جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 70
فهم هنری بی بدیل است؛ تلقی هنری هیدگر؛ عرصه پیوند آراء فلسفی هنر
نویسنده:
احمدعلی حیدری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
نگارنده در این مقاله ابتدا به مختصات فهم هنری که خصائصی ممتاز دارد اشاره کرده و کوشیده است به پرسش «هنر چیست؟» پاسخی در خور عرضه کند. از آنجا که پاسخ مذکور متضمن مولفه ارزش در تعریف هنر است، وی به اختصار به جایگاه ارزش در تلقی متفکران صاحب نامی چون کانت، هگل، آدورنو و هیدگر می پردازد و سپس به این جمع بندی می رسد که تلقی هنری هیدگر بهره مند از ویژگی هایی است که با استمداد از آن می توان زمینه هایی مناسب فراهم آورد از برای پیوند و مذاکره میان بدیل های مختلفی که درباره ارزش هنر و آثار هنری فلسفه پردازی کرده اند و احیانا آراءشان به دشواری قابل جمع اند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
اثر هنری و جهان تجربی: هنر هم‌چون منتقد جامعه در اندیشه‌ی آدورنو
نویسنده:
آرمان شجاع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
تئودور آدورنو از جمله فیلسوفانی است که هنر جایگاه بسیار والایی در اندیشه­ ی او دارد و به جرأت می ­توان گفت بدون درک درست آراء او در باب هنر نمی­ توان چندان چیزی درباره ­ی اندیشه­ های او به چنگ آورد. این ارتباط میان آراء زیبایی­ شناختی و کلیّت اندیشه در مورد فیلسوفانی چون کانت و هگل نیز صادق است. م ی­توان گفت مهم­ترین دغدغه ­ی آدورنو درباره ­ی هنر، رابطه ­ی دیالکتیکیِ اثر هنری با جهان تجربی، جهان روزمره و وضعیت موجود است. چرا که به زعم آدورنو هنر تنها ساحتی است که تا حدّی توانسته است از مناسبات متحجّر جهان سرمایه­ داری بگریزد و پناهی برای آزادی (هرچند مشروط) باشد. تنها در هنر است که هنوز می ­توان صدای درد و رنج واقعی را شنید. درد و رنج زیستن در جامعه ­ای شی‌ء شده که جایی برای زندگیِ واقعی باقی نگذاشته است. بحث جامع و کامل درباره ­ی آراء آدورنو در این باب در مقاله­ ی کوتاه موجود نمی­ گنجد. سعی بر آن است تا به مهم­ترین مباحثی که در این باب در نوشته­ های آدورنو مطرح شده است پرداخته شود و مسأله­ ی هدایت کننده، راه­ هایی است که هنر از طریق آن وضعیت موجود را به نقد می­ کشد. در بخش اول به مفهوم صنعت فرهنگ پرداخته­ شده است تا آن چیزی که آدورنو در تقابل با هنر خودآیین قرار می­دهد روشن شود. در بخش دوم رابطه ­ی دیالکتیکیِ اثر هنری و جهان تجربی به بحث گذاشته شده و در بخش پایانی به مباحث مربوط به فرم و محتوای اثر هنری و رابطه ­ی این دو با نقد جامعه پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 147
«هنر» و «حقیقت» در نظریه زیبا شناختی آدورنو
نویسنده:
نوشین شاهنده ، حسینعلی نوذری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باور "آدورنو" به نقش­هایی که هنر می­تواند در بسترهای مختلف زندگی انسان ایفا کند، متفاوت از جزم‌اندیشی­هایی است که فرهنگ و فلسفة سنتی تاکنون آن را به‌مثابه کارکردهایی برای هنر در نظر گرفته است. به اعتقاد آدورنو، مهم­ترین کارکرد و نقشی که هنر می­تواند داشته باشد، کارکرد «انتقادی» و نقش «رهایی­بخشی» آن در راستای تحلیل و نقد ساختارهای سلطه و سرکوب است. از همین‌رو، باور او به نظریة انتقادیِ هنر دربارة جامعه و نقش هنر در تغییر آگاهی اجتماعی به آن چیزی باز می­گردد که وی آن را «محتوای معطوف به حقیقت» هنر و اثر هنری می­نامد. مهم­ترین چالشی که آدورنو را برای این نقد و تفحص برمی­انگیزد، پرسش از رابطۀ «هنر» و «حقیقت» و نیز نقش اجتماعی و کارکرد معرفتی­ای است که هنر می­تواند داشته باشد. در این مقاله، برخی از مهم­ترین و اصلی­ترین ایده­ها و مفاهیم اندیشه‌ورزی آدورنو به‌منظور روشن­تر شدن موضوع «محتوای معطوف به حقیقت هنر»، در کتاب نظریة زیباشناختی وی، مورد بحث قرار می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 60
ازخودبيگانگى «هويتى»
نویسنده:
حسن يوسف زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«ازخودبيگانگى» در اصطلاح جامعه شناختى به وضعيتى اطلاق مى شود كه چيزى كه انسان آن را خلق كرده يا جزء خصايص انسان است به طريقى از او دور شود. حالتى ازخودبيگانگى وجود دارد كه اراده انسان ها حتى در ساحت انديشه نقش حداقلى ايفا مى كند كه از آن با عنوان «ازخودبيگانگى هويتى» تعبير مى شود. اين نوع ازخودبيگانگى امروزه محصول شرايطى است كه مهم ترين ويژگى آن «برساختى» بودن زندگى اجتماعى است. در اين نوع ازخودبيگانگى، انديشه اى «ديگر» در ذهن فرد جاى مى گيرد و بدين ترتيب، «ازخودبيگانگى هويتى» روى مى دهد. در اين مقاله، با استفاده از نظريه هاى تأثير رسانه هاى جمعى، در كنار رويكرد برساخت گرايى (ساخت اجتماعى واقعيت) به عنوان روش و چارچوب نظرى، با الهام از آموزه هاى اسلامى، رويكردى انتقادى به ازخودبيگانگى هويتى اتخاذ شده است. حاصل تحقيق آن است كه نفوذ فراگير رسانه هاى جمعى و سياست هاى همگرايانه آنها در پيشبرد اهداف سرمايه دارى غربى و محتواى نظام آموزشى بخصوص علوم انسانى، مهم ترين عامل ازخودبيگانگى هويتى بخش قابل توجهى از انسان ها در سراسر جهان است. برخلاف نظريه هاى رايج ازخودبيگانگى كه شى ءانگارى و جداشدن محصول فعاليت بشر را ملاك ازخودبيگانگى مى دانند، در «ازخودبيگانگى هويتى»، انديشه هاى نامناسب و چه بسا بى ربط در ذهن انسان ها جاى مى گيرد. اين نوع ازخودبيگانگى عمدتا مربوط به كشورهاى شرقى و جهان سومى است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 126
تئودور آدورنو (1903 - 1969م.)
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تئودور لودویگ ویزنگروند آدورنو (به آلمانی: Theodor Ludwig Wiesengrund Adorno) (زاده ۱۱ سپتامبر ۱۹۰۳ - درگذشته ۶ اوت ۱۹۶۹) جامعه‌شناس، فیلسوف، موسیقی‌شناس و آهنگ‌ساز نئومارکسیست آلمانی بود. او به همراه کسانی چون ماکس هورکهایمر، والتر بنیامین و هربرت مارکوزه از سران مکتب فرانکفورت بود.
تئودور آدورنو
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
انسان در تفکر تئودور آدورنو
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
فلسفه قاره ای و تاثیر آن بر فلسفه تعلیم و تربیت
نویسنده:
طیبه توسلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
فلسفه قاره ای نامی است که در عصر حاضر، بر یکی از دو بینش فلسفی غالب در مغرب زمین بنا نهاده شده است و این نام گذاری بدان جهت است که این دیدگاه عمدتا در قاره اروپا و در تفسیری دقیق تر، در کشورهای غیرانگلیسی زبان، مانند فرانسه و آلمان رشد یافته است. فلسفه قاره ای به مباحث وجودی، اخلاقی، اجتماعی و به طور کلی، موضوعات انسان شناختی می پردازد و در همین مباحث و موضوعات، بر فلسفه تعلیم و تربیت تاثیر داشته است. پاسخ به سوال «مهم ترین ویژگی های فلسفه قاره ای چیست و چه تاثیری بر فلسفه تعلیم و تربیت داشته است؟» مهم ترین هدفی است که مقاله حاضر دنبال می کند. روش مطالعه در این تحقیق، از نوع مطالعات نظری استنتاجی است که بررسی، تحلیل و استنتاج مباحث، پایه های اصلی این روش به حساب می آیند. نتایج حاصل از تحقیق، نشانگر آن است که فلسفه قاره ای با اندیشه های هگل شروع می شود و تا جدیدترین دیدگاه های مطرح در عصر کنونی، یعنی ساساختارگرایی و پست مدرنیسم ادامه می یابد. فیلسوفان قاره ای دارای اندیشه های گوناگون و متکثری هستند که در شاخه های متفاوت این دیدگاه تبلور یافته است. در این مقاله، به تحقیق و تفحص در خصوص دیدگاه ها و بینش هایی در فلسفه قاره ای پرداخته شده است که بر فلسفه تعلیم و تربیت تاثیر داشته اند. فیلسوفان قاره ای به اکثر موضوعات تربیتی، مانند تربیت اجتماعی، تربیت فردی، تربیت اخلاقی و مشکلات و موضوعات نظام های آموزشی، پرداخته اند و تفاوت در اندیشه های آنان مربوط به شاخه های مختلف از فلسفه قاره ای است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 78
 بررسی اندیشه های یورگن هابر ماس درمورد عدالت
نویسنده:
هاجره ابراهیم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسای حوزه: ,
چکیده :
موضوع این تحقیق و عنوان آن بررسی اندیشه های یورگن هابرماس درمورد عدالت می با شد که به بحث و بررسی اندیشه هابرماس در این مورد می پردازد و نیز به یک سری بحث های پیرامون کنش ارتباطی، آرمانی بیان دمکراسی از نظر هابرماس می پردازد. هابرماس سالها زیر نظر آدورنو به تحلیل و مطالعه پرداخت. معمولاً او را وارث اصلی میراث مکتب فرانکفورت، در حال حاضر، می دانند. اگر چه مضامین مشخصاً مشترکی بین آرای وی و آرای پیشینیان او هست ولی مسیری که او پیش می گیرد بسیار متفاوت با آنهاست ازاین نقطه نظر آشنایی با هابرماس و اندیشه های او و اکثر نظریه های مدرن در جامعه شناسی برای ما اهمیت پیدا می کند و این که آیا هابر ماس بحث هایی در مورد عدالت دارد و از نظر او عدالت در جامعه چگونه است و آیا تعریف خاصی از عدالت ارائه می دهد یا نه؟ در این پژوهش به بررسی ابعاد عدالت، مبانی اخلاق، نظریه دانشمندان دیگر، جامعه مدنی، عدالت، مفهوم عدالت اجتماعی و نظر افلاطون و سیاست پرداخته شده است
انسان آرزوها و خدا به مثابة فراسوی هستی: رو به رویی فلسفة «خدابنیاد» و «دیگری بنیاد» با «ذهن بنیادی»
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی این پرسش پرداخته است که آیا خدابنیادی، موضوع نقد مدرنیته، می تواند با طرح پرسش «امکان اخلاقی خدا؟» به موضعی برای نقد مدرنیته تبدیل شود و با به چالش کشیدن «انسان آرزوها» ـ تعبیر میشل فوکو از سوژة مدرن ـ از طریق تفسیر معنوی هستی، آرزوهایی انسانی برای او بخواهد؟ مقالة حاضر، برای پرتوافکندن بر این پرسش، ضمن فراهم آوردن بحثی کوتاه پیرامون محل اصلی نزاع بین فلسفه های سوژه و فلسفه های قرن بیستم، از چهار منزل گاه عبور کرده است. نخست، به سه نقاد رادیکال، «خدای قوی مردمان ضعیف»، مارکس، فروید، و نیچه پرداخته است تا هم زبان با ریکور نتیجه بگیرد که بی عبور از نقد آنان نمی توان خداباوری را در دنیای مدرن حفظ کرد. سپس، به دیالکتیک ویژة روشن گری آدورنو، یعنی «هرکس به خدا معتقد است، نمی تواند به خدا معتقد باشد»، پرداخته است تا نشان دهد او از مفهوم یهودی نام خدا، که در آن نیازهای انسانی می توانند درک شوند، به مثابة الگویی فلسفی استفاده می کند و از این روست که امکانی که با نام الهی ارائه می شود به دست هرکسی که اعتقاد ندارد هم می تواند حفظ شود. مقاله، سپس، به فلسفة «دیگری بنیاد» لویناس کوچ کرده است تا نشان دهد که او گرچه مفهوم مدرن ذهن بنیادی را به نقد می کشد، ولی به جای این که یک مفهوم جدید از ذهن بنیادی تدارک ببیند، تلاش می کند شرایط امکان اخلاقی سوژه را ازطریق حضور اخلاقی خدا توضیح دهد. ایدة اصلی او این است که نشان دهد چگونه ما ازطریق واکنش و توجه به دیگری و جذب کردن مسئولیت انکارناپذیری که مقدم بر ذهنیت ماست وجود پیدا می کنیم و ازهمین روست که لویناس خدا را «دیگری هستی» می نامد. آخرین بخش مقاله، به هابرماس پرداخته و نشان داده است که در گرایشات مذهبی نسل اول فرانکفورت، چهار عنصر اصلی حضور دارد: احیاگر ـ یادآور، اتوپیایی، مکاشفه ای، و رهایی بخش. این جنبه ها کم وبیش در نسل دوم فرانکفورت و در نظریات برجسته ترین نمایندة آن، هابرماس، نیز حضور دارد. مباحث همة قسمت های مقاله پشتوانة این نتیجه قرار گرفته اند که امروزه پس از قریب به سه قرن تجربة سوژة شناسا و به خلوت خانه ها رفتن نام خدا، اگر بخواهیم به زبان هراکلیتوس سخن بگوییم، نه سوژه همان سوژة مدعی است و نه نام خدا هم چنان در چنگ نگاهبانانش اسیر است. پس، ضرورت دارد که رابطة ناتاریخی و مکانیکی سوژه و نام خدا را از دو شکل سپری شدة سنتی و مدرن آن عبور دهیم تا شرایط امکان تأسیس نظریه ای دیگر فراهم شود.
  • تعداد رکورد ها : 70