جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 227
نگرشی عرفانی به هستی شناسی امام علی (ع)
نویسنده:
علی اکبر افراسیاب پور، ولی پورچهارده چريك فلور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جهان بيني امام علي (ع) يک نگرش عرفاني را نيز در بردارد. ايشان در هستي شناسي عرفاني خويش حقيقت وجود را مختص به خداوند مي داند و جهان را تجلي اسماء و صفات الهي معرفي مي نمايد و در عين حال قانون عليت را نيز مي پذيرد و آن را براي جهان ثابت مي کند. حضرت علي (ع) با جمع بين تشبيه و تنزيه در حققيت وحدت در عين کثرت را تاييد نموده و وحدت وجود که همان وحدت حقه حقيقت است را در بيانات خود به اثبات مي رساند. ايشان با بيان جايگاه ويژه خود و ساير اهل بيت (ع)، واسطه فيض بودن ايشان، همچنين مقام خلافت و ولايت مطلقه کليه را براي آن ها ثابت مي نمايد و بدين ترتيب پرده از اسرار عرفاني مراتب هستي بر مي دارد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 162
مبانی و قواعد فلسفی كلام و كتاب الهی در هستی ‎شناسی نوين صدرالمتألهين
نویسنده:
محمدحسين ميردامادی، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يکي از مباحث الهيات، بحث کلام حق‌تعالي و متکلم بودن خداوند است. اين مسئله با روش حکمت متعاليه صدرالمتألهين، تحت عنوان بحث کلام و کتاب در کتب مختلف صدرالمتألهين آمده است. وي با ديدگاهي وجودشناختي و‎ با ذهن انتزاعي و تجريدي خود و با مدد آيات و روايات به بررسي کلام و کتاب الهي پرداخته و از مباني فلسفي خود در تبيين مسئله بهره جسته است. صدرالمتألهين نگاهي معرفت‎شناسانه به هستي دارد و اصولاً ميان هستي و هدايت‌هاي الهي جدايي نمي‌بيند. عالم و مراتب آن از نظر او، سراسر دلالت و به مثابه الفاظ انباشته از معنايند و براين‎اساس هر مرتبه از هستي از حيثي کلام است و از حيث ديگر کتاب؛ اما اينها نه شعر و تخيل است و نه صرف شهود عرفاني، و هنر صدرالمتألهين در همين‌جاست که با رويکرد وجودشناختي، به تبيين فلسفي ـ حکمي اين ساحت از هستي پرداخته است که مي‌توان براي آن قواعدي تنظيم کرد. در اين مقاله، اين قواعد استخراج و تبيين مي‌شود.
صفحات :
از صفحه 45 تا 58
میانی اندیشیِ صدرایی در هستی شناسی، متّکی بر وجود منبسط
نویسنده:
مجید طاوسی ینگابادی، فروغ السادات رحیم پور، جعفر شانظری گرگابی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلاسفۀ مسلمان به منظور تبیین نحوۀ ارتباط میان مراتب هستی، اموری را به مثابۀ میانی­ها مطرح ساخته­اند. در فلسفۀ ملاصدرا، وجود منبسط، به عنوان صادر اول، میان هویت غیبیه و ماهیات قرار دارد. این وجود مجرای مبانی هستی­شناختیِ اصالت، وحدت و تشکیک در وجود است. بنابراین هستی­شناسیِ مبتنی بر نقش میانی این وجود، ظهور مبسوطی است از میانی­اندیشیِ صدرایی. بر اساس این ساختار میانی‌اندیشانه، امکان بی­نهایت امور میانی وجود دارد که اگرچه نام و تعیّن آن­ها ناشناخته است ولیکن وجود آن­ها انکار ناپذیر است. وجود منبسط وجود واحدی است که در عین حال شامل مراتب بی­نهایت است و همیشه مرتبه­ای میانی، میان دو مرتبۀ هستی­شناختی از این وجود، قابل فرض است. بنابراین همۀ هویاتی که فلاسفۀ پیشین به عنوان میانی­ها بدان اشاره کرده بودند، می­تواند به عنوان مراتب این وجود واحد تبیین شود. ثمرۀ چنین تبیینی را در حل مسائلی نظیر وحدت و کثرت فعل خداوند، حقیقت علم و جایگاه کلام و صورت نوعیه می­توان مشاهده کرد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 109
تطبیق هستی شناسی افلاطون و سهرودی
نویسنده:
جواد شجاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به هستی شناسیهای افلاطون و سهروردی و تطبیق آنها با همدیگر پرداخته است. در این حوزه از فلسفهیعنی هستی شناسی به ذات و ماهیت هستی صرف نظر از تعینات خاص آن پرداخته می شود، یعنی ذات هستیچیست؟ صفات و خصایص آن چیست؟ عوارض ذاتی آن چیست؟ از جمله پرسشهای این حوزه مسائلی از قبیلوحدت و کثرت، واجب و ممکن، علت و معلول، بساطت و ترکیب، قوه و فعل، زمان و مکان و حرکت است. وهستی شناسی به طور اخص به واجب الوجود و لوازم آن می پردازد. دلیل وجود و وجوب واجب الوجود چیست؟هویت آن چیست؟ چگونه خلق می کند؟ روابط میان خود و مخلوقات یا معلولاتش چیست؟ روابط میان خودمعلولات و مخلوقاتش از جنبه هستی شناسی و نه تعینات خاص چیست؟مخلص کلام اینکه هستی شناسی به هستی به نحو کلی می پردازد و نه جزیی، زیرا این کار علم است که به جزئیاتمی پردازد. آنچه ما می خواهیم در این پایان نامه به فهم آن نایل شویم مربوط به فهم دو فیلسوف بزرگ غرب و شرقیعنی افلاطون و سهروردی از هستی است. اینکه نگرش آنها به هستی چگونه است؟ ذات هستی را چگونه می دیدند؟چه نسبتهایی میان ذات هستی و تعینات خاص آن می دیدند؟ چگونه از ذات هستی این تعینات حاصل شده اند؟ آیاهستی را متشکل از هستی های کاملا مجزای اتمی می دیدند؟ یا سراسر وحدت ؟ آیا هستی نظامی سراسر تصادفی وکور است یا قوانینی دقیق بر هستی حکمفرما است؟ آیا هستی را واجب می دانستند و یا ممکن؟ آیا هیچ موجودواجبی وجود دارد که وجوب آن بذاته باشد یا همه موجودات ممکنند؟ آیا وجود را کاملا در حرکت می دانستند یابرای آن ویژگی ثبات قایل بودند؟ آیا هستی را یکی می دانستند یا متکثر؟ آیا هستی را سلسله مراتبی می دانستند؟چگونه به نظام آفرینش می نگریستند؟ چه فلاسفه، مکاتب و اندیشه هایی برافکار آنها تأثیر داشت؟ چه تشابهات وتضادهایی داشتند؟ آیا افلاطون بر سهروردی تأثیر داشت؟ روش پرداختن آندو برای کشف حقیقت هستی چه بودآیا برهانی بود؟ یا شهودی – اشراقی بود یا تجربی یا هر سه؟ آیا آندو در هستی شناسی، نوآوری داشتند و یا صرفاپیرو دیگران بودند؟ما به این مسائل در سه فصل می پردازیم. در فصل اول به هستی شناسی افلاطون، در فصل دوم به هستی شناسیسهروردی و در فصل سوم به تطبیق آنها با هم می پردازیم. در فصل اول در حوزه هستی شناسی افلاطون خواهیم دیدکه افلاطون ذات هستی را مثل، صورت یا ایده می داند، یعنی امری که همیشه همان است و با خود یکسان است. اینایده ها و مثل مراتب دارند که علت همه اینها مثلا خیر است که خود برتر از هستی است و در قالب اندیشه نمی گنجدهمه چیز وابسته به اوست. افلاطون به دو عالم محسوس و معقول قایل است که عالم محسوس سایه عالم معقول استکه همان ایده هایند. ایده ها ذات و حقیقت اشیاءمحسوس را تشکیل می دهد. عالم محسوس بوسیله صانع یا استادکاربا الگوگیری از عالم مثل آفریده شد.در فصل دوم به هستی شناسی سهروردی می پردازیم. در این فصل خواهیم دید که سهروردی اصل هستی را هماننور می داند. نور غیر قابل تعریف است و ظهور ذاتی دارد. او ذاتا فعال و فیاض است و عین شهود و ادراک است.انوار خود مراتب دارند که در بالاترین مرتبه نورالانوار است که همه چیز از او است، دیگر انوار به طور ترتیبی از اوصادر شده اند این انوار دارای دو جنبه فقر ذاتی و غنای غیری اند، از جهت فقر ذاتی آنها برازخ و از جهت غناییغیری آنها انوار مجرد دیگری حاصل می شود. در فصل سوم به تطبیق هستی شناسی سهروردی و افلاطون میپردازیم و به وجوه تمایز و اشتراک آنها خواهیم پرداخت .ما در این فصل می بینم که افلاطون و سهروردی تا چهاندازه به همدیگر شباهت فکری دارند و تضادها و اختلافهای آنها بیشتر در اجمال و تفصیل مطالب است، چنانکهیکی در یک مطلب بیشتر از دیگری به جزئیات می پردازد و در مطلبی دیگر برعکس. و یا اینکه هر کدام به یکمطلب از جهات متفاوتی نگاه می کند ،چنانکه سهروردی اشاره می کند بسیاری از تفاوتهای آنها مانند سایر فلاسفهدر عبارات و الفاظ است. مثل افلاطون با نور مجرد سهروردی ونه صرفا عقول عرضی چنانکه بسیاری پنداشته اند،عوالم معقول و محسوس افلاطون با نور و ظلمت سهروردی، مثال خیر افلاطون با نورالانوار سهروردی بسیار به همشبیهند. همینطور در مباحث عشق و عروج و چگونگی نظام آفرینش.
تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان با اسماءالله در هستی‌شناسی عرفانی ابن عربی
نویسنده:
نیلوفر رضازاده , نصرالله حکمت , پرویز ضیاءشهابی , فاطمه شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آفرینش هنری باطن هنرمند هویدا می‌شود و اثر همچون آینه نمایانگر صاحب اثر است، لذا مظهریّت زیبایی‌های درون با تحلّی به اسماءالله مؤدّی خلق اثری زیباست. پژوهش حاضر با تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان و اسماءالله و هدف ارائه خط مشی جدید به هنرمند معاصر در فرایند خلق اثری زیبا و جاودانه برآمده از زیبایی‌های وجود خود که تجلّی اسمای حق است. این جُستار به شیوه توصیفی-تحلیلی سامان یافته است. نتایج پژوهش با تکیه بر هستی‌شناسی عرفانی ابن‌عربی ناظر بر این است که حق با هنر در ساحت هستی ظهور نموده است. عالم تجلّی اسماءالله یا حقایق وجودی، هنر خداست. حقایق وجودی نیز با زیبایی قرین‌اند. بنابراین هنر و زیبایی حق با تجلّی حقیقت در عالم بسط و ظهور یافته است.سرآمد هنر خدا انسان زیباست. هنر انسان مظهریّت اسماءالله است. هنرمند در مرتبه انسان زیبا با خلق اعمال صالح یا فضایل اسماءالله را در وجود خود آشکار و اثر هنری درونی می‌آفریند. در اثر عینی نیز با علم و اراده و نظر به مرتبه وجودی خود، تحت حاکمیّت اسمای جمال، باطن خود یا هویّت حق را در اثر تجسّم می‌بخشد.از این رو میان هنر انسان در مفهوم آفرینشگری و ظهور حقیقت و زیبایی او از وجه جامعیت و مظهریّت اسمای الهی با اسمای حق نسبت هستی‌شناسانه برقرار است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نگرش زیبایی شناسی قرآن در معرفی انسان و مظاهر جهان هستی و دلالتهای آن در روشهای تربیتی
نویسنده:
کیومرث قیصری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش شناخت نگرش زیبایی شناسی قرآن در معرفی انسان و مظاهر جهان هستی و دلالتهای آن در روشهای تربیتی می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات نظری -کاربردی می باشد که به روش توصیفی از نوع سند کاوی به تحلیل و تفسیر داده های لازم پرداخته است. زیبایی نشانه ای روشن در آفرینش الهی است و هر کجا انسان با دیدی زیبا شناختی به پدیده های آفرینش بنگرد مجدوب زیبایی آن خواهد شد. از ذره برف در زیر ذره بینباآن ساختار هندسی منظم تا کهکشان های بزرگ ، همه جلوه گاه حسن و جمال خالق هستی است.از آنجا که تربیت زیبایی شناسی یکی از جدید ترین و مهمترین شیوه ها و روشهای تربیت می باشد که بویژه با هویدا شدن نشانه های به بن بست رسیدن تربیت صرف عقلانی که در دوران مدرن تاکید فراوانی بر آن می شد و مشخص گردیدن اینکهاین نوع تربیت منجر به شکل گیری انسانهای تک ساحتی و یک بعدی می گردد ؛ توجه و اشتیاق نسبت به تربیت زیبایی شناسی در دهه های اخیر بسیار گسترش یافته است. چرا که این نوع تربیت با دارا بودن مولفه های تعادل و توازن و تناسب و هماهنگیبه بهترین وجه ممکن می تواند رشد همه جانبه وحقیقی فرد و جامعه را فراهم سازد ودر هماهنگی بسیار مناسبی با طبیعت و فطرت آدمی قرار دارد . در این پژوهش مشخص گردید کتاب آسمانی قرآن ، نه تنها زیبایی و زیبایی شناسی را مورد تایید قرار داده بلکه خود نیز دارای رویکردی زیباشناسانه است و علاوه بر زیبایی عمیق و بدیعی که در سراسر آن مشهود است انسانها را دعوت به زیبایی نموده است و تلاش دارد با زدودن غبار غفلت و نسیان از فطرت زیبایی شناس انسان ، او را به سرمنزل مقصود یعنی ذات مقدس خداوند متعال که کمال مطلق و جمال مطلق است رهنمون سازد .در این پژوهش27روش تربیتی در رابطه با زیبایی و زیبایی شناسی احصاء گردید و نتایج آن عبارنند ار:1-روش آراستن ظاهر 2-روش آراستن کلام 3- روش نظم و انضباط 4-آراستگى معنوى 5-روش حسن خلق 6- تاثیر شرایط بر انسان7- رویکرد نگریستن به مناظر زیبای طبیعت 8 -روش زیبا سازی محیط زندگی9-زیبایی و آراستگی خانه10-روش الگودهی11 - روش الگوزدایی 12-روش پرهیز از افراط و تفریط13 - روش صبر زیبا 14- روش هجر زیبا15- روش گذشت زیبا16 - روش محبت نسبت به خداوند 17- روش محبت به اولیای خدا18- روش محبت به مردم19 - روش محبت و نوازش فرزندان20 - روش بازی با کودک21- نهی از رفتار تند با کودکان22-رویکرد ابراز توانایی ها 23-روش تغافل 24- روش تدریجی بودن کمال25- جامعیت در تربیت 26-روش موعظه حسنه27- توبه راهی برای باز گرداندن زیبایی.
تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی در فلسفه‌ی کانت و نقد هگل و هیدگر بر آن
نویسنده:
علی اصغر مروت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاگر فرض کنیم که اعتبار مباحث هستی شناسانه در گرو مباحث شناخت شناسانه است آنگاه در فلسفه، ابتدا باید به شناخت شناسی پرداخت و اگر نتیجه ی تحقیق شناخت شناسانه به ما اجازه ی ورود به مباحث هستی شناسانه را داد آنگاه می توان به مباحث هستی شناختی وارد شد. کانت به تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی قائل بود و بدون شناخت شناسی (که او آن را فلسفه ی انتقادی می نامید) پرداختن به هستی شناسی را بی اعتبار می دانست و ادعا می کرد که در فلسفه اش، جز به مباحث شناخت شناسانه نپرداخته و ابدا به هستی شناسی (که او آن را مابعدالطبیعه ی متعالی می نامید) وارد نشده است. هگل اگر چه خود، به نوعی شناخت شناسی قائل بود اما با شناخت شناسی کانتی مخالفت می کرد و بهتقدم شناخت شناسی کانتی بر دیگر مباحث فلسفی قائل نبود. هیدگر هم مثل هگل مخالف با تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی بود ولی ادعا می کرد که کانت در فلسفه ی خود از شناخت شناسی آغاز نکرده و بدون این که خود متفطن باشد به هستی شناسی پرداخته است. پژوهش حاضر در واقع پژوهشی در باب تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی در فلسفه ی کانت و بررسی نقد هگل و هیدگر بر آن است و در صدد است در قالب طرح آراء این سه فیلسوف در مساله ی مورد بحث، و فلسفه ورزی در باب آنها، به بررسی مساله ی اعتبار یا بی اعتباری مباحث هستی شناسانه به تنهائی (بدون این که این مباحث مسبوق به مباحث شناخت شناسانه باشد) در فلسفه بپردازد و به این پرسش پاسخ بدهد که آیا هستی شناسی به خودی خود معتبر است یا اعتبار آن در گرو شناخت شناسی است. واژگان کلیدی: فلسفه ی انتقادی، مابعدالطبیعه ی متعالی، شناخت شناسی، هستی شناسی، تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی
مطالعه تطبیقی هستی شناسی سارتر و کامو در آثار"اصالت وجود اصالت بشر است" و" بیگانه"
نویسنده:
سپیده محمد اسماعیل زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط میان ادبیات وفلسفه از دیرباز همواره مورد توجه بوده است. از زمان افلاطون تا دوران فردریش شلگل،هانری برگسون، راسل، کانت و هایدگر این اندیشمندان با استفاده از ادبیات به عقاید فلسفی شان می پرداختند. اگزیستانسیالیسم (هستی شناسی) درقرن بیستم، به ویژه فلسفه هستی شناسی سارتر وکامو براین باوراست که انسان ماهیت خودرا براساس اعمالش بنا می کند واین اعمال در ارتباط با دیگری است که معنا پیدا میکند. این مکتب فلسفی و ادبی بر پایه آزادی، مسئولیت و انسانیت بنا شده است. به عقیده آنها هرانسان وجودی یگانه است که خودش روشن کننده سرنوشت خویش است. دراین رساله ابتدا به بررسی ارتباط میان فلسفه و ادبیات در قرن بیستم پرداخته شده است و نظر به اینکه تحقیق حاضر مطالعه ای تطبیقی فلسفه اگزیستانسیالیسمسارتر و کامو ازخلال دو اثر اصالت وجود اصالت بشراست و بیگانه، کوشیده شده است تا به سئوالاتی اساسی درمورد هستی و ارتباط ما بین اصالت وجود و اصالت بشر از دیدگاه سارتر و کامو پرداخته شود. درادامه نیز با قبول این نگرش نشان داده شود که چگونه مفهوم تعهد از طریق اندیشه های این دو نویسنده تعریف میشود و درنهایت به بررسی کاستی های فلسفه این دو نویسنده پی برد.
مبانی هستی شناسی عزت نفس متربی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
شهلا شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی آن دسته از ویژگی های خدا، انسان و جهان هستی پرداخته شده که ارتباط مستقیمی با تقویت و افزایش عزت نفس متربی دارند.
هستی شناسی امر نو (جستاری در ضرورت، حدوث و رخداد نزد ارسطو، هگل ، کریپکی و بدیو)
نویسنده:
مسعود غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این طرح ، ارائه‌ی دیدگاهی برای اندیشیدن به گسست‌های تاریخی است. بنابراین اولین مقصود آن بیان این اصل است که: گسست‌های تاریخی وجود دارند. در فلسفه‌‌ی معاصر این گسست‌ها را غالبا "رخداد" نامیده اند. در این طرح عامدانه اصطلاح بدیل "امر نو" برای اشاره به این گسست ها برگزیده شده است. بررسی شرایط امکان امرنو و ویژگیهای آن را هستی شناسی امرنو می‌نامیم. برای بررسی شرایط امکان امرنو ابتدا صورتبندی کلاسیک مفاهیم ضرورت و حدوثدر افلاطون و ارسطو و سپس نوآوریهای هگل و متعاقب آن کریپکی در این زمینه بررسی شده است. برای بررسی ویژگیهای امرنو ، روند دیالکتیکی تمامیت‌یابی ایده نزد هگل و سپس مفهوم رخداد در فلسفه ی آلن بدیو بررسی شده است. در نتیجه گیری نهایی، سرانجام مبحث ضرورت و حدوث در تصمیم آزادانه‌ی سوژه‌های درگیر، فرمولبندی شده است. با الهام از مفهوم پروبلماتیک باشلار، مفهوم امرچگال برای تعریف امرنو پیشنهاد شده است.
  • تعداد رکورد ها : 227