جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17646
نقد و بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی درباره ی حقیقت انسان
نویسنده:
مهدی زارعی کچوسنگی ، علی اله بداشتی ، رضا برنجکار
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
یکی از پرسش های دیرین ذهن بشر و زیربنای علوم انسانی، چیستی حقیقت و ماهیت انسان است؛ در سنت کلامی اسلام نیز، موضوع انسان شناسی از دیرباز در کانون توجه بوده و نقطه مرکزی این کانون، بررسی یگانه یا دوگانه انگاری و مجرد یا مادی بودن حقیقت انسان است؛ در این میان قاضی عبدالجبار به عنوان نماینده جریان معتزلی با رویکردی مبتنی بر عقل حس گرا به طور مبسوط نظریه"هیکل محسوس" را طرح و دنبال میکند؛ در این نظرگاه، انسان، حقیقتی ورای همین بدن محسوس ندارد؛ مهمترین دلیلی که قاضی عبدالجبار بر ادعای خویش اقامه میکند از این قرار است که وقوع فعل ابتدایی از اندام های بدن، نشانه آن است که فاعل، همین اندام است که در محل وجود قدرت خویش، فعلی را انجام می دهد؛ طبیعی است که انکار حیات برزخی یکی از مهمترین پیآمدهای پذیرش این دیدگاه است چرا که در برزخ، هیکل محسوس نابود شده است و در این دیدگاه حقیقتی ورای این هیکل محسوس به رسمیت شناخته نشده است؛ همچنین مسائلی چون معاد جسمانی، مسخ، رویای صادقه و تجربه های نزدیک به مرگ در تقابل جدی با این نظریه هستند؛ آنچه تحقیق حاضر را از سایر تحقیقات مشابه ممتاز میسازد تمرکز بر بررسی دیدگاه شخصیتی است که علی رغم نفوذ تاثیر اندیشه او بر متکلمان امامی هم عصر خود، به طور مستقل مورد داوری قرار نگرفته است.
واکاوی مبانی نظری و فلسفی نظریه های توسعه منابع انسانی و مقایسه تطبیقی آن با آموزه های دین مبین اسلام
نویسنده:
حسن کاویانی ، مهدی محمدرضایی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
امروزه توسعه منابع انسانی محور پیشرفت و توسعه جوامع و سازمان ها می باشد. از این رو در طول اعصار مختلف مفاهیم و رویکردهای متنوعی در حول نظریه های یادگیری به منظور تحقق و نهادینه سازی توسعه کارکنان معرفی شده اند. رویکردهایی که ابعاد گوناگونی چون خرد مایه‌های نظری و فلسفی و نیزسازوکارهای اجرایی با یکدیگر متفاوت می‌باشند. این نظریات غالبا منطبق با شرایط و زیست بوم کشورهای مبداء می باشند از این رو اجرای آنها در کشورهای دیگر غالبا نتایج متفاوتی را در پی داشته است. چالشی که مصادیق آن در نظام توسعه و آموزش دستگاه های اجرایی و بخش خصوصی کشور فراوان می باشد. در چنین شرایطی شناخت و آگاهی از وجوه افتراق و اشتراک نظریه های این حوزه و انطباق آن با ارزش ها و شرایط حاکم بر جامعه شرط لازم جهت بومی سازی و بکارگیری این گونه نظریه ها در سازمان ها می باشد. از این رو در این پژوهش واکاوی مبانی نظری و فلسفی نظریه های توسعه منابع انسانی و تطبیق آن با آموزه های دین مبین اسلام هدف اصلی پژوهش می باشد. در این مقاله پس از واکاوی مفاهیم و نظریه های حوزه توسعه منابع انسانی با یهره گیری از آیات و روایات و متون دینی در شش عامل اصلی نگاه به انسان، سرشت انسان، تمرکز بر زمان، جبر و اختیار، عینی گرایی/ نسبی گرایی و کل نگری/ جزء نگری نظریات مذکور با آموزه های دین مبین اسلام مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد الگوی اسلامی به توسعه منابع انسانی به عنوان یک راهنمای واقع بینانه و ارزشمند پیش روی مدیران کشور، می تواند به آن ها در مسیر غلبه بر چالش های پیش رو در توسعه منابع انسانی کمک کند.
برهان «انسان معلّق در فضا» در اَضحویّۀ ابن‌سینا: (تحلیل، مقایسه، نقد)
نویسنده:
حسینعلی شیدان شید ، علی شیروانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در رسالۀ اَضحویّۀ ابن‌سینا، استدلالی برای نشان دادنِ اینکه حقیقتِ آدمی چیست آمده که می­توان گفت: هستۀ اصلیِ برهان انسان معلّق در فضا در آن وجود دارد. این مقاله به گزارشِ این استدلال، تحلیل و نقدِ آن، بررسیِ ربط­ونسبتِ این استدلال با برهان مشهورِ انسان معلّق در فضا، مقایسۀ استدلالِ یادشده با این برهان در کتاب­های دیگر او، و اشاره به سیرِ این برهان در همۀ آثار ابن‌سینا، و نیز نقدِ یکی از تحلیل­های ارائه شده در این باب اختصاص دارد. بدین­سان، روشن می­شود که استدلال یادشده مقدّمه­های اصلیِ برهان انسان معلّق در فضا را واجد است، امّا نیازمند تکمیل و اصلاح است. ازاین­رو، در آثارِ بعدی، عناصری بر آن افزوده و عناصری از آن کاسته شده و جایگاهی فراتر یافته است. سیرِ برهان انسان معلّق در آثارِ ابن‌سینا از اَضحویّه تا مباحثات تأییدکنندۀ این ادّعای اوست که تفاوتِ حالِ خود با دوران جوانیِ خویش را تنها در پختگیِ بیشترِ معلوماتِ دورۀ جوانی دانسته است.
بررسی و نقد کمال انسان از منظر انسان‌شناسی پویشی، با تأکید بر آرای علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی
نویسنده:
مهدی دانایی فرد ، حسین حجت‌خواه
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چیستی «کمال انسان» به عنوان یکی از مباحث مهم انسان­شناسی، همواره مورد کنکاش اندیشمندان بوده است. در این میان، الهی‌دانان پویشی برمبنای دیدگاه خداباورانه­ خاص خویش، برآنند که کمال انسان با خداگونه شدن وی محقق می­شود. این دیدگاه، هرچند با نظر علامه طباطبایی و آیت­الله مصباح یزدی همخوان است، لیکن در نحوه کمال انسان ‌-که ارتباط وثیقی با چگونگی توصیف خداوند دارد- اختلاف دارد. پیروان الهیات پویشی، خداوند را در حال تکامل و تغییر و تبدل می­دانند و بر همین‌ اساس، کمال انسان را در تکاملی می­دانند که در اثر وابستگی متقابل با سایرین پدیدار می­شود و بدین ترتیب، تشبه به خدا و خداگونه شدن انسان را علاوه بر کم­رنگ شدن، در هاله‌ای از ابهام فرومی‌برند. این پژوهش، با روش توصیفی‌-‌تحلیلی و انتقادی، درصدد است تا نشان دهد که مبانی چنین دیدگاهی علاوه بر این‌که در برخی موارد فاقد دلیل است، با قواعد عقلی همچون استحاله تسلسل نیز در تناقض است. اشکال دیگری که بر این دیدگاه وارد است، عبارت است از معلق نمودن کمال انسان به شرایط محیطی و برابر دانستن آن با تکامل دائمی، بدون این‌که هیچ هدف ثابتی از غایت این کمال­طلبی برای انسان مشخص باشد.
ارسطو و دوگانۀ کلّی‌ـ‌جزئی
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ارسطو از «کلّی» تعریفی به دست می‌دهد که یان لوکاشویچ آن را، به دلیلِ در بر نگرفتنِ کلّی‌های تهی، غیر جامع می‌داند. افزون بر این، تعریفی که ارسطو از جزئی به دست می‌دهد به دو شیوه قابل فهم است: (1) جزئی تنها بر یک چیز حمل پذیر است، (2) جزئی حمل ناپذیر است. این برداشتِ دوگانه، که در سخنان شارحان ارسطو نیز با بسامد زیادی تکرار می شوند، از یک سو، تلقی رابرت کونس و تیموتی اچ. پیکاوَنس ـ که معتقدند جزئی از نظر ارسطو حمل ناپذیر است ـ را زیر سؤال می‌برد؛ و از دیگر سو، خودْ تعارضی ست که باید حلّ شود. در این جستار نمایان خواهد شد که اوّلاً اِشکال لوکاشویچ وارد نیست و تعریف ارسطو شامل کلّی‌های تهی هم می‌شود؛ و ثانیاً تعارضی که ظاهراً از تعریف جزئی برمی‌آید با تفکیک دو گونه حمل، یعنی «به شیوۀ یکنام» و «نه به شیوۀ یکنام»، قابل حلّ است.
نقدی بر دیدگاه‌های خاص نبوی در مبانی منطق فلسفی
نویسنده:
مهدی اسدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
از آن‌جا که مبانی منطق فلسفی، نوشته‌ی دکتر لطف‌الله نبوی، نخستین کتاب فارسی در زمینه‌ی دشوار منطق فلسفی است، علی‌القاعده بی‌اشکال نیست. از این‌رو در این مقاله کوشیده‌ایم تا به نقد دیدگاه‌های خاص خود نگارنده در این کتاب بپردازیم. برای نمونه، او در فصل منطق زمان – با کوتاهی‌کردن در تفکیک ضرورت ازلی و ذاتی و تقسیم ضرورت ذاتی به زمانی و غیرزمانی – به‌نادرستی دوام را نزد ابن‌سینا و پیروان او لزوماً اعم از ضرورت می‌داند. در منطق معرفت اصل درون‌نگری منفی را به‌نادرستی به سقراط نسبت‌‌می‌دهد و از خلاف‌شهود و متسلسل بودن اصل درون‌نگری مثبت غفلت می‌کند. در منطق آزاد نیز به‌نادرستی وجود محمولی را با قاعده‌های منطقی ارسطوییان ناسازگار می‌داند و به‌کاربردن آن‌را در قیاس مشکل‌آفرین به‌شمار می‌آورد. افزون بر این، مشکل‌هایی هم‌چون تکرار، تناقض، قاعده‌ی «نقض محمول»، و دو جزئی ‌بودن گزاره نیز در وجود محمولی قابل‌دفع است. برخی از پاسخ‌ها و راه‌حل‌های خود نگارنده نیز مشکل‌سازند: مشکل عدم‌جامعیت؛ مشکل وحدت معنایی «موجود» و «واقعی»؛ و این مشکل که تبدیل قضیه‌ای چون «هیچ ممتنع‌بالذاتی/بالغیری موجود نیست» به «هیچ ممتنعی بالذات/بالغیر نیست» صدق‌نگه‌دار نیست. در منطق ربط نیز بسیاری از تعبیرهای نویسنده در توضیح این‌که فراسازگاری به تناقض‌باوری نمی‌انجامد مناقشه‌برانگیز است.
بسط منطق زالتا بر اشیای معمولی انتزاعی
نویسنده:
محمدهادی سلیمانی ، داود حسینی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
چکیده در تقسیم‌بندی اشیا مطابق نظریه شیء نوماینونگی زالتا، اشیا یا معمولی هستند و یا انتزاعی. طبق این رویکرد، اشیای معمولی ویژگی‌ها را نمونه‌گیری می‌کنند و اشیای انتزاعی، ویژگی‌ها را کدگذاری می‌کنند. با این همه، به نظر می‌رسد که اشیایی نظیر اشیای اساطیری، ناقض این تقسیم‌بندی هستند. طبق دریافت‌های اسطوره‌شناسانه، هویات اساطیری وجود واقعی دارند و در تحقق‌بخش‌های متمایز داستانی و عینی قابل تحقق هستند. توضیح این امر با منطق زالتا ممکن نیست. با این همه، می‌توان با افزودن طبقه اشیای معمولی انتزاعی که از سویی، ویژگی‌ها را نمونه می‌گیرند و از دیگرسو، ویژگی‌هایشان ذاتی آنها هستند و بنابراین، به شکل ضروری واجد این ویژگی‌ها هستند، توضیح داد که چگونه اشیای داستانی می‌توانند تحقق‌بخش هویات اساطیری باشند. همچنین اعمال تمایز نحوه وجود شی عینی معمولی و شی انتزاعی معمولی بر منطق زالتا توضیح می‌دهد که چگونه شیئی عینی می‌تواند تحقق‌بخش هویات اساطیری باشد. به این ترتیب، این منطق بسط یافته با تغییرات مربوطه در نحو و سمانتیک منطق زالتا، قادر به توضیح دریافت‌های اسطوره‌شناسانه است.
در باره طبیعت گزاره‌های ماینونگی
نویسنده:
سید محمد علی حجتی ، حسن همتائی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله جستاری درباره‌ی طبیعت گزاره‌های ماینونگی است. اینها گزاره‌هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می‌شود چنان‌که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می‌دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره‌ها چنان‌که گزاره‌های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش‌بینی نادرست ارزش صدق این گزاره‌ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره‌ی اجزاء‌شان یا تحمیل هزینه‌های مضاعف وجودشناختی می‌انجامد. رویکردهای ذهن‌گرایانه‌تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند. این مقاله جستاری درباره‌ی طبیعت گزاره‌های ماینونگی است. اینها گزاره‌هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می‌شود چنان‌که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می‌دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره‌ها چنان‌که گزاره‌های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش‌بینی نادرست ارزش صدق این گزاره‌ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره‌ی اجزاء‌شان یا تحمیل هزینه‌های مضاعف وجودشناختی می‌انجامد. رویکردهای ذهن‌گرایانه‌تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند. این مقاله جستاری درباره‌ی طبیعت گزاره‌های ماینونگی است. اینها گزاره‌هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می‌شود چنان‌که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می‌دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره‌ها چنان‌که گزاره‌های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش‌بینی نادرست ارزش صدق این گزاره‌ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره‌ی اجزاء‌شان یا تحمیل هزینه‌های مضاعف وجودشناختی می‌انجامد. رویکردهای ذهن‌گرایانه‌تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند.
نقدی بر مقاله «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»
نویسنده:
جواد عظیمی دستگردی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در مقاله‌ای با عنوان «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»، مهدی عظیمی کلامی از ملاصدرا در پاسخ به پارادوکس امتناع تناقض ذکر می کند و بیان می کند که ملاصدرا با فرض اینکه «اجتماع نقیضان» موضوع و «ممتنع» محمول است، اجتماع نقیضان موجود را به حمل اولی و اجتماع نقیضانِ ممتنع را به حمل شایع اخذ کرده و به این نحو پارادوکس را پاسخ می‌دهد. عظیمی پارادوکس را زاییده‌ی فهم نادرست ساختار آن می‌داند و ساختار ~(A&~A) □ را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» پیشنهاد می‌کند که در آن دیگر نیازی به موضوع نیست تا پارادوکس پیش آید. اما اولاً او بدون هیچ دلیلی ساختار موضوع-محمولی را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» نفی می کند؛ ثانیاً ساختار پیشنهادی را نیز فیلسوفان مسلمان در کنار ساختار قبلی برای اصل امتناع تناقض متذکر می شوند ولی در ظاهر پارادوکسی بر آن وارد نیست تا راه حلّ طلب کند؛ ثالثاً با نگاهی دقیقتر پارادوکس بر ساختار پیشنهادی نیز وارد است؛ و رابعاً ~(A&~A) □ ترجمه کاملی از اصل امتناع تناقض نیست.
غزالی و تعامل منطق و علوم اسلامی
نویسنده:
افلاطون صادقی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
علم منطق با پیشینه‌ای به عمر تفکر بشریت، بوسیلة اندیشمند یونانی ارسطو (322-384 ق.م) تدوین شد و شارحان اولیه او آن را در نه بخش و تحت عنوان «ارگانون» درآوردند. این اثر در صدر اسلام توسط مسحیان سریانی به تدریج به زبان عربی ترجمه شد. کندی، فارابی و بویژه ابن سینا منطق نه بخشی ارسطویی را با دلیل منطقی به دو بخش تبدیل نموده، با تغییر جایگاه ابواب و مطالب منطق بر اساس دلایل علمی، افزایش و تحولات مباحث مربوط به بخش مقولات، قضایا، نقیض و عکس قضایا، و دهها مورد دیگر تحولی بنیادی در منطق ایجاد نمودند. غزالی در تدوین منطق خود به دو بخشی از پیروان ابن سینا است، اما او در اصل یک متکلم و یک فقیه اسلامی است و با این نگرش به منطق روی می‌آورد. او در تعامل بین منطق ارسطویی و فقه و اصول اسلامی، منطقی با الفاظ، مفاهیم، و مثال‌های کاربردی علوم اسلامی واصول فقهی با استدلالی کردن اصول فقهی بویژه قیاس فقهی ارائه می‌کند. آثار منطقی و اصولی غرالی متفاوت با ّثار گذشتگان است، زیرا علاوه بر استفاده از واژه‌های مطرح در علوم اسلامی که مفاهیم منطقی را تغییر می دهد، قیاس و استدلال را اساس منطق می‌داند و به استخراج قیاس از قرآن پرداخته و استدلال را به عنوان تنها وسیله فهم قرآن معرفی می‌کند. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی به تشریح این تعامل بپردازد.
  • تعداد رکورد ها : 17646