جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 104
تبیین و ارزیابی حدود نقش‌آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت
نویسنده:
خدیجه اولادسلام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش کوشش به عمل آمده تا امکان و ضرورت نقش دین در تعلیم و تربیت را مدلل کرده و جنبه هایی از حدود نقش آفرینی دین در عرصه تعلیم و تربیت کشف گردد. پژوهشگر به دنبال پاسخ دادن به سوالات زیر بوده است: 1) چه نسبتی بین دین و تعلیم و تربیت وجود دارد؟ 2) حدود نقش آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت با تمرکز بر مبانی، اهداف و اصول، چگونه است؟ 3) با توجه به دیدگاه اسلامی، چه نقدی می توان بر دیدگاه مخالفان نسبت دین و تعلیم و تربیت وارد ساخت؟ اگرچه ادیان ابراهیمی از نظر دور نبوده، اما عمده ترین بحثها با تمرکز بر دین اسلام صورت گرفته است. روش این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد. و نتایج به دست آمده چنین است: بین دین و تعلیم و تربیت دو نوع نسبت متصور است: 1- در فرآیند تعلیم و تربیت، یک بخش از برنامه درسی به آموزش دین اختصاص داده شود(تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاخص).2- تعلیم و تربیت به عنوان یک کل، تحت تأثیر آموزه های دینی قرار بگیرد(تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاعم). براساس بحثهای این پژوهش، تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاخص و تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاعم، دو مصداق نسبت دین و تعلیم و تربیت می باشد، که هم ممکن است و هم ضرورت دارد. حدود نقش آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت، با تمرکز بر مبانی، اهداف و اصول این گونه است: 1- دین می تواند پرورش معنوی و اخلاقی انسانها را به عهده بگیرد(تربیت دینی بالمعنی الأخص). 2- پیش فرضهای دینی می توانند از جمله شروط موثر در روش علمی، و روند نظریه پردازی در تحقیقات تربیتی باشند. 3- دین در تعیین مبانی، اهداف و اصول تعلیم و تربیت نقش مهمی را ایفا می کند. اما دین عهده دار تعیین همه مبانی، اهداف و اصول مورد نیاز در تعلیم و تربیت نیست. دین مجموعه ای از مبانی تعلیم و تربیت که بیشتر جنبه نظری- فلسفی دارند فراهم می آورد، و نمی توان انتظار داشت که مبانی با جنبه علمی تجربی از دین اخذ گردد. بنابراین، اصول برگرفته از دین تام و تمام نخواهند بود، و باید با تحقیقات علمی- تجربی تکمیل شوند. در رابطه با اهداف، دین هدف غایی و مجموعه ای از اهداف کلی تعلیم و تربیت را تعیین می کند، که باید با توجه به نیازهای متغیر جوامع به حسب مکان و زمان، جزئی تر و تکمیل شوند. براساس دیدگاه اسلامی، انسان نیاز به هدایت دارد و انبیا برای رفع این نیاز فرستاده شده اند. حوزه تعلیم و تربیت از جمله حوزه های مربوط به هدایت است، و اگر انسان، این حوزه را از دین جدا کند به طور قطعی دچار بحران های متعدد خواهد شد. بنابر بحث های ارائه شده در فصل سوم، چند نقد می توان به تعلیم و تربیت سکولار که مخالف نقش دین در تعلیم و تربیت است، وارد ساخت: تعلیم و تربیت سکولار، از طبیعت انسان تصویر کلی و همه جانبه نداده است، از عوالم هستی به جز این عالم بی خبر است، از مبدإ زندگی و جهان و معاد ناآگاه است، ابزار معرفت را تنها در عقل و حواس محدود می کند، تعلیم و تربیت سکولار به نیازهای معنوی انسان توجه کافی نداشته است، از اهداف متعالی که انسان را به سوی مراتب بالای حیات سوق بدهد، غافل است، و اهداف را تنها در پرورش جنبه های عقلانی، مهارتی و حرفه ای خلاصه می کند.
مقایسه انسان‌شناسی از دیدگاه مطهری و یاسپرس و مضامین آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
سیده‌الهام موسوی‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش، هدف کلی مقایسه انسان شناسی از دیدگاه یاسپرس و مطهری و مضامین تربیتی است. بدین منظور در این پژوهش از روش توصیفی – اسنادی بهره گرفته شده است. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا با توجه به اهمیت شناخت انسان و تاثیر شگرف آن در رشد فردی و اجتماعی به بررسی دیدگاه های یاسپرس و مطهری در این زمینه بپردازیم. با توجه سوالات پژوهش، این نتایج حاصل گردید. از نظر مطهری انسان موجودی مادی – معنوی است و با همه وجوه مشترکی که با جاندارهای دیگر دارد یک سلسله تفاوت های عمیق با آنها دارد. اما یاسپرس انسان را دارای چهار حالت می داند که عبارتند از: دازاین، آگاهی کلی، روح و هستی (اگزیستانس) است. که اوج این حالت ها، اگزیستانس است. یاسپرس و مطهری به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند. لیکن هر دو بر ضرورت شناخت انسان تأکید دارند. در تفکر مطهری شناخت انسان در صدر شناخت هر امری است. ولی در تفکر یاسپرس نیز توجه به انسان و شناخت او وجود دارد و به اعتقاد او، انسان با شناختن وجود خود است که می تواند به خود آگاه شود و با دیگران ارتباط برقرار کند. مطهری و یاسپرس انسان را دارای نفس می دانند اما به طور کامل نمی توان آن را شناخت. مطهری برای شناخت نفس راه عرفا را پیشنهاد می کند. به این صورت که انسان برای شناخت کامل خویش باید به شناخت خداوند برسد. یاسپرس شناخت انسان را با دانش متعارف ناممکن می داند. او معتقد است در انسان چیزی وجود دارد که عین آزادی است و در دسترس معرفت عینی قرار ندارد. هر دو انسان را دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نمی دانند و اعتقاد دارند که هر انسان به عنوان انسان منحصر به فرد است.
تبیین فلسفی رویکرد فمنیسم اگزیستانسیالیستی نسبت به ملاحظات جنسی و جنسیتی در تربیت و نقد آن بر اساس آموزه های اسلامی به منظور ارائه چهارچوب مفهومی برای تربیت رسمی
نویسنده:
معصومه کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر نلاشی برای تحلیل، تبیین و نقد ملاحظات جنسی و جنسیتی فمنیسم اگزیستانسیالیست و دلالتهای تربیتی آن می باشد. فمنیسم اگزیستانسیالیست بعنوان یکی از گرایشهای فمنسیتی معاصر با طرح مباحث جنسی و جنسیتی در قلمرو متافیزیک، معرفت شناسی، ارزش شناسی و تعلیم و تربیت در دفاع از حقوق زنان و نجات و رهایی آنان از ستم و تعدی و ارتقا نقش اجتماعی آنان توفیقات زیادی در کشورهای غربی و شرقی و میان زنان و مردان کسب نمود. این نگرش علاوه بر گسترش محتوای خود در حیطه های مذکور در قلمرو جغرافیایی نیز توفیقات زیادی حاصل نمود و به سرعت در جهان شیوع یافت. با توجه به نفوذ چشمگیر فمنیست اگزیستانسیالیست به ایران(با تاکید بر شواهد و مستندات) و اثرات اجتناب ناپذیر آن در تمامی امور مخصوصا در تعلیم و تربیت( این گرایش از آنجا که نگرش خاصی نسبت به مسئله زنان داشت دیدگاههایشان در کشور ما اثرگذار بود) هدف این رساله از شناخت فمنیسم اگزیستانسیالیست بعنوان یک مسئله فرهنگی - اجتماعی، احساس خطر از جانب این پدیده نوظهور در جامعه اسلامی و جلوگیری از ترویج راه حلهای غربی در راستای رهایی زن از ستم و تعدی می باشد. چون فمنیسم اگزیستانسیالیست صورتی افراطی از اومانیسم، لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و سکولاریسم می باشد. بنابراین مبانی انسانشناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی و دلالتهای تربیتی آن از نگاه اسلام و با استفاده از روش تحلیل، تفسیر و استنتاج مورد بررسی و نقد بیرونی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که اسلام با برخی از ملاحظات جنسی و جنسیتی فمنیسم اگزیستانسیالیست، موافق نیست، و با مبانی مثل ماهیت یکسان آدمی، عقلانیت، اراده و اختیار و آزادی انسان بصورت جزئی موافق است، و به جای اصولی چون مساوات و برابری، آموزش مختلط، نسبیت ارزشی در تعلیم و تربیت، اصولی چون؛ عدالت و تناسب، تربیت غیر مختلط، ثبات و نسبیت ارزشها را طرح می‌کند، و با اصول تعقل، آزادی، استقلال و .....بصورت جزئی موافق است. همچنین در این رساله به ارائه چهارچوب مفهومی برای تربیت رسمی با رویکرد اسلامی همت گماردیم.
تبیین تربیت زیبایی شناختی از منظر علامه محمد تقی جعفری
نویسنده:
زهره متقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اين پژوهش تبيين ضرورت وجايگاه تربيت زيبايي‌شناختي ازمنظرعلامه محمد‌تقي جعفري بوده‌و بر اساس طرح چالش‌تعليم وتربيت درجهان‌معاصردرتربيت اخلاقي،تکوين‌شخصيت متعادل فراگيران وبي‌توجهي به فرصتهاي متنوع يادگيري شکل‌گرفته است. دراين پژوهش‌که ازجمله طرح‌هاي تحقيق‌کيفي به شمار مي‌رود، براساس نگرش اسميت مبني برامکان استنتاج دلالت‌هاي تربيتي ازمباني فلسفي، ازروش تحليل محتوي بهره گرفته شدتا مفاهيم اصلي درنظريه فلسفي تشريح وارتباط مفاهيم بايكديگرتبيين‌شود.لذا ابتدا مباني فلسفي ديدگاه علامه جعفري در حوزه معرفت‌شناسي، ارزش‌شناسي وهمچنين چهارچوب نظام تعليم ‌وتربيت ايشان تشريح وسپس باتحليل اين مباني، ضرورت وجايگاه تربيت زيبايي‌شناختي دراين دو حوزه ‌تبيين‌مي‌گردد. در ادامه با عنايت به يافته هاي پژوهشي در مباني فلسفي، چهارچوب تربيت زيبايي شناختي بيان شده وضمن بيان هدف غايي آن يعني"پذيرش لزوم حرکت به سوي‌حيات معقول، اهداف واسطه‌اي مرتبط با آن درسه بخش عاطفي، شناختي، فرهنگي‌ و اجتماعي مطرح ‌شدهاست. اين‌ساختاربا بيان اصولي‌ماننداصل خودانگيزشي، اصل تفکر راهبردي،اصل توازن عقل واحساس، اصل ارتقاء سواد زيبايي‌شناختي واصل‌خلاقيت و استنباط روشهاي مبتني برگسترش عمودي و افقي تجربيات، پرورش وکاربرد حواس وارتقاء تخيل و خلاقيت ،به معرفي ساختارتربيت زيبايي شناختي منتهي مي‌شود.
بررسی نقش انسان شناسی قرآنی در تحول بنیادین آموزشی و پرورشی کشور ایران
نویسنده:
فاطمه خرم دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی نقش انسان شناسی قرآنی در تحول بنیادین آموزش و پرورش کشور ایران است. در این خصوص ویژگی های فردی انسان از دیدگاه قرآن، ویژگی های اجتماعی انسان از دیدگاه قرآن، ویژگی های انسان شناسی از دیدگاه قرآن، ونقش انسان شناسی فردی و اجتماعی از دیدگاه قرآن در تحول بنیادین آموزش و پرورش کشور ایران مورد بررسی قرار گرفته است.روش تحقیق حاضر توصیفی_ تحلیلی می باشد. جامعه تحلیلی شاملکلیه کتب، پایان نامه ها، مقاله ها، سایت های مرتبط با موضوع می باشد. نمونه شامل کلیه کتب،پایان نامه ها،مقاله ها،سایت های مرتبط با موضوع پژوهش در حد بضاعت علمی و موقعیتی که محقق به آنها دسترسی داشته است، می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای و به طریق فیش برداری و با کمک منابع اینترنتی می باشد. با توجه به یافته های محقق در راستایویژگی های فردی، اجتماعی و ویژگی های انسان در قرآن محتوا و متن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش در موارد خود، خدا، خلق، خلقت، تقوا، اخلاق، عمل، علم، ایمان، تفکر، تعقل، معرفت، توانایی، نفس مطمئنه مطابق با یافته های انسان شناسی قرآنی می باشد. چنانچه از منظر قرآن تحقق حیات طیبه در همه ابعاد، غایت مشترک تمامی نهادها وعوامل اجتماعی و مقصود نهایی همه فعالیت های فردی وجمعی برای حرکت در مسیر قرب الی الله است. در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش نتیجه فرایند تربیت،آماده شدن افراد جامعه برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ابعاد، در مسیر قرب الی الله است. واژگان کلیدی: انسان، آموزش و پرورش، سند تحول
بررسی آرای فلسفی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آن
نویسنده:
حسن روح اللهی اوجاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی آرای فلسفی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آنانجام گرفته است . امروزه یکی از حوزه های مورد توجه محققان و پژوهش گران تعلیم و تربیت حوزه اندیشه هاست ؛ که با توجه به اهمیت این حوزه بر دانشمندان فلسفه تعلیم و تربیت است تا به بررسی انتقادی اندیشه های جدید در زمینه آموزش و پرورش بپردازند. در میان اندیشه های معاصر ، اندیشه متفکر شالوده شکن معاصر فرانسوی ، میشل فوکو ، به دلیل بداعت در روش و فتح باب نگاهی جدید و واژگونه به مسائل اجتماعی ، با استقبال چشم گیری در میان متفکران علوم انسانی ایران و غرب شده است.فوکو در باستان شناسی و تبارشناسی خویش وجود حقایق جهانی را انکار می کند و معتقد است حقیقت ها همواره درون بازی های معطوف به حقیقت تکوین می یابند .وی همچنین با تأکید بر وابستگی دانش و قدرت ، تصور دانش بی طرف را توهمی بیش نمی داند . از این رو ، نظر کلی فوکو در باب تعلیم و تربیت آن است که نظام تعلیم و تربیت موجود ، " در توزیع امکانات خویش ، چه از جهت امکانات بهره مند ساز ، چه از جهت امکانات بازدارنده اش ، از خطوطی تبعیت می کند که حدو مرز آنها را فاصله ها ، تضاد ها و مبارزه های اجتماعی تعیین می کند . هر دستگاه تعلیم و تربیتی ، نوعی شیوه سیاسی برای حفظ یا تغییر وجوه تملک گفتار ها ، همراه با دانش ها و قدرت های برخاسته از آنها ست ." با توجه به این مسائل محقق برخود فرض دانست در ضمن بررسی آرائ فلسفی میشل فوکوبه بررسی این مسئله بپردازد که چگونه مفاهیم فوکو به نقد نظام آموزشی و تربیتی دوره مدرن منجر می شود؟ آیا فوکو پس از نقد گفتمان دوره مدرن راه حلی ارائه می دهد؟ در این پژوهش به بررسی توصیفی – تحلیلی اندیشه میشل فوکو ، با توجه به چهار پیش فرض پرداختیم. جامعه آماری این پژوهش کتاب ها و مقالات خود فوکو و کتاب هایی است که دیگران در رابطه با او نوشته اند . روش محقق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد . و از نظر هدف در نوع تحقیقات بنیادی نظری است . جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است . آنچه با انجام این پژوهش به آن دست یافتیم آن است که اگر از روش دیرینه شناسی و تبارشناسی درپژوهش های تربیتی استفاده شود ، می توان به حل بعضی مسائل تعلیم و تربیت منجر شود.
تحلیل و تطبیق اندیشه‌ها و آموزه‌های تربیتی دانشمندان مسلمان ایران زمین؛ فارابی، غزالی، سعدی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مهدیه سعادتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی اندیشه ها و آموزه های تربیتی چهار دانشمند مسلمان ایران زمین (فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی) می پردازد. هدف کلی آن، تحلیل و تطبیق دیدگاه های هر یک از دانشمندان یاد شده در زمینه ارکان تربیت (هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز) است. جامعه مورد مطالعه شامل آثار به جامانده از چهار دانشمند مسلمان و ایرانی؛ فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی است که این بزرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهشی با مطالعه کتب مربوط به این موضوع، منابع دست اول و دوم، پایان نامه ها، مقالات، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوری و سپس با استفاده از روش بردی (توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که هر چهار دانشمند نگاهی مشابه به تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزیی داشته اند. آنان از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند، تربیت جسم را لازمه تربیت روح می دانند. اعتدال اخلاقی را لازمه رشد می دانند و در اکثر مباحث آموزشی از قبیل خداشناسی، اعتقاد به رسول خدا و جانشینانش، داشتن اخلاق پسندیده، رعایت بهداشت، آمیختگی علم و عمل، استعدادیابی، تکرار و تمرین، روش تدریجیو تشویق و تنبیه هم رای و هم عقیده هستند. اگر هم اختلافی باشد بسیار کوچک است و در حد شدت و ضعف تاکیدات است. برنامه از نظر ایشان بر اساس سنت تدریج، دین، ورزش و بازی می باشد که تفاوت های فردی نیز در آن لحاظ می شود. معلم هم فرد عاقل، دیندار و معتدلی است که به تفاوت های افراد توجه دارد و با دانش آموزان با محبت رفتار می نماید. دانش آموز هم از نظر ایشان فردی پرهیزکار و توانا است که با دانش آموزان دیگر همکاری می نماید و هدفش از تحصیل کسب رضای خداوندی است.در یک جمع بندی کلی، فارابی نگاهی دینی-فلسفی، غزالی نگاهی دینی، خواجه نصیرالدین نگاهی دینی- طبیعت گرایی، و سعدی نگاهی اخلاقی، اجتماعی به تربیت دارد.در آخر هم می توان گفت هر چهار دانشمند راجع به هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز نظرات مشابهی دارند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است در حالی که اندیشمندان دیگر با آن مخالفتی نداشته اند.
اخلاق کاربردی در آثار شهید مطهری
نویسنده:
فریده نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، بر آن است تا با نگاهی به آثار شهید مطهری، اندیشه اخلاقی وی را در برخی از حوزه‌های اخلاق کاربردی، استخراج و سامان‌دهی کند. اخلاق سیاست، اخلاق تکنولوژی و اخلاق علم‌آموزی از جمله این حوزه‌ها هستند. اخلاق کاربردی، نیاز به پایه و مبنایی دارد که پشتوانه‌ای برای آن باشد،انسان‌شناسی و خداشناسی، دو مقوله‌ای هستند که به عنوان مبانی اخلاق کاربردی شناخته می‌شوند، در این میان انسان‌شناسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و این مقوله نه فقط به دلیل آن است که انسان موضوع اخلاق است، بلکه تجزیه و تحلیل قوا و نیروهای انسانی نیز کلید تمامی حوزه‌های گوناگون تعلیم و تربیت، سیاست، تکنولوژی و.... است. در اخلاق سیاست، نظام سیاسی باید بیانگر قلمرو دین باشد و یکی از تجلیات آن مسئولیت‌پذیری انسان است و مسئولیت منهای دین و خدا معنا ندارد، و از عناصر اخلاق سیاست، حضور و استمرار عدالت در تمامی زمینه‌ها، رعایت حقوق مردم، آزادی و کرامت انسانی است. اخلاق تکنولوژی نیز مانند دیگر شاخه‌های اخلاق کاربردی باید منعکس کننده تعهد اخلاقی افراد و نهادهای تخصصی آن باشد و تکنولوژی باید در جهت توسعه و تکامل و بر هم نزدن ارزش‌ها سوق داده شود. در اخلاق علم‌آموزی، هدف اساسی، الهی شدن آدمی است و برای رسیدن به این هدف، باید استعدادهای عالی انسان به شیوه صحیح رشد کند و به فعلیت برسد زیرا تعلیم و تربیت، مهم‌ترین جنبه زندگی بشر است و هر نوع انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگیمی‌شود.
تحلیل و ارزیابی تطبیقی اندیشه‌های فلسفی و تربیتی ژان‌ژاک روسو و جان دیویی
نویسنده:
علیرضا محمودنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عنوان تحقیق، تحلیل و ارزیابی تطبیقی اندیشه‌های فلسفی و تربیتی ژان‌ژاک‌روسو و جان دیویی می‌باشد. هدف از تحقیق، تبیین، مقایسه و تحلیل جنبه‌های اساسی و بنیادی نگرش این دو اندیشمند با استفاده از آثار بجای‌مانده از آنها و نتیجه‌گیری به منظور معرفی اهداف مناسب ، اصول دقیق، روشهای قابل‌اجرا، انتخاب مواد و محتوی سودمند، برنامه‌ریزیهای صحیح در تعلیم و تربیت و همچنین تعیین اولویتها و مسائل اساسی و تصحیح نگرشها نسبت به علوم‌تربیتی می‌باشد. موضوعهای این تحقیق در دو بخش فلسفی و تربیتی تدوین گردیده است . در بخش نخست پنج فصل شامل: -1 انسان‌شناسی -2 جهان‌شناسی -3شناخت‌شناسی -4ارزش‌شناسی -5 خداشناسی و بخش دوم چهارفصل شامل: -1 اهداف تعلیم و تربیت -2 اصول تعلیم و تربیت -3 روشهای تعلیم و تربیت -4 مواد و محتوی تعلیم و تربیت می‌باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده نوعی روش تحقیق نظری می‌باشد که در آن محقق بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای و با استفاده از روشهای عقلانی و استدلال، فرضیات خود را مورد بررسی قرار داده است . در این شیوه ما از مراحل ششگانه -1 جمع‌آوری اطلاعات -2 طبقه‌بندی -3 همجواری -4 مقایسه و تطبیق -5 تجزیه و تحلیل -6 استنتاج استفاده نموده‌ایم. نتایج بدست آمده براساس فرض‌های تحقیق نشان می‌دهد: - بین نگرش روسو و دیویی نسبت به انسان تفاوتهای اساسی وجود دارد. - روسو مبنای حرکت و نظم عالم را امری بیرونی و دیویی یک جریان درونی می‌داند. - روسو بیشتر معرفت قلبی و دیویی معرفت مبتنی بر تجربه را معتبر می‌داند. -روسو بیشتر با دید طبیعی و دیویی با دیدی فلسفی به موضوع خداشناسی می‌پردازد. - هدف تعلیم و تربیت روسو یک هدف ایستا می‌باشد درحالیکه هدف دیویی جریانی پویاست . - اصول تربیتی دیویی در دوران جوانی تحت تاثیر اصول تربیتی روسو می‌باشد، ولیکن در سالهای پختگی دیویی اصول تربیتی خاص خود را که کاملا با اندیشه‌ها و اصول تربیتی روسو متفاوت است ، ارائه می‌دهد. - و بالاخره اینکه محتوی و ابزار روسو عمدتا ریشه در طبیعت دارد در حالیکه دیویی محتوی و ابزار درسی را در زندگی واقعی کودک در طبیعت و اجتماع جستجو می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 104