جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مدل‌سازی عامل محور پیدایش هنجارهای اجتماعی، با استفاده از مردم‌شناسی یک روضه زنانه در مشهد
نویسنده:
زینب غیور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از ویژگی های مهم اجتماعی که در دوره های تاریخی گاه به عنوان متغیر مستقل و گاه به عنوان متغیر وابسته در فرآیند های تغییر اجتماعی حضور پررنگ دارد، دینداری است. از جمله ساختارهای مهم در دینداری ایرانیان، هیئت ها هستند که پیشینه ی تاریخی طولانی دارند. یکی از مصادیق این هیئت های مذهبی در شهر مشهد روضه های زنانه است. مورد مطالعه این تحقیق، "روضه"ای است که از سابقه ای بالغ بر 70 سال برخوردار است و البته همچنان پابرجاست. به نظر می رسد در گذر زمان تا به امروز به تدریج از آثار مفید روضه کاسته شده و آسیب هایی نیز بر این پدیده ی اجتماعی مترتب شده است. اگرچه هدف چنین روضه هایی انجام مناسک دینی می باشد اما در سال های اخیر تغییرات جدی در هنجارها و کارکردهای آن ها به وجود آمده است.برای مطالعه مردم شناختی تغییر در هنجارها و کارکردهای روضه مورد مطالعه، با استفاده از مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق، داده های کیفی جمع آوری شد و بر اساس الگوی تحقیقات مردم شناختی تحلیل شد. در تنظیم مشاهده‌نامه و مصاحبه‌نامه پژوهش، مردم‌شناسانه محقق از نظریات کنش متقابل نمادین، کارکردگرایی و اقتصاد دینی بهره جست. یافته های مردم‌شناختی پژوهش نشان می‌دهند که روضه تحت تاثیر عوامل بیرونی گروه، دچار تحولاتی در کارکردهای اقتصادی (مثلا وام های قرض الحسنه و فروش اقلام خاص در روضه در حال حاضر)، اجتماعی(به عنوان مثال همسرگزینی که قبلا در روضه وجود داشته و الان نیست؛ معاشرت طولانی که در قبلا وجود نداشته است و الان هست)، فرهنگی (به عنوان مثال هنجار مصرف نمایشی که قبلا وجود نداشته است) و دینی (به عنوان مثال تغییر در اولویت تعالیم دینی مطرح شده در روضه) شده اند. همچنین تغییرات هنجاری قابل توجهی را درمناسک دین، پوشش و آرایش و پذیرایی شاهد هستیم.بر اساس یافته های مردم شناختی و به منظور بررسی سازوکارهای تغییر هنجاری، مدلی عامل محور از کنشگران روضه ساخته شد. در این مدل از ایده اساسی اپستین در مورد ویژگی های اصلی هنجار (بی فکر شدن عامل ها وقتی هنجارها مسلط می شوند؛ نقش مقایسه و تقلید در تغییر هنجارها؛ نوآوری به عنوان عاملی در تغییر هنجاری). یافته‌های مدل‌سازی عامل محور نشان می دهد مهم‌ترین پارامتر تأثیرگذاری بر نحوه‌ی استقرار هنجارها که می‌تواند منتج به بی‌فکر شدن عامل‌ها و تبعیت محض از یک هنجار و یا وارد شدن هنجار جدیدباشد پارامتر نوآوری است. دو گروه اصلی عامل ها، جوانان و سالمندان بوده اند. جوانان با سرعت بیشتری نوآوری کرده و از نوآوری های دیگران پیروی می کنند در حالی که سالمندان تکیه بیشتری بر هنجارهای موجود دارند.
جریان‌شناسی تاریخی فقه سلفی
نویسنده:
علی‌رضا بابایی‌آریا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
منظور از «جريان‏شناسی تاريخی فقه سلفی»، شناسايی مجموعه‏ی مبانی، مناهج و ديدگاه‏های فقهی سلفيان از هنگام پيدايش تاکنون و نيز، عوامل پيدايش و احياناً تطوّر و تحوّل آن‏ها است.اين شناسايی که از طريق واکاوی جداگانه‏ی زندگی، شخصيت، عقايد و ديدگاه‏های فقهی پيشوايان برجسته و تأثيرگذار سلفي در وهله‏ی نخست و سپس تطبيق، مقايسه و مقارنه‏ی آن‏ها با يکديگر انجام می‏شود، به روشنی نشان می‏دهد که سلفيه يک «جريان»، به معنای رويکرد و رويه‏ای مشترک ميان بخشی از مسلمانان بوده که به طور طبيعی، در برابر تحولات جهان اسلام و در بستر تاريخ اسلامی به وجود آمده و نصوص شرعی و اجماع و اقوال سلف صالح را مبنا قرار داده و تحت تأثير عوامل سياسی، اجتماعی و فرهنگی مختلف، گسترش و تطوّر يافته و سه دوره‏ی متفاوت‏ را تجربه کرده است:دوره‏ی نخست که از اوايل سده‏ی دوم با ظهور اصحاب حديث در برابر اصحاب رأی، آغاز شده و در اواسط سده‏ی سوم با احمد بن حنبل به اوج رسيده و سپس به طور نزولی تا اواخر سده‏ی چهارم با بربهاری و ابن بطه، ادامه يافته و توسط اين دو، تغييراتی در روش و سبک خود ايجاد نموده و عمل‏گراتر شده است. دوره‏ی دوم که از اواخر سده‏ی چهارم و اوايل سده‏ی پنجم، با ابن عقيل آغاز شده و در اواسط سده‏ی هفتم با ابن تيميه و ابن قيم الجوزيه به اوج رسيده و به زودی در اثر غلبه‏ی تشيع و تصوّف و پاره‏ای عوامل ديگر، به حاشيه رانده شده است. تا آنکه پس از قدرت يافتن عثماني‏های حنفی و صفوي‏های شيعی و سپس ورود استعمارگران غربی، در سده‏ی دوازدهم و سيزدهم به دوره‏ی سوم رسيده و اجباراً به دو شيوه‏ی متفاوت نوسلفی در شمال افريقا و وهابی در منطقه‏ی نجد روی آورده است. شيوه‏ی نوسلفی کوشيده است بر پايه‏ی آرمان سلفيه که بازگشت به سنت سلف صالح است و مبانی سلفيه که پيش از هر چيز نصوص و سپس اجماع و قياس است و با تأکيد بيش از پيش بر تمايز ميان عبادات و عادات، گونه‏ای عقل‏گرايی سازگار با دوران جديد را در پيش بگيرد و شيوه‏ی وهابی بدون توجه به دوران جديد، گاهی از سلفيان پيشين نيز عقل‏گريزتر شده و به خاطر داشتن روش و سبک فقهی متفاوت، از مبانی و اصول فقهی سلفيه، به ديدگاه‏های فقهی تازه‏ای به ويژه در ذيل عنوان توحيد و شرک راه يافته است. هر چند نهايتاً اين دو شيوه‏ی متفاوت نيز توسط محمد رشيد رضا به يکديگر نزديک شده و پيوند خورده و اکنون به صورت محسوس، تنها شيوه‏ی وهابي در حصار يک حاکميت سياسی، باقی مانده است. اگر چه برخی معتقدند که شيوه‏ی وهابی نيز به اقتضای دوران جديد، رو به پايان است.