جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 334
شیوه های گوناگون کاربرد واژه ی«حب و مشتقات آن در قرآن کریم»
نویسنده:
عباس رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دوستی خداوند، صادقانه ترین، خالصانه ترین و برترین دوستی هاست. به گونه ای که آن را (ذاتی) خوانده اند. دوستی ای که قبل از آفرینش انسان بوده است و پس از او نیز ادامه خواهد داشت. خداوند رحمان و رحیم هم بندگان شایسته دارد و هم ناشایست. ولی همگان را بایسته رحمت عام خود می داند و روزی رسان همگان است. این دوستی و دوست داشتن موضوعی است که در قرآن در طی آیات بسیاری بدان پرداخته شده که موضوع این رساله نیز بر این پایه استوار است. روش این پژوهش، کتابخانه ای و جستجو در منابع قرآنی و حدیثی، کلامی، فلسفی و عرفانی است که پس از جمع آوری داده ها به تحلیل و بررسی آنها پرداخته ایم.یکی از ستون های دین الهی بر پایه حب و عشق بنا شده است. مومنان واقعی تمام محبت خود را نثار حق تعالی نموده و فقط او را محبوب خود قرار می دهند «??????????? ??????????? ?????? ????? ??». پس لازمه ایمان، تحقق این دوستی و محبت است که اگر به حقیقت پیوست ایمان نیز کامل می شود. چرا که محبت، اخلاص و توحید را سبب می شود و همین محبت بستر دل و جان آدمی را برای پذیرش تمام خواسته ها و دستورات محبوب آماده می سازد، او را به همه چیز و در همه جا می بیند وناله عاشقانه سر می دهد: « ????? ?? ???????? ???????? ??????????». حب و محبت در قرآن به کار رفته است ولی واژه «عشق» نه، اما بسیاری از بزرگان و دانشمندان اسلامی واژه عشق را در مورد خداوند متعال به کار برده اند. هرچند که مخالفانی هم در این زمینه وجود دارند. آنچه خداوند دوست دارد در قرآن با فعل «یُحِبُّ» و آنچه را دوست ندارد با فعل «لا یُحِبُّ» بیان شده است. از طریق بررسی این آیات محبوب های خداوند استخراج شده و بنا به قاعده «یعرف الاشیاء باضدادها» غیر محبوب های الهی نیز شناخته می شود.کلمات کلیدی : قرآن، محبّ، رابطه ی انسان با خدا، صفات خدا، تفسیر قرآن.
بررسی دلالت برهان نظم بر توحید و صفات خدا
نویسنده:
مهدی آقامیرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی در این تحقیق، این است که آیا می‌توان با استفاده از برهان نظم، صفات الهی را اثبات کرد. نتیجه‌ای که از بررسی منابع اسلامی و غربی و با روشی تحلیلی توصیفی در ضمن این تحقیق به دست آمد این است که درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند بايد گفت اين برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می‌کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. آری با برهان نظم می‌توان برخی از صفات خداوند را اثبات کرد. برای نمونه برهان نظم از توانایی لازم برای اثبات برخی صفات ذاتی مانند حیات و قدرت و برخی صفات فعلی مانند خالقیت برخوردار است. البته اين برهان توانايي اثبات صفت علم ذاتی خداوند را ندارد، زیرا اثبات صفت علم به وسيله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است كه در آن صورت صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی الهی عاجز است. افزون بر اين بايد گفت که آیه شریفه (لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) بر توحید ربوبی دلالت می‌کند، همان معنایی که از برهان نظم نیز انتظار می‌رود.همچنین به اشکالات فخر رازی و دیوید هیوم در باب دلالت برهان نظم بر صفات الهی پاسخ گفته شده است.
ارتباط اسماء و صفات الهی مذکور در پایان آیات با محتوای آیات
(سوره های توبه، یونس، هود و یوسف)
نویسنده:
علی‌اکبر ریحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط اسمای حسنای الهی با محتوای آیات در سوره های توبه، هود،یونس و یوسف،موضوع اصلی این تحقیق می باشد.اسمای حسنای مذکور در آخر آیات از دو جهت مورد توجه می باشد: یکی اینکه تنها ترین راه شناخت خداوند، فقط از راه اسما و صفات او برای بشر میسر است و دیگر اینکه قرآن کریم از نزد خدایی نازل شده که حکیم مطلق است و همین حکمت اقتضا دارد که هر واژه را در جای اختصاصی خود قرار گرفته باشد.با توجه به این مطلب، تلاش برای کشف معانی اسمای الهی و هم چنین فهمیدن دلیل و توجیه کاربرد آن در جایی خاص از سوره ها و آیات،حائز اهمیت ویژه می باشد.تمام این تلاش ها بر این پایه استوار است که چینش آیات سوره ها،چینشی الهی باشد و دست بشر از اعمال سلیقه در ترکیب آنها به دور باشد.اسماء حسنای ذکر شده در پایان آیات گاهی با محتوای آیه خود مرتبط است،اما گاهی با آیات قبل و بعد نیز پیوندی ناگسستنی دارد.در این پایان نامه در حد امکان، این ارتباط مبرهن گشته و بیان شده که خاتمه آیات، مخصوصا اسمای حسنای مذکور در آنها، در حکم دلیل و مستندی برای مسائل مطرح شده در آیه و یا آیات مرتبط با هم بوده و ارتباط بین صدر و ذیل آیه کاملا دقیق می باشد و نمی توان با یک بیان کلی از کنار آنها به آسانی گذشت.تلاش نویسنده، در این نوشتار بر این پایه بوده که اسمای الهی هر سوره به طور مجزا بررسی شود.به دلیل اینکه هر کدام از نام های مبارک الهی، نوع رابطه ای که با آیات خود برقرار می کنند، مختص همان آیه می باشد و قابل تسری به آیات همان سوره نیست، چه برسد به سوره های دیگر.
نقش هدایتی و تربیتی بحث اسماء و صفات الهی در نهج البلاغه
نویسنده:
ابراهیم همتی مرادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس آیات مختلف قرآن مجید همچون:اعراف/180،اسراء/110،طه/8 ،حشر/24 و نیز سخنان گهربار پیشوای متقین علی (ع) مانند خطبه 65 نهج البلاغه ،خداوند متعال دارای اسماء و صفاتی است که در تقسیم بندی کلی به دو دسته: صفات ثبوتی و صفات سلبی تقسیم میشوند،صفات ثبوتی:آن دسته از صفاتی هستند که آنها را برای حق تعالی اثبات نموده و به او نسبت میدهیم و نیز صفات سلبی :صفاتی هستند که ذات پاک احدیت از آنها منزه ومبرّا می باشد.آنچه از مجموع این پژوهش حاصل می شود اینکه :سعادت و کمال حقیقی انسانها جز در سایه معرفت و آگاهی از این اوصاف حاصل نمی شود، چه اینکه:تنها با شناخت این اسماء و صفات و نیز تلاش در جهت تخلق و اتصاف به آنهاست که انسانها شایستگی تقرب به درگاه حق تعالی را پیدا نموده و مشمول هدایت و تربیت الهی میشوند.اهمیّت معرفت و وقوف به اسماء و صفات الهی تا به این اندازه است که مرتبه و میزان هدایت و تربیت یافتگی انسانها به میزان شناخت و آگاهی آنها از این اسماء و صفات بستگی داشته و با آن رابطه مستقیم دارد و چه بسا عدم شناخت و آگاهی از برخی از این اسماء و صفات ،انسان را تا ظلمات شقاوت و گمراهی و منتهی درجه تیره روزی و بدبختی سوق دهد.آنچه در این مسیر باید مورد توجه ویژه قرار گیرد اینکه:برای تحقق چنین هدفی یعنی شناخت صحیح اسماء و صفات الهی باید به مرجع مطمئن و قابل اعتمادی متمسّک شد که در این راستا سخنان ارزشمند علی (ع) در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه راهنما و راهگشای مطمئن و دقیقی برای طالبین کمال و مشتاقین هدایت میباشد
حدود و مراتب شناخت عقلی از خداوند از منظر عقل و نقل
نویسنده:
حورا دری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت عقلی بنابر آن‌که شناختی حصولی و بر پایه ی مفاهیم است ، با محدودیت‌هایی در شناخت خداوند روبه‌روست. برخی مکاتب ( شهود گرایان ، نص گرایان و برخی تجربه گرایان دینی ) با تکیه بر این محدودیت‌ها به انکار شناخت عقلی از خدا روی آورده‌اند. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌ها ، این نتیجه اخذ می شود که علیرغم دشواری دستیابی به شناخت عقلی صحیح از خداوند ، امکان رسیدن به برخی شناخت ها در این زمینه فراهم است .در زمینه شناخت ذات الهی با انتقاد از دیدگاه افراطی اکتناه ذات ، این نظریه تایید می گردد که انسان قادر است برخی مفاهیم را که از جهاتی بر ذات خدا صادق اند ، تعقّل نماید . مفاهیمی چون وحدت ذات ، بساطت ذات ، وجوب وجود و ...در زمینه صفات الهی نیز ابتدا به ترسیم رابطه ذات و صفات پرداخته و با انتقاد از نظریه‌ی نفی صفات بر ذات ، نظریه عینیّت توضیح داده شده است . در ادامه بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره فهم عقل از معانی اسماء الهی مورد توجه قرار گرفته است: نظریه تنزیه محض که به دو صورت دیدگاه تفویضی و الهیات سلبی نمود یافته است ، باب عقل را در فهم معانی صفات مسدود دانسته و با توجه به مبانی نادرست قائلین ، مطرود است . دیدگاه تشبیهی که توسط برخی اخباریّون ارائه شده ، نیز از منظر نقل و آموزه‌های عقل نادرست است . لذا نظریه‌ی نهایی که جمع بین تشبیه و تنزیه است مورد توجه قرار می گیرد .طبق این دیدگاه ، عقل می بایست از یک سو مفاهیم مستعمَل در زبان بشری را برای فهم معانی صفات اخذ نماید و از سوی دیگر مصداق آن مفاهیم را بسیار عالی‌تر از حدّ فهم انسانی لحاظ نماید.
تحلیل و بررسی اسماء خداوند در دعای جوشن کبیر
نویسنده:
فاطمه سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعای جوشن کبیر مشتمل بر شماری از اسماء الهی است. سند این دعامتصل نبوده و راویان آن ، بعد از امام سجاد (علیه السلام)تا شیخ ابراهیم کفعمی که دعا را نقل کرده است ، مشخص نیستند. در این تحقیق اسماء مذکور در دعای جوشن کبیر مورد بررسی قرار گرفته است. این اسما به پنج دسته زیر قابل تقسیم است :1- اسماء مصرّح در قرآن 2- اسما غیر مصرّح در قرآن 3- اسماء مذکور در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه 4- اسماء مطرح در سایر ادعیه و روایات 5-اسماء منحصر در دعای جوشن کبیربعضی از این اسماء که ثبوتی یا سلبی، ذاتی یا فعلی است ، جزء اسماء و صفات اصلی، یا مشتق از آنها بوده و مطابق با مبانی کلام اسلامی است.بر اساس نظریه توقیفی نبودن اسماء الهی, آن بخش از اسماء دعای جوشن که در قرآن و روایات معتبر ذکر نشده اما شرایط لازم را دارند نیز، قابل اطلاق بر خدا می باشند. در غیر این صورت نمی توان خدا را به آن اسماء نامید.
تجلی اسماء و صفات و افعال الهی در سوره های قرآن
نویسنده:
مریم یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خدامحوری از ویژگی‌های قرآن کریم است تا آنجا که اسماء، صفات و افعال خدای متعال به طور چشمگیری در سوره های قرآن منعکس شده است.این پایان نامه باروشی جدید به بررسی تجلی اسماء وصفات وافعال الهی در سوره‌های قرآن پرداخته است؛ و هدف از آن این است تا اوّلاً نشان دهد که هر یک از سوره‌ها به چه وجه یا وجوهی از ذات الهی را متجلی ساخته اند و ثانیاً رابطه آنها با موضوع یا موضوعات سوره به چه صورت است.قرآن مجید 114 سوره دارد که براساس ترتیب نزول، 86 سوره ی آن مکی و28سوره ی آن مدنی است.از بررسی سوره‌های مکی ومدنی چنین حاصل می شود که سوره‌های مکی با اینکه تعداد بیشتری از سوره‌ها را دربرگرفته اما نام جلاله "الله" در این سوره‌ها کمتر از سوره‌های مدنی بکار رفته است، در عوض نام "رب" و "اله" دراین سوره‌ها بیشتر آمده است. در بقیه موارد، یعنی تعداد صفات وضمایر وافعال، سوره‌های مکی آمار بیشتری ازسوره‌های مدنی دارد وتنها فعل‌های نهی هستند که در هر دوگروه بطور یکسان بکاررفته است .در این میان سوره ای که ارتباطی بین صفات وموضوعات آن وجود نداشته باشد دیده نشد حتی سوره‌هایی که صفاتی در آنها نبوده، موضوعات سوره باصفت رحمن ورحیم ابتدای سوره مرتبط است.در این پژوهش درهرسوره یک یا دو صفت به عنوان نمونه به همراه اقوالی ازمفسران انتخاب شده است تا نشان دهنده ارتباط بین صفات وموضوعات بکاررفته در سوره باشند.
سیمای خدا در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
الهام عربشاهی کاشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاهنامه فردوسی، از آثار گرانسنگ حماسی و تاریخی در پهنه‌ی فرهنگ و ادب فارسی است که می‌‌توان چهره‌ی پنهان و آشکار خداوند بزرگ را همواره در لابه‌لای حوادث و رویدادهای خرد و کلان اساطیری و تاریخی و... آن تماشا کرد. این رساله برای بازنمایی و توصیف خداوند در شاهنامه و تطبیق ویژگی‌ها و صفات او با ویژگی‌هایی که از طریق آیات و اخبار و روایات دینی، به خصوصاسلامی برای ما رسیده، تحقیق و تدوین و به حسب موضوع، به دو بخش عمده تقسیم شده است. بخش اول در مورد پاره‌ای از مسائل و مباحث نظری از قبیل اسم، صفت و تفاوت‌های آن‌هاست. همچنین در این بخش مطالبی در مورد ذات، صفات، افعال الهی و مسئله رویت خداوند و سایر مختصات فکری و سبکی فردوسی بیان شده است .بخش دیگر این رساله نیز که با عنوان «بازتاب و تحلیل اسماء و صفات الهی در شاهنامه» تدوین شده، به معرفی و شناخت اسماء و صفات الهی و دیدگاه حکیم فردوسی در این باره اختصاص دارد.شمار اسماء خداوند دراین رساله، برمبنای اسماء نودونه گانه‌ای است که از طریق منابع دینی (شیعه وسنی ) روایت شده است و چنان چه اسمی از هر دو طریق رواییبیان شده باشد با عنوان اسماء الله ذکر شده است. در این رساله پس از ترتیب و تنظیماسماء الله بر اساس حروف الفبا، به بیان و توضیح و شرح آن با استفاده از قرآن کریم، تفاسیر و ادعیه مأثوره، به ویژه دعای جوشن کبیر پرداخته شده است.با توجه به ابیات شاهنامه می‌توان گفت که فردوسی به عنوان یک شاعر شیعی، تحت تأثیر بینش توحیدی خود در آغاز و انجام داستان‌ها، عقاید و مسائل توحیدی را به صراحت بیان می‌کند و با اینکه داستان‌ها و افسانه‌های این منظومه مربوط به دوران باستانی است. وی با تکیه بر بینش سره توحیدی خود به معرفی و تبیین سیمای خدا در شاهنامه می‌پردازد.
بررسی اشتراک لفظی و معنوی در اسماء و صفات الهی در آیات و روایات
نویسنده:
ناهید احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در باب معناشناسی صفات خداوند، نظریات مختلفی ارائه شده است كه رسالت این رساله، به بررسی و تحقیق دربارۀ آنها، و یافتن نظر برتر، اختصاص یافته است.شكی نیست كه در دورۀ نزول وحی، همۀ اعراب، از مسلمان و غیر مسلمان، متوجه فهم مفاهیم قرآن می‌شدند، مخصوصا درك و فهم صفات الهی، چنان برای آنها ملموس و قابل درك بود كه زمینۀ پرسش جدی از آنها، برای شنوندگان پیش نیامد. اما بعد از طی این دوره، با نفوذ احبار یهود و رهبانان مسیحی، و همچنین تسری فلسفۀ یونان، و ایجاد شك و شبهه در عقاید مسلمانان، باب بحث و بررسی دربارۀ صفات الهی گشوده شد. و بدین ترتیب، زمینۀ سوق یافتن افكار به سمت تشبیه، توسط احبار و نیز تعطیل، به وسیلۀ فلسفۀ یونان فراهم گردید.و نیز افرادی، چون مقاتل بن سلیمان (150 هـ) با داخل كردن عقاید تجسیمی در تفسیر قرآن، و همچنین تكیه بر اشتراك لفظی در تفسیر واژه‌های قرآنی به تبلیغ این دو نظریه در میان اهل سنت همت گماشت، از سوی دیگر با تحریك نظر مخالفان، باعث پیدایش عقیده تعطیل، توسط جهم بن صفوان گردید.از آنجا كه پیدایش و رشد فرقه‌های حشویه، مشبهه و معطله در زمان ائمه‌ (عليهم السلام)اتفاق افتاد، ایشان (عليهم السلام) در جهتمبارزه با آنها، احادیثی را در رد تشبیه و تعطیل بیان فرمودند، این عمل باعث گردید كه تشبیه در میان شیعیان رشدی نداشته باشد، و عقاید آنان از این حیث، در حصار امنی قرار بگیرد.اما متأسفانه، در قرن‌ها بعد، عالمی مانند ملا رجب علی تبریزی، با استناد به همین احادیث، منكر وجود هر گونه شباهتی بین خالق و مخلوق، حتی در صفات مستعمل بین آنها شد و با اعتقاد به اشتراك لفظی، در برابر اشتراك معنوی وجود ملاصدرا جبهه گرفت. پس از وی پیروانش آراء او را گسترش دادند و نظریات تعطیل و نفی صفات و الهیات سلبی را نیز مطرح كردند. هر چند كه قبل از ملارجبعلی گروههای دیگری نیز چنین اعتقاداتی داشته‌اند و این موضوع، بحث جدیدی نیست، اما چون، نظرات وی و شاگردانش به صورت مدون به رشتۀ تحریر درآمده، لذا در بررسی این عقاید، به بیان دیدگاههای این افراد اكتفا نموده‌ایم.از آنجا كه این نظریات، از یك ریشه، جوانه زده‌اند، در عقاید آنان، اشتراكاتی دیده می-شود، مانند:1-برای اثبات درستی عقاید خود، متوسل به ظاهر احادیث شده‌اند بدون آن كه به كاربرد یك واژه در زمان ائمه(عليهم السلام) توجه داشته باشند.2-منكر توانایی عقل در راهیابی به هر گونه شناختی از خدای تعالی شده‌اند در حالی كه مخاطبان خود را افرادی عاقل محسوب نموده، و برای اثبات هدف خود، استدلالاتی بر اساس براهین عقلی، ارائه داده‌اند.3- با تأكید بر تباین بین خالق و مخلوق، تنزیه مطلق الهی را، از خصوصیات ویژۀ عقیدۀ خود دانسته‌اند.در بین احادیث، عباراتی دیده می‌شود كه مستمسكی برای طرفداران هر یك از عقاید، قرار گرفته و آنان با ارائۀ تفسیر نادرستی از آن، به تبیین عقیدۀ خود پرداخته‌‌اند. مثلا، با تكیه بر عبارات «لا یشبهه شیء»، و «فقد جمعنا الاسم و اختلف المعنی»، گروهی بر این نظر هستند كه معانی صفات، در خداوند و مخلوقات با یكدیگر اختلاف دارند و این دو، هیچ وجه شباهتی با هم ندارند. كه این همان، اعتقاد به اشتراك لفظی است. گروهی با استفاده از عبارت «كمال الاخلاص نفی الصفات عنه»، صفت داشتن خداوند را مستلزم تركیب او (از صفت و موصوف) دانسته‌، لذا به نفی كردن مطلق صفات رو آورده‌اند. عبارت «و لا تفكروا فی الله»، دستاویزی برای اعتقاد به عدم توانایی عقل در راه یابی به شناخت خدای تعالی و در نتیجه تعطیل شده است. و بالاخره گروهی از «لا»ی مذكور در عبارت «عالم لایجهل، قادر لایعجز»، نتیجه گرفته‌اند كه صفات ثبوتی تا هنگامی كه به صفات سلبی باز نگردند هیچ گونه شناختی از خدای تعالی در اختیار انسان نمی‌گذارند.در رد این عقاید در این رساله دلایل متعدد و فراوانی هم از سوی نگارنده و هم سایر منتقدین ذكر گردیده است. تفسیر درست این احادیث، ارائه، و اشتباهات، توضیح داده شده است. با اختصاص یك فصل به موضوع تشبیه و تجسیم الهی، چگونگی پیدایش و رشد و گسترش آن را در بین مسلمانان به تصویر كشیده شده، تا نشان داده شود كه مفهوم حقیقی واژۀ تشبیه، در احادیث تشبیه و تجسیم و منظور از نفی صفات، نفی صفات تشبیهی و تجسیم الهی بوده‌ است نه تشبیه مطلق و همه جانبه.در این رساله، جهت اثبات اشتراك معنوی، در دو فصل، نظریات مخالفین، بیان و دلایل مردود بودن آنها ارائه گردیده، و در فصل سوم، با استفاده از براهینی مانند: برهان خلف، صنایع ادبی در صفات الهی مذكور در قرآن، اثباتِ اشتراك معنوی وجود، با راههای گوناگون و سپس تسری دادن اشتراك معنوی صفت وجود به سایر صفات و در انتها با ذكر چند دلیل روایی به ثابت كردن اشتراك معنوی در اسماء و صفات الهی پایان داده‌ایم.
تحلیل تطبیقی خداشناسی کندی با آراء متکلمان معتزلی
نویسنده:
اتابک رزمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به گواهی تاریخ، نهضت ترجمه آثار فلسفی یونان و اسکندریه در جهان اسلام، باعث رونق گرفتن روش عقلی در شناخت مسائل مختلف علمی شد. این روش در دو شاخه مختلف، یکی کلامی و دیگری فلسفی، در قرون دوم و سوم هجری رشد کرد و با حمایت دستگاه خلافت عباسی و ظهور اندیشمندان مختلف به حیات خود ادامه داد و به شکوفایی رسید. کندی نماینده روش فلسفی و معتزله نماینده روش کلامی در این دوره می باشند. از این رو برخی از محققین بر این باورند که ارتباط کندی و معتزله با دستگاه حکومت و رفت و آمد آنها به دربار و تشکیل جلسات بحث و مناظره از سوی خلفاء، زمینه ساز تبادل آراء و افکار دو گروه بوده است. بر این اساس به نظر می رسد که کندی و معتزله هم عصر وی در مسائل مختلف کلامی و فلسفی از هم تاثیر پذیرفته باشند. بحث از ذات، صفات و افعال خدا از جمله مسائل مهمی است که کندی و معتزله به آن پرداخته اند. تحقیق حاضر در صدد بررسی و مقایسه آراء خداشناسی این دو گروه می باشد. کندی همچون متکلمان معتزلی از برهان حدوث برای اثبات وجود خدا استفاده می کند و توحید و عدل الهی را که از اصول اساسی معتزله است از مهمترین صفات خدا می شناسد. علاوه بر این از نظر او جهان هستی که فعل خداوند متعال است حادث زمانی بوده و هدفمند آفریده شده است. و اینها همه بیانگر شباهت دیدگاههای او به طرز تفکر اعتزالی می باشد. حال با وجود این شباهت ها آیا می توان کندی را یک متفکر معتزلی نامید یا اینکه او یک فیلسوف مشّائی بوده و با آنها اختلاف نظر اساسی دارد؟ با تحلیل شباهت ها و تفاوت های آراء دو گروه و مقایسه آنها با هم می توان به این سوالات پاسخ داد.
  • تعداد رکورد ها : 334