جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 6
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد ششم به تفسیر سوره نساء از آیه 147 تا آخر و سوره مائده از آیه 1 تا 81 می‌پردازد.
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور المجلد 3
نویسنده:
إبراهیم بن عمر بقاعي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور، اثر ابراهيم بن عمر بقاعى شافعى (م 885ق)، تفسير بزرگى است كه نويسنده آن را به آهنگ تبيين، توضيح و تثبيت تناسب سوره‌ها و آيه‌ها و اثبات پيوند محتوايى بين سوره با سوره‌ها و آيه با آيه‌ها در ضمن سوره‌ها، نگاشته است. شيوه نگارش اين تفسير، چنين است كه در آغاز، تناسب نام سوره را با مباحث اصلى مذكور در سوره، به‌طور كلى بررسى مى‌كند، آن‌گاه، با اهتمام بسيار به تناسب مباحث مطروحه در سوره مى‌پردازد و رواياتى را كه در باب تناسب آيات، وارد شده است، نقد و بررسى مى‌كند. اين اثر باآنكه تا حدود زيادى متكلفانه به نظر مى‌رسد، اما خواندنى است و ذوق برانگيز. نويسنده در مقدمه، ذكر مناسبات ترتيب آيات و سوره‌ها در تفسيرش را، حاصل تدبّر طولانى و تفكر فراوان در آيات دانسته و كار خود را امتثال امر خداوند در آيه «اين، كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» ذكر نموده است. فوايد علم مناسبت از ديدگاه بقاعى را مى‌توان در امور زير، خلاصه نمود: * پى بردن به حكمت ترتيب اجزاى قرآن: بقاعى نخستين ثمره علم مناسبات را، شناخت و درك دليل ترتيب اجزاى قرآن ذكر مى‌كند و ثمره يافتن ربط هر عبارت، به جملات قبل و بعدش را، آگاهى از جايگاه و رتبه آن عبارت مى‌داند كه اين آگاهى، اسرار بلاغت قرآن را كه همان مطابقت معنا با مقتضاى حال مخاطب است، آشكار مى‌كند. * پايدارى ايمان در قلب: بقاعى علم مناسبت را وسيله‌اى براى كشف اعجاز لفظى قرآن معرفى مى‌كند؛ چراكه به نظر او ترتيب دقيق و حكيمانه كلمات قرآن، يكى از وجوه اعجاز است و اين اعجاز، از دو جهت قابل بررسى است: يكى نظم كلمات موجود در هر جمله و بررسى جمله از جهت تركيب الفاظش و ديگرى نظم جملات و ترتيب قرار گرفتن آن‌ها در كنار يكديگر. - بقاعى بخش اول را سهل الوصول و در دسترس مى‌داند؛ به‌طورى‌كه هر شنونده قرآن، اعم از باهوش و كودن، اگر در قرآن دقت كند، بخش اول اعجاز برايش نمايان مى‌شود، اما اگر انسان كم‌هوشى در ربط جملات به يكديگر دقت كند، آن‌ها را جملاتى دور از هم در معنا و غرض مى‌پندارد و چه‌بسا آن‌ها را نفى‌كننده يكديگر تصور كند و اين ممكن است موجب قبض روحى و ايجاد شك در يقين او شود. * كمك به كمتر شدن مشكل‌هاى تفسيرى: وى سومين فايده پرداختن به اين علم را، كشف حقيقت در مورد آياتى كه به‌ظاهر به آيات ماقبل هيچ ربطى ندارند و مفسّران به دليل بى‌توجهى به اين علم درباره آن‌ها به حيرت افتاده‌اند، ذكر مى‌كند و از جمله آن‌ها آيات 58 اسراء، 133 بقره و 11سجده را ذكر مى‌كند. * پى بردن به حكمت تكرار داستان‌هاى قرآن انواع مناسباتى كه در اين تفسير به آن‌ها اشاره شده است، عبارتند از: * مناسبات جمله‌اى: از نمونه آياتى كه جمله‌هاى آن در نگاه اول بدون پيوند معنايى و بيگانه از هم به نظر مى‌رسند، عبارات آيه 189 سوره بقره است: «درباره [حكمت] هلال‌ها [ى ماه] از تو مى‌پرسند، بگو: آنها [شاخصِ] گاه‌شمارى براى مردم و [موسم] حجند» و [آيه 177 همين سوره]: «نيكى آن نيست كه از پشتِ خانه‌ها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانه‌ها از درِ [ورودىِ] آنها درآييد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد». در اين آيه اين سؤال به ذهن مى‌آيد كه چه ربطى ميان سؤال درباره هلال‌هاى ماه و آمدن به خانه از پشت آن هست؟ - بقاعى در اين‌گونه موارد، سعى دارد دو آيه را طورى معنا كند كه پيوستگى آن دو به نمايش گذاشته شود؛ هرچند مجبور باشد قسمتى از آيه را عطف بر چندين آيه قبل در نظر بگيرد. ذيل آيه مذكور، پيوستگى دو عبارت را چنين توضيح مى‌دهد: «از آنجايى كه (اعراب جاهليت) در حج به عادت‌هاى زشتى خو گرفته بودند و ترك كارهايى كه نفس به آن‌ها عادت كرده، از مشكل‌ترين كارهاست و به همين دليل اهل طريق و بزرگان اهل تحقيق گفته‌اند، ملاك قصد به‌سوى خدا، بيرون آمدن از عادت‌ها و سعى در قبول فرمان‌هاى نازل شده از ناحيه اوست، خداوند در حالى كه جمله «و لَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا» را بر آيه «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» عطف مى‌كند، عمل اعراب را زشت مى‌شمارد و به آن‌ها هشدار مى‌دهد كه آن‌ها همان گونه كه كارشان را به‌عكس انجام مى‌دادند و از پشت در خانه وارد مى شدند، در روش سؤال هم عمل آن‌ها وارونه بود و از امورى سؤال مى‌كردند كه جاى سؤال نداشت. از جهت تركيب نحوى اين جمله مى‌تواند عطف بر حالى باشد كه سياق جمله بر آن دلالت دارد و تقدير جمله را مى‌توان چنين فرض كرد: «و الحال أنه ليس البر سؤالكم هذا عنها و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها»؛ «و اين در حالى است كه خوبى پرسيدن چنين سؤالى نيست و خوبى اين نيست كه از پشت خانه به آن داخل شويد» * تناسب آيات يك سوره با يكديگر: پس از مناسبات جمله‌اى، رايج‌ترين بحث در علم مناسبات، مناسبات آيه‌اى است و مناسبات آيه‌اى از فراگيرترين بحث‌هاى علم مناسبات است. معمولاً كسانى كه براى اولين بار قرآن مى‌خوانند و آشنايى كافى با سبك قرآن ندارند، سلسله‌اى از ابهام و اشكال‌ها براى آن‌ها به وجود مى‌آيد و از خود مى‌پرسند چرا بايد آيه‌هاى قرآن اين چنين پراكنده و بدون ربط باشند؟ چرا خداوند پس از موضوع عقايد يك‌باره به سراغ تاريخ انبيا مى‌رود، از خلقت آدم به داستان بنى اسرائيل مى‌رود، از معراج پيامبر(ص) وارد داستان حضرت موسى(ع) مى‌شود و...؟ - بقاعى در اين اثر، مى‌كوشد به اين سؤال‌هاى فرضى كه در ذهن هر خواننده‌اى ممكن است ايجاد شود پاسخ گويد؛ به‌عنوان مثال، وى در تفسير آيه 133 سوره بقره (آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چيز را مى‌پرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را و ما در برابر او تسليم هستيم)، درباره ارتباط آن با آيه قبلش (و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هركدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد)، مى‌نويسد: آيه 133، با حرف عطف «أم» كه از حروف عاطفه است شروع شده و معطوف‌عليه آن در آيه قبل مشاهده نمى‌شود. بقاعى اين آيه را به آيه «آنها گفتند: هيچ‌كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست! بگو: اگر راست مى‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد»؛ يعنى 22 آيه قبل مرتبط دانسته، «أَمْ» را حرف عطفى مى‌داند كه معطوف‌عليه آن حذف شده و آن را نظير آيه «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِما...» ؛ «آيا چنين كسى باارزش است يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام...» ذكر مى‌كند كه در اين آيه هم معطوف‌عليهى براى «أَم» وجود ندارد. بقاعى اين آيه را در جواب حرف يهوديان كه بهشت را مختص خود پنداشتند، مى‌داند و تقدير آيه را به اين صورت بيان مى‌كند: «آيا هنگامى كه حكم كرديد كه بهشت به شما اختصاص دارد در موقع مرگ يعقوب، حاضر بوديد يا غائب؟ تا حضور در آن صحنه شما را از چنين حكم‌هايى بازدارد» - به دليل افزايش حجم مقاله، ديگر مناسبات مذكور در اين تفسير فقط نام برده مى‌شود. اين مناسبات عبارتند از: * تناسب هر سوره با سوره قبل از خود؛ * تناسب آغاز هر سوره با پايان همان سوره؛ * تناسب شروع قرآن با ختم آن؛ * تناسب لفظ و محتواى آيات؛ * تناسب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» با درون‌مايه سوره؛ * تناسب آيه‌هاى يك سوره با يكديگر يا وحدت موضوعى سوره‌ها در پايان مى‌توان چنين گفت كه ويژگى اصلى اين تفسير، عنايت به مناسبات ترتيب سوره‌ها و آيات است كه با توجه به همين رويكرد در نوع خود كم‌نظير و در بررسى روشمند و اصولى تناسب سوره‌ها و آيات، بى‌نظير است. جلد سوم به تفسیر سوره بقره (آیات 177 تا 252) می پردازد.
تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم المجلد 4
نویسنده:
حيدر آملی؛ محقق: محسن موسوی تبریزی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تَفْسیرُ المُحیطُ الأعْظَم وَ الْبَحْرُ الخِضَمّ فی تَأویلِ کتابِ اللّه العَزیزِ المُحْکَم تفسیر قرآن نوشته سید حیدر آملی عالم شیعی قرن هشتم است. سید حیدر در تفسیر آیات که فقط جلد اول و دوم آن به صورت دست‌نویس در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود بوده، روش عرفانی بر اساس مکتب اهل بیت را دنبال کرده است. سید حیدر آملی کتاب تفسیر المحیط الأعظم را در سال ۷۷۷ق در هفت جلد به پایان رسانده است. سید حیدر، پس از تألیف چند کتاب و رساله به زبان فارسی و عربی که به چهل عدد می‌رسد اینگونه تعبیر می‌کند که حق تعالی مرا به تأویل قرآن کریم، امر و فرمان داد و من تفسیری عرفانی در هفت جلد بزرگ نوشتم و آن را به «محیط اعظم و طود اشم در تاویل کتاب الله عزیز محکم» نامیدم. او این تفسیر را در نهایت حسن و کمال و در غایت فصاحت و بلاغت تدوین کرد و به قول خودش توفیق ربانی ظهور کرد به طوری که قبل از من، احدی کتابی مانند این ننگاشته است. سید حیدر در این کتاب، متنی جامع تأویل و تفسیر به نحوی که تأویلات آن بر وفق مشرب اهل توحید و اهل حقیقت بوده و در عین حال، حتی ظاهر آن هم از قاعده پسندیده اهل بیت خارج نباشد را جمع کرده است. روشن است جوهر عقیدتی و عملی شیعی-صوفیانه سید حیدر با مختصات ویژه خود و تأثرش از مکتب ابن عربی در این تفسیر، جاری و ظاهر است. نويسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران به‌گونه ظاهرى آيات را تفسير مى‌كند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مى‌آورد و سپس به تأويل آيات مى‌پردازد. در نقل مطالب و حقايق به تفسير مجمع البيان، كشاف، تأويلات ملا عبدالرزاق كاشانى معروف به تفسير ابن عربى و بحر الحقايق نجم‌الدين دايه تكيه مى‌كند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مى‌نهد. وى كتاب را بر اساس توضيحى كه در مقدمه آورده در هفت جلد سامان داده است و بر مجموع آن پيش‌درآمدى مفصل در هفت بخش نگاشته است كه ضمن آن از تفسير و تأويل و وجوب نقلى و عقلى آن و فرق آن دو با هم، آيات آفاقى و تطبيق آن با آيات قرآنى، حروف آفاقى و تطبيق آن با حروف قرآن، كلمات آفاقى و تطبيق آن با كلمات قرآن، كتاب آفاقى تفصيلى و تطبيق آن با كتاب الهى و قرآن اجمالى، تبيين شريعت، طريقت و حقيقت و بيان توحيد و اقسام و مراتب آن، سخن به ميان آورده است. تمام اين مطالب را در مقدمات هفت‌گانه مطرح نموده و سپس به تفسير قرآن از سوره فاتحه تا آخر قرآن (سوره ناس) پرداخته است. برخی از موضوعاتی که در جلد چهارم به آن پرداخته شده است عبارتند از: فروع دین، حقیقت نماز، شیعه شناسی، معراج، فقه، مجاهده و...
أسرار الصلاة
نویسنده:
عبدالله جوادي آملي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الصفوة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كتاب«أسرار الصلاة» در بيان اسرار اين عبادت بى‌بديل است كه با صبغه‌اى روايى، به زبان عربی، توسط آیت الله جوادی آملی در سال ۱۴۱۴ ق و در يك جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ويژه به روايات معصومين عليهم السلام در اين زمينه مى‌باشد. كتاب‌هايى با همين اسم، توسط بزرگانى مانند شهید ثانی و امام خمینی (ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از ويژگى خاصى برخوردارند. كتاب، داراى يك مدخل است كه توضيحاتى پيرامون سر و نيز جايگاه نماز را در بر گرفته است، سپس در سه بخش اسرار مقدمات نماز، اسرار اجزاى نماز و اسرار تعقيبات نماز به بيان توضيحات قابل توجهى پرداخته است. اسرار تكبيره الاحرام، اسرار نيت، سر قرائت، سر قيام و سر قنوت هم اجزايى هستند كه در بخش دوم به طور خاص بحث شده‌اند. مؤلف، در مدخل كتاب ابتدا اشاره به روايتى معروف در باره نماز دارد كه مى‌فرمايد: «إن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها». بعد اسرار نماز را ستون اسرار دين مى‌داند كه رسيدن به آن اسرار باعث پى بردن به اسرار ساير عبادات خواهد بود و اين غايت تلاش و مجاهدت يك عارف است كه به اسرار آنچه كه عمود دين است پى برده و آن را مشاهده نمايد. ← معنای سر ايشان در ادامه وارد بحث ادبى كلمه «سر» شده و آن را در مقابل علن معرفى مى‌كند; چنان‌كه غیب در مقابل شهادت است. البته خود سر هم به دو صورت سر بحت و سر مقيد است; چنان‌كه غيب هم به دو صورت مقيد و مطلق مى‌باشد. مؤلف اضافه مى‌كند با اينكه سر به لحاظ مفهومى، روشن است و نيازمند تفسير نيست اما به لحاظ كنه در نهايت خفا مى‌باشد. ← اثبات سر داشتن هر چیز سر داشتن نماز هم دو دليل دارد كه بيان گرديده است. اما سر داشتن هر چيزى به دو حالت قابل اثبات است: يا دليل عقلى مشفوع به دليل نقلى دارد يا دليل نقلى مؤيد با دليل عقلى. ايشان در ادامه همين بحث را در دو مقام مذكور تعقيب مى‌نمايند. آيات ۵۲ اعراف، ۱۲۳ هود، ۲۱ حجر، ۷ منافقون و ۹۶ نحل، آياتى هستند كه در قسمت دلايل نقلى بدانها اشاره شده است. مؤلف، در پايان مقدمه به دسته بندى مطالب مذكور در آن پرداخته كه از شيوه‌هاى جالب وى در آثار گوناگونش مى‌باشد. ← سر نماز نماز، داراى حكمت، سر و آدابى است كما اينكه ساير عبادات نيز از اين سه مؤلفه برخوردارند، اما در نماز، حکمت، در نهايت عروج و نجات از جزع و زبونى مى‌باشد وادب آن بازگشت به اوصاف نمازگزار دارد; اعم از حضور قلب، خشوع، مواظبت از التفات به غير معبود و... اما سر نماز غير از اينهاست. آداب نماز مقدمه‌اى است براى رسيدن به اسرار نماز، زيرا اسرار نماز براى غير شخص داراى ضمير طاهر و صفاى باطن و قلب سليم ميسر نمى‌گردد. قرآن نيز اشاره مى‌نمايد به اينكه لا يمسه إلا المطهرون. براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئه‌اى است كه دست‌رسى به ما فوق خود ندارد; يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مى‌كند نمى‌بيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمى‌كند. ← سر وضو ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه در باره نماز داشته‌اند، به روايت ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی از امام صادق علیه السلام اشاره مى‌كند كه از امیر المؤمنین علیه السلام ادعيه وضو را نقل كرده و هر جمله‌اش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مى‌باشد. مؤلف مى‌گويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مى‌شود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرنده‌اى مانند علی بن ابی طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مى‌گردد. ايشان، براى اثبات باطن‌دار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كرده‌اند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مى‌باشد; پيامبر صلى الله عليه و آله نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم علیه السلام به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مى‌باشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحدیث آورده‌اند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سوره‌هاى قرآن هم مى‌باشد، از نكته‌هاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مى‌باشند. ← سر تیمم ايشان، به مناسبت به بيان اسرار طهارت ترابیه يا همان تیمم نيز پرداخته و آن را اظهار تذلل در مقابل عزت محضه و تخضع در ساحت كبرياى صرف و تخشع در نزد قدرت مطلقه دانسته‌اند. ورود به صله‌هاى خمسه كه هر يك در بيان سر يكى از اجزاى نماز است، بعد از اين توضيحات شروع شده است. ← سر تكبيرات اولين صله، در اسرار تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد. مؤلف، مى‌فرمايد: صورت نماز يكى است و همه نمازگزاران در آن اشتراك دارند اما سيره و سيرت آن متفاوت مى‌باشد كه اين تفاوت باعث تفاوت نمازگزاران مى‌شود. مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مى‌فرمايد:«إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشان‌گر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مى‌نمايند‌. روايت بعدى كه از امام موسی بن جعفر علیه السلام است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد كه ما مضمون آن را نقل مى‌كنيم; حضرت مى‌فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله وقتى به معراج مى‌رفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مى‌شود بيان‌گر سرى از اسرار تكبيرات است. ← انواع حجاب مؤلف، در اين‌جا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نموده‌اند كه عبارتند از: حجاب نورانی و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانی همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مى‌گردد. سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالى‌تر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مى‌گردد. تكبيرات هفت‌گانه آغاز نماز براى خرق حجاب‌هاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مى‌گردانند. البته اين حال مختص پيامبر صلى الله عليه و آله نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبد الله انصاری از امير المؤمنين عليه السلام بر اين مضمون دلالت واضحى دارد. اين روايت در جلد ۵ جامع احادیث الشیعه آمده است. مؤلف، در فقه الحديث اين روايت اوصاف جماليه خداوند را عين اوصاف جلاليه مى‌داند و مى‌فرمايد: با اينكه تكبير از اوصاف ثبوتيه جماليه است، لكن بازگشتش به اوصاف سلبى جلاليه مى‌باشد، زيرا تكبير، تنزيه خداوند از اوصاف ممكن است. ايشان به اسرار ديگرى با استناد به روايات ديگر در باره تكبيرات هفت‌گانه افتتاحيه اشاره كرده و آنها را غير منافى با آنچه ذكر شد مى‌دانند. ← سر نيت ابتدا، در اين صله، مفهوم نیت بازگو شده است; به اين صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمى‌باشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مى‌باشد، زيرا اين قصد، مدار بحث‌هاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مى‌باشد. در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه ۲۶۴ بقره كه مى‌فرمايد:«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس» يا آيه ۲۶۵ بقره كه مى‌فرمايد:«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل» و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه ۱۶۳ و ۱۶۲ سوره انعام است كه مى‌فرمايد:«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين». از روايات هم ما به يك روايت كه در كتاب ذكر شده، اشاره مى‌كنيم و آن روايت حضرت علی علیه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود:«لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود; با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مى‌باشند. ← سر قرائت آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمى‌باشد. روايت مشهور از پيامبر صلى الله عليه و آله در اين زمينه چنين است:«لا صلاة إلا بفاتحة الكتاب». از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه ۴ سوره زخرف است كه مى‌فرمايد:«إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الكتاب لدينا لعلي حكيم». مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مى‌سازد. ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مى‌داند و در اين رابطه به روايتى از امام على عليه السلام نيز استناد مى‌جويد و در معناى آن روايت مى‌فرمايد: هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول خواهد بود، به خاطر آنكه وجودش محض ذاتش مى‌باشد و شكى در لزوم قوى بودن علت از معلول نيست و با اين وجود بعضى از اهل معرفت گفته‌اند«بسم الله» از سوى بنده به منزله«كن» از سوى رب مى‌باشد. از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه«بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزديك‌تر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله«كن» از سوى خداوند متعال مى‌شمارد. توجه به اسرارى كه در تك تك آيات سوره حمد وجود دارد، باعث عروج يك نمازگزار مى‌گردد. صيغه متكلم مع الغير بودن نعبد و نستعين از نكاتى است كه مفسران و بزرگان از علما، در مورد آن به اظهارنظرهاى باارزشى دست زده‌اند; مؤلف، نيز در اين‌جا به اين احتمال اشاره مى‌كند كه نمازگزار با اين تعبير خود را در رديف ساير عبادت كنندگان قرار مى‌دهد; چرا كه امر خداوند در آيه ۴۳ سوره بقره اين است كه:«و اركعوا مع الراكعين». اما آنچه از مجلسی اول در اين‌جا نقل شده جالب‌تر است و آن اينكه قلب و ساير اعضا و جوارح مؤمن به امام خود كه همان عقل قاهر است، اقتدا نموده‌اند، زيرا مؤمن به تنهايى جماعت است. ← سر قيام، ورکوع و سجود نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مى‌باشند. مؤلف، مى‌گويد: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مى‌باشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد. حالات نماز، اعم از قیام و رکوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در معراج پيدا كرده; بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله«ص و القرآن ذي الذكر» بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مى‌باشد:«أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». ← سر قنوت، تشهد و تسليم سر قنوت، تشهد و تسلیم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اين‌جا مى‌فرمايد: شكى نيست كه نظام تكوين بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقیم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود; آيه ۵۶ سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مى‌فرمايد:«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم» و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مى‌شود، همگى در عالم تشریع مى‌باشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام; يعنى نظام تكوين و تشريع معين گرديده‌اند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوينى مى‌باشند; از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مى‌باشد. ← اسرار تعقيبات نماز تعقیبات نماز هم داراى اسرارند كه دعا لب آنها بوده و شروع و پايان نماز با دعا نشان از حال بندگى براى خداوند سبحان دارد.
أسرار الصلاة
نویسنده:
میرزا جواد آقا ملكي تبريزي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
کتاب شریف «اسرار الصلاة» نوشته‌ای است از عارف کامل و عالم عامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است، اصل کتاب به زبان عربی است و آقای رضا رجب زاده آن را به فارسی برگردانده است. موضوع کتاب همان طور که از اسم آن پیداست، در بیان رموز و اسرار نماز است و در سر هر یک از اعمال و آداب نماز، مطالب ارزنده‌ای را به خواننده ارائه می‌دهد.هر چند تبویب و فصل بندی کتاب بصورت حرفه‌ای انجام نگرفته و قسمتی از فصول آن شماره گذاری نشده است، اما با نگاهی کلی می‌توان دریافت که کتاب در سه بخش تدوین شده است.بخش اول: در مقدمات نماز . بخش دوم: در مقارنات و حقیقت نماز.بخش سوم: در تعقیبات نماز . ← بخش اول بخش اول در بیان بعضی از اسرار طهارت که مشتمل بر دو باب و چندین فصل است. باب اول: در اشاره به آنچه که عاقل را از تفکر در حقیقت طهارت لازم می‌آید. باب دوم: در آداب تخلی ، که دارای فصول متعددی است. فصل اول: در آداب ظاهری آن، چه واجب چه مستحب . فصل دوم: در عبرت و تفکر در این امر.فصل سوم: در وضو که دارای دو باب است. باب اول: در بیان بعضی از آداب ظاهری آن.باب دوم: در فضیلت مسواک زدن و فوائد و کیفیت و اوقات آن. فصل چهارم: در تیامن . فصل پنجم: در آداب دعا . فصل ششم: در عبرت هنگام رؤیت آب و استعمال آن. فصل هفتم: در بیان موارد وجوب وضو . فصل هشتم: در بیان غسل و حکمت آن.فصل نهم: در بیان حمام . فصل دهم: در گرفتن ناخن . فصل یازدهم: در گذاشتن ریش و گرفتن شارب . فصل دوازدهم: در بیان عطر زدن. فصل سیزدهم: در بیان تیمم . فصل چهاردهم: در بیان لباس پوشیدن. فصل پانزدهم: در مستحبات لباس پوشیدن. فصل شانزدهم: در بیان اوقات. فصل هفدهم: در اهتمام به اوقات شریفه . فصل هجدهم: در مکان نمازگزار . فصل نوزدهم: در آداب ظاهری مسجد . ← بخش دوم بخش دوم در خود نماز ، و دارای فصول متعددی است. فصل اول: در معنای نماز.فصل دوم: در بیان آیاتی که گویای این حقیقت است که مقصود از نماز تنها اعمال ظاهری آن نیست. فصل سوم: در بیان بعضی از آنچه از نماز معصومین علیهم‌السّلام رسیده است. فصل چهارم: در بیان احوالی که نماز بواسطه آن کامل می‌شود. فصل پنجم: در بیان رو به قبله نمودن.فصل ششم: در بیان لزوم خوف و فضیلت آن. فصل هفتم: در علاج خوف. فصل هشتم: در بیان خوف از سوء خاتمه کار انسان . فصل نهم: در بیان رجاء و امیدواری و حقیقت آن. فصل دهم: در اسباب رجاء و امیدواری. فصل یازدهم: درباره ی قیام. فصل دوازدهم: درباره ی نیت . فصل سیزدهم: در اذان و اقامه . فصل چهاردهم: در بعضی از اخبار شهادت بر ولایت و امارت مؤمنین برای علی بن ابیطالب علیه السلام. فصل پانزدهم: در حکم اذان و اقامه.فصل شانزدهم: استحباب با وضو بودن در اذان و اقامه. فصل هفدهم: در عبرت‌های اذان و اقامه. فصل هجدهم: در حقیقت نماز (این فصل گسترده‌ترین فصل کتاب است که از تکبیرات تا سلام بحث می‌کند). ← بخش سوم بخش سوم در تعقیبات نماز است.
مسند الإمام الصادق أبي عبدالله جعفر بن محمد عليهما السلام المجلد 10
نویسنده:
عزيزالله عطاردی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نشر عطارد,
چکیده :
«مسند الإمام الصادق أبي‌عبدالله جعفر بن محمد عليهما السلام» تأليف شيخ عزيزالله عطاردى، هفتمين كتاب از مجموعه بزرگ «مسانيد الأئمة(ع)» است كه به زبان عربى در 22 جلد منتشر شده است. در اين كتاب اخبار و احاديث حضرت امام صادق (ع) در موضوعات مختلف گردآورى و دسته‌بندى شده است. احاديثى كه در اين مسند گرد آمده بر سه بخش است: 1- احاديثى كه مربوط به زندگى و شخصيت و روابط آن معصوم است كه در 12 باب آمده است. 2- احاديثى كه آن معصوم در موضوعات مختلف بيان كرده‌ اند كه هم چون ساير مجموعه‌ هاى حديثى در ضمن كتاب‌ هايى مشتمل بر ابواب متعدد ذكر شده است. 3- راويانى كه از آن معصوم نقل حديث كرده‌ اند، به‌ همراه ياد كرد آنها در كتب رجال. عطاردی، مباحث كتاب را از منابع معتبر شيعه و سنى گردآورى نموده است. نويسنده در مقدمه كتاب توضيحات مختصرى درباره كتاب و مباحث مطرح‌ شده در آن نوشته است. جلد دهم این مطالب آمده است: مباحث طهارت، از بحث شک در وضو تا احکام جلو در زبیب، و کتاب صلات از مبحث بنای مساجد تا موجبات قطع نماز.
تحفة السنية في شرح النخبة المحسنية
نویسنده:
سيد عبدالله جزائري
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كتاب التحفة السنية في شرح النخبة المحسنية نوشته عبدالله بن نورالدین‌ جزایری در موضوع فقه استدلالى‌ و به زبان عربی ‌ است. این کتاب تعلیقه‌ای است بر کتاب النخبة نوشته عالم عامل و مرشد کامل مولی محمد محسن کاشانی معروف به فیض کاشانی که خداوند متعال غفرانش را شامل حال او گرداند و در بهشت برین جایش دهد، که با حجم کم و با اختصار رموز آن کتاب را تبیین و غوامض مشکلاتش را حل می‌کند و مجملاتش را تفصیل می‌دهد. همچون آب ذلال با خمر حلال ممزوج گشته و از هر گونه اخلال و املال دور می‌باشد. قبل از شیخ عبدالله والدش به شرح این کتاب مشغول بوده و قسمتی از آن را هم پیش برده و مشکلات روزگار مانع از اتمام آن شده بود و فرزندش اتمام آن را بعهده گرفته است. برای توضیح عبارات و تفصیل اشارات کتاب به جز در موارد نادر غالبا بر نوشته‌های مصنف در کتاب‌های دیگرش تکیه شده زیرا او خود آگاه تر به مقصود خویش می‌باشد. و همچنین در نقل اجماعات و اقوال و بررسی اخبار از جهت رجال به گفته‌های مولف بسنده کرده است مگر در مواردی اندک که با دقت زیاد به موارد خلاف آن نظر رسیده است.
مرآة الکمال لمن رام درک مصالح الأعمال المجلد 2
نویسنده:
عبدالله مامقاني؛ محقق: محیي الدین مامقاني؛ ناظر: محمدرضا مامقاني
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم ایران: دلیل ما,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مرآة الكمال لمن رام درك مصالح الأعمال تأليف شيخ عبدالله مامقانى (1290-1350ق)، به زبان عربى است. اين اثر مشتمل بر بيان آداب در اعمال و مستحبات دينى است كه در سال 1335ق تأليف گرديده است. مؤلف، انگيزه تأليف كتاب را اين‌گونه بيان مى‌كند: «فقهاء اهتمام به بيان واجبات و محرمات دارند و كمتر به آداب اعمال و مستحبات و مكروهات پرداخته‌اند به نحوى كه بسيارى از آنها فراموش شده است، پس براى سهولت كسانى كه دوستدار كمال و طالب درك مصالح اعمال هستند كتاب را تأليف نمودم.» "ساختار" كتاب در سه جلد تدوين شده كه مشتمل بر دو مقدمه، متن و خاتمه است. مقدمه اول به قلم محمد رضا مامقانى و مقدمه دوم مقدمه نسخه سنگى كتاب است. متن اثر مشتمل بر دوازده فصل و هر فصل حاوى «مقام»هايى است؛ هر مقام نيز مشتمل بر عناوين متعددى است. همچنين خاتمه كتاب در شش مقام ذكر شده است. در هر يك از فصول كتاب، آيات و روايات و سنن از منابع متعددى شيعى گردآورى و شرح و تفسير شده است. جلد دوم كتاب، با فصل هفتم آغاز مى‌گردد. مؤلف، اين فصل را به تنظيفات و تزيينات اختصاص داده است. و در مورد نظافت ظاهرى بدن، آداب حمام، ازاله‌هاى موهاى زائد و مانند آن رواياتى بيان مى‌كند. همچنين پيرامون امور مستحبى مانند مسواك، خلال، خضاب و معطر بودن مباحثى را با ذكر روايت مورد بررسى قرار مى‌دهد. فصل هشتم، پيرامون آداب نكاح است. مطالب اين قسمت در پنج مقام و بسيار مختصر در مستحبات نكاح و جماع بيان مى‌شود. فصل نهم، مشتمل بر چهار مقام و در مورد كسب و كار و رزق و روزى است. مؤلف ابتدا در مورد بيع و شراء و تجارت مطالب را با استفاده از آيات و روايات بيان مى‌كند و سپس انواع كسب‌هاى مستحب و مكروه را ذكر مى‌كند و آداب آنها را شرح و توضيح مى‌دهد. فصل دهم، در مورد آداب معاشرت مى‌باشد. در اين بخش تمام آداب و صفاتى حميده‌اى كه يك مؤمن بايد دارا باشد مانند: صبر، شكر، گذشت، و تمام صفات رذيله‌اى كه بايد از آنها دورى كرد با توجه به آيات و روايات توضيح داده مى‌شود.
ارکان پنج گانه اسلام از دیدگاه عین القضاة همدانی
نویسنده:
خدابخش اسدالهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
ارائه دین اسلام به شکلی نو، پویا و جذاب همواره منتهای تلاش و کوشش اندیشمندان و صاحب نظران جهان اسلام بوده است. در این میان، نقش عارفان بزرگ مسلمان به ویژه «عین القضاة همدانی» که به واسطه تجربیات ذوقی و شهودی و با توسل به آیات، احادیث و روایات اسلامی، حقایق و دقایق مهم و برجسته ای برای دین مبین اسلام قائل اند، شایان توجه است. این تحقیق که به روش کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده، پس از مقدمه، به پنج قسمت با پنج مولفه اصلی تقسیم شده است. در مولفه «شهادت»، سالک توصیه می شود «لا اله» را واگذارد و به حقیقت «الا الله» برسد. در مولفه «نماز»، ضمن تقسیم آن به «نماز خدا با بنده» و «نماز بنده با خدا» تاکید شده که در نماز نوع دوم، بنده با شروطی نظیر توجه به نیت، تامل در اسرار فاتحه الکتاب، طهارت ظاهری و باطنی به راز و نیاز با معبود بپردازد. در مولفه سوم نیز «زکات» به گنج رحمت الهی تعبیر شده که از سوی پیامبران الهی به خاصان می رسد. در رکن «روزه» هم، تنها روزه جان و معنی به حق تعالی اختصاص یافته و افطار آن نیز لقا الله معرفی شده است. در رکن پنجم نیز، تاکید شده که حج راستین از هر گونه جهات مبراست و راه حق نیز در یک قدمی دل قرار دارد. نهایت اینکه، طبق تعالیم عین القضاة، مومنان ضمن رعایت ظاهر شرع، با توجه و غور در باطن اعمال، باید تسلیم قلبی و ایمان کامل خود را به معبود نشان دهند و به گونه ای او را ستایش کنند که گویی او را می بینند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70