از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجید ساورعلیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی در نگارش تفسیر المیزان از منابع فراوانی بهره برده است که یکی از این منابع تفسیر روح-المعانی آلوسی است؛ اما علامه تنها به ذکر آراء آلوسی بسنده نکرده، بلکه در بسیاری از موارد به نقد و تحلیل اندیشه‌های او هم پرداخته است.نگارنده در این پژوهش کوشیده است تا ضمن بیان دیدگاه‌های تفسیری آلوسی که تفسیر المیزان متعرض آن گردیده است، در حد امکان با ذکر آرای دیگر مفسران و تحلیل و بررسی آن‌ها، درباره دیدگاه آلوسی داوری کند و در ادامه ضمن اشاره به نظر علامه، به مبانی ایشان در رد یا پذیرش اندیشه‌های آلوسی اشاره نماید.پژوهش حاضر این نتیجه را به دست می‌دهد که مهمترین معیار علامه در رد یا پذیرش کلام آلوسی، استفاده از روش تفسیری «قرآن به قرآن» بوده و در کنار آن می‌توان به مبانی کلامی، فقهی، استفاده از دانش حدیث، براهین عقلی و مبانی فلسفی، سیاق آیات، قواعد نحوی و تاریخ نزول آیات، اشاره کرد.
بررسي مسأله عصمت پیامبران از دیدگاه علّامه طباطبائي در تفسیر المیزان و امام فخر رازي در تفسیر کبیر
نویسنده:
ابوالفضل فلّاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیامبران الهی از هر نوع پلیدی و آلودگی از قبیل شرک، کفر، فساد و تباهی هم در محورهای اعتقادي، تبلیغی و هم در محورهای صدور احکام و فتاوی و افعال منزّه و در واقع از ارتکاب به معاصی کبیره و صغیره عمدی و سهوی در تمام دوران عمر خویش به اعتقاد اکثرّیت شیعیان و همچنين از زمان نبوّت به اعتقاد اشاعره معصومند. مقوله عصمت انبیاء اگرچه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه می باشد، امّا همیشه یکی از مهم ترین و شبهه‌دارترین و گفتگو انگیز ترین مباحث کلام اسلامی در بین متکلّمان و مفسّرین مسلمان است لذا در این پژوهش در پنج فصل به بررسی عصمت انبیاء در نگاه علامه طباطبائی و فخر رازی و مقایسه دیدگاه های دو مفسّر بزرگ شیعی و اشاعره پرداخته شده است. در فصل اوّل: شامل کلّیاتی در مقوله عصمت « تعریف مسأله، اهمیّت و جایگاه، پیشینه عصمت، طرح سؤالات اصلی و فرعی، حدود، فرضیات، اهداف و روش پژوهش مطرح گردیده است. در فصل دوم: مباني نظري تحقيق شامل زندگي نامه علّامه طباطبائي و فخر رازي، ادبيات تحقيق شامل واژه شناسي عصمت، معنای لغوی و اصطلاحی عصمت، عصمت در قرآن کریم، عصمت از دیدگاه شیعه، اشاعره و معتزله و علی الخصوص عصمت در نگاه فخر و علامه، بررسی واژه نبّي و نبوّت در لغت، قرآن و اصطلاح، تفاوتهای رسول و نبّی و دیدگاه فخر و علّامه درباره‌ي رسول و نبی ودر پایان فصل، مقایسه دیدگاه فخر و علّامه لحاظ گردیده است. در فصل سوّم : منشأ و مراتب عصمت از ديدگاه علّامه و فخر رازی عنوان شده و در این خصوص مباحث مسأله لطف و وجوب لطف در دیدگاه مفسّرین و متکلّمین اسلامی و در نزد علّامه و فخر رازی، بررسی رابطه عصمت با لطف الهی، مسأله منشأ عصمت و بررسی چهار دیدگاه مطرح شده درباره منشأ عصمت انبیاء، رابطه عصمت با علم، رابطه عصمت با اختیار، مراتب عصمت، مسأله گناه و اقسام آن، دیدگاه علّامه و فخر درباره گناه، مراتب عصمت در نزد علّامه و فخر در نهایت مقایسه آراء علّامه و فخر در خصوص منشأ و مراتب عصمت آورده شده است. در فصل چهارم : دلائل ضرورت (لزوم) عصمت انبیاء در نزد علّامه طباطبائی و سپس امام فخر رازی با استناد به آیات قرآن کریم آورده شده و در پایان فصل مقایسه ای بین دو دیدگاه مطرح گردیده است.و در فصل پایانی (فصل پنجم): برای بررسی مهمترین مسأله یعنی دیدگاه علّامه و فخر در خصوص آیات موهم (شک برانگيز) صدور گناه و خطا از أنبیاء مسائلي همچون شبهات عصمت قبل از بعثت و شبهات وارد بر اعتقاد، تبليغ، احکام و فتاوی و افعال پیامبر در بعد از بعثت و سپس شبهات مربوط به سایر أنبیاء در بعد اعتقاد،تبليغ، احکام و افعال آنان از نگاه علّامه و سپس از منظر فخر رازی همراه با پاسخ های آن دو شخصیت و مفسّر بزرگ مطرح و در پایان مقایسه ای بین دو دیدگاه علّامه و فخر در خصوص نگاه و پاسخ آن ها به شبهات وارد بر عصمت أنبياءانجام گرديد. و در نهايت در مبحث نتيجه گيري با نگاه و بررسی در دیدگاههای علّامه و فخر در خصوص عصمت، مراتب و منشأ عصمت، لزوم و ضرورت آن و آیات شبهه دار وارد بر عصمت أنبیاء(ع)، نظر نگارنده نیز در خصوص تأیید و یا ردّ دیدگاه های مذکور، مطرح گردید.
بررسی و نقد فلسفی آراء فخر رازی و علامه طباطبایی در خصوص آیات مربوط به اهل بیت (ع) در تفاسیر کبیر و المیزان
نویسنده:
مرضیه داستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «بررسی و نقد فلسفی آراء فخررازی و علامه طباطبایی در خصوص آیات مربوط به اهل بیت (ع) در تفاسیر کبیر و المیزان» به منظور تبیین و تشریح نظرات دو مفسر برجسته شیعه و اهل سنت، علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون آیات مربوط به اهل بیت(ع) تدوین شده است.میان تفاسیر شیعه و اهل سنت بخصوص در امور مربوط به اهل بیت(ع) بویژه مبحث ولایت اختلافاتی وجود دارد، از این دست تفاسیر می توان به المیزان و کبیر اشاره کرد، برای بررسی این موارد اختلاف، توضیح و تبیین مصداق اهل بیت(ع) در تفاسیر المیزان و کبیر ضروری به نظر می رسد.علامه طباطبایی اهل بیت(ع) را همان پنج تن آل عبا و ائمه معصوم از ذریه امام علی (ع) می داند ولی فخر رازی تنها پنج تن اصحاب کساء و زنان پیامبر(ص) را مصداق اهل بیت می داند.علامه طباطبایی بالغ بر چهل آیه را به اهل بیت (ع) استناد می دهد که از جمله آن ها می توان به آیات شریفه تطهیر، مباهله، اکمال، ولایت، تبلیغ، مودت، آیه ششم سوره حمد و... اشاره نمود.اما فخر رازی نه تنها به این گستردگی و توسع مصداق آیات را اهل بیت(ع) به معنای مشهور آن ندانسته است بلکه در مواردی هم که دلالت آیات با نصوص قطعی شیعه و اهل سنت در مورد اهل بیت(ع) آشکار است سعی در مبهم گویی و پرده افکنی داشته است از جمله آیات شریفه ولایت، اکمال، آیه یکم سوره کوثر، آیه 119 سوره توبه، آیه 8 سوره تکاثر و...
تفاوت‌های مبانی فلسفی- کلامی فخر رازی و علامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به علم الهی و پیامدهای آن
نویسنده:
سعیدرضا مشگینه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به دنبال شناخت مبانی فلسفی- کلامی فخر رازی و علامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به علم الهی و تأثیر این مبانی در برداشت آنها از آیات مربوط به علم الهی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و اسنادی با تکیه بر تحلیل محتواست.علامه طباطبایی علم را «حصول امر مجرد از ماده برای امر مجرد» می‌داند. ‍‌او علم را به دو قسم حضوری و حصولی تقسیم می-کند. در علم حضوری، وجود معلوم نزد عالم حاضر است، و عالم بدون واسطه، معلوم را ادراک می‌کند. در علم حصولی صورت علمی معلوم مادی نزد عالم حاضر است. صورت علمی وجودی مجرد از ماده است که نسبت به معلوم مادی، قوی‌تر از آن و واجد همه‌ی کمالات آن و مبدأ فاعلی آن است. عالم معلوم مادی را به واسطه‌ی این صورت علمی مجرد درک می‌کند، اما خود صورت علمی به علم حضوری برای عالم معلوم است. علم حصولی مختص به نفس، و علم مجردات تام فقط علم حضوری است.از نظر فخر رازی علم عبارت است از نسبت و اضافه‌ی مخصوصی که در هنگام مقابل هم قرار گرفتن عالم و معلوم بین آنها ایجاد می‌شود. ملاصدرا و حکمای دیگری بر این نظر او اشکالاتی وارد کرده‌اند. در کلمات فخر رازی تقسیم علم به حضوری و حصولی دیده نمی‌شود. البته در اکثر مواردی که سخن از علم به میان می‌آورد، و حتی در بحث علم خداوند، کلمات او با علم حصولی می‌سازد.علامه طباطبایی سه علم برای خداوند اثبات می‌کند. یکی علم واجب تعالی به ذات خودش است که این علم در مرتبه ذات او و عین ذات اوست. دیگری علم واجب تعالی به دیگر موجودات در مرتبه‌ی ذات اوست. این علم که آن را اصطلاحا «علم پیش از آفرینش» می‌نامند، علمی است اجمالی در عین کشف تفصیلی. علم سوم علم خداوند به سایر موجودات در مرتبه‌ی ذات آنهاست. این علم که «علم پس از آفرینش» است، بیرون از ذات خداوند است. او علم خدا را به هر نحو که تصور شود علم حضوری می‌داند.فخر رازی در آثار خود از دو علم, به عنوان علم خداوند سخن به میان آورده است: یکی علم او به خودش و دیگری علم او به مخلوقات. او خصوصا در مورد علم خداوند به مخلوقات، و در مقام تصدیق، از ادله‌ی متعدد کلامی و فلسفی استفاده نموده است. درعین حال در مقام تصور، توضیحی درباره‌ی چگونگی آن نداده است، و حتی به حضوری یا حصولی بودن این علم هم اشاره-ای نمی‌کند. از طرف دیگر او اشکالات متعددی بر علم واجب تعالی مطرح کرده، و درصدد پاسخ‌گویی به آنها برآمده است.از مسائل مهم در تفسیر آیات مربوط به علم الهی مسئله‌ی علم خداوند به حوادث زمانی است، که در آیاتی از قرآن به علم خدا پس از حادث شدن حوادث اشاره می‌کند. برخی این آیات را دلیلی بر عدم علم خدا به حوادث، قبل از حادث شدن آنها می-دانند. اما علامه طباطبایی این علم را علم فعلی که همان ظهور شیء و حضور آن با وجود خاصش نزد خداست، تفسیر می‌کند، و آن را علمی غیر از علم ذاتی خدا به اشیا می‌داند. فخر رازی هم این علم خدا را به معنای ظهور علم ازلی او می‌گیرد. می‌توان این معنا را به معنایی که علامه کرد برگرداند.فخر رازی آیاتی مثل آیه‌ی 89 اعراف که بر عمومیت داشتن علم خدا به هم چیز اشاره دارد، دلیلی می‌داند بر این که خدای تعالی در ازل به همه‌ی اشیا عالم بوده است، و با توجه به این که تغییر معلومات خدای تعالی را محال می‌داند، بیان می-کند که باید احکام ثبت، و قلم‌ها خشک شده باشد، و سعید کسی است که در علم خدا سعید باشد، و شقی هم کسی است که در علم خدا شقی باشد. این کلام او ظهور در اعتقاد او به جبر دارد.علامه طباطبایی این استدلال را مخدوش می‌داند, و معتقد است دلیل این اشتباه این است که گمان کرده‌اند علم خداوند هم مانند ما علم حصولی است، در حالی که علم او حضوری است. گذشته از این، آنها توجه ندارند که اگر علم ازلی خدا به فعل انسان تعلق گرفته است، تمام خصوصیات این فعل مشمول علم خداست، و یکی از این خصوصیات, اختیاری بودن فعل است. در نتیجه باید فلان عمل اختیاراً از او سر بزند، نه این‌که فلان عمل از او سر بزند چه با اختیار و چه بی اختیار، زیرا اگر در چنین فرضی فلان عمل بدون اختیار از او سر بزند، در این صورت است که علم خدا جهل می‏شود.
  • تعداد رکورد ها : 88