جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 130
مغازی: تاریخ جنگهای پیامبر(ص) - جلد دوم
نویسنده:
محمد بن عمر واقدی؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز نشر دانشگاهی,
چکیده :
مغازى: تاريخ جنگ‌هاى پيامبر(ص)، ترجمه فارسى كتاب «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدى (متوفى 207ق) است كه با قلم شيوا و رساى محمود مهدوى دامغانى، برگردان شده است. مترجم، بخشى از كتاب را در سال 1359 برگردانده و باقى را در سال‌هاى بعدى، ترجمه كرده است. مترجم اين اثر، كتاب‌هاى مختلفى را به فارسى برگردانيده و قلمى شيوا و دلنشين دارند و ترجمه ايشان نيز روان و جاذبه‌دار است. ايشان براى گزينش اين كتاب جهت ترجمه، شش دليل در مقدمه‌اى كه بدان افزوده، آورده است؛ از جمله گويد: اهميت مقام علمى و فضل واقدى، چنان است كه نه‌تنها كتاب او، بلكه آثار ديگرش هم از همان قرن سوم هجرى مورد استفاده و استناد ديگر مؤلفان و نويسندگان قرار گرفته است و غالبا به كتاب‌هاى او اعتماد داشته‌اند و مطالب نقل‌شده از ديگران را با مطالب واقدى، معيار زده‌اند و بدون ترديد هيچ كتابى در سيره و مغازه، به اهميت مغازى ابن اسحاق و مغازى واقدى نيست. ايشان براى اثبات مدعاى خود از بلاذرى، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، طبرى، ابن اثير، ابوالفدا، نويرى و ابن ابى‌الحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند. بى‌ترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكرده‌اند. همچنين به تمام گفته‌هاى او نيز اعتماد نكرده‌اند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمى‌شود. پيش‌تر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانسته‌اند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مى‌داد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است. اما اينكه نوشته‌اند: «بى‌ترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتاب‌هاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره ذهبى، ابن كثير، صالحى شامى، مقريزى را ملاحضه مى‌فرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شده‌اند. يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است. برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مى‌پنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است». تنها ويژگى مغازى واقدى آن است كه به‌تفصيل نوشته شده و قديمى‌تر مى‌باشد؛ اما چون اكثر روايات آن مرسل هستند، از اعتبار ساقط مى‌باشد. اين ترجمه در سه جلد، به‌همراه فهرست‌ها توسط مركز نشر دانشگاهى چاپ شده است كه جلد اول آن در سال 1361 و جلد دوم در 1362 و جلد سوم در سال 1366، به ترتيب از چاپ خارج شده‌اند. مترجم، گاه ترجمه را با توضيحات بيشترى آورده است كه به حجم كتاب افزوده و گاه يك سطر عربى به دو سطر فارسى، تبديل شده است.
مغازی: تاریخ جنگهای پیامبر(ص) - جلد اول
نویسنده:
محمد بن عمر واقدی؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز نشر دانشگاهی,
چکیده :
مغازى: تاريخ جنگ‌هاى پيامبر(ص)، ترجمه فارسى كتاب «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدى (متوفى 207ق) است كه با قلم شيوا و رساى محمود مهدوى دامغانى، برگردان شده است. مترجم، بخشى از كتاب را در سال 1359 برگردانده و باقى را در سال‌هاى بعدى، ترجمه كرده است. مترجم اين اثر، كتاب‌هاى مختلفى را به فارسى برگردانيده و قلمى شيوا و دلنشين دارند و ترجمه ايشان نيز روان و جاذبه‌دار است. ايشان براى گزينش اين كتاب جهت ترجمه، شش دليل در مقدمه‌اى كه بدان افزوده، آورده است؛ از جمله گويد: اهميت مقام علمى و فضل واقدى، چنان است كه نه‌تنها كتاب او، بلكه آثار ديگرش هم از همان قرن سوم هجرى مورد استفاده و استناد ديگر مؤلفان و نويسندگان قرار گرفته است و غالبا به كتاب‌هاى او اعتماد داشته‌اند و مطالب نقل‌شده از ديگران را با مطالب واقدى، معيار زده‌اند و بدون ترديد هيچ كتابى در سيره و مغازه، به اهميت مغازى ابن اسحاق و مغازى واقدى نيست. ايشان براى اثبات مدعاى خود از بلاذرى، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، طبرى، ابن اثير، ابوالفدا، نويرى و ابن ابى‌الحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند. بى‌ترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكرده‌اند. همچنين به تمام گفته‌هاى او نيز اعتماد نكرده‌اند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمى‌شود. پيش‌تر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانسته‌اند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مى‌داد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است. اما اينكه نوشته‌اند: «بى‌ترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتاب‌هاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره ذهبى، ابن كثير، صالحى شامى، مقريزى را ملاحضه مى‌فرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شده‌اند. يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است. برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مى‌پنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است». تنها ويژگى مغازى واقدى آن است كه به‌تفصيل نوشته شده و قديمى‌تر مى‌باشد؛ اما چون اكثر روايات آن مرسل هستند، از اعتبار ساقط مى‌باشد. اين ترجمه در سه جلد، به‌همراه فهرست‌ها توسط مركز نشر دانشگاهى چاپ شده است كه جلد اول آن در سال 1361 و جلد دوم در 1362 و جلد سوم در سال 1366، به ترتيب از چاپ خارج شده‌اند. مترجم، گاه ترجمه را با توضيحات بيشترى آورده است كه به حجم كتاب افزوده و گاه يك سطر عربى به دو سطر فارسى، تبديل شده است.
مغازی: تاریخ جنگهای پیامبر(ص) - جلد سوم
نویسنده:
محمد بن عمر واقدی؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز نشر دانشگاهی,
چکیده :
مغازى: تاريخ جنگ‌هاى پيامبر(ص)، ترجمه فارسى كتاب «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدى (متوفى 207ق) است كه با قلم شيوا و رساى محمود مهدوى دامغانى، برگردان شده است. مترجم، بخشى از كتاب را در سال 1359 برگردانده و باقى را در سال‌هاى بعدى، ترجمه كرده است. مترجم اين اثر، كتاب‌هاى مختلفى را به فارسى برگردانيده و قلمى شيوا و دلنشين دارند و ترجمه ايشان نيز روان و جاذبه‌دار است. ايشان براى گزينش اين كتاب جهت ترجمه، شش دليل در مقدمه‌اى كه بدان افزوده، آورده است؛ از جمله گويد: اهميت مقام علمى و فضل واقدى، چنان است كه نه‌تنها كتاب او، بلكه آثار ديگرش هم از همان قرن سوم هجرى مورد استفاده و استناد ديگر مؤلفان و نويسندگان قرار گرفته است و غالبا به كتاب‌هاى او اعتماد داشته‌اند و مطالب نقل‌شده از ديگران را با مطالب واقدى، معيار زده‌اند و بدون ترديد هيچ كتابى در سيره و مغازه، به اهميت مغازى ابن اسحاق و مغازى واقدى نيست. ايشان براى اثبات مدعاى خود از بلاذرى، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، طبرى، ابن اثير، ابوالفدا، نويرى و ابن ابى‌الحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند. بى‌ترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكرده‌اند. همچنين به تمام گفته‌هاى او نيز اعتماد نكرده‌اند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمى‌شود. پيش‌تر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانسته‌اند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مى‌داد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است. اما اينكه نوشته‌اند: «بى‌ترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتاب‌هاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره ذهبى، ابن كثير، صالحى شامى، مقريزى را ملاحضه مى‌فرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شده‌اند. يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است. برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مى‌پنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است». تنها ويژگى مغازى واقدى آن است كه به‌تفصيل نوشته شده و قديمى‌تر مى‌باشد؛ اما چون اكثر روايات آن مرسل هستند، از اعتبار ساقط مى‌باشد. اين ترجمه در سه جلد، به‌همراه فهرست‌ها توسط مركز نشر دانشگاهى چاپ شده است كه جلد اول آن در سال 1361 و جلد دوم در 1362 و جلد سوم در سال 1366، به ترتيب از چاپ خارج شده‌اند. مترجم، گاه ترجمه را با توضيحات بيشترى آورده است كه به حجم كتاب افزوده و گاه يك سطر عربى به دو سطر فارسى، تبديل شده است.
مجالس و المسايرات
نویسنده:
نعمان بن محمد مغربي؛ محققان: حبیب فقی، ابراهیم شبوح، محمد یغلاوی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار المنتظر,
چکیده :
کتاب المجالس و المسایرات اثر نعمان بن محمد ابن حیون مغربی می باشد. در نسخه آصفیه با عنوان «المجالس و المسایرات فی تاریخ الاسماعیلیه و عقائدهم» آمده است ولی ظاهرا اسم اصلی آن «المجالس و المسایرات و المواقف و التوقیعات» است که با محتوای کتاب همخوانی بیشتری دارد. این کتاب تنها کتاب تاریخ و سیره نیست بلکه علاوه بر این کتاب عقیدتی و ادبی نیز می‌باشد. در این کتاب اطلاعاتی درباره دشمنی‌های معز با دولت اموی و انقلابات متعددی که در آفریقا به وقوع پیوست و نیز جنگ و نزاع‌هایی که بین معز باردم اتفاق افتاد و غیره موجود است. از لابلای کتاب جایگاه قاضی نعمان در دولت فاطمیان مصر و مسئولیت‌های مختلف دینی مذهبی و سیاسی دیوانی وی آشکار می‌شود. در قسمت عقاید مباحثی چون امامت، نسب فاطمیان، آنچه غالیان به ائمه نسبت می‌دهند و مسائلی درباره ظاهر و باطن مطرح شده است. در این کتاب به برخی مشکلاتی که فاطمیان در راه بسط نفوذ مذهبی خود در جامعه نسبی آفریقا با آن مواجه بودند، آگاه می‌شویم. کتاب نشانگر آنست که قاضی نعمان نسبت به علوم اولین و آخرین آگاهی داشته و در هر دانش و فنی متبحر بوده و نسبت به علوم و دانشهای ظاهر و باطن و احکام دین و اصول و فروع آن و نیز علوم ریاضی و پزشکی و هندسه و نجوم و فلسفه آگاهی کامل داشته است. وی در مباحث لغوی نیز ید طولائی دارد.
تسمية أولاد الأئمة بأسماء الخلفاء
نویسنده:
علي شهرستاني؛ خلاصه کننده: سمیر کرماني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق - کربلاء: دار الکفیل,
چکیده :
تسمية أولاد الأئمة بأسماء الخلفاء کتابی است مفصل که به بررسی شبهه نامگذاری فرزندان امامان به نام های خلفا پرداخته است. مولف، کتاب را به دو بخش اصلی تقسیم کرده است: در بخش اول در چند مقدمه به اسم گذاری میان عرب و در اسلام و همچنین دلایل تطابق اسامی فرزندان ائمه با خلفا اشاره شده است. وی به سیر تاریخی مسأله پرداخته و نقش افرادی از جمله معاویه را در “جنگ اسامی” تبیین می‌کند. وی در قسمت بعد به نامگذاری ها میان طالبیان با تاکید بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌پردازد. از نکات قابل توجه کتاب، روایتی است از قول حضرت امیر علیه السلام در مقاتل الطالبین که درباره فرزندشان عثمان فرمودند: او را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نامیده ام. گزارشی که مولف از کتاب نقض آورده است هم قابل توجه است. عبدالجلیل به اتهام یکی از عالمان درباری در عصر ملکشاه و برکیارق اشاره می‌کند که مدعی شد، اینکه شیعیان اسامی فرزندان خود را به نام خلفا می‌گذارند برای این است که به بهانه فرزند خود به خلفا دشنام دهند!!!. این موجب اعتراض شیعیان بویژه در ری و قم و کاشان شد و علمای شیعه به دلیل این اعتراض، توصیه به ترک اسم گذاری به نام خلفا کردند.
معدن الجواهر و رياضة الخواطر
نویسنده:
محمد بن علي كراجكي طرابلسي؛ محقق: حسین موسوی بروجردی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتبة العلامة المجلسی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب معدن الجواهر و رياضة الخواطر تالیف محمد بن علي كراجكي طرابلسي در آداب، حِكَم، ، سخنان پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ و سخنان دیگر پیامبران الهی، حکما و زهّاد می باشد. کتاب حاضر به سبک کتاب خصال شیخ صدوق است. مؤلف در این کتاب روایات و مطالبی که اعداد در آنها به کار رفته را به ترتیب از یک تا ده آورده است. نکته دیگر اینکه در این کتاب ابتدا سخنان پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و سپس سخنان ائمه ـ علیهم السلام ـ و بعد از آن سخنان دیگر پیامبران الهی و در آخر، سخنان شخصیت های اسلامی یا برخی از فلاسفه و حکمای گذشته آمده است. این کتاب از لحاظ ادبی یک اثر بسیار ارزشمند و قابل توجه است که بسیاری از موضوعات اخلاقی را جمع آوری نموده و با سبکی بسیار زیبا انسان را با سخنان گرانبهای پیامبران و اولیای الهی و انسان های برجسته و اندیشمندان بزرگ آشنا می سازد. روایات این کتاب مرسله بوده و مؤلف برای کم شدن حجم آن به اسناد روایات اشاره نکرده تا بتواند حجم گسترده تری از سخنان ارزشمند بزرگان دین و دانش را در این کتاب کوچک جمع آوری نماید. علاوه بر آن، روایات این کتاب در بسیاری دیگر از منابع معتبر روایی موجود می باشد و متن روایات نیز، خود بهترین شاهد بر ارزش و اعتبار آن است. شیخ عباس قمی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و با نام نزهة النواظر به چاپ رسانده است. این کتاب از جمله کتاب های اخلاقی و تربیتی است که می تواند در تزکیه نفس و خودسازی مؤثر باشد.
تدوين السنة الشريفة
نویسنده:
محمدرضا حسیني جلالي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتب الاعلام الاسلامی,
چکیده :
تدوين السنة الشريفة اثر سيد محمدرضا حسينى جلالى، پژوهشى است كه جواز و اباحه تدوين و كتابت روايات پيامبر(ص) و بررسى ادله مثبتين و منكرين آن از ابتدا تا انتهاى قرن اول هجرى را مورد بررسى قرار داده است. اين كتاب به زبان عربى به همراه مقدمه نويسنده به تاريخ 1412ق منتشر شده است. كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش (قسم) تنظيم شده است. بخش اول مشتمل بر چهار فصل و يك خاتمه و بخش دوم مشتمل بر شش فصل، دو الحاقيه و يك خاتمه است. نويسنده در دو بخش كتاب، ابتدا به بيان ادله جواز و اباحه تدوين روايات پرداخته و سپس، دلايل مانعين را ذكر كرده و مورد بررسى و مناقشه قرار داده است. در مقدمه، به منظور بيان جايگاه روايات در اسلام، حديث، تالى قرآن و مصدر احكام اسلامى‌دانسته شده است. به اعتقاد نويسنده، مهمترين مباحث مطرح شده در مسأله تاريخ حديث، تاريخ تدوين آن يا به عبارت ديگر، مشخص كردن محدوده شروع تدوين حديث و اسباب و انگيزه‌هايى كه منجر به منع از تدوين آن در بعضى از فترات تاريخ در صدر اسلام گرديد، مى‌باشد. در مقدمه همچنين به اختلافات موجود پيرامون تحديد دقيق تاريخ تدوين حديث و مباحث كلى مطرح شده در كتاب، اشاره شده است. در بخش اول كتاب، به مسأله جواز تدوين روايات و اباحه آن از زمان پيامبر(ص) به بعد، پرداخته شده است. به اعتقاد نويسنده، مورد اتفاق علماست كه تدوين حديث در عصر پيامبر(ص) واقع شده و بسيارى از رواياتى كه در زمان آن‌حضرت كتابت شده، به اذن و تحت اشراف آن‌حضرت بوده است. وى در اين زمينه، ابتدا به بررسى اقوال علمايى همچون دكتر شيخ عبدالحليم محمود (از اساتيد سابق دانشگاه الازهر)، دكتر عتر و دكتر رفعت پرداخته و سپس، بنا بر اصل اباحه هر چيزى تا زمان اثبات خلاف آن، مسأله تدوين حديث در عصر نبوت را جايز دانسته است. نويسنده براى استدلال بر جواز تدوين حديث و اباحه آن، به چهار دليل تمسك كرده و هر يك از فصول اين بخش را، به يك دليل، اختصاص داده است. اين دلايل به ترتيب عبارتند از: الف) عرف عقلا و تقرير شرع بر آن: نويسنده پس از بيان و بررسى اقوال علما پيرامون عرفى بودن تدوين و كتابت علوم، به اين نكته اشاره دارد كه عقلاى بشر، بر اهميت و فضيلت كتابت و نوشتن مباحث و مطالب مهم و ارزشمند، اتفاق نظر داشته و آن را بهترين وسيله براى ضبط و انتقال افكار پيشينيان به آيندگان مى‌دانند. وى به منظور نشان دادن تأييد اين سيره و عرف توسط شرع مقدس، به بررسى آيات و روايتى پرداخته كه به كتابت و فضيلت آن، اشاره نموده‌اند. ب) سنت شريف نبوى: سنت به سه قسم تقرير، فعل و قول معصوم(ع) تقسيم مى‌شود و نويسنده بحث تدوين حديث را در هر سه قسم، بررسى كرده است: سنت تقريريه: در زمان پيامبر(ص) نويسندگانى همچون سعد بن ربيع خزرجى و بشير بن سعد بن ثعلبه وجود داشته و آن حضرت نيز از كتابت در مواردى همچون دعوت پادشاهان و ملوك آن عصر به اسلام، استفاده مى‌نمود. سنت فعليه: نويسنده برخى از امور را دال بر سنت فعلى پيامبر(ص) بر كتابت و تدوين روايات دانسته است كه عبارتند از: ادخال كتابت در امور سياسى نظامى از جمله آنكه يكى از شروط آزادى اسرا، تعلم كتابت و قرائت توسط آنان به مسلمانان بود؛ امر آن حضرت بر يادگيرى و تعليم خط و كتابت به بعضى از اصحاب از جمله عبدالله بن سعيد بن عاص؛ امر آن حضرت بر صحابه مبنى بر كتابت احاديث، اخبار مسلمانان و حوادث عصر نبوت مخصوصاً احكام شرعى و فرامين صادره؛ املاى پيامبر(ص) بر بعضى از صحابه و نوشتن احاديث و اقوال آن حضرت. سنت قوليه: نويسنده روايات وارده از پيامبر(ص) پيرامون كتابت و تدوين را به چهار قسمت زير تقسيم كرده و براى هر يك، نمونه‌هايى را ذكر كرده است: رواياتى كه در آن‌ها به كتابت و تقييد، تصريح شده است؛ احاديثى كه در آن‌ها، به كتابت و تقييد، اذن داده شده است؛ رواياتى كه متضمن لفظ كتابت و تصريفات آن بدون صيغه امر مى‌باشد؛ احاديثى كه متضمن ذكر ادوات كتابت مانند «الكتاب»، «الورق»، «القلم»، «الحبر»، «المداد» و «الخط» مى‌باشد. ج) اجماع اهل‌بيت(ع): نويسنده در اين فصل، ابتدا درباره ثبوت اجماع اهل‌بيت(ع) و حجيت آن بحث كرده است. وى حديث ثقلين را يكى از دلايل ثبوت حجيت اين اجماع دانسته و به نكاتى پيرامون اين روايت متواتر، اشاره كرده است از جمله آنكه: خطاب در اين حديث، متوجه تمامى امت مى‌باشد. حكم مذكور در روايت، مبنى بر رجوع به قرآن و عترت، واجب بوده و تخلف از آن، جايز نيست. اين حديث دلالت بر استمرار وجود اهل‌بيت(ع) تا روز قيامت در كنار و همراه با قرآن دارد. حديث، دلالت بر عصمت ثقلين و اعلميت آن بر جميع امت دارد. د) سيره صحابه، تابعين و ساير علماى مسلمين: نويسنده معتقد است تدوين علم و كتابت آن، جزء سيره مسلمين بوده و اگر بتوان ثابت نمود كه اين سيره، متصل به عهد نبوت مى‌باشد، مى‌توان حجيت جواز تدوين را به اين وسيله نيز اثبات نمود. در اين رابطه وى به بررسى چهار دوره زمانى زير پرداخته است: قرن دوم هجرى و پس از آن؛ عهد تابعين قبل از آغاز قرن دوم هجرى؛ دوران صحابه بعد از وفات پيامبر(ص) و عهد نبوت و حظور پيامبر(ص). خلاصه‌اى از مباحث و نتيجه‌گيرى مطالب عنوان شده، در انتهاى قسمت اول، تحت عنوان «خاتمه قسم اول» آمده است. در قسم دوم، در شش فصل، به بررسى ادله و توجيهات مانعين تدوين روايات پرداخته شده است. نويسنده معتقد است، تا قبل از به خلافت رسيدن ابوبكر، هيچ ذكر و اثرى از منع تدوين روايات وجود نداشته و اين مسئله، از آن زمان به بعد، باب گرديده است. هر يك از ادله مانعين، در يك فصل، بررسى شده است. مهمترين دليلى كه مانعين جواز تدوين روايت ذكر كرده‌اند، منع شرعى از كتابت حديث بوده و بدين‌منظور، روايات مرفوعه‌اى از پيامبر(ص) بر همين مضمون ذكر گرديده كه نويسنده به بررسى و مناقشه در سند و دلالت آن‌ها پرداخته است. ساير ادله مذكور، به ترتيب عبارتند از: ترس از اختلاط حديث با قرآن؛ ادعاى ترس از ترك قرآن و اشتغال به غير آن؛ بى‌نياز بودن از تدوين حديث با تكيه بر حافظه؛ عدم آشنايى محدثين به علم كتابت و موارد ديگر. موارد منع روايت حديث و توجيهات عامه براى اقدام خليفه دوم بر اين منع، به همراه آثارى كه پيرامون منع تدوين روايت نوشته شده، در انتهاى كتاب، به صورت ملحقات، آورده شده است. در پايان كتاب، خلاصه و نتيجه مطالب مطرح شده در قسمت دوم كتاب، آمده است.
إمامة و التبصرة
نویسنده:
ابی الحسن علی بن الحسین بن موسی ابن بابویه القمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مدرسه الامام المهدی عج,
کلیدواژه‌های فرعی :
  • تعداد رکورد ها : 130