جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور نوع منبع
>
فراداده های شرح اثر
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
تعداد رکورد ها : 1548
عنوان :
انوار الساطعة فی شرح زیارة الجامعة - الجزء الاول
نویسنده:
الشيخ جواد بن عباس الكربلائي؛ مراجعه: محسن الاسدی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: موسسة الاعلمی للمطبوعات,
زبان :
عربی
چکیده :
کتاب الانوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة تالیف جناب شیخ جواد بن عباس کربلایی و به زبان عربی است، ایشان درباره اسم کتاب میفرماید: «این شرح را به «الانوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة» نام گذاری کردم». مؤلف انگیزه تالیف این شرح را چنین بیان میکند: «در انگیزه تالیف این شرح گسترش فتنه در این زمان است، که فساد اعمال و اخلاق و عقاید شیوع پیدا کرده است تا جایی که منجر به اخلال در امر ولایت اهل بیت علیهمالسّلام گردیده است. مردم ائمه علیهمالسّلام را فقط جانشینان پیامبر میدانند و حقیقت ولایت را بطور کامل و با تمام مراتب و شئونات در حق ایشان معتقد نمیباشند، و اخبار و احادیثی که در اثبات حقایق و مراتب ولایت، برای ائمه علیهمالسّلام وارد شده است، را یا انکار میکنند، و یا گویندگان آنها را به غلو و مبالغه نسبت میدهند، و یا معتقدند آنها دروغ و ساختگی است. به همین خاطر باب انکار و اعتراض نسبت به حقایق و معارف باز شده است. متاسفانه اهل معرفت هم به وظیفه اصلی خود عمل نکردند یعنی حقایق و معارفی که بر ایشان مجهول بود نتوانستند حل و فصل کنند و علم به آنها را هم به اهلش ارجاع ندادند. علما و دانشمندان نیز در نشر حقیقت ولایت کوتاهی کردند به همین سبب معارف و حقایق ولایت ائمه علیهمالسّلام مهجور و مجهول ماند، و اکثر اهل علم هم به علوم رسمی مشغول شدند و به مقدمات اهمیت بیشتری دادند حتی عمر خویش را در تحصیل مقدمه صرف کردند و از ذی المقدمه که مهمتر و مقصد و هدف اصلی است یعنی علم توحید و معارف الهی باز ماندند. در چنین وضعیتی بنده مسکین ضعیف به ساحت مقدس حضرت بقیة الله حجة بن الحسن العسکری روحی و ارواح العالمین له الفداء شکایت کردم و متوسل شدم تا خدای سبحان به بنده قدرت عملی و توانایی علمی عطا کند تا بتوانم حقایق ولایت ایشان را بصورت واضح و آسان بیان کنم تا همگان امکان درک و فهم آنرا داشته باشند». مؤلف تاریخ شروع تالیف را بیان نکرده است، اما در دو جا به تاریخ اتمام تصریح کرده است، یکی در جلد ۵ ص۵۵۲ است، وقتی شرح زیارت جامعه کبیره به پایان میرسد مینویسد: «در عصر روزیکشنبه، بیست و نهم ماه شعبانسال ۱۴۰۵ هجری قمری به پایان رسید» و سپس به شرح زیارت وداع که در دنباله زیارت جامعه ی کبیره وارد شده است میپردازد، و دیگری در همین جلد ۵ ص۵۹۴ یعنی پایان کتاب مینگارد: «در عصر روز شنبه، شانزدهم شوال سال ۱۴۰۵ هجری قمری تالیف کتاب به قلم و دست جواد بن عباس به پایان رسید». با این همه توصیف، شیوه شارح بزرگوار در نقل قول مطالب تقلید محض نمیباشد بلکه به فراخور و تناسب موضوعات و مسائل به تحقیق و دقت پرداخته است، که به عنوان مثال به برخی از موارد اشاره میشود: ۱. مولف در جلد اول، تحت عنوان «الثواب و العقاب»، تحقیقی ارائه داده است که خلاصه اش چنین است: «از مجموع آیات قرآن کریم و احادیث و دقت و تامل در آنها استفاده میشود که ثواب و عقاب در آخرت به خود اعمال و اخلاق نیک و بد است نه به چیز دیگر، و به عبارت دیگر ثواب و عقاب از اعمال و اخلاق و عقاید و باطن انسان نشات میگیرد.» مؤلف میگوید: «این مطلب بالا خلاصه مبنای قوم است ولی به نظر ما این حرف و مبنا گرچه درست است ولی کامل نیست زیرا ظاهر آیات قرآن و ضرورت مذهب دلالت دارد که ثواب و عقاب در آخرت منحصر به باطن انسان نیست بلکه هم روحی است و هم خارجی» سپس به بیان روایات میپردازد که مستند این استنباط میباشند. ۲. وحدت حق تعالی، یکی از محوریترین مسائل اصول عقاید و معارف اسلامی، وحدت حق تعالی است، به این معنا که مراد از وحدت و توحید حق تعالی کدام یک از اقسام وحدت است، مؤلف محترم با مهارت ویژهای در جلد اول، فصلی در این موضوع منعقد نموده است و در آن فصل به بررسی وحدت عددی، شخصی، جنسی و عرضی پرداخته است و ذات حق تعالی را منزه از همه اینها دانسته است و با براهین کافی به ابطال این وحدتها استدلال کرده است. [۶]در پایان برای حق تعالی وحدت حقیقی ذاتی اثبات کرده است و آن عبارت از وحدتی است که با کثرات منافات ندارد بلکه قابل جمع با کثرت است، زیرا وحدت حق تعالی اصلا مقابل ندارد و همه ی کثرات و وحدات مضمحل در وحدت حقیقی و ذاتی حق تعالی میباشند. ویژگیهای کتاب: ۱. این کتاب از نظر فصاحت و بلاغت در خور تحسین میباشد، از لابلای مطالب بر میآید که مؤلف بعید است عرب زبان باشد، بلکه به احتمال پارسی زبان است زیرا در موارد بسیاری به اشعار پارسی استشهاد مینماید، حتی در جلد پنجم ص۳۳۷ رساله ی فارسی که دستور العمل اخلاقی یکی از بزرگان اهل معرفت است، بصورت کامل آورده است. ۲. دومین ویژگی آن این است که به نظر میرسد کاملترین و جامعترین شرحی است که به زبان عربی بر زیارت جامعه کبیره در زمان معاصر نوشته شده است، زیرا مؤلف بجز بررسی سلسله سند زیارت، سایر مباحثی که در زیارت مطرح است را بیان نموده است، یعنی مباحث لغوی، صرفی، نحوی، فقهی، کلامی، فلسفی، اخلاقی، عرفانی، روایی و تفسیری را تا جایی که مقدور بوده است مطرح کرده است و همین امر موجب شده است که حجم شرح نسبت به متن زیارت جامعه بسیار زیاد شود. ۳. از طرح مباحث فقهی در این شرح چنین استفاده میشود، که مؤلف در فقه امامیه صاحب نظر است و به درجه اجتهاد نائل گردیده است، زیرا در پایان مباحث فقهی نظر خود را ارائه میکند. برای نمونه به جلد اول صفحه ۳۶۷ الامر الثالث: الطواف بمراقه النبی و الائمة علیهم السلام، و صفحه ۳۶۹ الامر الرابع: تقبیل القبور، و صفحه ۳۷۰ الامر الخامس: فی وقت الزیارة و محلها، و صفحه ۳۷۱ مراجعه شود. ۴. از محاسن دیگر این شرح آن است که از نقل قول، حکایات و داستانهای سست و بی سند که در مجامع علمی و کتب فنی قابل ارائه و دفاع نیست، جدا خودداری کرده است. و از این شیوه برای ترویج و تحکیم زیارت جامعه استفاده نکرده است، بلکه در این زمینه میگوید: «در زیارت جامعه ی کبیره در میان دانشمندان شیعی از چنان شهرتی برخوردار است که نیاز به بیان فضیلت ندارد، زیرا همگی به اتفاق آن را قبول نمودهاند و به قرائت آن اقدام مینمایند، این زیارت از بهترین زیارتهایی است که مراتب ولایت و صفات امامت و حقایق ربوبیت در آن بصورت کامل و جامع مطرح شده است، و بسیاری از فضایل و مناقب اهل بیت علیهمالسّلام در آن بیان شده است که در زیارات دیگر وجود ندارد.» ۵. پنجمین ویژگی این شرح آن است که موضوع این شرح اثبات ولایت و امامت و خلافت اهل بیت پیامبر علیهمالسّلام است، که این مطلب به منزله فصل اخیر تمییز مذهب شیعه از مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت است، در این گونه موارد معمولا نزاعهای لفظی و تکفیرها و تفسیقها رواج دارد و بازار نسبتهای ناروا و بهتان و افتراء دایر است، ولی مؤلف بزرگوار با کرامت و احترام متقابل مطالب اختلافی را در نهایت رعایت حقوق سایر برادران دینی و مذهبی، با دلایل نقلی و براهین عقلی اثبات کرده است، زیرا توهین به مقدسات دیگران برهان نقص آدمی است. در جلد اول صفحه ۲۱۶ به عنوان «ما روته العامة» روایاتی از طریق عامه نقل میکند که دلالت بر اهمیت ولایت امیرالمؤمنین و فرزندانش علیهمالسّلام دارد. به عنوان مثال «و فیه ابو المؤید موفق بن احمد باسناده عن انس بن مالک قال: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم : حب علی بن ابی طالب حسنة لا تضر معها سیئة و بغضه سیئة لا تنفع معها حسنة.» و نیز در جلد اول صفحه ی ۲۲۹ به بیان احادیثی از طریق عامه میپردازد که دلالت دارند بر این که هدف از ارسال انبیا و مرسلین ولایت پیامبر و امیرالمؤمنین و ائمه علیهمالسّلام بوده است. به عنوان نمونه «ففیه عن طریق العامة ابراهیم بن محمد الحموینی من اعیان علماء العامة باسناده عن عبدالله بن مسعود قال: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم : اتانی ملک فقال: یا محمد «و اسال من ارسلنا من قبلک من رسلنا» علی ما بعثوا؟ قال: علی ولایتک و ولایة علی بن ابی طالب». علاوه بر اینها در جلد اول صفحه ۲۳۱ و ۲۳۲ بحثی را با استناد به احادیث خاصه مطرح میکند که منکرین ولایت به شرط آنکه ولایت با دلیل و برهان به آنها معرفی نشده باشد و ناصبی و اهل دشمنی و خصومت با اهل ولایت نباشند و از تعصب خشک و تنسک جاهلانه مبرا باشند امید است اهل نجات باشند و از هلاکت و دوزخ رهایی یابند. ۶. آخرین ویژگی که برای این شرح در مقاله حاضر بیان میشود، روش تحقیقی مؤلف در مباحث علوم نظری اسلامی است، گرچه اکثر مطالب این شرح نقل قول صریح و غیر صریح و اقتباس از دیگران است، چون که مطالب کتاب دو بخش است، بخشی روایات است که از منابع و جوامع روایی نقل گردیده است و بخش دیگری غیر روایات است که از تامل در آنها فهمیده میشود که از آثار علمی دانشمندان گذشته است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل و شرح برهان وجودی گودل
نویسنده:
مهدی رعنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
برهان وجودی
,
گودل
,
هستیشناسی
,
اصطلاحنامه فلسفه
,
فلسفه اسلامی
,
هنر و علوم انسانی
,
طباطبائی، سیدمحمدحسین
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
,
ویژگی مثبت
,
سهروردی، عمربن محمد
,
موجودی خدای-گونه
,
گودل، کورت
چکیده :
کورت گودل در فوریهی ۱۹۷۰ با دِینا اسکات دربارهی دلیل هستیشناسیک خود به بحث نشست و اسکات در پاییز همان سال روایتیْ تا حدی متفاوت از آن را در دانشگاه پرینستُن ارائه کرد. نظام منطقی دلیل، منطق موجهات مرتبهی دوم در نظام S5 است، با اینهمانی و یک اصلِ انتزاع ویژگیها. به شرط پذیرش نظام منطقی، نتیجهی گودل، اینکه ضرورتا موجودی خدای-گونه وجود دارد( )، از مقدمات به دست میآید. سوبل اما نشان داد که علاوه بر قضایای گودل، حداقل هفت قضیهی دیگر نیز از سیستم قابل استنتاج است. او در قضایای ۴ تا ۷ خود برخی از ویژگیهای موجود خدای-گونه را نشان داد و بر مبنای قضیهی ۷، با تکیه بر شهود متافیزیکی خود، استدلال کرد که موجود خدای-گونهی سیستم نمیتواند همان خدایی باشد که دلایل هستیشناسیک به دنبال اثبات آن هستند. علاوه بر این، او در قضایای ۸ تا ۱۰ خود نیز نشان داد سیستم با مشکلات جدیتری مواجه است؛ یعنی در سیستم میتوان ثابت کرد که وجود همهی موجودات ضروری است، همچنین سیستم با شکست وجهی مواجه است، یعنی در آن مفاهیمِ وجهیِ ضرورت، امکان و واقعیت یکی هستند. برای حل این مشکل، برخی از محققان تلاش کردند تا با اصلاحاتی در سیستم از استنتاج قضایای سوبل جلوگیری کنند. از جمله، سی. انتونی اندرسون تلاش کرد با ضعیفتر ساختن برخی مقدمات و تغییر برخی از تعاریف، راه بر شکست وجهی ببندد. هرچند تلاش اندرسون موفق بود و با اصلاحات او سیستم دیگر با شکست وجهی مواجه نیست، سیستم او نیز هنوز با برخی از مشکلات مواجه است. در این پژوهش پس از نگاه کوتاهی به تاریخ دلیل هستیشناسیک، تلاش خواهم کرد دلیل هستیشناسیک گودل، انتقادات سوبل و برخی از پاسخها بدان، از جمله اصلاحات اندرسون را بیان کنم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
از شرح زیارت جامعه شیخ احمد احسایی تا شرح زیارت جامعه شیخ جواد کربلایی
نویسنده:
حسن انصاری
نوع منبع :
مقاله , شرح اثر , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
متن
زبان :
فارسی
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
روش شناسی شرح نهج البلاغه، شارحان متقدم(کیدری، بیهقی) و تأثیر آن بر شروح بعدی
نویسنده:
انسیه خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
نهج البلاغه (نهجالبلاغه)
,
حدایق الحقایق
,
مسایل جدید روش شناسی
,
معارج نهج البلاغه
,
علی بنزید بیهقی،
,
قطبالدّین بیهقی کیدری،
,
فقهالحدیث،
,
روششناسی شروح نهج البلاغه.
چکیده :
چکیدهاز جمله شروح کهن نهج البلاغه، دو شرح «معارج نهج البلاغه» از علی بنزید بیهقی (قرن ششم هـ.ق) و «حدائق الحقائق فی فسر افصح الخلایق» از قطبالدّین بیهقی کیدری (قرن هفتم هـ.ق) است. شارحان هریک از این دو شرح، روشی ادبی را برگزیدهاند. هدف از این پژوهش، شناسایی و معرّفی روش دو شارح و نحوهی تأثیرات این دو شرح، بر شروح پسین نهج البلاغه است که پس از ذکر مشخّصات و حیات علمی مولّفان و ویژگیهای شروح به آن پرداخته شده است. گردآوری اطّلاعات و نحوهی دستیابی به آن؛ از طریق روش کتابخانهای و با بهرهگیری از نرم افزارهای نور انجام شده است.شرح «معارج» از جمله شروح اولّیه بوده و شرح «حدائق الحقائق»، برگرفته از دو شرح «معارج» علی بنزید بیهقی و «منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه» قطب راوندی است و از چینش و نظم مشخّصی برخورداراست. خطب و نامهها و حکمتها،در هر دو کتاب، به شیوهی ترتیبی تشریح شده است. هریک از شارحان، برای بررسی محتوایی نهج البلاغه، از دانشهای مختلف بهره بردهاند، که از آن جمله میتوان به علم لغت و دانش صرف و نحو، بلاغت، علم الحدیث، کلام، تاریخ، فقه، و علوم قرآنی اشاره کرد. فصل پایانی این پژوهش، به بررسی تأثیر این دو شرح، بر شروح پسین و گونهشناسی انعکاس این تأثیرات، از جهت محتوایی میپردازد. اگرچه در میان شروح بعدی، سخن چندانی از این دو شرح نیست و این شروح اساساً مورد مناقشه و تحلیل نبودهاند، ولی تأثیرات آنها بر روی برخی از شروح، باذکر نام ایشان و ورود برخی از مطالب توسّط شارحان بعدی، نشانگر توجّه آنها به این دو شرح بوده است. از مهمترین شروح تأثیرپذیر، میتوان به «شرح ابنعتایقی»، «مصباح السّالکین ابنمیثم بحرانی»، «منهاج البراعه خویی» و «بهج الصباغه شوشتری»، اشاره کرد. کلیدواژگان: معارج نهج البلاغه، حدائق الحقائق، علی بنزید بیهقی، قطبالدّین کیدری، فقهالحدیث، نهج البلاغه، روششناسی شروح نهج البلاغه.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شرح بیست و پنج مقدمه در اثبات باری تعالی از کتاب دلالة الحائرین إبن میمون
نویسنده:
ابوعبدالله محمد بن ابی بکر بن محمد تبریزی؛ مترجم: سید جعفر سجادی؛ به اهتمام: مهدی محقق
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , شرح اثر , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
تهران: موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک گیل,
زبان :
عربی , فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اثبات خدا
,
راههای خداشناسی
,
براهین خداشناسی
,
اثبات وجود خدا
,
براهین اثبات واجب(حکمت نظری)
چکیده :
«شرح بیست و پنج مقدمه در اثبات بارى تعالى» اثرى است که تبریزى در آن به شرح مقدمات بیست و پنج گانه اى که ابن میمون در دلاله الحائرین در اثبات وجود بارى تعالى و نیز وحدانیت و منزه بودن خداوند از جسمانیت نگاشته، مى پردازد. به گفته مصنف همه این مقدمات اثبات شده و تردیدى در هیچ یک از آنها نمى توان روا داشت.زیرا ارسطو و دیگر حکماى مشائى پس از او هر یک برهانى براى اثبات هر کدام از این مقدمات آورده اند و مصنف نیز مقدمه اى براى تایید آنان آورده و تسلیم آن شده است. اهمیت کتاب: این کتاب از دو جهت داراى اهمیّت است. یکى آنکه نشان دهنده اینست که تا چه اندازه فلسفه و کلام اسلامى در زیر بناى فکرى و عقلى سایر ملل اثر داشته و دیگر اینکه توانائى نیروى علمى فیلسوفى ایرانى را در نقد و تحلیل یکى از مهمترین و معروفترین آثار قرون وسطى آشکار مىسازد. نسخه شناسى: این کتاب در سال 1329 هجرى قمرى از روى نسخهاى منحصر بفرد در قاهره بوسیله محمد زاهد الکوثرى بطبع رسید و نیز هنگامى که کتاب دلالة الحائرین با خط عربى در سال 1972 بوسیله دانشکده الهیات دانشگاه انکارا چاپ شد مصحّح کتاب دکتر حسین آتاى استاد علم کلام و اصول دین و رئیس آن دانشکده شرح تبریزى را بتمامه در پاورقى آن کتاب آورد. نسخه حاضر در برنامه به اهتمام دکتر مهدى محقق و با ترجمه فارسى آقاى سید جعفر سجادى در قطع وزیرى با جلد گالینگور در 8 صفحه پیشگفتار،65 صفحه متن عربى و 150 صفحه ترجمه فارسى در سال 1360 ه-ش توسط انتشارات دانشگاه تهران با همکارى دانشگاه مک گیل کانادا منتشر شده است.نوبت چاپ کتاب مشخص نیست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شرح حکمة الاشراق شیخ شهاب الدین سهروردی
نویسنده:
حسینی شاهرودی
نوع منبع :
شرح اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
طهور,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمت اشراق the School of Illumination
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
کتاب: ترجمان الاشواق
نویسنده:
محی الدین ابن عربی؛ ترجمه و مقدمه: گل بابا سعیدی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , شرح اثر , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: روزنه,
زبان :
فارسی
چکیده :
معرفى اجمالى: «ترجمان الاشواق»، مشتمل است بر ديوان اشعار عربى محى الدين عربى، در زمينه عرفان ادبى و نظرى و نيز حاوى ترجمه و شرح فارسى آن اشعار، به قلم گلبابا سعيدى است كه البته مترجم، همان ترجمه و شرح جناب رينولد آلين نيكلسون به زبان انگليسى را به فارسى برگردانده است. ساختار: كتاب، مشتمل است بر غزلياتى عاشقانه و عارفانه كه بيشتر با عباراتى مكنى و معقد همراه است و شرحى مبسوط و تا حدى دور از فهم از سوى نيكلسون. بخش عربى كتاب يا ترجمان الاشواق(متن عربى)، داراى يك مقدمه و 61 غزل(مترجم، تعبير قصيده را به كار برده) است كه برخى از آنها، مشتمل بر واژههاى دور از ذهن و عبارات داراى تعقيد لفظى و معنوى است، لذا در پارهاى موارد، درك مطلب سخت و دشوار مىباشد. غزليات، حداقل، سه بيتى و حداكثر، سى و هفت بيتى است. اولين غزل، چهار بيتى است. بخش فارسى كتاب يا ترجمان الاشواق(ترجمه و شرح)، بدين صورت است كه در هر قصيده، نخست، ابيات با ذكر شماره ترجمه مىشوند، سپس عبارات و تركيباتى كه نياز به شرح دارند يا به مطلب خاصى اشاره مىكنند، جدا جدا تشريح مىشوند و مشاراليه آنها مشخص مىگردد. ناگفته نماند كه استاد نيكلسون[كه كتاب را به زبان انگليسى ترجمه و شرح كرده]، بعضى از ابيات را با ديد و سليقه خاص خود ترجمه نموده و در بعضى از موارد فقط به مفهوم كلى شعر بسنده كرده است؛ ازاينرو، اگر شخص مطلع و خردهگير و كنجكاو با كمال دقت به آن بنگرد، امكان دارد در تطابق ترجمه و متن اصلى، اختلافى را مشاهده كند. ترجمه و شرح مزبور، گرچه در پارهاى موارد، آشفته يا داراى نقصان و اشتباه است، ولى روىهمرفته، شيوا و رسا و گرهگشاست. گزارش محتوا: ابن عربى در آغاز ديوان، ابتدا، در رابطه با ورودش به مكه معظمه و آشنا شدنش با جمعى از علماء، سخنانى به ميان آورده، مىگويد: در سال 598 به مكه فرود آمدم، با گروهى از بزرگان و دانايان، مردان و زنان آشنا شدم. در ميان ايشان كسى را چون جناب مكين الدين، ابوشجاع، زاهر بن رستم، نيافتم. همچنين خواهر وى، شيخهى حجاز، فخر النساء را در فضايل سرآمد همگان يافتم. كتاب صحيح ترمذى و بسيارى از ديگر كتب را در آن سامان خدمت شيخ تلمذ كردم، اما خواهرش كه بهحق، افتخار زنان و مردان دانشمند بود، كسى فرستادم و از وى درخواست استماع حديث كردم، چون حديث را نيكو مىدانست، ليكن نپذيرفت و گفت: «آرزوهايم سرآمده و مرگم فرارسيده و اين چندگاه پايان زندگىام در فكر بندگى خدايم؛ بدين جهت از اين كار، معذورم»؛ با اين حال، به برادر دانشمندش اجازه داد تا به نيابت از وى، رخصت عامى در ارتباط با همه روايات او برايم بنويسد و برادرش چنين كرد و اجازهنامه را به خط خويش برايم فرستاد... شيخ مكين الدين را دخترى بود كه زيبايى صورت و نيكويى سيرت، به حقيقت، در وى جمع آمده بود. نام وى، نظام، لقبش، عين الشمس و البهاء و از زنان بسيار فرهيخته و دانا، عابد روزهدار و معتكف پرهيزگار بود و... ما نيز از نظم خود در اين كتاب، با زبان نرم مغازله و عبارات پاك تغزلى، بهترين آويزهها را به گردن او آويختيم... همواره در آنچه اينجا به نظم آوردهام، اشارهاى است به واردات الهى و تنزلات روحانى و مناسبات علوى و اين امر، بنا بر شيوهى آرمانى ما جريان دارد... اين معارف و معانى بلند را به زبان تغزل كه نوعى شعر عاشقانه است، از آن جهت بيان داشتم كه دلهاى مردمان به اينگونه بيان عشق مىورزد و انگيزههاى شنيدن آنها فراوان است. عناوين پارهاى از غزليات ابن عربى چنين است: «اسقفة من بلاد الروم»(پيشواى عيسوى دختى، از بلاد روم)، «تحية مشتاق متيم»(درود عاشق دلداده و شيدا)، «سلام على سلمى»(درود به سلمى)، «زفرات مصعدة»(نالهها و آههاى برخاسته)، «لا عزاء و لا صبر»(نه پايدارى نه شكيبايى)، «الاوانس المزاحمات»(همايش خوبرويان)، «ربوع دارسة و هوى جديد»(سرزمينهاى كهن و عشق جديد)، «رعود بين الضلوع»(رعدهايى در ميان پهلوها)، «لا تعجبى»(تعجب مكن)، «تناوحت الارواح»(روانها ناله سردادند)، «شموس فى صورة الدمى»(خورشيدهايى بهصورت سنگهاى منقوش)، «المطوقة النائحة»(كبوتر طوقدار نوحهگر)، «رواية الصبا»،(حديث باد صبا)، «الجمل غراب البين»(شتر، كلاغ فراق و جدايى است) و «وعد الخود»(پيمان ماهرويان و پردهنشينان). مؤلف در خاتمه ديوان، حكايت شرح خود را بر اين ديوان چنين بيان مىكند: «دليل اينكه[به شرح] اين ديوان... [پرداختم]، درخواست دوست نيكبختم، ابومحمد، بدر بن عبدالله حبشى خادم و نيز فرزند نكوكارم، شمس الدين، اسماعيل بن سودكين نورى، در شهر حلب بود، زيرا از يكى از فقها سخنى شنيده بود كه او را خوش نيامده بود؛ بدين معنى شنيده بود كه وى گفته است: «سخن شيخ كه در آغاز «ترجمان الاشواق» گفته: «از اين ابيات غزلى، علوم و اسرار و حقايق الهى را خواسته است»، درست نيست و خدا داناتر است، بلكه شيخ اين سخن را سپرى قرار داده تا او را با همه ديندارى و صلاحانديشى كه دارد، به غزلگويى نسبت ندهند». اين مطلب را فرزندم، شمس الدين، اسماعيل براى من بازگو كرده، من نيز در حلب به شرح آن مشغول شدم. از قضا، آن فقيه متكلم، در بعضى جلسات آن شرح، شركت كرد... و زمانى كه آن گوينده شرح ما را شنيد، به شمس الدين اسماعيل گفت: «پس از اين ديگر هيچيك از اهل اين طريقت را در سخنان عادى كه مىگويند متهم نمىكند؛ سخنانى كه معتقدند اشاره به علومى دارد كه براى آن، اين الفاظ را اصطلاح كردهاند»؛ بدين ترتيب، گمانش نيكو شد و بهره برد. اين، انگيزه شرح من بر «ترجمان الاشواق» بود». براى آشنايى با محتواى اشعار و چگونگى ترجمه و شرح آنها، به نمونه زير توجه فرماييد: «قصيده دوم: پيشواى عيسوى دختى، از بلاد روم: 1. در روز جدايى، آنان شتران سرخموى را زين نكردند، مگر در هنگامى كه طاووسها را بر آنها بار نمودند. 2. طاووسها را با نگاههاى كشنده و گيرا مىبينى، پندارى كه هر يك از آنها چون بلقيس در بالاى تخت مرواريد نشسته است. 3. هنگامى كه وى در صحن آبگينه گام مىنهد، خورشيدى است كه بر روى سپهر در آغوش ادريس مىدرخشد. 4. هنگامى كه با تير نگاه مىكشد، با گفتار شيرين زنده مىكند و چون مرده خويش به زبان زنده مىكند، گويى عيسى است. 5. دو ساق درخشانش، تورات اوست؛ آن را مىخوانم و مىآموزم؛ گويى كه موسى هستم. 6. اسقفى است از دختران روم كه فاقد زينت است كه در او نشانههايى از نور مىبينى. 7. دوشيزه سركشى است كه كسى را با او انس و الفتى نيست و خلوتگاه خويش را جايگاه ذكر كرده است. 8. همه دانايان كيش ما، پيروان داود، دانشمندان يهود و نصارى را ناتوان و درمانده ساخته است. 9. اگر با اشاره انجيل بخواهد، پندارى كه او كشيش اسقف و خادم كليسا است. 10. روز وداع آنها، گروه گروه، سپاه صبر و شكيبايى خود را بر سر راهش آماده كردم. 11. هنگامى كه جانم به لب رسيد و به مرگ نزديك آمد، از آن مايه جمال[و] مهربانى، خواستم كه به من آرامش و سكون بخشد. 12. پس تسليم شد و خداوند، ما را از شر او نگاه داشت و پادشاه موفق و پيروز، شر شيطان را از ما بازداشت. 13. هنگامى كه مادهشترهاى او را براى رحيل جدا مىكردند، من فرياد بركشيدم كه ساربانا او را با مادهشتران مبر! شرح: [1. شتران تربيت شده]: 1. «شتران تربيت شده»، اعمال باطنى و ظاهرى هستند كه كردار شايسته آدمى را بهسوى خدايى كه در بالاى عرش قرار گرفته مىبرند؛ آنطور كه خداوند در سوره 35، آيه 11 فرمايد: «و كردار شايسته، او را بالا مىبرد»؛ «وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ». «طاووسانى كه بر آنها سوارند»، معشوقههاى اويند كه از جهت زيبايى، آنها را به طاووس تشبيه مىكند، زيرا عملى خوب و پسنديده است كه روح هدف انجام دهنده را در بر دارد. وى، معشوقهها را با پرندگان مىسنجد؛ چه، آنان همانگونه كه روحانى هستند، از زيبايى متنوعى برخوردارند. [2. نگاه كشنده و داراى قدرت فائقه]: 2. «نگاه كشنده و داراى قدرت فائقه»، به حكمت الهى اشاره مىكند و حالتى است كه در ساعات تنهايى براى انسان رخ مىدهد و بهگونهاى بر وى يورش مىآورد و چيره مىشود كه وى را از مشاهده ذاتش بازمىدارد. «بلقيس بر تخت مرواريدش»، اشاره به نور حق است كه براى جبرائيل و پيامبر در طول شب معراج پيامبر، بر روى بسترى از مرواريد و سنگ يمانى در بهشت آسمانى متجلى گشت؛ بدانگونه كه جبرائيل، به تنهايى با مشاهده تجلى حق بىهوش شد. نويسنده، حكمت الهى را بلقيس مىنامد كه آن، زاده موجودى است هوشيار و ظريف و مجرب و كارآزموده، چون بلقيس كه هم روح بود و هم زن، زيرا پدرش جن و مادرش از نوع انسان بود. [3. ذكر ادريس]: 3. «ذكر ادريس»، به مقام والا و حكمت الهى ادريسى كه در او وجود دارد، اشاره مىكند؛ يعنى هر كجا اوست، حكمت الهى او را دنبال مىكند و از او تبعيت مىنمايد(آنگونه كه پيامبر فرموده: حكمت را به نااهلان ندهيد؛ مبادا در حق حكمت ظلم كنيد«صفحات 70 و 154، «فيه ما فيه»، مولوى، فروزانفر») و مقابل وى، كسى است كه تحت تسخير و تسلط احساس كه به زبان عرفا حال گويند، قرار گرفته و در اختيار شخص وارد است. در اين مورد، نويسنده در شعر خود، توجه مردم را به تمكن ميراث نبوى جلب مىكند، زيرا پيامبران خود ارباب احوالند؛ در صورتى كه غالب اوليا، بهوسيله پيامبران به اين مقام نايل گشتند. «خورشيد بر ادريس پيوست»، چه، خورشيد در قلمرو حكومت او قرار دارد. حكمت الهى بهعنوان يك امر متحول و متغير، نه يك امر ثابت و لايتغير، توصيف مىشود؛ چه، معشوقه، خود داراى غرور و ابهت است و احساسات قلبيش او را وامىدارد كه از حالتى به حالت ديگر با نوعى تمكن درآيد و خود را نشان دهد. [4. با نگاهش مىكشد]: 4. «با نگاهش مىكشد»، اشاره به مقام فناى در مشاهده است. «گفتارش حيات مىبخشد»، اشاره به كمال تركيبى انسان است هنگامى كه روح بر او دميده شد كه در اين باره، خداوند در ارتباط با مقام حضرت عيسى[آدم] در سوره 38، آيه 71، فرمايد: «چون او را راست و استوار ساختم و از جان «روح» خويش در او دميدم، شما او را سجده كنيد». يا سوره 16، آيه 42 كه فرمايد: «جز اين نيست گفتار مر چيزى را چون بخواهيم آن را، آنكه بگوييم مر او را بشو، پس مىشود.» 5. «ساقهايش»، به بلقيس و صحن آبگينه اشاره مىكند. در اين باره در سوره 7، آيه 44 آمده است: «گفته مىشود مر او را در صحن داخل شو، پس چون ديد آن را، پنداشتش آب بسيار و بالا زد دامن جامه را از دو ساقش؛ گفت: بهراستى كه آن صحنى است ساده از آبگينهها». «در درخشندگى، چون تورات است»، زيرا تورات از چوبى كه آتش پديد آورد، گرفته شد و چهار وجه تورات كه چهار كتاب به نامهاى قرآن، مزامير داود، خمسه موسى، انجيل عيسى مىباشند، با چهار نورى كه در قرآن سوره 24، آيه 35، بدان اشاره مىكند، مطابقت دارد كه فرمايد: «خداوند، نور آسمانها و زمين است. مثل نورش، چون چراغدانى است كه در آن باشد چراغى كه آن چراغ، باشد در آبگينه كه آن آبگينه، باشد ستاره درخشان كه برافروخته مىشود از آن زيتون». خلاصه، مراد از «چهار نور»، مشكات، مصباح، زجاجه و زيت مىباشند كه در آيه بدان اشارت رفت. 6. «يكى از دختران روم»، مقصود از حكمت الهى نژاد مسيح است و به امپراطورى روم تعلق دارد. فاقد زينت ظاهرى است؛ يعنى به توحيد وابسته است و از اسامى الهى بهرهاى ندارد؛ با وجود اين فروغ خير مطلق است و جلاى ذات احديت در گونهاش نمايان است. اگر قرار بر اين بود كه خداوند پردههاى نور و ظلمت را كنار بزند، شكوه و عظمت جمال ذات او آشكار گردد«براى اطلاع بيشتر، داستان نقاشان روم و چينى را در دفتر اول مثنوى». 7. «دختر سركشى است، كسى نمىتواند با او انس بگيرد»: چه، تفكر، درباره ماهيت ممكن، جز فنا و نيستى چيزى نباشد و در آن چيزى نيست كه به آن، دل بندى و شاد زىاى؛ آنگونه كه ابوالعباس زيارى(متوفى 342ق كه نظريه جمع و تفرقه وى، بهوسيله هجويرى در «كشف المحجوب» بيان شده است) مىگويد: «شادى وجود ندارد تا آنجا كه ارواح پاك مىخواهند او را به دام بكشند، سركشى مىكند و به آنان علاقهاى نشان نمىدهد، زيرا رابطهاى ميان آنان وجود ندارد.» «در خلوتگاه خويش»؛ يعنى در قلب. تنهايى وى در آن است كه به خود مىنگرد، زيرا خدا فرمايد: «زمين و آسمان نتوانست مرا بر دوش كشد، اما من در قلب بندهام كه ايمان دارد، جاى دارم.»«احاديث مثنوى، فروزانفر، ص 26» و قلبى كه داراى چنين حكمت ذاتى است، خود در مقام تجريد و تنزيه قرار مىگيرد كه آن مقام، چون بيابانى است و وى، چون جانور وحشى و سركش. آنگاه وى به گورستان مرمرين امپراطوران روم اشاره مىكند كه چنين بقعهها، وى را به ياد مرگ مىاندازد كه از وحدت به دور است. اين جدايى و فراق، او را وامىدارد كه از آشنايى با موجودات سرباززند و به حق بپيوندد. 8. «چهار كتاب»: عبارتند از قرآن، مزامير داود، تورات و انجيل و همچنين در اينجا به افرادى كه آن كتابها را مطالعه نموده و شرح دادهاند، اشاره مىشود. همه آگاهىها با اين چهار كتاب به دست مىآيند و به اسماء الهى وابستهاند و نمىتوانند مسئلهاى را در ارتباط با ذات حق حل نمايند. [9. اگر اين فرد روحانى كه از نژاد عيسى است، به كتاب انجيل چنگ زند]: 9. اگر اين فرد روحانى كه از نژاد عيسى است، به كتاب انجيل چنگ زند، بهگونهاى كه آن را از همه افترائاتى كه افكار مردم به غلط به او نسبت دادهاند، تبرئه كند، ما در پيش او، بهزانو مىافتيم و در مقابل قدرت عظيم و برتر او در حضرت وى از سران كليسا، مخلصانهتر كمر خدمت بر ميان مىبنديم. 10. «بر روى جاده و طريق»؛ يعنى معراج روحانى. 11. «به من جان مىبخشد»: همان معنايى را بيان مىكند كه پيامبر فرمود: «هان بوى خوش رحمان، از جانب يمن مىآيد»؛ «انى اشم رائحة الرحمن من قبل اليمن»، ولى اصل عبارت بهطورىكه در كتاب «احياء العلوم»، ج 3، ص 153، آمده است، «انى لاجد نفس الرحمن من جانب اليمن» مىباشد. نويسنده آرزو مىكند كه در عالم انفاس بوى خوش معشوق دايما به جانب وى بوزد. اعراب به اين موضوع در اشعارشان ياد مىكنند، زيرا آنان درودها و تحياتى مىگويند كه بهوسيله بادها هنگامى كه مىوزند، فرستاده مىشوند. 12. «خدا ما را از شر او حفظ كناد»: اشاره به حديثى است كه حضرت فرمود: «من از تو، به تو پناه مىبرم»؛ «اعوذ بك منك». «پادشاه موفق و پيروز»، عبارت است از افكار علمى و هدايت الهى. «ابليس»، انديشهاى كه با خدا يكى مىشود و مقام مهمى است و كسانى كه به آن دست مىيابند، از اتحاد و حلول رهايى مىيابند و در حديث به آن اشارت رفته است كه حضرت فرمايد: «من گوش و چشم اويم»؛ اصل خبر: «فاذا احببته، كنت له سمعا و بصرا»«رشف النصايح، سهروردى، ص 71. 13. وى مىگويد: هنگامى كه اين جوهر معنوى خواست قلب اصيل را در بازگشت از مقام انس و اسماء حسنى ترك گويد و در عوالم پديدهها و ماديات كه بر او تحميل شده است، حضور يابد. مقام انس، هدف و عشق متعالى انسان قرار گرفت كه وى را به اسماء حق هدايت مىكند و در اين باره، پيامبر فرمود: «براى من وقتى است كه كسى جز پروردگار، مرا در آن شريكى نيست»«احاديث مثنوى، فروزانفر، ص 39». جوهر معنوى كه انسان را به مقام انس و وحدت مىبرد، شتر ماده و ساربانان آنها را فرشتگان مقرب درگاه حق گويند». وضعيت كتاب: كتاب كه توسط رينولد آلين نيكلسون، تحقيق، تصحيح و به زبان انگليسى ترجمه و شرح شده است، با قلم گلبابا سعيدى به فارسى برگردانده شده است. فهرست كلى محتويات و مقدمات پژوهش(مشتمل بر يادداشت ناشر انگليسى، مقدمه مترجم، پيشگفتار مارتين لينگز و پيشگفتار نيكلسون)، در آغاز كتاب و فهرست لغات و اصطلاحات عرفانى و فلسفى، در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها، به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است. ابن عربى، خود، كتاب «ترجمان الاشواق» را شرح نموده و آن را، «فتح يا كشف الذخائر و الاعلاق عن وجه ترجمان الاشواق» ناميده است كه بيشتر شرحهاى نيكلسون از همين متن است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شیعه در پیشگاه قرآن و اهل بیت (ترجمه جلد ۶۵ بحار الانوار از مجموعه ۱۱۰ جلدی طبق چاپ بیروت)
نویسنده:
علامه مجلسی؛ مترجم و شارح: علی تهرانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , شرح اثر , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
تهران: کتابخانه مسجد ولیعصر,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه مجلسی: محمدباقربن محمدتقی مجلسی
کد کنگره:
BP 239/2 /م3
چکیده :
شيعه در پيشگاه قرآن و اهل بيت ترجمه جلد 65 بحار الانوار از مجموعه 110 جلدى طبق چاپ بيروت، مطابق قسمت وسط از جلد 15 بحار از مجموعه 25 جلدى چاپ كمپانى است كه توسط آقاى على تهرانى در سال 1397ق به فارسى ترجمه شده است. جلد 15 بحار از مجموعه 25 جلدى، دربارهى ايمان و كفر است كه از باب 15 تا 7، درباره فضائل و صفات شيعه مى گويد. اين كتاب كه از باب 15 شروع مى شود، بر طبق آيات و احاديث وارده، فضائل شيعيان را بيان ميدارد. ساختار كتاب با پيشگفتار و سپس توضيحى درباره شخصيت مؤلف و كتاب، آنگاه بيان انگيزه و گونه ترجمه، شروع گشته است. گزارش محتوا در باب شانزدهم، بيان ميدارد كه شيعيان پيرو دين خدا و پيرو انبياء و اهل حقاند، و اينكه آمرزشى نيست مگر براى آنها و عملى قبول نشود جز كردار آنان. در بابهاى بعدى درباره رافضه، بخشيدن گناهان شيعيان و شفاعت ائمه(ع) در باره آنان همچنين صفات و طبقات مختلف شيعه، و مذمت مغرور شدن و وادار كردن بر عمل و پرهيزگارى و در اينكه خداوند متعال هر كه را دوست داشته باشد دين حق و ايمان و تشيع را به او عنايت فرمايد، و در ترك دعوت مردم بسوى دين، در باب ديگر درباره سلامت و بىنيازى در دين، و مسئوليت مؤمن در صبر در راه دين، و ديندارى احاديثى عنوان مى شود. در باب 24 معناى ايمان و اسلام، فرق بين آن دو، و پارهاى از شرائط آنها طبق آيات و روايات بحث مى شود. در اين كتاب از پايههاى اسلام و ايمان و شاخه هاى آن دو، و فضيلت اسلام و ديگر مسائلى از اين قبيل، مطالبى عنوان مى گردد. بخش مهمّى از اين كتاب پيرامون صفات، مدح و نشانههاى شيعه است و بدين جهت مترجم، نام كتاب را شيعه در پيشگاه قرآن و اهل بيت عليهم السّلام گذاشته است، و بخش ديگرش در نشانههاى اسلام و ايمان، و پايهها و فرقهاى ميان آن دوست. مطالبى در فضائل شيعه مطرح شده، كه ممكن است به ذهن بيايد كه چگونه يك انسان به صرف اينكه جزء يك جمعيتى به نام شيعه قرار گرفت اين همه فضيلت داشته باشد، بدين جهت شايد برخى از افراد در اوّلين برخورد، آن روايات را مخدوش بدانند، همچون حديث شماره 18 در باب 15 كه: حضرت صادق(ع) از پدر بزرگوارش از جدش(ع) نقل میفرمايد كه پيغمبر اكرم(ص) فرمود: خداوند روز قيامت پارهاى از بندگانش را از خاك برانگيزد در حالى كه صورتهاى آنها از نور میدرخشد و لباسهائى از نور دارند بر فراز منبرهائى از نور، و در دست آنها عصائى از نور است، از دو طرف عرش حركت میكنند، در رتبه پيامبرانند، ولى پيامبر نيستند و در مقام شهيدانند ولى شهيد نيستند، مردى بپا خواسته عرض كرد اى رسول خدا آيا من از آنها هستم؟ فرمود نه ديگرى برخاسته پرسيد، باز فرمود نه پرسيد پس آنها كيستند؟ حضرت دست مبارك خويش را بر شانه على(ع) گذاشته فرمودند اين مرد و شيعيان او هستند. اين حديث شريف مقام بسيار بلندى را براى شيعيان نويد میدهد كه در نظر بعضى بسى مايه شگفتى است، اما اگر باب 19 را كه در باره صفات برجسته و نشانههاى شيعه و تحريك و تشويق آنها به عمل و پرهيزگارى است مطالعه شود تا واژه شيعه از نظر فرهنگ اهل بيت(ع) كاملا مشخص گردد، و توجه يابند كه اين همه فضائل در مورد افراديست كه داراى چنان شرايطى باشند، معلوم مى گردد كه اگر كسى چنان شد شايسته است اين همه موقعيت معنوى پيدا كند. انگيزه و گونه ترجمه در ترجمه كتاب حدّاكثر سعى شده عين فرمايشات معصومين عليهم السّلام حرف به حرف به واژه فارسى درآيد و شايد از نظر برخى، عبارات ترجمه به سبك انشاء روان فارسى نباشد زيرا ترجمه آزاد نبوده و حتى المقدور كوشش شده حتّى در توضيح متن، مترجم از خود چيزى نيفزايد، و فقط به تغيير لفظ با حفظ معنى اكتفا كند، تنها نام راويان حديث را كه گاهى دو سطر يا بيشتر ميشده و براى افرادى كه از ترجمه استفاده میكنند، ضرورتى نداشت حذف شده و فقط اوّلين راوى را كه از امام(ع) گزارش میكند و نيز آخرين آنها كه مؤلّف از او نقل فرموده ياد شده و فاصله بين آن دو، چند نقطه گزارده شده است. پيشينه كتاب اين كتاب از انتشارات كتابخانه ى مسجد حضرت ولى عصر(عج) در تهران است كه پاورقى هاى آن شامل بيان سند بعضى از احاديث از ديگر كتب روايى شيعه و همچنين آيات در قرآن و ترجمه و توضيح بعضى لغات سخت در متن كتاب است. در پايان كتاب فهرستى از مطالب كتاب به چشم مى خورد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحفة السنية في شرح النخبة المحسنية
نویسنده:
سيد عبدالله جزائري
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فقه جعفری
,
کتب فقه شیعه
کلیدواژههای فرعی :
مقام طهارت و پاکیزگی ,
تحلیل استدلالی ,
فقه شیعه ,
احکام طهارت ,
آداب طهارت ,
آداب باطنی طهارت ,
طهارت باطن ,
طهارت نفس ,
فقه استدلالی تطبیقی ,
طهارت و نزاهت روح ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
كتاب التحفة السنية في شرح النخبة المحسنية نوشته عبدالله بن نورالدین جزایری در موضوع فقه استدلالى و به زبان عربی است. این کتاب تعلیقهای است بر کتاب النخبة نوشته عالم عامل و مرشد کامل مولی محمد محسن کاشانی معروف به فیض کاشانی که خداوند متعال غفرانش را شامل حال او گرداند و در بهشت برین جایش دهد، که با حجم کم و با اختصار رموز آن کتاب را تبیین و غوامض مشکلاتش را حل میکند و مجملاتش را تفصیل میدهد. همچون آب ذلال با خمر حلال ممزوج گشته و از هر گونه اخلال و املال دور میباشد. قبل از شیخ عبدالله والدش به شرح این کتاب مشغول بوده و قسمتی از آن را هم پیش برده و مشکلات روزگار مانع از اتمام آن شده بود و فرزندش اتمام آن را بعهده گرفته است. برای توضیح عبارات و تفصیل اشارات کتاب به جز در موارد نادر غالبا بر نوشتههای مصنف در کتابهای دیگرش تکیه شده زیرا او خود آگاه تر به مقصود خویش میباشد. و همچنین در نقل اجماعات و اقوال و بررسی اخبار از جهت رجال به گفتههای مولف بسنده کرده است مگر در مواردی اندک که با دقت زیاد به موارد خلاف آن نظر رسیده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فضائل أهل البيت علیهم السلام في صحيحة الألباني
نویسنده:
لوی منصوری
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم ایران: المجمع العالمي لإهل البیت علیهم السلام,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل بیت(ع)
,
کتب امام شناسی
کلیدواژههای فرعی :
سیره انبیا ,
آیات فضائل اهل بیت (ع) ,
تطهیر اهل بیت(ع) ,
عصمت اهل بیت علیهم السلام ,
وجوب تمسک به ثقلین ,
احادیث فضایل اهل بیت (ع) ,
ولایت اهل بیت(ع) ,
حدیث ثقلین ,
فضایل اهل بیت (ع) ,
اختصاصات اهل بیت (ع) ,
سور فضایل اهل بیت علیهم السلام ,
اهل بیت در منابع اهل سنت ,
شابک (isbn):
978-964-529-327-5
چکیده :
کتاب «فضائل أهل البيت عليهم السلام في صحيحة الألباني»، گردآوری فضائل أهل بیت توسط لؤی منصوری از کتاب «سلسلة الاحاديث الصحيحة» شیخ محمد ناصرالدین است. کتاب دارای یک مقدمه و شش فصل است. در ذیل هر کدام از فصول تعدادی روایت صحیح السند به همراه مصادر و اقوالی درباره آن سند ارائه شده است. در مقدمه، در مورد شخصیت علمی شیخ محمد ناصرالدین البانی و دایره تالیفاتش سخن به میان آمده است. گرد آورنده کتاب؛ جناب آقای لوی منصوری فصل اول را به حدیث ثقلین اختصاص داده است. ایشان در فصل دوم، به ذکر روایاتی در فضیلت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اختصاص داده است. او در این فصل از کتاب، شانزده روایت در مدح و فضیلت آن حضرت از کتاب مذکور (سلسلة الاحادیث الصحیحة) آورده است. ایشان در فصل سوم، به بیان روایاتی در فضایل حضرت زهرا (سلام الله علیها) از صحیحه مذکور اختصاص داده است. در این فصل از کتاب شش روایت صحیح السند در فضیلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل شده است. یکی از آن روایات چنین است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: افضل زنان بهشتی خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله)، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم است. ایشان در فصل چهارم، پنج روایت نبوی در فضیلت حسنین (علیها السلام) از کتاب سلسلة الاحادیث الصحیحة نقل نموده است. در این پنج روایت، نام این دو امام بزرگوار با هم قید شده است. روایاتی چون: حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) آقای جوانان بهشتند. و روایت هر کسی این دو را دوست بدارد من را دوست داشته و هر آن کس با این دو دشمن باشد من را دشمنی کرده است. ایشان در فصل پنجم، روایتی نبوی در فضیلت امام حسن (علیه السلام) از کتاب مذکور آورده است. ایشان در فصل نهایی نیز یک حدیث در فضیلت امام حسین (علیه السلام) از آن کتاب آورده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به امام حسین (علیه السلام) فرمودند: حسین از من و من از حسینم، خداوند دوست می دارد هرآنکس حسین را دوست بدارد و او یکی از نوه هایم است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
تعداد رکورد ها : 1548
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید