جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1968
بررسی تحلیلی و انتقادی رابطه اسلام و نیازهای انسان مدرن در اندیشه شهید مطهری و مهندس بازرگان
نویسنده:
نویسنده:جعفر ناطقی؛ استاد راهنما:ابوالفضل روحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش روی دو نیاز مهم بشر در عصر مدرن، اخلاق و علم، تمرکز نموده و با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی ارتباط آنها را با دین اسلام از منظر دو متفکر اسلامی، شهید مرتضی مطهری و مهندس مهدی بازرگان کاویده است. در مسأله ارتباط اخلاق و دین، دیدگاه شهید مطهری بر این است که اخلاق به عنوان یک ارزش، منهای دین نه توجیه معقولی دارد و نه میتوان معیار درستی برای آن ارایه کرد. تنها در جهانبینی دینی است که به دلیل شناخت صحیح از حقیقت انسان، اخلاق نیز ماهیت حقیقی خود را باز مییابد. ولی مهندس بازرگان ارتباط دین و اخلاق را نه از طریق تفکیک میان ساحت مادی و ملکوتی انسان، بلکه از رهگذر طبیعی بودن دین توضیح میدهد. از دیدگاه او، اسلام از آن جهت که یک دین طبیعی است، با اخلاق از آن جهت که یک فعل طبیعی است، ارتباط پیدا میکند. اما در مسأله ارتباط علم و دین، دیدگاه شهید مطهری آن است که علم و دین مکمل یکدیگراند و میان آنها نسبت تعامل وجود دارد. علم جز در حوزه جهانبینی دینی نه زمینهی وجود و نه بستری برای کاربرد دارد. ولی از نظر مهندس بازرگان ارتباط علم و دین در روش تجربی آنها است؛ یعنی اگر دین در مسیر طبیعیِ خود باز گشته و با روش تجربی مطالعه و تفسیر گردد، میتواند جایگاه خود در علوم جدید را باز یابد.
بررسی تاثیر فطرت بر روی آورد کلامی شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:علی همراه مرادی؛ استاد راهنما:حسن عباسی حسین آبادی؛ استاد مشاور :علیرضا پارسا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه فطرت به ویژگی‌های خاص انسانی در خلقت او اشاره می‌کند. مطهری نظریه «فطرت» را از معارف اسلامی و قرآن می‌گیرد و از آن برای حل بسیاری از دشواری‌های کلامی و دین‌پژوهشی استفاده می‌کند. پرسش اینست فطرت چه جایگاهی در رویکرد کلامی مطهری دارد؟ برای پاسخ به این پرسش پایان‌نامه را بر چهار فصل قرار دادیم. فصل اول کلیات و زندگی‌نامه و آثار شهید مطهری؛ فصل دوم مباحث مربوط به فطرت؛ فصل سوم مباحث کلی دربارۀ علم کلام جهت آشنایی با کلام نزد مطهری؛ فصل چهارم جایگاه و نقش فطرت در مسائل کلامی مطهری می‌باشد. فصل دوم و سوم مباحث پایه‌ای برای فصل چهارم می‌باشد. در فصل چهارم مسائل کلامی اعم از پیدایش دین، توحید و اثبات وجود خدا، مباحث وحی، ایمان، عقلانیت دینی، خاتمیت، امامت و مباحث جبر و اختیار، عدالت، حسن‌وقبح، و اخلاق را مطرح کردیم. در پیدایش دین، نیاز درونی انسان‌ها به دین که در نهاد انسان نهاده شده است به دین فطری موسوم است، و در مبحث اثبات وجود خدا، از طریق حس خداجویی و خداگرایی، حقیقت‌جویی و حس پرستش که و این‌بار نیز با توجه به درون و نهاد انسان «راه فطری» نامیده می‌شود تأثیر فطرت در مسائل کلامی مطهری تبیین می‌شود. نتیجه این پژوهش تبیین رابطه انسان‌شناسی و علم کلام از طریق «نظریۀ فطرت» است. فطرت از ویژگی‌های انسان و وجه تمایز انسان از حیوان است براین اساس مسئله‌ای انسان‌شناسی است و چون در تبیین مسائل کلامی نیز بکار می‌رود. فطرت در انسان‌شناسی مطهری در مباحثی مانند «انسان و فطرت» و «گرایش‌های فطری» و نیز «انسان فطری» و «انسان مکتسب» و «من علوی» و «من سفلی» با علم کلام در نیاز فطری به دین و خداگرایی فطری مرتبط می‌گردد. روش بررسی این پژوهش به‌صورت گزارش و توصیف و نیز تحلیل است؛ از طریق بازخوانی متون مطهری، مبنای فطری در آنها به‌صورت گزارش و توصیف بدست داده می‌شود و در مسائلی که نمود «فطرت» کمرنگ‌تر است از طریق تحلیل به مبنای فطری مباحث پی بردیم تا شیرازۀ فطرت در مباحث کلامی فهم شود. و هدف از این پژوهش با بازخوانی فطرت در کلام، فهم دقیقی از جایگاه فطرت در مسائل کلامی مطهری است تا به شبهات و بدفهمی‌ها در کلام پاسخ داده شود.
نقد و بررسی فرضیه تکامل با تاکید بر آراء علامه طباطبایی و شاگردان (علامه مصباح یزدی، شهید مطهری و آیت ا... جوادی آملی)
نویسنده:
نویسنده:لیلا سلیمانی؛ استاد راهنما:احسان ترکاشوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فرضیه‌ ای که پایه و اساس زیست‌شناسی نوین محسوب می‌گردد، فرضیه‌ی تکامل انواع می‌باشد و مساله ی تکامل انسان در آن، مورد مناقشه‌ی فیلسوفان بوده، که برخی آن را مردود دانسته و برخی دیگر به گونه‌ی محدود و بعضی نیز به‌طورکلی آن را پذیرفته‌اند. انسان داروینی موجودی تک ساحتی و برخاسته از دل طبیعت است که براثر تصادف و با مساعدت انتخاب طبیعی در تنازع بقا، بدون آنکه خالقی داشته باشد، تکامل‌یافته و تدریجاً به انسان تبدیل‌شده است. بر اساس این فرضیه، انواع کنونی نتیجه تکامل انواع پیشین قبل از خود هستند و این تکامل به‌صورت تدریجی در طی زمان‌های طولانی انجام‌گرفته است. حال، این فرضیه مورد تائید حکمای اسلامی نمی‌باشد، چنان چه علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید؛ محور فرضیه تکامل بر خلقت تدریجی آدم است که با ظاهر قرآن سازگاری ندارد و در قرآن بر دفعی بودن و تام بودن و نوع متمایز در خلقت انسان تصریح‌شده است، از سوی دیگر تئوری تکامل از حیث تجربی ثابت نگردیده و اجماعی بر آن نیست. علامه مصباح یزدی (ره) در این زمینه اعتقاددارند که فرضیه تکامل در حد فرض و احتمال است و با دلایل تجربی خلقت انسان در تعارض می باشد. شهید مطهری قائل است که فرضیه داروین یک فرضیه علمی است نه نظریه ای قطعی و قابل ابطال می باشد. وی فرضیه ی تکامل را نفی کرده و به خلقت تدریجی انسان و تکامل مجزای گونه‌های معتقد است و آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید که برفرض اثبات علمی، فرضیه داروین معارض با محتوای تعالیم دینی در زمینه خلقت نسل کنونی بشر از یک پدر و مادر نمی‌باشد.
ظرفیت‎ شناسی فلسفۀ اسلامی معاصر در پاسخ‎ به پرسش‎های مبنایی عدالت اجتماعی علامه طباطبایی و شاگردان: شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:سید علی اکبر هاشمی کرویی؛ استاد راهنما:احمد واعظی؛ استاد مشاور :حسین توسلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسائل مربوط به اجتماع اغلب، از مسائل مربوط به فرد انسان پیچیده‌تر است. این در باب عدالت نیز صادق است و از این‌رو پژوهش در باب زوایای مختلف عدالت اجتماعی دشواری‌های ویژه خود را دارد. پرسش اصلی رساله پیشِ رو این است که فلسفه اسلامی معاصر تا چه میزان ظرفیت و توان پاسخ‌گویی به پرسش‌های فلسفی بنیادین را در باب عدالت اجتماعی دارد؟ رهاوردهای این رساله دو بخشند؛ یکی پرسش‌های مبناییِ گردآوری‌شده در فصل دوم که تلاش شده است تا همۀ بحث‌های اصلی و مهمِ عدالت‌پژوهی را دربر گیرد. این پرسش‌ها ذیل فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی طرح و بررسی می‌شوند و ما آن‌ها را به‌گونه استقرایی ذیل سه دسته پرسش‌های ناظر به چیستی، پرسش‌های ناظر به چرایی و پرسش‌های ناظر به چگونگی عدالت گرد آوردیم. برخی از این پرسش‌ها عبارتند از: عدالت چه نسبتی با مفاهیم ارزشی دیگر دارد؟ عدالت ارزشی عینی و واقعی است یا خیر؟ منبع شناخت امور عادلانه از غیر عادلانه چیست؟ قانون و عدالت چه نسبتی با هم دارند؟ انسان بنابر طبع خود عدالت‌گزار است یا عدالت‌گریز؟ حکومت در زمینۀ استقرار و تحقق عدالت در جامعه چه نقش و وظیفه‎ای برعهده دارد؟ رهاورد دیگر پاسخ‎‌هایی است که از عرضۀ نظریه‌های عدالتِ این فیلسوفان بر پرسش‌ها به‌دست آمده‌اند. در بحث از چیستی عدالت در مجموع، نظریه‌های متفکران مورد بحث به اغلب پرسش‌ها پاسخ‌هایی دارد. میزان و چگونگی پاسخ‌گویی در پرسش‌های ناظر به چرایی نیز از جهت کمی و کیفی تقریبا مانند پاسخ‌گویی به پرسش‌های دسته پیشین است. اما کمیت و کیفیت بحث‌ها در پاسخ به پرسش‌های ناظر به چگونگی عدالت بسیار پایین است. در مجموع هر چه از عدالت درونی و فردی به‌سوی عدالت اجتماعی و از چیستی به‌سوی چگونگی می‌رویم، و در یک کلام، هر چه از بحث‌های انتزاعی به‌سوی بحث‌های انضمامی‌تر پیش می‌رویم، بحث‌های فلسفه اسلامی معاصر از جهت کمی و کیفی ضعیف‌تر می‌شود.
مقایسه تطبیقی تعدد ادیان نزد کارل رانر و شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:محمد علی بیضون؛ استاد راهنما:وحید سهرابی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله کثرت ادیان یکی از موضوعات اساسی است که فیلسوفان و متکلمان در زمان معاصر به آن پرداخته اند و ستون اساسی مطالعات موجود در زمینه فلسفه دین را تشکیل می دهد. بنابراین می بینیم که هر دین ادعای حقیقت خود را دارد و معتقد است که نجات و رستگاری انسانها با پیروی از آموزه های آن و پیروی از آن است. در این تحقیق ، من برای بررسی نظریه کارل رانر ، سخنران مسیحی و شهید مرتضی مطهری ، شهید اسلامی ، بر رویکرد توصیفی-تحلیلی تکیه کرده ام ، زیرا هر یک از این دو علم نظریه و رویکرد جدیدی در برخورد با این مشکل ارائه کرده اند. در مورد کارل رانر ، می بینیم که او حقیقت دین مسیحی را به رسمیت شناخته و خود را متعهد به انجام آن کرده است ، اما با ریشه یابی او به مبانی فلسفی جدید هماهنگ با آموزه ها و باورهای مسیحی ، او سعی کرد راهی را برای پیروان دیگر افراد غیر مسلمان باز کند. ادیان مسیحی تحت مراقبت مسیح قرار گیرند و در نتیجه سهم خود را از نجات و رستگاری بدست آورند. به همین ترتیب ، شهید مطهری به درستی دین اسلام اعتراف کرد و به آن پایبند بود و معتقد بود که همه ادیان الهی به یک روح و حقیقت اشاره دارند و اسلام کاملترین و بهترین دین در بین آنهاست. با این حال ، با رویکردی که با استناد به آیات قرآنی و تعدادی از روایات شریف به پایان رساند ، او به پذیرش کار غیرمسلمان تحت شرایطی پرداخت که به دلیل پذیرش توحید ، معاد و کار صالح است. . خدا و سهم نجات خود را نیز دریافت کنید. در این تحقیق ، من با ارائه پاسخ کافی به تکثرگرایی دینی از دو محقق که از دیدگاه جامع دفاع می کنند ، نتیجه گرفتم و انتقاداتی که بر نظریه هر یک از آنها وارد شد و دلایل متداول و متفاوت بین آنها ذکر شد. کثرت گرایی ، و نشان داد که دین اسلام در آموزه های خود مبانی و اصولی را دارا است که در تعامل مثبت با سایر ادیان از دین مسیحی است.
پیامدهای روان شناختی ـ اخلاقیِ سرنوشت باوری با تکیه بر آراء رواقیّان و شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:زینب عتباتی حق؛ استاد راهنما:نرگس نظرنژاد؛ استاد مشاور :سیمین عارفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پایان نامه حاضر به پیامدهای روان شناختی - اخلاقیِ سرنوشت باوری با تکیه بر آراء رواقیّون و شهید مطهری پرداخته ایم. ابتدا مبانی هر یک را در خصوص سرنوشت باوری بیان و سپس بحث سرنوشت باوری و پیامدهای روان شناختی - اخلاقی آن را از دیدگاه رواقیّون و شهید مطهری مقایسه کرده ایم. پژوهش حاضر از این رو حائز اهمیّت است و انجام آن ضرورت دارد که نتایج کاربردی فراوانی بر آن مترتّب است و می تواند در مطالعات میان-رشته ای، از جمله مشاورۀ فلسفی، مورد استفاده قرار گیرد. از جمله یافته‌های پژوهش حاضر می توان به این امر اشاره کرد که اندیشه های رواقیّون و شهید مطهری در خصوص بحث سرنوشت باوری چه از لحاظ مبانی که مربوط به این بحث است و چه از لحاظ پیامدهای روان شناختی - اخلاقی بسیار به یکدیگر نزدیک هستند. به لحاظ پیامدهای روان شناختی می توان با به کار بردن اصولی که مکتب رواقی و همچنین شهید مطهری در خصوص سرنوشت باوری بیان کرده اند، به آرامش رسید؛ از جمله با به کاربردن این اعتقاد که هر آنچه اتفاق می افتد بر اساس قضا و قدر الهی است و منشأ همه امور خداوند است. انسان به واسطۀ این قبیل آموزه ها در کنار این که توکّل را در خود پرورش می دهد، می تواند از پریشانی ها و آشفتگی های زندگی دور بماند. همچنین اگر انسان از روی آگاهی و بینش به حوادث موجود در جهان بنگرد، حتی سختی ها و مشقت ها نیز باعث رشد او خواهند شد. به لحاظ پیامدهای اخلاقیِ سرنوشت باوری، حکیم رواقی، همۀ انسان ها را خواهران و برادران خود می داند و خود را شهروند همۀ جهان و همشهری جهانیان می داند و معتقد به جهان وطنی است. شهید مطهری نیز معتقد است خیرخواهی مطلق بوده و هیچ گونه حد و مرزی میان خود و غیر وجود ندارد. این قبیل آموزه ها منجر می شود انسان ها نسبت به یکدیگر برخورد و رفتار درستی داشته باشند و مفاهیمی همچون ایثار در بین انسان ها معنا می یابد.
تحلیل و بررسی خداگرایی فطری از دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:سحر شریفی؛ استاد راهنما:علی‌محمد حسین‌زاده؛ استاد مشاور :عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمایل و گرایش انسان به سوی مبدأ جهان نشان دهنده این است که مسئله خداوند همواره مسئله اصلی مورد نیاز بشر از آغاز تاریخ تاکنون بوده است. به همین دلیل عمده دغدغه فیلسوفان دین را می توان اثبات وجود خداوند و تشخیص روش صحیح آن دانست. با توجه به اهمیت بحث فطرت در بین اندیمشندان مسلمان، تکیه بر این آموزه ی قرآنی برخی از متفکران را برآن داشت که راه فطرت را به عنوان یکی از طرق اثبات وجود خداوند بدانند. اگر چه ممکن است که این راه شبهات و پرسش های فراوانی را با خود به همراه داشته باشد،لیکن از دیدگاه معتقدان به آن، متقن ترین روش است. شهید مطهری نیز از جمله این اندیشمندان است که بر پایه نظریه فطرت، وجود خداوند را اثبات کرده است.در این پژوهش ضمن بررسی مباحث مقدماتی برای ورود به بحث خداگرایی فطری، به دلایلی که استاد مطهری در آثار خود برای توجیه این گرایش بنا کرده اند، توجه شده است. بنابراین و با توجه به این ادله، ایشان اساساً معتقدند که نباید در جست و جوی علت وجود خدا در انسان بود چرا که این مسئله بدیهی و در حکم سلامت هر انسانی است. لیکن پس از بررسی آنچه که ایشان در این باب فرموده اند و بنابر اعتقادات ایشان، می توان به این نتیجه رسید که برهان فطرت نه به عنوان مقدمه ای استدلالی و برهانی یقینی، بلکه بر پایه شهود قلبی و علم حضوری و براساس تمایل و جست و جوی فطری انسان به سوی خداوند، به اثبات مبدأ جهان منتهی می شود. بنابراین با توجه به بدیهی بودن باور به خداوند و ناتوانی دیگر براهین از جمله براهین حسی و عقلی در شناساندن کنه ذات خداوند، برهان فطرت از امتیاز ویژه ای در میان دیگر راه ها برخوردار است و می توان این روش را نه کامل ترین، بلکه مطمئن ترین و ابتدائی ترین راه در فلسفه ی شهید مطهری دانست.
بررسی‌ مبانی ‌فلسفی‌ عدالت‌ از منظر جان‌رالز و شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:فرزاد بوداغی؛ استاد راهنما:رمضان مهدوی آزاد بنی؛ استاد مشاور :حسین کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف : در میان فیلسوفان اسلامی ‌و غیراسلامی قرن حاضر بدون تردید شهید مطهری و جان رالز تاثیر بسزایی در تبیین ‌و تفسیر فلسفه عدالت و تحلیل شاخصه‌های عدالت داشته‌اند. لذا واکاوی اندیشه‌های فلسفی این دو فیلسوف جایگاه خاصی را می‌طلبد. هدف از این پژوهش‌آسیب شناسی و تبیین جایگاه عدالت از دیدگاه این دو فیلسوف ‌می‌باشد، تا پس از تحلیل نظریه عدالت مشخص ‌گردد که تطبیق،تمایزات و مرزبندی‌های این دو اندیشمند در باب عدالت در چه موضوعاتی می‌باشد و در پایان تلاش‌ گردد نسخه ‌واحدی ‌ا‌ز عدالت‌ که ‌در جهت ‌کمال ‌انسان و اشتراک نظر این دو فیلسوف می‌باشد تجمیع و ارائه گردد. روش پژوهش : دراین تحقیق ابتدا در فصل های اول و دوم بیان کلیات و مبانی نظری و فلسفی عدالت پرداخته شده است. درفصل سوم ایده های بنیادین نظریه عدالت از منظر هر دو فیلسوف در بخش های مجزا تشریح گردید.هدف از آن آمادگی برای ورود به بحث های اصلی خواهد بود.در ادامه جایگاه اصلی عدالت ،شاخصه ها و فرایند برقراری عدالت اجتماعی،اقتصادی و سیاسی در جوامع اسلامی و دموکراتیک به صورت تفکیکی از دیدگاه هر دو فیلسوف تشریح خواهد شد. در فصل چهارم اشتراکات، تمایزات و مرزبندی‌های نظریه های عدالت مطرح شده در این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت و در نهایت در فصل پنج نتیجه‌گیری خواهد شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد حقوق بشر در اندیشه رالز بر اساس برداشتی معقول از لیبرال با اتکا بر حقوق و آزادی‌های تامین شده برای همه شهروندان آزاد و برابر امکان پذیر می‌باشد. درآرمان شهر رالز ملت‌ها در مقابل دولت‌ها از سرشت اخلاقی مشخصی برخوردارند و شهروندان حس کارائی از عدالت دارندکه آنها را قادر می‌سازد اصول عدالت را دریابند و به کار بندند. خیر جامعه سیاسی به گونه‌ای است که حقوق وآزادی‌های اساسی برابر و منصفانه فرصت‌ها برای شهروندان آزاد و برابر تضمین می‌گردد. به عبارتی دیگر رالز درصدد آن است که جامعه عادلانه را ترسیم نماید و این امر زمانی محقق می‌شود که ساختارآن جامعه بر پایه اصول و معیارهای عادلانه سامان یافته باشد. تقریر عدالت نزد شهید مطهری، برداشت عالمانه از دین می باشد و روح افراد جامعه با معنویت، موجب بلوغ روحی و اخوت در جوامع انسانی می‌گردد و نتیجه آن رفع تبعیض و برقراری عدالت در جامعه می‌باشد.عدالت باید به گونه ای در جامعه برقرار گردد که هر فرد بتواند با قاطعیت و حق مدارانه سهم خود را از عدالت موجود در جامعه طلب نماید. برقراری عدالت در بین افراد جامعه با قوانین نسبی و محدود برای عده‌ای ناسازگار است. این رویکرد مطابق با سنت الهی می باشد. زیرا عدالتی که با ذات انسان سازگار نباشد دستخورده آفت دنیاخواهى و افزون‏طلبى افراد موقعیت‏طلب و سودجو می‌گردد. نتایج پژوهش: عدالت به مثابه انصاف مدنظر رالز متضمن یک رژیم دموکراتیک استوار بر قانون اساسی است. جامعه دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی و به‌ طور معقول عادلانه رالز، جامعه‌ای است که دو ارزش اساسی آزادی و برابری در چارچوب اصول عدالت به مثابه انصاف وآنچه در حقوق بشر اعم از حق حیات، حق آزادی، حق مالکیت شخصی می باشد، تضمین می گردد. با دقت نظر دراندیشه شهید مطهری دریافتیم که درعدالت سیاسی اسلام، قرار است هر گونه اختلاف‌های نژادی، مسلکی از میان برود و همه در زیر پرچم رحمت اسلامی، به گفتگو و مدارا روی آورند و بحث‌های روشن فکری و استدلال، جای جنگ را گیرد و مردمان در عین آزادی و عدالت هدایت یابند. در باب عدالت اجتماعی و اقتصادی شهید مطهری از ویژگی‌های مثبت اقتصاد بسته ویژه سوسیالیست و اقتصاد باز ویژه لیبرالیسم تلفیقی ایجاد می‌نماید که ضمن رد نکات منفی هر یک از این اندیشه‌ها، برداشت سومی در اصطلاح غربی آن تحت عنوان سوسیالیسم اخلاقی مطرح می‌نماید و به آن روح معنویت اسلامی را نیز افاضه می‌نماید. لذا حساسیتی که ایشان در زمینه عدالت اجتماعی و ترکیب آن با معنویت از خود نشان می‌دهد درمکتب دیگری نظیر ندارد و از ضروریات این آرمان شهر می باشد.
براهین اثبات خدا از نظر شهید مطهری
نویسنده:
نویسنده:لیلا مقدم؛ استاد راهنما:جلال پیکانی؛ استاد مشاور :میکائیل جمال‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش براهین اثبات خدا از نظر شهید مطهری است . تحقیق حاضر بنیادی می باشد. واز نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای و بر اساس تحلیل اطلاعات فیش برداری است . اکثریت حکیمان مسلمان، هدف نهایی فلسفه را اثبات وجود خداوند و اتصاف ذات وی به احکام و اسماء الهی می دانند. بدین ترتیب، برهان پذیری یا ناپذیری وجود خدا از اهمیت ویژه ای برخوردار است مفهوم واژه خدا از عمومی ترین و ساده ترین مفاهیمی است که همه انسانها حتی کسانی که منکر وجود خدا هستند، نیز آن را درک می کنند. هر چند شناخت کنه وحقیقت ذات خدای تبارک و تعالی برای انسان غیر ممکن است ولی از راههای بسیار زیادی می توان یقین به وجود خداوند تبارک و تعالی پیدا نمود. شهید مطهری به حق مساله وجود خدا را مهم ترین مساله کلامی می داند. خداشناسی فطری هر آدمی است؛ یعنی هر آدمی به مقتضای خلقت و ساختمان اصلی روحی خود خدا را می شناسد، بدون اینکه به اکتساب و تحصیل علوم مقدماتی نیازی داشته باشد. شهید مطهری برهان فطرت را باتاکید برگرایش های فطری به اثبات وجود خدا پرداخته است. استاد «مطهری» در بخش خداشناسی، راه های رسیدن به خدا رابرسه نوع می داند: الف)راه دل یا راه فطرت ب)راه حس وعلم و یا راه طبیعت ج)راه عقل یا راه استدلال و فلسفه.
بررسی و ارزیابی تطبیقی مبانی فلسفی-کلامی علامه طباطبایی وشهید مطهری درباب حقوق زنان
نویسنده:
نویسنده:محدثه بهاالدینی؛ استاد راهنما:عبدالله نصری؛ استاد مشاور :محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، مجموعه مبانی فلسفی وکلامی موجود در مباحث حقوق زنان از منظر علامه طباطبایی و شهید مطهری می‌باشد. که در آن به تاثیر تفکرات علامه طباطبایی، در آثار شهید مطهری درباب حقوق زنان اشاره نمودیم. و جدای از بررسی افتراقات مبنایی ورویکردی این دو متفکر، به تأثیر این مبانی در اتخاذ رویکردهای متفاوت علامه طباطبایی و شهید مطهری، در بررسی مباحث حقوق زنان پرداختیم. همچنین در این پژوهش به رویکرد دینی ناظر بر مباحث اعتباریات فلسفی علامه طباطبایی، و رویکرد فقهی_‌روایی و حدیثی شهید مطهری، ناظر بر دانش‌های اسلامی، در ارائه مباحث حقوق زنان در اندیشه این دو متفکر اشاره نمودیم. و علاوه بر آن، با بیان مباحث این دو متفکر در باب این حوزه، تاثیر مبانی فلسفی هریک از ایشان را در روش ارائه مطالب نشان دادیم. ودر آخر با ارزیابی و تحلیل مباحث ارائه شده، علاوه بر بیان لوازم، ثمرات و نتایج به دست آمده از این پژوهش رویکرد، همچنین به بیان پرسش‌ها و ابهامات موجود در این رویکرد‌ها نیز اشاره کردیم. امید است که این مباحث نقطه عطفی در بررسی مسائل حقوق زنان ناظر بر رویکرد‌های فلسفی در آینده گردد. و زمینه مناسبی را برای بررسی‌های میان رشته‌ای ناظر بر رویکرد‌های فلسفه اسلامی ایجاد نماید.
  • تعداد رکورد ها : 1968